فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
گروه اقتصادی با منافع مشترک در راستای نیازهای جامعه امروز تقریباً نهادی نوپا در حقوق داخلی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد که نوعی مشارکت بوده، شبیه به مشارکت های مختلف در نظام های بین المللی ازجمله چوینت ونچر و کنسرسیوم ها است. گروه اقتصادی برای انجام فعالیت هایی که برای نیل به اهداف خود لازم است، لاجرم طرف معامله، طرف حق و تکلیف قرار می گیرد. در حقوق ایران در ماده 107 قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، گروه اقتصادی با منافع مشترک به عنوان نهاد جدیدی معرفی شد. این گروه یک تأسیس حقوقی است که بین اشخاص حقیقی برمبنای مسئولیت تضامنی به صورت آزادانه تشکیل می شود. آن گونه که مطرح شد، گروه اقتصادی با منافع مشترک با نهادهای مختلفی مشابه است که ازجمله می توان به شرکت مدنی در فقه، جوینت ونچر و کنسرسیوم اشاره نمود. بر همین اساس، مسأله اصلی مقاله حاضر این است که چه تفاوت و شبا هت هایی بین گروه اقتصادی با منافع مشترک با نهادهای مشابه وجود دارد که با روش توصیفی- تحلیلی بدان پرداخته است. براساس یافته های تحقیق آنچه قدر متیقن از ماده 107 قانون برنامه توسعه جمهوری اسلامی ایران است، علاقه و احساس ضرورت برای نظام مند کردن و تسهیل ایجاد و فعالیت «گروه اقتصادی با منافع مشترک» یا به تعبیری عام تر مشارکت های قراردادی است که می تواند با مقداری مسامحه اسم جنسی برای انواع کنسرسیوم ها، جوینت ونچرها و... باشد (علومی یزدی، 1392، ص. 70). مفهوم گروه اقتصادی با منافع مشترک که از حقوق فرانسه اقتباس شده با مفاهیم مشابهی چون کنسرسیوم، جوینت ونچر و همچنین شرکت های مدنی دارای ماهیت و مفهوم یکسانی بوده و در فقه امامیه نیز بر مفهوم شرکت مدنی تأکید شده است.
تخمین تابع سودآوری با استفاده از متغیرهای ساختار سرمایه در صنایع ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
43 - 64
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، دستیابی به یک ساختار سرمایه بهینه با هدف حداکثرسازی سود و ارزش شرکت و حداقل سازی هزینه سرمایه از موضوعات مورد توجه متخصصان مالی بوده و چهار نظریه اصلی شامل نظریه میلر و مودیگلیانی، نظریه نمایندگی، نظریه توازن ایستا (هر سه ناظر بر رابطه مثبت میان نسبت بدهی و سودآوری) و نظریه سلسله مراتبی (رابطه منفی بین نسبت بدهی و سودآوری) درباره ارتباط میان تصمیمات تأمین مالی و سودآوری شرکت ها مطرح شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از تحلیل رگرسیون و روش الگوریتم ترکیبی شبکه عصبی موجکی و الگوریتم رقابت استعماری به تخمین تابع سودآوری ساختار سرمایه در نمونه آماری شامل 161 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در پنج صنعت ( کاشی و سرامیک، سیمان، فلزات، نفت و گاز و داروسازی) طی بازه زمانی 1396-1389 پرداخته است. نتایج به دست آمده از رابطه منفی بین نسبت های بدهی و نسبت بازده دارایی ها (تأیید نظریه سلسله مراتبی) در شرکت های فعال در صنایع کاشی و سرامیک، سیمان، فلزات و داروسازی حکایت داشت. اما، رابطه معناداری بین متغیرهای مذکور در صنعت نفت و گاز مشاهده نشد. به علاوه، عملکرد شبکه عصبی موجکی بهینه سازی شده با الگوریتم رقابت استعماری در تمامی صنایع، قدرت تبیین بیشتری نسبت به رگرسیون خطی ساده از خود نشان داد.
