فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
با گسترش فناوری اطلاعات و ظهور بازارهای مجازی، برنامه ریزی و تحلیل این بازارها و اجزای آنها به اولویت سازمان های ذی نفع تبدیل شده است. یکی از مهم ترین بازارهای مجازی کنونی در کشور، بازار فروش آنلاین خدمات شارژ اپراتورهای مختلف تلفن همراه در قالب فروشگاه های اینترنتی است. با توجه به تعداد انبوه و در حال رشد این فروشگاه ها، دسته بندی آنها از دید تأمین کننده به منظور ارائه امتیازات و آینده نگری در همکاری ضروری است. در این پژوهش، با استفاده از داده های یکی از مهم ترین تأمین کنندگان این محصولات، قریب به سه هزار فروشگاه مجازی مورد تحلیل قرار گرفته و بر اساس شاخص های مورد نظر تأمین کننده خوشه بندی شده است. فرآیند خوشه بندی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی SOM و در قالب روش دو مرحله ای آن با الگوریتم k-means انجام شده است که تحلیل خوشه های حاصل از شبکه عصبی را تسهیل می کند. اگرچه به منظور تعیین بهترین تعداد خوشه ها، شاخص های اعتبارسنجی مختلفی گسترش پیدا کرده است اما در این پژوهش با ترکیب روش تصمیم گیری چندشاخصه در مدل و تجمیع شاخص های مختلف، به ارائه یک مدل بهینه یابی با رویکرد جبرانی نسبت به شاخص ها پرداخته شده است.
ارائه مدل مدیریت استعداد به روش نظریه مبنایی (مورد مطالعه: اپراتور تلفن همراه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش با توجه به اهمیت یافتن بحث جذب، پرورش و نگهداشت استعدادها در حوزه صنایع فناوری محور و نیز فقر نظری حوزه مدیریت استعداد، ارائه مدلی از مدیریت استعداد مبتنی بر وضعیت موجود آن در کشور است. برای انجام این مطالعه، یکی از اپراتورهای تلفن همراه در داخل کشور، به عنوان مورد مطالعه انتخاب شده است و با توجه به کمبود تحقیقات کیفی در حوزه مدیریت استعداد با استفاده از روش نظریه مبنایی نسخه 2015 کوربین و اشتراوس، مدل جاری مدیریت استعداد در این شرکت بر اساس مصاحبه با 25 نفر از ذینفعان سیستم مدیریت استعداد (استعدادها، مدیران و کارشناسان منابع انسانی) صورت پذیرفته است. مهمترین یافته این پژوهش پویایی فرایندهای متعدد مدیریت استعداد و قرارگیری آنها روی یک طیف، از نامطلوب ترین تا مطلوب ترین حالت می باشد. طراحی این مدل می تواند با نمایش وضعیت جاری مدیریت استعداد در سازمان، مسیر را برای حرکت به سمت وضعیت مطلوب مدیریت استعداد هموار نماید و بعلاوه، با توجه به ابعاد فردی، سازمانی و فرهنگی مدیریت استعداد، ادبیات این حوزه را غنا بخشد.
بررسی نقش میانجی قابلیت یادگیری سازمانی در رابطه بین تسهیم دانش و قابلیت نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی رابطه بین تسهیم دانش و قابلیت نوآوری سازمانی با نقش میانجی گر قابلیت یادگیری سازمانی در رابطه بین این دو متغیر است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان جهاد کشاورزی سه شهر از خراسان رضوی است. تعداد حداقل حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر 107 نفر در نظر گرفته شده و برای نمونه گیری از روش طبقه ای متناسب استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است که از مقالات چانگ و همکاران ، شنگ و چن ، و هایو و همکاران استخراج شده است. روایی صوری، روایی سازه و پایایی سازه پرسشنامه ها مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاکی از آن هست که بین تسهیم دانش و قابلیت نوآوری سازمانی رابطه معنادار وجود دارد و قابلیت یادگیری سازمانی این رابطه را میانجی می کند. بنابراین، پیشنهاد می شود مدیران سازمانی برای ارتقا میزان قابلیت نوآوری سازمانی، برنامه هایی برای تسهیم دانش بین کارکنان تعریف نمایند تا به این صورت از میزان یادگیری بالای سازمان در جهت افزایش قابلیت نوآوری استفاده شود.
اطلاعات و فقر اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
انقلاب علمی و فنی عظیمی که در دوران کنونی جریان دارد، امکان تبدیل علم را به یکی از مهمترین نیروهای مولده فراهم ساخته است. علم و صنعت با گامهای غول أسا به پیش می روند. انسان به کمک اطلاعات و اعمال کنترل، انرژیهای طبیعت را یکی پس از دیگری مهار می کند. تحولاتی که بویژه ، پس از نیمه دوم قرن بیستم با شتاب پیشرفتهای علم وصنعت صورت گرفته، همه ابعاد زندگی در جوامع (پیشرفته) را تحت تاثیر قرار داده است. از أنجا که اطلاعات، هم در ایجاد این تحولات و هم در اداره جوامع پیشرفته نقش مهمی دارد، جوامع مذکور را جوامع اطلاعاتی نیز خوانده اند. در نتیجه انقلاب علمی و فنی و اطلاعاتی معاصر که در تاریخ از لحاظ گستره تاثیر و عواقب آتی، نظیری برای أن نمیتوان یافت ، تضاد کشورهای کم رشد و در حال توسعه با کشورهای توسعه یافته عمیقتر شده است.
شباهتها و تفاوتهای مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۸۰
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی شباهتها و تفاوتهای مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش اشاره شده است . مدیریت کیفیت جامع (TQM) و مدیریت دانش هر دو از مباحث با اهمیت در دنیای کسب و کار هستند و حتی برخی صاحبنظران بر این باورند که مدیریت دانش ، جایگزین مدیریت کیفیت جامع به عنوان نسل پس از آن است. دراین مقاله ، پس ازمقدمه، شرح مختصری از مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش عنوان شده است. پس از آن به شرح شباهتها و تفاوتهای آنها پرداخته شده است. شباهتهای بسیاری می توان میان مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش یافت که در این مقاله به این موارد اشاره شده است. نتیجه محور بودن، مدیریت مبتنی بر افراد،کار تیمی ، رهبری، خشنود کردن مشتریان و توجه به فرهنگ سازمانی . از سوی دیگر این تفاوتها نیز میان این دو مقوله مشاهده می شود: بهبود مستمر، مدیریت بر مبنای حقیقت،چرخه حیات و ابزارها که در مقاله به طور مبسوط شرح داده شده است. در پایان نیز نتیجه گیری مقاله آورده شده است .
ابزارهای الگوسازی در ایجاد و گسترش نظام های اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کارایی فروشگاه های اینترنتی با استفاده از مدل دو مرحله ای تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروشگاه های اینترنتی در چند سال گذشته از رشد چشم گیری برخوردار بوده اند. این فروشگاه ها جهت حداکثرسازی استفاده از منابع و نزدیک تر شدن هر چه بیشتر به اهداف، نیازمند سنجش عملکرد می باشند تا از این طریق بتوانند ضمن شناسایی نقاط قوت و ضعف خود با حداقل نمودن منابع ورودی وضعیت موجود را بهبود ببخشند. مدل تحلیل پوششی داده ها یک روش ناپارامتریک برای اندازه گیری کارایی فنی و عملکرد مجموعه ای از واحدها است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت سنجش کارایی فروشگاه های اینترنتی و با استفاده از مدل CCR مضربی ورودی محور، درصدد است تا کارایی فروشگاه های اینترنتی را اندازه گیری نماید. در این مطالعه فرآیند خدمت دهی فروشگاه های اینترنتی به دو مرحله عرضه پذیری و سودآوری تقسیم شده است. بنابراین برای محاسبه کارایی از یک مدل دو مرحله ای تحلیل پوششی داده ها استفاده می شود. بر اساس داده های جمع آوری شده، کارایی 37 فروشگاه اینترنتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده، شامل کارایی کلی فروشگاه های اینترنتی و کارایی مراحل عرضه پذیری و سود آوری می شود. با مشخص شدن کارایی مراحل عرضه پذیری و مرحله سودآوری، نقاط ناکارآمد فروشگاه مشخص شدند و راه کارهایی برای بهبود آن پیشنهاد شده است.
ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش و ارائه برنامه های بهبود (مورد مطالعه: هواناجا)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش و پیشنهاد برنامه های بهبود سطح مدیریت دانش در هواناجا انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 400 نفر تمام کارکنان رسمی واحدهای مختلف هواناجا بوده است. جمع آوری داده ها در دو مرحله با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه انجام شد. در مرحله اول با استفاده از پرسشنامه استاندارد سازمان بهره وری آسیایی با 42 سؤال داده های کمّی جمع آوری شد. تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر 196 محاسبه شد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 280 پرسشنامه در تمام واحدها توزیع شد و 249 پرسشنامه تکمیل شده، تجزیه و تحلیل شد. در مرحله دوم برای تکمیل اطلاعات در زمینه معیارهای مدیریت دانش با شش نفر از کارکنان و مدیران مصاحبه شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که هواناجا با کسب نمره 82/123 از 210 نمره در سطح آغاز یعنی سطح دوم از پنج سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان بهره وری آسیایی قرار دارد. از نظر هفت معیار مورد بررسی، معیار فرایند با کسب نمره 74/18 از 30، رتبه اول، و معیار افراد با کسب نمره 51/16 از 30 در رتبه هفتم قرار گرفته است. پنج معیار فناوری، نتایج مدیریت دانش، رهبری، یادگیری و نوآوری و فرایندهای دانشی به ترتیب در جایگاه های دوم تا ششم قرار دارد. بر اساس داده های کیفی، مهمترین فرصتهای بهبود هواناجا در زمینه مدیریت دانش شامل نبود فرایند رسمی و نظام مند شناسایی، خلق، ذخیره، تسهیم و به کارگیری دانش در سازمان، ضعیف بودن فرهنگ تبادل و تسهیم دانش به دلیل حفظ منافع شخصی توسط افراد، رسمیت زیاد و درجه سالاری به جای شایسته سالاری به عنوان مانع انتقال دانش، نبود سامانه مدون و متولی رسمی مستندسازی دانش و تجربیات در سازمان زیاد و ترس از برخوردهای اداری به عنوان مانع مستندسازی تجربیات کارکنان است.
آزمایشهایی درباره تأثیر تحلیل گفتمان بر الگوریتمهای ردهبندی و بازیابی اطلاعات
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران نظامهای نمایهسازی و بازیابی، بهمنظور بهبود نتایج [جستجو]، همواره از گنجاندن اطلاعات بافتاری بیشتر، پشتیبانی کردهاند. افزایش شمار پایگاههای اطلاعاتی متن کامل و پیشرفتهای به دست آمده در ظرفیت ذخیرهسازی رایانهای، تحلیل متن را با بهرهگیری از دانش زبانشناسی و فرا- زبانشناسی امکانپذیر ساخته است. از میانه دهه 1980، پژوهشگران توجه و گرایش بیشتری به بافتار پیدا کردهاند، و تحلیل گفتمان نقش مهمتری یافته است. هدف پژوهش توصیف شده در این مقاله، بررسی این مسئله است که آیا متغیرهای گفتمان، بر الگوریتمهای نوین بازیابی و ردهبندی اطلاعات اثر میگذارند یا نه. بهمنظور ارزیابی این فرضیه، چارچوبی عملی برای تحلیل اطلاعات در محیطی خودکار پیشنهاد شده است. در این محیط، انـ گرامها[4] (فیلترکردن) و کیـ مینز (میانگین عددkا) و الگوریتمهای ردهبندی و چن با زیرمجموعههایی از مدارک، برپایه متغیرهای گفتمانی «گونه»، «سیاق»، «اصطلاحشناسی حوزه» و «ساختار مدرک» مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعه الگوریتمهای زیرمجموعههای مختلف، با ساختار اطلاعات « سرعنوانهای موضوعی پزشکی» (مِش) مقایسه شد. این نتایج نشان میدهد که انـ گرامها وابستگی واضحی به متغیرهای گفتمان ندارند؛ هرچند که الگوریتم ردهبندی کیـ مینز چنین وابستگی را، البته فقط در «اصطلاحشناسی حوزه» و «ساختار مدرک» نشان میدهد، و سرانجام اینکه «الگوریتم چن» وابستگی مشخصی به همه متغیرهای گفتمان دارد. از این اطلاعات میتوان برای طراحی بهتر الگوریتمهای ردهبندی که باید متغیرهای گفتمان را مورد توجه قرار دهند، استفاده کرد. نتایج فرعی دیگری نیز از این پژوهش حاصل شده است که در مقاله ارائه میگردد.
تاثیر سامانه خودکارسازی اداری بر تصمیم گیری مدیران (مورد مطالعه: بانک مهر اقتصاد استان آذربایجان شرقی)
حوزههای تخصصی:
با عمومیت یافتن سریع دسترسی به رایانه ها و فناوری اطلاعات و رسانه های مدرن، هیچ کشوری نمی تواند اقتصاد قرن بیست و یکمی را بدون زیرساخت های الکترونیک مدرن و به روز اداره کند. یکی از فاکتورهای مهم در تصمیم گیری مدیران، اطلاعات است؛ داشتن اطلاعات صحیح و دقیق و به هنگام باعث بالارفتن سرعت تصمیم گیری شده و جلوی اتخاذ بسیاری از تصمیمات نادرست را خواهد گرفت. سیستم خودکارسازی اداری یکی از مهم ترین ابزارها برای نیل به این مهم می باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر سیستم خودکارسازی اداری بر تصمیم گیری مدیران بانک مهر اقتصاد استان آ -شرقی است. این تحقیق بر روی 05 نفر از مدیران ستادی و مدیران شعب این بانک در سطح استان آ-شرقی انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق حاضر مبین آن است سیستم خودکارسازی اداری بر افزایش صحت تصمیم گیری، افزایش دقت تصمیم گیری، به هنگام بودن تصمیم گیری، اقتصادی بودن تصمیم گیری مدیران بانک مهر اقتصاد آ -شرقی تاثیر دارد. این امر بار دیگر بر نقش و تاثیر سیستم خودکارسازی اداری بر تصمیم گیری ها صحه می گذارد.
