آنچه در دهه های اخیر بیش از پیش نمود پیدا کرده است، بین المللی شدن تجارت و روی آوردن شرکت ها به بازار جهانی است. یکی از مهمترین راه ها برای ورود به بازارهای جهانی صادرات است، که نقش مستقیمی در توسعه و رشد اقتصادی کشور دارد. چرا که با فراهم نمودن زمینه های کسب منابع ارزی، موجبات کسب درآمد برای شکل دهی ساختارهای اقتصادی، واردات و افزایش تولید را ایجاد می نماید. اما جهان در تلاطم و حرکت، درجه ی بی سابقه ای از تغییرات را در سال های اخیر تجربه کرده است. که انعطاف پذیری استراتژیک به منظور پاسخ به تهدیدات پیش آمده ناشی از تغییرات و در نهایت عدم اطمینان محیطی، تبدیل به مفهوم مهمی گشته است. در این مقاله سعی بر این است که پس از ارزیابی شاخص های انعطاف پذیری استراتژیک به اولویت بندی این عوامل جهت ارزیابی صادرکنندگان بپردازیم. در مقاله حاضر، پس از بومی سازی مدل کادوگان و همکاران (2012) که انعطاف پذیری استراتژیک در بحث صادرات را بیان می کند با استفاده از تکنیک FANP به تعیین اهمیت معیارهای مدل پرداخته شد. به این منظور نظرهای 12 نفر از خبرگان بازرگانی با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آن ها از طریق نرم افزارهای اکسل و متلب صورت گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر اولویت بالای شاخص های : تعداد سال های فعالیت، تعداد کشورها و پس از آن شاخص-های نیاز به سرپرست در تصمیم گیری، تمرکز در تصمیم گیری، ارجاع تصمیمات کوچک است.
مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، به معنای ایجاد و حفظ روابط بلندمدت با مشتریان سودآور است که این امر از طریق استفادهی مناسب از فناوری اطلاعات و ارتباطات تحقق مییابد. در این پژوهش سعی برآن است که عملکرد سه کارخانه در صنعت کاشی و سرامیک استان یزد، بر اساس معیارهای CRM در چهار بُعد خروجی CRM، مشتری، فرایند CRM و یکپارچگی فناوری، مقایسه شوند. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاریردی و از نظر گردآوری دادهها از نوع پیمایشی-تحلیلی میباشد. همچنین از سه پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. در ابتدا، بر اساس ادبیات پژوهش، معیارهای CRM شناسایی و با استفاده از تکنیک TOPSIS فازی رتبه بندی شدند. سپس با قانون پارهتو، مهمترین معیارها با توجه به وزنهای به دست آمده از تکنیک TOPSIS فازی تعیین شدند. در مرحلهی بعد با رویکرد ترکیبی ANP و DEMATEL فازی وزن هر یک از معیارها مشخص شد. بدین صورت که، بُعد یکپارچگی فناوری با اهمیتترین بُعد و به ترتیب سایر ابعاد فرایند CRM، مشتری و خروجی CRM قرار گرفتند. در نهایت بر اساس وزن معیارها، عملکرد سه شرکت مورد مطالعه، مقایسه شدند
E=mc چه ربطی به بازاریابی دارد؟، عنوان سلسله مقالا تی است که در آن استاد سینا قربانلو، مؤلف و مترجم بیش از 20 عنوان کتاب در زمینهی مدیریت، بازاریابی، تبلیغات، و روش تحقیق، با همراهی همکار جوانش، مهندس سپیده قربانلو، به سیر تحولا ت بازاریابی از سال 1911 به بعد میپردازد.
سیر بازاریابی از آغاز تا حضور نظریهی 4 پی بازاریابی، در شمارهی پیشین نشریهی توسعه مهندسی بازار (سال چهارم، شمارهی 15، مهر و آبان 1389) درج شد؛ یعنی زمانی که ارّابهی بازاریابی از دوران آرامش، با مشخصهی رقابت کم و رشد کُند فناوری، به حرکت درآمد و در مسیر خود به دوران گذار، با
مشخصهی توسعهی مدیریت بازرگانی (MBA ) در دانشگاهها رسید.
در این شماره، تحولا ت بازاریابی را در اواخر دوران گذار و پس از آن میخوانید؛ جایی که در سالهای پایانی قرن بیستم، چند اتفاق مهم چهرهی دنیا را تغییر داد و در واقع همه چیز را دگرگون ساخت.
دوران جدیدی که دان سکستون (Don Sexton)، استاد برجستهی بازاریابی دانشگاه کلمبیا، به درستی آن را ""دوران شلوغی"" (Noisy days) مینامد که هنوز هم در آن به سر میبریم.
این سیر تحولا ت بازاریابی ادامه مییابد تا در اواخر قرن بیستم و آستانهی قرن بیست ویکم، هجمهی انتقادات به رویکردهای بازاریابی که عمدتاً مبتنی بر 4 پی مککارتی بودند، آغاز میشود.
در این زمان است که برخی از چهره های برجستهی بازاریابی جهان نظیر ژان نوئل کاپفرر، سرجیو زیمن، و ماکس ساترلند، هر کدام به فراخور زمان و مکان، به آنچه در عرصهی بازاریابی در حال رخ دادن است واکنش نشان میدهند؛ آنجا که کاپفرر ""نام تجاری"" را ارزشمندترین دارایی ناملموس شرکتها مینامد و زیمن و ساترلند به مؤسسات تبلیغاتی حمله ور میشوند. و بدین سان است که بازاریابی در آستانهی تغییرات جدی و مهمی قرار میگیرد...
در محیط رقابتی کنونی شناخت جایگاه برند برای هر شرکتی امری ضروری است. با توجه به تمایل بالای مدیران هتل ها به افزایش سودآوری از طریق جذب مشتریان صنعتی-تجاری خود، لازم است هتل ها برای تقویت جایگاه خود نزد این دسته از مشتریان خود، عوامل مربوطه را مدنظر قرار دهند. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین جایگاه رقابتی هتل های پنج ستاره شهر مشهد نسبت به یکدیگر با توجه به نگرش و ادراکات مدیران آژانس های مسافرتی، به عنوان مشتریان صنعتی-تجاری آنها است. مدیران آژانس های مسافرتی تهران که به طور مستقیم خدمات سفر به شهر مشهد با اقامت در هتل های پنج ستاره» را ارائه می دهند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد حجم نمونه 228 نفر تخمین زده شد. در پژوهش حاضر از «نمونه گیری خوشه ای (گروهی)» استفاده شده است. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Lisrel، و آزمون تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نقشه های رادار مربوطه نیز با استفاده از نرم افزار Microsoft Excel ترسیم شد. با توجه به نقشه های رادار حاصل شده و نتایج آزمون های انجام شده، متغیرهای «هسته اصلی محصول»، «خدمات تسهیل کننده» و «خدمات فزاینده» به عنوان عوامل تعیین کننده جایگاه برند هتل ها شناسایی شدند. بر اساس این متغیرها، پنج هتل مورد مطالعه به شدت با یکدیگر در حال رقابتند. به طور کلی، دو هتل را می توان در یک دسته قرار داد. سه هتل دیگر نیز رقبای مستقیم هم می باشند. در پایان، به منظور بهبود جایگاه برند هتل های مورد مطالعه، پیشنهاداتی ارائه شده است.
مسئله رقابت در فضای امروز دیگر تنها به بنگاههای تولیدی محدود نبوده و این مسئله به عرضه کنندگان آنان و خصوصاً خرده فروشیهای بزرگ نیز سرایت یافته است. خرده فروشیهای بزرگ با توجه به بافت فرهنگی ایران، خیل عظیم خرده فروشی های کوچکیرا در برابر خود می بینند که جهت بقای موفقیت آمیز خود می بایست با هوشمندی خاصی در برابر این گونه رقبای خرد اما بیشمار عمل نمایند. این گونه خرده فروشیهای بزرگ جهت جذب مشتریان و افزایش میزان خرید آنها نیازمند بکارگیری شیوه های بازاریابی نوین جهت افزایش زمان ماندگاری مشتری در فروشگاه و به تبع افزایش احتمال خرید هستند. یکی از این شیوه ها پخش نواهنگ در فروشگاهها است که در این مطالعه سعی شده است اثر این متغیر بر ماندگاری مشتری در فضای فروشگاه و افزایش خرید مشتریان بررسی شود. جامعه آماری مشتریان فروشگاه های بزرگ در سطح شهر رشت انتخاب گردیدند. نتایج مطالعه با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر نشان داد که اثر نواهنگ بر خرید مشتریان از طریق زمان ماندگاری قابل تائید است. از سوی دیگر تفاوت های قابل ملاحظه ای نیز در میان مشتریان با ویژگی های بوم شناختی مختلف مشاهده گردید.