بهینه سازی سبد سهام در الگوریتم آتش بازی با استفاده از ارزش در معرض خطر و مقایسه آن با الگوریتم انبوه ذرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
9 - 37
حوزههای تخصصی:
ماهیت فعالیت های تجاری و سرمایه گذاری به گونه ای است که کسب بازدهی مستلزم تحمل ریسک است. انتخاب سبد سهام عمل دشوار و سختی است که سرمایه گذار خود را در مقابل انتخاب زیاد و گوناگونی می بیند که باید یکی از آن ها را به عنوان بهترین روش انتخاب کند. پژوهش حاضر به مساله بهینه سازی سبد سهام با توجه به ارزش در معرض خطر بر مبنای الگوریتم هوشمند آتش بازی و مقایسه آن با الگوریتم انبوه ذرات از روش شبیه سازی تاریخی با استفاده از نرم افزارMATLAB می پردازد. تنظیم پارامترهای الگوریتم های فراابتکاری به روش تاگوچی با استفاده از نرم افزارMINITAB انجام شد. در این پژوهش از اطلاعات سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که اطلاعات قیمت و بازده نقدی آن ها بین سال های 1396 تا شهریور 1399 ثبت شده است و مطابق ماده 141 قانون تجارت مشمول تعلیق نیستند، استفاده شد. جهت پایایی پژوهش از آزمون دیکی فولر تعمیم یافته و آزمون فیلیپس پرون استفاده شد. برای ارزیابی دقت مدل ارزش در معرض خطر از آزمون نسبت شکست کوپیک، آزمون استقلال کریستوفرسن و آزمون ترکیبی استفاده شده است. همچنین مقایسه ای نیز بین مدل ها توسط آزمون لوپز صورت گرفت. زمان اجرای الگوریتم انبوه ذرات نسبت به الگوریتم آتش بازی در هر سه سطح اطمینان کمتر بوده است اما سرعت همگرایی الگوریتم آتش بازی نسبت به الگوریتم انبوه ذرات در همه سطوح بیشتر بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که مدل ارزش در معرض خطر با استفاده از الگوریتم آتش بازی علی رغم زمان اجرای بیشتر به علت سرعت همگرایی بهتر و رتبه بالاتر آزمون لوپز از اعتبار مناسب تری جهت بهینه سازی سبد سهام برخوردار است.
شناسایی پیشران های ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ آینده حسابداری در ایران در حوزه نوآوری های فناوری محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری و نوآوری های مبتنی بر آن در سال های اخیر نحوه اشتراک گذاری دانش، تجربه، داده ها و اطلاعات را دستخوش تغییرات اساسی نموده است. حسابداری به عنوان یکی از اصلی ترین تهیه کنندگان اطلاعات مورد نیاز جامعه مصون از تغییرات نبوده و این امر ضرورت اندیشه در خصوص عوامل موثر بر خلق آینده حسابداری را برجسته می سازد. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های موثر بر آینده حسابداری در ایران در حوزه نوآوری های فناوری محور می باشد. به این منظور در مرحله نخست با بهره گیری از مصاحبه های ﻧﯿﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎرﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺧﺒﺮﮔﺎن فهرست پیشران ها شناسایی شده و در مرحله بعد با استفاده از روش دﻟﻔﯽ اﺟﻤﺎع در ﺧﺼﻮص ﭘﯿﺸﺮانﻫﺎی ﺑﺎ اﻫﻤﯿﺖ مورد بررسی قرار می گیرد. ﺧﺒﺮﮔﺎن از میان اعضای هیئت علمی دانشگاه و اعضای حرفه بر اساس روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﻗﻀﺎوﺗﯽ و ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺑﺮﻓﯽ برگزیده و ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮی ﺗﺎ اﺷﺒﺎع ﻧﻈﺮی اداﻣﻪ یافته است. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﺮﺣﻠﻪ نخست منجر به شناسایی 72 ﭘﯿﺸﺮان گردیده ﮐﻪ ﭘﺲ از چهار دور اﺟﺮای دﻟﻔﯽ، 31 ﭘﯿﺸﺮان ﺑﺎ اﻫﻤﯿﺖ در شش حوزه کلان مورد پذیرش و اجماع خبرگان قرار گرفت. تفسیر نتایج نشان می دهد که حسابداری نیازمند بروزرسانی و تغییر در حوزه آموزش، قوانین و استانداردها، تکنیک های حسابداری و حسابرسی بوده که دلیل نیاز به این تغییر، نوآوری های کلان فناوری ها است لازم به ذکر است که اصلاحات مورد نظر مستلزم توجه به شرایط محیطی و محدودیت ها است که توجه به نتایج حاصله جهت ﺗﻌﯿﯿﻦ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﺳﺘﺮاﺗﮋیﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺗﻐﯿﯿﺮات اثربخش آتی ضروری است.
