ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۱۷۶۱.

فلسفه شیمی و سیر تحول آن در گذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه شیمی فلسفه علم رابطه شیمی و فلسفه عمومی تاریخ شیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۲۲۸
بر اساس معیارهایی شیمی یکی از بزرگترین رشته های علمی در جهان است، علمی که به «تأثیر مستقیم مولکول ها بر زندگی انسان» مربوط می شود و در نتیجه سوالات اخلاقی، سیاسی، فلسفی و معرفتی را مطرح می کند. در این مقاله با هدف بررسی فرایند توسعه این علم از بعد فلسفی و تاریخی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و مقالات موجود، موضوعات و روندهای اصلی در تکامل دیدگاه فلسفی به این علم تشریح و رابطه بین فلسفه شیمی و فلسفه علم با تمرکز بر موضوعاتی در فلسفه شیمی که سبب تجدیدنظر یا توسعه های عمده در فلسفه علم شد مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. بررسی ها نشان داد تا همین اواخر، عملاً شیمی توسط فیلسوفان حرفه ای علم به دلایل مختلفی از قبیل غفلت تاریخی از شیمی، تقلیل شیمی به فیزیک و عدم تمرکز بر روی ویژگی ها و ساختار شیمی نادیده گرفته شده بود و از اوایل دهه 1990، با سازماندهی اجتماعی شکل گرفته در آن و گسترش فعالیت های علمی به طور فزاینده ای از مرزهای رشته ای به سمت تحقیقات مسئله محور، وضعیت به شدت تغییر کرد به طوری که فلسفه شیمی در حال حاضر یکی از پررونق ترین رشته ها در فلسفه علم است.
۱۷۶۲.

تاثیر پیش سقراطیان بر تفسیر هایدگر متأخر از ماهیت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان وجود پیش سقراطیان لوگوس ظهور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۷۹
همکلامی با متفکران پیش ازسقراطی و تأمل در اقوال به جای مانده از ایشان تأثیر فراوانی بر اندیشه ی هایدگر گذاشته است. هایدگر در بحث از حقیقت زبان به تجربه ی یونانیان از لوگوس بمنزله ی ذات زبان، نظر دارد. لوگوس که مقام جمعِ نسب و روابط است، همچون فعلی است که سبب ظهور هر آنچه هست می گردد. در کلام متفکران یونانی ظهور موجودات بر آمده از لوگوس است و اندیشیدن نیز گوش سپردن به کلام آن. در ابتدای این مقاله نسبت میان هایدگر و پیش از سقراطیان و دلیل اهمیت ایشان به اجمال بررسی و سپس حقیقت زبان در اندیشه ی هایدگر متأخر با نظر به مفهوم لوگوس شرح داده می شود.تاثیرپذیری هایدگر از متفکران پیش از سقراطی در موضوع زبان، در دو سطح قابل تحلیل است؛ مرحله اول توجه به لوگوس در اندیشه آنان و مرتبه بعد نسبت میان لوگوس با وجود که البته مرتبه دوم در ضون مرحله اول مستتر بوده و از آن حاصل آمده است.
۱۷۶۳.

واکاوی مراحل سه گانه نظریه مطابقت از دیدگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کاشفیت علم معرفت صدق مطابقت وجود ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۲۸
یکی از مسائل اصلی درمعرفت شناسی، نحوه «کاشفیت» علم (معرفت) و تحلیل و صورت بندی «صدق» است. درمیاناغلبنظریه های صدق نیز، «نظریه مطابقت»به معنای مطابق بودن گزاره با واقع،به عنوان معیار صدق قضایا،در نزد فلاسفه غرب و مسلمان طرفداران فراوانی یافته است.با این حال، این نظریه فارغ از ایرادلحاظ نشده و بر مبنای ثنویت ذهن و عین، اشکالاتی بر آن وارد شده است، از جمله: اجتماع جوهر و عرض، اندراج شیء تحت دو مقوله متباین و...، که با عنوان «مشکله وجود ذهنی» در میان حکمای مسلمان شهرت یافته است. اما از زمان ملاصدرا و براساس اصول هستی شناختی وی همچون:اصالت وجود و تشکیک وجود، دوگانگی ذهن و عین از دایره بحث خارج می شود و مطابقت به عنوان مطابق بودن یک مرتبه از وجود با مرتبه دیگر آن مطرح می گردد و بر اساس مبانی نهایی صدرائی از جمله: تجرد علم، اتحاد علم و عالم و معلوم، و حضوری بودن همه علوم، شکاف بین مطابِق و مطابَق در نظریه مطابقت، یکسره از میانمی رود. بدین ترتیب،مسئله مطابقت در فلسفه صدرا صورت جدیدی می یابد که مقاله حاضر به به بیان سیر تطور آن اختصاص یافته است.روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی- عقلی است.
۱۷۶۴.

