فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۱۲٬۵۸۶ مورد.
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
131 - 148
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با روش ترکیبی به کشف الگوی خلق ارزش در شرکت ملی صنایع مس ایران پرداخته است. برای این منظور، در بخش کیفی از روش داده بنیاد نظام مند و مصاحبه با 10 نفر از خبرگان تجربی و اجرایی آشنا با خلق ارزش برای ارائه مدل مفهومی استفاده شد. در بخش کمی، با توزیع پرسشنامه بین 183 نفر از مدیران و کارشناسان تصمیم گیرنده در شرکت ملی صنایع مس ایران و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار اسمارت پی ال اس، اعتبارسنجی مدل انجام شد. مدل شامل مقوله محوری (خلق ارزش)، شرایط علّی (ویژگی های ذاتی، ویژگی های رابطه ای با واحدهای کسب وکار، ویژگی های ساختاری و کارکردی و ویژگی های سبد کسب وکار)، شرایط زمینه (مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت سیستم ها و روش ها، مدیریت منابع و مدیریت چشم اندازها و ارزش ها)، شرایط مداخله گر (وضعیت اقتصادی ایران، قوانین و مقررات ملی و بین المللی و مادرهای رقیب)، راهبردها (نفوذخودمدرانه، توسعه بنگاه، نفوذ وظیفه ای و خدماتی، نفوذ ارتباطی و ترکیبی از راهبردها) و پیامدها (تخصیص بهتر منابع، فرمول بندی راهبردهای ارزش آفرین، کنترل مدیریت عملکرد و متمایزسازی) است. نتایج برآورد مدل حاکی از اثر مثبت و معنادار مقوله های علّی بر مقوله محوری، مقوله محوری بر راهبردها، مقوله زمینه ای بر راهبردها، مقوله مداخله ای بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها و در نتیجه اثر مثبت و معنادار کلیه متغیرهای یادشده بر خلق ارزش در شرکت ملی صنایع مس ایران است. بنابراین، شرکت ملی صنایع مس ایران می تواند از مؤلفه های مطرح در مدل ارائه شده برای اتخاذ بهترین راهبرد استفاده نماید.
اثر تعدیلگر تأمین مالی از محل افزای ش سرمایه و نوع مالکیت بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
206 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثر تأمین مالی از محل افزایش سرمایه و نوع مالکیت بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: نمونه آماری پژوهش، شامل 124 شرکت در بازه زمانی 1390 تا 1397 است. متغیر وابسته این پژوهش، کیفیت گزارشگری مالی است که برای اندازه گیری آن، از شاخص هایی نظیر کیفیت اقلام تعهدی، پیش بینی کنندگی سود و محافظه کاری استفاده شده است. همچنین، کیفیت اقلام تعهدی با استفاده از الگوی دیچاو و دیچو (2002) و محافظه کاری نیز بر اساس مدل گیولی و هین (2000) اندازه گیری شده است.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین سیاست تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی (کیفیت اقلام تعهدی و پیش بینی کنندگی سود) شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج بیانگر آن است که نوع مالکیت شرکت (دولتی یا غیر دولتی) این رابطه را تعدیل می کند. به علاوه، تأمین مالی از محل افزایش سرمایه، فقط رابطه تقسیم سود و محافظه کاری را تعدیل می کند.
نتیجه گیری: شرکت هایی که سودهای بیشتری پرداخت می کنند، از کیفیت اقلام تعهدی بالاتری برخوردارند. به علاوه، با افزایش میزان سود سهام پرداختی، قدرت پیش بینی کنندگی سود افزایش می یابد. مطابق با یافته ها، ارتباط سود سهام و کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های با مالکیت دولتی ضعیف تر است و سود سهام، در خصوص کیفیت بالای گزارشگری مالی محتوای اطلاعاتی ندارد. تأمین مالی از محل افزایش سرمایه نیز، فقط رابطه محافظه کاری و تقسیم سود را تضعیف می کند و بر رابطه تقسیم سود و دو معیار دیگر کیفیت گزارشگری تأثیری ندارد.
