فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هوش تجاری از دیدگاه علمی و عملی مورد توجه پژوهشگران آکادمیک و مدیران سازمان ها قرار دارد. سازمان ها با استفاده از این فناوری درصدد توسعه توانمندی های خود و کسب مزیت پایدار رقابتی هستند. مطالعات انجام شده پیشین بیشتر جنبه توصیفی داشته و بر اهمیت هوش تجاری تاکید شده است. تاکنون مقیاس جامع و کاملی برای ارزیابی وضعیت سازمان ها برای بکارگیری هوش تجاری صورت نگرفته است. هدف این پژوهش ارائه مقیاسی جامع جهت سنجش زیرساخت های هوش تجاری در سازمان است.
مطالعه حاضر یک پژوهش بنیادی است که براساس روش تحقیق علمی و یک دوره پنج ساله از بکارگیری هوش تجاری در سازمان های مختلف صورت گرفته است است. روایی مقیاس با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی مورد تائید قرار گرفته است. داده های آماری نیز از 78 شرکت متوسط و بزرگ گردآوری شده است. در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق علمی، مقیاسی عملیاتی برای پیاده سازی هوش تجاری ارایه شده است. نتایج نشان داده است وجود بستر سخت افزاری و نرم افزاری مناسب مهمترین زیرساخت های فنی بکارگیری هوش تجاری در سازمان است. پشتیبانی مدیریت ارشد، آشنایی مدیران با هوش تجاری، احساس نیاز به شفاف سازی اطلاعات، وجود فرایندهای ایجاد داده و فرایندهایی برای یکپارچگی داده ها نیز مهمترین زیرساخت های مدیریتی هستند. مهمترین محدودیت این مطالعه آن است که تنها در ایران صورت گرفته است. این مقیاس به عنوان یک چارچوب مرجع می تواند توسط پژوهشگران دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
تجارت سیار؛ جلوه ای از فناوری ارتباطات
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۸۴
حوزههای تخصصی:
طراحی مدل تعاملی گونه های فرهنگ سازمانی و فرایندهای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ارایه ی چارچوبی در تبیین ارتباط بین توسعه ی فرایندهای مدیریت دانش با انواع فرهنگ های سازمانی است. برای این منظور از جو سازمانی که در این جا زیر عنوان جو دانشی، مفهوم سازی گردیده، استفاده شده است. در این چارچوب، چنین بیان شده است که فرهنگ نوآورانه از جو خلاق حمایت می کند و از این رو فرایند تولید و اکتساب دانش تقویت و بر دارایی دانش مفهومی سازمان افزوده می گردد. فرهنگ تداوم رویه با پشتیبانی از جو سیستمی موجب توسعه ی فرایند سازمان دهی و ذخیره سازی و افزایش در دانش سیستمی می گردد. فرهنگ مشارکتی از جو گفتمان و در نتیجه فرایند انتشار و اشتراک حمایت نموده و بر دارایی دانش تجربی می افزاید و فرهنگ اثربخشی نیز از فرایند به کارگیری و در نتیجه از دانش عملیاتی پشتیبانی می کند. در نهایت، چهار فرضیه ی برآمده از چارچوب پژوهش، به صورت میدانی و بر مبنای روش همبستگی آزمون شد که دو فرضیه ی مربوط به دو فرهنگ اخیر به علت نوپایی برنامه های مدیریت دانش در سازمان های منتخب، مورد پذیرش قرار نگرفت.