مبانی مکتب تفکیک از نظر محمدرضا حکیمی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب تفکیک محمدرضا حکیمی نقد فلسفه و عرفان فلسفه و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۷ تعداد دانلود : ۳۸۷
محمدرضا حکیمی نگرش عده ای از فقها به علوم بشری را، که از بیرون وارد حوزه دینی شده اند، «مکتب تفکیک» خواند. پیروان این مکتب، درمورد علوم بشری، بیشتر دغدغه ای اعتقادی و معارفی داشته اند. آنان در مباحث فقهی و سیاسی اختلاف اجتهادی داشته اند، ولی در این نکته با هم موافق بوده اند که باید اصل دین را، که نص صریح کتاب و سنت است، از علوم بشری، که هر لحظه در حال تغییر و دگرگونی است، جدا کرد و از ورود این علوم به حوزه دین جلوگیری کرد تا بتوان حقیقت نظر قرآن و اهل بیت را در مباحث گوناگون درک کرد. پیداست که وارد شدن این علوم به حوزه دین باعث پدید آمدن تأویل های تازه از قرآن و سنت می شود و همین به دور شدن از مکتب وحی می انجامد. تفکیک یعنی منفک کردن فهم متون دینی از فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی که خود از علوم بشری قلمداد می شوند. حکیمی تعقل را از فلسفه جدا می داند و معتقد است مخالفت با فلسفه لزوماً مخالفت با تعقل نیست، بلکه می توان در «سایه وحی» از «تعقل فطری و الستی» بهره برد و به تازه هایی از معارف دینی دست یافت. این نوشتار می کوشد مبانی فکری حکیمی در این حوزه را آشکار کند.
۱۷۶۵.

نقش شهود قلبی در دستیابی به تصور صحیح از مسئله(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهود قلبی تصور صحیح عقل علم حضوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
انسانی که از استدلال برای شناخت حقیقت استفاده می کند، باید برای تصدیق و پذیرش مفاد هر استدلالی، ابتدا طرفین و اجزای آن را به صورت صحیح تصور کند. شهود قلبی ازجمله اموری است که در رسیدن فاعل شناسا به تصور صحیح مؤثر است. عقلِ تصورکننده مسئله با شهود قلبی چه ارتباطی دارد؟ شهود قلبی چه ویژگی ای دارد که چنین قابلیتی در عقل ایجاد می کند؟ ابتدا می بایست به تبیین اهمیت و جایگاه تصویر صحیح از مسئله بپردازیم و اشاره کنیم که عقل نسبت به فهم واقعیت دارای مراتب است و این شهود قلبی است که مرتبه عقل را ارتقا می دهد و آن را منور به نور کشف می کند. آنگاه عقل به تبعِ ادراک قلبی، که نوعی علم حضوری است، تصویر صحیحی از واقعیت به دست می آورد. نکته اصلی این دستاورد شهود قلبی را باید در حضوری بودن آن دانست، که البته با تصویری که علم حصولی صِرف از مسئله می دهد، بسیار متفاوت است. به عبارتی دیگر، شهود چشم و گوش فیلسوف را تیز کرده، توجه او را به نقاطی از مسئله جلب می کند که تا حال مغفول بوده است.
۱۷۶۶.

بررسی انتقادی دیدگاه سهروردی درباره «وجود»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت سهروردی فلاسفه مشاء تسلسل اشتراک لفظی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۲۸۵
موضوع و دایر مدار مسائل در فلسفه مشاء وجود است. می توان گفت نظام فلسفی مشاء اعم از خداشناسی، جهان شناسی و وجود شناسی مبتنی بر «وجود» است. سهروردی دیدگاه فلاسفه مشاء را درباره وجود در پرتو رابطه آن با ماهیت تحلیل می کند. به نظر وی وجود به عنوان مفهوم کلی صرفا در مرتبه ذهن تقرر دارد؛ اما فلاسفه مشاء با عینی دانستن آن، احکام مفاهیم ذهنی را با امور عینی خلط کرده اند. لذا سهروردی معتقد است فلاسفه مشاء در بحث از وجود دچار مغالطه ذهن و عین شده اند که مالاً به ناسازگاری درونی در نظام فلسفی مشاء می انجامد. وی با اظهار این مغالطه به اعتباری بودن وجود می رسد و مسائل فلسفه را از وجود شناسی به نورشناسی تغییر می دهد. در این مقاله با روش تحلیلی و انتقادی ابتدا فهم سهروردی را از وجود و رابطه آن با ماهیت مطرح و سپس با تکیه بر نظر فلاسفه مشاء، سوء فهم سهروردی را از نظر ایشان بیان می کنیم و در مرحله آخر نظر سهروردی به تفصیل مورد نقد قرار می گیرد. سهروردی در فهم نظر فلاسفه مشاء در باب وجود دچار مغالطاتی شده است که از جمله آنها می توان به مشکلات معرفت شناختی در تصور و فهم وجود، خلط عرض با عرضی، خلط ماهیت من حیث هی هی با ماهیت بشرط شی، خلط عقل با ذهن، خلط انواع تمایز بین وجود و ماهیت و خلط معقولات ثانی فلسفی با منطقی اشاره کرد.
۱۷۶۷.

