مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساختارگرایی


۲۲۱.

خوانشی نو از ماهیت نقش مایه شبه انسان شاخدار بر روی برخی آثار مفرغی لرستان با دیدگاه ساختار گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفرغ های شاخص لرستان نقش مایه شبه انسان شاخدار ساختارگرایی خدای جهان زیرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
آثار مفرغی لرستان برای اولین بار از سال 1928 میلادی در بازارهای عتیقه به علاقه مندان و پژوهشگران معرفی گردید که از غرب ایران بدست آمده بودند. تاریخ گذاری های مختلفی در ارتباط با این اشیاء صورت گرفته؛ اما در مجموع محققان این اشیاء را به اواخر هزاره دوم تا اوائل هزاره اول قبل از میلاد نسبت داد ه اند. این اشیاء به دلیل شمایل نگاری های منحصربه فرد زینت بخش بسیاری از موزه های دنیا هستند. یکی از جالب ترین نقش مایه های اجرا شده بر روی این آثار نقش مایه «شبه انسان شاخدار» است. گروهی از پژوهشگران این نقش مایه را مربوط به خدای «سروش» دانسته و برخی دیگر از این موجود به عنوان «گیلگمش» یاد کرده اند و برخی نیز بر این باوراند که این نقش مایه روایت گر «ارباب حیوانات» است. تمامی این نظریات مبتنی بر تک یافته هایی، بدون ارتباط جامع با تمامی مفرغ هایی هستند که این نقش مایه بر روی آن ها اجرا شده است. لذا به منظور دست یابی به یک تعریف جامع از نقش مایه «شبه انسان شاخدار» یک مجموعه 21 عددی از مفرغ های لرستان انتخاب و با بهره گیری از رویکرد ساختارگرایانه توصیف و منجر به شناسایی یک شخصیت ماورائی با جنسیتی نامشخص گردید. به منظور خوانش ماهیت این نقش مایه نیز با استفاده از نگاه ساختاری به موقعیت و ترکیب این نقش با نقوش پیرامونی و بهره گیری از تحلیل این ترکیب در گروه خاصی از سنجاق ها به روش ساختارگرایی سوسور شواهدی را ارائه کرده ایم که این شخصیت را می توان به عنوان خدای مردگان معرفی کرد که نشانه هایی از ارواح انسان های مرده-با جنسیت های زنانه و مردانه- را در اختیار گرفته است.و در هیبت این نقش مایه تجلی پیدا کرده است.
۲۲۲.

تبیین الگوهای کنشی سیر و سلوک زائراثر جان بانیان بر اساس نظریه گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان ساختارگرایی روایت شناسی الگوی کنشی گریماس جان بانیان سیر و سلوک زائر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۰
این مطالعه به تجزیه و تحلیل جامع شاهکار جان بانین، سیر و سلوک زائر، با استفاده از چارچوب مفهومی ارائه شده توسط مدل کنشی گریماس می پردازد. هدف این پژوهش نگریستن از طریق دریچه های تقابل های دوگانه و عناصر بنیادی ساختار زنجیره ای- نحوی به اثر مورد بحث است. با کالبد شکافی دقیق این زنجیره ها و روشن کردن مفاهیم پیچیده میثاق، آزمون و قضاوت نهفته در روایت، درک ظریف و عمیقی از پویایی ساختاری متن پدیدار می شود. این تحقیق سپس کاربرد گسترده تر نظریه کنشی گریماس در این اثر ادبی خاص را مورد بررسی قرار می دهد. این مقاله از طریق تعمیم نتایج، به درک جامع تری از پیچیدگی های ساختاری ذاتی موجود در آثار ادبی مشابه کمک می کند. این مطالعه که در قلمرو تحقیقات کاربردی قرار دارد، از یک روش پیاده سازی توصیفی-تحلیلی برای بازگشایی لایه های معنا در سیر و سلوک زائر استفاده می کند. تکنیک تحلیل محتوای انتخاب شده، که بر اساس الگوی کنشی گریماس است، به عنوان ابزاری قوی برای تشریح و تفسیر نتایج عمل می کند. در پرداختن به سؤالات تحقیق، هدف اولیه، تبیین الگوهای کنشی مسیحی (نام شخصیت اصلی داستان) است. این تحقیق پیش بینی می کند که شناسایی، توضیح و تحلیل این الگوها نه تنها بینشی عمیق تر از افکار عمیق جان بانیان به دست می دهد، بلکه درک غنی تری از مهارت هنری او را تقویت می کند. در نهایت، این مطالعه مدلی را ارائه می کند که از کاربرد آن برای سیر و سلوک زائر فراتر رود و بتوان آن را به متون دیگری که ویژگی های مشابهی دارند تعمیم داد.
۲۲۳.