تحلیل قصد سرمایه گذاران حقیقی در خصوص سرمایه گذاریهای مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی: تئوری عمل منطقی بسط یافته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی به معنای سرمایه گذاری در سهام شرکتهایی است که دارای کارکردهای اجتماعی مثبتی هستند. این نوع سرمایه گذاری مکانیزمی را در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد تا بتوانند تعادلی را بین اعتقادات و ارزشهای شخصی و اهداف سرمایه گذاری شان ایجاد نمایند. بنابراین هدف پژوهش حاضر تحلیل قصد سرمایه-گذاری مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی سرمایه گذاران حقیقی با استفاده از تئوری عمل منطقی بسط یافته می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر سرمایه گذاران حقیقی بورس اوراق بهادار تهران بوده و حجم نمونه نیز 385 نفر است. آزمون مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار آموس نسخه 24 انجام شده است. همچنین از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی برای اطمینان از وجود حداقل های مورد نیاز برای انجام آزمون مدل مفهومی پژوهش استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش متغیرهای نگرش، هنجارهای ذهنی، هنجارهای اخلاقی، دغدغه های زیست محیطی، سواد مالی و عملکرد مالی بر متغیر وابسته (نیت سرمایه گذاران نسبت به سرمایه گذاری مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی) دارای اثر مثبت و معناداری می باشند. همچنین متغیرهای عملکرد مالی و دغدغه های زیست محیطی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین تاثیر بر متغیر وابسته هستند. از میان شش متغیر جمعیت شناختی (جنسیت، سن، تحصیلات، درآمد ماهیانه، شغل و تجربه بورسی) تنها متغیر سن بر روی متغیر وابسته تاثیرگذار است. بدین معنی که با افزایش سن سرمایه گذاران میزان تمایل آنها به سرمایه گذاری در سهام شرکتهای با مسئولیت اجتماعی افزایش می یابد.
نقش تعدیل گر ساختار مالکیت بر رابطه قابلیت مقایسه صورت های مالی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
قابلیت مقایسه یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری به شمار می رود که می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از قبیل انگیزه های مدیریت و مدیریت سود قرار گیرد. از سوی دیگر، ساختار مالکیت یکی از مباحث مطرح در حوزه حاکمیت شرکتی است که بر جنبه های مختلف شرکت تأثیرگذار است. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیل گر ساختار مالکیت بر رابطه قابلیت مقایسه صورت های مالی و مدیریت سود است. برای دستیابی به این هدف، 120 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 تا 1394 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیون چندگانه و داده های ترکیبی (با کنترل اثرات سال ها و صنایع) استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه اول پژوهش نشان می دهد که قابلیت مقایسه صورت های مالی با مدیریت سود اقلام تعهدی رابطه منفی و معناداری دارد. نتایج آزمون فرضیه دوم پژوهش حاکی از آن است که افزایش سطح مالکیت نهادی موجب تضعیف رابطه معکوس قابلیت مقایسه و مدیریت سود می شود. این نتیجه را می توان به این صورت تفسیر کرد که هر چه سطح مالکیت نهادی بیشتر باشد، تأثیر منفی مدیریت سود بر قابلیت مقایسه کمتر است. نتایج آزمون فرضیه سوم نشان می دهد که تمرکز مالکیت تأثیر معناداری بر رابطه بین قابلیت مقایسه و مدیریت سود ندارد.
تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر رتبه بندی اعتباری شرکت ها با توجه به نقش تعدیلی نوسان پایین به بالای بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
105 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شناسایی عوامل مؤثر بر رتبهاعتباری از نظر مقایسه ریسک اعتباری یک بنگاه اقتصادی با بنگاه های اقتصادی دیگر و هم ازنظر رقابت پذیری بنگاه اقتصادی، اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر رتبه بندی اعتباری شرکت ها با توجه به نقش تعدیلی نوسان پایین به بالای بازده سهامبه اجرا درآمده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. همچنین در این پژوهش با توجه به نوع داده ها و روش های تجزیه وتحلیل موجود، از روش داده های ترکیبی استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، روش اسناد کاوی و مراجعه به بانک های اطلاعاتی؛ و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است. در پژوهش حاضر داده های مورد نیاز از نرم افزار ره آورد نوین، صورت های مالی شرکت ها و سندکاوی و همچنین سایت کدال استخراج شده است.جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389 تا 1398 است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها:نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد کهمسئولیت پذیری اجتماعی، اثر مثبت و معناداری بر رتبه بندی اعتباری شرکت دارد. به عبارت دیگر افزایش سطح اهمیت شرکت به مقوله مسئولیت پذیری اجتماعی موجب افزایش رتبه اعتباری شرکت نزد اعتباردهندگان می گردد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، نوسان پایین به بالای بازده سهام بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی با رتبه بندی اعتباری شرکت تأثیر منفی و معناداری دارد.بدین ترتیب زمانی که شرکت ها نوسان پایین به بالای بازده سهام بالایی داشته باشند، انجام بندهای مسئولیت پذیری اجتماعی تأثیر چندانی بر نظر مساعد اعتباردهندگان نخواهد داشت و اعتباردهندگان اقدام به کاهش رتبه اعتباری شرکت ها می نمایند؛ بنابراین افزایش نوسان پایین به بالای بازده سهام منجر به کم رنگ شدن رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی با رتبه اعتباری شرکت ها می گردد. نتیجه گیری: سرمایه گذاران و اعتباردهندگان علاقه دارند به شرکت های که ابعاد مختلف مسئولیت پذیری اجتماعی را به خوبی اجرا می نمایند، اهمیت بیشتری می دهند. این امر منجر می گردد که این شرکت ها نزد سرمایه گذاران و اعتباردهندگان اعتبار بالاتری به واسطه اجرای بندهای مسئولیت پذیری اجتماعی بیابند. همچنین با افزایش نوسان پایین به بالای سهام، احتمال بروز ریسک سقوط قیمت سهام نیز افزایش می یابد که این امر می تواند باعث بدبینی اعتباردهندگان به شرکت نسبت به عدم پرداخت تعهدات مالی شان گردد؛ در نتیجه در چنین شرایطی انجام بندهای مسئولیت پذیری اجتماعی تأثیر چندانی بر نظر مساعد اعتباردهندگان نخواهد داشت و اعتباردهندگان اقدام به کاهش رتبه اعتباری شرکت ها می نمایند. سرمایه گذاران و اعتباردهندگان با استفاده از نتایج این پژوهش می توانند دست به انتخاب شرکت های مناسب جهت سرمایه گذاری بزنند. همچنین سازمان هایی که اقدام به رتبه بندی شرکت ها می کنند می توانند از نوسان پایین به بالای بازده سهام و مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان دو عامل بسیار مهم و تعیین کننده در رتبه بندی استفاده نمایند.
نقش ساختار مالکیت بر رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
ساختار مالکیت به عنوان بخشی از مکانیزمهای حاکمیت شرکتی که نشان دهنده روابط مالکان و چهارچوب مالکیت می باشد بر مدیریت و نحوه نگرش مدیران تاثیر گذار است. در رسوایی های مالی اخیر نظیر آدلفیا و انرون در آمریکا و پارمالات در اروپا، معاملات اشخاص وابسته به عنوان یکی از کانون های نگرانی تبدیل شده است، به طوری که استفاده هدفمند از این معاملات از عوامل سقوط شرکت ها بوده استاز این رو هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا ساختار مالکیت رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود را تعدیل می کند؟ برای بررسی این موضوع با استفاده از 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1394 تا 1398 با استفاده از رگرسیون خطی به بررسی و تجزیه و تحلیل این موضوع پرداخته شد که نتایج آزمون نشان داد معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود رابطه معناداری دارند همچنین در دیگر نتایج آزمون فرضیه ها مشاهده شد که ساختار مالکیت رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود را تعدیل می کنند.