دریچه های ورود ارزش ها به سیر پژوهش علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش و دانش سیر پژوهش علمی عینیت روش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۲۲۸
ارزیابی جواز یا عدم جواز تأثیر ارزش های غیرعلمی در فرآیند دانش و پیامدهای آن در چند دهه اخیر به مسأله ای مهم در فلسفه علم تبدیل شده و ادله فراوانی در دفاع یا رد این اثرگذاری بیان شده است. یکی از مقدمات تحلیل این مسأله، تبیین سیر پژوهش علمی و ترسیم زمینه ها و منافذ دخالت ارزش ها است. به نظر می رسد هر فعالیت علمی دارای سه بخش کلان مدخل، فرآیند اصلی (مقدماتی و استنتاج) و کاربرد است که هر یک شامل چند مرحله جزئی تر می شود و دخالت دادن ارزش های غیرعلمی می تواند در انتخاب ها و ترجیح ها و درنتیجه در سرنوشت فعالیت علمی مؤثر باشد. دو مرحله پیشین و پسین علم اغلب ارزش بار است و این دخالتی در رسالت فعالیت علمی، یعنی عینیت علمی ندارد. مرحله میانی و اصلی فعالیت علمی در مواردی همچون تحلیل داده ها، انتخاب روش، وزن دهی شواهد و گزینش فرضیه، آبستن تأثرپذیری از ارزش ها است و استدلال ها در عدم جواز دخالت ارزش ها نیز ناظر به لغزش سیر علمی در این مراحل و دوری از عینیت علم و ذهنی و شخصی شدن آن است. در این پژوهش با تقسیم سیر پژوهش علمی به سه مرحله، نحوه دخالت ارزش های غیرعلمی ترسیم شده و نشان داده شده است که علم در بخش های مختلفی مستعد اثرپذیری از ارزش های غیرعلمی است؛ حال اینکه این اثرگذاری و اثرپذیری به لحاظ هنجاری تا چه اندازه مجاز باشد، بحثی ثانوی است.
۱۷۶۸.

بازشناسی و کارآمدی روش تاریخی نگری در مطالعات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دین پژوهی روش تاریخی نگری روش شناسی مطالعات اسلامی اسلام پژوهی علیت تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۵ تعداد دانلود : ۳۷۱
مطالعات اسلامی به منزله یکی از شاخه های دین پژوهی، همواره در معرض تغییراتی بوده که در این زمینه به وجود آمده است. روش تاریخی نگری مهم ترین تحول در دین پژوهی قرون هجدهم و نوزدهم، از این قاعده مستثنا نبوده و  تأثیر زیادی بر مطالعات اسلامی داشت. این روش مطالعه مدعی بود اگر اصول آن تبعیت شود، می تواند شناخت دقیق و علمی تری از دین فراهم آورد و به پیش داوری ها و غرض ورزی های دوره های گذشته دین پژوهی خاتمه دهد. در این نوشتار تلاش شده تا ابتدا تاریخی نگری و اصول اساسی آن تشریح شده، سپس نتایج به کارگیری آن در مطالعات اسلامی در آثار مستشرقانی همچون ابراهام گایگر، گلدزیهر و پاتریشیاکرون بررسی گردد تا مدعای طرفداران این روش، در مطالعه ای موردی در حوزه مطالعات اسلامی راستی آزمایی شود. موضوع اصلی این نوشتار، اسلام پژوهی علمی است و مسئله آن بررسی نسبت میان دین پژوهی مدرن و اسلام پژوهی است. پرسش اصلی این است که «آیا دین پژوهی جدید که بر مبنای عینیت  و نگرش تاریخی  شکل گرفته است، به بهبود اسلام پژوهی، به ویژه در دو سده اخیر، کمک کرده است؟» این مقاله پاسخ پرسش بالا را از سه منظرِ برخی اندیشمندان، سنت دینی و دیدگاه عموم جوامع اسلامی بررسی کرده و در مجموع به این نتیجه رسیده است که روش تاریخی نگری، اگرچه با هدف رفع مشکلات دین پژوهی در ادوار پیش از خود شکل گرفت، در رسیدن به اهدافش ناکام ماند و به رغم ظرافت ها و دقت هایی که در مطالعه اجزای مختلف دین به کار گرفت، در عمل کمک خاصی به فهم بهتر از اسلام نکرد؛ ازاین رو نتوانست به نحو مؤثری به شناخت بهتر مسلمانان یاری رساند.
۱۷۶۹.

