مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
فرهنگ
حوزههای تخصصی:
بررسی مقابله ای نحوه سامان دهی مطالب در قالب پاراگراف و متن رویکردِ نسبتاً جدیدی در مطالعه نگارش می باشد. نقطه عطف این رویکردِ مطالعاتی به نظریات کاپلان (1966) برمی گردد. تحقیق حاضر در این چارچوب به بررسی مقابله ای تفاوت های بینافرهنگی در نحوه سامان دهی مطالب در انشاهای انگلیسی نوشته شده توسط فارسی زبانان پرداخته و دو متغیر «انسجام بارز» و«توجه به مخاطب» را در انشاهای پنج پاراگرافی انگلیسی دانشجویان مقطع کارشناسی ارزیابی نموده است. با بررسی توصیفی 110 انشای جمع آوری شده از 6 دانشگاه در ایران، در تحقیق حاضر مشخص شده است که در انشاهای انگلیسی فارسی زبانان گذار واژگان به صراحت بیان نمی گردند. هم چنین مشخص شد که این انشاها دارای ویژگی های الگوی «خواننده-مسئول» هستند که حاکی از انعکاس فرهنگ نگارشی زبان فارسی در این نوشته ها می باشد.
بررسی کنش گفتاری «استدلال» در زبان تبلیغات مجلات انگلیسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تبلیغات در به تصویر کشیدن زبان تفکرات غالب جامعه، پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی موشکافانة کنش گفتاری «استدلال» در زبان تبلیغات فارسی و انگلیسی مجلات بپردازد. بدین منظور، صد تبلیغ از مجلات انگلیسی و فارسی (پنجاه تبلیغ از مجلات فارسی و پنجاه تبلیغ از مجلات انگلیسی) که در ده سال اخیر به چاپ رسیده اند، مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از آن که تبلیغ های ذکرشده به صورت تصادفی انتخاب و گردآوری شدند، از مدل تولمن (1958) برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج آماری آزمون «کای دو» روی عناصر مختلف کنش گفتاری استدلال، تفاوت های معناداری میان تبلیغات فارسی و انگلیسی نشان داد. یافته های این پژوهش نشان داد استدلال های تبلیغات فارسی بر پایة «ادعا» استوار است؛ حال آن که تبلیغات انگلیسی بیشتر از «داده» استفاده می کنند. در پایان، دلایل فرهنگی که به نظر می رسد منجر به این تفاوت شده است، مورد بحث قرار گرفتند.
نقش ارزش های فرهنگ سازمانی بر اثر بخشی رویه های مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها به عنوان رکن اصلی اجتماعات هستند و عملکرد مدیریت ارشد نتیجه ترکیب صحیح و به جای منابع انسانی است. بحث فرهنگ نیز عامل مهمی است که تعیین کننده رویه های مدیریتی می باشد و بر عملکرد مدیریت تأثیر می گذارد. از این رو رویه های مدیریت منابع انسانی منجر به بهبود عملکرد شرکت به عنوان منبع مزیت رقابتی بلند مدت می شود.
بنابراین در مطالعه حاضر تلاش شد تا به بررسی رابطه بین ارزش های فرهنگ سازمانی با اثربخشی رویه های مدیریت منابع انسانی پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام کارکنان شرکت پیچ چهره یزد می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، افرادی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مربوط به آن با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی سازه (تحلیل عاملی) و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار SPSS17 و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین ارزش های فرهنگ سازمانی با اثربخشی رویه های مدیریت منابع انسانی، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
نقش استراتژی های ترجمه در جلوگیری از نفوذ زبانی و فرهنگی زبان مبدا فرا دست در زبان مقصد فرودست (مطالعه ی موردی: رمان “The scarlet letter” و ترجمه آن: داغ ننگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگهای متفاوت، گفتمان های متفاوت دارند و هر گفتمانی را نمی توان بی هیچ مشکلی و بدون دستکاری در قالب گفتمان دیگر ریخت. این تعدیل یا دستکاری به بومی گرایی منتهی می شود. ونوتی و توری هر دو معتقدند که زبان برتر(فرا دست)، خصوصیات خود را به زبان(فرودست) تحمیل می کند.به عبارتی زبانهای دیگر خود را به قالب انگلیسی نزدیک می کنند. در این مقاله ثابت می شود که این مسئله،یک قاعده ی کلی نیست و هدف اثبات این امر است که مترجم به عنوان اولین کسی که در معرض واژگان و فرهنگ بیگانه قرار می گیرد با به کار گرفتن استراتژی های مناسب ترجمه، می تواند از نفوذ عناصربیگانه زبان فرادست جلوگیری نماید و در نتیجه ی معادل یابی صحیح واژگانی و فرهنگی از امر سلطه ی فرهنگی در زبان فرو دست ممانعت به عمل آورد.در بررسی انجام شده از ترجمه “The scarlet letter” اثر ناثانیل هاثورن و ترجمه ی آن از ""سیمین دانشور"" تحت عنوان ""داغ ننگ""مشخص شد که مترجم به شیوه ای هنرمندانه به استانداردسازی و در نتیجه بومی گرایی پرداخته و بدین ترتیب از تداخل زبانی و فرهنگی در زبان مقصد ممانعت به عمل آورده است.
ازاره، محافظی زیبا بر دیوارهای گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازاره یا روکش حفاظتی دیوار به حاشیه تزئینی از کف اتاق تا ارتفاع یک متری گفته می شود. این عنصر تزئینی و ساختمانی در بیشتر بناهای تاریخی ایران دیده می شود و گونه های مختلف آن با سبک معماری و عناصر تزئینی متداول در هر دوره هماهنگ است. ازاره علاوه بر جلوگیری از نفوذ رطوبت به داخل بنا، برای زیباسازی بنا نیز به کار می رفت. امروزه قرنیز جایگزین ازاره های قدیمی شده است. قرنیزها به شکل سنگ های تزئینی، یا در نمای بیرونی و یا به صورت نوار باریکی از سنگ، چوب و یا هر جنس مقاوم دیگر در داخل بنا مشاهده می شوند.
در این مقاله، ضمن معرفی ازاره و سیر تحول آن، به امکان استفاده مجدد از این عنصر تزئینی- ساختمانی برای هویت دادن به بناهای کنونی با توجه به جنبه هنری- فرهنگی آن، توجه کرده ایم. ویژگی ازاره و انواع آن در دوره های مختلف، علت جایگزینی آن با قرنیز و کم توجهی به جنبه فرهنگی- هنری آن، ازجمله سؤالات مطرح به شمار می روند. این تحقیق را با روش میدانی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جست وجو در پایگاه های اطلاع رسانی معتبر انجام داده ایم و جامعه آماری شامل نمونه هایی از هریک از انواع ازاره های استفاده شده در معماری ایران است.
نتیجه بررسی نشان دهنده حذف تدریجی ازاره از بنا و جایگزینی قرنیز به دلیل عدم نیاز به کاربرد ضدرطوبتی و داشتن صرفه اقتصادی است؛ درحالی که با بهره گیری از توان بالقوه صنایع دستی در ایران، می توانیم جنبه زیبایی- فرهنگی ازاره را در طراحی جدید، حتی به شکل قرنیز، زنده نگه داریم.
بررسی رابطه رسانه های دیداری و انتخاب الگوی زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر خصوصیت در هر جامع های اجتناب ناپذیر است و جامعه روستایی هم از این خصوصیت مستثنا نمی باشد. در این میان رسان هها سهم عمده ای در ایجاد این تغییرات در روستاها در سبک زندگی و انتخاب جوانان روستایی داشته است. البته، رسانه های دیداری مانند تلویزیون و ماهواره به دلیل تنوع برنامه ها نقش قابل توجهی دارند. در واقع، تقریبا نیمی از جوانان روستایی دختران هستند که اوقات زیادی با این رسانه ها سپری می کنند و به عنوان جمعیت هدف در این پژوهش هستند. روش این پژوهش پیمایشی بوده است و برای جم عآوری داد ههای مورد نیاز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دختران روستایی استان بوشهر بوده است. نمونه مورد مطالعه نیز شامل 351 نفر از این دختران بوده است که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای در روستاهای استان بوشهر انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این پژوهش که با استفاده از آماره های کرامر و تحلیل واریانس دوطرفه انجام شده بود نشان داد که تلفن همراه به عنوان پرکاربردترین وسیله ارتباطی در بین این دختران بوده است. هم چنین، بین با استفاده از رسانه های دیداری رابطه (p= 0/ و سبک پوشش و آرایش ( 041 (p= 0/ سن ( 001 معنی دار وجود داشته است.
بررسی ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: ""تمایزیافتگی خود"" عامل مهمی در تجهیز فرد برای مقابله با عوامل تنیدگی زا و ارتقای سلامت روان است. ازاین رو، تهیه ابزارهای کارآمد جهت سنجش این سازه، ضروری می نماید. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود به عنوان ابزار مناسبی جهت سنجش تمایزیافتگی خود در جامعه ایرانی بود. روش: بعد از ترجمه و انطباق پرسشنامه، تعداد 384 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیده بودند، به پرسشنامه پاسخ دادند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود و پرسشنامه سلامت عمومی بود. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان داد که ساختار این پرسشنامه به روشنی به چهار عامل هم آمیختگی با دیگران، برش هیجانی، واکنش پذیری هیجانی و جایگاه من در تمایزیافتگی خود اشاره دارد. روایی صوری توسط متخصصان تأیید شد و ضرایب همبستگی هر مؤلفه با نمره کل معنادار بود. همچنین همبستگی منفی معنادار نمرات پرسشنامه با نمرات نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی بیانگر روایی ملاکی همزمان پرسشنامه بود. برای پایایی، ضریب آلفای کرونباخ مقیاس مطلوب بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که روایی و پایایی پرسشنامه مذکور حائز شرایط مطلوب برای سنجش تمایزیافتگی خود است و می تواند به عنوان یک ابزار سودمند جهت سنجش تمایزیافتگی خود در جامعه ایرانی استفاده گردد. نقش فرهنگ موردبحث قرار گرفت.
مطالعه کیفی تجارب مردان و زنان طلاق گرفته از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ یک ملت، شکل دهنده پیکره آن ملت و تعیین و تنظیم کننده ارزش ها، باورها، هنجارها و رفتارهای مردمان آن است. در رابطه با طلاق و عوامل پدید آورنده آن نیز، عوامل فرهنگی به شکل مستقل یا زمینه ساز سایر عوامل مسبب طلاق، در افزایش یا کاهش میزان آن بسیار حائز اهمیت است. در این راستا، بررسی کیفی""تجارب مردان و زنان طلاق گرفته، از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق"" به عنوان گام مهمی در شناخت و پیشگیری از طلاق در کشور، هدف اصلی این پژوهش است. این پژوهش به صورت کیفی، از نوع پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش 16 نفر از مردان و زنان طلاق گرفته شهر اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و اطلاعات، از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری و به روش استیویک-کولایزی-کن تجزیه و تحلیل شد. تعداد 450 کد استخراج گردید و با شناسایی وجوه اشتراک کدها، تعداد آنها به 52 عدد و سپس به 16 عدد کاهش یافت. سپس دسته بندی مفاهیم استخراج شده از آنها در چهار سطح تا رسیدن به نتایج شامل چهار مضمون ادامه یافت. براساس مفاهیم به دست آمده؛ عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق شامل چهار زیرمجموعه : الف- ""عدم پایبندی به ارزش های مذهبی و اخلاقی""؛ ب-""عدم پایبندی به ارزش های اجتماعی""؛ ج-""ناهنجاری های فرد و خانواده"" و د-""تفاوت در خرده فرهنگ هاست"". یافته های پژوهش نشان داد که در کدبندی الف: کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی- دینی و عدم پایبندی به آنها در ارتباط با جنس مخالف و در قسمت ب: افزایش توقعات، انحرافات و نارضایتی جنسی، تغییر در نقش های جنسیتی، تأثیر منفی رسانه ها و وجود باورهای نادرست در فرد، همچنین در قسمت ج: فقدان آمادگی و مهارت در فرد و خانواده برای انتخاب و زندگی مشترک، فقدان مهارت جنسی، عدم توانایی برای حل مشکل و تعارض در زوجین، فرهنگ تحمیل در انتخاب همسر، قدرت طلبی و سلطه گری در خانواده و فرهنگ اقتصادی نادرست و در نهایت، در کدبندی د: تفاوت در خرده فرهنگ ها و عدم کفویت زوجین در زمینه های مختلف، در بروز اختلاف زناشویی و طلاق آنها مؤثر بودند. یافته ها همچنین بیانگر آن بود که فرهنگ حاکم بر جدایی، روند طلاق را از مسیر صحیح و مطلوب خود خارج نموده، ضمن وارد کردن آسیب روحی، شخصیتی و جسمی بر زوجین، آن را به واقعه ای خصمانه، دامنه دار و برگشت ناپذیر مبدل ساخته است.
تحلیلی بر تأثیرات متقابل هویت فرهنگی و تغییرات جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، به سبب پویایی ذاتی، جوهر و اساس تجربیات تازه ای است که آرام آرام در حافظه جمعی نقش می بندد و تغییر آن به نحوی است که پدید آمدن هر ذهنیت جدید به معنی فراموش کردن پیشینه آن نیست. این ویژگیْ از فرهنگ مجموعه ای می سازد که، در گذر از گذشته به سوی آینده، پیوسته به غنای آن افزوده می شود و ریشه سرزمین عمیق تری به دست می آورد. در برشمردن خصلت های فرهنگ لازم است، بیش از هر چیز، به نقش هماهنگ کننده آن اشاره شود که از طریق آن برای فردِ اجتماعی امکان پیوند با محیط فراهم می شود. در این معنا «محیط» به حیطه پیرامونی فرد محدود نمی شود بلکه، به طور وسیع تر، رابطه با دیگر فرهنگ ها را نیز در بر می گیرد. از این رو، همجواری فرهنگ ها، به علت وجود تعامل میان آن ها، برای جوامع تنش زا نیست و از منظر هویت فرهنگی بحران پدید نمی آورد، بلکه تأثیرگذاری یک سویه ارزش های بیگانه، به ویژه از طریق گسترش ارتباطات رسانه ای که با جداسازی زمان و مکان از یک دیگر همراه است، می تواند از نظر هویت فرهنگی زمینه ساز بحران باشد.
تأویل های فلسفی از سینمای کیارستمی با تأکید بر آراء ژان لوک نانسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای کیارستمی قابلیت بحث و بررسی موضوعات فلسفی را در نهاد خود دارد. بدین لحاظ، ژان لوک نانسی، فیلسوف فرانسوی، کوشیده است با نگارش کتاب بداهت فیلم، جهان فلسفی سینمای کیارستمی را مورد کاوش قراردهد. آن چه در این مقاله در پی آن هستیم، تبیین تأویل های فلسفی از سینمای کیارستمی بر پایه آراء فلسفی ژان لوک نانسی بر پایه مفهوم های «بداهت»، «ذات واقع» و «نگاه و تصویر» است. نانسی، ضمن توصیف و تحلیل مبانی فلسفی خود، سعی دارد بر اساس شیوه پدیدارشناسی، سینمای کیارستمی را تحلیل کند. در این مقاله، پس از بررسی جایگاه بحث پدیدارشناسی در سینمای کیارستمی، بحث بداهت را تحلیل خواهیم کرد.
نقش رسانه ها در هدایت فرهنگ عمومی (بررسی موردی: جریان مد در جامعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تاریخی تفسیری از طریق جمع آوری و طبقه بندی نمونه های تصویری مربوط به دهه های 60، 70 و 80 سعی دارد به این پرسش پژوهش پاسخ گوید که «آیا بین رسانه ها و الگوی فرهنگی پوشاک جامعه در هر مقطع زمانی ارتباط معناداری وجوددارد؟» اگر مد را به عنوان ابزاری قدرتمند برای انتشار فرهنگ به خصوص در بین جوانان قلمداد کنیم، در جامعه، بین مد و رسانه نوعی گفت وگوی فرهنگی بروز می کند. با افزایش تنوّع و تکثیر رسانه ها، انتخاب الگوی پوشاک افراد که نوعی رسانه هویتی آنان محسوب می شود تابع عوامل متنوّع تر و پیچیده تری می گردد، به طوری که دیگر کنترل آن توسط یک قدرت صاحب رسانه امکان پذیر نیست، بلکه برآیند جهت گیری رسانه ها با بی شمار اشکال گوناگون است که جهت گیری مد را رقم می زند. این پژوهش با بررسی روند تغییر رسانه ها، اهمیت امکان دخالت آگاهانه را در شکل دهی به جریان مد در جهت ارتقای فرهنگ عمومی نشان می دهد.
فرهنگ پوشش زنانه نزد بانوان دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی (چادر غیرساده ملی، عربی، قجری...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش زنان در طول تاریخ دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است. در بین پوشش زنان، چادر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحولاتی که در شکل و نحوة استفاده کردن از این پوشش پدید آمده، همواره مورد توجه منتقدان و پژوهشگران بوده است. این پوشش در بسیاری موارد معرف شخصیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی فرد بوده و از این رو وجود یا عدم آن مورد بحث مداوم پژوهشگران میادین علوم اجتماعی قرار گرفته است.
در این نوشتار به بررسی و تحلیل دلایل تغییر شکل این پوشش، خصوصاً در دهه اخیر، پرداخته و تحول و تغییر آن را از چادر سنتی به اشکال و الگوهای جدید و طرح های امروزی مورد توجه قرار داده ایم.
پژوهش حاضر در یک محیط دانشگاهی (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز) صورت گرفته و گروه مورد مطالعه آن از دانشجویان بین سنین 20 تا 35 سال انتخاب شده اند. با بهره گیری از روش کیفی و ژرفانگر (مردم شناسی) و با مشاهده مستقیم مشارکتی در زمینه تحقیق و با استفاده از منابع بیرونی (اسناد و مدارک کتابخانه ای) و ابزار تحقیق (دوربین عکاسی و فیلمبرداری و ضبط صوت و...) پژوهش به سرانجام رسیده است.
نتایج این نگاه مردم شناسی و پژوهش میدانی نشان می دهد که طی دهه اخیر، با تغییر شکل الگوهای چادر از سنتی به جدید، تفکرات جدیدی نسبت به چادر پیدا شده و با تغییر در شکل و اندازه چادرها با برخی از لایه های پنهانی در افکار دختران و زنان امروز روبرو می شویم، که در برخی از آنان موجب تاسف و در بعضی دیگر موجب بالندگی نسبت به زن بودنشان در جامعه مورد مطالعه شده است.
هر چند که مردم شناسی مقید به دادن راهکار یا پیشنهادات ویژه ازطرف پژوهشگران خود نیست و قضاوت در این امر و انجام امور بعد از پژوهش را از عمده کارهای برنامه ریزان فرهنگی می داند، ولی غافل از نتایج یافته های این پژوهش نیستیم که نتیجه آراء زنان و دخترانی است که از دور بر این داستان پر قیل و قال چادر یا حجاب اسلامی نظارت دارند.
نکته آخر اینکه در این نوشتار در یک چارچوب نظری از اندیشه های بزرگان مکتب کارکردگرایی به ویژه از بانی روش تحقیق میدانی یعنی برانیسلاو مالینوفسکی بهره ها برده ایم.
با وجود تغییرات و تحولات صورت گرفته در پوشش اسلامی، باز می توان گفت که زنان خود عاملان اصلی این تغییر و تحول هستند.
بررسی مفهوم و جایگاه سبک هنری در هنر عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ضمن برشمردن برخی از ویژگی های عمده هنر عامه به بررسی نقش و جایگاه سبک در آن می پردازد. هنر عامه به مثابه آیینه ای رو به فرهنگ عمومی، پیشینه تاریخی، آرمان ها و آرزوهای یک جامعه است. ویژگی هایی مانند جمعی بودن، ساختار ساده، احساسات گرایی، روایت گری، و توانایی برقراری ارتباط با لایه های مختلف اجتماعی، باعث می شود تا هنر عامه ضمن برقراری یک زمینه ارتباطی قوی، پیوند تاریخی، اجتماعی و فرهنگی محکمی بین اقشار گوناگون یک جامعه به وجود آورد. از این رو سبک که در برگیرنده جهان بینی فردی هنرمند است، بنا به ماهیت اجتماعی و فرهنگی هنرهای عامه، بیش از اینکه امری فردی و شخصی باشد مقوله ای عام است که تابع مؤلفه های عمیق اجتماعی و فرهنگی جامعه قرار می گیرد. البته این به این معنی نیست که در هنرهای عامه هنرمند استقلال سبک ندارد، هنرمند می تواند تا آن جا که مبانی اصلی فرهنگی و زیبایی شناختی جامعه به او اجازه می دهد، سبک شخصی و هویت هنری فردی خود را در اثر هنری به جا بگذارد.
نقش فرهنگ و هویت ملی در شکل گیری شبکه های اجتماعی از دیدگاه فعالان فضای سایبری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طراحی الگوی توسعه جمهوری اسلامی ایران، موارد اختلاف متعددی در میان نخبگان وجود دارد؛ یکی از این موارد اختلافی، مبانی طراحی الگوی توسعه نظام ارتباطات و فضای مجازی به شکل اعم و مواردی مانند طراحی مبانی شبکه های اجتماعی بومی، به صورت خاص است؛
این مقاله به شناخت و واکاوی همین اختلاف ذهنیت ها در این حوزه می پردازد؛ اینکه آیامی توان فضای مجازی، اینترنت، رسانه های اجتماعی و به طور خاص شبکه های اجتماعی را براساس فرهنگ و هویت هر کشور، سیاستگذاری، مدیریت و برای توسعه برنامه ریزی کرد؟ و اگر ممکن است، اصول حاکم بر آن چه خواهد بود؟ و ... .
این مقاله، تفاوت عمده ای با عموم کارهای پژوهشی موجود در کشور دارد؛ عموم پژوهش های صورت گرفته در کشور، در این حوزه، با اتخاذ رویکردی ماتریالیستی و احتساب فرهنگ به مثابه یک متغیر وابسته در برابر متغیرهای مستقلی مانند فناوری، به دنبال یافتن نوع و عمق تأثیرات فضای سایبر، رسانه ها و شبکه های اجتماعی بر فرهنگ و هویت ما هستند.
در حالیکه در این مقاله، با استفاده از روش کیو، سعی براین بوده است تا ذهنیت های موجود در بین نخبگان، مدیران، سیاستگذاران، فعالان و دست اندرکاران حوزه فضای مجازی را نسبت به نقشی که می تواند فرهنگ و هویت، به مثابه یک متغیر مستقل بر ایجاد شبکه های اجتماعی بومی داشته باشد، را شناخت؛
در این تحقیق با تجزیه و تحلیل پرسشنامه هایی که در اختیار فعالان مؤثر فضای مجازی کشور قرار داده شد، به صورت روشن، در پایان 5 نوع ذهنیت نسبت به این مسئله (نقش فرهنگ و هویت ملی در شکل گیری شبکه های اجتماعی) یافته شد که ابعاد هرکدام از آنها در این مقاله به صورت اختصار ولی گویا توضیح داده شده است؛ امری که پیش از این در پژوهش های مشابه سابقه نداشته است. و در پایان این مقاله نیز براساس درکی که از این ذهنیت ها و نسبت مابین آنها پیدا شده، توصیه هایی عملیاتی برای سیاستگذاران کشور در این حوزه مطرح گردیده است.
پیامدهای جنگ نرم بر هویت فرهنگی دانشجویان: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه های شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تعیین میزان تأثیر جنگ نرم بر هویت فرهنگی دانشجویان دانشگاه های شهرستان بهبهان است که با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی در جامعه آماری شامل 13095 نفر و نمونه آماری 335 نفر انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده و داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی از قبیل جداول توزیع فراوانی، آزمون های تی تک نمونه ای و مستقل تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد حدود نیمی از دانشجویان مورد مطالعه بیشتر از حد متوسط در معرض جنگ نرم قرار دارند و میزان پایبندی به مؤلفه های هویت فرهنگی ملی، مذهبی و قومی در دانشجویانی که بیشتر در معرض جنگ نرم بوده اند نسبت به دانشجویانی که کمتر در معرض جنگ نرم بوده اند به طور معنا داری کمتر است و میزان آمادگی آنها برای پذیرش مؤلفه های فرهنگی تبلیغی دشمن به طور معنا داری بیشتر است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که در وضعیت کنونی، دانشجویان هنوز وابستگی و پایبندی مطلوبی به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی دارند
تحلیل محتوای سیاست های فرهنگی ایران، بر اساس قانون اساسی، سند سیاست های فرهنگی و برنامه پنجم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سیاست های فرهنگی کنونی ایران بر اساس سه متن قانون اساسی (اصول مربوط به فرهنگ)، سند سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (مصوب 1371 شورای عالی انقلاب فرهنگی) و برنامه پنجم توسعه (فصل فرهنگ) به روش تحلیل محتوا مورد ارزیابی قرار گرفته است. طرح تحقیق تحلیل محتوا، در قالب هشت متغیر و مقولات متناسب با هر کدام از این متغیرها، از مطالعات پیشین استخراج شده و برای تحلیل محتوای نمونه های انتخاب شده از سیاست های فرهنگی کنونی ایران استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سیاست های فرهنگی ایران واجد ویژگی های مثبتی از جمله ساخت ارزش ها و مفاهیم والا، مقابله با فرهنگ مهاجم جهانی، ممانعت از سوداگری در فرهنگ و توجه به زیرساخت های فرهنگ است. مشکلات و ویژگی های منفی سیاست های فرهنگی ایران عبارت است از: وسعت مفهوم فرهنگ، کلی بودن، دولتی بودن، ابهام، تناقض و عدم اولویت بندی و تفکیک مناسب.
بررسی عوامل اثرگذار بر فرهنگ تئاتر و تعیین جایگاه آن در اوقات فراغت اقشار مختلف شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل اثرگذار بر فرهنگ تئاتر و تعیین جایگاه آن در اوقات فراغت اقشار کم درآمد و پردرآمد شهر تهران بوده است. 384 نفر از مردم شهر تهران با میانگین سنی 1±28 سال، پرسشنامه محقق ساخته با روایی 80 درصد را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی ناپارامتریک (کای اسکوئر) استفاده شد. یافته ها نشان داد: اقشار پردرآمد نسبت به اقشار کم درآمد، روزانه از میزان ساعات فراغت بیشتری برخوردارند، همچنین بیشتر راغب هستند در ایام فراغت به دیدن تئاتر بروند و در این میان، هزینه بلیت تئاتر برای انتخاب آن به عنوان یک فعالیت فراغتی عامل اثرگذاری محسوب نمی شود. در نهایت، تمامی افراد در هر دو قشر کم درآمد و پردرآمد، فاکتورهایی چون نداشتن وقت، مشکلات شخصی و هزینه بالای بلیت، مشکلات مالی و ترجیح دادن سینما و تلویزیون نسبت به تئاتر را علت نرفتن به تئاتر در ایام فراغت عنوان کردند.
تحلیل سلوک امام سجاد علیه السلام در مدیریت فرهنگی بعد از عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات امام سجاد علیه السلام مقارن با دوره ای خاص از شرایط فرهنگی اجتماعی تاریخ اسلام بود که می توان آن را دوره حاکمیت فرهنگ جاهلی دانست؛ با این حال ایشان هم زمان با مدیریت این فضای فرهنگی، به بازآفرینی فرهنگ اسلامی اقدام نمودند. در این راستا از راهبردهایی بهره بردند: افشای ماهیت فرهنگی بنی امیه و طراحی سامانه فرهنگی. راهبرد کلی ایشان در این میان، الگوی خاصی از «فرهنگ و شخصیت» و ارتباط دوسویه این دو بوده است. ایشان با بازآفرینی فرهنگ اسلامی، شخصیت افراد پیرامونی خود را تحت تأثیر قرار دادند و در مقابل، این شخصیت ها توانستند به بازآفرینی فرهنگ اسلامی یاری رسانند. نظام فرهنگی امام (ع) نیز دارای راهبردی سامانه ای است که در چند سطح و هر سطح در چندین لایه طبقه بندی می شود. با توجه به توفیق راهکارهای ایشان در برون رفت از فضای فرهنگی ناهنجار و بازآفرینی فرهنگ مطلوب، می توان با بازخوانی راهبرد امام سجاد علیه السلام از این راهبرد در دیگر فضاهای فرهنگی اجتماعی به تناسب بهره برد.
دگرگونی نظریه های حقیقت در فلسفه های قاره ای و تحلیلی قرن بیستم
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
فلسفه های قرن بیستم زیر دو عنوان مهم قاره ای و تحلیلی، دسته بندی می شوند. از سوی دیگر، تطابق، انسجام و عمل گرایی، شایع ترین نظریه های مطرح در تبیین کیفیت رابطه ذهن و عین، در قالب نظریه های صدق یا همان حقیقت می باشند. حال، اگر بخواهیم نظریه های حقیقت را در متن دو سنت بزرگ قاره ای و تحلیلی، ارزیابی کنیم، با دو سوال مهم مواجه خواهیم بود: اول اینکه با عنایت به واگراییِ انکارناشدنیِ جغرافیایی، تاریخی و محتواییِ سنن مذکور، در جهت تقریب آنها آیا حتی به کاربرد تعبیر تشابه خانوادگی نیز نمی توان امیدوار بود؟ آیا می شود با معیار سنت گرایان در رویکرد به دین، از معبر اشتراک معنوی، این دو جریان را دو اعتبار از حقیقتی واحد انگاشت؟ سوال دوم این است که آیا همین رویه در قبال نظریه های حقیقت، قابل اِعمال است؟ آیا رهیافت اندیشمندانِ دو سنت قاره ای و تحلیلی به مقوله صدق یا حقیقت، واجد هسته های مشترکی هست تا از رهگذر آنها بتوان هم دو سنت مذکور و هم نظریه های صدق در قرن بیستم را زیر چتر واحدی جمع کرده یا حداقل از اشتراک حداکثری آنها سخن گفت؟ چنین می نماید که تلاش در جهت یکسان سازیِ سهم ذهن و عین در نظریه های حقیقتِ قرن بیستم، مرزهای تطابق ارسطوییِ، بازنماییِ دکارتی و سوبژکتیویسم کانتی را که رویکردی دوآلیستی دارند، درنوردیده و انسجام و عمل گرایی را وانهاده است.
تحلیل موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین صنعت خودرو با به کارگیری رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری( ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همکاری بین شرکت ها در زنجیره تأمین صنایع مختلف برای دستیابی به رضایت مشتریان نهایی ضروری است، اما طبق تحقیقات مختلفی که انجام شده است، بسیاری از پروژه های همکاری توفیق لازم را نمی یابند. یکی از مهم ترین دلایل این امر عدم توجه به مسائل و اختلافات فرهنگی در ایجاد همکاری بین سازمان هاست. نظر به اهمیت موضوع، در این تحقیق ابتدا موانع مهم تعامل پذیری فرهنگی بین سازمان های همکاری کننده در زنجیره تأمین صنعت خودرو شناسایی شد و سپس این موانع با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی گردیدند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، از خبرگان و متخصصین صنعت خودرو در شهر رشت با استفاده از پرسشنامه سطح بندی موانع تعامل پذیری فرهنگی که توسط محقق بر طبق روش شناسی مدل سازی ساختاری تفسیری طراحی شده، گردآوری شده است. مطالعه نشان می دهد که رفع چهار مانع «تفاوت در جهت گیری استراتژیک سازمان ها»، «تفاوت پرسنل سازمان ها از لحاظ دانش، تجربه و ظرفیت یادگیری»، «تفاوت در زبان گفتاری سازمان ها» و «تفاوت در میزان توجه سازمان ها به یادگیری» سنگ زیربنای رفع موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین می باشند.