مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
فرهنگ
حوزههای تخصصی:
اندیشه یوهان گوتفرید فون هردر دامنه وسیعی دارد و برای سیر در اندیشه های وی باید به مباحثی مانند انسانیت، تاریخ و فلسفه تاریخ، انسان شناسی، فرهنگ و فلسفه فرهنگ آن گونه که او طرح کرده است پرداخت. با توجه به شرایط عالم معاصر و اهمیت یافتن پرسش هایی چون سرشت فرهنگ، نسبت میان فرهنگ ها و آینده فرهنگ، بازخوانی آثار هردر به خصوص اندیشه های وی درباره فرهنگ لازم به نظر می رسد. حداقل فایده بازخوانی اندیشه های هردر آن است که با الگویی مناسب برای بررسی و تحلیل ژرف فرهنگ و پرسش های موجود درباره آن آشنا می شویم؛ الگویی که برای پیگیری مطالعات نظری درباره فرهنگ ضروری است. در این مقاله به اندیشه های هردر درباره فرهنگ پرداخته شده و به خصوص بر این نکته تأکید می شود که با هردر است که فرهنگ به عنوان موضوعی برای فلسفه به اندیشه درمی آید و فلسفه فرهنگ شکل می گیرد. فلسفه فرهنگ سنتی فلسفی است که با هردر آغازشده و در سال های اخیر به موضوعی کانونی در فلسفه آلمان تبدیل شده است. در ادامه پرسشِ نسبت میان فرهنگ ها در عالم معاصر، با توجه به الگوی هردر موردبررسی قرار می گیرد. موضوع نسبت میان فرهنگ ها موضوعی است که در سه دهه اخیر اهمیت بسیاری یافته و به نظر می رسد که بینش و تلقی هردر، یکی از بهترین الگوها برای ورود به چنین موضوعی است.
مفاهیم فرهنگی مناقشه برانگیز در کتاب های آموزش زبان انگلیسی ایران: بررسی مقایسه ای نظرات اساتید علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مقایسة نظر استادان رشته های حوزة علوم انسانی دربارة برخی مفاهیم فرهنگی مناقشه برانگیز یا دارای قبح عمومی موجود در کتاب های آموزش زبان انگلیسی در ایران می پردازد. بدین منظور، با مراجعه به کتاب های رایج آموزش زبان انگلیسی، مشاوره با استادان زبان انگلیسی و علوم اجتماعی و بررسی دید عمومی جامعه، فهرستی از 20 واژة مبیّن مفاهیم یادشده درقالب پرسش نامه ای تشریحی و دارای ارزش گذاری عددی تهیه شد و برای نظردهی در اختیار استادان مشارکت کننده قرار گرفت. جامعة آماری این تحقیق برای بررسی های مقایسه ای، تعمداً محدود و شامل استادان رشته های زبان و ادبیات فارسی، زبان و ادبیات انگلیسی، زبان شناسی همگانی، زبان و ادبیات عرب، الهیات، و فقه و مبانی حقوق اسلامی در دانشگاه سمنان بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهندة خنثی بودن تعداد بیشتری از مفاهیم مزبور برای استادان رشته های زبان و ادبیات فارسی، زبان و ادبیات انگلیسی و زبان شناسی و درواقع تساهل و مسامحة آنها درقبال این مفاهیم بود. درمقابل، پاسخ استادان رشته های حوزة الهیات، معارف اسلامی و زبان عربی حاکی از آن بود که این استادان مؤانست کمتری با واژه های یاد شده دارند و برای مفاهیم فرهنگی مزبور قبح بیشتری قائل اند. به عقیدة انجام دهندگان این پژوهش، داشتن پیشینة تحصیلی زبانی و درنتیجه آشنایی بیشتر با ادبیات و فرهنگ غرب در دستة اول و داشتن سابقة تحصیلی در حوزة مذهب و نگاه ارزشی و دینی قوی تر به دلیل تسلط بر مبانی اسلامی و فقهی در دستة دوم از دلایل احتمالی نتایج به دست آمده است.