تحلیل معرفت شناسانه دین گریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین گریزی معرفت شناسی آسیب شناسی دین رابطه عقل و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۳۰۹
دین گریزی، سکولاریسم، جدایی دین از سیاست، جدایی دین از علم و در نهایت جدایی دین از زندگی، همگی حامل پیامی واحد هستند: ما از دین بیزاری می جوییم. فارغ از این که دین گریزی تاریخچه ای بس عظیم دارد، اینک در جوامع امروزی باوری موجه تلقی می شود. چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید. بیایید به جای آن که در باب معرفت شناسی و آسیب شناسی دین بحث و بررسی کنیم، باورها و نظریات دین گریزان را مورد بررسی و تحلیل معرفت شناسانه قرار دهیم. توجیهات دین گریزانه چیست؟ چرا دین گریزی در جوامع کنونی مقبولیت و پذیرش عام دارد؟ آیا باورهای دین گریزانه موجه است؟ از آنجا که محبوبیت دین گریزی در جوامع روند رو به رشدی دارد، چه بسا تحلیل و بررسی معرفت شناسانه باورهای دین گریزانه مسیر را در باب معرفت دینی هموارتر سازد. اگر بنا باشد جهل درباره دین سرنوشتی چون اعتقاد به گزاره های دین گریزانه رقم زند، نادرستی این گزاره ها دریچه ای بر آگاهی از جهل دینی است. بیزاری از دین می تواند ناشی از مواردی همچون جهل و ضعف معرفتی دین، آمیختگی برخی خرافات با آموزه های دینی و یا تبلیغ نادرست باشد. لذا در صورت زدودن چنین خرافات و تأکید بر رابطه عقل و دین و تفکر عقلانی در باب آموزه های دینی و همچنین تبلیغ درست شاید بتوان دین گریزی را در جوامع دینی به حداقل رسانید. این مقاله در نظر دارد نظریات و باورهای دین گریزانه را زیر ذره بین نقد معرفت شناسانه قرار دهد تا توجیهات و موجهات آن را بررسی کند. یقیناً در بطن توجیه و شواهد باورهای دین گریزانه جهل و فهم نادرست دین جا خوش کرده است.
۱۷۷۰.

چالش هایی پیش روی الهیات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات عملی انتظار بشر از دین سنت و تجدد روحانیت رسمی جهانی شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۳۲۷
الهیات عملی را می توان نوعی گسترش کاربردی و کارکردی آموزه های الهیاتی، یا برآمده از الهیات، در زندگی انسان دانست. نوشتار حاضر، با توجه به معنای عام الهیات، به برخی چالش های پیش روی الهیات عملی می پردازد. چالش اول انتظار بشر از دین است. با عنایت به انتظار گسترده از دین است که می توان پای الهیات را به قلمرو اجتماع و نهادهای اجتماعی کشاند. اگر انتظار حداقلی از دین داشته باشیم، نقش الهیات چندان برجسته نخواهد بود. چالش دوم رابطه سنت و تجدد است. در دوران سنت و با نگرش سنتی برخی نهادهای اجتماعی پیوند وثیقی با دین و الهیات داشتند، اما در نگرش و دوران متجدد نقش اجتماعی یا سازمانی الهیات غالباً بر عهده نهادهای جدید برآمده از علوم جدید و دنیای متجدد است. از این رو، در دوران متجدد و با نگرش تجددگرایانه، الهیات عملی متهم به نوستالژی و موضع انفعالی می شود. چالش سوم مصادره الهیات عملی توسط روحانیت رسمی است. تاریخ دین و الهیات حکایت از این دارد که روحانیت رسمی و حکومتی با رویکردی انحصارطلبانه و تمامیت خواهانه توانسته است دین و الهیات را به نفع خود و در راستای افزایش قدرت و ثروت و نفوذ اجتماعی خود مصادره کند. هرچند این مصادره گهگاه به مصلحت عمومی و اجتماعی منجر شده است، اما به نظر می رسد مفسده این مصادره بیش از مصلحت آن باشد. چالش چهارم جهانی شدن است. با توجه به فرایند جهانی شدن، اهمیت و ضرورت الهیات جهانی افزایش یافته است. از این رو، الهیات عملی بدون غلبه بر بنیادگرایی و انحصارگرایی دینی نمی تواند به حل و فصل مسائل و معضلات جهانی کمک کند. توفیق و گسترش الهیات عملی در گرو پاسخ نظری و عملی به چالش های پیش گفته است، چالش هایی که نه تنها الهیات بلکه خود دین و دین ورزی را نیز به مخاطره انداخته است.
۱۷۷۱.