از ذهن تا زبان: تبارشناسی نظریه زبانی جان لاک و چالش های تفسیر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لاک زبان ذهن عمل گرایی ساختارگرایی فمینیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۶۸
چنانکه می دانیم، مباحث مربوط به زبان و ارتباط آن با عالم واقع؛ نقش زبان در تفکر (رابطه ذهن و زبان)، و نیز ساختار زبان و نحوه عملکرد آن از گذشته های دور در ساحت فلسفه، و بعدها در روان شناسی و زبان شناسی مورد توجه قرار گرفته و همواره سیر جدالی و تکاملی داشته است. در مقاله حاضر موضوع دیالکتیک زبان و ذهن در اندیشه لاک با تمرکز بر تفسیرهای سنتی و نوین از آن در کانون توجه قرار گرفته است. با بررسی آراء معرفت شناسانه و زبان شناسانه لاک بویژه در کتاب های «جستار در باب فاهمه بشری» و نیز «برخی ملاحظات در باب آموزش» به این نتیجه می رسیم که او با طرح نظریه رمزگشایی زبانی، کلمات را نماد مفاهیم ذهنی و زبان را آئینه فرهنگ و واقعیت می داند. این دیدگاه به دلیل پیچیدگی و ظرافت؛ تنوع پیش فرض های فلسفی و ایدئولوژیکی؛ تحولات تاریخی در فلسفه و زبان شناسی؛ و نهایتاً ابهام در نوشتار لاک با خوانش های چهارگانه سنتی، ساختارگرا، عمل گرا و فمینیستی همراه بوده است. در نوشتار حاضر ضمن تبیین و نقد و بررسی این رویکردهای چهارگانه و بیان نقاط قوت و ضعف هر یک، تلاش شده است به دور از جنجال های سیاسی- اجتماعی، ایدئولوژیکی و فمینیستی، با یک نگاه صرفا فلسفی به آراء و اندیشه این فیلسوف راه یافته و تبیین جدیدی از نظریه زبانی وی ارائه گردد.
۲۲۴.

ساختار تقابل های نمادین در دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنایی تقابل نماد ساختارگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۷۳
دیوان سنایی سرشار از انواع تقابل هایی است که حاصل بیان مفاهیم عرفانی متضادی چون عقل و نفس، جان و تن، ملک و ملکوت و ... است. آنچه به سنایی در نمایش این تقابل ها و به ویژه نیمه روحانی شان یاری می رساند، نماد است. سنایی با ترکیب تقابل و نماد، ساختارهایی از تقابل های نمادین می آفریند و از آن ها در جهت بیان آن دسته از تقابل های عرفانی استفاده می کند که در نظر او برجسته تر هستند. این مقاله در پی تبیین رابطه نماد با تقابل های اصلی و ساختاری در دیوان سنایی است. در این جستار تلاش می شود انواع تقابل های عمده و محوری در دیوان سنایی روشن شود؛ تقابل هایی که می توان آن ها را کلان تقابل نامید و سایر تقابل ها به گونه ای با این تقابل های مرکزی مرتبط می شوند. افزون بر این در مقاله حاضر نقش نماد در بیان این تقابل ها و سازکار تبیین و تفسیر نظام های تقابلی توسط نماد در دیوان سنایی روشن می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد نمادها در دیوان سنایی ساختاری منسجم و منظم دارند و غالباً بر محور یک تقابل اصلی شکل می گیرند و بنیادی ترین تقابل ها در ذهن سنایی تقابل اصل و فرع و گفتمان زهد و رندی است که هرکدام زیرمجموعه هایی دارند و به شکلی ساختارمند به یکدیگر پیوندخورده اند و درهم تنیده اند.
۲۲۵.