ارزیابی و سنجش بروز حباب در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
103 - 130
حوزههای تخصصی:
بازار سرمایه و به صورت خاص بازار سهام از اهمیت ویژه ای در رشد اقتصادی کشورها و هدایت نقدینگی به سمت فعالیت های مولد اقتصادی برخوردار است. این بازار در طول تاریخ کشورهای مختلف، دارای فراز و فرودهایی بوده است که به نوبه خود بر متغیرهای بخش حقیقی اقتصاد اثرگذار است. سؤال مهم این است که آیا تمامی این افزایش ها در شاخص های بازار سهام، نشانه ای از ایجاد حباب در بازار سهام است؛ بنابراین هدف این پژوهش این است که حباب قیمتی در بورس اوراق بهادار تهران را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش از دو روش برای شناسایی وجود حباب در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است که تطبیق نتایجِ دو روش قطعاً بر اعتبار پژوهش خواهد افزود. این دو روش عبارت اند از اول، آزمون تسلسل، چولگی و کشیدگی و وابستگی دیرش؛ و دوم، آزمون های ریشه واحد سوپریمم دیکی فولر ( SADF ) و سوپریمم دیکی فولر تعمیم یافته ( GSADF ). طبق نتایج هر دو روش، اول، فرض وجود حباب در بازه زمانی موردنظر تأیید می شود و دوم، دوره های حبابی با استفاده از آزمون سوپریمم ADF تعمیم یافته ( GSADF ) مشخص می شوند که گویای آن است در بازه زمانی موردنظر، 21 ماه دارای حباب قیمتی بوده و قیمت گذاری سهام در این ماه ها مطابق با ارزش بنیادی سهام نبوده است.
بررسی تاثیر تئوری رفتار برنامه ریزی شده و رفتار فرصت طلبانه بر کنش حسابگرانه کارکنان (حسابداران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های مالی و رفتاری در حسابداری دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
115 - 136
حوزههای تخصصی:
کارکنانی که کنش حسابگرانه دارند به دنبال سرمایه گذاری بر روابطی هستند که از طریق برنامه ریزی های درست و از پیش تعیین شده و کاملا فرصت طلبانه بستری را برای درخواستهای قانونی و غیر قانونی خود فراهم آورند. این کارکنان کاملا حسابگرانه افراد هدف خود را وامدار خویش می سازند تا در مواقع نیاز از این سرمایه گذاری بیشترین بهره را ببرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تئوری رفتار برنامه ریزی شده و رفتار فرصت طلبانه بر کنش حسابگرانه کارکنان(حسابداران) است. بدین منظور از مقالات فارسی و لاتین که به روش گلوله برفی انتخاب شدنداستفاده شد که بعد از اشباع نظری تحلیل محتوای متنی صورت پذیرفت. سپس داده های حاصله توسط پرسشنامه در اختیار خبرگان قرار گرفت و بعد از سه دور دلفی کیفی و شناسایی زیرمعیارهای مربوطه وسپس با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل شبکه ای و دیمتل به بررسی روابط درونی و اولویت بندی پرداخته شد. بر اساس نتایج بدست آمده معیار" رفتاربرنامه ریزی شده"با وزن نرمال شده 0472/0 در اولویت اول و معیار "رفتار فرصت طلبانه" با وزن نرمال شده 0296/0 در اولویت دوم قرار دارد. بدین صورت معیار رفتاربرنامه ریزی شده از میزان تاثیرگذاری بیشتری بر کنش حسابگرانه کارکنان برخوردار است.