مدیریت دانش؛ عملکردها و چالشها
منبع:
تدبیر ۱۳۸۰ شماره ۱۱۴
حوزههای تخصصی:
اندیشه های جک ولش (1)
منبع:
تدبیر ۱۳۸۲ شماره ۱۴۱
حوزههای تخصصی:
نقش مدیریت دانش در مؤسسات آموزشی
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل توسعه ی گردشگری الکترونیکی با رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
اندیشه های پیتر دراکر
منبع:
تدبیر ۱۳۸۳ شماره ۱۴۷
حوزههای تخصصی:
نیل به سرآمدی با ابزار مدیریت دانش
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۸۲
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل تسهیل کننده مؤثر بر صادرات کالاهای فنآورمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه صادرات کالاهای فناورمحور و فراورده هایی که سهم فناوری پیشرفته در ساخت آنها بالاست، یکی از اهداف مهم استراتژی بلندمدت توسعه صادرات کشور است. صادرات کالاها و خدمات فناورمحور به عنوان نقطه اوج فعالیت های علمی و فناوری است که می تواند منجر به ایجاد اشتغال پایدار، ارزش افزوده فراوان، اقتدار ملی و ثروت برای کشور شود. از این رو در این پژوهش شرکت های فناورمحور صادرکننده پارک فناوری پردیس که زیرمجموعه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری می باشد، مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این پژوهش با استفاده از روش آمیخته اکتشافی، عوامل تسهیل کننده مؤثر بر صادرات کالاهای فناورمحور با استفاده از پژوهشی کیفی از طریق روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار در پنج مقوله (اتاق بازرگانی، معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری، دولت در سطح کلان، همکاران بین المللی و سطح شرکت) شناسایی شده و سپس در دو روش مدلسازی ساختاری تفسیری و روش دیمتل که از رویکردهای مدلسازی نرم هستند، پیاده سازی شده است که روابط علی و معلولی عوامل و همچنین مدل سطح بندی شده ساختاری تفسیری آنها استخراج شده و در نهایت نقش مؤثر دولت در توانمندسازی صادرات شرکت های فناورمحور تأیید شده است.
شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند و ارزیابی مدارس در استان گیلان از دیدگاه مدیران، معلمان و کارشناسان پرداخته است. روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق را معلمان، مدیران وکارشناسان مدارس هوشمند استان گیلان تشکیل می دهند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد که 129 مدرسه از مدارس استان گیلان را در بر می گیرد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، دو پرسشنامه است، پرسشنامه اول در زمینه شناسایی عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند و پرسشنامه دوم در زمینه ارزیابی مدارس هوشمند است. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ در تمامی موارد 7/0 محاسبه شد. نتایج پرسشنامه اول در این پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند در چارچوب مولفه های برنامه ریزی و هدف گذاری، تجهیز و آماده سازی مدرسه، آموزش و تجهیز نیروی انسانی، آماده سازی محتوا، برگزاری کلاس های آموزش مبتنی بر محتوای چند رسانه ای، ارزیابی و سنجش، فرهنگ سازی در ارتباط با فناوری اطلاعات می باشد که بر اساس رتبه بندی، بالاترین رتبه مربوط به مولفه آماده سازی مدرسه و پایین ترین رتبه مربوط به مولفه فرهنگ است. نتایج پرسشنامه دوم که در چارچوب فضا و تجهیزات، توانمندی دانش آموزان و توانمندی کادر آموزشی و اداری بررسی شدنشان داد مدارس هوشمند، از لحاظ معیارهای فضا و تجهیزات، توانمندی دانش آموزان و توانمندی کادر آموزشی ضعیف ارزیابی می شوند و تنها از نظر کادر اداری در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان (مطالعه موردی: شرکت موکت نگین مشهد)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها درصدد کسب مزیت رقابتی پایدار هستند. آن ها برای نیل به این هدف دانش مزیت رقابتی پایدار را ایجاد می کنند. در این راستا مدیریت دانش ابزار سودمندی برای سازمان هاست تا سرمایه هوشی خود را توسعه دهند. هدف این پژوهش تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان در شرکت موکت نگین مشهد می باشد. در این تحقیق از پرسشنامه لاوسون (2003) برای مدیریت دانش و پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت استفاده گردید و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتیجه تجزیه و تحلیل با مطالعه موردی شرکت نگین مشهد، تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفت.