شمسی علیاری

شمسی علیاری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

شکل شناسی طنز در داستان های فریدون تنکابنی بر اساس نظریّه فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنکابنی شگردهای طنز داستان ایوان فوناژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۱۹
طنز، مهم ترین نوع ادبی است که ادیبان و پژوهشگران به آن توجّه کرده اند و امروزه به حوزه های تحقیقات زبان شناسی راه یافته و یکی از ویژگی های برجسته ادبیّات داستانی معاصر ایران شده است که نویسندگان از آن برای انتقال پیام ها و انعکاس واقعیّت های اجتماعی و فرهنگی خود استفاده کرده اند. در مورد طنز و چگونگی ایجاد آن، نظریّه های مختلفی وجود دارد. یکی از نظریّه های مهمّ معاصر درباره طنز، نظریّه ایوان فوناژی (2662-7326)، زبان شناس مجارستانی است. فوناژی در کتاب ها و مقالات خود، مفصّلاً از راه های ایجاد طنز در آثار ادبی صحبت کرده است و از آنجا که طنز را هم از زاویه زبانی و هم غیر ِزبانی بررسی کرده، نظریّه او می تواند به عنوان معیاری خوب برای شکل شناسی طنز در آثار ادبی و به ویژه در ادبیّات داستانی معاصر باشد. طنز، کارکردهای تفریحی، انتقادی و زیباسازی دارد. فریدون تنکابنی یکی از برجسته ترین طنزپردازان معاصر ایران با آثار متعددی در زمینG داستان نویسی و طنزنگاری شناخته شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی شگردهای طنزنویسی در چهار مجموعه داستان به نام های اسیرخاک، یادداشت های شهر شلوغ و اندیشه ها، ستاره های شب تیره و سرزمین خوشبختی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهند که بزرگ نمایی و اغراق، پربسامدترین شگرد طنزنویسی تنکابنی است که با استفاده از آن، انتقادات اجتماعی و سیاسی خود را با زبان طنز بیان کرده و همچنین از شگردهای کوچک نمایی، بازی با شخصّیت های داستانی، طنز لغت نامه ای، طنز موقعیت و تعلیل طنز نیز برای بیان نکات ظریف ادبی خود بهره گرفته است.
۲.

رابطه میزان توانمندی و نوع مناسبات جنسیتی شخصیت اصلی زن در رمان تهران مخوف (مرتضی مشفق کاظمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندی تهران مخوف شخصیت پردازی مرتضی مشفق کاظمی مناسبات جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۱
 هدف این پژوهش بررسی روند شخصیت پردازی شخصیت اصلی زن در رمان تهران مخوف و تعیین منطقی یا غیرمنطقی بودن این روند است. در بخش اول، میزان توانمندی شخصیت را، مطابق با معیارهای توانمندسازی زنان، با توجه به چهار فاکتور تحصیلات، شغل، درآمد و برخورداری یا عدم برخورداری از فضای شخصی، در سه سطح پایین، بالا، و متوسط، سنجیده ایم. سپس در بخش دوم، با مراجعه به شیوه عملکرد و فعالیت های شخصیت اصلی، آن گونه که نویسنده او را تصویر کرده است، میزان برابری طلب بودن شخصیت را در چهار محور فعالیت ها، فضاهای گوناگونی که در آن ها حضور می یابد، واکنش در برابر دستور، و عکس العمل در برابر خشونت سنجیده ایم، و او را در چهار طبقه بسیار کلیشه ای، پدرسالار، بینابینی و برابری طلب قرار داده ایم. هماهنگی بخش اول و دوم به معنای تناسب بین شخصیت پردازی شخصیت و عملکرد او در رمان است. زیرا از شخصیتی که در بخش اول توانمند تصویر شود انتظار نمی رود منفعلانه عمل کند و تفکری پدرسالارانه داشته باشد و برعکس. ادبیات مکتوب هم بخش مهمی از حوزه رسانه و هم سنگ زیربنای بخش های دیگر آن، همچون فیلم و نمایش، است. شخصیت های محوری زن، علاوه بر تأثیر درکل جامعه، در جامعه زنان مخاطب تأثیری مضاعف دارند و مخاطب زن آگاهانه یا ناآگاهانه با شخصیت اصلی داستان هم ذات پنداری می کند و از آن اثر می پذیرد. اگر شخصیت پردازی روند غیرمنطقی داشته باشد باعث سرخوردگی مخاطب می شود. برای مثال، مخاطب در مواجهه با زنی که معیارهای توانمندی زنان را در سطح بالایی دارد اما در زندگی اجتماعی منفعل عمل می کند به این نتیجه می رسد که داشتن یا نداشتن این فاکتورها تغییری در وضعیت زنان نمی دهد، در حالی که این نتیجه واقعی نیست و به علت شخصیت پردازی غیرمنطقی و غیرواقعی حاصل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان توانمندی شخصیت زن این داستان با بعد برابری طلبی شخصیتش تناسب دارد. بنابراین، می توان گفت مشفق کاظمی در این رمان در ردیف نویسندگانی قرار می گیرد که در شخصیت پردازی زنان به لحاظ هماهنگی میزان توانمندی آنان با عملکردشان موفق است و داستانش منجر به شکل گیری باورهای کاذب درباره زنان نمی شود. 
۳.

بررسی تطبیقی معانی و جایگاه خیال در مثنوی و آراء افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت مولوی افلاطون خیال حس مشترک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۳۸
یکی از دغدغه های فلاسفه و حکما تشریح و تبیین چیستی خیال، جایگاه و کارکرد آن در ارتباط با انسان و هستی شناسی، بوده است. افلاطون اولین فیلسوفی است که برای خیال مرتبه معرفت شناسی قائل شد و با تقسیم جهان به دو عالم معقول و محسوس، مرتبه شناخت خیال را مختص عالم محسوس دانست. مولوی هم در جای جای مثنوی به خیال، اقسام آن، جایگاهش در شناخت و معرفت انسان اعم از امور عینی و ماورائی و تأثیرات متعددی که بر جسم، روان و کمالات روحی فرد می گذارد، پرداخته است؛ بنابراین این جستار درصدد است تا به مقایسه خیال از دیدگاه این دو بپردازد. برای نیل به این هدف ضمن استفاده از روش توصیفی- تطبیقی، نخست، تعاریف خیال از نظر مولوی در مثنوی و نظریات افلاطون بررسی، سپس شباهت ها و تفاوت های دیدگاه های این دو نشان داده شده است. نتیجه این که دیدگاه های آنان از جهت غیر واقعی بودن و سایه بودن جهان و پدیده ها، ارتباط تقلید و خیال، محدود و ناقص بودن ابزار خیال برای درک واقعیت و این که این نحو ادراک متعلّق به عموم مردم است، به هم شبیه و در مواردی مانند قدرت خیال، جایگاه معرفتی خیال، معنی و تأثیر خیال متفاوت است.
۴.

«بررسی ارتباط خواب و مرگ عارفانه در مثنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواب رویا مرگ عارفان مثنوی مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
خواب، رؤیا و مرگ از پدیده های مرموز و پرشگفت بشری است که پیوسته ذهن انسان را به خود مشغول داشته است. اندیشمندان، عارفان، روانشناسان و... همگی تلاش کرده اند تا از زاویه نگاه خویش پرتوهایی به این عوالم ناشناخته افکنده، گوشه هایی از آن را روشن و تشریح کنند. در اندیشه دینی خواب و مرگ هر دو مسئول انتقال روح به عالم ملکوت اند و از این رو شباهت بسیاری به یکدیگر دارند، با این تفاوت که در مرگ انتقال دائم روح صورت می گیرد و در خواب انتقال موقت. مولوی با بهره گیری از اندیشه های قرآن و حدیث، علاوه بر خواب و مرگ طبیعی، انواع دیگر این دو پدیده را از منظر عرفانی مورد توجه قرار داده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی خواب و مرگ از دیدگاه عرفانی، ارتباط این دو از نظر مولوی تشریح و تبیین گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان