
جستارهای تاریخی
جستارهای تاریخی سال 15 بهار و تابستان 1403 شماره 1 (پیاپی 29) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
رویکرد ساختارگرایی به عنوان یک روش فکری-فلسفی بعد از جنگ جهانی دوم، مقبولیت یافت و بر بسیاری از حوزه های علمی تأثیر گذاشت. این اندیشه توسط مورخان مکتب آنال وارد قلمرو علم تاریخ شد و در نسل دوم آنال، تاریخ نگاری ساختارگرا به اوج رسید. عصر طلایی ساختارگرایی دهه های شصت و هفتاد قرن بیستم میلادی به حساب می آید و از نمونه های آن می توان به آثار فرناندو برودل اشاره کرد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر داده های مستخرج از مجله آریانا(مهم ترین نشریه انجمن تاریخ کابل) و مهم ترین آثار تاریخی چهره های شاخص این انجمن، درصدد تبیین تأثیر اندیشه ساختارگرایی در تاریخ نگاری انجمن مذکور است که بین سال های 1321- 1357 ش. فعالیت داشت و میراث گسترده ای با همین رویکرد، برجای گذاشت. یافته های پژوهش نشان میدهد ساختارهای ناسیونالیسم با مؤلفه های باستان گرایی، تبار گرایی، زبانی و جغرافیایی در تاریخ نگاری آنان تأثیر داشته است. این تأثیرگذاری، در کنار خلق فرصت هایی چون تاریخ تحلیلی، توجه به جغرافیای تاریخی، اهمیت دادن به عناصر فرهنگی مثل زبان شناسی، آثار باستانی، آداب و رسوم، افسانه ها و قصه ها؛ چالش های گسترده ای نیز در سنت تاریخ نویسی افغانستان به وجود آورد. پیش فرض های متنوع و متناقض انجمن مذکور در تاریخ نگاری افغانستان، دگرگونی عمیقی را در سنت تاریخ نگاری این کشور بوجود آورد. انجمن مذکور تلاش کرد با پیش فرض های حاکم بر افغانستان معاصر به عنوان واحد سیاسی مستقل با مرزهای کنونی آن، گذشته تاریخی این کشور را تبیین کند؛ ازاین رو پیش فرض های ذهنی مورخان انجمن تاریخ، خود را بر واقعیت های تاریخی گذشته تحمیل کرده است.
گونه شناسی نقد الگوهای حکمرانی در عصرِ قاجار تا پیش از جنبشِ مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد، یکی از ویژگی های اندیشه جدید در ایرانِ عصرِ قاجار است. سرآغاز نقد در این دوره، نوشتجات فتح علی آخوندزاده بود که گستره وسیعی را دربر داشت. او، از مذهب تا رفتارهای فردی و اجتماعی را به نقد کشید و در آن، بیش از هر متفکری، صریح بود. اگرچه دیگر متفکران مدرنِ ایرانیِ آن روزگار، به اندازه او صریح نبودند، اما مضامینِ اساسیِ نقد را از او گرفتند. آخوندزاده «نقد» را از ادبیات و تاریخ شروع و مضامینِ اساسیِ آن را به سیاست کشاند. مسئله اساسیِ این پژوهش، توجه به «نقد» به مثابه سرآغازی برای تجددخواهی سیاسی است که در پرتو آن، الگوهای سیاسیِ سنتی و مدرن نقد شده و توجه به مسئله حکمرانی و نواقصِ آن از این محمل آغاز می گردد. براین اساس پرسش اصلیِ این پژوهش آن است که نقدهای روشنفکران به حاکمیت را چگونه می توان دسته بندی کرد؟که براساس مضامینِ آن می توان «نقد استبداد»، «نقدِ روش هایِ حکومتی بدونِ نفیِ مستقیمِ استبداد» و «نقدِ کوشش هایِ تجددخواهانه حکمرانی» دانست. که اولی با شکل گیری مفهوم «دیسپوت» در اندیشه آخوندزاده و تداوم آن در مفهوم «استبداد» بود. دومی، کوشش های کسانی چون ملکم و مستشارالدوله و مجدالملک بود و سومی، در اندیشه آخوندزاده در نقدِ کوشش هایِ قانون خواهانه عصرِ ناصری و نقدِ مشروطیت توسط طالبوف به وجود آمد.
ا رزیابی چالش ها و تحولات مسئله کنکور در ایران (1342-1357) بر اساس داده های روزنامه اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با استفاده از روش تحقیق تاریخی و با استناد به اسناد آرشیوی و منابع تاریخی، نظام آموزشی ایران و معضل کنکور در دوره زمانی 1342-1357 مورد بررسی قرار می گیرد. در دوره مذکور، نظام آموزشی ایران با تأثیر کنکور سراسری و افزایش تقاضا برای تحصیل، با چالش هایی مواجه شد. چرا که ایجاد مراکز آموزش عالی در دوران پهلوی، نیاز به غربالگری و آزمون ورودی را به وجود آورد. این موضوع باعث شد که کنکور به عنوان یک آزمون سنگین و تعیین کننده برای ورود به دانشگاه ها شناخته شود.مقاله حاضر با تمرکز بر تحولات و چالش های مسئله کنکور در ایران، از بدو تأسیس آن تا پایان حکومت پهلوی، به بررسی نظام آموزشی کشور می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که علی رغم تلاش های دولت برای حذف کنکور و جایگزینی آن با روش های دیگر، به دلیل عدم وجود جایگزین مناسب و نقص سازوکارهای معین، این تلاش ها هرگز به موفقیت نرسیده و مشکلات کنکور هر سال بیشتر شده است.
روند تاریخی شکل گیری سیاست جنسیت به مثابه منبع مشروعیت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله جنسیت در ایران معاصر پیوندهای عمیقی با سیاست داشته است. روند سیاسی شدن مسئله جنسیت در راستای ساخت مشروعیت سیاسی، توسط رژیم پهلوی آغاز گردید و سپس توسط مخالفان رژیم و به هدف سلب مشروعیت از آن با شدت بیشتری پی گرفته شد. مشروعیت زدایی از رژیم مستقر با حمله به سیاست جنسیت آن، نقشی محوری در ساخت مشروعیت نظام جایگزین ایفاء کرد و بر این مبنا، رویکرد جنسیتی نظام جمهوری اسلامی به یکی از مهمترین منابع مشروعیت سیاسی آن تبدیل شد. این گزاره را در مقاله پیش رو، با رویکرد کیفی و تاریخی بررسی کرده ایم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در چارچوب سیاست جنسیت، نظام اسلامی علائق ایدئولوژیک خود در زمینه نظارت رسمی در حوزه فرهنگ و اجتماع را با رویکرد تاریخی جامعه ایران در ارتباط با ملاحظات اخلاق گرایانه در حوزه جنسیت پیوند زده و سیاستی مشروعیت بخش آفریده که قابلیت جذب طیف های وسیعی از جامعه را در بیشترین سال های حیات نظام داشته است. این سیاست محصول یک روند تاریخی است که اغلب نیروهای سیاسی ایران، بواسطه پیوند دو عنصر سنت گرایی و کنش انقلابی ضدغرب، در شکل گیری آن نقش داشته اند.
نحوه مواجهه فرصت الدوله شیرازی با مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرصت الدوله شیرازی(1271-1339ق.) چهره ای آشنا در میان نخبگان فارس در دوره مشروطیت بود. آثار قلمی متعدد و از جمله روزنامه نگاری و حضور در عرصه مدیریت نهادهای نوپایی چون معارف و عدلیه فارس، امکان بازشناسی نظام اندیشه ای او را فراهم می کند. دو مولفه مهم نظام اندیشه ای فرصت، سنت(tradition) و مدرنیته(modernity) است. در اینجا سنت بمفهوم روش ها و شیوه های عامه پذیر تکراری مد نظر است که نهادینه شده و مدرنیته ناظر به رهیافتها و دستاوردهای تمدن بورژوازی غرب است که با مشروطیت در عرصه های گوناگون مستقر می شود. از آنجا که ایجاد توازن یا گزینش یکی از این دو مورد، اختلاف شدید جامعه نخبگان بوده است، این پژوهش در صدد است که چگونگی آن را در اندیشه های فرصت شیرازی بررسی نماید. بدین منظور مفهوم شناسی این دو مقوله و نسبت این دو در اندیشه و عمل فرصت در خلال نوشتار پیگیریی می شود. یافته ها حکایت از شیوه ای متعادل در رویکرد فرصت به این دو حوزه است. در اندیشه و عمل همراهی با مدرنیته را ضرورت تاریخی می داند؛ اما این رویکرد راه به ستیز با سنت نمی گشاید؛ ساختار سیاسی قاجار پس از مشروطه را می پذیرد و نقش دین را بعنوان مهمترین عنصر دوره سنت در حیات شخصی خود تا پایان زندگی حفظ می کند .
علت ها و گونه های خرافه گرایی و خرافه پذیری زنان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجاریه به علت وجود مشکلات و معضلات عدیده، زمینه و موجبات رواج خرافه در جامعه بسیار فراهم بود. خرافه پذیری و گرایش به آن، به ِویژه در جامعه زنان، فراگیر و مستمر بود و عملی عموماً زنانه تعریف می شد. این مسئله پیامدها و آثاری برای جامعه به دنبال داشت. بر این اساس، پژوهش حاضر درپی بررسی چرایی و چگونگی باور و گرایش زنان به خرافه در این دوره است. برای این منظور، از روش دیرینه شناسی در توصیف و تشریح فضای گفتمانی که زنان را به اعمال و باورهای خلاف عقل وا می داشت، استفاده شد و تبیین هایی صورت گرفت که مبتنی بر پارادایم خرافات است و از این زاویه به این مسئله توجه می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان در مناسبات نظام سنتی جامعه، مسیر تعیین شده ای را می پیمودند که خروج یا عدم موفقیت در آن، مشکلات و مصائب بی شماری را برای آن ها به دنبال داشت. زنان در این چارچوب تنها می توانستند در جایگاه همسر و مادر نقش ایفا کنند. نظام خانواده، هنجارهای اجتماعی و نظام حقوقی برآمده از این فضای گفتمانی، زنان را با چالش های بسیاری مواجه می ساخت. ترس، احساس ناامنی از موقعیت خود، عدم استقلال مالی و عاطفی، عدم هویت فردی، بی سوادی و ناآگاهی، از جمله مواردی بودند که زنان پیوسته با آن درگیر بودند. از این رو، گرایش به خرافات، جبران ناتوانی عملی و اجتماعی زنان بود.
واکاوی روابط میرزا یحیی صبح ازل از قبرس با پیروانش در ایران (جستاری اسنادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از اعدام سید علی محمد باب، میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) در سال 1283 ق. خود را صاحب دین پس از آیین او خواند و با مخالفت جانشین او، میرزا یحیی صبح ازل، که بر استمرار آیین باب تأکید می کرد مواجه شد. این دو سرانجام به عکا در فلسطین و فاماگوستا در قبرس تبعید شدند و تا پایان حیات در آنجا بودند. بهائیان با دستورهایی که از بهاءالله می گرفتند، به تبلیغ آشکار آموزه های بهائی می پرداختند اما ازلیان، به سبب برخورداری از ظاهر مسلمانی، کوشش های خود را به گونه ای دیگر ادامه می دادند و گذشته از تبلیغات مخفی، بیشتر به حوزه فعالیت های سیاسی برای مبارزه با حکومت قاجار روی آوردند و به دستاوردهایی نیز دست یافتند. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی متکی بر اسناد و منابع، قصد دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که صبح ازل تا چه اندازه توانست از قبرس با پیروان خود در ایران ارتباط برقرار کرده و رهبری خود بر آنها را ادامه دهد؟ در پاسخ به این پرسش می توان گفت که بر خلاف آنچه شهرت یافته، صبح ازل که روحیه ای آرام و متمایل به گوشه گیری داشت با وجود دوری از ایران، با نگاشتن نامه های فراوان با پیروان خود در تماسی پیوسته بود و از سوی ایشان از رخدادهای ایران آگاه می شد و به آنها دستور می داد. گذشته از این، برخی از پیروان او با مسافرت به قبرس، با او دیدار می کردند، مسافرت هایی که به سبب ظاهر مسلمانی ایشان، گاه در ظاهر سفر حج اسلامی انجام می شد.
سقوط حکومت خوارزمشاهیان از دیدگاه مورخان عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات بزرگ تاریخی همواره پیش زمینه تاریخنگاری می باشند و ظهور و سقوط حکومت ها بی شک از مهم ترین تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع هستند که مورخان با توجه به دیدگاه ها و نگرش های فلسفی خود و با در نظر گرفتن اصل علیت و گزینش در تاریخ به توصیف و تحلیل موضوع می پردازند. حملات مغولان در اوایل قرن هفتم هجری، از مهم ترین تحولات تاریخی جهان اسلام می باشد که این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش هست که سقوط حکومت خوارزمشاهیان، از دیدگاه مورخان عصر ایلخانان چگونه ارزیابی شده است؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف بنیادی و از لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتیجه گیری نهایی این پژوهش بر اساس تحلیل محتوای متون تاریخ نگاری مورخانی چون عطاملک جوینی، خواجه رشید الدین فضل الله همدانی، حمدالله مستوفی، نسوی و وصاف انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مورخان نگرشی ترکیبی به سقوط خوارزمشاهیان دارند و نقش تقدیر، مشیت الهی و عوامل انسانی را با بررسی علی و معلولی، از علل سقوط حکومت خوارزمشاهیان می دانند و همچنین عوامل داخلی و خارجی را در سقوط خوارزمشاهیان موثر می دانند و هریک از مورخان با توجه به دیدگاههای خود، سعی در برجسته نمودن علل بر اساس نگرش خود می باشند.
واکاوی کنش صنفی - سیاسی معلمان و دانش آموزان استان قزوین در فرآیند پیروزی انقلاب اسلامی (1356- 1357 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیروهای اجتماعی در قالب اقشار و لایه های اجتماعی مختلف حضور داشتند. قشر معلم و دانش آموز در زمره ی مهمترین نیروهای اجتماعی جدید بودند که به علت انسداد فضای سیاسی و عدم مشارکت در ساختار قدرت، خواهان انجام اصلاحات بنیادین در نحوه توزیع قدرت در ذیل رهنمون های امام خمینی در کشور بودند. معلمان و دانش آموزان قزوینی با روش های مختلف، ساختار سیاسی حکومت را به چالش کشیده و با حضور مستمر در اعتراضات و راهپیمایی ها دست به کنشگری انقلابی زدند. هدف این پژوهش بررسی کنش معلمان و دانش آموزان شهر قزوین به سیاست های ناکارآمد حکومت پهلوی و نقش آنان در بسیج سیاسی توده های مردم در فرآیند پیروزی انقلاب است. با این رویکرد پرسش اصلی این است که معلمان و دانش آموزان شهر قزوین چه نقشی در شکل دهی و انسجام سیاسی نیروهای اجتماعی در فرآیند پیروزی انقلاب اسلامی داشته اند؟ در فرضیه پژوهش می توان اذعان نمود که معلمان و دانش آموزان از مهمترین نیروهای اجتماعی فعال و منتقد در جنبش های اجتماعی معاصر هستند که با حضور گسترده خود در بستر خیابان ها و بسیج سیاسی نیروهای منفعل سهم گسترده در ایجاد یک کنش انقلابی فراگیر دارند. انگاره ای که در خصوص رفتار سیاسی معلمان و دانش-آموزان شهر قزوین نیز صدق می کند. روش و رویکرد این پژوهش به شکل توصیفی - تحلیلی با تکیه بر منابع اسنادی، تاریخ شفاهی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که معلمان و دانش آموزان از پیشگامان جریان اعتراضی با رژیم پهلوی در شهر قزوین بوده و نقش مهمی در سازمان دهی و هدایت مردم به جریان انقلاب داشته اند.
بررسی وضعیت موقوفات زنان در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقف به عنوان یک پدیده اجتماعی از دوره باستان رواج داشته و با ورود اسلام به ایران، بخصوص از زمان رسمیت یافتن مذهب تشیع در دوره صفویه و با حمایت پادشاهان این سلسله، بر میزان و تنوع آن افزوده است و تا زمان روی کار آمدن رضاشاه، زنان و مردان زیادی با نیات عمدتا مذهبی و خداپسندانه، بخشی از اموال و دارایی خود را وقف می نمودند. اما در اثر سیاست های ضددینی رضاشاه که تصویب قانون موقوفات در سال 1313ش از جمله آنها بود، تغییراتی در وضعیت موقوفات، ازجمله موقوفات زنان به وجود آمد. پژوهش حاضر درصدد است با روش تحلیل محتوا و با تکیه بر اطلاعات موجود در وقفنامه های زنان دوره رضاشاه، طبقات اجتماعی زنان واقف، نیات آنها از وقف، میزان و تنوع موقوفات، مصارف و کارکردهای آن و تأثیر سیاست های رضاشاه بر وضعیت موقوفات زنان را مورد بررسی قرار دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد در دوره رضاشاه، زنان از طبقات مختلف اجتماعی و با نیات عمدتا مذهبی، بخشی از اموال و دارایی خودشان بخصوص زمین مزروعی و ملک مسکونی و تجاری را با کارکرد عمدتا مذهبی و عزاداری ائمه وقف می کردند اما در اثر سیاست های ضددینی رضاشاه، از میران موقوفات زنان به شدت کاسته شد.
جای نام های منسوب به محدوده سرپل زهاب از هزاره سوم پ.م تا اوایل دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جای نام شناسی به عنوان شاخه ای از دانش نام شناسی به بررسی نام مکان ها و دلایل انتخاب آنها می پردازد. جای نام ها در آشکار ساختن اطلاعات موجود در یک منطقه از نظر تاریخی، جغرافیایی و زبان شناسی اهمیت فراوانی دارند. منطقه سرپل زهاب به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه ای که دارد همواره به عنوان یک منطقه حائل ارتباطی بین دشت های پست بین النهرین و ارتفاعات زاگرس مورد توجه بوده است. در شواهد باستان شناسی متعددی از جمله کتیبه ها، کودوروها، مهرها، نقشه های جغرافیایی و منابع مکتوب از زمان سلسله های قدیم سومر تا اوایل دوران اسلامی، از این منطقه با عناوین مختلف یاد شده است. خَلمَن، خالونیتیس، خالا، آلبانیا، حُلوان، حلح، بلاشفر و شاذفیروز از جمله نام های مرتبط با این محدوده جغرافیایی است. هدف از پژوهش حاضر در مرحله نخست بررسی جای نام های منسوب به این حوزه مکانی در ادوار مختلف و سپس ثبت و ضبط اطلاعات موجود در منابع متعدد به منظور تهیه جدول گونه-شناسی جای نام های این منطقه و ثبت رویدادهای سیاسی- فرهنگی مربوط به آن است که در نهایت به درک بهتر شرایط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نوع استقرارهای این منطقه کمک می کند. نتیجه پژوهش پیشِ رو گویای این مسئله است که علاوه بر تنوع در جای نام های به کار برده شده برای این منطقه، شاهد گوناگونی و پویایی مذاهب متعدد در این محدوده جغرافیایی بوده و هم چنین بسیاری از فعالیت های سیاسی و عمرانی نیز در این محل انجام گرفته است. انگیزه و هدف انتخاب اغلب نام های منسوب به این منطقه قابل تشخیص نیست اما حاکمیت سیاسی و محیط جغرافیایی را می توان به عنوان مؤلفه های اصلی در این انتساب ها در نظر گرفت.
مؤلفه ها و مسائل نظم و امنیت ایالت کرمان از جنگ جهانی اول تا استقرار دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی، ساختار سیاسی و ویژگی های اجتماعی باعث شده که امنیت به مسئله ای مهم و تاریخی در جامعه ایرانی تبدیل شود. نظم و امنیت ایالت کرمان در برهه تاریخی جنگ جهانی اول تا برآمدن دولت پهلوی، تحت تأثیر عوامل متعدد داخلی و خارجی، دارای وضعیتی بحرانی و شکننده بود. این پژوهش با توجه به عوامل متعدد تأثیرگذار بر امن و ناامنی این ایالت بر آن است تا به روش تحلیل تاریخی به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفه های اساسی تأثیرگذار بر نظم و امنیت ایالت کرمان در برهه تاریخی جنگ جهانی اول تا برآمدن دولت پهلوی کدام بودند؟ و ایالت کرمان از منظر نظم و امنیت در مقطع زمانی مذکور چه شرایطی داشت؟ یافته های پژوهش با بررسی منابع تاریخی و تحلیل متون به دست آمده نشان دهنده آن است که نظم و امنیت ایالت کرمان تابعی از نظم و امنیت کشور در این مقطع زمانی بوده است. با این حال برخی عوامل خاص این ایالت همچون موقعیت جغرافیایی، تأثیر حضور و فعالیت نیروهای نظامی و سیاسی کشورهای درگیر در جنگ جهانی، ضعف مفرط دولت مرکزی و ایالتی و ناکارآمدی نهادهای برآمده از دولت های مشروطه، وضعیت بحرانی را برای نظم و امنیت ایالت پیش آورده بود. این شرایط تا برآمدن نظم آهنین و اقتدارگرای دولت پهلوی کماکان برقرار بود.