مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
رهبری آموزشی
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در قرن بیست و یکم، توسعه ی مهارت های رهبری مدارس از بزرگ ترین و مهم ترین جنبه های حیات مدرسه در تعالی مدرسه و توسعه دستاوردهای فراگیران آن، از الزامات است. از این لحاظ ارتقای کیفی و ایجاد تحولات بنیادین در مدارس، نه تنها به کیفیت و صلاحیت های مدیریتی و تخصّصی مدیران بستگی دارد، بلکه به میزان بسیار زیادی نیز متاثر از مهارت های رهبری آن ها نیز هست. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین ابعاد مهارت های رهبران آموزشی در مدارس است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر، با روش آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی دارای دستاورد علمی در حوزه رهبری و مدیریت آموزشی؛ و در بخش کمّی، تعداد 200 نفر از مدیران با سابقه مدارس متوسطه شهرستان گرمسار در سال تحصیلی 99-98 بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی از نوع گلوله برفی و حجم نمونه با اشباع نظری، 15 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، پرسشنامه ساختارمند بود که اعتبار آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (82/0) تائید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش های کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمّی با استفاده از آزمون فریدمن انجام شد.
یافته ها: از میان ابعاد مهارت های رهبران آموزشی، مهارت های بین فردی بترتیب دارای بیشترین اولویت و مهارت های فردی و رفتاری، سازمانی و حرفه ای-تخصصی به ترتیب در رتبه های بعدی طبقه بندی شدند. در نهایت، توجه به ابعاد مهارت های رهبری آموزشی و اولویت آن ها در انتخاب، انتصاب و حتی ارزیابی عملکرد، همچنین تدوین برنامه ها و محتوای آموزشی مرتبط با پودمان های مهارت افزایی رهبران مدارس، پیشنهاد گردید.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد در میان ابعاد مهارت های رهبران آموزشی در مدارس، نقش مهارت های بین فردی رهبران آموزشی از طریق ایجاد تغییر، کارآفرینی، جلب مشارکت، مدیریت و اجرای سیاست ها، به بهترین وجه می تواند منجر به ایجاد تغییرات مطلوب بر عوامل کلیدی اثرگذار بر فرایندهای یاددهی و یادگیری در بافت نظام آموزشی از طریق اثر بر عواملی چون انگیزه های بیرونی معلمان، جو حاکم بر مدرسه و خودکارآمدی و مثبت اندیشی کادر آموزشی در مدرسه عمل کند.
شناسایی و اعتبارسنجی پیشایندها، پیامدها و موانع رهبری آموزشی بینش مند در مدارس ابتدایی؛ پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
27 - 51
هدف این پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی پیشایندها و پیامدهای رهبری آموزشی بینش مند و شناسایی و رتبه بندی مهم ترین موانع اجرای این شیوه رهبری در مدارس ابتدایی شهر مشهد با روش آمیخته بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی 23 نفر از استادان دانشگاه ها و مدیران مدارس و جامعه آماری بخش کمّی نیز 251 نفر از مدیران مدارس ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 99-98 بودند. ابزار پژوهش بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته از یافته های بخش کیفی بود. روایی صوری و محتوایی بخش کیفی با استفاده از ضریب CVR و پایایی با استفاده از توافق بین دو کدگذار و کنترل اعضا تأیید شد. پرسشنامه نهایی با روایی همگرای بالای 5/0 و پایایی ترکیبی بالای 7/0 اجرا و با تحلیل عامل تأییدی اعتبارسنجی شد. تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش کدگذاری و داده های کمّی با استفاده از تحلیل عامل تأییدی صورت گرفت. بر اساس نتایج، پیشایندها با 5 بعد (تمرکززدایی، شایسته گزینی، فرهنگ سازی اجتماعی، توانمندسازی منابع انسانی و معرفت به ارزش های دینی و مبانی تعلیم و تربیت) و 22 نشانگر و پیامدها با 4 بعد (محیط آموزشی هدایتگر، رضایتمندی و تعلق سازمانی، دستیابی به حیات طیبه، و عملیاتی شدن سند تحول بنیادین) و 21 نشانگر به دست آمد. در ارتباط با موانع، نظام متمرکز، بالا بودن حجم اهداف بخشنامه ها و دستورالعمل ها و آماده نبودن زیرساخت ها برای اجرای طرح ها و اهداف بلندمدت در مدارس به ترتیب دارای بالاترین رتبه ها بودند.
کدهای اخلاقی رهبری آموزشی بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
259 - 280
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی کدهای اخلاقی رهبری آموزشی بر اساس آموزه های نهج البلاغه می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بهره گرفته شد. با مراجعه به متن اصلی نهج البلاغه و شرح و تفسیر علامه جعفری، مکارم شیرازی، و قنبری و بر مبنای الگوی ارتباط های چندگانه مبتنی بر ساحت های مختلف عقل و معرفت، گفتار، اراده، روان و کردار مهم ترین نکات کلیدی، اصول، مؤلفه ها و سپس کدهای اخلاقی ناظر به آن شناسایی و استخراج شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین اصول رهبری اخلاقی را در یک محیط آموزشی می توان حول محور ایمان به خدا، تقوای الهی و توکل به خداوند در ارتباط با خدا؛ خودشناسی، بینش و بصیرت، کمال طلبی، دوری از خودپسندی و خودبینی، خردورزی و علم آموزی و یادگیری مستمر در ارتباط با خود؛ قدرشناسی، دوراندیشی، شایسته سالاری، اکرام و احترام دیگران، ظرفیت سازی و توسعه در ارتباط با دیگران و در نهایت شناخت دنیا و بهره مندی از فرصت دنیا و درعین حال عدم گرایش به آن در ارتباط با طبیعت معرفی کرد. ذیل این اصول، کدهای اخلاقی به توضیح بایدها و نبایدهای اخلاقی برای یک رهبر آموزشی (مدرسه) اشاره دارند.
شناسایی مؤلفه های رهبری آموزشی بر مبنای آموزه های دین اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
229 - 257
اعمال رهبری آموزشی برَمبنای آموزه های دین اسلام ازجمله مباحث مهم و حیاتی در نظام تعلیم وتربیت است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های رهبری آموزشی برمبنای آموزه های دین اسلام، با استفاده از رویکرد کیفی به روش اسنادی (تحلیل محتوا) صورت گرفته است. به منظور دستیابی به هدف مذکور، ابتدا به روش اسنادی اطلاعات از طریق مراجعه به قرآن، نهج البلاغه، اصول کافی و منابع دیگر ارزشمند شیعه، جمع آوری شده است. سپس جهت تأیید روایی و اعتبارسنجی اطلاعات جمع آوری شده، با 30 نفر از جامعه آماری خبرگان دین اسلام در حوزه و دانشگاه مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. روایی به روش روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفت و جهت اعتبارسنجی مؤلفه های شناسایی شده نیز، از روش تحلیل محتوا استفاده و موارد تکراری حذف شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش سیستماتیک که به اس تراوس و ک وربین نسبت داده شده است، به شیوه کدگذاری باز و محوری داده ها تحلیل شدند. نتایج تحلیل ها نشان داد هفت مؤلفه در رهبری آموزشی برمبنای آموزه های دین اسلام نقش دارند که شامل پایبندی به لوازم رهبری، هدایت سازمانی، اعتمادسازی، تألیف قلوب، تحمل و مدارا، جلب مشارکت، و عدالت محوری هستند.
نقش رهبری، برنامه ریزی و نظارت بر سیستم آموزش عالی در توسعه حسابداری دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
31 - 52
هدف: هدف این پژوهش کشف برخی از مسائل مربوط به نقش رهبری، برنامه ریزی و نظارت بر سیستم آموزش عالی در توسعه حسابداری دانشگاهی در ایران می باشد. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر کیفی با رویکرد تحلیل محتوا، پارادایم تحقیق تفسیری و روش پژوهش از منظر هدف اکتشافی می باشد. روش گردآوری داده ها، مصاحبه غیرساختارمند با 21 نفر از اساتید حسابداری که در پیدایش و توسعه رشته حسابداری دانشگاهی نقش مهمی را داشته اند می باشد. مصاحبه های پژوهش طی سه مرحله رمزگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به شکل گیری یک شبکه ارتباط مقوله ها انجامید که در این شبکه، 10 مقوله اصلی در ارتباط با توسعه آموزش حسابداری در دانشگاههای ایران شناسایی و تبیین شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که رهبری، برنامه ریزی و نظارت بر سیستم آموزش عالی در توسعه حسابداری دانشگاهی ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. همچنین تحقق توسعه حسابداری در دانشگاههای ایران مستلزم تدوین و اجرای برنامه استراتژیک و نقشه راه توسعه حسابداری می باشد. با توجه به یافته های پژوهش توسعه حسابداری دانشگاهی در ایران حمایت ویژه دولت و مشارکت جمعی سیستم آموزش عالی کشور، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مجری آموزش حسابداری را می طلبد.
ضرورت ایجاد دوره کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مباحث عمده نظام های توسعه یافته آموزشی در هزاره سوم اهمیت نقش «مدیریت آموزشی» در پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت است. لذا مدیر آموزشی به عنوان «رهبر»، «محور» و «عامل تأثیرگذار» در مدرسه در کیفیت اجرای برنامه های آموزشی و پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت نقش اساسی دارد. با این شرایط پژوهش حاضر با هدف شناسایی مقوله های ضرورت و اهمیت تأسیس دوره کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. برای انجام پژوهش از روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده گردید. میدان مطالعه، کلیه صاحب نظران، استادان و خبرگان مدیریت آموزشی در وزارت آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و راهبرد نظری با 21 نفر از آنها مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها با کدگذاری سه مرحله ای تحلیل و اعتباریابی شد. طبق نتایج پژوهش «اهمیت و ضرورت: شغلی، برنامه درسی و محتواپژوهی» به عنوان مقوله محوری، «استراتژی ها و برنامه های آموزش و یادگیری، منابع و امکانات، آینده پژوهی و آینده نگری و تأمین و آماده سازی نیروی انسانی» به عنوان شرایط علّی، «تحول در برنامه درسی و محیط یادگیری، نیازسنجی، الزامات و پشتیبانی سازمانی و شبکه سازی و تعامل» به عنوان راهبردها، مقوله های «فرهنگ و جو دانشگاه و گروه دانشجویان و اساتید» به عنوان بستر، «درگیری دانشجویان و اساتید با مشکلات مربوط به رشته سازمانی» به عنوان شرایط مداخله گر و مقوله های آموزشی و سازمانی به عنوان پیامد مطرح شدند. استفاده از نتایج این پژوهش می تواند در بهبود وضعیت مدیریت مدارس و کارآمدی نظام آموزشی مؤثر واقع شود.
بررسی ابعاد زیربنایی رهبری توزیع شده : مطالعه ی موردی مدارس متوسطه ی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
99 - 116
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین مولفه های زیربنایی و تبیین کننده مدل رهبری فراگیر در مدارس متوسطه انجام گردید. برای این منظور از رویکرد کمی و روش تحلیل عاملی اکتشافی از نوع مولفه های اصلی، برای استخراج مولفه های رهبری فراگیر استفاده شد. جامعه آماری شامل معلمان مدارس متوسطه شهر سنندج بود که 377 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بود که در فرایند انجام تحقیق طراحی شد. پایائی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 95/0 برآورد شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش مولفه های اصلی نشان داد که ابعاد زیر تبیین کننده ماهیت رهبری فراگیر از نظر معلمان هستند: رشد حرفه ای و توسعه ی مدرسه (استفاده از تخصص و قابلیت افراد برای پیشرفت در زمینه ی شغل و نقشی که افراد در سازمان بر عهده دارند و تاثیرآن بر اجزاء دیگر سازمان)، ویژگی، تعامل مبتنی بر اعتماد (تعاملات اجتماعی افراد در چارچوب سازمان)، دموکراسی (آزادی و انعطاف پذیری در حوزه ی کاری به لحاظ تصمیم گیری و هم چنین انتشار نقش رهبری در بین اعضاء سازمان) و حمایت همه جانبه (کمک به افراد در داخل و خارج سازمان)، در پایان سه مولفه رشد حرفه ای و توسعه مدرسه، دموکراسی و حمایت همه جانبه به کارکردهای تیم رهبری و ویژگی (تعامل مبتنی بر اعتماد) به خصوصیات تیم رهبری تقلیل داده شد. در کل این چهار عامل (59.036 درصد) از واریانس داده ها را تبیین کرد.
راهبردهای رهبری آموزشی در سیره امام محمدباقر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و اکتشاف راهبرد های رهبری آموزشی در سیره امام محمدباقر(ع) بر مبنای مدل پیشینی خلاقیت، هوش (هوش عملی، هوش تحلیلی) و خرد بوده است. روش این پژوهش، کیفی از نوع تحلیل محتوای تاریخی به صورت مورد کاوی در سیره رهبری آموزشی امام باقر(ع)، به روش اسنادی و رویکرد آن تفسیری و با هدف کاربرد های عملی در رهبری آموزشی در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی انجام شده است. پس از بررسی اعتبار اسناد تاریخی در مورد سیره امام باقر(ع)در مورد رهبری آموزشی و مطالعه دقیق اطلاعات مورد نیاز و یادداشت برداری از منابع دست اول و دوم و همچنین مشورت با صاحب نظران و اساتید، در ابتدا 55 راهبرد و در نهایت 21 راهبرد اصلی رهبری آموزشی براساس مبانی پژوهش خلاصه و مفاهیم کدگذاری شدند. یافته های این پژوهش، می تواند راه گشای برخی از نیاز های رهبری آموزشی در حوزه رفتاری و شخصیتی یک رهبر آموزشی در عصر حاضر به ویژه جوامع اسلامی باشد. واژگان کلیدی: راهبرد، رهبری آموزشی، سیره، امام محمدباقر(ع)، مدل ترکیبی.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس متوسطه: مورد مطالعه مدیران مدارس استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس متوسطه بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی(کیفی و کمی) و از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 22 خبره مرتبط موضوع در استان خراسان شمالی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. تمام یافته ها کدگذاری شدند و برای اعتبار از دیدگاه مشارکت کنندگان و خبرگان و برای پایایی نیز از ضریب توافق استفاده شد(87/0=CVR). جامعه آماری بخش کمی نیز، مدیران مدارس دوره های تحصیلی مختلف در سال 1399-1398 به تعداد 1957 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 340 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای یافته های کیفی بود. این پرسشنامه شامل 5 بعد اصلی، 14 مولفه و 100 گویه بود که بر اساس مقیاس لیکرت(بر مبنای نمره 1 تا 6) نمره گذاری شد. اعتبار پرسشنامه با نقادی و مشورت اساتید سنجش احصا شد و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ به دست آمد(88/0= α). تحلیل داده ها نشان داد 5 بعد اصلی توسعه حرفه ای شامل(رهبری آموزشی، رهبری استراتژیک، مدیریت ارتباطات، مدیریت سازمان و رهبری اخلاقی) و 14 مولفه(مدیریت بر یادگیری وآموزش، ایجاد محیط مساعد یادگیری، ارزیابی برنامه درسی، ترسیم چشم انداز، بهبود مستمر مدارس، ارتباطات اثربخش، رابطه با ذی نفعان، مدیریت عملیات، مدیریت منابع، هدایت افراد و تیم، اخلاق حرفه ای، اصول و هنجارهای اخلاقی- اسلامی، توسعه حرفه ای خویش و توسعه حرفه ای منابع انسانی) از دیدگاه خبرگان بود. نتایج معادلات ساختاری با نرم افزار PLS Smart22 نیز نشان داد متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی 69/0 توسعه حرفه ای هستند. نیکویی برازش کلی مدل نیز در حد مطلوب بود(54/0=GOF).
ادراک تجربه زیسته مدیران مدارس از فرایند توسعه حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کیفیت عملکرد مدیران و رهبران آموزشی از مهم ترین ارکان بهبود آموزش است و نقش مهمی در توسعه نظام آموزشی دارد. ارتقای اثربخشی مدارس تا حدود زیادی در گروه توسعه حرفه ای مدیران است. هدف این پژوهش مطالعه تجربه زیسته مدیران مدارس از فرایند توسعه حرفه ای به منظور ارائه راهکارهایی برای بهبود آن بوده است. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند و به شیوه انتخاب موارد مطلوب انتخاب شدند که شامل 22 نفر از مدیران نمونه مدارس مشهد بود. به منظور گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و روش سه سویه سازی برای اعتباربخشی به یافته ها مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بر اساس تجربه زیسته مدیران موفق، فرآیند توسعه آنها در سه بعد اصلی اتفاق افتاده است: 1) مهارت ها، 2) دانش و معلومات و 3) ویژگی های شخصیتی. همچنین، روش های توسعه حرفه ای مدیران مدارس نیز شامل روش های فردی (الگو گرفتن، تبادل نظر با همکاران، گروه های حرفه ای مجازی، مطالعه انفرادی، و خودارزیابی) و روش های سازمانی (تجربه گردانی، کارورزی، جلسات مدیران و کلاس های ضمن خدمت) بوده است. بحث و نتیجه گیری: راهکارهایی که برای بهبود فرایند توسعه حرفه ای مدیران مدارس از دیدگاه آنها شناسایی شد در چهار دسته اصلی قرار می گیرد: 1) بهبود طراحی و برنامه ریزی فرصت های توسعه حرفه ای، 2) حمایت از فعالیت های توسعه، 3) ارزشیابی صحیح فرآیند توسعه و 4) تشویق فعالیت های توسعه مدیران.
مدل رهبری دین مدار برای مدارس متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل بسیاری بر ارتقای کیفیت نظام آموزشی و بهبود فرایند یاددهی و یادگیری تأثیر دارد، از جمله رهبری آموزشی که جریان تعلیم و تربیت را تسهیل و تسریع می نماید. در این میان، رویکرد دینی رهبران آموزشی و بهره گیری از معارف اسلامی در مدیریت مدرسه می تواند نقش ممتاز و برجسته آنان را دوچندان نماید. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل رهبری دین مدار برای مدارس متوسطه ایران بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای بوده و رویکردی کیفی داشته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 15 نفر از خبرگان، جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها و طراحی مدل با استفاده از روش داده بنیاد و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت. متغیرهای علّی پژوهش در سه بخش عوامل فردی، سازمانی و حاکمیتی مشخص شدند. همچنین عوامل سازمانی، شامل مهارت های رهبران اثربخش و ویژگی های رهبران اثربخش به عنوان متغیرهای زمینه ای شناسایی شدند و ماهیت تعلیم و تربیت، عوامل حقوقی قانونی، عوامل تکنولوژیکی، عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل محیطی و عوامل اجتماعی فرهنگی نیز به عنوان متغیرهای مداخله گر تعیین گردید و راهبردهای رهبری دین مدار در دو بخش راهبردهای حاکمیتی و سازمانی تعریف شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری دین مدار، پیامدهایی همچون افزایش اثربخشی در انجام مسؤولیت ها، به روزآوری مدارس، تکریم ذینفعان، کمک به پیشرفت همه جانبه افراد و مدیریت اثربخش روابط با افراد را به همراه خواهد داشت.
نقش خود کارآمدی مدیران در یادگیری حرفه ای و اجتماعات یادگیری معلمان شهرستان چناران: نقش میانجی رهبری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
176 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش خودکارآمدی مدیران در یادگیری حرفه ای و اجتماعات یادگیری معلمان شهرستان چناران: سهم رهبری آموزشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش همه معلمان شهرستان چناران می باشد و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود که طبق جدول مورگان تعداد 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد پرسشنامه خودکارآمدی (Sherer & Adamz 1982) ، پرسشنامه یادگیری حرفه ای قاسم زاده و همکاران (1397) ، پرسشنامه یادگیری اجتماعی قاسم زاده و همکاران (1397) و پرسشنامه رهبری آموزشی(Oliver, Hip & Leak, 2010) می باشد، نتایج جاصل از این پژوهش داد که خودکارامدی مدیران با یادگیری حرفه ای و اجتماعات یادگیری حرفه ای رابطه ای ندارد اما رهبری آموزشی با یادگیری حرفه ای و اجتماعات یادگیری رابطه مثبت و معناداری دارد همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که بین یادگیری حرفه ای و اجتماعات یادگیری حرفه ای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و رهبری آموزشی رابطه بین خودکارامدی مدیران و اجتماعات یادگیری و همچنین رابطه بین خودکارامدی و یادگیری حرفه ای را واسطه گری می کند.
پدیدارشناسی تجربه زیسته رهبری آموزشی مدیران گروه دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۲
131 - 152
رهبری در آموزش عالی نقشی اساسی در بهبود، توسعه و پایداری نهادی دارد و مدیران گروه ها از طریق رهبری آموزشی اعضای هیئت علمی را حول فرهنگ سازمانی منسجم و یکپارچه گرد هم آورده و اهداف و دورنمای گروه را برای آنان ترسیم می نمایند. براین اساس، هدف پژوهش حاضر توصیف تجربه زیسته مدیران گروه ها از فرایند رهبری آموزشی است. تجربه زیسته، همان درک و فهم مستقیم و بی واسطه از تجربیات در حیات عادی و روزمره است که بدون توسل به مفهوم سازی حاصل می شود. مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و جامعه آماری مورد مطالعه کلیه مدیران گروه دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه ارومیه به تعداد ۱۰ نفر است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پروتکل مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده گردید و کدگذاری متن مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 18 انجام شد. یافته ها در ۶ مضمون ارزیابی تجربه مدیریت گروه، مسائل و چالش های مدیریت گروه، ملزومات مدیریت گروه، تعاملات در گروه، سبک رهبری گروه و دیدگاه نسبت به پست ریاست دسته بندی شد. بر این اساس، مسائل ساختاری یکی از چالش های اساسی این تجارب است که با تجدیدنظر در وظایف و اختیارات، حمایت و پشتیبانی و اعمال شیوه صحیح انتخاب و آموزش مدیران گروه می توان از تنش و فشار کاری آنان کاست.
مرور سیستماتیک نقش رهبری آموزشی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
187 - 214
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رهبری در سازمان های آموزشی به علت تأثیر آموزش و پرورش در پیشرفت جوامع، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تراکم پژوهش ها درباره نقش آفرینی رهبری مدرسه در اثربخشی مراکز تربیتی، موجب پدید آمدن ادبیات و پیشینه ای غنی برای توضیح اهمیت و نقش رهبری در مدارس شده است، اما با بررسی ادبیات موجود در این حوزه، به علت پراکندگی و تنوع یافته های مطالعات گذشته پیرامون نقش رهبری آموزشی، نمی توان به نتایج منسجمی که به طور مشخص چگونگی نقش رهبری آموزشی در پیشرفت تحصیلی را تبیین نماید، دست یافت. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مرور پژوهش ها در این حوزه و دستیابی به چگونگی نقش آفرینی رهبری آموزشی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش پیش رو با روش فراترکیب با استفاده از الگوی سندلوسکی و باروس انجام گرفته است. جامعه پژوهشی این تحقیق، شامل همه مطالعاتی است که در بازه زمانی 2000-2022 به رابطه رهبری آموزشی و نتایج تحصیلی دانش آموزان پرداخته اند. این مطالعات با جستجو در پایگاه های اطلاعات علمی خارجی و داخلی به دست آمدند و از میان آن ها 44 منبع، با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
یافته ها: تجزیه و تحلیل ادبیات بررسی شده در نوشتار حاضر، به شناسایی سه مضمون فراگیر در چگونگی نقش آفرینی رهبری آموزشی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان منجر شد که عبارتند از: سبک رهبری (با چهار مضمون سازنده و بیست و یک مضمون پایه)، نقش مستقیم (با سه مضمون سازنده و سی و پنج مضمون پایه) و نقش غیرمستقیم رهبری آموزشی (با چهار مضمون سازنده و پنجاه و هفت مضمون پایه). بنابراین مطابق با یافته های پژوهش، چهار سبک رهبری که عبارتند از رهبری یکپارچه، رهبری آموزشی توزیع شده، رهبری اقتضایی و رهبری رفتاری می توانند به ارتقاء اثربخشی رهبر آموزشی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کمک کنند. همچنین یافته ها حاکی از تأثیر مستقیم رهبری آموزشی از طریق ویژگی های شخصی رهبر، مهارت ها و اقدامات؛ و تأثیرغیرمستقیم رهبری آموزشی از طریق بهبود شرایط مدرسه، بهبود شرایط کلاس درس، ارتقاء اثربخشی معلمان و تعامل با شرکای اجتماعی است.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، می توان گفت، رهبری آموزشی از طریق به کارگیری سبک های رهبری مؤثر، به صورت مستقیم از طریق ویژگی ها، مهارت ها و اقدامات؛ و به صورت غیرمستقیم از طریق تأثیر بر شرایط مدرسه، شرایط کلاس درس، معلمان و تعامل با شرکای اجتماعی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش آفرینی می کند.
نقش رهبری آموزشی مدیران در پیش بینی یادگیری حرفه ای معلمان مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش رهبری آموزشی مدیران مدارس در یادگیری حرفه ای معلمان در مدارس ابتدایی شهر مشهد می باشد.
روش شناسی پژوهش: برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش آمیخته، طرح کمی-کیفی استفاده شد. ابتدا در مرحله کمی، 50 مدرسه ابتدایی (50 مدیر و 236 معلم) در نواحی چهار، پنج و شش شهر مشهد به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب، نمونه مورد مطالعه را تشکیل دادند. سپس انتخاب نمونه در مرحله کیفی براساس نتایج به دست آمده از مرحله کمی صورت گرفت و شش مدرسه(6 مدیر و 12 معلم) به عنوان نمونه های مورد مطالعه انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های کمی از روش تحلیل آماری معادلات ساختاری و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تفسیری (کدگذاری باز و محوری) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل داده های کمی نشان داد الگوی رهبری آموزشی با یادگیری حرفه ای معلمان رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی نیز حاکی از شناسایی ویژگی های نظر به تعریف مأموریت مدرسه، مدیریت برنامه آموزشی، ارتقای جو یادگیری در مدرسه، دغدغه ارتقا یادگیری دانش آموزان،دغدغه رشد و پرورش همه جانبه و تأمین رفاه و امنیت دانش آموزان، انگیزش معلمان، زمینه یادگیری حرفه ای معلمان، جو همکاری در مدرسه، تغییر در روش تدریس معلمان و الگو بودن مدیر در مدارس مورد مطالعه می باشد.
ادراک دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رهبری آموزشی از کار تیمی در محیط ترکیبی ادوبی کانکت و واتساپ: پیگیری کیفی یک مطالعه پیش آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این مطالعه تعیین ادراک دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رهبری آموزشی نسبت به تأثیر کار تیمی بر نگرش به کلاس درس و پیشرفت تحصیلی آنان در محیط ترکیبی ادوبی کانکت و واتساپ (متاکوو) بود. روش شناسی پژوهش: این مطالعه در مرحله کمی بصورت طرح یک مرحله ای از نوع پیش آزمایشی انجام شد. هفده دانشجوی کارشناسی ارشد به عنوان گروه آزمایش پرسش نامه «در این کلاس چه می گذرد؟» را تکمیل نمودند. پیشرفت تحصیلی آنان توسط آزمونهای مستمر و پایانی اندازه گیری شد.یافته ها: نتایج نشان داد کار تیمی روی نگرش دانشجویان به کلاس درس و پیشرفت تحصیلی آنان تأثیر مثبت دارد. برای پیگیری این داده ها و شناسایی چگونگی تأثیر کار تیمی، 15 نفر از 17 دانشجوی گروه آزمایش به صورت داوطلبانه در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی Atlas/ti ، دو مقوله اصلی شامل محیط کلاس و کیفیت یادگیری شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند انگیزه معلمان را برای اجرای کار تیمی در محیطهای ترکیبی آنلاین افزایش دهد و مدیران را ترغیب کند تا بستر مناسبی را برای اجرا فراهم سازند.
شناسایی مولفه های پویایی تعلیم و تربیت از دیدگاه معلمان و مدیران
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
36 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی مؤلفه های پویای آموزش از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس با تمرکز بر انعطاف پذیری برنامه درسی، توسعه حرفه ای، رهبری و ادغام فناوری است. با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی، داده ها از طریق یک بررسی جامع ادبیات و مصاحبه های کیفی با مربیان جمع آوری شد. یافته ها بر نقش حیاتی انعطاف پذیری برنامه درسی در تطبیق روش ها و محتوای تدریس برای رفع نیازهای متنوع دانش آموزان تأکید می کند. توسعه حرفه ای مستمر به عنوان یک ضرورت برای ارتقای مهارت ها و دانش معلمان مطرح شد که آنها را قادر می سازد تا استراتژی ها و فناوری های نوآورانه آموزشی را به طور مؤثر پیاده سازی کنند. رهبری، به ویژه توسط مدیران مدارس، در پرورش یک فرهنگ حمایتی و نوآورانه در مدرسه محوری تشخیص داده شد. علاوه بر این، ادغام فناوری، فرآیندهای یادگیری و تدریس را با تعاملی تر و قابل دسترس تر کردن، بهبود می بخشد. نتایج این مطالعه با ادبیات موجود سازگار است و بر اهمیت سازگاری و نوآوری در آموزش تأکید می کند. با این حال، این مطالعه با ترکیب دیدگاه های معلمان و مدیران، دیدگاه جامع تری ارائه می دهد. توصیه هایی برای تحقیقات آینده شامل بررسی این مؤلفه ها در زمینه های مختلف آموزشی و توسعه استراتژی هایی برای اجرای مؤثر است. این مطالعه بینش های ارزشمندی را برای مربیان، سیاست گذاران و محققانی که هدفشان بهبود نتایج آموزشی از طریق محیط های آموزشی پویا و پاسخگو است، ارائه می کند
مدل رهبری اثربخش معلمان فاقد صلاحیت در مدارس ابتدایی: کاربردی از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
6 - 48
حوزههای تخصصی:
کشف تجارب اعضای آموزشی جامعه مدرسه از به کارگیری معلمان فاقد صلاحیت و تعامل با آنان در مدارس و تبیین نحوه برخورد این معلمان با اعضای آموزشی مدرسه، دانش آموزان و والدین آنان از اهداف پژوهش کیفی حاضر هستند. روش پژوهش، داده بنیاد با رویکردی سیستماتیک است که با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه با 46 نفر از شرکت کنندگان که اعضای جامعه مدرسه شهر سنندج بودند، در سه مرحله کدگذاری نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت، تعداد 211 کدباز، 60 کد محوری و 17 کد گزینشی از داده ها احصا و با نرم افزار 2020 MAXQDA مدلی نهایی از آن ها استخراج گردید. مشارکت کنندگان، به مسائل معیشتی وفرهنگی معلمان و سیاست زدگی آموزش وپرورش بعنوان زمینه های موجودجذب معلمان فاقدصلاحیت؛ نقص در شیوه های استخدامی و دیوان سالاری معیوب در نظام آموزشی جهت دلایل استخدام این معلمان؛ پشتیبانی از توسعه حرفه ای، کمک به ارتقای رضایت شغلی و اجرای اقدامات تنبیهی بعنوان راهکارهایی جهت تعامل با این معلمان و مهارت های سه گانه مدیران(فنی، انسانی و ادراکی)جهت عوامل مؤثر و دخیل در رهبری آنان اشاره کرده اند. ارائه نتایج در دو بعد و دخالت دادن دانش آموزان و والدین آن ها در فرایند مصاحبه از نوآوری های این پژوهش است. براساس نتایج، تعداد بسیار کمی از این معلمان تغییر کردند و عملکرد تحصیلی مطلوب عاید شده است؛ اما بسیاری از این معلمان متحول نشده و بی توجهی به ابعاد روانی– اجتماعی دانش آموزان، ضعف در برقراری روابط انسانی، غیرحرفه ای گرایی و بازدهی نامطلوب آموزشی را در پرونده کاری خود بر جای گذاشته اند.
بررسی تطبیقی ادراک نقش و محورهای عملکرد مدیران گروه های آموزشی در دو دانشگاه علوم پزشکی و فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کلیدی ترین وظایف مدیران گروه های آموزشی در دانشگاه ها اداره فرایند یاددهی-یادگیری است. مرور ادبیات تحقیق نشان می دهد که مؤسسات آموزش عالی به منظور اداره بهتر فرایند یاددهی-یادگیری، بیشتر از اینکه مدیریت شوند باید رهبری شوند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ادراک نقش یک مدیر گروه آموزشی، از انتظارات وظیفه ای و محورهای عملکردی او در دانشگاه ها طراحی و در سال تحصیلی 1388-1387 اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها، بر اساس مدل دیموک و والکر پرسشنامه ای تهیه و به صورت سرشماری در میان مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی (65 نفر) و فردوسی مشهد (50 نفر) توزیع شد. در مجموع 76 پرسشنامه به طور کامل و بدون نقص جمع آوری گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مدیران گروه های آموزشی نمونه تحقیق، وظیفه های مدیر گروه آموزشی را با گرایش به کارکردهای مدیریتی ادراک می کنند و در عمل نیز به وظایف مدیریتی خود نسبت به کیفیت های رهبری تأکید بیشتری دارند. این نتیجه با یافته های تحقیقاتی که مدعی است فرد همان طور که نقش خود را ادراک می کند، بدان عمل می نماید در توافق است.
طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان با تأکید بر قرآن کریم: سبک رهبری هادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان، در پی ترسیم فرایند هدایت پذیری دانش آموزان و دست یابی به راهبردهایی برای ایجاد آن فرایند در مدرسه بوده است. روش: روش پژوهش، روش نظریه پردازی داده بنیاد اشتراوس و کوربین است که در آن از آیات قرآن کریم به عنوان مبنا و از تجربه تجربه گران تربیتی استفاده شده است. روش نمونه گیری این پژوهش، نظری، هدف مند و در دسترس و نمونه پژوهشی آن، در مرحله اول آیات شریفه مرتبط با سیره دو پیامبر اولوالعزم حضرت نوح (ع) (114 آیه) و حضرت ابراهیم (ع) (30 آیه) و آیات شریفه مرتبط با هدایت پذیری (78 آیه) و در مرحله دوم شانزده نفر از فعالان تربیتی است. یافته ها: در این پژوهش، در گام نخست، عوامل و موانع هدایت پذیری از آیات قرآن کریم استخراج شد که نتیجه آن، دست یابی به 19 عامل بیرونی و درونی برای هدایت پذیری ازجمله انسان های الهی، خردمندی، تنبّه طلبی، کنش صبورانه شکرپایه و...؛ و 40 مانع بیرونی و درونی هدایت پذیری از جمله محیط ناهم گون، جهل متعصبانه، شک معاندانه، کنش ظالمانه و... است. در این بخش عوامل و موانع درونی هدایت پذیری در سه دسته بینشی، گرایشی و کنشی سامان دهی شده اند. در گام دوم پژوهش نیز، با بهره گیری از یافته های گام نخست و مصاحبه با تجربه گران تربیتی، پدیده محوری، راهبردهای رهبری آموزشی برای هدایت پذیری دانش آموزان و هم چنین عوامل و شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر هدایت پذیری متربیان، به دست آمد که نتیجه آن، تعیین «سبک رهبری هادی» به عنوان پدیده محوری؛ ارائه 23 راهبرد عام – در سه محور راهبردهای تربیتی هادی، راهبردهای مدیریتی هادی و راهبردهای محیطی هادی – و 11 راهبرد خاص – همانند ذائقه سازی دینی، عقل پروری علم پایه و عزم محور و – در زمینه هدایت پذیری و ترسیم شرایط زمینه ای در سه بخش نهادهای رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان گفت، رهبری آموزشی با به کارگیری سبک رهبری هادی و اجرای راهبردهای هدایت پذیری، زمینه ساز ایجاد مؤلفه های هدایت پذیری در دانش آموزان خواهد بود.