مطالب مرتبط با کلیدواژه

افلاطون


۴۲.

دشمنان جمهوری؛ بررسی علل اصلی اخراج شاعران از آرمان شهر افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون شعر شاعران توده مردم رساله جمهور ی تقلید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۳ تعداد دانلود : ۶۳۸
هدف این مقاله بررسی دیدگاهی است که افلاطون در رسالة جمهوری دربارة شعر و شاعران داشته است. کوشش بر آن است تا با خوانشی جزء به جزء از متن رساله و نیز با بهره گیری از اندیشة برخی مفسران تفسیری یک دست از اندیشة افلاطون و سازگار با آن در این مجال به دست دهیم. مطابق سنت اغلب مفسران که باتوجه به مضمون ده کتاب این رساله سنتی درست است، خوانش خود را بر کتا بهای دوم، سوم، و دهم متمرکز کرده ایم.
۴۳.

بررسی تطبیقی معانی و جایگاه خیال در مثنوی و آراء افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت مولوی افلاطون خیال حس مشترک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۴۶
یکی از دغدغه های فلاسفه و حکما تشریح و تبیین چیستی خیال، جایگاه و کارکرد آن در ارتباط با انسان و هستی شناسی، بوده است. افلاطون اولین فیلسوفی است که برای خیال مرتبه معرفت شناسی قائل شد و با تقسیم جهان به دو عالم معقول و محسوس، مرتبه شناخت خیال را مختص عالم محسوس دانست. مولوی هم در جای جای مثنوی به خیال، اقسام آن، جایگاهش در شناخت و معرفت انسان اعم از امور عینی و ماورائی و تأثیرات متعددی که بر جسم، روان و کمالات روحی فرد می گذارد، پرداخته است؛ بنابراین این جستار درصدد است تا به مقایسه خیال از دیدگاه این دو بپردازد. برای نیل به این هدف ضمن استفاده از روش توصیفی- تطبیقی، نخست، تعاریف خیال از نظر مولوی در مثنوی و نظریات افلاطون بررسی، سپس شباهت ها و تفاوت های دیدگاه های این دو نشان داده شده است. نتیجه این که دیدگاه های آنان از جهت غیر واقعی بودن و سایه بودن جهان و پدیده ها، ارتباط تقلید و خیال، محدود و ناقص بودن ابزار خیال برای درک واقعیت و این که این نحو ادراک متعلّق به عموم مردم است، به هم شبیه و در مواردی مانند قدرت خیال، جایگاه معرفتی خیال، معنی و تأثیر خیال متفاوت است.
۴۴.

ساختار روایی و دراماتیک در رساله های افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت افلاطون روایت ساختار روایی تئایتتوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۱۹۵
افلاطون دسته ای از هنرمندان (به ویژه شاعران) را به دلیل تاثیرگذاری منفی بر جوانان، از آرمانشهر خویش بیرون افکند ولی پیش از بیرون راندن آنان، داستانگویی و روایتگری را از ایشان گرفت و در زیر ردای فلسفه خود پنهان کرد. به یمن این شیوه های هنری است که تاثیرگذاری اندیشه های افلاطون در رساله هایش دو چندان گشت و همچنین کیفیتی زیبایی شناختی و هنری به خود گرفت که در تاریخ اندیشه و هنر بشری پیوسته مورد تامل قرار گرفته است. رساله های افلاطون به دلیل داستانگویی و گفتگوی میان شخصیت ها، نمونه ای مناسب در بررسی این ادعاست که روایت می تواند شیوه ای برای دستیابی به شناخت باشد. در این مقاله، ساختار کلاسیک روایت به ویژه درام در یکی از شاخص ترین رساله های افلاطون به نام تئای تتوس به روش توصیفی - تطبیفی بررسی می شود تا روشن شود که این رساله نمونه ای از هنر افلاطون در کاربرد ساختار روایی برای انتقال معنا و اندیشه است و همچنین توان سنجیده شدن در چارچوب های دیگر از نگره های روایی را دارد.
۴۵.

متافیزیک ارسطو و ابن سینا در تقابل با دیدگاه مثُل(مقاله علمی وزارت علوم)

۴۶.