بررسی استدلالی نقش عناصر اربعه به عنوان «علت مادی» در زیست شناسی گیاهی دوره اسلامی و اثبات نقش آن ها در احوال و اختلاف نباتات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عناصر اربعه کیفیت های چهارگانه زیست شناسی گیاهی قوای نباتی علت مادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۳۱
توجه به مبانی در علوم مختلف از آن جهت مهم و قابل توجه است که این مبانی حکم مبادی تصدیقی و اصول موضوعه را در علوم دارند. هدف از مقاله ی حاضر، بررسی نقش عناصر اربعه در زیست شناسی گیاهی دوره اسلامی است. فرضیه ی این پژوهش بر اصلِ علت مادی بودن عناصر اربعه تاکید دارد که برای نخستین بار بدان پرداخته و استنباط شده است. روش استفاده شده در این مقاله از نوع مطالعات تاریخی با رویکرد تحلیلی است که در نوع خود بی نظیر است. یافته های بدست آمده از بررسی منابع اصیل تاریخی نشان می دهد که عناصر اربعه در دو عرصه نبات شناسی اعم از زیست شناسی نبات و احوال نباتات وجود دارد. از آنجا که چهار عنصر در یک نبات حضور دارند و هر یک از وظیفه ی خاصی برخوردار هستند، بررسی چگونگی تحلیل قوای نبات به چهار عنصر آّب، خاک، هوا و آتش که دارای کیفیت چهارگانه ی تری، خشکی، گرمی و سردی هستند، امری ضروری است. همچنین علت تفاوت ها و اختلافات در نباتات نیز به تفاوت ترکیب عناصر اربعه در آنها بازمی گردد و احوال و اجزای نباتات نیز بر مبنای نظام چهار عنصری تبیین می شوند.
۱۷۷۲.

«کنش پژوهی اخلاقی» به مثابه فصل مشترک «تربیت پژوهی» با «طراحی پژوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنش پژوهی اخلاقی تربیت پژوهی طراحی پژوهی حکمت عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۴۱
هدف: پیوند حکمت های «تربیت» و «طراحی» درگرو مترتب شدن هنجارهای اجتماعی بر آن ها و وجود ارتباط ذاتی میان عناصر «حقیقت جویی» و «کنش محوری» و همچنین وجود مضمون مشترکِ «پویایی در جهت تغییر مطلوب» به شرط حصول نتیجه است؛ بر همین مبنا پژوهش حاضر هدف واکاوی در فصل مشترک زیرگونه هایی از «تربیت پژوهی» و «طراحی پژوهی» را با عنوان «کنش پژوهی اخلاقی» در دستور کار خود قرار داده است که پژوهش در آن ها به مثابه کنش در عرصه های یادشده است. روش پژوهش: پژوهشِ مفهومیِ حاضر، از نوع بنیادی-نظری است و در آن با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی حوزه های «کنش پژوهی اخلاقی»، «تربیت پژوهی» و «طراحی پژوهی»، به تحلیل، تفسیر و ترکیب یافته ها و نتایج پرداخته شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که تولید دانش در زیرگونه های پژوهشی یادشده در قالب «کنش پژوهی اخلاقی» در وادی های علم، فلسفه و تکنولوژی انجام می پذیرد و برای پرداختن به زمینه های مسئله، ارزیابی و راه حل، از «عقل نظری»، «عمل مولد»  و «عمل ابزاری» بهره گرفته می شود؛ همچنین استدلال های استقرائی، قیاسی و ربایشی،ر راهبردهای منطقی غالب برای تحقق غایی کنش یادشده هستند. نتیجه گیری: «کنش پژوهی اخلاقی»، فصل مشترک گونه های پژوهشی «کنش پژوهی تربیتی» و«پژوهش از طریق طراحی» است و پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده، مطالعه تعامل و هم افزایی آن ها، با توجه به فصل مشترکشان در دستور کار قرار گیرد.
۱۷۷۳.

تحلیلی بر موانع تربیت عقلانی از دیدگاه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل موانع عقلی تربیت عقلانی آگاهی ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۲۵۴
هدف اصلی این پژوهش تحلیل موانع تربیت عقلی از دیدگاه هگل است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی و روش تحقیق به کاررفته، روش تحلیل محتوای کیفی است. نتایج این پژوهش نشان داد که موانع فردی تربیت عقلانی از دیدگاه هگل عبارتند از: خودمحوری، ترس، تجریدگرایی، شکاکیت سلبی، ریاضت کشی و موانع اجتماعی تربیت عقلانی عبارتند از: فایده باوری، جماعت باوری، تظاهر و ریاکاری و ترس از قضاوت منفی. از نگاه هگل موانع تربیت عقلی زمانی آغاز می گردد که فرد به دلیل عدم وجود استقلال شخصی، نبود آزادی اراده و عدم وجود جایگاه متقابل و برابر نسبت به دیگری، نتواند خود را به عنوان موجود مستقل عقلانی فعلیت بخشد و یا زمانی که فعلیت یابد به عنوان موجود مستقل عقلانی فعلیت نیابد؛ بلکه به عنوان ابژه ای در خدمت منافع و مقاصد افراد دیگر قرار گیرد. بااین حال هگل موانع تربیت عقلانی را همچون سایر مراحل ارتقای آگاهی گامی در جهت رشد و ارتقاء شخصیت فرد به حساب می آورد چرا که آگاهی با روبرو شدن با این محدودیت ها و موانع عقلی و رنجی که در این میان متحمل می گردد، می تواند به نابسندگی های خود وقوف یافته که این امر منجر به این می گردد که خود را به مثابه ابژه در مقابل خود نهد و با کندوکاو در خود، خود را به سنجش مجدد فهمش از خود، شناخت چیستی خود و غلبه بر یک جانبه نگری های خود وادارد.
۱۷۷۴.