کاربرد زیبایی شناسانه دو صفت «احد» و «صمد» در قرآن طبق ساختارگرایی و سبک شناسی آماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی ساختارگرایی سبک شناسی آماری قرآن کریم «أحد» و «الصمد»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۹
«احد» و «صمد» دو صفت الله، در قرآن دارای سبک و ساختاری زیبایی شناسانه در دو محور جانشینی وهم نشینی است و اشاره به یگانگی و بی نیازی الله در عین نیازمندی بقیه به او دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، سبک شناسی آماری و رویکرد ساختارگرایی، طبق نظریه دوسوسور و در دو محور جانشینی وهم نشینی، درصدد بررسی کاربرد زیبایی شناسانه دو صفت «احد» و «صمد» در قرآن است. صفت «احد» 73 بار در قرآن تکرار شده که فقط یک بار به عنوان صفت الله در آیه اول سوره توحید در ساختار جمله اسمیه و مثبت و در جایگاه فصل بلاغی به صورت نکره برای بزرگداشت الله و ناشناخته ماندن او و نشان دادن جدایی او از تمام موجودات در یگانگی و اثبات یگانگی همیشگی او ذکر شده است. صفت «صمد» نیز فقط یک بار در قرآن آمده است. در آیه دوم سوره توحید، این کلمه صفت الله است و در ساختار جمله اسمیه و مثبت و در جایگاه فصل بلاغی همراه با الف ولامِ حصر قرار گرفته است تا وجود فقط یک بی نیاز همیشگی یعنی الله را ثابت کند. کیفیت به تصویر کشیدن این مفاهیم حاصل از صفت «احد» و «صمد» از خلال تناسب آن دو با معانی شان و ساختار جملات، طبق ساختارگرایی، در دو محور جانشینی و همنشینی سوسور به جای دو صفت «واحد» و «غنیّ» یا «قویّ» یا مترادف های دیگر حاصل می گردد. این مفاهیم با قرار گرفتن در همنشینی واژگان متناسبِ «هو» و «الله» و تکرار «الله» دال بر وابستگی دو صفت به هم و تأییدکننده یکدیگر برای اثبات یگانگی الله از خلال بی نیازی او، به زیبایی به تصویر کشیده شده است؛ به گونه ای که صفت «صمد»، علاوه بر بی نیازی همیشگی الله، یگانگی همیشگی اش را هم ثابت می کند.
۲۲۶.

روش در نقد فیلم براساس مبانی دینی

کلیدواژه‌ها: نقد فیلم نئوفرمالیسم ساختارگرایی نشانه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۷۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی روش در نقد فیلم براساس مبانی دینی است. این پژوهش با در نظر داشتن مبانی فلسفه دینی (فلسفه محض و فلسفه هنر) به دنبال پاسخ به این پرسش است که روش های انتقادی در فیلم چه امکاناتی در اختیار افراد قرار می دهند و احیانا چه محدودیت هایی دارند؟ روش : پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در این پژوهش مطالعه بر روی متون مکتوب و فیلم (به مثابه متن تصویری) صورت می گیرد که از زمره پژوهش اسنادی است. یافته ها: بررسی توصیفی تحلیلی در این باره نشان می دهد که تلفیق دو روش نئوفرمالیسم و ساختارگرایی، با ملحوظ داشتن مبانی اسلامی امکانات مناسبی را در سه حوزه تحلیل، تفسیر و ارزش گذاری فیلم فراهم می کند. اشکال ها و کاستی های نشانه شناسیِ ساختارگرا در تحلیل متن یک فیلم را می توان با امکانی که نئوفرمالیسم در تحلیل تفصیلی و دقیق زیبایی شناسانه در اختیار می گذارد برطرف کرد و محدودیت های نئوفرمالیسم در ساحت معنایی فیلم را با امکانی که ساختارگرایی از طریق مفاهیم دلالت تصریحی و ضمنی و محور همنشینی و جانشینی فراهم می کند، جبران کرد. نتیجه گیری: به نظر می رسد برای استفاده از امکاناتِ هر دو روش نئوفرمالیسم و ساختارگرایی بهتر است به تکمیل و اصلاحاتی در مباحثی چون کوچک ترین واحد ساختاری فیلم، معنای ضمنی نشانه ها، عناصر فرامتنی ازجمله نیت مؤلف در کشف معنا و نیز معیارهای ارزیابی فیلم پرداخت.
۲۲۷.

تأثیر رویکرد ساختارگرایی بر تاریخ نگاری انجمن تاریخ افغانستان (1321 -1357)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ نگاری مدرن ساختارگرایی انجمن تاریخ کابل تاریخ نگاری افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۲
رویکرد ساختارگرایی به عنوان یک روش فکری-فلسفی بعد از جنگ جهانی دوم، مقبولیت یافت و بر بسیاری از حوزه های علمی تأثیر گذاشت. این اندیشه توسط مورخان مکتب آنال وارد قلمرو علم تاریخ شد و در نسل دوم آنال، تاریخ نگاری ساختارگرا به اوج رسید. عصر طلایی ساختارگرایی دهه های شصت و هفتاد قرن بیستم میلادی به حساب می آید و از نمونه های آن می توان به آثار فرناندو برودل اشاره کرد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر داده های مستخرج از مجله آریانا(مهم ترین نشریه انجمن تاریخ کابل) و مهم ترین آثار تاریخی چهره های شاخص این انجمن، درصدد تبیین تأثیر اندیشه ساختارگرایی در تاریخ نگاری انجمن مذکور است که بین سال های 1321- 1357 ش. فعالیت داشت و میراث گسترده ای با همین رویکرد، برجای گذاشت. یافته های پژوهش نشان میدهد ساختارهای ناسیونالیسم با مؤلفه های باستان گرایی، تبار گرایی، زبانی و جغرافیایی در تاریخ نگاری آنان تأثیر داشته است. این تأثیرگذاری، در کنار خلق فرصت هایی چون تاریخ تحلیلی، توجه به جغرافیای تاریخی، اهمیت دادن به عناصر فرهنگی مثل زبان شناسی، آثار باستانی، آداب و رسوم، افسانه ها و قصه ها؛ چالش های گسترده ای نیز در سنت تاریخ نویسی افغانستان به وجود آورد. پیش فرض های متنوع و متناقض انجمن مذکور در تاریخ نگاری افغانستان، دگرگونی عمیقی را در سنت تاریخ نگاری این کشور بوجود آورد. انجمن مذکور تلاش کرد با پیش فرض های حاکم بر افغانستان معاصر به عنوان واحد سیاسی مستقل با مرزهای کنونی آن، گذشته تاریخی این کشور را تبیین کند؛ ازاین رو پیش فرض های ذهنی مورخان انجمن تاریخ، خود را بر واقعیت های تاریخی گذشته تحمیل کرده است.
۲۲۸.

فلسفه تحلیلی و نسبت آن با نظریه های ادبی فرمالیسم و ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه تحلیلی پارادایم میان رشته ای نظریه ادبی فرمالیسم ساختارگرایی عنصر غالب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۲
در پژوهش های میان رشته ایِ دهه های اخیر، به نسبت میان فلسفه و نظریه های ادبی توجه فراونی شده است؛ با این حال، ویژگی قاطبه این دست از پژوهش ها، مواجهه ی «کلی» و «نادقیق» با «فلسفه» و «نظریه ادبی» بوده است. در پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی میان رشته ای، نشان داده می شود که می توان «نظریه های ادبی» را به دو قسم از نظریه هایی که در تعامل و دیالکتیک با فلسفه «تحلیلی» و «قاره ای» (اروپایی) هستند، تقسیم کرد. نظریه هایی چون واکنش خواننده، پدیدارشناسی، روان کاوی و...، به واسطه رویکرد تفسیری و ذهنی، گرایش به «فلسفه قاره ای» (اروپایی)  دارند؛ حال آنکه نظریه هایی چون فرمالیسم، ساختارگرایی و زیرمجموعه های آن، نظیر روایت شناسی و مردم شناسی ساختارگرا، با فلسفه تحلیلی، قرابت و هم پوشانی دارند. مقاله حاضر نشان خواهد داد که فلسفه تحلیلی، به واسطه عناصری چون انضمامیت، عینی گرایی، آزمایش محوری، تدقیق، تکرارپذیری و نتایج ثابت و فاصله گیری از ذهنیت گرایی و نسبی گرایی، با «فرمالیسم روس» و «ساختارگرایی» هم پوشانی دارد و اصطلاحات کلیدیِ نظریه های فرمالیسم (عنصر غالب) و ساختارگرایی (الگوهای مشترک) با نگرش علمی تحلیلی توماس کوهن و اصطلاحات کلیدی او، پارادایم و علم هنجارین، در قرابت بنیادین است.
۲۲۹.

حکمت متعالیه از ساختارگرایی تا پساساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا تجارب عرفانی پرینالیزم ساختارگرایی ذات گرایی زمینه زدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۶
یکی از مسائل مهم در فلسفه عرفان، نقش ساختارهای تجربه گر در محتوای تجارب عرفانی و نسبت این تجارب با یکدیگر است که باعث شکل گیری رویکردهای پرینالیزم، ذات گرایی، ساختارگرایی و زمینه زدایی شده است. در این تحقیقِ تحلیلی تطبیقی پس از معرفی اجمالی هر یک از این مواضع، به جست وجوی پاسخ ملاصدرا به این مسئله پرداخته شد. یافته ها: در رویکرد ملاصدرا، ساختارهای شخصی، نقش مهمی در تجارب عرفانی دارد؛ به طوری که عارف ازطریق انعکاس و تجربه آن در واقعیت درونی با حقایق متعالی ارتباط برقرار می کند و به همین جهت نقش استعداد، باورها، رفتارها، انتظارات، تمایلات و توجهات در این تجارب بارز است؛ در عین حال تجارب عرفانی موازی در سنت های متمایز حاکی از تأییداتی در راستای رویکرد پرینالیزم است. ملاصدرا برخی تجارب یا داده های عمودی را خیالی دانسته و موضع ساختارگرایی محض را برمی گزیند و در مرحله فنا، نیل به تجارب ناب و گذار از رویکرد ساختارگرایی به پرینالیزم را ترجیح می دهد. به عبارتی دیدگاه صدرالدین، رویکرد ساختارگراییِ تشکیکی است؛ یعنی هرچه تجربه گر به مراتب بالاتری از حقیقت سیر می کند و زهد و حریت در او بیشتر می شود، نقش ساختارهای فردی کم رنگ تر و واقع نمایی و همگرایی عرفا در تجارب موازی بیشتر می شود. در این موارد در تحلیل ادبیات عرفانی، تحلیل زمینه ای را برمی گزیند.
۲۳۰.

تقابل های دوگانه در شعرهای عفیف باختری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقابل های دوگانه ساختارگرایی شعر معاصر افغانستان عفیف باختری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۶۲
عفیف باختری، از شاعران شناخته شده معاصر افغانستان است که در سال 1341 خورشیدی، در شهر مزار شریفِ ولایت بلخ زاده شد و در سال 1396 خورشیدی، در همان شهر، چشم از جهان پوشید. از او حدود پنج مجموعه شعری به چاپ رسیده و بیشترین شعرهایش در قالب غزل سروده شده اند. باختری، از جمله شاعرانی است که مجموعه های شعری وی، خوانندگان زیادی را در میان جامعه دانشگاهی، به خود اختصاص داده است. هدف اساسی این پژوهش، بررسی چگونگی کاربرد تقابل های دوگانه در شعرهای این شاعر است. ساختارگرایان بر این باورند که بررسی تقابل های دوگانه در متون ادبی، می تواند ما را در فهم بهتر متن یاری رساند و لایه هایی از فکر و اندیشه خالق اثر را باز نماید. بر این اساس، مقاله حاضر با روش توصیفی_تحلیلی و رویکرد ساختارگرایانه، تقابل های دوگانه را در شعرهای عفیف باختری مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. تقابل های موجود در اشعار باختری، در سه سطح کلی واژگانی، ادبی و فکری طبقه بندی و بررسی گردیده اند. نتایج به دست آمده از پژوهش، نشان می دهد که تقابل های واژگانی ضمنی، بیشترین بسامد را در شعرهای باختری دارند و تقابل های دوگانه ادبی، از کمترین بسامد برخوردارند. همین سان، تقابل دوگانه فکریِ شاعر، بیشتر بر حول تقابل مرگ/ زندگی می چرخد و این باعث شده است تا تقابل هایی از نوع غم/ شادی، پاییز/ بهار و اسارت/ آزادی نیز در شعرهایش شکل بگیرند.
۲۳۱.

