فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله حاکمیت شرکتی به یک عنصر بسیار مهم تصمیم گیری سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران تبدیل شده است. با افزایش رعایت اصول اساسی حاکمیت شرکتی، میزان سرمایه گذاری سرمایه گذاران افزایش می یابد. بنابراین، رتبه بندی شرکت ها از نظر حاکمیت شرکتی می تواند اطلاعات ارزنده ای در اختیار استفاده کنندگان قرار دهد. شاخص حاکمیت شرکتی، شاخصی است که به وسیله آن میزان رعایت اصول حاکمیت شرکتی به وسیله شرکت ها نشان داده می شود، وجود چنین شاخصی افزون بر رتبه بندی شرکت ها می تواند برای سرمایه گذاران، حسابرسان و عموم مردم در قضاوت راجع به شرکت ها موثر باشد. به همین دلیل در این مقاله سعی بر آن است که شاخصی جدید تحت عنوان شاخص حاکمیت شرکتی فازی و مفاهیم زیر بنایی آن که بر اساس تئوری منطق فازی می باشد، معرفی گردد. روش شناسی مبتنی بر تئوری منطق فازی برآوردهای نادقیق و مبهم روش های ارزیابی سنتی را بهبود و توسعه داده است. این روش شناسی یک نوع جدید از شاخص حاکمیت شرکتی (CG) تحت عنوان شاخص حاکمیت شرکتی فازی (FCG) ارائه نموده است. شفافیت و افشا، ساختار مالکیت، ساختار هیئت مدیره و حقوق سهامداران از متغیرهای کلیدی حاکمیت شرکتی هستند که برای به دست آوردن یک شاخص قابل قبول برای ارزیابی حاکمیت شرکتی، در مدل فازی این پژوهش یک پارچه شده اند
انعطاف پذیری دانش و کارآفرینی دانشگاهی
حوزههای تخصصی:
توسعه و تکامل هر مجموعه ی سیستم ـ فرد یا سازمان ـ ملت به این نکته وابسته است که آیا سیستم در پر کردن فاصله بین آنچه که سیستم می داند و آنچه که سیستم انجام می دهد موفق بوده است. ما این حالت را فاصله بین دانش و عمل یا فاصله علم- عمل می نامیم. اگر سیستم آنچه را که می داند انجام ندهد، در رقابت با سایر سیستم ها بازنده خواهد بود و عملکرد نسبی اش درهر زمینه ای کاهش خواهد یافت و ممکن است به سمت رکود رفته و با نابودی مواجه شود. هنگامی که یک سیستم، موفق به انجام آنچه می داند می شود، دانش سیستم در طول زمان افزایش می یابد و به سیستم، فرصت های جدید تری برای عمل، ارائه می دهد. بین دانش و عمل، بازخورد مثبتی وجود دارد. بسیاری از ملت ها در استفاده از ذخایر دانش جهانی ناتوان هستند و به ناچار به این گزینه تن می دهند که دچار رکود شوند. برای سیستم علمی و دانشگاهی مشاهده می کنیم که بسیاری از دانش ها و توانایی هایی که یادگرفته شده و بدست آمده اند، در اقتصاد وارد نمی شوند. همچنین می بینیم بنگاه هایی که دارای مهندسان و دانشمندان درجه یک هستند، گاهی اوقات دانش های چشمگیری تولید می کنند که حتی آنها را ثبت نیز می کنند. اما این دانش به گونه ای تلف می شود و راه خود را به سمت محصولات و تکنولوژی جدید پیدا نمی کند. به نظر می رسد که ""یک چیز"" در مفاهیم حشر و نشر دانش، مدیریت دانش و مفاهیم مشابه وجود ندارد. این""چیز"" عاملی است که فاصله ی بین دانش و عمل را پر می کند. ما این عامل را کارآفرینی و به شخصی که این فاصله را پر می کند کارآفرین می گوئیم. تمرکز ما بروی کارآفرینان دانشگاهی می باشد، کسانی که به هنگام کاربردی کردن این دانش در اقتصاد، فاصله ی بین دانش تولید شده در سیستم دانشی و مسائلی که با آنها مواجه می شوند را پر می کنند. ما مؤسسات دانشگاهی را که سعی بر پرکردن این فاصله بین دانش و عمل را دارند دانشگاه کارآفرین می خوانیم.
فناوری اطلاعات زمینه ساز عصر ظهور
حوزههای تخصصی:
تحلیل اثر سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش در شرکت پایانه های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این اساس تحقیقِ حاضر با هدف شناسایی تأثیرِ ابعاد سرمایه فکری و مدیریت دانش و تأثیر آن ها بر عملکرد سازمانی در شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظِ روش، توصیفی تحلیلی و از لحاظِ هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، رؤسا و سرپرستان (رتبه های بالای 17) و پرسنل ستادی می باشد که در زمان تحقیق 214 نفر بوده اند و به روش سرشماری انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در این مدل سرمایه انسانی و ساختاری و رابطه ای بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و از سوی دیگر این اجزاء به طور غیرمستقیم با نقش میانجی مدیریت دانش بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت دارند، که با نتایج به دست آمده میزان تأثیر هر یک از عوامل، مشخص و رتبه بندی شده و بر این اساس پیشنهاداتی مطرح شدند.
اثر تسهیم اطلاعات بر استراتژیهای رقابتی و عملکرد زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تسهیم اطلاعات در دستیابی به رقابتپذیری موضوعی است که در سطوح مختلف اعم از شرکت، کسب و کار و زنجیره تأمین در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. در این تحقیق، اثر تسهیم اطلاعات بر استراتژیهای رقابتی و عملکرد زنجیره تأمین مدنظر است. بدین منظور، با توجه به مزیتهای رقابتی صنعت فولاد در ایران، زنجیره تأمین فولاد (شامل شرکتهای فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و ذوب آهن اصفهان) برای بررسی انتخاب شده و نظرات 95 نفر از مدیران و کارشناسان شرکتهای مذکور به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتهاند. سپس از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که تسهیم اطلاعات با استراتژیهای رقابتی زنجیره تأمین رابطه مستقیم ومعنی داری داشته و استراتژیهای رقابتی زنجیره تأمین نیز رابطه مستقیم ومعنی داری با عملکرد زنجیره تأمین دارند.
طراحی سیستم پشتیبان تصمیم سلسله مراتبى برنامه ریزى تولید
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق سعى شده است تا با طراحى یک سیستم پشتیبان تصمیم برنامه ریزى تولید در " شرکت کارخانجات کابلسازى ایران" بهاى تمام شده محصولات را از طریق کاهش هزینه تأخیرات تولبد، اضافه کاری، هزینه راه اندازى و همچنین زمان تأخیر تحوبل محصولات به مشتریان را حداقل سازیم، در نهایت هم به یک طراحى مناسب جهت پیاده سازى سیستم پشتیبان تصمیم که بتواند تصمیم گیرى در موارد مذکور را پشتیبانى کند برسیم. براى رسیدن به این اهداف ما ابتدا وضعبت فعلى برنامه ربزى و زمانبدى شرکت را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و در مرحله بعد به واسطه نتایج این تجزبه و تحلیل، سلسله مراتب مورد نیاز براى ساخت مدلهاى ریاضى را تشریح نمودیم و یس از آن یک مدل سلسله مراتبى سه سطحى براى برنامه ریزى تولید این شرکت ارائه مى نماییم. با استفاده از نمودارهاى زبان یکپارچه مدلسازى سیستم (uml) موردهای کاربرد و نمودار کلاس برای طراحی سیستم پشتیبان تصمیم سلسله مراتبی برنامه ریزی تولید را مدل نموده و در نهایت هم معماری مورد نیاز جهت پیاده سازی این سیستم را پیشنهاد خواهیم کرد.