مبانی آموزه تربیت سقراطی- افلاطونی در محاوره پروتاگوراس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سقراط پروتاگوراس افلاطون تربیت یا پایدیا فضیلت معرفت یا حکمت و نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۲۶۲
در این نوشته می  کوشیم مبانی آموزه تربیتِ سقراطی-افلاطونی را در محاوره پروتاگوراس بررسی کنیم. این محاوره، سقراط و پروتاگوراس را در آتن قرن پنجم پ. م. در حال بررسی و نقد آراء تربیتی رایج، به تصویر می  کشد. چالش فکری آن دو با پی بردن به وجود نوعی تعارض میان آراء خویش، به نوعی بازنگری فکری و همگرائی فکری نسبی نیز روی می نهد. این همگرائی، درواقع موضعی است که افلاطون به عنوان نویسنده محاوره در برهه  ای از دوره اولیه تفکر خویش به آن دست می  یابد. نشانه همگرائی نسبی در پایان محاوره، عبارت است از این جمع  بندیِ سقراط که اگر فضیلت معرفت باشد، آنگاه آموختنی است ؛ افلاطون همین ادّعا را بعداً با اندکی توضیح و به صورت مشروط در محاوره منون نیز می  آورد. گفتنی است که در بررسی مباحث محاوره پروتاگوراس ، از چشم  اندازی بهره می  بریم که از پرسش آغازین و آموزه یادآوری در محاوره منون برگرفته شده است. اگر آموزه یادآوری را بر موضوعِ تربیت اطلاق کنیم؛ خواهد دید که به طور کلّی، امکانِ تربیت بر وجود استعداد طبیعی و تمرین، وابسته است. توجه به فضیلت نیز، محتوای ارزشی تربیت را مشخص می  سازد. مرور مبانی معرفت شناختی و وجودشناختی در گفت وگوی سقراط و پروتاگوراس، کمک می کند تا تأثیر این دو نفر در شکل گیری تدریجی تربیتِ سقراطی-افلاطونی را نیز بهتر بفهمیم. پس از بیان مسأله و چشم انداز، بیشتر می کوشیم به بررسی و تحلیل مبانی زیر بپردازیم: جدائی معرفت و جهل؛ جدا نبودن مقام نظر از عمل؛ فضیلت به عنوان ویژگی واقعی و مؤثر در بروز رفتارها؛ وحدت فضیلت و معرفت همراه با انکار ضعفِ اراده؛ اجزاء فضیلت؛ امکان آموختن به معنی یادآوری؛ آموختنی بودن فضیلت به شرط معرفت بودن؛ مباحث منطقی مانند تناقض، تضاد، نسبت تساوی؛ توجه اجمالی به نفس و سعادت آن؛ فروکاستن خیر و شرّ به لذت و درد؛ لزوم استعدادهای متفاوت و تمرین برای تربیت.
۱۷۷۵.

ارزشیابی بدون تخلف، در آموزش های آنلاین: با استناد به دو نظریه سطوح شناختی بنجامین بلوم و هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی تحصیلی تخلف آنلاین بلوم گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۳۱۸
هدف این پژوهش طراحی الگویی برای ارزشیابی تحصیلی بدون تخلف و درعین حال رشد دهنده، با استناد به اندیشه هانس گئورگ گادامر و بنجامین بلوم است. این پژوهش که تحلیلی استنتاجی و از نوع پژوهش های کیفی است، قصد دارد، با استناد به سطوح یادگیری بلوم و رخداد فهم در اندیشه گادامر، روشی ارائه دهد که هم رسالت آموزش را برآورد سازد و هم در ایامی که آموزش به صورت آنلاین است، احتمال تخلف را کم نماید. ارزشیابی تحصیلی یکی از مراحل مهم فرآیند تدریس و آموزش هست که در سطوح یادگیری مدنظر بلوم بیشترین تأمل را می طلبد. در اندیشه گادامر نیز فهم یک رخداد، صرفاً به بازآفرینی محدود نشده و در اتفاقی بدیع در اثر تأملات تأملی فرد با غیر رخ می دهد. محقق با استناد به این دو نظریه و ترکیب سازوار این دو نوعی از ارزشیابی را تعریف می کند که بالاترین حد تفکر و تأمل و آفرینش رخ می دهد که هدف اصلی ارزشیابی است. در این نگاه هدف ارزشیابی صرفاً جواز پاس نیست، بلکه ابزار و تکنیکی برای رشد می باشد. الگو بدین صورت است که طراحی و پاسخ به سؤالات توسط خود فراگیر رخ می دهد و بخشی از امتیاز به طراحی سؤال اختصاص می یابد و به هر میزان سطح بالا و تأملی باشد امتیاز بالاتر از این بخش دریافت می نماید. طرح سؤال سطح بالاتر نیاز به تسلط طراح به محتوا و پیام متن دارد. با این اوصاف فراگیر ناگزیر از طرح این گونه سؤالات است و درنهایت یافتن پاسخ بدان هاست. به نظر در این حالت تخلف به حداقل رسیده و بازآفرینی جای خود را به تأمل، آفرینش و مطالعه عمیق می دهد که هدف نهایی تربیت است.
۱۷۷۶.

تأثیر و تأثر دیالکتیکی تعریف و برهان(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برهان و تعریف تعریف خداوند برهان وجود خدا موجود برترین حقیقت وجود واجب الوجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۳۹
تأثیر و تأثر متقابل و دیالکتیکی، از آثار و خواص «تعریف شیء» و «برهان بر وجود آن» است؛ یعنی با تعریف درست یک شیء ما می توانیم به حد وسطی دست یافته و بر اساس آن، برهانی را بر وجود آن شیء اقامه کنیم؛ و به عکس با بدست آوردن برهانی بر وجود آن شیء، می توان به استناد آن، به مصادیق وجود آن شیء احاطه یافته و با آن احاطه علمی، تعریف جدیدی برای حقیقت آن شیء استخراج کنیم؛ این تأثیر و تأثر متقابل و دیالکتیکی، ممکن است چندین مرتبه همچنان ادامه یابد و هر یک از تعریف و برهان به استناد دیگری به لحاظ دقت به رتبه بالاتری ارتقاء یابد؛ در مقاله حاضر ما این تأثیر و تأثر متقابل را در مورد تعریف خداوند و برهان بر وجود او نشان می دهیم
۱۷۷۷.

بررسی انتقادی متافیزیک طبیعی شده معتدل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک طبیعی گرایی وجهیت متافیزیکی علوم تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۲۱۰
مورگانتی و تاهکو از نوعی متافیزیک با عنوان «متافیزیک طبیعی شده معتدل» دفاع می کنند. این طبیعی گرایی معتدل درباره متافیزیک از یک سو، دربرابر طرح متافیزیک طبیعی شده رادیکال فیلسوفانی چون لیدی من و راس و، از سوی دیگر، طرح هایی در دفاع از استقلال متافیزیک، همچون طرح لری پاول و جاناتان لو، قرار دارد. در تلقی آنها، متافیزیک از حیث موضوع با علم همپوشانی و از حیث روش از آن استقلال دارد. در این مقاله می کوشیم ابتدا تصویری بسنده از این طرح طبیعی گرایانه، در تقابل با دیگر طرح های مربوط به متا متافیزیک، ترسیم کنیم و سپس به بررسی و نقد آن بپردازیم. استدلال می شود که پروژه آنها از دو جنبه با چالش مواجه است. اولاً نمی تواند دفاع درخوری از همپوشانی موضوعیِ متافیزیک و علم داشته باشد؛ و ثانیاً نمی تواند معیار درخوری برای تحدید فعالیت متافیزیکی بر اساس طبیعی گرایی ارائه کند.
۱۷۷۸.

واکاوی نظریه فیض و تبیین نسبت آن با مسئله خلقت در نگرش ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلقت صدور ابن سینا عنایت فیض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۳۰۰
ابن سینا در آموزه خلقت با اینکه تحت تاثیر ارسطو و نظریه نوافلاطونی فیض است، از سویی متاثر از متکلمان مسلمان و منابع و متون دینی است، و همین موجب تمایز اندیشه او از متفکران سلف خود شده است. او در عین اینکه از فاعل به عنوان مفیض و عَلت وجودی یاد می کند، رابطه موجودات با فاعل را بر رابطه وجودی استوار می سازد، نظریه علم عنائی او در صدور موجودات با اصلاحات اندکی می تواند در منشأ صدور موجودات، نظریه ای قابل اعتنا باشد. او در علم خداوند به ذات خود از علم حضوری و اتحاد عالم و معلوم سخن رانده است، لذا با توجه به برداشت وی از علم حضوری، می توان با اتکا به همین نظریه او، علم خداوند به مخلوقات اعم از مبدعات و مخترعات و مکونات را توجیه و تبیین کرد، خصوصاً اینکه ابن سینا علم خداوند به مخلوقات را از طریق علم به ذات تبیین و تفسیر می کند. نظریه فیض در اندیشه فیلسوفان بعدی هیچ گاه مورد غفلت نبوده و به عنوان یکی از معقول ترین تفسیرها از خلقت جهان و خالقیت و فاعلیت خداوند عنوان می شود. در این مقاله با اتکا به روش تحلیلی، بر اساس نظریه فیض ابن سینا، سعی در تبیین و پر کردن فاصله پراهمیت خالق و مخلوق داریم، چنان که نظریه  فیض توام با علم الهی پایه و اساس خلقت ابداعی عالم قلمداد گردد.
۱۷۷۹.

