مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
مهارت آموزی
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
۲۳۰-۱۹۳
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی جانشین پروری مهارت آموزی کسب و کارهای خانوادگی در صنایع غذایی خراسان رضوی می باشد. تحقیق بنیادی و رویکرد کاربردی دارد و روش تحقیق آمیخته است.برای شناسایی شاخص ها از الگوی تحلیل محتوا استفاده شد،روابط بین متغییرها و ارزش آن از روش معادلات ساختاری(SEM) بدست آمد. جامعه آماری بخش کیفی شامل ﻣﻄﻠﻌﺎن و ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن صنایع غذایی خراسان رضوی می باشند، نمونه گیری به روش گلوله برفی می باشد. همچنین جامعه آماری بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده بررسی شد.گردآوری اطلاعات در بخش کیفی بصورت مصاحبه نیمه ساختار و بخش کمی بصورت پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ و دﺳﺖیﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﻫﺪاف ﻣﺬﮐﻮر از روشﻫﺎی آﻣﺎر ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و آﻣﺎر اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. یﮑﯽ از روشﻫﺎی آﻣﺎری ﺑﺮای ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ دادهﻫﺎ روش ﺗﺠﺰیﻪ ﻋﺎﻣﻞﻫﺎ یﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. با استفاده از نرم افزار Lisrel مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل تحقیق برای ضرایب تی بالای 96/1± تا 58/2± در سطح 05/0 معنی دار می باشند و ضرایب تی بالاتر از 58/2± در سطح 01/0 معنی دار هستند. ضرایب مسیر و واریانس تبیین شده متغیرهای تحقیق و شاخص های برازش بدست آمده برای مدل آزمون شده نشان می دهد که شاخص RMSEA در مدل برآورد شده با میزان ۰۶۴/0 از سطح قابل قبولی برخوردار بوده و دیگر شاخص برازش مانند CFI، GFI، NFI، و AGFI به ترتیب برابر با 97/0، ۹۴/0، ۹۵/0 و ۹۲/0 همگی در سطح مناسبی هستند.
اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۹۱۲-۸۹۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال یادگیری مفهومی است که روز به روز حساسیت بیشتری از سوی معلمان و خانواده ها به خود جلب می کند و به سبب همه گیری بالا در مدارس نیازمند توجه ویژه پژوهشگران در جهت شناسایی راه های مداخله کاربردی و کارآمد است. مرور پژوهش ها نشان می دهد که مداخلاتی از قبیل مهارت آموزی پردازش های چهارگانه کمتر توجه شده است. هدف: این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در خواندن انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری مشتمل بر دانش آموزان با تشخیص اختلال یادگیری در خواندن در دوره دوم ابتدایی در سه پایه 4، 5، 6 دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. بر این اساس، 20 نفر از این افراد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی ها در گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل تست هوش وکسلر کودکان (WISC-V)، آزمون CAS و دوره آموزش پردازش های چهارگانه مغز بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی (درک کلامی، توانایی بصری فضایی، استدلال سیال، حافظه فعال، سرعت پردازش) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خواندن در سطح معنی داری 0/001 اثربخش بود. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها، برگزاری کارگاه ها و دوره های آموزش مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز برای متخصصان مراکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش از سویی و همچنین، آشناسازی خانواده با برخی راهبردهای مهم آموزش از سوی دیگر می تواند بهبود جدی در وضعیت اختلال یادگیری دانش آموزان به بار آورد.
ارائه الگوی سیاست گذاری آموزشی مهارت آموزی دانش آموزان دوره اول متوسطه: با رویکرد آمیخته
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با مهارت یابی می توانند به درک عمیق تری از آموخته های خود دست یابند و برای ساختن آینده ای بهتر آماده شوند. پژوهش حاضر با هدف ارائه ارائه الگوی سیاست گذاری آموزشی مهارت آموزی دانش آموزان دوره اول متوسطه انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) واز نظر ماهیت در بعد کیفی، داده بنیاد سیستمی (پارادایمی) بوده و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه و خبرگان که دارای پژوهش هایی در زمینه مهارت آموزی بود و در بخش کمی شامل کلیه معلمان دوره اول متوسطه آموزش و پرورش استان مرکزی که دارای تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا دررشته علوم تربیتی به تعداد 500 نفر بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی آگاهانه هدفمند از نوع نظری بوده و با تعداد 15 نفر خبره شدند به اشباع نظری رسید؛ در بخش کمی حجم نمونه بر اساس فرمول تعیین حجم مورگان تعداد 217 نفر انتخاب شدند. در پژوهش حاضر پس از کدگذاری باز و محوری ابزار سنجش حاصل شده، در قالب یک فرم تنظیم و برای خبرگان جهت کدگذاری انتخابی ارسال و مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و بر این اساس پرسشنامه محقق ساخته طراحی و میان نمونه آماری بصورت تصادفی انتخاب شده توزیع گردید. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: برای این در نتیجه، 5 بعد، 20 مؤلفه 118 شاخص برای الگوی سیاست گذاری آموزشی مهارت آموزی دانش آموزان نهایی شد. نتیجه گیری: پس از تأیید نهایی و اولویت بندی خبرگان، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های سازنده الگو ترسیم شده، و مجدداً الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد
بررسی ساختار ژانری؛ بازی وارسازی آموزش و مهارت آموزی مبتنی بر بازی، برای آموزش های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
قرن هاست که بازی ها به عنوان یک ابزار یادگیری مورد استفاده می باشند .بازی وار سازی به دلایل متعددی چون بهبود عملکرد،مشارکت وایجاد انگیزه مورد توجه افراد و سازمانها قرار گرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر استفاده از روش ژانری برای نظام بخشی به مطالعات حوزه ی آموزش های فنی و حرفه ای و به طور خاص بازی وار سازی آموزش های فنی و حرفه در ایران است .بدین منظور دستورالعمل مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز با شناسایی 36 مقاله در پایگاه اسکوپوس و15 مقاله در وب آو ساینس بواسطه مطالعات علم سنجی استفاده شده است .نتایج تحقیق حاکی از آن است که بازی وار سازی در آموزش های فنی و حرفه ای برای آموزش های دیجیتالی و آموزش های غیر دیجیتالی کاربرد دارد. در این راستا چالشهایی مشتمل بر «چالشهای مالی،چالش فرهنگی ،چالشهای فناوری ،زیر ساختی،چالش ارزیابی و چالشهای محتوایی» شناسایی شده است.بعلاوه پیامدهای مثبت بازی وار سازی آموزش های فنی و حرفه ای نیز مشتمل بر تاثیرات روانشناختی«تقویت مشارکت و همکاری،افزایش انگیزه،رضایت،انعطاف پذیری ،لذت و سرگرمی،افزایش فعالیت بدنی و سلامت روان» و تاثیرات عملکردی«افزایش یادگیری،تقویت مهارت ودانش،افزایش رقابت سالم،خود ارزیابی،حل مسائل پیچیده،ابتکار عمل و انتقال بهتر مفاهیم»مشخص شده است. همچنین این مطالعه به بسط نظری و عملی مفاهیم نیز پرداخته است.
فرایند مهارت آموزی درمدل های اقتصاد خلاق به منظور توسعه اکوسیستم کسب و کارهای الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
۱۴۲-۱۱۷
مهارت آموزی؛ متناسب با تغییرات فناورانه و پیشرفت علوم در حوزه های مختلف، زمینه ساز تامین نیروی انسانی کارآمد و مولد در راستای توسعه ی اقتصادی است . بر این اساس در پژوهش حاضر فرایند مهارت آموزی در مدل های اقتصادِ خلاق مشتمل بر مدل های(رفاهی،رقابتی،رشد و نوآورانه) به منظور توسعه اکوسیستم کسب و کارهای الکترونیکی ،مورد مطالعه قرار گرفته است.این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و با روش کیفی و رویکرد «تحلیل مضمون» به واسطه کد گذاری چهار مرحله ای انجام شده است. روایی و پایایی تحقیق به واسطه روش بازآمون و توافق بین دو کدگذار مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان حوزه صنایع خلاق که صاحب کسب و کار الکترونیکی بوده اند و در بحث آموزش های مهارتی نیز فعال بوده اند تشکیل داده است و با انجام دوازده مصاحبه؛ کفایت داده (اشباع نظری) حاصل گردیده است .نتایج تحقیق نشان داده است ؛اقتصاد خلاق مشتمل بر ارزش آفرینی در صنایع خلاق شامل «رسانه،هنر،میراث فرهنگی،آفرینش های کارکردی و خدمات خلاق» می باشد که لازم است بسترسازی جهت «توسعه توانمندی کاربران دیجیتالی،فعالیت های دیجیتالی،سازمان های دیجیتالی و انگیزه های دیجیتالی »ایجاد شود و در این فرایند مولفه هایی چون« ارزیابی های اثر گذار، بهبود مستمر در مهارت آموزی (یادگیری)،تدریس هدفمند و آموزش پویا و ارائه بازخورد موثر به مهارت آموزان و مربیان»منجر به تقویت و توسعه اکوسیستم کسب و کارهای الکترونیکی گردد . بدین منظور پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
آینده نگاری مهارت های قادر ساز در صنعت بانکداری ایران (مورد مطالعه: بانک صادرات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
۱۶۲-۱۴۳
تغییرات در جهان امروز، حاصلِ تغییرات در دانش و فناوری است .همسویی آموزش های فنی و حرفه ای با تغییرات روز افزون موضوعی غیر قابل اجتناب است .بر این اساس شناسایی مهارت هایی که می تواند در آینده ی صنایع ؛موجب دستیابی به مزیت رقابتی گردد امری ضروری است . بر این اساس هدف از انجام این تحقیق آینده نگاری مهارت های قادر ساز در صنعت بانکداری ایران است . این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی است و با روش کیفی از نوع «تحلیل محتوا» است. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته است.مصاحبه با مشارکت کنندگان تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافته است که این مهم با انجام 17 مصاحبه حاصل گردید. مشارکت کنندگان با روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها به واسطه سه مرحله کد گذاری با نرم افزار MAXQDA بوده است. بر اساس نتایج تحقیق؛ مهارت های قادر ساز در صنعت بانکداری ایران در سه سطح مشتمل بر «مهارت های فناور محور"بلاکچین،هوش مصنوعی،کاربری الکترونیکی،متاورس،فین تک"،مهارت های نرم"شبکه سازی ملی-بین المللی،انعطاف پذیری و پویایی،مهارت حل مساله،مهارت پاسخگویی،نوآوری،توسعه خلاقیت "،مهارت های فردی"ریسک پذیری،فرصت شناسی،تحمل شکست،اعتماد به نفس،تحمل ابهام،استقلال طلبی" »می باشد .
مهارت آموزی و میزان اثرگذاری آن در زندگی فردی و اجتماعی سوادآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
۲۲۸-۲۰۵
هدف پژوهش مهارت آموزی و میزان اثرگذاری آن در زندگی فردی و اجتماعی سوادآموزان بود. این پژوهش با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی، مدیران و آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی استان سمنان در سال 1401 بودند که 10 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی، آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی استان سمنان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر داده های بخش کیفی بود. میزان پایایی در بخش کیفی با روش هولستی 86/0 محاسبه شد که حاکی از پایایی مطلوب بود و روایی با استفاده از معیار کیفیت (مؤثق بودن) سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه تحلیل داده ها منجر به شناسایی 220 مضمون پایه (مؤلفه)، 41 مضمون سازمان دهنده فرعی در زمینه مهارت آموزی سوادآموزان گردید که در قالب 3 مضمون فراگیر (مهارت های زندگی، مهارت های حقوق شهروندی، مهارت های عملی) و 8 مضمون سازمان دهنده اصلی سازمان دهی شامل مهارت های فردی، مهارت اقتصادی، مهارت اجتماعی فرهنگی، مهارت زیست محیطی، مهارت حقوق اجتماعی، مهارت حقوق سیاسی، مهارت حقوق مدنی، مهارت حقوق و مهارت های عملی سازمان دهی شدند. نتایج بخش کمی نشان داد که آموزش مهارت های معنوی، مهارت اقتصادی در خانواده، همدلی، کاهش آلودگی، مهارت آموزشی و بهداشتی، مهارت شرکت در تجمعات، مهارت حقوق مربوط به مساوات، مهارت حداقل حقوق فرهنگی پایه و مهارت کاربردی در منزل بیشترین تأثیر را بر زندگی فردی و اجتماعی سوادآموزان دارد.
تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در توجه به تربیت حرفه ای و مهارت آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه تربیت حرفه ای و مهارت آموزی و توجه به هدایت تحصیلی دانش آموزان به سمت تربیت حرفه ای در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی است که در آن از روش آمیخته غالب استفاده شده است. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و تحلیل کمی برای تأیید و اعتباربخشی نتایج بخش کیفی، با استفاده از روش های آمار توصیفی انجام گرفته است؛ داده هایی کمی به وسیله نرم افزار آماری SPSS25بر اساس تعداد دفعات تکرار و فراوانی واحدهای شمارش تحلیل شد. جامعه آماری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390) بود و کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. نتایج نشان دهنده آن است که سند در تعاریف ساحت های تعلیم و تربیت، شایستگی های پایه و بیانیه مأموریت ها، به تربیت حرفه ای و مهارت آموزی به صورت مناسبی توجه داشته است؛ ولی برخلاف طرح موضوع در تعاریف سند، به تربیت حرفه ای و مهارت آموزی در گزاره های ارزشی بیانیه ارزش های سند (5 گزاره از 30 گزاره)، ویژگی های مدرسه در افق 1404 (2 ویژگی از 17 ویژگی)، مؤلفه های تربیت دانش آموزان در اهداف کلان سند (4 مؤلفه از 45 مؤلفه تربیت)، هدف های عملیاتی (4 هدف از 23 هدف) و راهکارهای عملیاتی (سهم 6 درصد، 8 راهکار از 131 راهکار) به صورت مناسب توجه نشده است.
آسیب شناسی نظام آموزش مهارتی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
94 - 75
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر آموزش برای اقتصاد دانش بنیان بسیار حیاتی است. آموزش باعث ایجاد سرمایه انسانی می شود. توانایی های افراد را افزایش می دهد، بهره وری اقتصادی را در پی دارد و توسعه و پذیرش فناوری های مرزی را تسهیل می کند. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، کاهش رشد اقتصادی و شکست در رقابت های بین المللی به نحوی متأثر از عملکرد نظام آموزشی می باشد. لذا انجام اصلاحات در نظام آموزش باید به سمت تطابق هرچه بیش تر با اقتصاد دانش محور در حرکت باشد. از این رو این پژوهش با هدف آسیب شناسی نظام آموزش مهارتی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر ماهیت، جزء پژوهش های کیفی و از نوع مطالعات موردی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه هنرجویان و هنرآموزان هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج است که به روش هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. با انجام 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با میانگین زمانی حدود 70 دقیقه اشباع نظری داده ها حاصل شد. برای ترسیم ماتریس سوات و استخراج استراتژی ها از بحث گروهی متمرکز (گروه 7 نفره) استفاده شد. بر اساس نتایج مصاحبه با هنرجویان مهم ترین شاخص ها در نقاط ضعف (عدم رضایتمندی از مسئولان)، قوت (کیفیت تدریس هنرآموزان)، فرصت (موقعیت مناسب استان در بخش کشاورزی) و تهدید (مشکلات فرهنگی) بیان شد. از نظر هنرآموزان، در نقاط ضعف (فرآیند جذب هنرجویان)، قوت (کیفیت سیستم مدیریتی)، فرصت (بهبود سیاست های آموزش و پرورش) و تهدید (مشکلات فرهنگی) به عنوان مهم ترین شاخص های ماتریس سوات شناسایی شدند. در پایان راهبردهایی جهت کاهش آسیب های نظام آموزشی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج ارائه شد.
بهبود سیمای کسب و کار در سکونت گاه های غیر رسمی با رویکرد مهارت آموزی: مطالعه موردی شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
149 - 178
حوزههای تخصصی:
سکونت گاه های غیر رسمی یکی از پیامدهای نامطلوب اصلی شهرها می باشد که زیست غیررسمی را در بعد کالبدی برای شهرها با خود به همراه دارد هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش آموزش های فنی وحرفه ای در بهبود سیمای کسب و کار در سکونت گاه های غیر رسمی می باشد. روش بررسی توصیفی با رویکرد پیمایشی است و جامعه آماری تمامی اساتید، صاحبنظران و متخصصان و افرادی هستند که دارای سابقه و فعالیت در بخش سکونت گاه های غیر رسمی را دارند که بر اساس نمونه گیری و با استفاده از نرم افزار GPower تعداد 231 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که پرسشنامه محقق ساخته دارای روایی و پایایی در بین آنها توزیع و نتایج داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی تحلیل گشت. یافته ها بیانگر آن است که آموزش فنی و حرفه ای منجر به توانمند سازی زنان و گرایش به سمت مشاغل خانگی در سکونت گاه های غیر رسمی خواهد شد و همچنین ارائه آموزش های مهارتی در زمینه کارآفرینی و کسب و کار و مهارت های مرتبط با مدیریت فنی و بازایابی می تواند در بهبود وضعیت ارائه محصول در این مناطق نتایج اثرگذاری را به دنبال داشته باشد. نتایج بیانگر آن است که مهارت آموزی و ارائه آموزش های فنی وحرفه ای یکی از راهکارهای بهبود سیمای مشاغل و کاهش فقر اقتصادی در سکونت گاه های غیر رسمی باشد که این موضوع نیازمند همکاری و همگرایی بیشتر سازمان ها در توسعه نظام آموزش مهارتی در این بخش می باشد.
ارائه مدلی برای خودکارآمدی کارآفرینانه با نقش میانجی مهارت آموزی (مورد مطالعه: دانشگاه فنی و حرفه ای تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل خودکارآمدی کارآفرینانه در فرآیند تصمیم گیری کارآفرینان با توجه به نقش میانجی مهارت های کارآفرینانه در دانشگاه فنی و حرفه ای تبریز انجام شد. این پژوهش، از نوع پژوهش های کاربردی بوده که برای دستیابی به پاسخ سوالات تحقیق، از روش های توصیفی و همبستگی، استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان، اساتید و دانشجویان این دانشگاه بود. نمونه گیری با استفاده از از روش نمونه گیری تصادفی ساده بر اساس فرمول کوکران به تعداد 336 نفر، محاسبه شد و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه، گردآوری و به روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS، تجزیه و تحلیل شدند. برای دستیابی به هدف پژوهش، چهار فرضیه مطرح شد. نتایج حاکی از وجود رابطه بین خودکارآمدی با قصد کارآفرینی، مهارت های کارآفرینانه و تصمیم گیری کارآفرینانه بود. نتایج پژوهش نشان می دهد در شکل گیری رفتار کارآفرینانه، مولفه های خودکارآمدی و توسعه مهارت های کارآفرینانه، نقش مهمی را ایفا می نماید، چنانکه باور به خودکارآمدی و ارتقاء مهارت های کارآفرینانه، اعتماد به نفس و اراده قوی تر در فرد کارآفرین را به همراه خواهد داشت. همچنین مشخص شد که خودکارآمدی کارآفرینانه، کمک می کند تا فرد خلاق تر و نوآور باشد، مسئولیت پذیری بالایی را حس نمایند و در فعالیت های چالش برانگیز، پیشگام باشد. در انتها، پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج پژوهش، ارائه شد.
پردازش الگوی مدیریت مهارت آموزی در دوره ابتدایی، در نظام تعلیم و تربیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 92
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، میزان توجه برنامه درسی دوره ابتدایی به مهارت آموزی را مورد کاوش و بررسی قرار داده است. داده های مورد مطالعه بر اساس پژوهش کمی از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه را 196 نفر از معلمان دوره ابتدایی مدارس دولتی منطقه 10 تهران و 30 نفر تشکیل دادند. تحلیل داده ها از طریق تحلیل عاملی صورت گرفت. نتایج نشان داد میزان توجه برنامه درسی دوره ابتدایی به مولفه های مهارت آموزی (خودشناسی - جرات مندی - کنترل هیجانات عاطفی و رفتاری - همدلی - رابطه با همسالان – همکاری- مولفه کلام (گفتگو) - شنود موثر - صداقت و راستگویی – امانتداری - حسادت نکردن - تفکر خلاق - تفکر نقاد - فهم مسئله - تصمیم گیری - مدیریت زمان - سخت افزار و نرم افزار - شبکه جهانی اینترنت - دوستدار محیط زیست - مصرف بهینه انرژی - مدیریت پسماند - کارآفرینی - مدیریت مالی - تغذیه سالم - پوشش مناسب - آگاهی از بیماری ها) مناسب نیست.
الوی ارتقای مهارت آموزی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مهارت آموزی دانش آموزان در مدارس یکی از مباحثی است که در سال های اخیر به دلیل رشد بیکاری و افزایش شکاف بین آموزش های مدارس و نیاز بازار کار مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش ارائه الگویی برای ارتقاء مهارت آموزی به منظور اشتغال زایی دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا آمیخته اکتشافی بوده است. در بخش کیفی از روش تحلیل اسنادی و روش تحلیل مضمون استفاده شده است و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی را سند برنامه درس ملی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تشکیل می دهند و در بخش کمی نمونه آماری شامل 300 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه می باشد که به روش طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات تحلیل کیفی اسناد و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش کدگذاری، مقوله بندی با بهره گیری از چک لیست محقق ساخته انجام شده است در بخش کمی از شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین، فراوانی، انحراف معیار و درصد و آزمون آمار استنباطی تی تک نمونه ای استفاده شده است. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل اسناد 93 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی ویادگیری و ارزشیابی شناسایی کرده است که حول مضمون فراگیر الگوی ارتقاء مهارت آموزی جهت اشتغال پذیری دانش آموزان دوره متوسطه گرد آمده است. یافته های پژوهش مؤلفه های ویژگی های برنامه مهارت آموزی برای اشتغال زایی را قالب عناصر هدف (شناختی، عاطفی و مهارتی)، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری و ارزشیابی شناسایی کرده است. با توجه به نتایج پژوهش میانگین وضعیت برنامه مهارت آموزی در مدارس دوم متوسطه 96 /1 است که پایین تر از حد متوسط است. الگوی پیشنهادی در قالب چهار عنصر هدف ( شناختی، عاطفی و مهارتی )، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری و ارزشیابی اقدام گردید و اعتبار الگوی پیشنهادی نیز از نظر متخصصان از اعتبار لازم برخوردار بود.بحث و نتیجه گیری: بکارگیری این مدل در نظام آموزشی مدارس می تواند منجر به افزایش بهره وری، کارایی ، تحرک اجتماعی، پیشرفت شغلی، خلاقیت و نوآوری شود.
مطالعه پدیدارشناسانه برنامه درسی مهارت آموزی دانش آموزان با نیازهای ویژه؛ رهاوردهای تربیتی آینده نگرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
23 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: با عنایت به اهمیت برنامه درسی مهارت آموزی در ارتقای مهارت های اجتماعی و فردی دانش آموزان کم توان ذهنی، هدف پژوهش حاضر تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه در خصوص برنامه درسی مهارتآموزی برای گروه کم توانان ذهنی به جهت ارائه راهکارهای تربیتی آینده نگرانه بود. روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. بهمنظور گردآوری دادهها از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استفاده و با نمونهگیری هدفمند، پس از انجام نه مصاحبه اشباع داده ها حاصل گردید. یافته ها: تحلیل عمیق دیدگاه های معلمان، موجب شناسایی و دسته بندی هشت مقوله مورد نیاز و مورد تاکید در برنامه های درسی مهارت آموزی از نظر معلمان مشارکت کننده در این تحقیق، شامل مهارت های توانبخشی، مهارت های زندگی، آموزش مفاهیم منطقی- ریاضی، خودکفایی، ارتقای بهداشت و ایمنی، ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود و محیط پیرامون، تربیت جنسی و رشد هیجانی- اجتماعی و سی و سه زیرمقوله برای این مقوله های اصلی شد. مقوله های به دست آمده با دسته بندی مهارتهای مورد نیاز در پیشینه مطالعه اشتراکات و افتراقاتی دارد که نشان از تاثیر زمینه و بافت و ادراک معلمان از نیازها دارد. نتیجه گیری: رهیافت ها و پیشنهادهای برگرفته از این مطالعه، بر ضرورت توجه به نظرات معلمان به منظور غنی سازی برنامه درسی مهارت آموزی دانش آموزان کم توان ذهنی در راستای توجه به مداخلات تربیتی صحه گذارده است.
مهارت آموزی؛پیشرانِ کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی الکترونیکی (مورد مطالعه: صنعت ورزش)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف اصلی در پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی الکترونیکی در صنعت ورزش است.بدین منظور از روش تحقیق کیفی با استراتژی تحلیل مضمون استفاده شده است . مشارکت کنندگان در این تحقیق با ابزار مصاحبه و تا رسیدن به حد اشباع نظری همکاری داشته اند.این امر در مصاحبه ی 12 ام حاصل شده است. روایی و پایایی پژوهش کیفی با روش (باز آزمون و توافق بین دو کد گذار) حاصل گشته است. نتایج تحقیق نشان داده است مولفه هایی همچون « مهارت آموزی و آموزش، توسعه ی تحقیق و پژوهش،تدوین استاندارد،جذب و کاربرد فناوری های هوشمند،برند سازی،ایجاد زیر ساخت و بستر مناسب،توسعه ی استارت آپ های هوش مصنوعی، کوچینگ وآموزش های آکادمیک مرتبط با هوش مصنوعی،فرهنگ سازی،مدیریت آگاه و باسواد، برگزاری نشست های توجیهی،استفاده از آمیخته ی بازاریابی،توسعه ی کانال های ارتباط با مشتریان،افزایش حمایت های حاکمیتی،سرمایه گذاری،ایجاد معافیت های مالیاتی،اختصاص بودجه های پژوهشی،افزایش کارایی اثربخش،ایجاد انگیزه و امید»به عنوان پیشران، می توسعه ی کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی الکترونیکی گردد .بر اساس نتایج تحقیق، پیشنهادهای کاربردی نیز ارائه شده است.
بررسی دلایل بی میلی دانش اموزان به ادامه تحصیل در رشته های فنی و حرفه ای و فراگیری مهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
۱۳۵-۱۰۷
تحقیق انجام شده باهدف آسیب شناسی دلایل عدم گرایش اکثریت دانش اموزان دوره متوسطه کشور به فراگیری مهارت آموزی و انتخاب رشته های تحصیلی فنی و حرفه ای و کاردانش ارایه شد.این تحقیق رویکرد کاربردی دارد و روش تحقیق آمیخته و از روش تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانش اموزان و کاراموزان رشته کارو دانش در کارگاه های مکانیک خودرو بخش فنی حرفه ای در مرکز شهید مطهری رشت و مدرسه امام خمینی بخش سنگرمی باشند.روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع پیمایشی می باشد که تعداد حجم نمونه 346 نفر می باشد. روش و ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی به صورت مصاحبه و پرسشنامه بود.بخش کمی شامل روش های آماری برای تجزیه وتحلیل اطلاعات موجود بر اساس استفاده از ازمون tونرم افزار20Spss بود.نتایج تحقیق نشان داد که عوامل مختلفی مانند عدم توجه کافی به ارزش و اهمیت تحصیلات فنی حرفهای و کار و دانش در جامعه، نداشتن اطلاعات کافی درباره فرصتها و مزایای شغلی در رشته مکانیک، نگرش منفی خانواده و جامعه به این رشته و نداشتن تجهیزات به روز و امکانات مناسب برای آموزش عملی در این رشته، ممکن است به کاهش علاقه دانشآموزان به این رشتهها منجر شود . برای رفع این مشکلات، پیشنهاداتی مانند آگاهی و آموزش عمومی درباره ارز
ارائه مدلی برای کاهش مدرکگرایی در نظام آموزش عالی کشور: ضرورت توسعه مهارت آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
۱۶۲-۱۳۷
پژوهش حاضر بهمنظور ارائه مدلی برای کاهش مدرکگرایی در نظام آموزش عالی کشور و ضرورت توسعه مهارت آموزی انجام پذیرفت. برای انجام این تحقیق از روش کیفی از نوع داده بنیاد استفادهشد. جامعه آماری این تحقیق خبرگان حوزه آموزش عالی ایران بود که از روش نمونهگیری هدفمند با بهرهگیری از فن گلوله برفی و بهکارگیری معیار اشباع نظری در مصاحبههای نیمه ساختاریافته تعداد 20 نفر انتخابشدند. تجزیه و تحلیل دادهها با شیوههای کدگذاری انجام شد بهمنظور افزایش اعتبار یافتههای مطالعه از تلفیق روشهای گردآوری اطلاعات ازجمله بررسی اسناد و مدارک، مصاحبه و پرسشنامه استفاده گردید. بر اساس یافتههای پژوهش دو مضمون از مدرکگرایی بهعنوان ابعاد اصلی مفهوم مدرکگرایی در کشور (مدرکگرایی سیستمی و ساختاری، مدرکگرایی فرهنگی و اجتماعی) شناسایی شدند. همچنین بر اساس نتایج بهدستآمده عواملی مانند؛ شرایط فردی و اجتماعی و فرهنگی؛ محیط اقتصادی و سیاسی و اداری کشور و محیط علمی آموزشی کشور از علل اصلی شکلگیری مدرکگرایی در نظام آموزش عالی کشور به شمار میرود که با بسترسازی در جامعه و اصلاح روندهای موجود و همچنین اصلاح امر آموزش و پژوهش در کشور، سبب کاهش پدیده مدرک گرایی و توسعه مهارت محوری و تخصص گرایی در کشور می گردد.
طراحی مدل بهینه مهارت های کارآفرینانه سازمانی، مبتنی بر حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
۱۸۴-۱۶۳
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بهینه مهارت های کارآفرینانه سازمانی مبتنی بر حاکمیت شرکتی انجام شده است . این پژوهش با روش آمیخته و چند روشی انجام شده است . در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شده است .در بخش دوم و در بخش کمی در فاز اول، از روش معادلات ساختاری و در فاز دوم از کنترل فازی جهت استحصال مدل بهینه استفاده شده است.یافته ها نشان داد است وضعیت مطلوب برای داشتن یک سازمان کارآفرین مبتنی بر حاکمیت شرکتی در سازمانها ی دولتی ایران از ترکیب ابعاد عملکرد،پاسخگویی ،شفافیت ،ساختار هیات مدیره ،رعایت حقوق ذی نفعان و اخلاق حرفه ای حاصل می شود که در این فرایند نقش مهارت آموزی و یادگیری سازمانی بسیار مهم است.
ارائه الگوی مهارت آموزی به منظور توسعه نوآوری سازمانی در صنعت خودروسازی (مورد مطالعه: شرکت سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
۱۱۶-۹۱
در دنیای پویا و رقابتی صنعت خودروسازی، توسعه مهارتهای کارکنان به منظور ارتقاء نوآوری سازمانی، به یکی از اولویتهای اصلی تبدیل شده است. این مقاله با هدف بررسی پیشایندها، پیشرانها، موانع، راهبردها، و پیامدهای مرتبط با مهارتآموزی در صنعت خودروسازی، به ویژه در شرکت سایپا، انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع کیفی و اکتشافی است و برای گردآوری دادهها از مصاحبههای نیمهساختار یافته استفاده شده است. جهت اطمینان از روایی پژوهش، محقق از روشهای بررسی توسط اعضا، مثلثسازی منابع دادهها و بازبینی توسط همکاران بهره برده است. همچنین برای محاسبه پایایی مصاحبهها، از روشهای بازآزمون و توافق درونموضوعی استفاده شد. مشارکتکنندگان در این تحقیق شامل خبرگانی بودند که در زمینه مهارتآموزی و خودروسازی صاحب نظر بودند و تعداد آنها بر اساس حد اشباع نظری، که در مصاحبه چهاردهم حاصل شد، مشخص گردید. تحلیل دادههای کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا و در سه مرحله کدگذاری انجام شد. یافتههای این تحقیق نشاندهنده اهمیت فرهنگ سازمانی، رهبری مؤثر، و سرمایهگذاری در منابع و زیرساختها به عنوان پیشایندهای کلیدی در توسعه نوآوری هستند. پیشرانهای اصلی شامل پیشرفتهای فناوری، فشار رقابتی جهانی، و نیاز به کاهش هزینهها میباشند. همچنین، موانع قابل توجهی همچون محدودیتهای مالی و مقاومت در برابر تغییر شناسایی شد. راهبردهای پیشنهادی ارائه شد.
بهره گیری از آموزشِ مهارت های نوین در برندسازی کارآفرینانه و مسئولیت اجتماعی (مطالعه موردی: حمایت از حیات وحش در خطر انقراض)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
۲۳۴-۲۱۵
در محیط رقابتی و پیچیده امروز، ساخت و حفظ برند قدرتمند کارآفرینانه جهت رشد و دوام کسبوکار اهمیت شایانی دارد و برندسازی نقشی تعیین کننده در افزایش اثربخشی بنگاه و توانمندسازی در برقراری ارتباط بین محیط داخلی و بیرونی دارد. از طرفی روابط متقابل میان کسبوکارها و جامعه بیش از هر زمان دیگری آشکار شده و بکارگیری مسئولیت اجتماعی سازمانی برای بقا و بهره روی شرکتها امری ضروری تلقی میشود. این تحقیق با هدف بهرهگیری از آموزش مهارتهای نوین در برندسازی کارآفرینانه و مسئولیت اجتماعی بوده است.این تحقیق با روش مطالعه موردی انجام شد . نتایج بیانگر یک مدل فرایندی جهت بهرهگیری از آموزش مهارتهای نوین در برندسازی کارآفرینانه و مسئولیت اجتماعی است که شامل سه مرحله است. اولین مرحله مهارت هایی است که در دستیابی به مزیت اولیه رقابتی و تکاپوی ایجاد تمایز برای بنگاه در تلاش برای رهایی از رقابت قیمتی و دستیابی به مزیتی متمایزتر است. مرحله دوم مهارتهایی است که به شناسایی فرصت برندسازی و طراحی شعار برند و مراورده و مخابره آن به مشتریان و جامعه و حرکت در جهت عمل به وعده برند کمک می کند. نهایتا مرحله سوم، مهارت هایی است که ارتباط مستقیمی با مسئولیت اجتماعی دارد و در عمل به وعده برندتاثیر دارد و طی آن شرکت علی رغم مشکلات و موانعی که ایجاد میشود به وعده خود در جهت مسئولیت اجتماعی عمل میکند و سطح فعالیتهای بازاریابی خود را برای مخابره پیام برند افزایش میدهد.