قیمت گذاری عرضه های عمومی اولیه: ترکیب شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش ایجاد ابزار پیش بینی مناسب جهت قیمت گذاری عرضه های عمومی اولیه بوسیله شبکه های عصبی و الگوریتم ژنتیک است. چارچوب نظری این مطالعه بر اساس نظریه عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. اگرچه ادبیات قیمت گذاری عرضه های عمومی اولیه، گستره ی وسیعی از علایم ممکن را معرفی می کند، تعداد کمی از این علایم، تاثیر بااهمیتی بر کارایی پیش بینی دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد ترکیب شبکه های عصبی با الگوریتم ژنتیک به منظور انتخاب متغیرهای بهینه، قدرت پیش بینی را به طور محسوسی افزایش می دهد.
تکنولوژی آموزشی
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش
حوزههای تخصصی:
ظهور عصر فناوری اطلاعات ، افول روش های سنتی آموزش
منبع:
حسابرس ۱۳۸۷ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش ارتباطات و تجارت جهانی کارشناسان حسابداری به مسائل پیچیده ای روبه رو شده اند که در گذشته وجود نداشته است. تغییرات سریع در فناوری اطلاعات، گسترش همه جانبه سیستم های چند کاربره و تمایل سازمان ها به تهیه و اجرای سیستم ها و نرم افزارهای جدید، سبب شده است...
برآورد تقاضای نهایی انرژی در صنعت سیمان با بکارگیری مدل ارزیابی تقاضای انرژی
حوزههای تخصصی:
صنعت سیمان در ایران در سال های اخیر رشد چشم گیری را از نظر محصولات تولیدی تجربه نموده است. صنعت سیمان از بین صنایع انرژی بر پس از صنعت انرژی بر آهن و فولاد بیشترین مصرف انرژی را داراست و انتظار می رود در آینده نیز روند رو به رشد مصرف انرژی در این بخش به عنوان سوخت تداوم یابد. از این رو، تبیین یک چشم انداز روشن از مصرف بلندمدت انرژی در این صنعت و پتانسیل های موجود جهت صرفه جویی در مصرف انرژی ناشی از پیشرفت تکنولوژی تولید در این بخش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین منظور در این مقاله، میزان مصرف انرژی و همچنین میزان صرفه جویی در مصرف انرژی ناشی از پیشرفت فن آوری تولید در این صنعت در افق زمانی 1404-1384، با بهره گیری از مدل ارزیابی تقاضای انرژی برآورد شده است. معرفی روش شناسی شبیه-سازی تقاضای انرژی در صنعت سیمان در مدل ارزیابی تقاضای انرژی، اجرای مدل و برآورد تقاضای بلندمدت انرژی در صنعت سیمان و تحلیل نتایج حاصل از آن، آثار بهبود فن آوری تولید بر مصرف انرژی در صنعت سیمان و آثار سیاست کنترل نرخ بیکاری یا رشد شتابان اقتصاد بر مصرف انرژی در این صنعت، موضوعاتی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق گویای آن است که پتانسیل صرفه جویی مصرف انرژی ناشی از پیشرفت فن آوری می باشد. تولید در صنعت سیمان بسیار زیاد است و در برش های زمانی 1384، 1394 و 1404 به ترتیب 64/0، 1/3 و 6/8 میلیون بشکه نفت خام معادل است. از این رو، صنعت سیمان به سبب پتانسیل زیاد صرفه جویی در مصرف انرژی، جهت اجرای طرح های بهینه سازی مصرف انرژی از اولویت برخوردار است.
مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه تجارت صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصادی و صنعتی کشورها بوده و به ویژه فناوری برتر که در رشد و ترقی صنعت کشورها بسیار مؤثر است در سبقت از دیگر رقبا در عرصه تجارت جهانی نقش بسزایی ایفا می کند. بنابراین، با توجه به اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه تجارت صنعت، لازم است نقش آن در روابط تجاری صنعتی ایران و شرکای تجاری آن به تفکیک صنایع، براساس سطح فناوری تجزیه و تحلیل شود. این مطالعه جریان های تجاری دوجانبه صنایع ایران و شرکای برتر تجاری آن را در نظر گرفته و برای رفع ناهمگنی کشورهای انتخاب شده، از روش داده های تابلویی استفاده شده است. همچنین، الگوی مورد بررسی برای این هدف، با روش داده های تابلویی برای 18 کشور شریک برتر تجاری ایران در سال های 2011-2000 برآورد شده و نتایج این پژوهش نشان دهنده تأثیر مثبت و معنادار فناوری اطلاعات و ارتباطات بر الگوی تجاری این کشورها است. همچنین، تأثیری که ICT بر تجارت صنایع با فناوری بالا می گذارد بیش تر از تجارت صنایع با فناوری پایین بوده و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز اثر منفی فاصله جغرافیایی را جبران کرده و بر حجم تجارت میان کشورها می افزاید.
فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا): زیربنای تحول سازمانی (1)
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ شماره ۱۶۷
حوزههای تخصصی:
سیستم های اطلاعاتی و فناوری ارزیابی خطر ناشی از تهدیدهای کنترل داخلی در سیستم های اطلاعاتی حسابداری
منبع:
حسابدار ۱۳۸۵ شماره ۱۷۶
حوزههای تخصصی:
به کارگیری تکنیک دلتا با رویکرد فازی جهت شناسایی موقعیت راهبردی بنگاه ها: مطالعه موردی شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی
حوزههای تخصصی:
آن چه امروزه به عنوان یک ضرورت برای مدیران به اثبات رسیده، لزوم استفاده از مدیریت راهبردی جهت ادامه حیات در محیط های پیچیده و متغیر کنونی است. مدیریت راهبردی عبارت است از: تدوین راهبرد مناسب جهت تحقق اهداف بلند مدت در شرایط متحول و متغیر کاری.تمرکز اصلی این مقاله بر قسمت اول مراحل مدیریت راهبردی (مرحله تدوین راهبرد) یعنی شناسایی موقعیت راهبردی است.در این مقاله تکنیکی جدید تحت عنوان تکتیک چهار مرحله ای دلتا در جهت شناسایی موقعیت راهبردی معرفی می گردد. مراحل چهار گانه این تکنیک عبارتند از: غربال سازی مدل دلتا، اولویت بندی شاخص های تأیید شده با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی، رسم منطقه موجه تار عنکبوتی برای راهبردهای مدل دلتا و تعیین موقعیت راهبردی در نمودار سه بعدی. در ضمن این تکنیک بر اساس مدل دلتا طراحی شده است.
تاثیر ابعاد هوش رقابتی بر انواع نوآوری در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشگامی در محیط پویا از جمله مسائل پیش روی بیشتر سازمان ها و به ویژه موسسات دانش بنیان می باشد؛ و برای استفاده و بهره برداری از فرصت ها و غلبه بر تهدیدها باید نوآوری هایی را در عرصه فناوری های نوظهور داشته باشند. لذا برای دستیابی به این مهم سازمان ها ملزم به نظارت بر محیط درون و بیرون سازمان می باشند، که منجر به ظهور پدیده ای به نام هوش رقابتی شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر ابعاد هوش رقابتی بر انواع نوآوری می باشد. جامعه آماری مطالعه حاضر را کلیه موسسات دانش بنیان پارک علم و فناوری شیراز تشکیل می دهند، که مجموعا تعداد 50 موسسه می باشد؛ جهت تخمین حجم نمونه از جداول مورگان استفاده گردیده، که حجم نمونه مورد نیاز 44 شرکت می باشد. با توجه به احتمال عدم همکاری بعضی موسسات در نهایت تعداد 42 موسسه، جمعا 99 پرسشنامه، گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش از دو بعد هوش بازار و هوش رقبا برای سنجش هوش هوش رقابتی و از سه نوع نوآوری (نوآوری فناورانه، بازار و اداری) استفاده شده است، که بر اساس نتایج تحقیق هوش بازار بر هر سه نوع نوآوری تاثیر مثبت و معناداری دارد، تاثیر هوش رقبا بر نوآوری اداری مثبت و معنادار می باشد، اما تاثیر هوش رقبا بر نوآوری فناورانه و بازار مورد تایید قرار نگرفته است.