مطالعه تطبیقی الگوی روایت در نقاشی مکتب اصفهان و دوره پهلوی دوم

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی الگوی روایت روایت شناسی مکتب اصفهان دوره پهلوی دوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۶۲
هنر ایران در دوران پر فراز و نشیب خود، همواره تحت تأثیر دیگر جوامع بوده است؛ اما نکته مهم در جریان این تأثیر و تأثرات، حفظ همیشگی منش و ساختار(الگوی روایت) در هنر ایران است. درواقع، در طول تاریخ هنرمندان ایرانی از تجربیات ساختاری و تکنیکی و در کل، موضوعی و محتوایی دیگر فرهنگ ها متأثر شده اند، ولی شخصیت و منش ایرانی خود را حفظ کرده اند و این تأثیرات را در هنر خود مستحیل نموده و روایتی ایرانی ارائه کرده اند. هدف پژوهش پیشِ رو، مطالعه تطبیقی الگوی روایت که عنصری برگرفته از روایت شناسی ساختارگراست، در دو دوره و مقطع تاریخی مهم در هنر تصویری ایران است؛ دوره حکومت «شاه عباس اول» در اصفهان و دوره دوم حکومت پهلوی در ایران. اهمیت و ضرورت این پژوهش از آن روست، که هنر نقاشی ایران در این دو مقطع تاریخی، تأثیرات فراوانی را از هنر اروپا اخذ کرده و مکاتب هنری بعد از خود را تحت تأثیر قرار داده است؛ از این رو، کوشید می شود به این پرسش بنیادین پاسخ داده شود که، الگوی روایت در مکتب نقاشی اصفهان و دوره پهلوی دوم دارای چه تغییرات و تحولاتی شده است؟ به نظر می رسد، نوگرایی در نقاشی مکتب اصفهان سنخیت بیشتری با سنت های تصویری گذشته ایران داشته و نقاشی در دوره پهلوی دوم با سرگشتگی و پریشانی همراه بوده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای، درصدد ترسیم الگوی روایت برای دوره های موردنظر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، الگوی روایت در آثار نقاشان نوگرای مکتب اصفهان در مقایسه با الگوی روایت در آثار نقاشان نوگرای دوره پهلوی دوم، ازلحاظ سبک و ساختار تصویر، در عین نو بودن، در جهت استمرار سنت های تصویری گذشته ایرانی هماهنگی بیشتری را داشته است.
۲۳۲.

بررسی تقابل های دوگانه در دیوان موالی تونی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۹
موالی تونی شاعر خراسانی و شیعی عصر صفوی است که در دیوانش مفاهیم اندرزی، مذهبی، عارفانه و عاشقانه دیده می شود. برای شناخت یک شاعر و آشنایی با لایه های عمیق اندیشه های او روش های متفاوتی وجود دارد که یکی از آن ها، استفاده از نظریه های ادبی برای تحلیل متون نظم و نثر شاعران است. نظریه ی تقابل های دوگانه یکی از مهم ترین نظریاتی است که ساختارگرایان در بررسی متون به آن توجه نموده اند. این نظریه به این مهم اشاره می کند که در نظام های زبانی قطب های متقابلی وجود دارند که به نوعی مکمل یکدیگر محسوب می شوند و باعث بازشناسی قطب مثبت کلام از قطب منفی کلام می گردند. آنچه در این پژوهش حائز اهمیت بوده است بازشناسی واژگان و مفاهیم متقابل و همچنین کارکرد این تقابل های دوگانه در دیوان موالی تونی است تا معین شود نظام اندیشگانی موالی بر چه مبنایی استوار گشته است. داده های پژوهش به روش کتابخانه ای جمع آوری شده و به شیوه ی تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است تا پژوهش حاضر رویکردی ساختارگرایانه داشته باشد. نتایج بررسی نشان می دهد که تقابل های دوگانه در دیوان موالی تونی بر دو قسم تقابل های واژگانی و مفهومی تقسیم می شوند تا از این طریق، دو نظام عاشقانه و ریاکارانه بازشناسی شوند. در رأس نظام عاشقانه، شخصیت ساقی دیده می شود و شخصیت زاهد نماینده ی نظام ریاکارانه است. شاعر، به کمک تقابل های دوگانه، به بررسی مسائل دینی، عرفانی و حتی ساختارهای سیاسی می پردازد و جامعه ی ریازده ی عهد خود را از این طریق مورد انتقاد قرار می دهد.
۲۳۳.

بررسی مؤلفه های هنجارگریزی در مجموعه رباعیات «سونات بلوط» اثر جلیل صفربیگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی ساختارگرایی هنجارگریزی سونات بلوط جلیل صفربیگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۵
هنجارگریزی از مفاهیم و اصطلاحات نقد فرمالیستی است و به انحراف از قواعد حاکم بر زبان هنجار و بر هم زدن هماهنگی و نظم زبان متعارف و معمولی اشاره دارد. این روش یکی از مهمترین شیوه های برجسته سازی و آشنایی زدایی در زبان شاعران است. در نظرییه لیچ، هنجارگریزی در شکل های مختلفی همچون: هنجارگریزی واژگانی، نحوی، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی و زمانی مطرح شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده و در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هشت گانیه هنجارگریزی لیچ، به بررسی مجموعه رباعیات «سونات بلوط» اثر جلیل صفربیگی پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در اثر مورد بررسی، هنجارگریزیِ معنایی بسامد چشمگیری دارد و در آن از آرایه هایی همچون: تشبیه، استعاره، تشخیص و حس آمیزی به منظور تقویت قدرت تخیل، عینی کردن مفاهیم ذهنی و تسهیل قیاس و ادراک میان دو حس برای خواننده استفاده شده است؛ همچنین نمود آشنایی زدایی  با سایر انواع هنجارگریزی کمتر است. شاعر محرومیت و کمبود امکانات را ظلم بزرگی در حق مردم ایلام می داند و برای نشان دادن شرایط نامناسب، فقر و وضعیت اسفبار جامعه که بر شعر وی تأثیرگذار بوده، به خلق کلمات و ترکیباتی نو و بدیع چون: «غربت اندوزی»، «گل دوزی زخم»، «رنگ های زخمی»، «غربت غلیظ» و ... دست زده است. 
۲۳۴.

بررسی جامعه شناختی قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق امر به معروف و نهی از منکر حسبه حقوق ساختارگرایی فردگرایی قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر کنشگرایی نظارت عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۱
قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر اخیراً از سوی مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و در روزنامیه رسمی ابلاغ شده است. با وجود این، رئیس جمهور به دلیل وجود پاره ای اشکالات، از رهبری درخواست کرده است اجرای آن را متوقف کنند، ولی در نهایت شورای حل اختلاف، صلاح را در اجرا و رفع نواقص آن دیده اند. از آنجا که این طرح هم اکنون در دست بررسی است، در این مقاله تلاش شده با رویکرد جامعه شناختی موضوع امر به معروف و نهی از منکر را به طور کلی و این قانون را به طور خاص بررسی کند. با توجه به ضرورت توجه به عناصر کنش گرایانه و ساختارگرایانه و اقتضائات اخلاقی و قانونی در روابط و مناسبات بین فردی و نظارت عمومی و غلبیه فقه فردگرایانه، قانون مزبور بررسی می شود. در عین تأکید بر تمایز نظام ارزش مدار اسلامی که لازمیه آن این است که نمی توان از احساس مسئولیت های فردی صرف نظر کرد، بر قانونی که به زیر ساخت ها و ساخت های اجتماعی همزمان با اقدامات کنشی توجه کند، تأکید شده است.