فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۳۵-۱
حوزههای تخصصی:
چکیده از پژوهشگران حوزه رفتاری واکنش های احساسی نقش بسزایی در فرآیند قضاوت و تصمیم گیری دارند و قضاوت های گوناگون از جانب افراد، ناشی از واکنش های احساسی متفاوت آنها به عوامل درونی و بیرونی است. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی اظهارنظر حسابرسی مبتنی بر حالات روانی حسابرسی در ایران با رویکرد نظریه پردازی داده بنیان است. جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش کیفی(شامل خبرگان جامعه علمی دانشگاهی و متخصصان آموزش عالی رشته حسابداری و حسابداران رسمی- به روش گلوله برفی تارسیدن به اشباع نظری به تعداد 16 نفر خبره) کمی (شامل تمامی شامل کلیه حسابداران رسمی- به روش فرمول کوکران و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده، به تعداد310 نفر به عنوان آزمودنی انتخاب (البته 9 نفر در پیش پردازش ها حذف شدند) از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استخراجی بخش کیفی که شامل 49 کد اولیه بود استفاده شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد و در بخش کمّی از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل عاملی اکتشافی نیز بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند که مؤلفه های تشکیل دهنده الگوی اظهارنظر حسابرسی مبتنی بر حالات روانی 6 مقوله اصلی شامل عوامل محیطی، اظهارنظر حسابرس، چالش های گزارشگری، اطمینان بخشی، آموزش و محدودیت های حسابرسی ایجاد نموده است. سپس محقق در گام مهم بعدی با آزمون فرضیات استخراجی از بخش کیفی به این نتیجه رسید که بین عوامل محیطی و اظهارنظر حسابرس ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین بین اظهارنظر حسابرس و آموزش ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد.
صندوق های مالی جسورانه دریچه ای به سوی تأمین مالی کسب وکارهای نوپا در سایه تورش های رفتاری سرمایه گذاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: تأمین مالی همواره یکی از مسائل و مشکلات کسب وکارهای نوپا و استارت آپ ها بوده است. از آنجا که روش های تأمین مالی سنّتی نمی تواند پاسخگوی نیازهای مالی و موفقیت این کسب وکارها باشد، به نظر می رسد کسب وکارهای نوپا روش های تأمین مالی منحصر به خود را می طلبند. این در حالی است که خطاهای تصمیم گیری سرمایه گذاران هم در شرایط اقتصادی و سیاسی ایران بسیار حائز اهمیت است و تورش های رفتاری را مهم جلوه داده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی روش های تأمین مالی کسب وکارهای نوپا با تمرکز بر صندوق های مالی جسورانه و در سایه تورش های رفتاری است.
روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات با مطالعه کتابخانه ای انجام شده است.
یافته ها: مزیت های عمده صندوق های مالی جسورانه نسبت به سایر روش های تأمین مالی ابتدا انعطاف پذیری این شیوه تأمین مالی در میزان و نحوه بازپرداخت آن است. ضمن اینکه، در این شیوه تأمین مالی ریسک مبنای کار قرار می گیرد و صندوقی که تأمین مالی انجام می دهد، بر مدیریت ریسک اشراف کامل دارد. در صندوق های مالی جسورانه، مدیریت ریسک نقش بسیار مهمی ایفا می کند. چراکه به هر اندازه سوء مدیریت در مدیریت سرمایه گذاری ها بیشتر شود، به همان اندازه نیز صندوق های جسورانه بیشتر ضرر خواهند کرد. در واقع چنانچه اندازه ریسک صندوق از یک ثبات نسبی برخوردار باشد، میزان موفقیت صندوق نیز در بازار بیشتر خواهد شد. همچنین می توان به استراتژی های مدیریت سرمایه گذاری که به حفظ مقدار سرمایه در یک حالت تعادل یا ثبات منجر می شود، اشاره کرد. یعنی همیشه برای صندوق یک مقدار از سرمایه به عنوان سرمایه ثابت در حساب صندوق نگهداری شود. یکی دیگر از عامل های زیربنایی در بهبود عملکرد صندوق های جسورانه ایران در شرایط ریسک، پیش بینی ریسک مالی است. با توجه به اینکه ریسک مالی یکی از خطراتی است که در سرمایه گذاری باید مورد توجه قرار بگیرد، این مفهوم در صورت تخمین و تحلیل نادرست می تواند منجربه از دست دادن سرمایه برای صندوق ها شود. برای پیش بینی و همچنین کنترل ریسک های مالی در صندوق ها پیشنهاد می شود که صندوق ها می بایست خطرات را شناسایی کرده و میزان تأثیر هر یک از آن ها را نیز اندازه گیری کنند.
نتیجه گیری: در بحث های مالیه رفتاری، در صندوق های جسورانه ایران، ویژگی های رفتاری که بر تصمیم گیری های سرمایه گذاران موثر هستند، به طور ویژه ای می بایست مورد بررسی قرار گیرد. در مباحث تأمین مالی کسب وکارهای نوپا در ایران و صندوق های مالی جسورانه، نوع تصمیم گیری سرمایه گذاران و عوامل موثر بر تصمیم گیری آنها، با در نظر گرفتن تورش های رفتاری، بسیار حایز اهمیت است. البته انواع خطاهای ادراکی و چگونگی تاثیر این خطاها بر تصمیم گیری مالی برای تأمین مالی در بازارهای مالی ایران هم بسیار مهم است، بدین دلیل که تصمیم های سرمایه گذاران تحت تاثیر خطاهای مختلفی قرار می گیرد.
تأثیر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثربخشی منابع مالی در دانشگاه ها
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثر بخشی منابع مالی در دانشگاه ها می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ روش ماهیتی پیمایشی- توصیفی و از لحاظ هدف، ساختاری کاربردی دارد.برای گردآوری داده های مورد نیاز، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه خبرگان) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید دانشگاه، خبرگان، مدیران مالی و کارشناسان حسابداری دانشگاه های با سابقه کاری و پژوهشی مرتبط می باشد. پایایی و روایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش های آماری و ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جهت دستیابی به هدف تحقیق در ابتدا با استفاده از روش دلفی، عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثر بخشی منابع مالی در دانشگاه ها شناسایی شده و سپس وزن هر یک از عوامل شناسایی شده با کمک روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین گردید. در نهایت عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثر بخشی منابع مالی در دانشگاه ها با استفاده از روش ISM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج پژوهش، مهمترین عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد برکارایی و اثربخشی منابع مالی در دانشگاه ها به ترتیب، شاخص های اقتصادی (با وزن 24/0) ، سیاست های سازمانی (با وزن 212/0)، فرآیند های داخلی (با وزن 149/0)، فساد سیستمی(با وزن 133/0)، نقش مجریان و سیاستگذاران دستگاه ( با وزن 124/0)، منابع و امکانات (با وزن 093/0 ) و سیاست های بازدارنده (با وزن 064/0) بودند.
بررسی اثر خوانایی گزارش های مالی بر تاخیر گزارش حسابرسی، بندهای توضیحی و حق الزحمه حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
36 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر خوانایی صورت های مالی بر تاخیر گزارش حسابرسی، حق الزحمه حسابرسی مستقل، و بندهای گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. منظور انجام پژوهش حاضر از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 138 شرکت را که در بین سال های 1394 تا 1400 به طور پیوسته عضو بورس بوده اند، انتخاب و با بکارگیری داده های ترکیبی در این بازه زمانی مورد آزمون و بررسی قرار گرفته اند. به منظور برآورد مدل ها و آزمون فرضیه ها از روش ر گرسیون چندمتغیره با روش های برآورد حداقل مربعات تعمیم یافته، روش لاجیت و آزمون های مربوطه استفاده شد.نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد رابطه معناداری بین خوانایی صورت های مالی و تاخیر گزارش حسابرسی وجود ندارد. همچنین نتایج موید این بود که بین خوانایی صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی ارتباط منفی معناداری وجود دارد. به علاوه خوانایی صورت های مالی ارتباط منفی و معناداری با بندهای گزارش حسابرسی دارد. با افزایش خوانایی در صورت های مالی، حق الزحمه حسابرسی و تعداد بندهای گزارش حسابرسی کاهش می یابد. نتایج این پژوهش در خصوص معنی داری این دو رابطه سازگار با تحقیقات پیشین می باشد و به عبارتی دیگر، میزان تلاش حسابرسان که به دلیل افزایش خوانایی صورت های مالی کاهش می یابد، باعث کاهش تعداد بندهای حسابرسی و متعاقبا کاهش حق الزحمه حسابرسی می شود. با عنایت به توجه اخیر محققان خارجی به موضوع خوانایی گزارشگری مالی، این پژوهش در تلاش است شواهد جدیدی در خصوص خوانایی گزارشگری مالی در بازار نوظهور و در حال توسعه ایران فراهم نماید و در این حوزه قلمروی دانش موجود را گسترش دهد.
مدلسازی مهارت های انتخاب سهام و وزن دهی سهام ِ مدیران صندوق های سرمایه گذاری مشترک در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
81 - 98
حوزههای تخصصی:
آلفای صندوق سرمایه گذاری مشترک که معیاری از عملکرد آن می باشد نه تنها نتیجه انتخاب اوراق بهادار می باشد، بلکه ارتباط مستقیم با اوزان تخصیصی به هریک از اوراق بهادار موجود در پرتفوی صندوق دارد. در این پژوهش آلفای صندوق سرمایه گذاری مشترک که نمادی از مهارت مدیران آن است به دو بخش تقسیم می شود: آلفای ناشی از انتخاب سهام و آلفای ناشی از وزن دهی به سهام. برای سنجش مهارت های مذکور،60 صندوق سرمایه گذاری مشترک در سهام به عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شده و مهارت های انتخاب سهام و وزن دهی سهام طی دوره زمانی فروردین 1400 تا شهریور 1401 مورد بررسی قرار گرفته است.با توجه به نتایج حاصل از برآورد مدل، آلفای کل عدد 0.0025و آلفای انتخاب سهام صندوقها، عدد0.0149در سطح پنج درصد معنادار و مثبت هستند. با توجه به اینکه آلفای وزنی را می توان تفاوت بین آلفای کلی و آلفای انتخابی در نظر گرفت، می توان ادعا نمود آلفای وزنی عددی منفی است و مدیران صندوق های سرمایه گذاری کشور فاقد مهارت وزن دهی به سهام هستند.
مدیریت سبد سرمایه گذاری در شرایط خرسی و گاوی: کاربردی از الگوی Asymmetric TVP-VAR در صنایع بزرگ منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
49 - 84
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط میان صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران، تشکیل پرتفولیوی بهینه متشکل از شرکت های فعال در این صنایع، مستلزم مطالعه دقیق ارتباط و نحوه اثرگذاری صنایع بر یکدیگر در طول زمان است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شش گروه صنعت بزرگ در شرایط گاوی، خرسی و حالت عمومی بازار در طول زمان و تشکیل سبد بهینه با استفاده از معیار حداقل ارتباط، حداقل واریانس و حداقل همبستگی است. هدف پژوهش با استفاده از داده های روزانه صنایع مورد بررسی طی دوره 30/6/1392 تا 10/7/1402 و از طریق مدل خودرگرسیون برداری نامتقارن با پارامترهای متغیر در زمان محقق شده است. نتایج حاکی از عدم تقارن ارتباط صنایع در حالت های گاوی و خرسی بوده و نحوه و شدت این ارتباط در گذر زمان تغییر یافته است. ضمن افزایش شدت ارتباط در سال های اخیر، شدت این ارتباط در شرایط خرسی بیشتر بوده است. صنعت فرآورده های نفتی در دو حالت عمومی و گاوی نقش پیشرو بازار را ایفا کرده است و در حالت خرسی صنعت شیمیایی این نقش را داشته است. از طرف دیگر، صنعت خودرو در هر سه حالت مورد بررسی، پذیرنده ریسک بوده است. بررسی ارتباط دو به دو صنایع، حاکی از آن است که نقش صنایع به عنوان ارسال کننده و پذیرنده خالص ریسک به صورت متغیر در زمان بوده است. در این پژوهش، میانگین وزن بهینه صنایع بر اساس هر یک از سه معیار مورد بررسی برآورد شده است. سپس میزان اثربخشی پوشش ریسک هر پرتفوی بهینه و بازده تجمیعی آن مشخص شده است.
استراتژی تنوع درآمد و عملکرد بازار: نقش تعدیل کننده افشای اختیاری اطلاعات در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
99 - 122
حوزههای تخصصی:
ارزش سهام بانک ها بر ظرفیت واسطه گری بانک ها، مکانیزم انتقال پولی و همچنین توانایی بانک ها برای جذب سرمایه گذاری در پروژه های نوآورانه تأثیر می گذارد؛ بنابراین، بررسی عملکرد و محرک هایتأثیرگذار بر آن، برای درک تاب آوری بخش بانکی از اهمیت بالایی برخوردار است. ایجاد پرتفوی درآمدی متنوع و افشای داوطلبانه اطلاعات از جمله راهکارهای فراروی مدیران بانک ها جهت بهبود عملکرد واحدهای تحت مدیریت هستند؛ لیکن تاکنون پژوهشی تأثیر این دو راهبرد را بر عملکرد بازار بانک های ایرانی بررسی نکرده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه استراتژی تنوع درآمد با عملکرد بازار بانک ها و تاثیر سطح افشای داوطلبانه بر رابطه مذکور است. نمونه پژوهش، شامل 20 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394 تا 1402 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون چندمتغیره به روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل های پژوهش نشان می دهد استراتژی تنوع درآمدی موجب بهبود عملکرد بازار بانک ها می شود. علاوه بر این، افشای اختیاری، رابطه مثبت استراتژی تنوع درآمد با عملکرد بازار بانک ها را تقویت می کند. این پژوهش برای اولین بار شواهدی از عملکرد بازار نسبت به متنوع سازی درآمد در صنعت بانکداری را ارائه می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد تنوع درآمدی در بانک ها می تواند به عنوان شاخصی برای ارزیابی عملکرد مناسب بانک ها باشد.