تأثیر فن آوری های نوظهور در حسابداری مدیریت
حوزههای تخصصی:
اخلاق حسابداری در عصر دیجیتال
حوزههای تخصصی:
شناخت رویکردهای تفکر انتقادی حسابرسان و بازنمایی آن در قالب تحلیل های پیوندی(تحلیل کیفی/تعاملی (IQA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۹
185 - 210
حوزههای تخصصی:
حسابرسان در تمام مراحل حسابرسی از قضاوت حرفه ای استفاده می کنند. درصورتی که تفکر فلسفی حسابرس از جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری لازم برخوردار باشد، قضاوت حرفه ای صحیح تری را به دنبال می آورد. همچنین، به واسطه توجه و اهمیت زیادی که مؤسسات حسابرسی برای دستیابی به بودجه های زمانی، به عنوان معیاری برای کارایی، قائل هستند، دشواری های آنان برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی، تضاد بالقوه بین هزینه های کنترل و دستیابی به حسابرسی هایی با کیفیت بالا را تشدید نموده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر ذهنیت فلسفی حسابرس بر قضاوت حرفه ای حسابرس و نیز تأثیر فشار بودجه زمانی بر قضاوت حرفه ای حسابرس و تأثیر فشار بودجه زمانی بر رابطه ذهنیت فلسفی حسابرس و قضاوت حرفه ای حسابرس است. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی می باشد و جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای که در بین حسابرسان سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی شامل کلیه شرکا، مدیران و سرپرستان حسابرسی توزیع شد، صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، بین سه بعد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفه ای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ و فشار بودجه زمانی بر رابطه ابعاد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفه ای حسابرس تأثیر منفی و معناداری دارد. متناسب با افزایش فشار بودجه زمانی احتمال بروز رفتارهای غیرحرفه ای نیز بیشتر می گردد. بدین صورت که ذهنیت اتمام کار در زمان مقرر به دلیل فشار بودجه زمانی حسابرسان را از بکار بردن ذهنیت فلسفی بهینه دور می سازد؛ و این می تواند موجب شود حسابرس به صورت سطحی قضاوت نماید.
واکاویی در علل ارتقای کیفی حسابرسی داخلی: مدل جامع تفسیری و ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
167 - 190
حوزههای تخصصی:
حسابرسی داخلی به عنوان سازوکاری با اهمیت به دنبال اطمینان بخشی نسبت به اثربخش بودن کنترل های داخلی می تواند نقش با اهمیتی در ایجاد بستری مناسب برای پیشگیری از تقلب و سوء استفاده های مالی ایفا کند. برای اثربخشی چنین سازوکاری، شناخت علل زمینه ای ارتقای کارکردهای کیفی می تواند بر مبنای استانداردهای حسابرسی، به توسعه سطح شفافیت های مالی کمک نماید. بنابراین هدف این پژوهش واکاویی محتوایی در علل زمینه ای ارتقای کارکردی کیفی حسابرسی داخلی براساس تحلیل مدل جامع تفسیرگرایانه و ساختارمندانه می باشد. روش شناسی این پژوهش از نظر نوع داده، ترکیبی مبتنی بر رویکرد استقرائی-قیاسی می باشد. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی پژوهش به منظور انجام تحلیل های فراترکیب و دلفی جهت تدوین چک لیست های امتیازی، از ۱۶ نفر از متخصصان حسابداری و مدیریت مالی در سطح دانشگاهی که بر مبنای نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، استفاده گردید. سپس در بخش کمی پژوهش به منظور انجام تحلیل مدل جامع تفسیرگرایانه و ساختارمندانه از ۲۰ نفر از حسابرسان داخلی شرکت های بازار سرمایه که دارای تجربه لازم بودند، استفاده شد. در گام اول، براساس تحلیل فراترکیب اقدام به غربالگری پژوهش های مشابه گردید و بر مبنای تحلیل ارزیابی انتقادی، از بین پژوهش های انتخاب شده، مولفه های اصلی و گزاره های پژوهش در قالب چک لیست های امتیازی ۷ گزینه ای انتخاب شدند. سپس به منظور رسیدن به حدکفایت نظری از تحلیل دلفی استفاده شد و ۱۷ گزاره برای علل زمینه ای ارتقای کارکردهای کیفی حسابرسی داخلی وارد فاز تحلیل مدل جامع تفسیرگرایانه و ساختارمندانه گردید. نتایج در این بخش نشان داد، گزارهِ تصویب برنامه، بودجه و پاداش حسابرسی داخلی (E4) موثرترین عامل ارتقای کارکردهای کیفیت حسابرسی داخلی و گزارهِ تقویت سطح یادگیری در کارکردهای حسابرسی داخلی از طریق گردش آزاد اطلاعات (E17) کم اثرترین گزاره ِ ارتقای کارکردهای کیفیت حسابرسی داخلی در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شدند.
مروری بر حسابداری محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
35 - 54
حوزههای تخصصی:
باتوجه به رشد و توسعه کارخانه ها و همچنین آلاینده های مرتبط با آن ها، حسابداری محیط زیست در سال های اخیر توجه بسیاری از محققان رشته حسابداری و حامیان محیط زیست را به خود جلب کرده است. مدیریت بهینه هزینه های زیست محیطی باعث اجرای بهتر سیستم مدیریت محیط زیست شده و مزایای مهمی برای جامعه و موفقیت واحد تجاری دارد. حسابداری محیط زیست به عنوان یکی از زیرمجموعه های حسابداری در طول سال های گذشته توسعه پبدا کرد و با افزایش تمرکز جامعه پیرامون مباحث زیست محیطی، حسابداری نقش ویژه ای در راستای اندازه گیری عملکرد شرکت بر عهده خواهد داشت.در این تحقیق به بررسی مفاهیم، اهداف، کاربرد، گزارشگری و حسابداری محیط زیست و مزایا و معایب حسابداری زیست محیطی پرداخت خواهد شد.
زمان بندی بهینه سرمایه گذار، تأمین مالی بدهی و مقیاس سرمایه گذاری بر مبنای تئوری چشم انداز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی زمان بندی بهینه سرمایه گذار، تأمین مالی بدهی و مقیاس سرمایه گذاری می باشد. جامعه آماری این تحقیق شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می باشد که تعداد 100 شرکت به عنوان نمونه در نظر گرفته می شود. تعداد 220 نفر از مدیران شرکت های فوق اقدام به پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه کردند. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد و از نظر روش، تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. در ادامه با استفاده از رویکرد حداقل مجذورات جزئی روابط متغیرهای تحقیق و مدل اصلی تحقیق بررسی شده است. داده های خام به دست آمده از جامعه آماری با استفاده از تکنیک های آماری مورد تجزیه وتحلیل و پس از پردازش به شکل اطلاعات ارائه شده است. نتایج نشان داد بین زمان بندی بهینه سرمایه گذار و کمک نقدی رابطه ی معناداری وجود دارد. بین تأمین مالی بدهی و کمک نقدی رابطه ی معناداری وجود دارد. بین مقیاس سرمایه گذاری و کمک نقدی رابطه ی معناداری وجود دارد.
The purpose of this paper is to investigate the optimal timing of capital investment, financing and financing. The statistical population of this research is Tehran Stock Exchange firms. The number of firms listed as the sample is considered. The respondents were asked to answer the questionnaire. This research is among applied research and in terms of method, it is a descriptive study of survey type. Then, using partial least squares approach, the relationship between research variables and main model of research is studied. The raw data obtained from the statistical society were analyzed using appropriate statistical techniques and smart pls software the results showed that there is a significant relationship between optimal operating time and cash assistance. There is a significant relationship between debt financing and cash assistance. There is a significant relationship between investment and cash flow.
ارتباطات سیاسی و کیفیت اطلاعات حسابداری: شواهدی از تجدید ارائه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به مزایای روابط سیاسی برای شرکت ها و نیاز کمتر شرکت های با ارتباطات سیاسی گسترده برای پاسخگویی به فشارهای بازار برای افزایش کیفیت اطلاعات انتظار می رود چنین شرکت هایی اطلاعات حسابداری با کیفیت پایین تری ارائه کنند. از آنجا که دولت در اقتصاد ایران نقش های گسترده ای دارد، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارتباطات سیاسی بر کیفیت اطلاعات حسابداری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا اطلاعات 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396-1389 برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. وقوع تجدید ارائه صورت های مالی و شدت تجدید ارائه به عنوان سنجه هایی از پایین بودن کیفیت اطلاعات حسابداری به کار گرفته شد. به منظور دست یابی به اهداف پژوهش دو فرضیه تدوین و از روش رگرسیون لجستیک و رگرسیون خطی چند متغیره برای آزمون آن ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ارتباطات سیاسی بر وقوع و شدت تجدید ارائه صورت های مالی به گونه ای مثبت تأثیرگذار است. از این رو، چنین نتیجه گیری می شود که کیفیت اطلاعات حسابداری شرکت ها تحت تأثیر روابط سیاسی آن ها قرار می گیرد.
تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها با نقش تعدیل گر مالکیت نهادی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت داری اهمیت بالایی است و نتایج استراتژیکی در شرکت ها دارد. شرکت های بزرگ در فعالیت های مرتبط با مسئولیت اجتماعی شرکت در بازارهای مهم سرمایه همچون بورس، سرمایه گذاری می کنند. امروزه مسئولیت اجتماعی شرکت برای اکثر سازمان ها و مدیرانشان موضوعی مهم به شمار می رود. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل بر مسئولیت اجتماعی شرکت ها با نقش تعدیل گر مالکیت نهادی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. پژوهش حاضر پژوهشی کاربردی و از نوع پژوهش های شبه تجربی و روش شناسی آن از نوع پس رویدادی است که در آن تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل بر مسئولیت اجتماعی شرکت ها با نقش تعدیل گر مالکیت نهادی، مورد بررسی قرار گرفته است. در راستای تحقق اهداف پژوهش، سه فرضیه تدوین شده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و داده های ترکیبی استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 93 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که طی سال های 1389 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفته است. براساس نتایج پژوهش، اعتماد به نفس بیش از حد مدیرعامل بر مسئولیت اجتماعی شرکت ها تأثیر معناداری دارد. همچنین، مالکیت نهادی به عنوان تعدیل گر بر شدت رابطه بین اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل و مسئولیت اجتماعی شرکت ها تأثیر می گذارد. مدیران ارشد اجرایی (مدیر عامل) با اعتماد به نفس بیش از حد، سرمایه گذاری کمتری در فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی انجام می دهند.
بررسی رابطه بین انعطاف پذیری مالی و جریان نقد آزاد با توانگری مالی بر مبنای سرمایه مبتنی بر ریسک در شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظارت بر توانگری مالی شرکت های بیمه از اهم وظایف بیمه مرکزی بوده است. با تدوین آیین نامه 69، جهت حفظ حقوق بیمه گذاران به صورت دوره زمانی، توانگری مالی بر مبنای سرمایه مبتنی برریسک شرکت های بیمه در پنج سطح مورد بررسی است؛ با توجه به قرارگرفتن شرکت های بیمه در سطح کمتر از یک، آن ها موظف می باشند، برنامه ترمیم مالی خود را برای سه سال مالی آتی تهیه و جهت رسیدگی به بیمه مرکزی ارائه دهد. هدف از این پژوهش، بررسی وجود رابطه بین انعطاف پذیری مالی و جریان های نقدآزاد با توانگری مالی برمبنای سرمایه مبتنی برریسک درشرکت های بیمه است. بر این اساس، قابلیت اجرایی بودن آیین نامه مذکور و توانمندی شرکت های بیمه با انعطاف پذیری مالی و جریان های نقدآزاد در مواجه با شرایط غیرقابل پیش بینی و غیرمترقبه در دوره زمانی بین سال های 1393 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفت. گردآوری داده ها به صورت سرشماری و با استفاده از روش استنتاج توصیفی است و برای تجزیه و تحلیل نتایج فرضیه های پژوهش، از مقایسه میانگین ها و تحلیل همبستگی استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر وجود رابطه معنی دار و معکوس (منفی) بین انعطاف پذیری مالی با توانگری مالی بر مبنای سرمایه مبتنی برریسک می باشد. همچنین، نتایج حاکی از وجود رابطه معنی دار و مستقیم (مثبت) بین جریان های نقد آزاد با توانگری مالی بر مبنای سرمایه مبتنی برریسک در شرکت های بیمه می باشد.
شناسایی موانع به کارگیری کامل حسابرسی مبتنی بر ریسک در موسسات حسابرسی ایران و ارائه راهکارهای لازم برای تسریع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۲
59-88
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر ، اگر چه تجربه جهانی بر استفاده از رویکرد حسابرسی مبتنی بر ریسک تاکید دارد ولیکن حرفه حسابرسی در ایران، در بکارگیری این رویکرد، چندان موفق نبوده است. هدف این تحقیق، شناسایی موانع بکارگیری کامل حسابرسی مبتنی بر ریسک در موسسات حسابرسی ایران و ارائه راه کارهای لازم برای تسریع آن می باشد. جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحب نظر در زمینه حسابرسی است که تعداد 20 نفر به عنوان مشارکت کننده در پژوهش با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند، به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. داده ها با روش مصاحبه های نیمه ساختار یافته گردآوری شده و از طریق کدگذاری و دسته بندی در قالب مفاهیم و مقوله ها و استخراج تم های تکرار شونده (تحلیل تم) تمام زیر مجموعه ها به یکدیگر ربط داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فقدان آموزش، فناوری، آیین نامه ها، پایین بودن حق الزحمه حسابرسی، فقدان زیر ساخت ها، وجود تحریم ها و بی اعتقادی کارکنان، موانع اصلی بکارگیری حسابرسی مبتنی بر ریسک در موسسات حسابرسی ایران بوده و برای تسریع در اجرای این رویکرد، باید اقدامات موثری برای آموزش، تدوین دستورالعمل ها، ارتقای فرهنگ و فناوری و حق الزحمه حسابرسی به عمل آید.
کیفیت سود: چالش بزرگ حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
23 - 38
حوزههای تخصصی:
نقطه شروع بسیاری از تصمیم های اقتصادی و سرمایه گذاری، آگاهی از کم و کیف سود گزارش شده شرکت به عنوان شاخصی از عملکرد مدیریت آن است. در این میان به دلیل جدایی مالکیت از مدیریت، همواره سود گزارش شده توسط مدیریت، بیانگر سود واقعی مورد درخواست سرمایه گذاران نیست. چرا که سود به واسطه عدم ارائه تعریف واحد , جامع و چارچوب مند در ادبیات حسابداری و نیز به دلیل انعطاف و خلاء استانداردهای گزارشگری مالی، این امکان را برای مدیران فراهم می کند که سود را برای دستیابی به اهداف و منافع شخصی خود مورد دستکاری قرار دهند. به عبارتی در حال حاضر سود خالص ارائه شده ترکیبی از اقلام واقعی، گاهی صوری و اقلام تخمینی است و عیوب این سود که جنبه واقعی بودن را از آن دور می کند این است که اولا معاملات صوری اساسا مبنای واقعی نداشته و در صورت کشف آن، تقلب در گزارشگری مالی محسوب می شود دوما اقلام تخمینی و قضاوتی هم نتیجه پندارهای مدیریت است و نه دادوستدهای انجام شده و اصولا نمی توان به چنین اقلامی صفت واقعی را منتسب کرد و بالاخره مبادلات واقعی هم ممکن است از تمایلات مدیریتی مصون نمانده باشد. درنتیجه باید از مفهوم سود واقعی چشم پوشی و به سطح سود حسابداری با کیفیت اکتفا کنیم. ضمنا بیان صادقانه سود به شکل ایده آل (از منظور تئوریک) امکان پذیر نیست و نمی توان مفهوم سود اقتصادی را به عنوان الگویی مناسب و عملی برای ارائه یک سود حسابداری با کیفیت تلقی کرد و تمسک به این مفهوم در دنیای حسابداری امکان پذیر نیست و در نهایت جنبه های دقت و حساسیت سود نیز در حال حاضر چندان گره گشا نیست.
دارایی های سرمایه ای دولتی: رویکرد جامع عملی برای شناخت و گزارشگری دارایی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
87 - 104
حوزههای تخصصی:
بسیاری از تحولات بخش عمومی نظیر بکارگیری حسابداری تعهدی، تحولات بودجه بندی، ارتقای پاسخگویی و راهبری بهتر تحت لوای مدیریت عمومی نوین و مدیریت مالی عمومی نوین رخ داده است. در این راستا ارائه خدمات با کیفیت مناسب به شهروندان در مبادلات برای منابع مالی دریافتی، نیز نیازمند ایجاد محیطی برای مدیریت مالی عمومی پیشرفته و حرفه ای است. پاسخ گویی برای مدیریت بهتر دارایی های عمومی به وجود یک سیستم حسابداری و گزارشگری که اطلاعات مربوطی برای اهداف مسئولیت پذیری و پاسخگویی تهیه می کند، بستگی دارد. لیکن علیرغم تلاش های انجام شده در طی سه دهه گذشته، همچنان پرسش ها و بحث های حل نشده ای در رابطه با حسابداری دارایی های سرمایه ای دولتی وجود دارد. اغلب مطالعات بر شناخت برخی از دارایی های خاص نظیر دارایی های میراث ملی و دارایی های نظامی تمرکز نموده اند، برخی دیگر، رویکردی جامع برای رفتار با دارایی های سرمایه ای اتخاذ کرده اند. مطالعه حاضر به روش کتابخانه ای انجام شده است، لذا از طریق مطالعه و بررسی نوشتارهای تخصصی موجود اقدام به بررسی ابعاد موضوع نموده است. بر این اساس ضمن مرور طبقه بندی دارایی های سرمایه ای دولتی و ضرورت و اهمیت شناخت آنها و انجام مطالعه تطبیقی دارایی های سرمایه ای دولتی در کشورهای منتخب، رویکرد جامع حسابداری دارایی های سرمایه ای کریستینز و هم پژوهان(2012) و نهایتا رویکرد جامع عملی آئودا (2016) را در این زمینه مطرح و مرور می کند.
طراحی الگوی بهینه توسعه سرمایه گذاری ریسک پذیر در ایران با استفاده از تئوری زمینه بنیان (مطالعه موردی: بورس اوراق بهادار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
150 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی الگوی بهینه توسعه سرمایه گذاری ریسک پذیر در ایران با استفاده از تئوری زمینه بنیان بوده است. روش تحقیق آمیخته کیفی و کمی بوده است. در مرحله اول با استفاده از رویکرد کیفی زمینه بنیان الگوی پارادایمی پژوهش شامل شرایط علی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها، پیامدها و مقوله محوری سرمایه گذاری ریسک پذیر استخراج شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه بوده است. جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان صندوق های سرمایه گذاری بوده که به روش نمونه گیری نظری، 20 خبره برای انجام مصاحبه انتخاب شده است. در مرحله کمی هر یک از مقوله های استخراجی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تأیید شده است. ابزار گردآوری داده ها در این بخش پرسشنامه محقق ساخته بوده که بر اساس مفاهیم استخراجی از بخش کیفی طراحی شده بود. این پرسشنامه پس از تعیین روایی و پایایی در بین اعضای نمونه آماری توزیع شده است. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران شرکت های بورسی بوده است. حجم نمونه این بخش بر اساس توصیه های مدل های تأییدی 210 نفر تعیین شده است. نتایج بخش کیفی نشان دهنده 67 مفهوم در قالب 15 مقوله فرعی و شش مقوله اصلی به منظور توسعه سرمایه-گذاری ریسک پذیر بوده است. نتایج بخش کمی نیز نشان داد که هر یک از مقوله های اصلی و فرعی استخراجی از خبرگان تحقیق، قابل تعمیم به مدیران شرکت های بورسی می باشد.
نقش نقض قراردادهای بدهی بر ریسک پذیری و پاداش پرداختی به مدیران بر مبنای وضعیت اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
155 - 135
حوزههای تخصصی:
اعتباردهندگان برای جلوگیری از توسعه رفتارهای نامناسب سرمایه گذاری در شرکت ها و حفظ منافع خود به کنترل پاداش های پرداختی به مدیران جهت کاهش مخابره اطلاعات منفی و هزینه های نمایندگی مبادرت می کنند. بنابراین، مطالعه حاضر با استفاده از الگوی رگرسیونی داده های ترکیبی به بررسی اثر نقض تعهدات قراردادی بر ریسک پذیری مدیران و پاداش پرداختی به آنها بر مبنای وضعیت اعتباری در نمونه ای آماری شامل 12 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1388 تا 1397 پرداخته است. نتایج برآوردی نشان داد نقض قراردادهای بدهی بر ریسک پذیری مدیران و پاداش پرداختی به آنها اثر معناداری دارد. به این صورت که مدیران به منظور کنترل و حفاظت از قیمت ها و کاهش ریسک عدم تقارن اطلاعاتی برای اعتباردهندگان، ریسک پذیری خود را کاهش و برای حفظ جایگاه شغلی خود رویکردهایی را اجراء می کنند که منافع اعتباردهندگان را در بر داشته باشد. همچنین، وضعیت اعتباری بر ارتباط بین نقض تعهدات قراردادی و پاداش پرداختی به مدیران و ارتباط بین نقض تعهدات قراردادی و ریسک پذیری مدیران از بعد روابط اعتباری اثر معناداری دارد. اما، از بعد رتبه اعتباری اثر معناداری ندارد.
بررسی رابطه استرس حسابرس، کیفیت حسابرسی و کیفیت اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه استرس حسابرس، کیفیت حسابرسی و کیفیت اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد. به منظور سنجش استرس حسابرس از فشار کاری حسابرسان و پیچیدگی کسب و کار شرکت مورد بررسی استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 115 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389- 1395 می باشد. به منظور تحلیل فرضیات از رگرسیون چند متغیره و روش اقتصاد سنجی پانل دیتا استفاده شده است. یافته های پژوهشی حاکی از آن است که کیفیت حسابرسی موجب بهبود کیفیت اطلاعات مالی می گردد. همچنین یافته های پژوهشی نشان می دهد که اندازه حسابرس موجب تشدید و دوره تصدی حسابرس موجب کاهش استرس در حسابرس می شود. بررسی های بیشتر پژوهشی بیانگر آن است که استرس حسابرس رابطه منفی با کیفیت اطلاعات مالی دارد. به عبارتی دیگر وجود فشار روانی حسابرس موجب کاهش کیفیت اطلاعات مالی می گردد. این نتایج در حالی است که اندازه حسابرس و دوره تصدی حسابرس رابطه بین استرس حسابرس و کیفیت اطلاعات مالی شرکت را تعدیل می کند
عوامل اثرگذار بر سوگیری حسابرسان مالیاتی در قضاوت های حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
181 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر سوگیری حسابرسان مالیاتی یا همان حسابرسان رعایت و رتبه بندی و وزن دهی به این عوامل اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از بُعد هدف، کاربردی و ماهیت آن اکتشافی است که با روش آمیخته (کیفی و کمّی) به اجرا درآمده است. در بخش کیفی با مرور مبانی نظری و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 17 نفر از اعضای شورای عالی مالیاتی، مؤلفه های اثرگذار بر سوگیری حسابرسان مالیاتی شناسایی شد. جامعه آماری پژوهش، اعضای شورای عالی مالیاتی بودند. پس از احصای مؤلفه های اثرگذار، به منظور رتبه بندی و وزن دهی به آنها، پرسش نامه ای بر مبنای تکنیک فازی و تحلیل سلسله مراتبی طراحی و در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از تکنیک فازی، مؤلفه ها رتبه بندی شدند و بر مبنای تحلیل سلسله مراتبی، وزن هر یک در نسخه 11 نرم افزارExpert Choice تعیین شد.
یافته ها: بر مبنای یافته های پژوهش، 15 مؤلفه به عنوان عوامل اصلی اثرگذار بر سوگیری حسابرسان مالیاتی شناسایی شد که عبارت اند از: مفهوم سوگیری، فلسفه و رسالت مالیات، انگیزه های متفاوت رسیدگی، پذیرش مالیات سوگیرانه، ناهم سویی اهداف، قضاوت بدون مرز، دیدگاه اختلافی به جای دیدگاه تعاملی، کاستی های رسیدگی مالیاتی، کنترل های رفتاری، تعصب ، فقر دانش، درک مفهوم عدالت مالیاتی، مسئولیت گریزی و بستر آن، ویژگی های شخصی و ساختار. در این بین، نتایج تاپسیس فازی و تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که ناآگاهی از فلسفه و رسالت مالیات، پذیرش مالیات سوگیرانه و درک نادرست از مفهوم سوگیری، بیشترین ضریب اهمیت را دارند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که قوانین و مقررات مالیاتی، صرفاً نمی تواند اهداف قانون گذاران را برآورده سازد. مقررات منصفانه و عادلانه مالیاتی، مستلزم نظارت و رسیدگی مجریان حرفه ای است و بدون مداقه در خصوص این موضوعات، رسالت مالیات و مالیات ستانی محقق نخواهد شد.