مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
پاکستان
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
71 - 97
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی علیه زنان پدیده نامیمونی است که از دیرباز جامعه پاکستان با آن روبرو بوده است. این پژوهش در صدد بررسی محتوای پژوهش های منتشر شده در زمینه خشونت خانگی در فاصله سال 2000 تا 2020 به روش مرور سیستماتیک است. بر اساس ملاک های ورود و خروج از مجموعه 729 پژوهش منتشر شده در این دو دهه 41 عنوان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافت ها عوامل مؤثر خشونت خانگی علیه زنان شامل عوامل فردی، عوامل اجتماعی اقتصادی، تفاسیر نادرست از آموزه های دینی و عوامل خانوادگی است. پیامدهای منفی خشونت خانگی بر اساس پژوهش ها آسیب های فیزیکی و روانی روحی است. همچنین سیاستگذاری و راهکارها برای کنترل و کاهش این پدید بر مداخله دولت و مشارکت نهادهای غیر دولتی تأکید کرده اند. به نظر می رسد خشونت خانگی تحت تأثیر هنجارهای فرهنگی و تفاسیر نادرست مذهبی به یک پدیده اجتماعی تبدیل شده است که لازم جهت رفع آن پالایشی میان فرهنگ دینی و فرهنگ جامعه پاکستان با هدف حذف تفاسیر و تعابیر نادرست دینی به عنوان توجیه گر خشونت انجام شود.
جایگاه بندر چابهار در تعمیق همکاری ایران و آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پویایی های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی پساشوروی، فرصت های جدیدی را در فضای اوراسیا ایجاد کرده است. در نتیجه آن، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در پی بهره برداری از فرصت های جدید برآمده اند. ایران از آغاز این دوره جدید به عنوان یکی از بازیگران منطقه ای تلاش کرد جایگاه خود را در منطقه تقویت کند؛ اما اکنون با گذشت بیش از 25 سال از فروپاشی اتحاد شوروی، از جایگاه مناسبی در منطقه برخوردار نیست، حتی در میان 20 کشور همکار تجاری برخی از کشورهای منطقه نیز قرار ندارد. علاوه بر این، توازن در منطقه آسیای مرکزی، جنوبی و غربی به سود چین و پاکستان در حال برهم خوردن است. سرمایه گذاری 46 میلیاردی چین در راهروی اقتصادی با پاکستان و بندر گوادر موجب نگرانی مقام های هندی شده است. هندی ها هم تمایل خود را برای سرمایه گذاری در چابهار اعلام کرده اند. موقعیت بندر چابهار یک موقعیت ویژه برای کشورهای آسیای مرکزی، هند، افغانستان و روسیه است. پرسش نویسندگان این است که چه عواملی بر تقویت و تعمیق همکاری ج. ا. ایران با کشورهای آسیای مرکزی تاثیرگذار است. فرضیه آنان این است که بندر چابهار و راه گذر شمال- جنوب در گسترش روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی نقشی مهم دارد. در این مقاله با استفاده از روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، با توجه نظریه منطقه گرایی کانتوری و اشپیگل، به ویژه عامل اثرگذار برون منطقه ای این نتیجه مشخص می شود بندر چابهار و راه گذر شمال- جنوب نقش موثری در تسهیل همکاری منطقه ای و بهبود روابط اقتصادی ایران با آسیای مرکزی دارد.
ارتش پاکستان و سیاست خارجی (مطالعه موردی: بحران کشمیر، بحران دیوراند و تروریسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
112 - 136
حوزههای تخصصی:
امروزه نفوذ و دخالت نظامیان پاکستان در سیاست به یک روند عادی تبدیل شده است. در طول تاریخ ۷۵ ساله این کشور، هیچ دولتی نتوانسته است دوره پنج سال خود را تکمیل کند. این امر جایگاه بالای نظامیان در ساختار سیاسی این کشور را نشان می دهد. هدف از مقاله حاضر، بررسی تأثیرگذاری نظامیان بر راهبردهای سیاست خارجی پاکستان است. بر این اساس، این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که ارتش پاکستان چگونه بر راهبرد های سیاست خارجی این کشور تأثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به سؤال مذکور این فرضیه مطرح شده است که «ارتش پاکستان با کنترل سه راهبرد اصلی سیاست خارجی یعنی ضرورت موازنه سازی داخلی و خارجی در برابر هند، مسأله دیوراند و ضرورت عدم شکل گیری دولت قوی در افغانستان و مبارزه با تروریسم توانسته است جایگاه عالی خود در ساخت سیاسی این کشور را حفظ نموده و به بازیگر اصلی در سیاستگذاری خارجی تبدیل شود». گردآوری منابع به صورت کتابخانه ای و استفاده از مجلات تخصصی و سایت های معتبر اینترنتی بوده است.
چالش های پیش روی دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی دفاعی، بخشی از قدرت ملی کشورها است که در کنار سیاست خارجی، منبع اعمال قدرت برای ارتقای ظرفیت اقدام و کنش یک کشور در روابط خارجی را شکل می دهد؛ به طوری که این نوع دیپلماسی نه تنها ناظر بر کاربست سیاست دفاعی در عرصه دیپلماسی بلکه متضمن سهیم شدن دیپلماسی در حوزه سیاست دفاعی خواهد بود، و جمهوری اسلامی ایران با توجه به موقعیت خاص ژئوپلتیکی و داشتن همسایگانی متنوع و بی ثبات همچون پاکستان، به عنوان یکی از بی ثبات ترین و بحران خیز ترین کشورهای جهان، نیازمند شناخت و تبیین مولفه های تاثیر گذار بر امنیت ملی خود می باشد که در این میان بررسی و شناخت این کشور و مناسبات نظامی – امنیتی آن به خصوص در قالب دیپلماسی دفاعی می تواند کمک شایان به تحقق راهبرد دفاعی ایران نماید. در این پژوهش بر اساس روش تبیینی در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که دیپلماسی دفاعی چه نقش و جایگاهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال پاکستان دارد؟ روش گردآوری داده ها در این مقاله به شیوه کتابخانه ای و اسنادی است.
مطالعه تطبیقی سیاست کیفری ایران، هند و پاکستان در قبال بزه اسیدپاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسیدپاشی در زمره جنایات و عملی غیرانسانی و خشن است که آثار جسمی و روانی مخرب، جبران ناپذیر و دراز مدتی بر جسم و روان بزه دیده بر جای می گذارد. مقابله علمی با این رفتار نیازمند اتخاذ سیاست جنایی مدبرانه و همه جانبه ای مبتنی بر مؤلفه های شدت مجازات و حمایت از بزه دیده است. پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن «قانون تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزه دیدگان ناشی از آن مصوب 1398» در ایران و قانون جزای دو کشور هند و پاکستان ضمن تحلیل ارکان مادی و معنوی این بزه، سیاست کیفری ایران و این دو کشور را در قبال این جرم ارزیابی می کند.به رغم نوآوری هایی که قانون جدید ایران در مقایسه با قانون سابق دارد، لیکن کماکان در رفتارهای فیزیکی مشمول این قانون ابهام وجود دارد. این در حالی است که آنچه در خصوص دو رفتار فیزیکی تزریق یا خورانیدن اسید به دیگری در حقوق ایران محل اختلاف است، به موجب قانون جزای دو کشور هند و پاکستان به صراحت در زمره رفتار فیزیکی بزه اسیدپاشی ذکر شده است. در هر سه کشور جرم اسیدپاشی مقید به نتیجه است. واژه اسید به عنوان وسیله ارتکاب جرم در دو کشور هندوستان و پاکستان تعریف شده و این در حالی است که در حقوق ایران، تعریفی از این واژه ارائه نشده است. علم به وقوع جنایت به صراحت در قانون جزای دو کشور هندوستان و پاکستان به عنوان جایگزین قصد پیش بینی شده است. مجازات این بزه مطابق قانون جزای دو کشور هندوستان و پاکستان در مواردی حبس ابد است. به جز حبس در حقوق جزای هندوستان جزای نقدی نیز به عنوان ضمانت اجرا پیش بینی شده و در این خصوص به تعلق جزای نقدی به بزه دیده و همچنین عادلانه و معقول بودن میزان جزای نقدی با هدف تأمین هزینه های پزشکی و معالجه بزه دیده تأکید شده است.
تیرگی ناشی از تنش دیورند در روابط افغانستان و پاکستان و پی آمدهای منطقه ای آن
منبع:
غرب آسیا سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴)
147 - 176
حوزههای تخصصی:
پاکستان کشوری است که در اوت 1947استقلال خویش را به دست آورده است. اما ازبدو شکل گیری تا اکنون، روابط این کشور با افغانستان فوق العاده پر فراز و فرود بوده است. ممکن متغیرهای متعدد دراین رابطه ای پرتنش تاثیرگذاربوده باشد؛ اماپرواضح است که مسئله خط مرزی دیورند برتیرگی این مناسبات به شدت تاثیرمنفی گذاشته است. این مرز باعث گردیده، که هردوکشورهمسایه به رغم بسترهای فراوان همگرایی، مسیرواگرایی و تخاصم را تجربه نمایند. هدف پژوهش این است که به بررسی منازعه مرزی دیورند بر تیرگی روابط میان افغانستان و پاکستان پرداخته شود. دراین راستا این پرسش قابل طرح است، که ادعای مرزی افغانستان بر مبنای معاهده دیورند چی تاثیری بر روابط افغانستان وپاکستان گذاشته، وچی پیامدهای منطقه ای به همراه داشته است؟ داوم ادعاهای مرزی دولت افغانستان درارتباط به خط مرزی دیورند منجر به افزایش تیرگی روابط با پاکستان گردیده است. و دراین جهت رشد افراط گرایی، گسترش ناامنی و افزایش مهاجرت ازپیامدهای منطقه ای دانسته می شود. دراین پژوهش از روش کیفی از نوع توصیفی – تحلیلی استفاده صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان میدهد که تنش مرزی دیورند میان افغانستان و پاکستان بر روابط هردوکشور درابعاد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی بگونه ی جدی تاثیر منفی گذاشته ، وهزینه های سنگینی را نیز متوجه هردوکشور ساخته است. افزون برآن، رشد افراطیت، گسترش ناامنی و افزایش مهاجرت را به عنوان پیامدهای متعددی منطقه ای به همراه داشته است.
مناسبات سیاستی – امنیتی ایران و پاکستان در جنوب غرب آسیا؛ دلایل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
622 - 599
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از پانزده همسایه ارضی و دریایی، حوزه بزرگی از همسایگان متفاوت با توانایی های مختلف را در کنار خود دارد و می توان آن را در این چارچوب فکری گنجاند که همسایگان در سیاست های راهبردی آن تأثیرگذارند و در بین همسایگان موجود در اطراف ایران، روابط این کشور با پاکستان همواره حول محور امنیت و منافع راهبردی مربوطه می چرخد و تعامل سیاسی و اقتصادی بین دو کشور همواره زیر سایه این پارادایم امنیتی پیش رفته است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر تبیین ابعاد و مؤلفه های سیاسی و امنیتی روابط آونگی ایران و پاکستان و چگونگی تأمین منافع و امنیت ملی ایران در تحولات جنوب غرب آسیاست.روش پژوهش: بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش روندپژوهی و نمونه پژوهی به عنوان روش های پژوهش کیفی است و در جمع آوری اطلاعات از منابع اسنادی - کتابخانه ای و تارنماهای معتبر فضای مجازی استفاده شده است.یافته ها: این پژوهش بر این پایه استوار است که روابط ایران و پاکستان همواره صحنه رقابت و همکاری در جنوب غرب آسیا بوده است و در پی وقوع انقلاب اسلامی در ایران، حاکم شدن گفتمان اسلام سیاسی و افزایش تأثیر آن بر جامعه پاکستان طی چند دهه اخیر به تبع مسائلی که به طور معمول ایدئولوژیک و امنیتی است، دو کشور دوست و همسایه چنانکه شایسته است نتوانستند مناسبات قابل قبولی داشته باشند. ازاین رو با توجه به این مسئله سؤال اصلی پژوهش این است که چه عواملی پس از انقلاب اسلامی سبب افزایش اختلاف و رقابت میان ایران و پاکستان شده است؟ فرضیه درنظرگرفته شده بیانگر آن است که مهم ترین عامل در ماهیت رقابت جویانه ایران و پاکستان شرایط امنیتی و سیاسی برگرفته از محیط ناسازگار و چالش برانگیز همسایگی و رقابت های ژئوپلیتیکی دو کشور در منطقه ی آسیای جنوب غربی است که در یافته های پژوهش به چالش ها و رقابت های ناسازگار ژئوپلیتیکی بین تهران و اسلام آباد، مسائل ایدئولوژیکی، قومیتی، مرزی و عامل هند- عربستان اشاره می شود.نتیجه گیری: بر اساس داده های موجود و فرض پژوهش مشکل هسته اصلی روابط پاکستان و ایران فقدان روابط سیاسی و تعامل اقتصادی بین دو کشور است که بتواند نگرانی های امنیت ملی و ارتباط فرقه ای بین دو طرف را برطرف کند. بنابراین شاید بازنگری احتمالی در چشم انداز راهبردی و همسویی پاکستان در منطقه و نیز تحول در روابط رقابتی ایران با چین- هند و عربستان، آینده روابط دوجانبه را تغییر دهد. البته در این بحث باید همکاری بین رهبران سیاسی و نظامی در این موضوع را نیز در نظر داشته باشیم. در نتیجه معادلات امنیتی و سیاسی دو کشور منوط به تغییرات اساسی در مباحث مذکور است؛ مباحثی که نشان دهنده لزوم تغییر در بخش های داخلی و منطقه ای است.
مطالعه ای در ساختار و صلاحیت آمبودزمان درنظام حقوقی ترکیه و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
۱۵۶-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
آمبودزمان، نهادی مستقل، بی طرف و دارای پشتوانه قانونی می باشد که با هدف حفاظت از حقوق مردم در برابر اقتدار دولت و مقابله با رفتارهای نادرست و سوء جریان ها در ادارات، ایجاد شده است. این نهاد در کشورهای مختلف با توجه به شرایط و وضعیت حکومت و جامعه، دارای ساختار و صلاحیت های متفاوت است.در همین راستا بعضی از کشورها دارای موفقیت هایی در زمینه نظارت آمبودزمانی بوده اند که استفاده از تجربیات این کشورها جز از طریق مطالعات تطبیقی، ممکن نیست. در این نوشتار، کشورهای ترکیه و پاکستان که هم به لحاظ قابلیت انطباق و بومی سازی مطالعات، مشابه کشورمان هستند و هم در چند سال اخیر در زمینه آمبودزمان عملکرد موفقی داشته اند، مورد مطالعه قرار گرفته اند.