Factors Affecting Stock Prices Regarding Uncertainty and Asymmetric Information in Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Two main issues occurring in the economy and largely affecting stock prices are uncertainties and asymmetric information which are influenced by many factors, and along these factors, affect the stock prices. In this study, using Cox, Ingersoll & Ross (CIR) model, we tried to investigate the relationship between theoretical price and stock price under the conditions of uncertainty and asymmetric information. Then, using the GLS panel method, the stock price relationship with these variables and the factors related to the firm performance, economic factors and industrial factors were investigated in Tehran stock exchange. The results indicated that a large part of stock price changes can be explained by two variables of uncertainty and asymmetric information, while other factors had significant effects on stock prices. The difference was that the factors related to the firm's performance and industry index had a positive effect and the macro-economic factors had a negative effect on stock prices. Finally, according to CIR model, asymmetric information and uncertainty in market lead to delays in stock price adjustment, which can affect quality of corporate governance principles.
مدیریت ریسک تمکین مالیات مشاغل و استراتژی های مربوط به آن در حسابرسی مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۲۵۰-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در ارتباط با مدیریت ریسک تمکین مالیات مشاغل و استراتژی برخورد با آن در حسابرسی مالیاتی با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران، نخبگان و متخصصین صاحب نظر در حوزه مالیاتی هستند که با توجه به هدف پژوهش، از روش نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای برای مصاحبه انتخاب شده اند. پس از اخذ نظر 23 نفر از مدیران فنی و تخصصی سازمان امور مالیاتی کشور در سال 1398 در خصوص نحوه برخورد با ریسک های تمکین مالیات مشاغل در هنگام انجام حسابرسی مالیاتی، با استفاده از روش کدگذاری باز و محوری، تعداد 95 مورد مدیریت ریسک(استراتژی برخورد) مرتبط با آن احصاء و در 4 بخش ثبت رویدادهای مالی، اظهارنامه مالیاتی، ارائه اطلاعات و تسویه بدهی مالیاتی طبقه بندی شد. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، مهمترین استراتژی های برخورد با ریسک تمکین مالیات مشاغل شامل معرفی و تایید نرم افزار حسابداری از سوی سازمان مالیاتی، استفاده از ظرفیت اتحادیه های صنفی مودیان و اعمال محدودیت در مجوز فعالیت آنها، کنترل معاملات از طریق اطلاعات طرفهای معامله و بررسی تراکنشهای بانکی و بالابردن هزینه اجتماعی فرار مالیاتی، صدور اظهارنامه برآوردی و اعمال جرایم، استفاده از حسابرسی مبتنی بر ریسک، انجام توافق توسط یک هیات 3نفره و ایجاد هزینه برای مودیانی که بی دلیل به تشخیص و رای هیات اعتراض می نمایند و درنهایت اصلاح ماده 257 ق.م.م ومحدود نمودن ارجاع پرونده به 251مکرر می باشد.
افشا و گزارشگری ریسک شرکت ها: ارائه چارچوب جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
1 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: اطلاعات مربوط به ریسک نقش مهمی در فرایند تصمیم گیری درست و ارزیابی شرکت ها ایفا می کنند. بر این اساس پژوهش حاضر به گونه تجربی به بررسی چارچوب جامع برای گزارشگری ریسک در شرکت های ایرانی می پردازد. روش: برای این منظور دیدگاه حسابرسان، دانشگاهیان و تحلیل گران مالی مورد بررسی قرار گرفت. داده های مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسش نامه از نمونه ای شامل 203 نفر در سال 1395 جمع آوری و بااستفاده از آزمون های مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در ارائه اطلاعات مربوط به ریسک باید گروه های مختلف ذی نفع شامل سرمایه گذاران، تحلیل گران مالی، اعتباردهندگان، دولت، مدیران، تامین کنندگان منابع (غیرمالی) و مشتریان مدنظر قرار گیرد. هدف ارائه اطلاعات ریسک باید کمک به بهبود تصمیم گیری و افشای ریسک ها به خصوص ریسک های مالی برای شرکت ها الزامی باشد. ویژگی های کیفی شامل مربوط بودن، قابل اتکا بودن، قابل مقایسه بودن، با اهمیت بودن، قابل درک بودن نیز باید مورد توجه قرار گیرد و فزونی منافع بر مخارج از راه دستورالعمل هایی تعیین شود. در رابطه با تعیین کمّی با کیفی بودن افشای ریسک، نیاز به وجود دستورالعملی مصوب