مقایسه بین متغیرهای جمعیت شناختی، فرهنگی و مذهبی زوج های عادی و متقاضی طلاق در شهر تهران در سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف محقق از پژوهش حاضر مقایسه متغیرهای جمعیت شناختی، فرهنگی، و مذهبی زوج های عادی و متقاضی طلاق در شهر تهران است و جامعه آماری این پژوهش را زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در شهر تهران و زوج های عادی تشکیل می دهند. نمونه اولیه شامل 156 زوج متقاضی طلاق و 164 زوج عادی بود و پس از ریزش 132 زوج متقاضی طلاق و 132 زوج عادی باقی ماندند. پرسش نامه تحقیق شامل دو پرسش نامه (جمعیت شناختی و باورهای مذهبی) بود. در پرسش نامه جمعیت شناختی اطلاعاتی مثل زمان ازدواج، تحصیلات، تفاوت های فرهنگی، و قومیت استفسار شد و شرکت کنندگان در تحقیق آن را تکمیل کردند. پس از تکمیل پرسش نامه ها، داده ها با نرم افزار Spss v15 و با استفاده از آزمون های خی دو (chi-squared) و کوکران تحلیل شد. تحلیل نتایج نشان داد که تفاوت فرهنگی زیاد، تفاوت مذهبی زیاد، سن زیر 25 سال مرد در زمان ازدواج، سن زیر 20 سال زن در زمان ازدواج، میزان آشنایی کم تر از شش ماه زوجین، و اختلاف تحصیلات بیش از دو مقطع زن و مرد در دو گروه زوج های عادی و متقاضی طلاق تفاوت های معنی داری داشتند.
عکاسى و چرخش فرهنگی (بررسى نقش فناورانه دوربین عکاسى و عکس در تغییرات فرهنگى جامعة ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متفکران عرصه پساپدیدارشناسی می کوشند انسان، جهان، و فناوری را در رابطه ای هم بسته با هم قرار دهند و در نظر دارند نسبتی را مشخص کنند که فناوری میان انسان و جهان پیرامونش برقرار کرده است. دوربین عکاسی، در مقام فناوری و رسانه ای فرهنگ ساز، به فراخور بافتی که در آن قرار می گیرد معانی اجتماعی و فرهنگی خاصی را نیز تولید می کند. در این مقاله سعی بر آن است به نقش فناورانه دوربین عکاسی در جامعه و فرهنگ ایران پرداخته شود. نگارنده در پی یافتن نسبتی است که عکاسی میان انسان و جهان پیرامونش برقرار کرده است، نسبتی که چرخشی فرهنگی را قطعیت بخشیده است، و می کوشد تحلیلی بر بنیان آرای دیرینه شناختی فوکو ارائه دهد تا بنیان های معرفت شناختی این چرخش فرهنگی را نیز مشخص کند. نتایج حاکی از آن است که عکاسی به ایجاد نوعی جهان بینی مبتنی بر امور، پدیده ها، و مناسبت های این جهانی و دنیوی منجر شده و ایران را دست خوش نوعی نوگرایی فرهنگی کرده است.
جای گاه علم در فرهنگ اسلامی: بررسی دو نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین مورخان علم دو نظریة عمده دربارة جای گاه علم در فرهنگ اسلامی وجود دارد: برخی بر این باورند که علم در اسلام مسئله ای حاشیه ای است و اساساً در دستگاه تعلیم و تربیت اسلامی، پدیدة علم از جای گاه جدی و بااهمیتی برخوردار نبوده و در حاشیه قرار داشته است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة حاشیه ای» می نامند. بنا بر این نظریه، دستاوردها و موفقیت های بزرگ و انکار ناپذیر علمیِ دانش مندان مسلمان و فیلسوفان طبیعی را باید ثمرة محفل های خصوصی دانست که از فشارها و تضییقات راست دینان و سنت گرایان در امان ماندند. عده ای هم بر این اعتقادند که علم در فرهنگ اسلامی از شأن و منزلت والایی برخوردار بوده و اساساً واژة علم و دانش در هیچ تمدنی، به جز تمدن اسلامی، چنین جای گاهی نداشته و واژه ای کلیدی در این تمدن بوده است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة ضبط و تخصیص» نام نهاده اند. بر اساس این نظریه، اگرچه علوم معقول در جهان اسلام بر علوم منقول غالب نشد، ولی با آن از در آشتی درآمد. این مقاله بنا دارد با بهره گیری از منابع معتبر به بررسی این دو نظریه بپردازد.
هلنیسم و نقش آن در فرهنگِ ایرانِ پیش از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آغاز قرن پنجم ق. م در بخش جغرافیایی کوچکی از سرزمین کهن یونان، شیوه زندگی متمدنی در قالب سازمان برجسته پولیس شکل گرفته بود. در این سرزمین باستانی و کرانه های ساحلی آن، اقوام گوناگونی سکونت داشتند؛ یکی از آنان قوم «آخایی» نامیده می شد. قبیله ای از این قوم در منطقه «هلاس» جای آنها را گرفت و از این مقطع به بعد، یونانیان خود را تحت عنوان «هلنی» نامیدند. هلنی های اصیل با پشت سر گذاردن دنیای کهن و «عصر ظلمت»، از قرن پنجم ق.م، تمدن درخشانی بنیاد نهادند. یکی از عناصر برجسته فرهنگ هلنی، سازماندهی منظم و مدونی بود که شالوده تعلیم و تربیتِ یونانی گردید.
پس از فتوحات اسکندر آمیزه ای از فرهنگ و دانش ملل مغلوب در پیوند با تمدن هلنی، تمدن نوینی را شکل داد، که به آن صفت هلنی مآبی در برابر هلنی محض داده شد. یکی از عناصر ارزشمند در عصر هلنی مآبی، فلسفه طبیعی بود؛ فلسفه ای که در افکار و اندیشه های دانشمندان و مردم فرهیخته و دانش آموخته در سراسر قلمرو امپراتوری یونان رایج شد، و تا چند قرن پس از میلاد، دنیای شرق و غرب را در ابعاد گوناگون تحت تأثیر خود قرار داد. سرانجام واکنش علیه آن در خاورمیانه آغاز گردید و مایه ریزش افکار واپس گرا به کانون خرد هلنیسم گشت.
کارکرد روایی (مربع معنایی) در تابلوهای «نماز»، «مجنون»، «میثاق خون» و «حضرت علی اکبر» اثر خشایار قاضی زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحلیل گفتمانی تابلوهای خشایار قاضی زاده تلاش بر این است تا از نشانه های منفرد، کلان نشانه ها، خرد نشانه ها و یا مجموعه ای از نشانه ها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانه ها یعنی آنجائی که نشانه ها با یکدیگر تعامل برقرار می کنند برسیم. تا بتوانیم به خوانشی گفتمانی دست یابیم. بدین منظور، علاقه مند به ظاهر شدن معنا در گفتمان های هنری، هدف این مقاله چگونگی ظاهر شدن معنا به کمک مقوله های بنیادین کلام یعنی «مربع معنائی» در این تابلوهاست؛ و در ادامه بومی سازی نظریه های تحلیل گفتمان در این حوزه است. می خواهیم بدانیم که گفته پرداز این تابلوها از چه ترفندهایی برای تولید معنا سود برده است و چگونه این نشانه های منفرد را به یک نظام منسجم معنائی تبدیل کرده که یک معنای واحد از آن تولید می گردد. نشانه-معناشناس بر این باور است که نشانه به تنهایی فاقد معناست و معنا از رابطة بین نشانه ها حاصل می شود. با این توصیف می توان به درستی گفت که نشانه–معناشناس به ظاهر شدن معنایی که از میان شکل های زبانی دریافت شده است علاقه نشان می دهد؛ و در واقع، می توان گفت که او به ظاهر شدن معنا از میان گفتمان های که معنی را ظاهر می کنند، از میان گفتمان های که معنی را انتقال می دهند و همکاری مبهمی را فراهم می کنند علاقه مند است. در حقیقت نشانه-معناشناسی تلاش دارد به صورت روشمند ابعاد کلام را موردمطالعه قرار دهد. یکی از ابعاد کلام همان «مربع معنایی» در کلام است.
مبانی، ظرفیت ها و محدودیت های علم اقتصاد اسلامی به مثابه علم بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره ملاک اسلامیت علم اقتصاد، دو رویکرد اساسی وجود دارد. رویکرد نخست، بر آن است که اقتصاد اسلامی معرفتی است که تمام هویت دانشی خود را از منابع معتبر شناخت از نظر اسلام کسب می کند. رویکرد دوم بر آن است که اسلام به عنوان یک نظامی از ارزش ها، باورها، هنجارها، آداب، سنن و انباشت تجربه زیست مسلمانی با ساختن بوم، فرهنگ و جامعه اسلامی ، ماهیت موضوع و پژوهشگر را در قلمرو پژوهش های اقتصادی به واقعیتی مصنوع و برساخته خود تبدیل می کند؛ در نتیجه، دانشِ محصول توصیف و تبیین واقعیت های اقتصادی چنین جامعه ای، اسلامی خواهد بود. مقاله پیش رو ظرفیت ها و محدودیت های رویکرد دوم را که شهید صدر; نیز در همین چارچوب علم اقتصاد اسلامی را تحقق پذیر می داند نشان خواهد داد. مقاله پیش رو ابتدا اثر فرهنگ بر علم اقتصاد را در چارچوب نظری مکتب اقتصادی نئوکلاسیک و نهادگرایی نشان می دهد. برای رسیدن به این منظور می کوشد تا از دو دید اساسی آفرینش فاعل شناسایی یا نظریه پرداز اقتصادی و نیز موضوع شناسایی یعنی انسان و جامعه، اثر تفاوت های فرهنگی را بر کلیت دانش اقتصاد نشان دهد. یک دیدگاه بر آن است که تفاوت های فاعل و موضوع شناخت اقتصادی در قلمرو جامعه و فرهنگ اسلامی با فرهنگ و جامعه ملحوظ در دانش اقتصاد متعارف به حدی است که باید در جامعه اسلامی دانشی متفاوت پدید آید. مقاله پیش رو مبانی، دلایل و نتیجه های این رویکرد را بررسی و نقد می کند.
تحلیلی فلسفی از منشأ فرهنگ و امکان تغییر و برنامه ریزی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
می توان برای فرهنگ به معنای فلسفی و خاص کلمه، هم منشأیی غیربشری و هم منشأیی بشری درنظر گرفت. بدین معنا که گونه ای از فرهنگ به همراه مؤلّفه ها و عناصر تشکیل دهنده آن، به طورذاتی غیر بشری و بنابراین هدیه حق تعالی و یا کلام وجود است و سنخی دیگر از آن، تجلی فکر و اندیشه بشر است. هرچند درباره نوع دوم، سخن از مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی امری مقبول و پذیرفتنی است؛ اما سخن درباره مورد نخست، اندکی پیچیده و بحث برانگیز است. این پیچیدگی تا حدّ بسیار زیادی در اصل ادعا؛ یعنی غیربشری بودن این سنخ از فرهنگ ریشه دارد. در این نوشتار پس از تفکیک این دو سنخ فرهنگ و تبیین برنامه ریزی فرهنگی برای فرهنگ های ساخت بشر، برخلاف برخی تلقی ها، امکان برنامه ریزی برای فرهنگ هایی که منشأ غیربشری دارند نیز تبیین گردیده است. بر این اساس می توان گفت، هرچند حکمت و فرهنگ آغازی غیربشری دارد؛ اما در عین حال نقش و سهم انسان در پاسداری و ترویج این میراث در مکان ها و زمان های مختلف غیرقابل انکار است.
رمزگشایی آیین قربانی در اسطوره، عرفان و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین اسطوره، عرفان، و فرهنگ همواره پیوندها و اشتراکاتی گسترده وجود داشته است. آیین قربانی کردن که قدمتی به درازای حیات بشریت دارد، یکی از این اشتراکات است. در پژوهش حاضر، این آیین نمادین در سه سطح اسطوره ای، عرفانی و فرهنگی بررسی و رمزگشایی شده است. اصل تطابق ادیان، قربانی کردن انسان یا حیوان، آمیخته شدن خرافات با این آیین مقدس، داستان ذبح اسماعیل و نظرات قاطع قرآن کریم درباره این آیین از جمله موضوعات دیگری است که در پژوهش حاضر به آنها پرداخته شده است.
اژدها در اسطوره ها وفرهنگ ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها جلوه هایی از فرهنگ یک ملت و به تعبیری، خاستگاه هنر و ادبیات هستند. درواقع، فرهنگ و تمدن هر قوم و ملتی ریشه در اسطوره های آن ملت دارد. وقتی سخن از اسطوره به میان می آید، در باور همگان، موجودات عجیب اسطوره ای از جمله اژدها نمایان می شوند.اژدها در بسیاری از باورهایاسطوره ای و فرهنگی چینیان حضوری جدی دارد. هدف نگارندگان این نوشتار بررسی جایگاه و مفاهیم اژدها در اسطوره های ایران و چین و در داستان های عامیانه دو ملت است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات تطبیقی است. این پژوهش نشان می دهد که به جز موارد نادر اشتراک، در اسطوره های ایرانی، اژدها در مقابل پهلوانان اسطوره ای قرار می گیرد و پیروزی قهرمان منوط به کشتن اژدها است، اما در اسطوره های چین، در نهایت، اژدها رام می شود و صلحی بین قهرمان و اژدها به وجود می آید. اژدها در فرهنگ و باورهای عامیانه ایران باز همان سیر اهریمنی خود را می پیماید، در مقابل در فرهنگ چین اژدها جایگاه ویژه و مثبتی دارد.
اثربخشی آموزش مسائل دینی بر رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی آموزش مسائل دینی بر رضایت زناشویی زوجین فرهنگی شهرستان بجنورد انجام گرفت. در این مطالعه از طرح تجربی پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترلاستفاده شده و جامعه ی آماری تحقیق، زوجینی فرهنگی که 5 سال از ازدواج آنها می گذشت، بود. گروه نمونه شامل 24 زوج بود که واجد شرایط 1- ازدواج اول زوجین باشد، 2-تحت روش های دیگر مشاوره قرار نداشته باشند و 3- تاکنون اقدامی در جهت طلاق گرفتن انجام نداده باشند، بود. این 24 زوج به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابتدا پیش آزمون از هر دو گروه گرفته شد. سپس برنامه ی آموزشی به مدت 8 جلسه برای زوج های گروه آزمایش اجرا گردید و در پایان یک هفته بعد از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در این تحقیق آزمون t برای مقایسه ی میانگین های پیش آزمون دو گروه گرفته شد. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش مسائل دینی موجب افزایش سطح رضایت زناشویی در زوج ها می گردد و بیانگر آن است که توجه به فرهنگ در برنامه ی آموزش خانواده موجب بهبود تاثیرپذیری برنامه های آموزشی می گردد.
زنانگی و ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزههای تخصصی:
زنانگی و ورزش هر دو سازه های اجتماعی و رفتارهای فرهنگی هستند و در همبستگی با بستر اجتماعی شکل می گیرند. در این پژوهش سعی بر آن بود که از تجربه زیسته زنان ورزشکار استفاده شد. بنابراین، با رویکرد کیّفی و با تکنیک مصاحبه در میدان پژوهش اجرا شد. نمونه مورد مطالعه از مجموع مصاحبه با 36 نفر از دختران و زنان با طیف سنی 46 -14 سال شهر تهران تشکیل شد که در دو نوع متفاوت ورزش های رزمی و ایروبیک سابقه ورزشی حرفه ای و غیر حرفه ای دارند. آنچه در طی پژوهش مشخص می شود این است که پس از انتخاب ورزش و استمرار در پرداختن در آن عاملیتی مشترک و اعتماد به نفس در افراد پرورش پیدا می کند که هر دو گروه این افراد دست به خلّاقیّت در متن می زنند. تلفیق ظرافت و خشونت در عین گزینش صفات متضاد مثل ظرافت و قدرت و همچنین سوژه گی بدن های ورزشکاری، نشان از این عاملیت و خلّاقیّت دارد و این ورزشکاران از این طریق معنای زنانگی را وسعت می بخشند و فضا را برای خلّاقیّت و گزینشگری کنشگر اجتماعی باز می کنند. همچنین نقش پررنگ عاملیت تا حدی است که عوامل اجتماعی مؤثر در این حوزه را نیز در می نوردد
آزوفا سینمایی: کاربرد فیلم سینمایی در آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و امکان سنجی کاربرد فیلم سینمایی به عنوان منبعی برای تهیه و تدوین مواد درسی در دوره های آزوفا (آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی زبانان) است. در مقاله به این پرسش پاسخ داده می شود که چگونه می توان بر مبنای یک فیلم سینمایی ایرانی طرحی درسی ارائه داد که نکات زبانی و فرهنگی مورد نظر در برنامه های آزوفا را داشته باشد (زرودا، 2006؛ گارن، 2012). این پژوهش که از نوع کتاب خانه ای است، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، امکان آموزش واژگان، مهارت های شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن و نیز معرفی فرهنگ ایرانی به غیرفارسی زبانان را بر اساس فیلم سینمایی رنگ خدا ساخته مجید مجیدی (1997)، ارزیابی می کند. در این راستا نقش فرهنگ و اهمیت توانش بینافرهنگی در آموزش زبان (مِیِر، 1991؛ بایرام، 1997) مبنای نظری پژوهش قرار گرفته است. بررسی نشان می دهد که فیلم سینمایی به درستی می تواند به عنوان منبعی غنی برای آموزش کارآمد زبان فارسی و فرهنگ ایرانی به غیرفارسی زبانان به کار گرفته شود. بدین منظور، انتخاب فیلم و رویکرد آموزشی مناسب باید با توجه به ویژگی های ساختاری و محتوای فیلم و نیازهای زبان آموزان صورت پذیرد. علاوه بر این، ضرورت دارد که تعداد محدود مدرسان توانای ایرانی در خارج از کشور و نبود مجموعه ای ارزیابی شده و در دسترس از فیلم های سینمایی ایرانی در طراحی برنامه درسی فیلم محور به دقت مورد توجه قرار گیرد.
اشغال سرزمینی و پیامدهای فرهنگی آن (مطالعه موردی اشغال عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ ها در طول تاریخ، پیامدهای خواسته و ناخواسته بسیاری را به همراه داشته اند، که تاثیر زیادی بر وضعیت حال و آینده جامعه جنگ زده و محیط های پیرامونی خود به جا گذاشته است؛ که از جمله آنها می توان به؛ آوارگی، مهاجرت و پناهندگی انبوه جمعیت، گسترش و شیوع فرهنگ خشونت و افراطی گری، انهدام آثار فرهنگ و تمدنی، تهدید جدی بنیان خانواده، کاهش انسجام اجتماعی و تنزل هویت جمعی با افزایش تفاوت های قومی و مذهبی و ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی و هویت های برساخته مجعول ... اشاره کرد. یورش به سرزمین عراق و اشغال این کشور هم از این قاعده مستثنی نبوده و آثار و تبعات فرهنگی و اجتماعی بسیاری را به همراه داشته است که جامعه عراقی را در معرض از هم گسیختگی وآسیب های فرهنگی اجتماعی فراوان قرار داده است. همه اینها حاصل خشونت، ناامنی و ناپایداری ناشی جنگ و اشغال این کشور است. این درحالی است که اخبار منتشره دربارة پیامدهای فرهنگی اشغال عراق، اغلب به انهدام و غارت آثار باستانی این کشور معطوف بوده وکمتر به دیگر ابعاد اشغال پرداخته شده است.
در این مقاله تلاش شده، ضمن طرح برخی از پیامدهای فرهنگی و باتوجه به مقوله هویت و پیامدهای ایجابی بر فرهنگ عراق در قانون جدید این کشور، ارزیابی مناسبی از پیامدهای فرهنگی ناشی از اشغال این کشور ارائه شود و به این سؤال که پیامدهای فرهنگی ناشی از اشغال عراق چه بوده است؟ پاسخ داده شود. روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی است، که از دیدگاه اندیشمندان حوزه امنیت فرهنگی با رویکرد سازه انگارانه بهره خواهیم برد.
الگویی مطلوب از شاخص های سنجش امور فرهنگی در رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و ارزیابی دقیق و کمی از وضعیت موجود فرهنگ و برآورد میزان تغییر و تحولات آن، از ضرورت های مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی است که نیازمند الگویی جامع و منطقی از شاخص های فرهنگی است. به جهت پیچیدگی های فرهنگ و نیز بستگی تام موضوع با مبانی نظری، در این مقاله، ابتدا مبانی فلسفی، انسان شناختی و جامعه شناختی و همچنین شاخص های رایج فرهنگی بررسی شده و با استفاده از آرای صاحب نظران این حوزه و مبتنی بر روش نظام گرا، مدلی جامع در سه بخش کلی «امور فرهنگی»، «فعالیت های فرهنگی» و «مقدورات فرهنگی» برای سه سطح توسعه، کلان و خرد طراحی شده است. به دلیل گستردگی این الگو، در این مقاله تنها به تبیین امور فرهنگی به عنوان اصلی ترین بخش فرهنگ بسنده شده و در این خصوص، مؤلفه های مناسبی برای سطوح توسعه و کلان جامعه و نیز برای سطح خرد - جهت سنجش ویژگی های فرهنگی افراد، خانواده ها و سازمان ها طرح شده است. برای مؤلفه های یاد شده مصادیقی بارز و قابل ارزیابی از شاخص ها بیان شده است. در آخر نیز با توجه به اقتضائات خاص رسانه ملی، بهرگیری از الگوی مذکور در رسانه بحث شده است.
برآورد روند سرمایه فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه اجزای سرمایه فرهنگی و تخمین آن برای استان های ایران است. طبق تعریف تراسبی، سرمایه فرهنگی ذخیره ای از ابزارهای فرهنگی ملموس و ناملموس شامل ساختمان ها، ساختارها، مکان ها و موقعیت هایی با بار معنایی فرهنگی، آثار هنری و صنایع دستی و مجموعه ای از ایده ها، اعمال، باورها، سنت ها و ارزش هاست. با استفاده از 36 متغیر مرتبط با سرمایه فرهنگی، داده های مورد نیاز جمع آوری و نرمالیزه شد و سرمایه فرهنگی و روند آن برای 28 استان در بازه زمانی 92-1383 محاسبه شد. نتایج نشان می دهد: استان مرکزی دارای بالاترین میانگین سرمایه فرهنگی و سیستان و بلوچستان دارای پایین ترین میانگین سرمایه فرهنگی است. به طور میانگین، بالاترین سرمایه فرهنگی کشور در دوره مورد بررسی مربوط به سال 1391 و پایین ترین مربوط به سال1384 است.
An Investigation into Cultural Representation in Interchange Textbooks بررسی نمود فرهنگی در کتاب های زبان اینترچنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Language and culture are now deemed to be co-constitutive; hence English language teaching (ELT) textbooks should incorporate cultural aspects and promote intercultural competence. However, careful decisions should be made as regards to the cultural content of materials and the ways in which culture is represented. This study was an attempt to deconstruct the patterns of cultural representation and intercultural interactions in Interchange textbooks, an ELT textbook series taught to English as a foreign language (EFL) learners in Iran. Using content analysis of texts and images and with the focus on nationality, gender and race, it examined how different cultures were reflected in Interchange 1, Interchange 2, Interchange 3, and whether cultural bias or inequality was present. The quantitative and qualitative data analysis revealed that the white male group was dominant in all three textbooks. And, to use Kachru’s (1985) terms, inner, outer and expanding circle nationalities were represented in the textbooks, with the expanding circle constituting the major nationality, but American culture of inner circle was predominant. Additionally, the interactions were mainly limited to superficial aspects of the target culture although these textbooks sought to show various intercultural interactions. Dominance of male and white characters and the US culture indicated inequality in race and gender, and the superficial treatment of culture in the textbooks. Less attention to the hybrid culture and deeper level of intercultural aspects, i.e. critical reflections, in the textbooks suggests that the materials be supplemented by EFL teachers’ constructive discussion of the cultures that interact.
بررسی بازتاب فرهنگ و تمدّن های مختلف در شعر أعشی و تأثیر این تمدّن ها بر شعر او
حوزههای تخصصی:
اعشی یکی از اصحاب معلّقات و یکی از شاعران طبقه ی اول عصر جاهلی است که در شعر وی به خاطر کثرت سفرهایش به مناطق مجاور می توان گوشه هایی از فرهنگ و تمدّن های مختلف همچون تمدّن فارسی، رومی، حبشی، نبطی، مصری، ترکی، کابلی و غیره را دید. از آنجا که او برای به دست آوردن مال و ثروت به همسایه های مجاور سفر کرد، شعر وی نمایانگر نشانه های فرهنگ و تمدّن مثل طلاق، ازدواج، جنگ، مجالس لهوولعب، وسایل عیش و نوش، آلات موسیقی و غیره است. علاوه برآن می توان در شعر وی ادیان مختلف، باورها و عقاید دینی، مراسم مذهبی مردم را دید. تمدّن و مدنیت علاوه بر خیال بر زبان، موضوعات و موسیقی شعری اعشی نیز تأثیر گذاشته است. زبان شعری وی به علت گوش دادن به سازوآواز کنیزکان برخلاف دیگر شاعران جاهلی مثل طرفة بن عبد همواره ساده بوده و فارغ از بیچیدگی است. تأثیر فرهنگ و تمدّن در موضوعات شعری وی این گونه است که او در فن مدح مثل شاعران عباسی به مبالغه می پردازد و در هجو، مهجوّ را به ریشخند می گیرد و در تغزل، در وصف معشوقه تنوّع و تفنّن به خرج می دهد. این شاعر برای موسیقی شعر خود أوزان آهنگین انتخاب می کند به طوری که پرکاربردترین أوزان شعر وی بحر طویل و متقارب می باشد. وی با به کاربردن قوافی آهنگین در غالب حروف رویّ شایع مثل لام، دال و راء، تکرار حروف و کلمات، هماهنگی آنها، برخی آرایه های بدیعی نظیر تنسیق صفات، طباق، ردّ العجز علی الصدر، انواع جناس و ... موسیقی شعر خود را افزایش می دهد و مخاطب را به هیجان درمی آورد.
چالشهای ترجمه پذیری عناصر فرهنگی در رمان «اللّصّ والکلاب» نجیب محفوظ؛ مقایسة دو ترجمه با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک
حوزههای تخصصی:
ترجمه یکی از مهم ترین مسائل فرهنگی معاصر است؛ زیرا وظیفة مترجم تنها جایگزینی الفاظ نیست، بلکه به عنوان یک میانجی، سعی در ایجاد نوعی هماهنگی بین فرهنگ ملّی و فرهنگ مبدأیی دارد که دارای عادات و رسوم خاصّ خود است. این مسأله کار مترجم را دشوار و مأموریّت او را با پیچیدگی همراه می سازد. نیومارک، دانشمند و نظریّه پرداز آمریکایی در حوزة ترجمه، روش هایی را برای ترجمة عناصر فرهنگی پیشنهاد داده که در محافل علمی مورد قبول واقع شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک سعی دارد به بررسی و نقد شیوة ترجمة مفاهیم فرهنگی موجود در رمان «اللّصّ والکلاب» نجیب محفوظ، توسّط دو مترجم ایرانی بپردازد. با وجود تلاش های دو مترجم، نوعی پیچیدگی و کاستی در ترجمة عناصر فرهنگی دیده می شود. نتایج نشان می دهد که در این دو ترجمه، روش تلفیقی به عنوان یکی از روش های موفّق ترجمة عناصر فرهنگی، کمتر استفاده شده است.