طراحی مدل خط مشی گذاری تجاری سازی فناوری نانو با رویکرد متدولوژی سیستم های نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سند راهبردی توسعه فناوری نانوی ایران که خط مشی گذاری این حوزه را در افق چشم انداز 1404 در بر دارد، با تلاش های ستاد ویژه توسعه فناوری نانودر س ال 1384تص ویب ش د. ای ن س ند ش امل 53 برنامه اجرایی است که سازمان های مختلف به عنوان متولی، مس ئولیت اج رای ه ر برنام ه را برعه ده دارند. از طرفی مسئله خط مشی گذاری تجاری سازی فناوری نانو جزء مسائل پیچیده و غیر ساختار یافته است و ذی نفعان مختلفی در آن دخالت دارند. با توجه به پیچیدگی مسئله خط مشی گذاری تجاری سازی فناوری نانو و همچنین نقش عامل انسانی درآن، از رویکرد متدولوژی سیستم های نرم استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد مذکور، مسئله ساختار نیافته یعنی خط مشی گذاری تجاری سازی فناوری نانو تبیین شده و سپس با تعیین حدود آن، تصویر گویای بازیگران مختلف سیستم و منافع آن ها ترسیم شده است. در مرحله سوم جهت تبیین تعریف ریشه ای خط مشی گذاری تجاری سازی فناوری نانو از رویکرد CATWOE استفاده شده و در مرحله چهارم، یک مدل مفهومی از فعالیت ها، با استفاده از تعریف ریشه ای ارائه شده است. در مرحله پنجم، مدل توسعه داده شده با دنیای واقعی مقایسه گردیده است. در مرحله ششم، تغییرات مطلوب و امکان پذیر جهت بهبود و توسعه سیستم واقعی شناسایی شده و در نهایت در مرحله هفتم، برنامه هایی جهت عملیاتی سازی تغییرات پیشنهاد شده، به مسئولین و ذی نفعان درگیر در شرایط مسئله ارائه شده است تا موجب بهبود کارکرد سیستم و درنهایت افزایش اثربخشی فرآیند خط مشی گذاری تجاری سازی فناوری نانو شود.
مطالعه مقایسه ای قابلیت سازی و جامعه پذیری شبکه های اجتماعی عمومی و تخصصی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شبکه های اجتماعی عمومی و تخصصی داخلی و خارجی و شناسایی نقاط تمرکز و مشترک آن ها، بررسی نقاط ضعف و قوت هر یک و همچنین ارائه راهکارهائی به منظور توسعه و بهینه سازی شبکه های اجتماعی ایرانی بر اساس شاخص های سنجش توانمندی های شبکه های اجتماعی است. پژوهش حاضر از حیث نتیجه ""کاربردی""، از حیث استراتژی ""پیمایشی"" و از حیث هدف ""توصیفی"" و از نوع ارزشیابی است. جامعه پژوهش شامل 6 شبکه عمومی خارجی و یک شبکه داخلی و 6 شبکه تخصصی خارجی و سه شبکه تخصصی داخلی می باشد. مدل مورد استفاده برای انجام مقایسات مدلان.آی.سی.آی استفاده شده است این مدل مخفف چهار واژهدسترسی، اعتبار منابع، هوشمندی و تعاملات است که برای تحلیل ساختار شبکه های اجتماعی و سنجش توانمندی های آن ها استفاده می شود. 33 شاخص اصلی برای این معیارها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحقیق نشان می دهد شبکه های فیس بوک، مای اسپیس و کلوب در میان شبکه های عمومی بیش ترین میزان تطابق با معیارها را دارند و سه شبکه گود ریدز، اچ آر و لینکدین در میان شبکه های تخصصی بالاترین میزان مطابقت را با معیارهای سنجش توانمندی های شبکه های اجتماعی دارا هستند. در پایان نیز با توجه به انجام مقایسات و تحلیل نقاط اشتراک و قوت و ضعف هر یک از شبکه ها راهکارهائی به منظور بهبود وضعیت شبکه های اجتماعی ارائه شده است.
توسعة یک ذهنیت اینترنتی در سازمان
حوزههای تخصصی:
تحلیل کمی فرصت ها و چالش های کاربرد فناوری اطلاعات سبز در سازمان
حوزههای تخصصی:
امروزه علاقه به شناسایی و سنجش اثرات زیست محیطی ناشی از کسب وکارهای مختلف سبب افزایش گرایش و علاقه در بین پژوهشگران حوزه سیستم های اطلاعاتی و فعالان کسب وکار به فناوری اطلاعات سبز شده است. ازاین رو استفاده از فناوری اطلاعات سبز در صنایع با فرصت ها و چالش های متفاوتی روبرو است. این فرصت ها و چالش ها می توانند موجب کسب مزیت رقابت بیشتر نسبت به سایر رقبا و همچنین نبود این نوع سیستم ها موجب اختلال در فعالیت های سازمان می شود؛ بنابراین، استفاده از این فرصت ها و ارائه راه حل هایی برای چالش های کاربرد فناوری اطلاعات سبز در سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است. در پژوهش حاضر به تبیین مدلی جهت شناسایی فرصت ها و چالش های موجود برای کاربرد فناوری اطلاعات سبز در سازمان پرداخته شده است. ابعاد اصلی مدل مذکور از بررسی ادبیات نظری فناوری اطلاعات سبز گرفته شده است که به وسیله تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. در پژوهش حاضر جهت تعیین میزان اهمیت هریک از ابعاد مدل، از نظر کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات و اساتید دانشگاه و همچنین مدل سازی غیرخطی فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل سازی ریاضی نشان می دهد که هزینه های پیاده سازی و راه حل های فناوری اطلاعات سبز می تواند هم به عنوان یک فرصت و هم به عنوان یک چالش مورد بررسی قرار گیرد.
چارچوب برنامه راهبردی سلامت الکترونیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و تحلیل موانع و عوامل بازدارنده به کارگیری و توسعه یادگیری الکترونیکی در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر عوامل فردی و سیستمی بر اهمال کاری افراد در پذیرش اینترنت بانک
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی تعدیل کنندگی متغیرهایی چون خود اثربخشی، وجهه ادراک شده، هنجارهای ذهنی و ابتکار فردی بر پذیرش بانکداری اینترنتی بانک تجارت است. پیرو سند چشم انداز 20 ساله، بررسی موانع و راهکارهای توسعه فناوری اطلاعات، به ویژه بانکداری اینترنتی در کشور ضروری می نماید. در این پژوهش از پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها از مشتریان شعب مناطق غرب-مرکز بانک تجارت تهران استفاده شد و با روش مدل معادلات ساختاری نسبت به سنجش الگوی تحقیق اقدام گردید؛ هم چنین با فرمول کوهن به کمک نرم افزار"" اسمارت پی ال اس"" تعدیل کنندگی متغیرها به بوته آزمایش گذارده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که «تطبیق پذیری سیستم» و «آگاهی دریافت شده» از مهم ترین موانع بانکداری اینترنتی است؛ درحالی که «مقاومت در برابر تغییر» و «سهولت استفاده» تأثیر معناداری بر قصد افراد در پذیرش بانکداری اینترنتی تجارت ندارد. البته متغیرهای «خود اثربخشی»، «وجهه ادراک شده»، «هنجارهای ذهنی» و «ابتکار فردی» رابطه بین قصد افراد و استفاده حقیقی آن ها را به صورت معناداری تعدیل می کند.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی و کنترل رفتاری به عنوان عوامل تأثیرگذار بر وضعیت تسهیم دانش ضمنی میان کارکنان: بانک ملی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین اولویت های اعلام شده به وسیله پژوهشگران مدیریت دانش، ایجاد انگیزه در افراد برای تسهیم دانش آنان است. اگرچه بعضی ها معتقدند که دانش قدرت است ولی به نظر می رسد که دانش به خودی خود قدرت ندارد بلکه چیزی که به افراد قدرت می دهد، آن قسمتی از دانش آنان است که با دیگران تسهیم می کند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی و کنترل رفتاری به عنوان عوامل تأثیرگذار بر وضعیت تسهیم دانش ضمنی میان کارکنان به آزمون 6 فرضیه در میان کارکنان و مدیران بانک ملی شهر کرمانشاه پرداخته است. جامعه آماری شامل540 نفر بود که با استفاده از فرمول جامعه محدود 312 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و اطلاعات مورد نظر با استفاده از پرسشنامه بسته جمع آوری شد. در این راستا بر اساس ادبیات پژوهش، مدلی برای نشان دادن تأثیر سرمایه اجتماعی و کنترل رفتاری بر رفتار تسهیم دانش ضمنی طراحی و با استفاده از نرم افزار لیزرل مدل مذکور مورد آزمون قرار گرفت.
در نهایت نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون نشان داد که سرمایه اجتماعی در قالب دو متغیر اعتماد مبتنی بر تمایل و ارزش های مشترک و کنترل داخلی بر قصد تسهیم دانش ضمنی تأثیر مثبت دارد. همچنین قصد تسهیم دانش ضمنی بر رفتار تسهیم دانش ضمنی زمانی که کنترل خارجی بیشتر است، نسبت به زمانی که کنترل خارجی کمتر می باشد، بیشتر است. در مدل بررسی شده مقدار شاخص های برازش (99/0 =GFI و 96/0 = AGFI) نشان دهندة مناسب بودن مدل است.
ماهیت و جایگاه مرکز گواهی ریشه در تراکنش های الکترونیکی
حوزههای تخصصی:
مفهوم سازی پول بی وطن در بستر جهانی شدن و بازار تجارت جهانی
حوزههای تخصصی:
فرایند جهانی شدن حرکتی است که شروع شده و از علایم این فرایند، رشد بیشتر تجارت جهانی نسبت به تولید جهانی، رشد شرکت های فراملیّتی و رشد سریع سرمایه گذاری های مستقیم و مالی خارجی است که به واسطه انقلاب تکنولوژیکی در یک دهه اخیر سرعت گرفته و به دلیل وابسته شدن بازارها به همدیگر سبب آسیب پذیری کشورها از بسیاری جهات و تأثیرپذیری آنها از وقایع و تحولات بازارهای مالی جهانی و بی وطن شدن پول شده است، بدون آنکه قادر به حفظ منافع خود و مقابله با آن ها باشند. در این مقاله با درک این مهم، با ماهیتی روش مندانه-تحلیلی، ضمن پرداختن به تفاوت بین جهانی شدن، جهانی سازی و بین المللی شدن، نحوه بی وطن شدن شرکت ها و پول مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتیجه منطقی–تحلیلی این تحقیق کتابخانه ای نشان می دهد، اگر چه اقتصاد جهانی معاصر (برخلاف عصر زیبا یا سلطه امریکا) پیرامون سه مرکز اصلی قدرت اقتصادی شکل می گیرد، بیشترین سهم جریانات اقتصاد جهانی از جمله تجارت و سرمایه در میان نظام های اقتصادی اصلی عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی متمرکز شده است و کشورهای کمتر توسعه یافته باید این عقیده را که باز نمودن درها به روی رقابت خدمات بین المللی امتیازی برای بازارهای تولیدی و کشاورزی اقتصادهای پیشرفته است، کنار بگذارند و با آزادسازی بخش های خدماتی، از این فرایند بهره مند شوند.
بررسی کم و کیف آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیخته کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب کننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است.
شغل مهم حوزه فناوری اطلاعات
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل موانع به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش با رویکرد روش کیفی (مورد مطالعه:هوشمند سازی مدارس در شهر بندرعباس)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب تسهیل اموردر حوزه های مختلف از جمله آموزش گردیده است. با این حال، در کشور ما آن گونه که باید مورد استفاده قرار نمی گیرد. هدف این پژوهش، بررسی و شناسایی موانع موجود در سیستم های آموزشی مدارس هوشمند و ارائه راهکار برای رفع آن ها می باشد. در این تحقیق از روش تحقیق کیفی و برای جمع آوری دادها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش دبیرستان های هوشمند ناحیه2 شهر بندرعباس می باشد. نمونه گیری تا حد اشباع نظری داده ها ادامه یافت به طوریکه با تعداد 20 نفر از مدیران و دبیران دبیرستان ها مصاحبه به عمل آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادها، بعد از چندین بار مرور و تحلیل متن های مصاحبه و وارد نمودن آن ها به نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA به استخراج مفاهیم و مقوله ها و درک جملات مهم و فرموله کردن معانی جملات پرداخته شد و جملات مهم و مرتبط کدبندی گردیدند. نتایج نشان داد که شش دسته مانع مهم وجود دارد که عبارتند از: 1 موانعی که به دبیران مربوط می شود، 2 موانعی که به دانش آموزان مربوط می شود، 3 موانع اقتصادی، 4 موانع فرهنگی، 5 موانع اداری و اجرایی و 6 موانع فنی.در این میان موانع اقتصادی با اهمیت ترین و پرتکرارترین موانعی بودند که از سوی مصاحبه شونده ها مطرح شد. موانع مربوط به دبیران، موانع فرهنگی و به ترتیب موانع اداری اجرایی و موانع فنی و در نهایت موانعی که مربوط به دانش آموزانمی شود در رتبه های بعد از لحاظ اهمیت قرار گرفتند و در انتهای تحقیق برای هر کدام از موانع مطرح شده از سوی دبیران راهکارهایی جهت کمرنگ تر کردن و در نهایت رفع آن ها ارائه شد.