تاثیر متقابل نوآوری با جهانی شدن و کیفیت نهادی بر ثروت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
47 - 68
حوزههای تخصصی:
ثروت و جایگاه آن در کشورها، همواره مورد توجه بوده است چرا که، به پشتوانه ثروت کشورها تولید صورت می پذیرد و سایر متغیرهای کلان اقتصادی را نیز تحت الشعاع قرار می دهد. یکی از اجزاء ثروت، ثروت مالی است که می تواند الگوی تغییرات متغیرهای اقتصادی را متاثر کند و میزان مصرف، پس انداز، سرمایه گذاری و تولید کشورها را تحت تاثیر قرار دهد و بر درآمد های آینده نیز موثر باشد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر متقابل نوآوری، جهانی شدن و کیفیت نهاد حاکمیت بر ثروت مالی در 48 کشور برتر تولیدکننده علم در جهان طی دوره زمانی 2020-2011 است. به همین منظور مدل پژوهش به روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد گردیده است. نتایج نشان می دهد که اثر کلیه شاخص های نوآوری (نهاد و موسسات، سرمایه انسانی و تحقیقات، زیرساخت، پیچیدگی بازار و پیچیدگی کسب وکار) بر ثروت مالی مثبت و معنی دار است. همچنین، اثر متقابل کلیه شاخص های نوآوری، جهانی شدن و حاکمیت نیز بر ثروت مالی مثبت و معنی دار است. علاوه بر این، اثر متقابل جهانی شدن و حاکمیت نیز با اجزای مولفه های نوآوری بر ثروت مالی مثبت و معنی دار است. لذا توصیه می شود، حاکمیت کشورهای مورد مطالعه با ثروت مالی پایین با بهبود کیفیت حکمرانی و بهره گیری از فرصت های جهانی شدن و بسترسازی بهبود مولفه های نوآوری به افزایش ثروت مالی کمک نماید
نقش تعدیل کنندگی سرمایه گذاران نهادی و رقابت در بازار محصول بر اثر خوانایی گزارش های مالی بر هزینه سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هزینه سرمایه از مهم ترین و کلیدی ترین مفاهیم در بسیاری از تصمیم گیری های مالی و مدیریتی است و از اهمیت بالایی برای مدیران شرکت ها برخوردار است که از عوامل متعددی اثر می پذیرد. پژوهش های اخیر نشان داده اند خوانایی کمتر گزارش های مالی، توانایی سرمایه گذاران برای پردازش و تفسیر گزارش های سالانه را کاهش، ریسک اطلاعات و در نتیجه هزینه سرمایه را افزایش می دهد. همچنین، رابطه بین خوانایی گزارش های مالی و هزینه سرمایه به سطح مالکیت سرمایه گذاران نهادی و درجه رقابت در بازار محصول نیز بستگی دارد. بنابراین، این پژوهش درصدد است رابطه بین خوانایی گزارش های مالی و هزینه سرمایه را با نقش تعدیل کنندگی سرمایه گذاران نهادی و رقابت در بازار محصول بررسی نماید. در این راستا، 105 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394 تا 1400 بررسی شدند. برای بررسی و تحلیل داده ها، از نرم افزار ایویوز و برای برآورد الگوها، از تحلیل رگرسیون با داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین ناخوانایی گزارش های مالی و هزینه سرمایه شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، سرمایه گذاران نهادی بر رابطه بین ناخوانایی گزارش های مالی و هزینه سرمایه شرکت ها اثر تعدیل کننده کاهشی دارد. در نهایت، رقابت در بازار محصول بر رابطه بین ناخوانایی گزارش های مالی و هزینه سرمایه شرکت ها اثر تعدیل کننده کاهشی دارد.
حسابرسی در عصر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله روند تکامل هوش مصنوعی و توسعه آن در حسابرسی را با توجه به مطالعات انجام شده، ترسیم می کند، همچنین اهمیت استفاده حسابرسان از سیستم های هوشمند مصنوعی در دستیابی به اظهارنظر حرفه ای را مورد بحث قرار می دهد.روش: برای نگارش این مقاله به مرور مقالات و منابع معتبر و در دسترس پرداخته شده است. باتوجه به اینکه نقطه آغازین پیدایش حوزه های حسابرسی و هوش مصنوعی مربوط به دهه 1990 می باشد بازه زمانی جهت انتخاب مقالات دهه 1990 تا کنون می باشد.یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از این است در عصر هوش مصنوعی استفاده از حسابرسی سنتی با مشکلات اساسی همراه بوده و کارآمد نمی باشد، در نتیجه بر ضرورت همگام شدن با هوش مصنوعی برای کاهش این مشکلات اساسی تاکید دارند.نتیجه گیری: مطالعات انجام شده نشان می دهد که انقلاب هوش مصنوعی با تحولات چشمگیری در حرفه حسابرسی همراه است. تحولاتی که سبب شده حرفه حسابرسی در شرایط حساسی قرار گیرد و فناوری هوش مصنوعی حرفه حسابرسی را متحول خواهد کرد. هوش مصنوعی نه تنها نیاز به حسابرسی را از بین نمی برد بلکه با توجه به پیچیدگی های تعاملات امروزه، اهمیت آن را دو چندان می کند. کاربرد هوش مصنوعی در حرفه حسابرسی هنوز به شدت نوپا است و لازم است به طور ویژه مورد توجه پژوهشگران و به خصوص پژوهشگران داخلی قرار گیرد.دانش افزایی: مطالعات پیشین به گونه ای ترکیب شده اند که به غنای ادبیات منسجم در رابطه با مزایا، معایب چالش ها و فرصت ها و هم افزایی هوش مصنوعی در حسابرسی کمک می کند و برضرورت کاربرد هوش مصنوعی در حسابرسی در عصر انقلاب هوش مصنوعی تأکید دارد.
تاثیر گزارش پایداری شرکت بر احساسات سرمایه گذار و شهرت شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۱)
182 - 195
حوزههای تخصصی:
نظریه سیگنالینگ (علامت دهی) بینش های ارزشمندی را برای درک اینکه چگونه گزارش دهی پایدار می تواند احساسات سرمایه گذاران را شکل دهد و همچنین بر شهرت شرکت بیافزاید ارائه می کند.این مطالعه به بررسی اثرات گزارش پایداری شرکت بر احساسات سرمایه گذار و شهرت شرکت می پردازد. لذا به منظور آزمون فرضیه تحقیق، نمونه ای متشکل از125 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی1398 تا 1402 انتخاب شد. آزمون فرضیه اول پژوهش از روش رگرسیون چند متغیره و فرضیه دوم رگرسیون لجستیک انجام شد. نتایج فرضیه اول نشان داد که گزارش پایداری شرکت بر احساسات سرمایه گذار تاثیر مثبت و معناداری دارد وهمچنین نتایج فرضبه دوم پژوهش حاکی از تاثیر مثبت و معنادار پایداری شرکت بر شهرت شرکت بود در واقع پایداری شرکت موجب افزیش شهرت شرکت ها و قرار گرفتن در بین 100شرکت برتر می شود. ، این مطالعه بر نقش حیاتی گزارش دهی پایداری در بهبود اعتماد سرمایه گذار، شهرت شرکت، اهداف توسعه پایدار و تغییر کلی به سمت یک اقتصاد جهانی قوی تر و پاسخگوتر تأکید می کند.
الگوسازی تأثیر مستقیم و میانجی فرآیندهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی پایدار در موسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۱۴۵-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش الگوسازی تاثیر مستقیم و میانجی فرآیندهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی پایدار در موسسات حسابرسی است. برای دستیابی به این هدف پس از بررسی ادبیات و مبانی موضوع، تاثیر عامل های انسانی (اعتماد، تعامل و خودکارآمدی)، عامل های سازمانی (پاداش، فرهنگ سازمانی، کار تیمی و ساختار سازمانی) و عامل های فناوری (فناوری اطلاعات و شبکه های اجتماعی) بر فرآیندهای مدیریت دانش و رابطه میان این فرآیندها و عملکرد سازمانی پایدار مورد ملاحظه قرار گرفت. از تکنیک های آماری و معادلات ساختاری جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها و به منظور بررسی نقش میانجی فرآیندهای مدیریت دانش از آزمون سوبل استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به وسیله پرسشنامه از 358 شریک، مدیر و سرپرست ارشد موسسات حسابرسی جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Stata وSPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که فرآیندهای مدیریت دانش بر روی عملکرد سازمانی پایدار تاثیر مثبت و معناداری دارند. افزون بر این عوامل انسانی، سازمانی و فناوری بر روی فرآیندهای مدیریت دانش تاثیر مثبت و معناداری دارند (به جز تاثیر پاداش بر روی ذخیره دانش، فناوری اطلاعات بر روی تحصیل دانش و شبکه های اجتماعی بر روی بکارگیری دانش که معنادار نمی باشند). به موسسات حسابرسی توصیه می شود که با ایجاد یک محیط تعاملی و مبتنی بر اعتماد، اعضای سازمان را به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود ترغیب نمایند و بدین وسیله سازمان از خود کارآمدی هر یک از آن ها در چرخه مدیریت دانش بهره مند شود. همچنین، با استقرار یک سیستم پاداش کارآمد برای جبران تلاش کارکنان آن ها را به اجرای کارها به صورت تیمی و تکمیل چرخه مدیریت دانش مایل نمایند.
پیش بینی تعهدهای آتی شرکت های بیمه با استفاده از مدل حافظه بلندمدت -کوتاه مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
854 - 879
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال ارائه مدلی برای محاسبه تعهدهای آتی شرکت های بیمه است تا به چالش های بالقوه موجود در روش سنتی پاسخ مناسبی دهد. به صورت سنتی، شرکت های بیمه از روش زنجیره نردبانی، به عنوان نوعی ابزار آماری، برای پیش بینی روند توسعه خسارت ها استفاده می کنند. این روش آماری به دلیل سادگی فرضیه ها و تفسیر روشن، تأیید نهادهای نظارتی در کشورهای مختلف را نیز به همراه دارد. با این حال، وجود فرضیه هایی نظیر ایستایی در ساختار توسعه داده ها و ارتباط خطی بین متغیرها، ممکن است کارایی مدل را در مواجهه با تغییرات ناشی از عوامل داخل و خارج از سازمان، مانند اِعمال سیاست های داخلی یا عوامل خارجی مانند همه گیری کووید۱۹ متأثر سازد. محاسبه نزدیک به واقعیت تعهدهای شرکت های بیمه با توانگری مالی آن ها ارتباط تنگاتنگی دارد. مبلغی که شرکت های بیمه برای پاسخ به تعهدهای آتی خود تخصیص می دهند، به عنوان ذخیره شناسایی می شود. محاسبه ذخایر کمتر از تعهدهای آتی، شرکت بیمه را در ایفای تعهدهایش دچار مشکل می کند و از سویی دیگر، محاسبه بیش از مبلغ مورد نیاز، صورت های مالی شرکت های بیمه را تحت تأثیر قرار می دهد.روش: مدل ارائه شده در این پژوهش با استفاده از یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، تعداد حوادث روزانه با خسارت های جانی را در بخش بیمه شخص ثالث پیش بینی می کند. خروجی این مدل، یعنی ترکیب تعداد و زمان وقوع حوادث، در محاسبه تعهدهای آتی و ذخیره خسارت در این بخش بیمه ای نقش کلیدی دارد. این مدل با کمک داده های تاریخی خسارت بیمه گذاران شرکت بیمه کارآفرین، در بخش بیمه شخص ثالث آموزش دیده است. این مدل قادر است لایه های پنهان و ارتباطات غیرخطی و پیچیده بین داده های خسارتی را شناسایی کند. در این پژوهش، از الگوریتم شبکه عصبی با حافظه بلندمدت کوتاه مدت که در سری های زمانی توانایی پیش بینی بیشتری دارد، استفاده شده است. داده های تاریخی مربوط به خسارت های جرحی بیمه گذاران، در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۴۰۰ بوده است.یافته ها: کارایی مدل با بهینه سازی ابرپارامترها ارتباط نزدیک دارد. برای بهینه سازی مدل دو رویکرد، یعنی جست وجوی شبکه ای و تصادفی برای شناسایی ابرپارامترها با یکدیگر مقایسه شده اند. میانگین مربعات خطا به عنوان شاخص سنجش عملکرد در نظر گرفته شده است. این شاخص برای داده های آموزش، در هر دو مدل با فاصله کمی از یکدیگر (33/16 در مقابل 4/17) برتری جست وجوی شبکه ای را نشان می دهد؛ اما در این روش، نتیجه داده های آزمون از داده های آموزش بهتر بود (22/15 در برابر 33/16) که این امر می تواند نشانه ای از وقوع بیش پردازش باشد.نتیجه گیری: این مقاله برای طراحی مدل پیش بینی تعداد روزانه حوادث با خسارت های جانی، استفاده از روش جست وجوی تصادفی را برای تنظیم ابرپارامترهای مدل طراحی شده بر مبنای شبکه عصبی حافظه بلندمدت کوتاه مدت پیشنهاد می کند؛ زیرا مدل طراحی شده بر این مبنا، بر مشکل بیش پردازش غلبه می کند و می تواند در کار با داده های ناآشنا عملکرد مناسبی داشته باشد. بیش پردازش زمانی رخ می دهد که مدل بیش از حد از داده های آموزشی تأثیر بگیرد و نه تنها الگوهای واقعی را یاد بگیرد، بلکه نویزها و جزئیات جزئی داده ها را نیز یاد بگیرد. این ممکن است باعث کاهش جامع پذیری مدل شود.
زمان سنجی ورود به بازار سهام و اثر تمایلی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
940 - 962
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی وجود و شدت اثر تمایلاتی در میان سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام می پردازد. اثر تمایلاتی به تمایل سرمایه گذاران برای فروش سهام در سود (سهام برنده) و نگهداری سهام در زیان (سهام بازنده) اشاره دارد. این سوگیری رفتاری می تواند به تصمیم گیری های نادرست در بازار منجر شود و سودآوری سرمایه گذاران را کاهش دهد. هدف اصلی این مطالعه، تحلیل عوامل تأثیرگذار بر این رفتار و بررسی ارتباط میان شرایط بازار و زمان بندی ورود سرمایه گذاران به بازار با شدت این اثر است. به طور خاص، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا شرایطی مانند بازده بازار، نوسان ها و عدم قطعیت اقتصادی می تواند تمایل به اثر تمایلاتی را در میان سرمایه گذاران افزایش دهد یا خیر. این مطالعه بر این فرضیه استوار است که سرمایه گذارانی که در شرایط عدم اطمینان و نوسان های بالای بازار وارد می شوند، به نشان دادن اثر تمایلاتی تمایل بیشتری خواهند داشت.روش: در این پژوهش از داده های معاملاتی دقیق مرتبط با سرمایه گذاران حقیقی استفاده شده است. این داده ها شامل سوابق معاملاتی نظیر تاریخ، جهت، قیمت و حجم هر معامله و همچنین اطلاعات شخصی سرمایه گذاران شامل سن، جنسیت، تجربه معاملاتی و موجودی حساب است. برای تحلیل اثر تمایلاتی و بررسی شدت آن در میان سرمایه گذاران حقیقی، از روش تجزیه وتحلیل بقا و مدل رگرسیون استفاده شده است. روش تجزیه وتحلیل بقا، به محققان اجازه می دهد تا زمان های ورود سرمایه گذاران به بازار و تأثیر آن بر رفتارهایشان را در طول زمان بررسی کنند. همچنین، مدل رگرسیون برای بررسی ارتباط میان متغیرهای مرتبط با بازار و متغیرهای شخصی سرمایه گذاران با شدت اثر تمایلاتی به کار گرفته شده است. این مدل ها به پژوهشگران کمک می کنند تا رابطه بین نوسان های بازار، بازده بازار و سایر عوامل اقتصادی با تصمیم گیری های احساسی سرمایه گذاران را بررسی کنند.یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان می دهد که سرمایه گذاران حقیقی که در ابتدای ورود به بازار با شرایطی مانند بازده پایین بازار، نوسان های بالا و عدم قطعیت اقتصادی مواجه می شوند، به نشان دادن اثر تمایلاتی تمایل بیشتری دارند. به عبارت دیگر، این سرمایه گذاران در دوره هایی که بازار تحت تأثیر نوسان های شدید وعدم قطعیت های اقتصادی قرار دارد، بیشتر به نگهداری سهام بازنده و فروش سهام برنده تمایل دارند. این موضوع نشان می دهد که شرایط بازار به شدت بر تصمیم گیری های احساسی و غیرمنطقی سرمایه گذاران تأثیرگذار است. سرمایه گذاران در دوره های عدم قطعیت اقتصادی، بیشتر به تصمیم گیری های رفتاری مبتنی بر ترس و اضطراب روی می آورند که به کاهش بازده کلی آن ها منجر می شود. علاوه براین، یافته ها نشان می دهد که تجربه معاملاتی و سایر ویژگی های شخصی سرمایه گذاران، نظیر سن و جنسیت نیز می تواند بر شدت اثر تمایلاتی تأثیرگذار باشد.نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که اثر تمایلاتی، نه تنها در میان سرمایه گذاران حقیقی وجود دارد، بلکه شدت این تأثیرها ممکن است با توجه به شرایط بازار و ویژگی های فردی سرمایه گذاران متفاوت باشد. به طور خاص، سرمایه گذاران در دوره هایی که با بازده پایین بازار، نوسان های بالا یا عدم قطعیت اقتصادی مواجهند، تمایل بیشتری به نشان دادن این اثر دارند. این نتایج می تواند به سرمایه گذاران و سیاست گذاران بازارهای مالی کمک کند تا درک بهتری از تأثیر عوامل رفتاری بر تصمیم گیری های سرمایه گذاری داشته باشند و در نتیجه، استراتژی های بهتری برای مدیریت رفتارهای احساسی سرمایه گذاران اتخاذ کنند. علاوه براین، پژوهش حاضر بر اهمیت آموزش و آگاهی بخشی به سرمایه گذاران در زمینه تأثیرهای ناشی از سوگیری های رفتاری در تصمیم گیری های مالی تأکید می کند تا از تصمیمات غیرمنطقی و زیان بار در بازار جلوگیری شود.
تحولات حسابداری مدیریت در بخش عمومی- ارزیابی عوامل موثر بر آمادگی روانشناختی کارکنان مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: در سال های اخیر بهبود سیستم حسابداری مدیریت دولت ها در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مورد توجه قرار گرفته است. تحول در سیستم حسابداری و بودجه بندی، فرآیند تصمیم گیری پیچیده ای است که نیروی انسانی نقشی اساسی در آن ایفا می کند. هدف این پژوهش، ارزیابی عوامل موثر بر آمادگی روانشناختی کارکنان مالی برای پیاده سازی بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در نهادهای دولتی بخش عمومی است.روش پژوهش: گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شد که در آن آمادگی روانشناختی برای تغییر، بر حسب تعهد به تغییر و باور به اثربخشی تغییر اندازه گیری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان بخش های حسابداری و مالی ادارات دولتی در دو شهر تهران و ایلام (مقایسه دو شهر برخوردار و کم برخوردار) است، با استفاده از فرمول کوکران، به ترتیب دو نمونه به حجم 168 و 384 نفر تعیین و داده های حاصل با بکارگیری نرم افزارهای AMOS و EViews تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش: یافته ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار ارزش گذاری تغییر و در دسترس بودن وظیفه بر آمادگی روانشناختی برای تغییر در هر دو شهر ایلام و تهران بوده است، لیکن در هر دو جامعه مورد بررسی دانش وظیفه بر باور به اثربخشی تغییر تاثیر معناداری نداشت. همچنین مقایسه قدرت تبیین مدل ها در دو شهر برخوردار و کم برخوردار با استفاده از آمون کرامر نشان داد که در سطح معناداری 5% تفاوت معناداری بین دو جامعه وجود ندارد.
تردید حرفه ای، ابعاد خلاقیت فردی و قضاوت حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاقیت فردی و سبک تفکر افراد عاملی مهم در پردازش اطلاعات است. تردید حرفه ای نیز عامل تعدیل کننده رابطه بین خلاقیت فردی و پردازش اطلاعات محسوب می شود. نتایج مطالعات بیانگر آنست که استفاده مناسب از تردید حرفه ای به کیفیت بالا در فرایند تصمیم گیری و قضاوت و اظهارنظر صحیح منجر می شود. بنابراین می توان تردید حرفه ای و ابعاد خلاقیت را به عنوان عاملی اثرگذار بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان فرض نمود. در این راستا هدف این پژوهش تعیین تاثیر تردید حرفه ای بر ابعاد خلاقیت(سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط جزئیات) و قضاوت حسابرسان می باشد. این پژوهش از حیث هدف کاربردی است و از حیث روش، پیمایشی است که با استفاده از تحلیل آماری معادلات ساختاری انجام می شود. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه تکمیل شده به وسیله 297 نفر از حسابداران رسمی و مدیران حرفه ای در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. همچنین، برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه های استاندارد هارت (2013) و تورنس (1979) استفاده شده است. یافته ها حاکی از آنست که تردید حرفه ای بر ابعاد خلاقیت(سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط جزئیات) و نیز ابعاد آن، بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج این تحقیق می تواند موجب بسط مبانی نظری خلاقیت در کسب و کار حسابرسان و بررسی رابطه آن با تردید حرفه ای و قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان شود.
مطالعه اثر استراتژی کسب و کار بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رسوایی های مالی اخیر، معاملات با اشخاص وابسته به عنوان یکی از کانون های نگرانی بوده است، به گونه ای که استفاده هدفمند از این معاملات و عدم افشای آن ها یا کافی نبودن افشا، از عوامل سقوط شرکت ها می باشد. با توجه به مطالب فوق هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه اثر استراتژی کسب وکار بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر منطق اجرا استقرائی، ازنظر زمان مقطعی، ازنظر نوع داده ها کمی، ازنظر نحوه اجرا توصیفی پیمایشی و روش پژوهش ازنظر ارتباط بین متغیرها علّی و پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 تا 1399 است؛ که 112 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داد که؛ استراتژی رهبری هزینه و استراتژی تمایز محصول بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که؛ استراتژی کسب وکار معمولاً در سطح محصولات یا واحد تجاری استراتژیک اجرا می شود و بر بهبود موقعیت رقابتی کالاها و خدمات شرکت در یک صنعت خاص یا یک بخشی از بازار خاص تأکید دارد. به عبارت دیگر، هم استراتژی رهبری هزینه و هم استراتژی تمایز محصول تاثیر مثبتی بر معامله با اشخاص وابسته دارد، و وجود این استراتژی ها، میزان معاملات با اشخاص وابسته بالاتری را نشان می دهند. این یافته ها نشان می دهد اشخاص وابسته با توجه به برتری اطلاعاتی خود نسبت به سایر شرکت کنندگان در بازار، از آن استفاده می کنند؛ و این اطلاعات آنها را قادر می سازد تا سود معاملاتی بالاتری کسب کنند.
ارائه چارچوب توسعه ذهن آگاهی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه ذهن آگاهی حسابرسان با استفاده از یک رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) است. در رویکرد کیفی، به منظور شناسایی فاکتورهای مؤثر بر ذهن آگاهی حسابرس، از روش فراترکیب استفاده شد و با مروری نظام مند بر روی مطالعات داخلی و خارجی، تعداد 35 شاخص استخراج گردید. به منظور سنجش روایی، پرسشنامه ای بر مبنای رویکرد دلفی فازی طراحی و در اختیار تعداد 38 نفر از اساتید با حداقل 5 سال سابقه کاری در حوزه حسابرسی و تحصیلات دکتری که در حوزه علوم مالی رفتاری مقالاتی منتشر کردند، قرار داده شد. به منظور سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ و به منظور طبقه بندی شاخص ها از تحلیل عاملی اکتشافی با تکیه بر دیدگاه 270 نفر از کارشناسان حوزه حسابرسی با حداقل سه سال سابقه کاری فعال در موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار و مقیم تهران، استفاده شد. در نهایت تعداد 27 شاخص در 7 دسته تمرکز در لحظه، حفظ اخلاقیات، دانش فراشناختی، عدم واکنش نامعقول، فعالیت آگاهانه، کنترل توجه و مهارت فراشناختی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه، ذهن آگاهی، ناشی از تخصص و شناخت حسابرس است و لذا بر این موارد در راستای افزایش کیفیت حسابرسی باید تمرکز شود. در نهایت، الگوی ذهن آگاهی استخراج و تدوین شده در پژوهش حاضر می تواند به عنوان ابزاری موثر در راستای ارزیابی حسابرس با امید به تنظیم مطلوب و قابل اتکاتر گزارش های حسابرسی بکار گرفته شود.
مدل ساختاری تاثیر ویژگی تاریک شخصیت بر هشداردهی حسابرسی با نقش میانجی رفتارشهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
43 - 64
حوزههای تخصصی:
امروزه ازهشداردهی به عنوان یکی ازعوامل کشف پدیده تقلب یاد می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین ویژگی تاریک شخصیت و هشداردهی براساس نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی است. پژوهش حاضراز نوع مطالعات توصیفی –پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه حسابداران رسمی شاغل در موسسه های حسابرسی بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده که تعداد آن 343 نفر بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ویژگی تاریک شخصیت جانسون –وبستر(2010)، رفتار شهروندی سازمانی لی وآلن( 2002)، سناریو هشداردهی پارک –جانبلند(2018)، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی ازاین است که ماکیاولیسم و رفتار ضداجتماعی بر هشداردهی تاثیر منفی ومعناداری دارد. خودشیفتگی برهشداردهی تاثیر مثبت ومعناداری دارد. همچنین نتایج حاصل از ماکیاولیسم، خودشیفتگی، رفتار ضداجتماعی بر نقش میانجی رفتارشهروندی سازمانی بر هشداردهی تاثیر مثبت ومعناداری داری دارد.