بررسی انتقادی نظریة «روزنتال» دربارة فلسفة سیاسی اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون ارسطو فارابی ابن سینا ابن رشد ابن باجه فلسفة سیاسی اسلامی فلسفة سیاسی یونانی وحی و عقل روزنتال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۹۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۶۴
مقاله حاضر به بررسی انتقادی نظریة «اروین روزنتال» دربارة فلسفة سیاسی اسلامی می پردازد. دغدغة اصلی روزنتال، فهم و تفسیر رابطه میان فلسفه سیاسی اسلامی با آموزه های یونانی و اسلامی است. بر اساس نظریة روزنتال، هر چند فلسفه سیاسی اسلامی از هر دو آموزة یونانی و اسلامی تأثیر پذیرفته است، اما میان آموزه های یونانی با آموزه های اسلامی، هیچ گونه سازگاری و هماهنگی وجود ندارد؛ به گونه ای که فیلسوف سیاسی اسلامی از آنجا که یک مسلمان مؤمن است، نمی تواند تحت تأثیر آموزه هایی باشد که با مبانی دینی، ناسازگار و ناهماهنگ است. بنابراین، مشکل اصلی رهیافت روزنتال، بیش از آنکه فهم دین اسلام و آموزه های اسلامی باشد، فهم فلسفه یونان و آموزه های یونانی است. روزنتال، تحت تأثیر رهیافت های مدرن غربی، تصویری از فیلسوفان سیاسی اسلامی و یونانی، ارائه می دهد که انطباق چندانی با متون و آموزه های اصلی آنان ندارد.
۴۷.

حکایت چیستی زیبایی در غزل های سعدی (بحثی در فلسفه هزار دیدگاه سعدی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون ارسطو زیبایی شناسی سعدی غزل سعدی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
تعداد بازدید : ۲۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۴۷
نویسنده در این مقاله زیباییشناسی در غزلهای سعدی را مورد بررسی قرار میدهد و اشاره میکند: غزلهای سعدی از دیدگاه زیباییشناسی، حد زیبایی است و پیداست که شاعری هنرمند که سخنش حد سخندانی و زیبایی است. در زیباییشناسی و فلسفه هنر نیز صاحبنظر است و میتوان با تامل و جستجو در سخن او نظریاتش را در فلسفه هنر بازیافت و بازشناخت و به تدوین دیدگاههای او در فلسفه هنر پرداخت. سعدی دیدگاه افلاطونی و ارسطویی در زمینه چیستی زیبایی را مکمل یکدیگر میدیده است. در ادامه این مقاله بیتهایی که در آنها سعدی دیدگاه افلاطونی داشته و بیتهایی که دیدگاه ارسطویی داشته ، مشخص شدهاند.
۴۸.

نقش غزل های سعدی در آرمانشهر او

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون فارابی غزل سعدی آرمانشهر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک غزل
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
تعداد بازدید : ۲۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۵۲
سعدی شاعری است متفکر یا متفکری است شاعر و مُصلحی است که با هدف اصلاح نارسایی ها و کاستی ها می نویسد و می سراید و در مقام متفکری شاعر، یا شاعری متفکر، چونان دیگر متفکران بزرگ از وضع موجود با همة مطلوب بودن نسبی اش چنان که باید، راضی نیست و می کوشد تا طرحی از جامعة آرمانی خود به دست دهد. نویسنده ضمن تبیین این ویژگی ها در آثار سعدی با توجه به سه رویکرد: دعوت به زندگی عاشقانه و شادخوارانه؛ انجام دادن وظیفه یا وظایفی که به عهدة موسیقی است و انجام دادن وظیفة آموزش دائمی مردم آرمانشهر؛ به بررسی نقش غزل در آرمانشهر سعدی می پردازد.
۴۹.

بررسی تطبیقی مفهوم عدالت در شاهنامه (ایران باستان) و آثار افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت شاهنامه افلاطون ایران باستان ساختار طبقاتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۱۹۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
ایران و یونان، دو تمدن کهن، در طول تاریخ همواره با یکدیگر در ارتباط بوده اند. به رغم برخوردهای نظامی که گاه میان آنها درمی گرفته است، تاریخ گویای دادوستدهای فرهنگی آنها نیز بوده است؛ چنان که در دوره ای ایرانیان از اندیشه فلاسفه یونان بهره ها برده اند و در زمانی دیگر یونانیان از فرهنگ ایرانیان تاثیر گرفته اند. بررسی مفهوم عدالت در شاهنامه (ایران باستان) و آثار افلاطون و به ویژه کتاب جمهوری او می تواند روشن کننده بخشی از این دادوستدهای فکری و فرهنگی باشد که در این مقاله به چگونگی آن خواهیم پرداخت. آنچه از بررسی تطبیقی مفهوم عدالت در میان این دو تمدن برمی آید، گویای تأثیرپذیری افلاطون از اندیشه های ایرانیان باستان ـ که انعکاس آن را در شاهنامه می توان دید ـ است. جدای از وجود یک ساختار طبقاتی ایستا در نظریه افلاطون که ظاهراً باید متأثر از نظام طبقاتی ایرانیان باستان بوده باشد، می توان به موارد دیگری چون فضای دموکراتیک یونان که با نظام طبقاتی بیگانه بوده است، نزدیکی برخی از تمثیل ها و آموزه ها و ... اشاره کرد که می تواند اثبات کننده تأثیرپذیری افلاطون از نظریه سیاسی ایران باستان باشد.
۵۰.

بررسی مسألة شهود در آثار افلاطون

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون شهود عرفانی شهود عقلانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۵۲ تعداد دانلود : ۷۳۷
از گذشته همواره در کنار علم حصولی نوع دیگری از معرفت که از آن به علم حضوری یا شهودی تعبیر می­شود مطرح بوده است. در میان فلاسفه گروهی معتقدند که شهود تنها به وسیلة عقل صورت می­گیرد و گروهی دیگر بر این باورند که شهود توسط نفس انسانی صورت می­گیرد که یقین­آور است و غیر از این طریق معرفت، بقیه قابل اعتماد نیستند. افلاطون یکی از فلاسفه­ای است که طریق معرفت صحیح را شهود می­داند ولی همواره در بین فلاسفه بعد از او این سؤال مطرح بوده که شهود مورد نظر او عقلی بوده یا عرفانی؟ با رجوع به آثار افلاطون و استخراج ویژگیهای شهود او و مقایسه آن با خصوصیات مکاتب عرفانی و تجربه­های دینی این فرضیه که منظور وی از شهود، قسم عرفانی آن بوده قوت می­گیرد هر چند که مخالفین این نظر نیز دلایل مستحکمی برای بیان خود دارند.
۵۱.

نگاهی به ماهیت نفس و چگونگی تعلق آن به بدن در فایدروس و حکمت الاشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس افلاطون بدن روح سهرودی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
تعداد بازدید : ۲۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۳۶۸
با توجه به اینکه افلاطون و سهروردی در موضوع ماهیت نفس و چگونگی تعلق آن به بدن دارای اشتراکات نظری هستند، درعین­حال تفاوت های بنیانی در آرا و نیز شیوه آنها وجود دارد. در این مقاله ابتدا به عالم نفس که از دیدگاه هر دو فیلسوف منشأ نفس انسانی است، پرداخته شده، سپس نظرات آن­دو در مورد ماهیت نفس و همچنین نظرات و استدلال آنها در مورد حدوث و قدم روح بیان می­شود. سهروردی معتقد به حدوث نفس انسانی بوده و نظر افلاطون در مورد قدم روح را که در فایدروس آمده، در حکمت­الاشراق نقد و رد می­نماید. در ادامه چگونگی تعلق آن به بدن از دیدگاه هر دو فیلسوف بررسی می­گردد. شیوه افلاطون برای بیان مسئله روح، بیشتر در قالب اسطوره و تمثیل می­باشد، ولی بیان سهروردی فلسفی، با رنگ علمی است و روشنگر این مطلب می­باشد که آرای فلسفی سهروردی رونوشتی از آرای افلاطون نیست، بلکه او دارای استقلال رأی و نظرات متفاوت و بدیعی در فلسفه می باشد.
۵۲.

همگونیهای فکری سعدی و حکیمان یونان در مقوله اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق افلاطون ارسطو سعدی ابن مسکویه ابوالحسن عامری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی ادبیات حکمی و پندآموز
تعداد بازدید : ۱۲۲۱ تعداد دانلود : ۷۰۳
مسئله اخلاق مقوله ای است که از دیرباز در جوامع متمدن، دغدغه خاطر بزرگان فلسفه و ادب و مصلحان اجتماعی بوده است. سعدی نیز به عنوان ادیب و مصلحی اجتماعی، در آثار خود بر این مسئله مهم تأکید و به ترویج محاسن اخلاقی اهتمام می ورزد. وی در تعلیم آموزه های اخلاقی، پس از تعالیم اسلام، به گفتار فیلسوفان هم توجه داشته است. فلاسفه یونان قدیم، به اخلاق عنایتی ویژه داشته و نظر ی ات ارزنده ای در این زمینه عرضه کرده اند. فیلسوفان مسلمان در آثار خود برخی از این اندیشه ها را نقل نموده اند و از طریق آثار آنان، این آرا به آثار ادبی راه یافت است. سعدی بیش تر به واسطه نوشته های ابن مسکویه و ابوالحسن عامری و نه به طور مستقیم، با افکار یونانیان آشنا شده و آن ها را در آثار تعلیمی خود بازتابانده است. در این مقاله، سعی بر آن است تأثیر حکیمان یونان بر سعدی، با توجه به مشابهت گفتار آنان با یکدیگر نموده شود . بنابر این پرسش اصلی مقاله این است که سعدی در چه مواردی تحت تأثیر اندیشه های حکیمان یونان بوده است؟ این پژوهش به دو بخش اصلی فضایل اخلاقی و رذایل اخلاقی تقسیم می شود . در مبحث فضایل اخلاقی، علم و حکمت، تحمل و فروتنی دانایان، شجاعت و ظلم ستیزی، بلندنظری، فضل و توانگری و دوستی و اتحاد از نظر سعدی و حکمای یونان بررس ی می گردد؛ در بخش رذایل اخلاقی، به مباحثی چون خبث طینت، سخن چینی و دروغ از نظر حکیمان و سعدی پرداخته می شود.واژه های کلیدی: التوسل الی الترسل، بهاء الدین محمد بن موید بغدادی، سلطانیات، حکمت عملی، سیاست مدن، عدالت.
۵۳.

اشراق و شهود از نگاه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهود معرفت افلاطون یادآوری دیالکتیک رؤیت مثال خیر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۳۵۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۸۵
وجود معرفت شهودی و معنای آن همواره محل نزاع در بین مفسّران افلاطون بوده است؛ برخی اصلاً قائل به چنین شناختی نزد افلاطون نبوده و عده ای که آن را پذیرفته اند، در عقلانی یا عرفانی بودن آن اختلاف نظر دارند. این نوشته می کوشد تا نشان دهد، معرفت از نگاه افلاطون به استدلال عقلی منحصر نبوده و فراتر از آن، متضمن نوعی رؤیت عقلی نیز هست؛ زیرا نزد افلاطون از یک سو، درک عقلی امور به معنای درک ویژگی های مشترک اشیا است که در قالب قضایا و احکام ارائه می گردد. از سوی دیگر، اگر تبیین همه چیز به صورت تبیین عقلی و معلّل ساختن آنها به مثل و تبیین خود مثل در تعلیل آنها به علت فاعلی و غایی خیر است، دیگر چنین تعلیلی در خصوص خود مثال خیر مطرح نخواهد بود؛ زیرا او خیر و زیبایی بالذات است؛ لذا معرفت وی بدین اعتبار فراتر از درک عقلی در قالب احکام کلی و مفهومی خواهد بود؛ شناختی بی واسطه از نوع رویارویی و رؤیت که در قالب قضایا درنمی آید. این شهود، هرچند معرفتی است ناگهانی و کوتاه؛ اما به زعم افلاطون ثابت و راسخ است و بر سیری دیالکتیکی تکیه دارد. درباره ی متعلَّق آن نمی توان چیزی گفت و نگاشت؛ بلکه فقط می توان با وجودِ راهنما، از طریق اشراق مستقیم، آن را تجربه کرد؛ خاص فیلسوف است، نه هر فردی؛ زیرا فقط فیلسوف است که توانسته است نفس خود را سراسر مطیع عقل- یعنی همان پاره ی الهی روح و خویشاوند مثل- گرداند و در نتیجه استحقاق چنین تجربه ای را پیدا کند.
۵۴.

شرح و بسط پروکلوس از اشارات افلاطون به مسئلة شرور و نسبت آنها با عنایت و فاعلیت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شر افلاطون عنایت الهی هستی بالعرض و جانبی فاعلیت الهی پروکلوس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۰۰۶ تعداد دانلود : ۸۷۹
هرچند نزد افلاطون نظریة منسجمی دربارة مسئلة شرّ دیده نمی شود، اما در آثار او پاره هایی هست که برای افلاطونیان بعدی، دستمایه ای برای بسط و پرورش چنین نظریه ای شد. پروکلوس، برجسته ترین فیلسوف مکتب نوافلاطونی متأخر است که نظریه اش به دیدگاه مرجع نوافلاطونیان دربارة مسئلة شرّ بدل شد. وی در مواجهه ای انتقادی با پیشینیانش می کوشد که شرح و تبیینی وحدت انگار از اشارات افلاطون به مسئلة شرّ ارائه دهد. بر اساس تبیین وی مراتب عالی هستی، خیر و فقط علّت خیرند. شرّ واقعیتی ضروری است اما تنها به نحو نسبی، جانبی، بالعرض و آویخته به خیر تحقق دارد و تنها در مرتبة باشندگان جزئی یافت می شود. هستی بالعرض شرّ، علت وجودبخش ندارد بلکه پیدایی اش به سبب ناهماهنگی افعال نیروهای متعدد موجود مرکب جزئی است. آویختگی و آمیختگی هستی شرّ به خیر چنان است که به رغم ضدیتش با خیر، در تحقق خیر کل مشارکت دارد و از این رو با عنایت و فاعلیت مطلق الهی قابل جمع است.
۵۵.

ابعاد ابتکاری نظریه مثل در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره مندی افلاطون ملاصدرا ثبات تقلید مثل تجرد کلیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۷۴۴ تعداد دانلود : ۶۳۸
تبیین مبتکرانه ملاصدرا از نظریه مُثل اهمیت خاصی دارد؛ زیرا او می کوشد تا با استفاده از اصالت و تشکیک حقیقت وجود، تبیین جدیدی از چیستی، جایگاه و کارکردهای مُثل ارائه دهد که متفاوت از رویکرد گذشتگان و حتی افلاطون است. او ضمن پذیرش اصل وجود مُثل، با رویکردهای مختلف وجودشناختی، معرفت شناختی، عرفانی و دینی به اثبات آن ها و ویژگی هایشان در نظام کل هستی می پردازد. از جنبه وجودشناختی، نشان داده می شود که به امر ثابتی نیاز است تا وحدت، ثبات و غایت حرکت جوهری موجودات مادی را تضمین نماید. از جهت معرفت شناختی، استدلال می شود که در ادراک عقلانی، نفسِ انسان نمونه های عالی و مجرد اشیای جسمانی را مشاهده می کند که همان مثل افلاطونی اند. در رویکرد عرفانی مُثل افلاطونی شبیه اعیان ثابته و صفات الهی در نظر گرفته می شوند. در رویکرد دینی نیز به آیاتی از قرآن استناد می شود که طبق برداشت صدرایی اصل موجودات این جهانی را در عالمی مجرد می دانند. ملاصدرا در همه این تعابیر، رابطه وجودی چون علیت و معرفت شناختی چون تقلید و بهره مندیِ اشیای جسمانی از مثل را مد نظر دارد و با استفاده از مراتب تشکیکی عوالم، شکاف بین عالم جسمانی و عقلانی مثل را از بین می برد. همچنین تلاش ملاصدرا برای تبیین دقیق تر مثل افلاطونی منجر به در نظر گرفتن عالم مثال می گردد که واسطه بین عالم محسوس و معقول است. در این جستار تلاش می شود تا جنبه های ابتکاری تبیین ملاصدرا از نظریه مثل بررسی گردد و میزان موفقیت او نشان داده شود.
۵۶.

ریشه یابی معرفت در خاطره ازلی الست و همانندی آن با نظریه یادکرد افلاطون با تأکید بر مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی معرفت افلاطون مثنوی فراموشی الست نظریه یادکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۴ تعداد دانلود : ۸۰۳
عارفان مسلمان سرچشمه های معرفت را در میثاق الست می جویند. مولانا بی تردید یکی از سرآمدان این ریشه یابی است. در این نوشته با طرح موضوع ریشه یابی معرفت در ماجرای الست و همانندی آن با نظریّه یادکرد(anamnesis) افلاطون، به شیوه تحلیلی، دیدگاه مولانا در مثنوی را بازکاویده ایم. بر بنیاد این دیدگاه کسانی که در ماجرای الست و پیش از تعیّن وجودی از معرفت اجمالی شهودی بهره ور شدند، هرچند در زندگی دنیایی، مدّتی حکمت و دانایی نخستین را ازیادمی برند و گرفتار نسیان و گاه غفلت می شوند، این استعداد در آن ها هست که پرورده شریعت و طریقت شوند و با تجدید خاطره ازلی الست، آرزومندانه به جست و جو پردازند و به حضرت حق راه یابند. میثاق الست ماجرایی همگانی بوده است و اگر برخی روح ها گویی بویی از آن شراب ازلی نبرده اند و انگار گم شده ای ندارند، دلیل آن را باید در فراموشی و نسیان جست. بنابراین مولانا بر این باور است که هیچ آفریده ای از معرفت بی نصیب نیست بلکه مرتبه ای از معرفت شهودی اجمالی، از الست با همه هست و محبوب ازلی گم کرده ای همگانی است.
۵۷.

بررسی تطبیقی نفس شناسی افلاطون و ارسطو در سعادت و فضیلت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت افلاطون ارسطو شقاوت فضائل عقلانی فضائل اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
تعداد بازدید : ۲۹۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۷۹
سعادت انسانی از مسائل مهمی است که در همه اعصار متفکران اسلامی و غیراسلامی به بحث و گفت وگو درباره آن پرداخته اند و غایت نهایی بشر به حساب می آید. در این مقاله به بررسی این موضوع از دیدگاه دو متفکر برجسته یونانی، افلاطون و ارسطو می پردازیم و نشان می دهیم که انسان برای رسیدن به سعادت نیازمند آن است که عوامل آن، یعنی رسیدن به خیر اعلی، فضیلت، سیر و سلوک و اشراق، را بشناسد و با نگاه دقیق به مسائل، به سعادت نهایی خود دست یابد. همچنین در این مقاله راه رسیدن به سعادت، فضائل عقلانی، رابطه عقل با سعادت، قواعد رفتار و دیگر مسائل اخلاقی نیز از دیدگاه ارسطو بررسی شده و در نهایت دیدگاه های این دو متفکر مقایسه و ارزیابی شده است.
۵۸.

ریشه یابی شبهة معدوم مطلق در فلسفة یونان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون پارادوکس معدوم مطلق فلسفة اسلامی پارمنیدس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۲۳۲۵ تعداد دانلود : ۹۰۶
در فلسفة اسلامی معمولا منظور از «معدوم مطلق» چیزی است که نه در خارج موجود است و نه در ذهن. از آن جا که در فلسفة اسلامی گفته می شود «المعدوم المطلق لایخبرعنه و لایعلم»، این «شبهه» و «پارادوکس» در این جا به وجود می آید که همین لایخبر عنه و لایعلم خبر و علمی است از معدوم مطلق. پس معدوم مطلق هم زمان هم لایخبرعنه و لایعلم و هم یخبرعنه و یعلم. به این پارادوکس «شبهة معدوم مطلق» می گویند. معدوم مطلق در متون اندیشمندان برجستة مسلمان معمولاً تا الهیات شفای ابن سینا ریشه یابی می شود و نه قبل تر چه رسد به ریشة یونانی بحث؛ چراکه در جهان اسلام تاریخ فلسفه و منطق پیش از ابن سینا با ابهامات زیادی رو به رو است. این پژوهش در پی آن است که شبهة معدوم مطلق را در «فلسفة یونان» ریشه یابی کند و نشان دهد ریشة تاریخی این پارادوکس به نوعی به فلسفة یونان می رسد و به دیدگاه های پارمنیدس و افلاطون دربارة عدم ناشناختنی بپردازد.
۵۹.

نسبت فلسفه اشراقی سهروردی و فلسفه افلاطون

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هایدگر افلاطون نور سهروردی تمثیل غار تعریف حقیقت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۲۹۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۶۵
در این مقاله نشان داده می شود که فلسفه اشراقی سهروردی ریشه در فلسفه افلاطون دارد. در ابتدا شواهدی از حکمه الاشراق بررسی می شود که در آن سهروردی تأکید می کند فلسفه اشراقی ای که عرضه می کند مورد اعتقاد افلاطون است. سپس توضیحاتی در مورد فلسفه هایدگر و چرخش فلسفی وی خواهد آمد. در این قسمت تفاوت های عمده این فلسفه متقدم و متاخر هایدگر در جنبه های مهم بررسی می شود. سپس تمثیل غار شرح داده می شود و چهار مرحله آن تبیین می شود. در ادامه تفسیر خود افلاطون بر تمثیل را بررسی خواهیم کرد. در این بخش نشان داده می شود که از نظر هایدگر، افلاطون تعریف حقیقت را دگرگون کرده است و آن را از نامستوری و آشکارگی به صحت نگاه تبدیل کرده است. افلاطون در هر مرحله بر عادت کردن چشم فرد به نور جدید تأکید می کند و این مسئله را با واژه یونانی پایدیا بیان می کند. در بخش بعدی به پایدیا، و نقش تأثیرگذار آن در فلسفه افلاطون، خواهیم پرداخت. پایدیا چرخش کل وجود انسان است برای سازگاری و درک ویژگی های واقعی موجودات. در بخش بعدی به ارتباط و تناسب خورشید تمثیل و ایده ی خیر خواهیم پرداخت. بدین مضمون که خورشید تمثیل تصویر ایده خیر یا ایده ایده ها است و همچنانکه خورشید اشیاء را قابل دیدن می کند، ایده خیر هم دیگر ایده ها را قابل شناخت می کند. سپس به مقایسه فلسفه افلاطون و فلسفه اشراق پرداخته می شود و تبیین خواهد شد که فلسفه اشراق و فلسفه افلاطون در اصول و مبانی و نیز در روش فلسفی نزدیکی و همسانی قابل توجهی دارند. زیرا آنچه که افلاطون ارائه می دهد توسط سهروردی به اوج پیشرف خود می رسد. نهایتا به نقش واسطه ای نوافلاطونیان در ارتباط بین افلاطون و سهروردی پرداخته می شود.
۶۰.

موضوعِ محاوره سوفسطائی: سوفسطائی یا فیلسوف؟ بررسی دیدگاه هایدگر در درسگفتار سوفسطائیِ افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر افلاطون سوفسطاییِ افلاطون فیلسوف (محاوره؟) سوفسطایی افلاطون هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۴۱
مشهور است که افلاطون در آغاز محاوره سوفسطایی و محاوره سیاستمدار وعده می دهد که می خواهد سه محاوره به نام های سوفسطایی، سیاستمدار و فیلسوف بنویسد. دو محاوره اول نوشته می شود و اکنون در دسترس است؛ اما در خصوص محاوره سوم همانند دو محاوره دیگر چیزی در اختیار نداریم؛ یعنی افلاطون محاوره فیلسوف را نمی نویسد، یا همچنانکه دو محاوره قبلی را نوشته بود نمی نویسد. درباره این محاوره سوم نظرهای مختلف وجود دارد. در مقاله حاضر به بیان و ارزیابی نظر هایدگر در این خصوص خواهیم پرداخت.هایدگر این عقیده رایج را در میان مفسران نمی پذیرد که افلاطون طرح نوشتن محاورات سه گانه را داشته است و بر این اساس سعی می کند توصیف فیلسوف را در میان آثار افلاطون بازنماید. او معتقد است افلاطون محاوره فیلسوف را نوشته است؛ اما نه همانند محاورات دیگر؛ بلکه بنحو سقراطی. مقاله حاضر در صدد است نشان دهد که اولاً، افلاطون به وعده صریح خویش در خصوص تألیف فیلسوف عمل نمی کند؛ دوم اینکه دلیل این خُلف وعده وی این است که افلاطون معتقد است مطالب اصلی فلسفه قابل نوشتن نیستند و نوشتن آن ها هیچ نفعی برای آدمیان ندارد. سوم اینکه توصیف او از فیلسوف را به خوبی می توان در آثارش یافت.