بوده و در زمینه ریسک های کمّی، استفاده از فنون مختلف کمّی سازی مناسب است. هم چنین برای ارائه اطلاعات مربوط به ریسک باید به زمان گذشته و آینده و ریسک های مثبت و منفی توجه شود، ولی تمرکز بر اطلاعات آینده نگر و منفی باشد. نتیجه گیری: افشای اطلاعات مربوط به انواع ریسک ها شامل مالی، راهبردی، عملیاتی، درستی و توانمندی مورد نیاز ذی نفعان بوده و شرکت ها باید بر اساس اهمیت و اثرگذاری انواع ریسک ها آن ها را به صورت اولویت بندی شده ارائه دهند. یافته های پژوهش حاضر می تواند از سوی تدوین کنندگان الزامات گزارشگری و هم چنین نهادهای حرفه ای در تدوین مقررات و ارائه پیشنهادها برای افشای ریسک مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر بلوغ شرکت بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و آشفتگی مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
63 - 80
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تأثیر بلوغ شرکت بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و آشفتگی مالی 124شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395-1390 مورد بررسی قرار گرفت. داده های لازم از نرم افزار ره آورد نوین3 و گزارش هیئت مدیره استخراج و توسط نرم افزار اکسل تلخیص وطبقه بندی شده و در نهایت از طریق نرم افزار Eviews در سطح اطمینان 95/0 فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که مسئولیت پذیری اجتماعی موجب بهبود سلامت مالی و کاهش آشفتگی مالی می شود. علاوه بر این شواهد نشان داد بلوغ شرکت بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و آشفتگی مالی تأثیر ندارد.
عوامل مؤثر بر تأخیر در گزارش حسابرسی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 117 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره ی زمانی 7 ساله، بین سال های 1392 تا 1398 مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل پانل دیتا استفاده شده است. نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش نشان داده است که اندازه شرکت، اندازه هیأت مدیره، وجود کمیته حسابرسی و تمرکز مالکیت بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی تاثیر منفی و معناداری دارد. درحالیکه، تاثیر اندازه شرکت حسابرسی، پیچیدگی حسابرسی، دوگانگی وظیفه مدیر عامل و پراکندگی مالکیت بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی مثبت و معنادار است.
ارزیابی تاثیر سوگیری های روانشناختی فردی و ابعاد شخصیتی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور روزافزون پژوهشگران در هر دو رشته روانشناسی و حسابداری به اهمیت سوگیری ها و ویژگی های شخصیتی افراد، خلق و خوی و احساسات در تصمیم گیری اذعان نموده اند. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر سوگیری های روانشناختی و ابعاد شخصیتی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی است. به منظور اندازه گیری سوگیری های بیش اطمینانی، خوش بینی، تحمل ابهام و ابعاد پنج گانه شخصیت از پرسشنامه های استاندارد روانشناسی و جهت اندازه گیری کیفیت حسابرسی از مدل جونز تعدیل شده استفاده گردید.
جامعه آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ حسابرسان (مدیر/ شریک) مؤسسه های حسابرسی معتمد بورس و شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد که توسط این مؤسسات، حسابرسی شده اند. اطلاعات صورت های مالی این شرکت ها برای سال 1397 بصورت مقطعی مورد بررسی قرار گرفت و هشت فرضیه تعیین گردید. با آزمون جارک برا، غیر نرمال بودن هفت متغیر از هشت متغیر مستقل، محرز گردید ضریب همبستگی، عدم وجود همخطی را نشان داده است. با استفاده از آزمون حداقل مربعات، مدل پژوهش برازش گردید که براساس آن پنج فرضیه تأیید و سه فرضیه رد شده است. سپس آزمون پاگان گادفری، ناهمسانی واریانس را به اثبات رسانده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که سوگیری ها اثر قابل توجهی بر کیفیت حسابرسی خواهد گذاشت، اما ابعاد شخصیتی اثر قابل توجهی بر کیفیت حسابرسی نخواهد گذاشت.
Increasingly, researchers in both psychology and accounting have recognized the importance of personality biases and personality traits, moods, and emotions in decision making .The present study aimed to explore the effects of psychological bias and personality dimensions of auditors on audit quality. In order to measure the biases of overconfidence, optimism, ambiguity tolerance and the five dimensions of personality we used standard psychological questionnaires and modified Jones model was used to measure audit quality.
The statistical population of the study consisted of the auditors (directors/partners) in the trusted audit agencies of the Iranian stocks market, besides the listed companieson the stock exchange which were audited by the said audit agencies .The financial statements of these companies for the year 1397 were examined cross-sectionally and eight hypotheses were determined.TheJarkbra test showed that seven of the eight independent variables were abnormal. Using the least squares test, the research model was fitted based on which five hypotheses have been confirmed and three hypotheses have been rejected. Then Pagan Godfrey test proved the variance inequality. The results of hypotheses testing indicated significant effect by psychological bias on the audit quality, but indicated no significant effect by personality dimensions on the audit quality.
بررسی تاثیر مسئولیت اجتماعی و ریسک نقدشوندگی سهام شرکت بر نوسانات بازده سهام درشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکت ها، عامل اساسی بقای هر سازمان است. شرکت ها مسئولیت پذیری اجتماعی را نوعی استراتژی تجاری می بینند، که باعث افزایش اعتبار آنها در بازارهای رقابتی می شود و همچنین سهم آن ها را در بازار فزونی می بخشد. ریسک نقدشوندگی و شیوه مدیریت آن به یکی از مهمترین مباحث موجود در سازمان ها تبدیل شده است. تاثیرات بالقوه ای که این شاخه از ریسک می تواند بر عملکرد شرکتها داشته باشد، گاه به حدی گسترده است که به ورشکستگی واحدهای مزبور می انجامد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها، ریسک نقدشوندگی سهام و نوسانات بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394 تا 1398 پرداخته است. نمونه گیری با استفاده از روش حذفی نظام مند انجام گرفته است ونمونه انتخابی شامل 140 شرکت می باشد و مدل مورد استفاده در تحقیق به پیروی از مطالعه بچتی و همکاران (2015) است. نتایج تحقیق نشان می دهد متغیر ریسک نقد شوندگی بر نوسانات بازده سهام دارای تاثیر مثبت و معنا دار می باشد.بدین معنا که با افزایش ریسک نقد شوندگی میزان نوسانات بازده سهام نیز افزایش می یابد.تاثیر متغیر مسئولیت اجتماعی بر نوسانات بازده سهام منفی ومعنادار می باشد. رشد سالانه فروش ، اندازه شرکت ودارایی ثابت مشهود بر نوسانات بازده سهام دارای تاثیر منفی و معنا دار می باشند. با توجه به نتایج هر دو فرضیه تحقیق در سطح اطمینان 95 درصد تایید می شود.
تاثیر چسبندگی هزینه بر کیفیت افشای مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
اطلاعاتی که از طریق گزارش های مالی ارائه می شود باید قابل اعتماد، مربوط، مناسب و کامل باشد. در افشای اطلاعات مالی باید نیازها و خواست های سرمایه گذاران اصلی، مؤسسات سرمایه گذاری، اعتباردهندگان و تحلیلگران مالی مورد توجه قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر چسبندگی هزینه بر کیفیت افشای مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی هست. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 148 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391-1399 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد چسبندگی هزینه بر کیفیت افشای مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر منفی و معنی داری دارد.
تاثیر سرمایه سازمانی بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
ارزش گذاری شرکت ها، از ضروریات برنامه ریزی برای مدیران و سرمایه گذاران است. ارزش گذاری نمایشگر چگونگی تاثیر استراتژی و ساختار مالی بر ارزش بازار سهام شرکت ها است. ارزش شرکت برای سهامداران، سرمایه گذاران، مدیران، اعتباردهندگان و سایر ذینفعان شرکت در ارزیابی آن ها از آینده شرکت و تاثیر آن در برآورد ریسک و بازدهی سرمایه گذاری و قیمت سهام اهمیت به سزایی دارد. سرمایه سازمانی (ساختاری) موجب ارتباط اجرایی، بهبود روند تجاری، افزایش درآمد، کاهش هزینه و بهبود کیفیت می گردد. سرمایه سازمانی به عنوان یک منبع هوشمند رقابتی تلقی می گردد، که در نهایت چرخه تولید را کوتاه کرده و ظرفیت سازمان را افزایش می ده.د از این رو هدف پژوهش بررسی این موضوع است که آیا سرمایه سازمانی بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر دارد؟ جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین بازه زمانی 1395 تا 1399 هست که بعد از اعمال محدودیت ها 105 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد که نتایج تحلیل فرضیه تحقیق نشان داد که سرمایه سازمانی بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنادار و مثبتی دارد.
توانایی مدیریت، کیفیت کنترل داخلی و کارایی سرمایه گذاری
حوزههای تخصصی:
شرکت ها همواره به فرصت های زیادی روبرو می شوند و نیازمند یک تصمیم گیری بهینه در مورد سرمایه گذاری هستند. کنترل داخلی به عنوان یک مکانیسم حاکمیتی و توانایی مدیریتی به عنوان یک مکانیسم رفتاری، کارایی سرمایه گذاری را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف این پژوهش بررسی نقش کیفیت کنترل داخلی بر تأثیر توانایی مدیریت، بر کارایی سرمایه گذاری می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی هست. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1399 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد توانایی مدیریت بر بیش سرمایه گذاری تأثیر مثبت و معنی داری دارد و بر کم سرمایه گذاری تأثیر منفی و معنی داری دارد. همچنین کیفیت کنترل داخلی رابطه مثبت بین توانایی مدیریتی و بیش سرمایه گذاری را محدود می کند و باعث تقویت رابطه منفی بین توانایی مدیریتی و کم سرمایه گذاری می شود.
مقایسه توانایی الگوریتم یادگیری ماشین آدابوست در تبیین نابهنجاری اقلام تعهدی با استفاده از مدل های آربیتراژ، قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و پنج عاملی فاما و فرنچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین نابهنجاری اقلام تعهدی و جستجوی عوامل ایجاد آن در بازار سرمایه از موضوعات مهم در حوزه مالی است؛ زیرا اثبات وجود نابهنجاری های اقلام تعهدی در بازار سرمایه می تواند از لحاظ علمی مدل های قیمت گذاری سهام را به چالش کشیده و نقش عواملی غیر از ریسک سیستماتیک در پیش بینی بازده در بازار را برجسته کند؛ از اینرو هدف اصلی این پژوهش، مقایسه توانایی الگوریتم یادگیری ماشین آدابوست در تبیین نابهنجاری اقلام تعهدی با استفاده از مدل های آربیتراژ، قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و پنج عاملی فاما و فرنچ است. برای دستیابی به هدف پژوهش، نمونه ای متشکل از 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق تهران طی دوره زمانی 1387-1398 با استفاده از الگوریتم یادگیری ماشین آدابوست بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان داد اگر تاثیر نابهنجاری اقلام تعهدی بر بازده سهام در نظر گرفته شود، ریسک های حاصل از مدل های آربیتراژ، قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و مدل پنج عاملی فاما و فرنچ کاهش پیدا خواهد کرد و در نتیجه به قیمت واقعی سهام نزدیک تر خواهد بود که این امر باعث افزایش اعتماد سرمایه گذاران می شود؛ لذا اضافه شدن نابهنجاری اقلام تعهدی در مدل های مالی آربیتراژ، قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و مدل پنج عاملی فاما و فرنچ، منجر به بهبود در ارزیابی بازده سهام می شود و نابهنجاری اقلام تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد. نتایج نشان داد نابهنجاری اقلام تعهدی توسط مدل پنج عاملی فاما و فرنج در ارزیابی بازده سهام بهتر توضیح داده می شود. به بیانی دیگر، توان پیش بینی مدل پنج عاملی فاما و فرنچ نسبت به مدل آربیتراژ و قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای بیشتر است.
نسبت های مالی و ریسک سقوط مورد انتظار قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
79 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین رابطه ی بین نسبت های مالی به عنوان اطلاعات مربوط در گزارشگری مالی و ریسک سقوط مورد انتظار قیمت سهام می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که به منظور دست یابی به هدف پژوهش، 81 شرکت برای دوره زمانی بین سال های 1387 تا 1396، به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش درچارچوب استدلال های قیاسی- استقرایی صورت گرفته است و برای تجزیه و تحلیل فرضیه از تحلیل لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ی پژوهش نشان دهنده رابطه ی معنادار و منفی بین نسبت های مالی نقدینگی و سودآوری با ریسک سقوط مورد انتظار قیمت سهام و همچنین وجود رابطه ی معنادار و مثبت بین نسبت اهرم مالی با ریسک سقوط مورد انتظار قیمت سهام می باشد.