تحلیل دیدگاه ابن سینا درباره صفات خدا: بررسی مسئله منطقی شر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم مطلق خدا قدرت مطلق خدا اراده خدا ابتهاج خدا جود و خیرخواهی خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۲۴۳
شرور در طول تاریخ تفکر دینی و فلسفی چالش برانگیز بوده اند. در گذشته، اندیشمندان با تکیه بر شرور در قدرت، حکمت و عدالت خدا خدشه می کردند، در حالی که امروزه -به گفته هانس کونگ- شر پناهگاه الحاد شده است. مسئله شر دو گونه است: مسئله منطقی شر و شر به منزله قرینه ای علیه خداباوری. در مسئله منطقی شر ادعا این است که وجود شرور با وجود خدایی که دارای علم، قدرت و خیرخواهی مطلق است سازگار نیست؛ در حالی که در مسئله دوم، شرور دلیلی در ردّ خداباوری انگاشته می شوند. این مقاله، در پی بررسی مسئله نخست از دیدگاه ابن سینا است. از آنجا که این مسئله در فرهنگ اسلامی قدمت چندانی ندارد، ابن سینا آن را صریحاً بررسی نکرده است، اما چه بسا بتوان از مضمون آرای او درباره صفات خدا، نظرش را در این مسئله دریافت. در فلسفه ابن سینا، خدا فعلیت محض است که با جهان آفرینش رابطه ضروری علّی-معلولی دارد و از ویژگی های جسم و انسان منزه است. از همین رو، تصور او از صفات الهی با فهم عرفی فاصله بسیار دارد. از دیدگاه ابن سینا، قدرت و اراده خدا نه فقط مصداقاً، بلکه مفهوماً، عین علم خدا و محدود به جهان کنونی آفرینش است. بنابراین علم مطلق و قدرت مطلق خدا تنها موجودات این جهان را فرامی گیرد، نه جهان های ممکن بسیاری را که می توانیم فرض کنیم. همچنین خیرخواهی محض، هرچند زیبنده خداست، به اقتضای ماهیت جود که باید بدون هر گونه چشم داشتی باشد، افعال او را فراتر از قضاوت های اخلاقی قرار می دهد. بر این اساس اصولاً جایی برای طرح مسئله منطقی شر در نظام اندیشه ای ابن سینا باقی نمی ماند و این مسئله منحل می گردد. روش تحقیق در این مقاله، به تناسب مسئله آن، روش تحلیلی است.
۱۷۸۰.

ماهیت شناسی صراط سلوک در آموزه های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صراط سلوک معرفت نفس سبیل صیرورت ماهیت وحدت و کثرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۸۲
اهمیت معرفت به صراط سلوک که کارکردهای انکارناپذیری در عرفان عملی خواهد داشت، امری است که سالک آگاه در صیرورت به سوی خدا، محتاج شناخت ماهیت آن می باشد؛ زیرا در سلوک عناصری مثل سالک، مسلک، مسلوک الیه و سلوک از یک سو و آغاز و انجام سلوک تا شهود از دیگرسو مطرح است؛ بنابراین یکی از پرسش های زیرساختی سلوک عرفانی این است که اولاً صراط سلوک چیست؟ ثانیاً مصداق آن کدام است؟ در نوشتار حاضر با روش ترکیبی (نقلی و عقلی) پاسخ پرسش یادشده داده شد و برونداد و یافته آن عبارت است از اینکه براساس معارف وحیانی و معالم حکمی- عرفانی صراط سلوک، نفس سالک مؤمن است و معرفت نفس در حدوث و بقای سیر و سلوک نقش اصلی دارد و ماهیت آن فطری، فقری، وحدانی و وجودی خواهد بود. ساختار مقاله نیز در قالب مقدمه ای درباره ظرفیت و ساختار وجودی انسان با هدف نیل به کمال حداکثری و فعلیت غیر قابل توقف در قوس صعود شکل یافته و آن گاه اهمیت، ضرورت و نقش کلیدی معرفت نفس و وحدت صراط و کثرت سبل تبیین شده است تا صیرورت و تصعید وجودی سالک در صراط سلوک تعلیل و تحلیل شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان