مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
عقل گرایی
منبع:
قبسات سال بیست و هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
99 - 125
از جمله مباحث مهم فلسفه و کلام شیعی، اثبات اصالت روش است. وجود برخی شباهت ها سبب شده عده ای، مباحث فلسفی و کلامی متفکران شیعی را تقلید از فلسفه یونان و معتزله بدانند. مسئله اصلی این مقاله آن است که نشان دهد الگوی عقلانیت شیعی، نه تقلیدی و مترجَم بلکه مستقل و اصیل است. اثبات این مدعا از این جهت ضروری است که علاوه بر پاسخ به اتهام یادشده، رویکرد متفاوتی در تحلیل عقلانی را نمایان می سازد. این مقاله با روش اسنادی، تحلیلی به بررسی روش تعقل در دو حوزه فلسفه و کلام پرداخته و اثبات می کند متکلمان و فیلسوفان شیعی به دلیل بهره مندی از تراث وحیانی و شهودی، عقلانیتی کاملاً متمایز از معتزله و یونان باستان داشتند. تأثیرپذیری فلسفه اسلامی از این منابع، برهانی بودن روش فلسفی را مخدوش نساخته است.
جلوه عقل؛ تأملی در مبانی فلسفی حقوق بین الملل
منبع:
تعالی حقوق سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
121 - 154
حوزههای تخصصی:
عقل گرایی یکی از اندیشه های فلسفی قرن هفدهم است که امور را بر مبنای تجلیات عقلی و نگاه مبتنی بر عقلانیت بعنوان تنها منبع موثق شناخت، در مقابل تجربه گرایی می سنجد. این مکتب فکری که بر اولویت و حاکمیت عقل تأکید می کند، در علوم مختلف و از جمله حقوق و نیز در حقوق بین الملل دیده می شود. نظر به اینکه عقل موجبات تحولات سریع و متنوعی در حقوق بین الملل را فراهم آورده است، مسأله اصلی این مقاله، مطالعه و ارزیابی میزان تأثیر عقل گرایی بر مبانی و نظم کنونی حقوق بین الملل، می باشد. بر این اساس، ضمن اینکه ریشه ها و آثار ورود مباحث عقل گرایانه به حقوق بین الملل و خودنمائی آن در عرصه نبرد میان سنت و مدرنیته، سنجیده می شود، مشخص می شود که رویکردهای عقل گرایانه در شاخه های مختلف حقوق بین الملل نفوذ و ظهور کرده است و قواعد و اسناد عمده و متعدد بین المللی بر مبنای آن سرشته شده است. این مقاله که بر اساس روشی توصیفی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده است با این هدف نگارش یافته که به تبیین تأثیرات عقلی بر رویکردها و رویه های دولتی در عرصه حقوق بین الملل بپردازد و از این طریق برخی تحولات کنونی حقوق بین الملل را بر مبنای عقل توجیه کند. نتیجه مطالعات حاکی از این است که در شاخه های مختلف حقوق بین الملل ضمن اینکه سرایت و جریان نگاه عقل گرایانه تأیید می شود، در عمل نیز می توان رد پای عقل گرایانه حقوقی را در عملکرد دولت ها، سازمان های بین المللی و مراجع حل و فصل اختلاف بین المللی، به وضوح مشاهده کرد، به رغم اینکه رویارویی جدی میان عقل با واقعیت جامعه جهانی دیده می شود.
سنخ شناسی جریان نومعتزلیان در شمال آفریقا براساس روش قصدگرای اسکینر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
۶۱-۳۷
حوزههای تخصصی:
جامعه اسلامی پس از مواجهه با مدرنیته، تحولات مهمی را تجربه کرد که شکل گیری انواع جریان های فکری نمونه ای از آن است. از جریان های مهم اسلامی که بر پایه مفاهیمی چون عقل گرایی و انسان گرایی شکل گرفت و به تدریج گسترش یافت، اعتزال نو است. اگرچه این جریان در جهان اسلام ریشه دواند، اما شاخه نواعتزالی های شمال آفریقا تنوع و تکثّر قابل توجهی پیدا کرد و شاخه های وابسته به آن دارای اصول فکری مختص به خود شدند. پژوهش حاضر درصدد است گونه های فکری نومعتزلیان شمال آفریقا را با کاربست روش قصدگرای اسکینر احصا کند و به بازنمایی زمینه های گفتمانی پدیدآوردنده آن بپردازد تا چارچوب های فکری گونه های نومعتزلی در آن حوزه جغرافیایی را تبیین کند. بررسی آثار نومعتزلیان نشان می دهد که سنخ های فکری نومعتزلی در شمال آفریقا از مقتضیات عصری و جغرافیایی، ساختارهای سیاسی و فضای فکری خود متأثر بودند و مطابق با تفاوت های ماهوی همچون تنوع بافت فکری و تعدد چارچوب معرفتی مشخص قابل تقسیم اند.
نقد رویکرد تفسیری شیخ محمد کرمی در تحلیل مؤلفه های تفسیر اجتماعی قرآن (با تأکید بر کتاب التفسیر لکتاب الله المنیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
49 - 67
حوزههای تخصصی:
در حوزه تفسیر نگاری معاصر، تفسیر اجتماعی یکی از مهم ترین دستاوردهای این عرصه است. نگاه جامع گرایانه، ساده نویسی و تاکید بر هدایت گری قرآن، عقل گرایی در تفسیر و عدم پیروی کردن از شیوه تفسیری سلف از شاخص های اصلی این رویکرد جدید تفسیری است.. کتاب «التفسیر لکتاب الله المنیر» آیت الله محمد کرمی ، از تفاسیر اجتماعی به شمار می آید. ایشان که از مفسرین خطه خوزستان است با توجه به شرایط روز، روش تفسیر اجتماعی را برگزیده است و سعی کرده شاخص های تفسیر اجتماعی را رعایت کند. این مقاله که به روش کتابخانه ای تدوین گردیده است، نخست به شاخص های تفسیر اجتماعی اشاره نموده، سپس به بررسی شاخص های اجتماعی تفسیر شیخ کرمی می پردازد. در ادامه پس از بررسی روش تفسیری ایشان، رویکرد تفسیری این مفسر را مورد نقد قرار می گیرد. در پایان به این نتیجه می رسیم که ایشان از روش تفسیر اجتماعی در برخی آیات پیروی ننموده و تفسیر خود را بر اساس شاخص های تفسیر اجتماعی تدوین نکرده است. در واقع آیت الله کرمی برخی آیاتی که مباحث گسترده اجتماعی دارند به آنها وارد نشده و در حد اشاره ای کوتاه گذر کرده است
نقد دیدگاه نومعتزلیان پیرامون سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های تفسیری نواعتزالیونِ مغرب عربی معاصر، نقد همه جانبه سنّت است. ادله نومعتزلیان درباره نقد سنّت، دو گونه اند؛ پاره ای از دلایل با دیدگاه انتقادی آنان بر متن قرآن اشتراک دارد و پاره ای دیگر، اختصاص به سنّت دارد. در دسته اول دلایل انتقادی، نومعتزلیان مسئله سیالیت معانی متون مربوط به سنّت را مطرح کرده اند. در دسته دوم با پیش کشیدن مسئله رابطه دین و تجدد (سنت و مدرنیته) هم ادعای عدم قداست داشتن سنّت را مطرح کرده اند و هم به سمت تقلیل قلمرو سنّت معتبر رفته اند. حاصل پژوهش نشان می دهد که مبانی تفسیر عقل گرای نومعتزله از قبیل برداشت آنان از سنّت، اعتقاد به تاریخمندی و اصول هرمنوتیکی و قلمرو سنّت، همگی قابل انتقاد است. این تحقیق درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی جریان نومعتزله مغرب عربی معاصر و رویکرد آنان به سنّت را تصویر کرده و آسیب های آن را بررسی کند.
بررسی تحلیلی تعامل ائمه (ع): با دو رویکرد عقل گرا و نص گرا؛ مطالعه تطبیقی گونه های مواجهه صادقین (ع) با سران معتزله و اصحاب اثر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
31 - 60
حوزههای تخصصی:
عقل گرایی و نص گرایی از چالش برانگیزترین موضوعات تاریخ تفکر اسلامی بوده و نخستین نشانه ها و ثمرات خود را در تفکر و عمل اصحاب اثر و معتزله نشان داده است. در نوشته حاضر پس از طرح مهم ترین گونه های مواجهه صادقین8با این دو گروه، تطبیق گونه ها در دستور کار قرار گرفته تا راه برای تحلیل اشتراکات و اختلافات مواجهه گشوده شود. فرضیه تحقیق این بود که رویکرد مشترک صادقین8در ارتباط با سران اصحاب اثر، مبتنی بر مراجعه به سنت نبوی برای فهم دینی بود؛ در کنار مواجهه ای سنجیده با معتزله به دلیل ضرورت اصلاح چگونگی بهره گیری از عقل در فهم دینی. یافته های پژوهش نمایانگر تعدد گونه های همگرایی با اصحاب اثر در برابر تعدد گونه های واگرایی با معتزله است. البته جز رویکردهای حدیثی و عقلی، متغیرهای دیگری هم در نوع مواجهه با این دو فرقه مؤثر بوده است.
بیّنه بودن قرآن کریم برای انسان عصر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۳۳-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
در گفتمان دینی، ارائه معجزات همواره به عنوان یکی از نشانه های پیامبری مطرح بوده است. با ختم نبوّت، این مسأله مطرح می شود که چگونه می توان برای انسانی که عصر پیامبران را درک نکرده است، الهی بودن دعوت آنان و بالاخص آخرین پیامبر را آشکار کرد تا در پِی آن، آدمیان را نسبت به تبعیّت از آموزه های ایشان متقاعد ساخت؟ برای پاسخ به این سؤال باید این نکته ی مهم را در نظر داشت که آنچه هیچگاه با گذشت سالها و قرنها، کهنه و مندرس نمی گردد و همواره جاذبه های نامحدودی برای انسانها به همراه دارد،"علم و معرفت" است. از مهمترین ویژگی های انسانی که در عصر مدرن زندگی می کند نیز توجّه تام و تمام او به ساحات مختلف علمی است. چنین است که خدای متعال برای تایید رسالت و حقانیّت دعوت، با عنصر علم و معرفت، انسانهای تمام اعصار پس از خاتم النبیین(صلّی الله علیه و آله) را در کتاب نازل شده خویش رهنمون ساخته است. قرآن کریم در ساحات مختلف علمی، بیّنات روشنی برای آدمیان ارائه کرده است که حاکی از این حقیقت است که وحی نازل بر رسول اکرم(ص) برای مردمان گذشته و زمانه ی محدودی نیست؛ بلکه چراغ راه تمامی انسانها در همه ی ادوار تا قیامت است. اشارات قرآن کریم به حقایق عالم تکوین که در شمار مکشوفات انسان در دوران مدرن است؛ نیز مطالب بنیادینی که در ساحات علوم انسانی مطرح ساخته است، دلایل کافی و روشنی برای اهل تحقیق و انصاف در دوران مدرن است که به الهی بودن این کتاب پِی برده و آموزه های آن را راهنمای سعادت خود قرار دهند.نظر به این اغراض مهم است که هیچگاه در قرآن کریم، از چنین دلایلی، تعبیر به معجزه نشده است؛ بلکه به جای آن، کلماتی همچون آیه، بیّنه، نور، برهان که همگی از سنخ دانایی و آگاهی است، به کار رفته است.
تحلیلی بر مبادی فلسفی-کلامی مکتب المریه ابن مسره اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد ابن عبدالله ابن مسره اندلسی (۲۶۹ – ۳۱۹ق) بنیان گذار یک جنبش و تغییر نگاه فلسفی-حکمی در غرب جهان اسلام است. وی در زمانی که سیطره دیدگاه رایج در آندلس، اشعریت و شرع گرایی افراطی بود، در جهتی مخالف و با اقتباس از نگرش منحصر-بفرد حکمی رمز آلودش متخذ از اندیشه های نوافلاطونی، باطنی گرایی، تصوف و الهیات اعتزالی، انقلابی کپرنیکی را در عصر خویش رقم زد. تاسیس و راه اندازی نظام فلسفی عرفانی چند وجهه ای مبتنی بر بن مایه های کلامی از دیدگاه کلام معتزلی، که بر اصالت عقل استوار است و اندیشه های مختار اسماعیلی و تفلسف ناب شرقی، موجب رقم زدن مکتبی موسوم به المریه گشت. خروجی های این نظام تاسیس یافته حکمی اموری همچون، اعتقاد به مسأله قدر و باور به اینکه علم و قدرت حق تعالی صرفا دو صفت محدث و مخلوق هستند، همچنین اتحاد ذات و صفات الهی و عاملیت تدبیر عالم به واسطه عرش، اکتسابی بودن نبوت و انکار معاد جسمانی می باشد. این خامه برآن است تا با استفاده از روش کیفی-کتابخانه ای به تبیین و تحلیل ادعاهای مذکور بپردازد.
تعبیر نصر حامد ابوزید از حقوق شهروندی: مدرن یا بازگشت به سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
199 - 238
حوزههای تخصصی:
نومعتزله مدرن که در آرای متفکرانی چون نصر حامد ابوزید خود را نشان داد ازجمله نحله های فکری دینی-اسلامی است که بر عنصر عقل گرایی تأکید بسیار دارد. بر همین اساس این پژوهش به دنبال بررسی این مسئله اساسی است که نصر حامد ابوزید چگونه با استفاده از روش شناسی نوین در علوم انسانی همچون زبان شناسی و هرمنوتیک به طرح نظریه شهروندی در جوامع اسلامی پرداخته است؟ یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی گردآوری شده، نشانگر آن است که از منظر ابوزید چون بیشتر احکام تشریعی اسلام متأثر از فرهنگ نزول بوده اند، نتوانسته است با نهادهای مدرنی چون شهروندی روبه رو شود. بر همین اساس آنچه موجب عدم تحقق شهروندی در جامعه مصر و جوامع مشابه شده، فقدان شکل گیری آزادی عقیده است؛ به عبارت دیگر شهروندی نزد ابوزید نه از رابطه سیاسی و حقوقی بین فرد و دولت، بلکه با تحقق آزادی عقیده، اندیشه و بیان شکل می گیرد. از این رو انسان، محور مطالعات ابوزید قرار می گیرد. او تلاش می کند تا با بازخوانی مجدد متن، بر تفاوت، کثرت گرایی و شناسایی دیگری صحه گذارد. لذا در خوانش ابوزید، حاکمیت قانون و شهروندی با یکدیگر رابطه متقابل دارند و شریعت نیز با توجه به ویژگی ذاتی اش مبنی بر سعادت و رفاه انسان با آن ها در یک راستا قرار می گیرد.
تحلیل تطبیقی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در مسائل توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
81 - 102
حوزههای تخصصی:
مسئله جایگاه عقل در آموزه های اعتقادی از گذشته نزد پیروان مذاهب مختلف کلامی یکی از مباحث اختلاف برانگیز و اساسی بوده است و اندیشه وران مذاهب مختلف در این مسئله دیدگاه واحدی ندارند و نظرات مختلفی را طرح نموده اند. در این میان عالمان ماتریدی و سلفی در این مسئله اختلاف نظر جدی دارند، به طوری که تقابل آن ها نسبت به مسئله عقل در باب آموزه های اعتقادی به ویژه مسئله توحید، پیامدهای بسیار متفاوتی را رقم زده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی درصدد بررسی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در باب توحید برآمده و این نتیجه را به دست می دهد که سلفیان در باب توحید بر خلاف ماتریدیان قلمرو عقل را محدود نموده و این نگاه حداقلی به عقل در مباحث توحیدی تمایزات بین دو مکتب ماتریدیه و سلفیه در باب توحید رقم زده که مهم ترین نقاط تمایزات عبارت اند از: ارائه تقسیم متفاوت از توحید توسط دو مکتب، رویکرد متمایز در اثبات صفات و اقسام آن، رویکرد متمایز در باب تفسیر صفات خبری، رویکرد حداقلی یا حداکثری در براهین عقلی، عقلی یا شرعی دانستن حسن و قبح و رویکرد متفاوت در باب افعال الهی(جبر و اختیار). بدیهی است رویکرد حداقلی سلفیان به عقل در مباحث فوق، یک سری پیامدهای منفی همچون نفی مشروعیت توسل، استغاثه، توسل، ولایت تکوینی اولیاء، جسم انگاری خداوند و جواز تکلیف ما لا یطاق را در پی دارد.
تاریخچه اجمالی تطور کلام فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
147 - 166
حوزههای تخصصی:
مباحث کلامی ابتدا به صورت شفاهی مطرح شدند. رفته رفته مذاهب کلامی پدید آمدند و پیروان هریک کوشیدند معتقدات خویش را به صورت مدون مکتوب کنند. کلام امامیه در آغاز عمدتاً صبغه نقلی داشت، اما به دلیل نارسایی نقل گرایی کم کم به سمت عقل گرایی تأویلی سوق داده شد و سرانجام با توجه به کاستی های این روش ناچار صبغه فلسفی به خود گرفت. این سه روش که در طول هم قرار دارند در حقیقت سیر تطور علم کلام را در روش رقم زدند. بی توجهی به سیر تطور کلام فلسفی باعث شده است درباره باید و نباید فلسفی شدن کلام قضاوت های غیردقیقی صورت گیرد. در این نوشتار سیر فلسفی شدن کلام تبیین شده است.
مقایسه انتقادی نقش احساس در قضاوت های اخلاقی بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی و پنج نظریه مرتبط در باب روانشناسی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
65 - 88
حوزههای تخصصی:
برای حدود 2000 سال فضای غالب در گفتمان اخلاق، فضای حاکمیت عقل و عقلانیت بوده است و تاثیر پذیرفتن از احساس در اخلاق، نوعی ضعف به حساب می آمده است. از سال 2000 میلادی به بعد با پیشرفت علم عصب شناسی و ورود آن به حیطه بررسی قضاوت های اخلاقی، مجال جدیدی پیش روی محققین اخلاق گشوده شد و به آنها اجازه داد تا علاوه بر بحث های فلسفی، بحث های تجربی را نیز در نظریه پردازی درباره نقش احساسات در اخلاق مطرح نمایند. این پژوهش با روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای تلاش می کند تا پنج نظریه اصلی در ارتباط با نقش احساسات در اخلاق، یعنی عقل گرایی، مدل پردازش دوگانه، مدل شهود گرایانه اجتماعی، احساسات گرایی نوین و مدل ترکیبی را مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه دیدگاه علامه طباطبائی به عنوان فیلسوفی که برای اول بار در فضای اسلامی از نقش احساسات در اخلاق سخن گفته، به صورت تطبیقی با دیدگاه های موجود مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده می شود.
نقش فضایل اخلاقی در خودگرایی اخلاقی آین رند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
31 - 51
حوزههای تخصصی:
آین رَند یکی از نظریه پردازان خودگرایی اخلاقی در دوران معاصر است. با وجود اختلافات میان اندیشه او و ارسطو، وی بر این مسئله اعتراف دارد که در نظریه اخلاقی اش متأثر از ارسطوست. به نظر می آید یکی از مباحث نظریه اخلاقی رند که متأثر از اندیشه ارسطویی است، نقش فضایل اخلاقی در سعادت انسان باشد. گرچه نظریه اخلاقی رند به طور کامل خودگرایانه است و از این حیث با دیدگاه اخلاقی ارسطو فاصله دارد، اما او نیز مانند ارسطو از فضائل اخلاقی ای یاد می کند که نقش مهمی در دستیابی به غایت نهایی اخلاق از منظر او دارند. هدف این پژوهش آن است که ضمن تبیین دقیق فضائل اخلاقی در نظریه اخلاقی رند، به تحلیل نقش آنها در شکل گیری شخصیت انسان خودگرا از نظر او پرداخته و در نهایت دیدگاهش را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. به همین منظور ابتدا به معرفی تفسیر آین رند از نظریه خودگرایی اخلاقی پرداخته شده و سپس نقش فضائل اخلاقی در این نظریه مورد بررسی قرار گرفته است.
تقدم اخلاق بردین در اصول الکافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
28 - 51
حوزههای تخصصی:
موضوع رابطه دین و اخلاق از مباحث مهم و تأثیر گذار در فلسفه اخلاق است که شناخت صحیح آن آثار مثبتی را در عرصه های گوناگون فکری و اجتماعی در پی دارد. در این پژوهش تلاش شده با تحلیل احادیث اصول الکافی، دیدگاه پیشوایان دین در باره نسبت اخلاق با متون و منابع اسلامی شناسایی و تبیین گردد. این بررسی نشان می دهد که از نگاه احادیث این مجموعه، عقل به عنوان منبع اخلاق، بدون هیچ قید و شرطی معتبر است و اخلاق را در رتبه ای مقدم بر دین و دین را پشتیبان اخلاق قرار می دهد. از این رو، در هنگام تعارض ظواهر متون دینی با ارزش های اخلاقی باید اخلاق را ترجیح داد.
الحاد جدید و عقل گرایی، بهره برداری از شیوه ناموجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
103 - 116
حوزههای تخصصی:
الحاد جدید یک جنبش جدید التأسیس است که از اوایل قرن جاری شروع به فعالیت کرده است. این جنبش که توسط کسانی مانند داوکینز، دنت، سم هریس، و هیچنز تأسیس شده است برای توجیه الحاد جدید از مفاهیم بنیادینی مانند عقل گرایی بهره برده است. بانیان این جنبش تلاش کرده اند با استفاده از این مفهوم بنیادین خداناباوری را عقلانی و خداباوری را کاملاً غیر عقلانی جلوه دهند. آن ها این کار را با بیان محاسن و فواید خداناباوری و معایب و مضرات خداباوری انجام داده اند. در این نوشتار، که به شیوه تحلیلی توصیفی نگاشته شده، سعی می کنیم، ضمن پذیرش اصل احترام به عقل، عقل گرایی را مورد نقادی قرار دهیم. بدین منظور، ابتدا با چیستی عقل گرایی آشنا می شویم. سپس نشان خواهیم داد که چگونه خداناباوران جدید از این مفهوم به نفع خداناباوری و در رد خداباوری استفاده کرده اند. در پایان با تکیه بر اندیشه فیلسوفان عقل گرایی را مورد نقادی قرار می دهیم. عقل گرایی به مثابه قرائت دیگری از علم گرایی، عقل گرایی نسخه دیگری از حداکثرسازی سود، عقل گرایی به مثابه زمینه جدایی دانش از ارزش و عدم توجه به هدف تنها برخی از نقدهایی است که بر این مکتب وارد است. با مطرح شدن این نقدها همه اشکالاتی که بر علم گرایی، سودگرایی، و دیدگاه جدایی دانش از ارزش وارد است بر این مکتب نیز وارد خواهد شد و با این وصف این مکتب نمی تواند توجیه کننده خوبی برای الحاد جدید باشد.
چالش های فراروی مبانی تمدن غرب از دیدگاه غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
250 - 274
حوزههای تخصصی:
درحالی که اندیشمندان غربی، با تأکید بر نظریات خطی و نظریه «تطور انواع» داروین، معتقد بودند روح کلی حاکم بر جهانیان توانسته به حداکثر ترقی خود برسد و بشر سعادتمند عصر مدرن -به عنوان ظاهر این روح- به خودآگاهی رسیده است و حتی فوکویاما لیبرال دمکراسی را سرنوشت محتوم جوامع بشری می داند، اما به مرور چالش های فراروی تمدن غرب آشکار شد و حتی افرادی چون اشپنگلر، با تمرکز بر سیر دَوَرانی تاریخ، برای تمدن غرب اضمحلال و فروپاشی پیش بینی کردند! سؤال اصلی این پژوهش آن است که: چه بر سر تمدن غرب آمده که اندیشمندان غربی آن را پروژه ای ناتمام توصیف کرده و درصدد تحول در مبانی فکری خود برآمده اند؟ این مقاله بر آن است که این مبانی را برشمرده و چالش های فراروی آن ها را بررسی کند. نوع این مطالعه توصیفی-تحلیلی بوده و با روش کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بسیاری از چالش های تمدن غرب ریشه در مبانی نظری این تمدن دارد. اومانیسم، سکولاریسم، عقل گرایی و علم گرایی -که مبانی لیبرال دمکراسی هستند- موجب بروز چالش های جدی در تمدن غرب شده است.
تحول مفهوم «ایمان» در سیر تاریخی آرای متکلمان امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بررسی مفهوم «ایمان» در سیر تاریخی آرای متکلمان امامیه پرده از این حقیقت برمی دارد که تمایل و بینش متکلمان نسبت به دو مقوله «نص» یا «عقل»، در تعریف آنان از «ایمان» سهم بسزایی داشته است. از این روی نوشتار پیش رو کوشیده است سیر تحول مفهوم «ایمان» را در آرای متکلمان امامیه با بهره گیری از منابع و مستندات کتابخانه ای و به شیوه «تحلیلی توصیفی» بررسی کند. یافته ها نشان می دهد متکلمان نص گرا ماهیت «ایمان» را مرکب از اجزا و مؤلفه های گوناگون شناختی، عاطفی و عملکردی معرفی می کنند و این به ارتباط مفهومی و التزامی میان «ایمان» و «عمل» می انجامد. این در حالی است که متکلمان عقل گرای شیعه ماهیت ایمان را تک جزئی و تنها برخوردار از مؤلفه شناختی عاطفی معرفی می کنند که گاه آن را در ارتباطی وجودی و نه مفهومی و التزامی با عمل دانسته و گاه بر نبود چنین ارتباطی اذعان داشته اند.
بررسی مقایسه ای عقل گرایی ابومنصور ماتریدی وابن تیمیه در باب توحید و بازتاب های کلامی آن
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
106 - 91
حوزههای تخصصی:
از دیرباز رویکردهای مختلفی همچون عقل گرایی و نقل گرایی به مباحث معرفتی در بین مذاهب مختلف کلامی طرح شده و ماتریدیان در مقابل سلفیان دارای رویکرد عقلانی به آموزه های توحیدی هستند و این تفاوت رویکرد منجر به بروز چندین بازتاب مهم کلامی شده است. ازآنجاکه تفاوت دو دیدگاه ناشی از تفاوت نگاه رهبران دو مکتب است، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی میزان عقل گرایی ابن تیمیه و ابومنصور ماتریدی به عنوان موثرترین افراد در تشکیل ساختار اعتقادی دو مکتب و همچنین به بازتاب های کلامی دو دیدگاه در باب توحید می پردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ابن تیمیه و پیروان او در مورد توحید، عقل گرایی کمتری نسبت به ابومنصور ماتریدی و ماتریدیان دارند. این تفاوت در عقل گرایی، منجر به بروز پیامدهای قابل توجهی نظیر ارائه تقسیمات متفاوت از توحید،تفاوت در نگرش دو مذهب به صفات و افعال الهی ،داشتن رویکردهای گوناگون در ارائه براهین عقلی،تفاوت نگاه به مسئله حسن و قبح شده است.
ویژگی های مدرسه فقهی و کلامی امام باقر (ع)
منبع:
تاریخ اهل بیت سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
9 - 24
حوزههای تخصصی:
دوران امامت امام باقر (ع) حدود دو دهه طول کشید. در این ایام پرتلاطم که جامعه اسلامی با شکوفایی علم و دانش و ظهور فرقه های مختلف کلامی و فقهی مواجه بود، امام باقر(ع) مدرسه عظیمی بنیان نهاد و شاگردان برجسته ای مانند زراره و محمدبن مسلم را تربیت کرد. این مدرسه بزرگ تفاوت های اساسی با آموزه های سایر مذاهب و مکاتب داشت. مدرسه بزرگ فقهی و کلامی امام باقر (ع) ویژگی هایی داشت که اگرچه با سایر معصومین مشترک بود، اما باتوجه به دوران خفقان قبل از امام باقر (ع) و فراهم نبودن شرایط برای سایر معصومین تا زمان ایشان، می توان دوران امامت امام باقر (ع) را تجلی گاه این ویژگی ها دانست. محوریت و حاکمیت قرآن، استناد به سنت رسول خدا (ص)، حاکمیت عقل و خرد، نقش عمل گرایی، اعتدال و میانه روی، باورمندی به باز بودن باب اجتهاد، اهتمام ویژه به علم و دانش، ولایت مداری، توصیه به تقیه و حفظ اسرار از مهمترین این شاخصه هاست. میزان استناد به این موارد باتوجه به شواهد و اقتضائات زمانی و مکانی متفاوت است. امام باقر (ع) در دوران 20 ساله امامت خود با تکیه بر این ویژگی ها از حریم تشیع در برابر فرقه ها و مکاتب مختلف کلامی و فقهی دفاع کرد.
نقد آموزه برگزیدگی بنی اسرائیل و تبیین کمال حقیقی از دیدگاه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
100 - 116
حوزههای تخصصی:
برگزیدگی بنی اسرائیل را می توان محوری ترین آموزه در یهودیت سنتی دانست. بحث درباره برگزیدگی در دنیای مدرن که عقلانیت را محور زندگی انسانی می داند و از ارزش های دموکراتیک دفاع می کند، چالش هایی به دنبال داشته است. اسپینوزا فیلسوف عقل گرای قرن هفدهم که تبار یهودی دارد، در رساله الهیاتی سیاسی، مواجهه ای انتقادی با این آموزه داشته و با طرح استدلال هایی ادعاهای یهودیان را ناموجه و نامنطبق با متن مقدس دانسته است. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی ابتدا بر پایه برخی مبانی فلسفی اسپینوزا، تحلیل و نقد وی از این آموزه را که سویه سلبی در آن قوت دارد، مطرح می کنیم؛ سپس به ایضاح فلسفی مفهوم کمال و فضیلت حقیقی در اندیشه اسپینوزا می پردازیم. اسپینوزا یهودیان را از جهت اجتماعی سیاسی و به صورتی موقت برگزیده می داند؛ اما در روایت فلسفی، درصدد اثبات این موضع است که کمال و خیر حقیقی تنها منحصر در زندگی عقلانی و اخلاقی در سطح فردی و زیستن در جامعه آزاد در سطح اجتماعی است و آن را بر مبنای مفهوم قدرت، فعالیت و ضرورت تبیین می کند.