فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۴۱ تا ۸٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی چالش های استقرار بانکداری دیجیتالی در ایران است. روش شناسی موردنظر برای انجام این تحقیق، استفاده از روش تحقیق کیفی بوده که در آن از روش تئوری داده بنیاد استفاده شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات در صنعت بانکداری از مصاحبه های ساختارنیافته و نیمه ساختاریافته (بهره گیری از نظرات خبرگان دانشگاهی و صنعت بانکداری ایران) استفاده شده است. در این روش که کدها با نرم افزار MAXQDA استخراج شد، در مجموع 176 کد، 45 مفهوم و 14 مقوله در 5 دسته مقوله کلی تر به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد شرایط علی چالش های بانکداری دیجیتال در ایران شامل چهار مقوله موانع قانونی و حقوقی، موانع زیرساختی و ضعف در زیرساخت های فناوری، عدم تمایل سازمان به همکاری با شرکای بیرونی و بالعکس و عدم ارائه ایده های نوین کسب وکار دیجیتال بوده، شرایط زمینه ای شامل سه مقوله عدم همراهی نیروی انسانی، مانع فرهنگی و مانع آموزشی بوده، شرایط مداخله گر شامل دو مقوله نبود هدف و چشم انداز راهبردی مشخص در عرصه بانکداری دیجیتال و عدم وجود ساختارهای سازمانی فعال، پویا و منعطف است، همچنین راهبردهای پیاده سازی بانکداری دیجیتال شامل سه مقوله تقویت و ارتقا زیرساخت ها، خلق و ارائه ایده های نو دانشی بانکداری دیجیتال و مدیریت راهبردی دیجیتال است و در آخر پیامدهای عدم پیاده سازی بانکداری دیجیتال در ایران شامل شش مقوله فراهم نشدن نیاز مشتری، کاهش سهم بازار، عدم تحلیل رفتار مشتریان، عدم ارائه خدمات یکپارچه، کاهش درآمد و افزایش هزینه ها است
ارزش آفرینی برای مشتری از طریق ایجاد آگاهی از خدمات اپلیکیشن های پرداخت آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال بیستم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
120 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف: جایگاه تعیین کننده مشتریان در بقا، رکود و وضعیت رقابتی سازمان ها بسیار مهم است. بنابراین در دنیای امروز، محیط بازار که شامل مشتری و خواسته ها و نیازهایش است، تعیین کننده صلاحیت سازمان ها برای ادامه حیاتشان است. هدف از پژوهش حاضر، ارزش آفرینی برای مشتری از طریق ایجاد آگاهی از خدمات، سهولت و سودمندی ادراک شده از خدمات و نگرش نسبت به خدمات ارائه شده توسط اپلیکیشن آسان پرداخت (آپ) است. روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل استفاده کنندگان این اپلیکیشن است که با توجه به جدول مورگان، و روش نمونه گیری در دسترس تعداد 384 نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه از روش صوری و محتوایی، روایی همگرا و واگرا و تحلیل عاملی تأییدی؛ و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد تأیید قرارگرفته است. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از روش SMART PLS3 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آگاهی از خدمات اپلیکیشن آپ بر سهولت، سودمندی و نگرش به کاربرد تأثیر مثبت و معنی داری دارد. درنهایت نگرش به کاربرد اپلیکیشن آپ بر ایجاد ارزش برای مشتری (کاربر) تأثیرگذار است. نتیجه گیری: بر این اساس طراحان و بازاریابان لازم است به عواملی چون آگاه سازی از نحوه کاربرد اپلیکیشن تا، سهولت کاربرد آن و سودمندی استفاده از آن، توجه بیشتری داشته باشند تا بتوانند نگرش مثبت به آن را ترغیب کرده و درمجموع به فکر ارزش آفرینی برای مشتری باشند.
مقایسه روش تحلیل مجموعه مقادیر تکین در پیش بینی نرخ مرگ ومیر با روش هایی از خانواده لی-کارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت مدل بندی و پیش بینی دقیق نرخ مرگ ومیر در بسیاری از تصمیم گیری های حوزه جمعیت شناسی و بیمه آمار، در این مقاله، برای نخستین بار، به بررسی توانایی روش تحلیل مجموعه مقادیر تکین (یک روش ناپارامتری در تحلیل سری های زمانی) در مدل بندی و پیش بینی نرخ مرگ ومیر خواهیم پرداخت. این بررسی بر اساس مقایسه نتایج حاصل از این روش با چند عضو یکی از مشهورترین و پرکاربردترین خانواده ها در این حوزه، موسوم به لی-کارتر، انجام شده است. تاکنون، مقاله های متعددی در خصوص توانمندی روش تحلیل مجموعه مقادیر تکین در مدل بندی و پیش بینی بسیاری از سری های زمانی ارائه شده است؛ این اثر ، تلاش دیگری در جهت بررسی یکی دیگر از قابلیت های این روش در مدل بندی و پیش بینی نرخ مرگ و میر خواهد بود. از بررسی های انجام شده می توان نتیجه گرفت که در بسیاری از موارد، روش تحلیل مجموعه مقادیر تکین از دقت بالاتری نسبت به اعضای تحت مطالعه خانواده لی-کارتر برخوردار است؛ ازاین رو ، با توجه به ماهیت ناپارامتری این روش ، در صورت بسط دیگر جنبه های نظری آن ، می توان از آن به عنوان روشی توانمند در مدل بندی و پیش بینی نرخ مرگ ومیر استفاده کرد.
ارائه الگوی تأثیر استراتژی فروش و بازاریابی بر عملکرد فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
61 - 84
حوزههای تخصصی:
اخیراً در ادبیات بازاریابی کار ویژه فروش در سطح استراتژیک سازمان دیده شده، از یک عنصر صرفاً عملیاتی فاصله گرفته و به عنصری استراتژیک ارتقا یافته است. اما استراتژی فروش چیست و چگونه در ارتباط با محیط خارج و داخل سازمان بر عملکرد فروش تأثیر می گذارد؟ هدف این پژوهش شناسایی تأثیر استراتژی فروش و بازاریابی بر عملکرد فروش و بررسی اثرات تعدیل کننده محیط درونی و بیرونی و پیش زمینه استراتژی فروش است. پژوهش حاضر تلفیقی، یعنی ترکیبی از پژوهش کیفی و کمّی است. جامعه ی آماری، مدیران فروش، بازاریابی یا صاحب نظران شرکت های فعال در صنایع غذایی عضو بورس اوراق بهادار تهران هستند. داده های پژوهش در مطالعه کیفی از 26 نفر و در مطالعه کمّی نیز از 66 نفر از اعضای جامعه جمع آوری شدند. یافته های مطالعه حاکی از این است که استراتژی فروش و بازاریابی به طور مثبت و معناداری با عملکرد فروش در ارتباط هستند و رهبری تحول آفرین، شدت رقابت و تحولات تکنولوژی، اثرات تعدیل کننده زیادی بر این رابطه دارند. همچنین تأثیر عدم اطمینان تقاضا بر رابطه استراتژی فروش و عملکرد فروش تأئید نشد.
از انگیزه های گردشگران اروپایی تا انتخاب مقصد سفر (مورد مطالعه: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
921 - 940
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط انگیزه های گردشگری با انتخاب مقصد سفر، کسب دانش در زمینه پیش بینی الگوهای آتی رفتار سفر گردشگران نقش حیاتی دارد. هدف این پژوهش تحلیل عوامل انگیزشی مؤثر بر تصمیم گیری گردشگران اروپایی در انتخاب ایران به عنوان مقصد سفر است. با تحلیل عاملی نظرهای 404 گردشگر اروپایی، چهار دسته عامل کششی شامل جذابیت امنیت و آسودگی خاطر، جذابیت بازاریابی، جذابیت جست وجوی تنوع و جذابیت فرهنگ و تاریخ مقصد شناسایی شدند. برای گردشگران اروپایی کسب دانش و یادگیری تاریخ و میراث فرهنگی عامل انگیزشی مهمی است، اما آنها در پی وجود امنیت در مقصد و همچنین برمبنای تبلیغات دهان به دهان به سفر به ایران ترغیب می شوند. حضور فعال در فضای مجازی، ارائه اطلاعات مرتبط با گردشگری ایران و تلاش برای ارائه تصویر واقعی از کشور، موجب جذب تعداد بیشتری از گردشگران اروپایی می شود. به این منظور، باید به سه جنبه اصلی مقاصد گردشگری شامل بهبود روابط سیاسی با سایر کشورها، حفاظت از منابع فرهنگی و طبیعی و ارائه خدمات و تسهیلات گردشگری توجه شود.
بررسی تاثیر تعاملات مشتری با مشتری بر شاخص های مشتری مداری در سایت های خرید آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعددی به ارتباط بین بنگاه و مشتری پرداخته است اما مطالعات کمتری به جنبه تعاملات مشتریان با یکدیگر و پیامد های حاصل از آن به ویژه در سایت های خرید آنلاین پرداخته است. در تحقیق پیش رو در یک مدل جامع به بررسی اثر تعاملات مشتری با مشتری بر شاخص های مشتری مداری شامل رضایت و تعهد پرداخته شده است. همچنین در این مدل، نقش میانجی متغیر رضایت در رابطه بین تعاملات مشتری با مشتری و وفاداری به علاوه نقش میانجی متغیر تعهد بر رابطه میان تعاملات مشتری با مشتری و متغیرهای همکاری، مشارکت و وفاداری بررسی شده است. در این پژوهش ابتدا بر مبنای مطالعه ادبیات، فرضیه های پژوهش و مدل پژوهش تشکیل شد. سپس 384 نفر از مشتریان فروشگاه های اینترنتی دیجی کالا و بامیلو به روش نمونه گیری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه به صورت اینترنتی توزیع و برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار آموس استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که تعاملات مشتری با مشتری بر شاخص های رضایت و تعهد تاثیر مستقیم دارد، از طرفی تعهد منجر به همکاری، مشارکت و وفاداری می شود. نتایج این تحقیق با نشان دادن اهمیت و اثرات تعاملات مشتری با مشتری در سایت های خرید آنلاین، مفاهیمی برای مدیران سایت های خرید آنلاین و بازاریابان ارائه می کند.
رفتار متکبرانه مصرف کننده؛ فهمی از برداشت های معناآفرین با استفاده از پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
436 - 454
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، به بررسی درک «رفتار متکبرانه مصرف کننده» میان افرادی که این رفتار را تجربه کرده اند، پرداخته شده است. رفتار متکبرانه مصرف کننده، نشان دهنده تمایل افراد به استفاده و نمایش اموال به منظور ایجاد برتری اجتماعی است.
روش: در این پژوهش بنا بر نیاز به استفاده از تجربه های زیسته افراد درگیر در موضوع پژوهش (افرادی که رفتار متکبرانه مصرف کننده را تجربه کرده اند)، از روش پژوهش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری معیارمحور (شدت) و گلوله برفی تا رسیدن به اشباع با 10 نفر مصاحبه کامل انجام شد. اعتبار نتایج به دست آمده با استفاده از پرانتزگذاری دانش قبلی پژوهشگر، مراجعه مجدد به شرکت کنندگان و تأیید آنها مشخص شد.
یافته ها: یافته ها گویای ساختاری پنج بُعدی برای رفتار متکبرانه مصرف کننده، شامل مصرف مبتنی بر تصویر، مصرف مبتنی بر خودنمایی، بالیدن مصرف کننده، برتری مصرف کننده و نیاز به منحصربه فرد بودن است. چهار بُعد نخست با پژوهش های قبلی انجام شده در این زمینه هماهنگی دارند و بُعد نیاز به منحصربه فرد بودن، بُعدی جدید است که با توجه به اظهارات افراد به ساختار رفتار متکبرانه مصرف کننده اضافه شد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش در شناخت، درک و پیش بینی رفتار مصرف کننده مؤثر است و به کارگیری صحیح آنها در افزایش رضایت مشتری و در نهایت افزایش فروش، نقش شایان توجهی ایفا می کند.
بررسی فرایند و عوامل مؤثر بر برندسازی استارتاپ ها در ایران: مطالعه چندموردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
27 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی فرایند و عوامل مؤثر بر ایجاد برند در استارتاپ هاست. با توجه به محدود بودن مطالعات و پژوهش های صورت گرفته در حوزه برندسازی استارتاپ ها، در این مطالعه اهمیت برندسازی از نظر استارتاپ ها و استراتژی های آن ها در این زمینه بررسی می شود.
روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد مطالعه چندموردی و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ مدیران، به بررسی موضوع برندسازی ده استارتاپ ایرانی در صنایع مختلف می پردازد. داده های کسب شده از مصاحبه و مستندات سازمان و یادداشت های گردآوری شده در جلسه ها، به کمک نرم افزار مکس کیودا تجزیه وتحلیل می شود.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، الگوهای مشترکی در فرایند برندسازی در قالب سه تم، گرایش به برند، طرح برند و فعالیت های برندسازی مشاهده شد. فرایند برندسازی عناصر مختلفی دارد که برای ارتقای ارزش ویژه برند، هیچ یک از این عناصر نباید نادیده گرفته شود. یافت ها نشان می دهد که هیچ گروه استارتاپی وجود ندارد که برای آن ها برندسازی بی ارزش باشد و اقدامی برای برندسازی انجام ندهد. یافته های این پژوهش در زمینه فعالیت های برندنیگ نیز با ادبیات موجود تفاوت دارد، فعالیت هایی مثل روابط عمومی و اسپانسر شدن، استفاده از رسانه های اجتماعی و شراکت با دیگر شرکت ها در این پژوهش مشاهده شد که در پژوهش های قبلی به آن ها اشاره ای نشده است.
نتیجه گیری: برجسته ترین ویژگی های شرکت های استارتاپ، کمبود زمان، دانش، سرمایه و نیروی انسانی است. بنابراین به نظر می رسد که برندسازی برای رشد استارتاپ عامل مهمی باشد. در این مطالعه تأکید شد که ابعاد بصری برند، بر برند اثرگذار است. نقش روابط عمومی و رسانه های اجتماعی، شرکت در رویدادها و شراکت با سایر شرکت ها، از جمله فعالیت های برندسازی شناسایی شدند. افزون بر این، اهمیت افراد و برند شخصی آن ها در شرکت نیز، به عنوان فعالیت های برندسازی شناسایی شد.
تأثیر سبک های رهبری نوظهور بر عملکرد نیروی فروش، با نقش واسطه ای رضایت و اعتماد به مدیر فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بحث اتخاذ سبک رهبری مناسب و تأثیرات شگرف آن بر عملکرد سازمان ها و شرکت های دولتی و خصوصی، به وضوح مشاهده می شود و اخیراً سبک های جدیدی از رهبری مطرح شده است که می تواند در اجرای راهبردها و تعقیب اهداف سازمان بسیار مؤثر واقع شود؛ بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر سبک های رهبری نوظهور بر عملکرد نیروی فروش، با نقش واسطه ای رضایت و اعتماد به مدیر فروش بود. جامعۀ آماری شامل فروشندگان فروشگاه های زنجیره ای (کورش، رفاه، هایپراستار، شهروند و جانبو) در سطح شهر تهران بود که باتوجه به نامحدودبودن جامعه، حجم نمونه 384 نفر به دست آمد. برای اندازه گیری متغیرها، از پرسشنامه های استاندارد سبک رهبری خدمت گزار (لیدن و همکاران، 2008)، سبک رهبری پدرسالارانه (چن و همکاران، 2014)، سبک رهبری اصیل (لو، 2019)، رفتار مشتری گرا (گواد و جارامیلو، 2014)، رضایت از مدیر فروش (جی و همکاران، 2014)، اعتماد به مدیر فروش و عملکرد نیروی فروش (چارلز و شوپکر، 2019) استفاده شد و پرسشنامه ها به روش نمونه گیری تصادفی در بین فروشندگان فروشگاه های زنجیره ای منتخب توزیع و جمع آوری شد. روایی پرسشنامه ازطریق روایی سازه، روایی تشخیصی و روایی همگرا صورت گرفت که تأیید شد و برای بررسی پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی برای تمام متغیرهای پژوهش، بیشتر از 7/0 بود و می توان بیان کرد که پرسشنامه از پایایی مناسبی برخوردار بود. آزمون مدل پژوهش، براساس روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل صورت گرفت. نتایج نشان داد از بین سبک های رهبری، تنها سبک رهبری اصیل بر رضایت (37/3, t=95/0β=) و اعتماد به مدیر فروش (8/5,t=20/0β=) تأثیر مثبت معنادار دارد. سبک رهبری خدمت گزار بر رضایت (1/1, t=13/0β=) و اعتماد به مدیر فروش (,8/0- β= 77/0- t=) و سبک رهبری پدرسالارانه بر رضایت (76/0-, t= 13/0- β=) و اعتماد به مدیر فروش (77/0-, t= 13/0- β=) تأثیر ندارد. رضایت از مدیر فروش بر رفتار مشتری گرا (97/2- , t=27/0- β=) تأثیر منفی معنادار دارد. اعتماد به مدیر فروش بر رفتار مشتری گرا (53/11, t=22/0β=) تأثیر مثبت معنادار دارد. درنهایت، تأثیر رفتار مشتری گرا بر عملکرد نیروی فروش (13/17, t=92/0β=) تأیید شد و تأثیر مثبت معنادار دارد.
احساسات منفی مصرف کنندگان نسبت به برند و اثرات رفتاری آنها
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگان کالا و خدمت به طور مداوم در معرض عواملی هستند که دیدگاه آنها را نسبت به برند مورد استفاده آنها تغییر می دهد و در آنها احساسات جدید ایجاد می کند که ممکن است این احساس جدید منفی باشد و یا مثبت . البته در بعضی موقع این عوامل باعث تثبیت یک احساس می شوند که اگر آن احساس ابتدایی مثبت باشد باعث وفاداری مشتری می شود و اگر منفی بوده باشد باعث احساس تنفر به برند می شود .حال این احساسات ایجاد شده بر اساس رویکردهای فردی و ویژگی ها محیطی خود را با رفتارهایی که نسبت به برند انجام می دهند نمایان می کنند . با توجه به اینکه موضوع این مقاله احساسات منفی نسبت به برند است این رفتار ها شامل ترک برند ، بد گویی از برند و شکایت از برند و غیر می شود . این مقاله با شیوه توصیفی به بررسی پژوهش ها ی پیرامون احساسات منفی پرداخته است .
مدلی برای مدیریت ریسک در صنعت هتلداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
39 - 71
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری نیروی محرکه توسعه اقتصادی محسوب شده ولی در عین حال بسیار حساس و آسیب پذیر است .هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدلی برای مدیریت ریسک در صنعت هتلداری ایران است، روش تحقیق آمیخته اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی و صنعت گردشگری بوده است و در بخش کمی، کارکنان هتل های چهار و پنج ستاره شهرهای تهران، یزد، اصفهان و شیراز در تابستان 1400 بوده، در بخش کیفی روش هدفمند و گلوله برفی انجام شده و با 12 خبره، مصاحبه عمیق انجام شده است. در بخش کمی، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند . بر اساس یافته های بخش کیفی تحقیق مدل مدیریت ریسک گردشگری در صنعت هتلداری ایران طراحی و تدوین شد که با توجه به نتایج حاصل از مطالعات کمی تحقیق، تمامی مولفه ها و شاخص های آن مورد تایید قرار گرفته است.
رفاه ذهنی: تاثیر کیفیت تجربه ارتباطی مشتری و اعتماد به برند (مورد مطالعه: شعب بانک رفاه کارگران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
145 - 172
حوزههای تخصصی:
کیفیت تجربه ارتباطی مشتری، در بر دارنده درک مشتری و قضاوت برجسته وی بوده، موجب مزیت رقابتی پایدار گردیده و در اعتماد به برند موثر بوده و در نهایت رفاه ذهنی را که به انواع ارزیابی های افراد از زندگی شان اعم از مثبت و منفی اطلاق می شود، در پی خواهد داشت. هرچه مشتریان از خرید و استفاده از کالاها و خدمات، تجربه بهتری داشته باشند، اعتماد بیشتری در ذهن آنان ایجاد شده و اعتماد به برند یعنی داشتن احساس امنیت و اطمینان مصرف کننده افزایش خواهد یافت. هدف سنجش رفاه ذهنی با تاثیر کیفیت تجربه ارتباطی مشتری و اعتماد به برند است. هدف پژوهش، کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی- همبستگی است که جهت گردآوری داده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده گردیده است. جامعه آماری، شامل مشتریان شعب بانک رفاه کارگران شهر تهران هستند که بر اساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از نرم افزار معادلات ساختاری Smart PLS استفاده شده است. نتایج بررسی تحلیل مسیر نشان داد کیفیت تجربه ارتباطی مشتری بر رفاه ذهنی، کیفیت تجربه تعاملی مشتری بر اعتماد به برند و اعتماد به برند بر رفاه ذهنی تأثیر مثبت و معنادار دارد. یافته ها نشان دهنده این است که تجربه خوب مشتریان در استفاده از خدمات رفاه، و تعامل با مشتریان افزون بر ایجاد حس اعتماد موجب ایجاد حس خوشایندی در آنان می شود.
نظام مطلوب مدیریت استعداد در سازمان ها، زیرسیستم ها و الزامات پیاده سازی
منبع:
شاخص کارآفرینی سال چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۱
50-74
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث نوین در ادبیات مدیریت منابع انسانی سرمایه فکری است. سرمایه فکری شامل سرمایه های انسانی، ساختاری و رابطه ای است و سرمایه انسانی مهم ترین بخش آن است. در میان اجزای سرمایه انسانی، استعدادهای هر سازمان از جایگاه ویژه ای برخوردار است، این دارایی نامشهود در تعیین ارزش سازمان ها در عرصه بین المللی، نقش کلیدی و حساسی را ایفا می کند. در این مقاله نظام مطلوب برای مدیریت استعدادها وزیرسیستم ها و الزامات پیاده سازی آن طراحی و پیشنهاد شده است. در پاسخ به سؤال اول مقاله (نظام مطلوب برای مدیریت استعدادها و زیرسیستم های آن)، با استفاده از ادبیات نظری و نتایج جلسات گروه کانونی طرحی پیشنهاد شده و ضمن آن دو سیستم توسعه و نگهداشت با شش زیرسیستم مرتبط پیش بینی شده است. در پاسخ به سؤال دوم نیز به الزامات پیاده سازی این نظام پرداخته شده و بجای تأکید صرف بر جذب مدیریت استعدادها و سپس رهاسازی آن ها، شناسایی این سرمایه در درون سازمان ها و راهکارهای نگهداشت و توسعه آن ها محور قرار گرفته است.
تاثیر سرمایه انسانی بر فضای کسب وکار در کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب وکار به فعالیت های تولید و خرید کالاها و خدمات، به منظور فروش و با هدف کسب سود اطلاق می شود. محیط یا فضای کسب وکار به عواملی مانند سلامت نظام اداری، امنیت اجتماعی، ثبات در سیاست های اقتصادی دولت، قوانین و مقررات و کیفیت نظام قضایی اطلاق می شود که تغییر در این عوامل خارج از اختیارات و توانایی مدیران واحدهای اقتصادی بوده و بر عملکرد کسب وکارهای مختلف، اثر دارد. شاخص سهولت کسب وکار را می توان به عنوان یکی از نمودها و شاخص های توسعه اقتصادی کشور تلقی نمود. بررسی عوامل موثر بر شاخص فضای کسب وکار در کشورهای مختلف حائز اهمیت است. هدف مقاله، مطالعه تاثیر سرمایه انسانی بر شاخص فضای کسب وکار در کشورهای اسلامی می باشد. برای این منظور 26 کشور عضو سازمان همکاری های اسلامی که اطلاعات مربوط به متغیرهای مدل در سایت بانک جهانی وجود داشت انتخاب گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و برآورد مدل تحقیق از روش رگرسیون پانل رهیافت اثرات ثابت بهره گیری شده است. یافته های پژوهش بیانگر تاثیر مثبت سرمایه انسانی و نرخ تشکیل سرمایه بر فضای کسب وکار در کشورهای اسلامی بوده است. براساس آن، اثر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر فضای کسب وکار در کشورهای نمونه تأیید نشده است. همچنین اثر تورم بر شاخص کلی فضای کسب وکار در کشورهای اسلامی منفی بوده است.
Cultural Diversity Management and Organizational Outcome in Tourism Businesses Workplace: Spirituality as a mediator(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International journal of Tourism, Culture and Spirituality, Volume ۴, Issue ۲, February ۲۰۲۰
219 - 235
حوزههای تخصصی:
While categorization of human beings into various subgroups in terms of their race, ethnicity, gender, religion, nationality and alike is not a new phenomenon but such a diversity in communities all around the world has drawn much attention to the issue in recent years due to the increasing importance of equality for governments and societies. Workplaces are among those contexts which are proposed to equality issues and are trying to deal with it utilizing different approaches among which creating spirituality in workplace is a noteworthy one. Tourism businesses are not an exception in this regard and are faced with the diversity challenge especially in terms of interaction between different cultures throughout the industry. Additionally, it seems that organizational outcome is influenced by level of diversity at the workplace. Therefore, this paper adopts a developmental descriptive-analytical approach implemented by documentary analysis to discuss the relationship between diversity management and organizational outcome and provides a theoretical model indicating how workplace spirituality (WPS) mediates the relationship between cultural diversity management and organizational outcome in tourism businesses since cultural diversity is as necessary for humankind as biodiversity is for nature and can be a source of competitive advantage for businesses as well.
راهکارهای افزایش صادرات غیرنفتی در استان اصفهان
منبع:
شاخص کارآفرینی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۱
56-67
حوزههای تخصصی:
اتکا به صادرات نفتی از ویژگی های خاص اقتصاد ایران می باشد و همواره نوسانات قیمت نفت سبب بی ثباتی درآمدهای ارزی و اقتصاد ایران می باشند. همین امر سبب شده که عدم وابستگی به اقتصاد تک محصولی، تنوع بخشیدن به درآمدهای ارزی از طریق افزایش صادرات غیر نفتی و افزایش سهم اقتصاد ایران در تجارت بین الملل مورد تأکید برنامه های توسعه اقتصادی قرار گیرد. در این پژوهش راهکارهای صادرات غیرنفتی اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که متغیر های واردات کالاهای سرمایه ای، شاخص ادغام تجاری و نرخ ارز دارای تأثیر مثبت و معناداری در بلندمدت بر صادرات غیرنفتی هستند، اما نرخ تورم دارای تأثیر منفی و معنادار در بلندمدت بر صادرات غیرنفتی می باشد. همچنین ساختار موجود صادرات غیرنفتی نقش تعیین کننده ای در سرنوشت صادرات دارد.
نوع شناسی مصرف کنندگان پوشاک برند بر اساس سبک تصمیم گیری خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
353 - 374
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بخش بندی مصرف کنندگان فروشگاه های برند خارجی پوشاک، بر اساس سبک تصمیم گیری خرید آنها و تعیین تفاوت بخش ها در نگرش نسبت به آمیخته بازاریابی آنها انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان فروشگاه های برند خارجی پوشاک در شهر مشهد هستند که پس از توزیع پرسشنامه، 270 پرسشنامه قابل استفاده از اعضای نمونه برگشت داده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل خوشه ای چندمیانگینی و آنالیز واریانس یک طرفه در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. پس از بررسی های انجام شده، مصرف کنندگان در چهار خوشه با عنوان کیفیت گرا و بی برنامه، مدگرا و قیمت محور، کمال طلب و کیفیت گرا و سردرگم طبقه بندی شدند. در بخش دوم تجزیه و تحلیل ها مشخص شد که از لحاظ نگرش نسبت به محصول، گروه 3 و 4 و از لحاظ نگرش نسبت به قیمت گروه 3 با سایر گروه ها متفاوت است. به لحاظ نگرش نسبت به ترویج محصولات، گروه های 2 و 4 با هم تفاوتی ندارند، گروه 1 و 3 نیز با یکدیگر تفاوت نداشته و از نظر نگرش نیز نسبت به توزیع، گروه 3 از سایر گروه ها متفاوت است.
مطالعه رفتار خرید تفننی در مسافران مترو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
67 - 82
حوزههای تخصصی:
خرید تفننی (تکانشی) را به بیان ساده می توان تمایلی آنی، شدید و نسبتاً پایدار برای خرید محصولی تعریف کرد که مصرف کننده به آن نیاز نداشته و از قبل نیز برای آن برنامه ریزی نکرده است. پژوهش حاضر در این زمینه، با هدف اصلی بررسی بعضی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار خرید تفننی در مترو انجام شده است. از طریق مصاحبه با مسافران و تحلیل آن، مشخص شد که عوامل درونی خرید در مترو باید بررسی شوند. بدین منظور، شش فرضیه تدوین شد. روش پژوهش، کاربردی- توصیفی- همبستگی و ابزار جمع آوری داده ، پرسشنامه بود. برای تعیین نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای استفاده شد و نمونه مورد نظر، از بین مسافران خانم مترو شهر تهران تعیین کردید. در تحلیل داده ها، از مدل سازی معادله ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای درگیری محصول و هیجان مثبت، بر خرید تفننی تأثیرگذارند. با توجه به ماهیت متغیرهای مورد مطالعه- که روان شناختی و کیفیت محصول های فروخته شده در مترو است- به نظر می رسد بهترین پیشنهاد، آموزش و اطلاع رسانی مناسب به خریداران است.
نقش توانمندسازی روان شناختی و تمایل به کارآفرینی کارکنان در رابطه بین بازارگرایی و نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
233 - 258
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین تأثیر متغیر بازارگرایی بر نوآوری با توجه به اثر میانجی توانمندسازی روان شناختی کارکنان و اثر تعدیل گر متغیر تمایل به کارآفرینی اجرا شد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را 250 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری واحد کرنج دربرمی گیرد. داده ها به کمک پرسشنامه ای گردآوری شدند که روایی و پایایی آن به تأیید رسید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد اثر بازارگرایی سازمان تأثیر مثبت و معناداری بر نوآوری دارد و اثر توانمندسازی روان شناختی کارکنان تأثیر مثبت و معناداری بر نوآوری دارد. اثر توانمندسازی روان شناختی کارکنان در رابطه بین بازارگرایی و نوآوری تأیید شد. اثر تعدیل گری متغیر تمایل به کارآفرینی سازمان بر رابطه بین بازارگرایی سازمان و نوآوری تأیید نشد، این در حالی است که اثر مستقیم متغیر تمایل به کارآفرینی بر نوآوری به تأیید رسید.
بررسی تاثیر محرک های دارایی مشتریان بر قصد وفاداری مشتریان بانک ها با در نظر گرفتن متغیر میانجی احساسات(مورد مطالعه: موسسه اعتباری نور)
حوزههای تخصصی:
برای بانک ها و موسسات مالی و اعتباری، توجه به پدیدة کاهش وفاداری مشتری بسیار اهمیت دارد . امروزه بانک ها و موسسات مالی ، درصدد شناسایی و مدیریت روش ها و الگوهای مؤثر ایجاد و ارتقای وفاداری مشتریان هستند. پیاده سازی محرک های دارایی مشتریان به عنوان یک تاکتیک ضروری بمنظور افزایش وفاداری مشتریان بسیار مهم است. همچنین در مطالعات گذشته اهمیت احساسات مشتریان به عنوان یک متغیر تعدیلگر رابطه بین محرک های دارایی مشتریان و قصد وفاداری مشتریان نادیده گرفته شده است. از این رو این تحقیق با هدف پر کردن خلاء های تحقیقات گذشته در حوزه قصد وفاداری مشتریان بانک ها انجام می پذیرد. در این تحقیق با در نظر گرفتن احساسات مشتریان، به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین محرک های دارایی مشتریان و قصد وفاداری مشتریان، یک مدل معادلات ساختاری جهت تبیین عوامل موثر بر قصد وفاداری مشتریان موسسه اعتباری نور ارائه گردید. نمونه گیری به روش تصادفی ساده می باشد و تعداد نمونه ها 384 نفر می باشد. از روش های حداقل مربعات جزئی و رگرسیون سلسله مراتبی برای تحلیل فرضیه های تحقیق استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد، از بین محرک های دارایی مشتریان، دارایی ارزش و دارایی رابطه بر قصد وفاداری مشتریان تاثیر مستقیم دارند. همچنین احساسات منفی مشتریان بر قصد وفاداری مشتریان تاثیر معکوس دارد. در نهایت اینکه مشارکت مشتریان بر قصد وفاداری مشتریان تاثیر مستقیم دارد.