مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
مدیریت شهری
شهر مشهد به عنوان یک مادر شهر در شمال شرق ایران، دارای حوزه نفوذ وسیعی در ابعاد منطقه ای و در زمینه های گوناگون علمی، صنعتی، درمانی و نظامی می باشد. این شهر با مشکلات زیادی در زمینه های زاغه نشینی، آلودگی هوا و جواب ندادن بافت قدیمی این شهر با نیازهای مدرن جوامع امروزی مواجه است. بنابراین برنامه ریزی برای ایجاد شهرهای جدیدی مانند گلبهار و بینالود جهت هدایت سرریز جمعیتی آن ضروری خواهد بود. در این پژوهش تلاش می شود ضمن بررسی رابطه، میزان اثرگذاری عملکرد شرکت عمران شهرهای جدید در زمینه ی فراهم نمودن شرایط برای سکونت شهروندان در شهرهای جدید بر تحقق پذیری کاربرهای پیشنهادی بر اساس طرح جامع شهری از نگاه شهروندان مورد مطالعه قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه تجربی و در بخش هایی توصیفی- تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات با استفاده از روش های میدانی (پرسش نامه) از 250 خانوار شهری نمونه، پرسش گری به عمل آمده است. نتایج نشان می دهد رابطه ی معناداری بین ارزیابی عملکرد شرکت عمران شهرهای جدید با تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی طرح جامع از دیدگاه شهروندان با ضریب همبستگی 753/0 وجود دارد. تلاش شرکت عمران شهرهای جدید در زمینه ی فراهم نمودن خدمات شهری 53 درصد تغییرات مربوط به تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی را تبیین می کند و فراهم نمودن تأسیسات و تجهیزات شهری توسط شرکت عمران فقط 3/16 درصد از تغییرات متغیر وابسته را به دنبال خواهد داشت. با توجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی از قبیل همکاری کلیه دستگاه های مسؤول در ایجاد زیرساخت ها وتجهیزات شهری، ایجاد فرصت های اشتغال، همکاری و هماهنگی داخلی وزارت راه و شهرسازی در تأمین اهداف شهر جدید، تدارک بسترهای مناسب جهت حمل و نقل عمومی، ارائه خدمات مختلف در شهر جدید گلبهار و غیره پیشنهاد شده است.
ارزیابی مشارکت شهروندان در طرح ها و پروژه های توسعه ای و عمرانی شهری (مطالعه موردی: شهر مینودشت)
تهیه طرح های عمرانی توسط مدیریت شهری در جهت رفاه، آسایش و آرامش شهروندان است. عدم توجه به نظرات و خواسته های شهروندان در تهیه و اجرای طرح ها موجب می گردد که طرح های پیشنهاد شده، با علایق و ساختار محیطی و ذهنی شهروندان در تناقض باشد. این تناقض منجر به عدم همکاری و مشارکت شهروندان در تهیه، اجرا و نگهداری و حفاظت از طرح ها را منجر شده و موجب دوباره کاری و هدر رفت انرژی، وقت و هزینه های اضافی می گردد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مشارکت شهروندان در طرح ها و پروژه های توسعه ای و عمرانیِ شهر مینودشت انجام شده است که بدین منظور روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش را سرپرست خانوارهای شهر مینودشت تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و روش تعیین حجم نمونه ی کوکران از بین جامعه ی مورد مطالعه (7777 سرپرست خانوار) تعداد 250 نفر سرپرست خانوار انتخاب و پرسش نامه به صورت تصادفی ساده بین آن ها توزیع شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و با بهره گیری از آزمون های آماری متناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج آزمون ها نشان می دهند که مشارکت صورت گرفته از سوی شهروندان، عمدتاً مالی می باشد. بطورکلی پروژه ها و فعالیت های انجام شده موجبات رضایتمندی شهروندان و فایده مندی برای آنان را فراهم نکرده و همچنین بیانگر آن بوده که میزان مشارکت با میزان درآمد و سطح تحصیلات رابطه ی معناداری نداشته و اساساً مشارکت مقوله ای درونی و خودجوش است.
تحلیل نقش الگوی حکمروایی خوب شهری در کاهش آسیب پذیری مسکن شهری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
در مدل های اخیر توسعه که از سوی سازمان های بین المللی ترویج می شود، برای بهبود کیفیت زندگی شهری و نیل به توسعه پایدار شهری، الگوی حکمروایی خوب شهری مطرح می شود که بر مبنای آن می توان سلامت، نظم و امنیت، پیشرفت و رفاه را به صورت توأمان محقق کرد. نظریه ی حکمروایی خوب شهری که موردپذیرش نخبگان و صاحب نظران و تأکید سازمان های جهانی و به ویژه هبیتات قرارگرفته، درصدد است تا شهرها کارآمدتر، عادلانه تر، ایمن تر و پایدارتر شوند. هدف تحقیق، تحلیل نقش الگوی حکمروایی خوب شهری در کاهش آسیب پذیری مسکن شهری در برابر زلزله می باشد. پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی – همبستگی می باشد. در قسمت تحلیل داده ها از فن مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار smart pls3برای بررسی مدل مفهومی تحقیق بهره گرفته شده است. در این پژوهش از شاخص های مشارکت، قانونمندی، شفافیت، توافق جمعی، مسئولیت پذیری، عدالت محوری، پاسخگویی و کارایی و اثربخشی با38 سوال استفاده شده است. جامعه آماری،کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری می باشند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 40نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که همه شاخص های حکمروایی خوب شهری در کاهش آسیب پذیری مسکن دارای اهمیت می باشند. لذا در ایجاد شهرهای پایدار و ایمن، مشارکت مردم، رعایت قوانین، احترام به حقوق دیگران، عدالت و برابری، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، شفاف بودن عملکرد مدیران و مسئولان شهری در قبال شهروندان منجر به افزایش کارایی و اثربخشی؛ و در نهایت منجر به رهیافت حکمروایی خوب شهری خواهد شد که می تواند متضمن و کاهش آسیب پذیری مسکن باشد.
تحلیلی بر انواع تفرق ها و میزان اثرگذاری آنها بر تحقق مدیریت یکپارچه حریم پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)
مدیریت و برنامه ریزی حریم کلانشهرها به دلیل گستردگی فضایی و تعدد متغیرهای تأثیرگذار، با پیچیدگی های بسیاری روبروست. حل و فصل مشکلات و تعارضات در چنین سطحی از پیچیدگی ها، نیازمند یک ساختار منسجم، هدفمند و انعطاف پذیر مدیریت یکپارچه است تا به خوبی توسط ساختار قانونگذاری کلان کشور حمایت شده و از اختیار قانونی کافی برای تنظیم روابط، کنترل و هدایت برنامه در سطح منطقه کلان شهری برخوردار باشد تا تفرق ها در سطوح مختلف (سیاسی، فضایی، عمکردی، اجتماعی) به حداقل برسد. نگاه بخشی در غیاب سند راهبردی و بسترهای قانونی انسجام بخش سبب شده که انواع تفرق ها به یک مساله جدی و مانع بزرگ در مسیر تحقق مدیریت یکپارچه حریم پایتخت تبدیل شود و لذا تحقق راهبرد صیانت و توسعه پایدار منوط به رفع تفرق ها و برپایی مدیریت یکپارچه می باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین تفرق های مدیریت یکپارچه در سطوح و ابعاد مختلف حریم پایتخت می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش شناسی توصیفی بوده که جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران 201 نفر بدست آمده است و برای شناسائی ابعاد مدیریت یکپارچه از ابزار پرسشنامه استفاده شده که با احصای 25 متغیر در قالب 5 مؤلفه تفرق نهادی، قانونی، سیاست گذاری، کالبدی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری بین مؤلفه های مورد مطالعه وجود دارد. همچنین میزان تأثیر مستقیم مؤلفه های تفرق قانونی برکالبدی برابر با 593/0 بوده است که نشان می دهد به ازای یک واحد تغییر در تفرق قانونی، میزان تفرق کالبدی به میزان 593/0 واحد تغییر خواهد یافت.
مقایسه دو نظریه حکمروایی شهری و تاب آوری نهادی در نظام مدیریت شهری با روش تحلیل محتوا و ارائه مدل ارتقا یافته (نمونه موردی:شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
چالش های موجود در نظام مدیریت شهری سبب ارائه نظریه های مختلف در این زمینه گردیده ، که هر یک از آن ها سعی دار ن د با در نظر گرفتن یک سری از متغیرها و معیارها الگوی مناسبی را پیشنهاد دهند. از آن جمله می توان به دو نظریه حکمروایی شهری و تاب آوری شهری اشاره نمود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی متغیرها و معیارهای مؤثر در این دو نظریه و مقایسه آن ها با یکدیگر به منظور درک بهتر موضوع و ارائه الگویی کارآمد تر در زمینه مدیریت شهری در مواجه با بحران ها در شهر قزوین است. در این تحقیق از روش تحلیل محتوا استفاده شده، تا از ترکیب تحقیقات اخیر در رابطه با تاب آوری و حکمروایی به عنوان واحد تحلیل، و با بهره گیری از تفاوت های موجود در آن ها، شناخت بیشتری حاصل شود و تصویری جامع و شفاف از موضوع به دست آید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، معیارها و متغیرهای اشاره شده در موضوع تاب آوری بسیار جامع تر به موضوع مدیریت شهری پرداخته اند. ازاین رو با تلفیق نتایج حاصل از این دو نظریه و بررسی ساختار کنونی ستاد مدیریت بحران شهر قزوین الگویی پیشنهاد گردیده، که در مقابله با بحران ها آماده تر و توانمندتر باشد. به این ترتیب در مدل پیشنهادی 10 متغیر مردم، سازمان های مردم نهاد، ضوابط و قوانین، حکومت محلی، حکومت فرامحلی، زیرساخت شهری، پایگاه امدادی، بانک اطلاعات، سیستم هشدار و بخش خصوصی در قالب 14 کارگروه دسته بندی شده اند. این کارگروه های باید بر اساس شاخص های مشترک به دست آمده از تاب آوری و حکمروایی به مدیریت و هدایت متغیرهای تأثیرگذار در هریک بپردازند.
جمع آوری و مهار زباله گردها بر حفاظت وکنترل بهداشت محیط در بیماری کرونا شهرکرج از دیدگاه پرسنل کلینیک سیدالشهدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
156-166
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های نوظهور که منشا بروز و گسترش بیماری ها در شرایط فعلی جامعه و شیوع بیماری کرونا به شمار می رود زباله گردی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی جمع آوری و مهار زباله گردها بر حفاظت وکنترل بهداشت محیط در بیماری کرونا شهرکرج از دیدگاه پرسنل کلینیک سیدالشهدا انجام شده است. این پژوهش به روش آمیخته و در دو بخش کیفی و کمّی انجام شد. در بخش کیفی، جامعه نمونه شامل 10 نفر از صاحبنظران حوزه علوم اجتماعی بودند که با روش گلوله برفی انتخاب شدند و از طریق مصاحبه و استفاده از تکنیک دلفی تا رسیدن به حد اشباع نظری به سوالات پاسخ دادند. همچنین در مرحله کمّی 80 نفر از پرسنل کلینک سیدالشهدا کرج با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در این بخش از طریق بکارگیری آمار توصیفی و استنباطی نظیر آزمون t تک نمونه ای انجام شد. یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد 18 عامل به عنوان ریشه های زباله گردی شناسایی شدند که فقر، مدیریت ضعیف پسماند ، بیکاری. از مهم ترین عوامل بودند. همچنین یافته های بخش کمی، در تایید یافته های کیفی نشان داد که هر یک از عوامل شناسایی شده در دسته های مختلف دارای اثر مثبت بوده است. بر اساس نتایج با شناسایی عوامل موثر، برنامه ریزی و اقدامات مدیریتی مناسب می توان ضمن سازماندهی زباله گردها از خطرات بهداشتی آن جلوگیری نمود.
بررسی محرک ها و موانع فعالیت سازمان های مردم نهاد (سمن ها) در ارتقاء عملکرد مدیریت شهری، نمونه مورد مطالعه: رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم خرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
57 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در سال های اخیر مدیریت شهری با تغییر رویکرد به سوی حکمروایی خوب شهری، بیش ازپیش بر ضرورت مشارکت و تعامل در جامعه تأکید داشته است. در این میان سازمان های مردم نهاد به عنوان نهادهای واسط میان مدیریت شهری و مردم با توجه به ماهیت و ویژگی های ذاتی خود و همچنین جلب اعتماد از سوی جامعه محلی، ایفاگر نقشی اساسی در ایجاد یک فضای مشارکت محور هستند. شهر رشت نیز به عنوان مرکز استان گیلان دارای سمن های متعددی است که در زمینه های مختلفی فعالیت می کنند. لذا شناخت عوامل محرک و مانع در زمینه تحقق مشارکت امری ضروری در جهت تحقق حمکروایی خوب شهری قلمداد می گردد.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش شناسایی موانع و محرک های فعالیت سمن ها و بررسی شیوه های ارتقاء مشارکت سازمان های مردم نهاد در ساختارهای مدیریتی شهری به عنوان یک الگوی حاکمیت شهری است. در همین راستا این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤالات است: حضور سازمان های مردم نهاد و افزایش مشارکت مدنی در حوزه های شهری و شهرسازی در شهر رشت چگونه می تواند در راستای حل مشکلات و بهبود ساختار مدیریت شهری و تحقق حکمروایی خوب شهری عمل کند؟ کدام محرک ها می توانند در این زمینه مؤثر واقع شوند؟ و در این میان سازمان های مردم نهاد فعال در شهر رشت با کدام موانع مواجه هستند؟روش پژوهش: تحقیق حاضر از جهت روش، توصیفی- اکتشافی و دارای رویکرد کیفی است. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش مطالعات کتابخانه ای و مطالعه پیمایشی از طریق انجام 12 مصاحبه به روش نیمه ساختاریافته و عمیق و در انتخاب مصاحبه شوندگان نیز از روش گلوله برفی استفاده شده است. همچنین در تحلیل مصاحبه ها با بهره گیری از تحلیل محتوا به کدگذاری سه سطحی مفاهیم و مقوله ها پرداخته شده است.نتیجه گیری: سمن ها به وسیله کار گروهی و تصمیم گیری های جمعی، نقشی واسط را بین شهروندان و مدیریت شهری ایفاد می کنند. در این زمینه مشارکت، مداخله مدنی و شهروندی به ترتیب مهم ترین محرک ها در ساختار مدیریت شهری هستند. همچنین براساس نتایج ساختارهای قانونی محدودکننده، بهره برداری سیاسی از سمن ها و منابع مالی محدود از مهم ترین موانع سمن ها به شمار می روند. در مجموع در ساختار مدیریت شهری ایران به سمن ها توجه نشده و امید است درصورت دیدگاه و رفع موانع، سمن ها تبدیل به عنصری حیاتی و مؤثر در ساختار مدیریت شهری شوند.
تبیین مفهوم شکنندگی شهر و بررسی ابعاد و مؤلفه های های شهر شکننده مبتنی بر مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند و با توجه به روندهای جمعیت شناسی، شهرها به شدت تحت فشار هستند. بااین حال تنها تعداد کمی از آن ها به اندازه کافی مجهز به ابزاری برای مقابله با چالش های جهانی قرن بیست و یکم هستند و اگر به درستی مدیریت نشوند، ممکن است به طور فزاینده ای شکننده شوند.
هدف: این پژوهش در راستای درک شکنندگی و شناسایی عوامل ایجاد شکنندگی در شهرها در جهت معکوس ساختن روند شکنندگی گام برمی دارد.
روش: پژوهش حاضر از طریق مرور نظام مند مبتنی بر الگوی 7 مرحله ای با توجه به گزارش ترجیحی برای رهنمودهای بررسی سیستماتیک، با تدوین استراتژی جستجوی مقالات بر اساس واژگان «شکنندگی»، «شهر شکننده»، «شکنندگی شهر» و «شکنندگی کشور» در پایگاه های استنادی معتبر آغاز گردید، که در مجموع به یافتن 722 منبع (اعم از مقاله، کتاب و گزارش های رسمی) انجامید. پس از طی مراحل 7گانه از این تعداد، 86 منبع برگزیده به منظور بررسی عمیق تر انتخاب شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که شکنندگی شهر به معنای شکسته شدن شهر در برابر انباشتی از خطرات چندگانه است؛ بااین حال اجتناب ناپذیر و برگشت پذیر است. در ادامه ی بررسی های انجام شده شش بعد (نهادی؛ اقتصادی؛ اجتماعی؛ زیست محیطی؛ شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افراد؛ و روابط بین المللی) شناسایی شد که فاکتورهای احصا شده در این ابعاد دسته بندی شدند و در نهایت چارچوب مفهومی شکنندگی شهر شکل گرفت.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیان می کند که شهرهایی که در جهت رفع شکنندگی سرمایه گذاری می کنند، بیشتر در آینده رشد خواهند کرد. بر این اساس، برنامه ریزان شهری باید سیاست هایی با هدف کاهش شکنندگی شهر را در برنامه ریزی های توسعه بگنجاند و در تلاش گسترده تری برای تقویت زیرساخت های ضعیف و گسترش معیشت گام بردارد.
چارچوب خط مشی گذاری برای به کارگیری سامانه های هوش مصنوعی در حوزه شهری با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
512 - 552
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه سیستماتیک تحلیل پژوهش های کیفی مرتبط با استفاده از سیستم های هوش مصنوعی (AI) در زمینه مدیریت شهری است. این مطالعه دستیابی به درک جامعی از وضعیت تجربیات فعلی در سیاست گذاری هوش مصنوعی در شهرها را دنبال می کند. با بررسی و ترکیب نظام مند یافته های قبلی در این زمینه، این پژوهش به دنبال کمک به توسعه سیاست های کارآمدتر برای استفاده مسئولانه و مؤثر از هوش مصنوعی در مدیریت شهری است.
روش: در این مطالعه متاسنتز با تکیه بر روش هفت مرحله ای، چارچوب سندلوسکی و بارسو (۲۰۰۷) استفاده شده است. ابزار تجزیه وتحلیل داده های کیفی، تحلیل تم بوده است. برای ارزیابی کیفیت پژوهش، در کنار استفاده از سنجش میزان توافق میان دو کدگذاری، از ارائه نمونه متن کدگذاری شده، گزارش دهی گام های اجرای پژوهش و بررسی مستمر و رفت وبرگشتی میان پژوهشگران نیز استفاده شده است.
یافته ها: در این مطالعه مقالات مرتبط شناسایی و تجزیه وتحلیل شده است. یافته های حاصل از کدگذاری در این پژوهش، یک بار در چارچوب تحلیل محیطی پستل و یک بار در قالب ۲۷ تم موضوعی پیشنهادی نویسندگان دسته بندی و ترکیب شده است. علاوه بر این، سه دسته از سوگیری (داده ه ای، الگوریتمی و ارزشی) در سیستم های هوش مصنوعی که باید توسط مدیریت شهری در نظر گرفته شود، شناسایی شده است.
نتیجه گیری: به عنوان نتیجه نهایی این پژوهش، یک چارچوب استعاری به نام «پلکان سیاست گذاری هوش مصنوعی برای شهرها» ارائه شده است که شامل پنج پله است: جهان بینی، جامعه، نظام حقوقی، مدیریت شهری و مدیریت فناوری. چارچوب استعاری پژوهشگران با نگاهی میان رشته ای، به اولویت بندی میان پنج مفهوم بالا و معرفی ابعاد اصلی هر یک پرداخته است و به ذی نفعان در موضوع خط مشی گذاری هوش مصنوعی در مدیریت شهری یاری می رساند.
سناریوهای توسعه شهری در پهنه جنوبی استان آذربایجان شرقی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
37 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش بی رویه در فرایند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه در آینده برای دستیابی به توسعه مطلوب و پایدار رشد شتابان آن ها می باشد. امروزه دستیابی به چنین توسعه ای در آینده برای حل مشکلات زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و توجه به خلأهای موجود و تعیین چشم اندازهای آینده و ارائه سناریوهای مختلف امری مهم و ضروری است. هدف از این مقاله ارائه سناریوهای مختلف توسعه شهری در پهنه جنوبی استان آذربایجان شرقی است. روش تحقیق از لحاظ هدف توصیفی- تحلیلی و از لحاظ روش از نوع اکتشافی می باشد. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات کمی و کیفی از نرم افزار میک مک، سناریو ویزارد و اثرات متقاطع استفاده گردد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در پهنه مورد مطالعه 5 عامل کلیدی بازیگران اصلی و مؤثر بر فرایند توسعه هستند که وضعیت آن ها در حال حاضر مناسب نمی باشد. اگرچه سناریوهای احتمالی امیدهای فراوانی به وقوع شرایط مطلوب در پهنه جنوبی استان را نشان می دهد منتها وقوع شرایط بحرانی دور از انتظار نیست. همچنین نتایج این تحقیق حاکی از 11 سناریوی باورکردنی با ترکیب های متفاوتی از وضعیت ها، احتمال وقوع در پهنه جنوبی استان را دارند که متأسفانه احتمال وقوع رویدادهای منفی بالاترین احتمال تحقق را دارند. با اینکه تعداد کمتری از این سناریوها مطلوب هستند و بخش عمده ای از سناریوهای 11 گانه حالت های نامطلوب را نشان می دهند ولی احتمال تحقق شرایط بحرانی در پهنه جنوبی استان به مراتب بالا تر از احتمال تحقق شرایط مطلوب است. بنابراین، در میان سناریوهای محتمل، سناریوی اول، مهم ترین و محتمل ترین سناریوی پیش روی توسعه پهنه جنوبی استان آذربایجان شرقی است
تحلیل ساختاری چالش های اساسی حکمروایی شایسته شهری به روش حداقل مربعات جزئی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
105 - 120
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان یک منبع توسعه مطرح است و جایگاه مدیریت شهری در روند توسعه شهری نقش بسیار مهم و تعیین کننده داشته و مدیریت شهری می تواند در مسیر یک توسعه قانونمند و پایدار مورد توجه قرار گیرد .هدف از حکمروایی شهری تقویت فرآیند توسعه شهری است به طوریکه ساکنان شهرها از یک شهروند انفعالی به یک شهروند فعال و مسئولیت پذیر تبدیل شوند. اصلاح و بازنگری در نظام مدیریت شهری کشور با تحولات ساختاری و محتوای دیدگاههای نوین مطرح در زمینه مدیریت شهری به صورت جدی مورد تأکید بوده است. هدف از تحقیق حاضر، تحلیل ساختاری چالش های اساسی حکمروایی شایسته شهری است که بر اساس هدف از نوع کاربردی و ازلحاظ «ماهیت و روش» از نوع «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری کلان شهر تبریز است و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری آسان (132 نفر) به دست آمده است. روش گردآوری داده ها به صورت روش تصادفی ساده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته است. برای محاسبه روایی، از روش و تکنیک روایی محتوایی و صوری و برای سنجش قابلیت اطمینان پرسشنامه تحقیق از آلفای کرونباخ (86/0 = پایایی مطلوب) استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج کمی تحقیق نشان دهنده نیکویی برازش مدل معادلات ساختاری و قابلیت تعمیم آن است و نتایج کیفی نشان می دهد چند پارچگی در مدیریت و تصمیم گیری و به تبع آن شفافیت و قانون مداری در تصمیم گیری های نهان و آشکار مدیران شهری و وجود افراد و گروه های ذی نفع و ذی نفوذ در برنامه ریزی و مدیریت شهری چالش مهم حکمروایی شهری منطقه مورد است که توجه به فعالیت های نوآورانه در زمینه بهبود حکمروایی شهری را طلب می کند.
شناسایی عوامل کلیدی موثر بر حکمروایی خوب شهری با رویکرد سناریونویسی (مطالعه موردی: شهر فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
123 - 140
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب شهری به عنوان یکی از بااهمیت ترین و مؤثرترین رویکردهای عرصه مدیریت شهری در جهان مطرح است. از آنجا که درک وضعیت آینده حکمرانی خوب در شهرهای کشورمان میتواند در برنامه ریزی و تصمیمگیری مدیران بسیار موثر باشد و به دلیل وجود عدم قطعیت و نیاز به پیش بینی های محتمل؛ هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل کلیدی موثر بر حکمروایی خوب شهری با رویکرد سناریونویسی در شهر فسا در افق 1430 در نظر گرفته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و روش آن توصیفی – تحلیلی است. از نرم افزار میک مک برای تحلیل تأثیر عوامل بر همدیگر استفاده شده است. همچنین برای انجام محاسبات سناریونویسی (تدوین سناریو) از نرمافزار سناریو ویزارد استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را متخصصان و خبرگانی در زمینه مدیریت شهری، حکمروایی و آینده پژوهی از دانش و تجربه لازم و کافی برخوردار هستند، تشکیل داده است که تعداد آنها 22 نفر میباشد. نتایج نشان میدهد که عوامل کلیدی موثر بر آینده حکمروایی شهر فسا در افق 1430 شامل التزام مدیریت شهری به برابری در برابر قانون، مقاومت مدیریت شهری در برابر رفتارهای خلاف قانون شهروندان، احساس مسئولیت پذیری مدیران و مسئولان شهری، صادق بودن مدیریت شهری در ارائه برنامه ها، عدالت در توزیع برابر و عادلانه امکانات شهری، عدم وجود فساد در سیستم مدیریت شهری، استفاده معقولانه از منابع و امکانات، بهبود روشها و اقدامات براساس علم روز، شفافیت در ارائه عملکرد، تساهل و پذیرش رویکردهای متنوع، عدالت جنسیتی، کنترل و نظارت مناسب بر ساخت وسازهای شهری، مشارکت مردم در برنامهریزی، تصمیمسازی، تصمیمگیری و فعالیتها، شفافیت در تصمیمگیری است. همچنین، 7 سناریوی با ترکیب های متفاوتی از سه وضعیت، مطلوب، ایستا و بحرانی احتمال وقوع در حکمروایی خوب شهری در شهر فسا را دارند که وضعیت های بحرانی بخش عمده ای از صفحه سناریوها را به خود اختصاص داده اند و وضعیت های مطلوب و ایستا در الویتهای بعدی قرار دارند.
تحلیل علل عدم تحقق حکمروایی خوب شهری در ایران: (مطالعه موردی: شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
157 - 170
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی، برنامه ریزی متمرکز و عدم مشارکت مردم در تصمیم گیری ها، موجب بروز مشکلات متعدد در اداره شهرها شده است که این مشکلات را نمی توان با مدیریت سنتی برطرف نمود و تنها با به کارگیری روش های نوین مدیریتی می توان بر این مشکلات فائق آمد. شهر اراک، دارای مشکلاتی مختلفی نظیر حاشیه نشینی، آلودگی هوا، ترافیک، گرانی مسکن است که استفاده از الگوی حکمروایی خوب می تواند یکی از راهکارهای مناسب برای برون رفت از این مشکلات باشد. هدف از انجام این پژوهش، تعیین علل عدم تحقق حکمروایی خوب شهری در شهر اراک از طریق کارکردهای متأثر از عملکرد مدیریت شهری و میزان مشارکت نهادها و شهروندان در امور شهر می باشد. پژوهش انجام شده از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش اجرا کمی و از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات به دو شیوه اسنادی و پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت 5 گزینه ای جمع آوری شده است. روش نمونه گیری تحقیق خوشه ای است که 384 نفر از شهروندان با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در شاخص های حکمروایی خوب پس از انجام آزمون T– test، میزان،sig به دست آمده برابر با 05/0بوده که حاکی از عدم تحقق حکمرانی خوب شهری در شهر اراک می باشد. نتایج بدست آمده از تحلیل اطلاعات در نرم افزار لیزرل نشان می دهد فرضیه ها در سطح خطای 05/0 معنادار است در نتیجه فرضیه های تحقیق پذیرفته و تایید می شود. بنا بر این می توان گفت که شهر اراک در جایگاه مناسبی از شاخص های حکمروایی مطلوب شهری قرار ندارد.
سیاست گذاری عوامل کلیدی و متغیرهای اثرگذار بر ظرفیت نهادی توسعه مدیریت شهری، نمونه موردی تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران سیستم مشخص، تعریف شده و رسمی برای مدیریت ظرفیت نهادی مدیریت شهری ندارد؛ اما این سیستم باتکیه بر ساختارها و روش ها و هنجارهای رایج حکمروایی شهری و روستایی اداره و منتقل می شود. تشتت و تفرق مدیریت شهری در شهر تهران به تبعیت از نهادها و سازمان های متفرق و منبعث از الگوی حکومت شهری، عدم ظرفیت تعامل میان نهادی و درون نهادی را می توان نتیجه غلبه رسمی نهادهای قدرت و ناهمسویی نهادهای غیررسمی با سیاست ها و برنامه هایی آنها دانست. هدف تحقیق سیاست گذاری عوامل کلیدی و متغیرهای اثرگذار بر ظرفیت نهادی مدیریت شهری است. روش تحقیق از منظر هدف، از نوع کاربردی - توسعه ای، از نظر روش های اصلی تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی - تحلیلی قرار دارد. همچنین نوع داده ها در تحقیق پیمایشی بوده و ابزار اصلی مورداستفاده برای جمع آوری داده ها مصاحبه با مدیران، خبرگان شهرداری تهران و اساتید دانشگاهی به صورت پرسشنامه که ابزار مناسب روایی بوده، انجام گرفته است. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر نمونه گیری تصادفی ساده بوده است و حجم نمونه با خطای اندازه گیری ده درصد، 100 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد قوی ترین متغیر ظرفیت نهادی مطلوب خوانایی و شفافیت قوانین و مقررات، با میانگین 37/3 است و کمترین میانگین ب ه متغیر ظرفیت بین نهادی تعلق دارد که نشان دهنده ضعف ظرفیت نهادی در کلانشهر تهران اس ت. نتایج نشان می دهد مولفه های منابع ارتباطی و توانایی نهادها به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته دارند، به گونه ای که یک واحد تغییر در انحراف معیار منابع ارتباطی و توانایی نهادها، باعث می شود تا انحراف معیار متغیر وابسته (ظرفیت نهادی مدیریت شهری) به اندازه 28 و 18 درصد تغییر کند. درحالی که یک واحد تغییر در انحراف معیار مشارکت پذیری تنها باعث می شود تا انحراف معیار متغیر وابسته به اندازه 2 درصد تغییر نماید.
تحلیل استراتژیک طرح بودجه ریزی مشارکتی «من شهردارم» با استفاده از تکنیک SWOT- QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
20 - 33
حوزههای تخصصی:
مقدمه حکمرانی مشارکتی رویکرد مهمی است که در چند سال گذشته مورد توجه دولتمردان قرار گرفته و از آن برای همراه سازی مردم با سیاست ها و به کارگیری ظرفیت آن ها در اجرا و نظارت استفاده می شود. مدیریت شهری نیز از این رویکرد در زمینه بودجه ریزی، اجرا و نظارت بر پروژه های شهرداری استفاده می کند. یکی از طرح های مهمی که در این راستا در شهرداری تهران در سال 1401 انجام شد، طرح «من شهردارم» است که هدف آن نظرسنجی از شهروندان برای بودجه ریزی و اولویت بندی پروژه های جدید شهرداری است. مواد و روش هااین مقاله قصد دارد با تکنیک تجزیه وتحلیل SWOT به بررسی و ارزیابی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای این طرح بپردازد و سپس با استفاده از تکنیک QSPM راهبردهای استخراج شده را اولویت بندی کند. این پژوهش به روش کیفی (توصیفی – تحلیلی) انجام شده است. جمع آوری اطلاعات در قالب مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفته و در این خصوص از 24 نفر از خبرگان حوزه مدیریت شهری و حکمرانی مشارکتی نظرسنجی شده است.یافته هانتایج این تحلیل نشان می دهد (دسترس پذیری مناسب، اطلاع رسانی مناسب، در نظر گرفتن نظام تشویقی و بررسی سریع پیشنهادها) قوت های طرح، (زمان کم اجرای طرح، امکان ثبت نمایشی نظرات، تجمیع ترجیحات متنوع و طرح سؤال های غیرحرفه ای) ضعف های طرح، (افزایش سرمایه اجتماعی، تقویت عدالت اجتماعی، کاهش معضلات اجتماعی و بهره وری بیشتر) فرصت های طرح و (محدودیت منابع، تحمیل نظرات به همه مردم، ایجاد توقع در شهروندان و عدم آگاهی کافی شهروندان) از جمله تهدیدهای این طرح هستند. بر اساس تحلیل صورت گرفته، 8 راهبرد مهم در قالب ماتریس SWOT ارائه شده است. نتیجه گیرینتایج به دست آمده از تحلیل QSPM نشان می دهد از بین راهبردهای تدوین شده، «راهبرد اطلاع رسانی نتایج اجرای طرح به مردم» و «راهبرد استفاده از ابزارها و روش های گوناگون برای مشارکت» از بیشترین اهمیت برخوردار ند. انتخاب «راهبرد اطلاع رسانی نتایج اجرای طرح به مردم» به عنوان مهم ترین راهبرد نشان دهنده این است که شهروندان دوست دارند از نتایج مشارکت خود، آگاهی پیدا کنند و به نوعی آثار مشارکت را در زندگی خود ببینند. با توجه به نتایج به دست آمده، در پایان مقاله پیشنهادهای کاربردی برای استفاده بیشتر از قوت ها و فرصت ها و همچنین، کاهش ضعف ها و تهدیدها ارائه شده و راهکارهایی برای اجرای بهتر طرح های بودجه ریزی مشارکتی توصیه شده است.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربست اصول گفتمان های نوظهور تاب آوری (هیوگو) در باب نظام مدیریتی شهرها (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
269 - 290
حوزههای تخصصی:
سیستم های شهری در حال حاضر با چالش های بزرگی در ارتباط با افزایش انواع مخاطرات و اثرات آن ها روبه رو هستند؛ ازاین رو برنامه ریزی در راستای ارتقای تاب آوری سیستم های شهری با توجه به اصول مطرح شده در سازمان ها و گفتمان های بین المللی و کاربست آن ها در نظام مدیریتی شهرها ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بدین منظور هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربست اصول گفتمان های نوظهور تاب آوری (هیوگو) در باب نظام مدیریتی کلان شهر تبریز است. روش تحقیق آمیخته (کمی-کیفی) با هدف توسعه ای-کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی است که به منظور گردآوری اطلاعات از روش پیمایشی یعنی پرسشگری از نخبگان دانشگاهی و مدیران و مسئولان حوزه مدیریت بحران شهر تبریز که بر اساس روش دلفی هدفمند 100 نفر به عنوان حجم نمونه برآورد گردیده و مشاهدات میدانی استفاده شده است. همچنین در راستای بررسی روایی تحقیق از روش اعتبار محتوا، سنجش پایایی تحقیق از روش آلفای کرونباخ و تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اصول 10 گانه مدیریتی تاب آوری بر مبنای دیدگاه هیوگو به ویژه در ابعاد ساماندهی و هماهنگی، به روزرسانی اطلاعات، آموزش جوامع محلی و اقدامات بازرسی در نظام مدیریتی کلان شهر تبریز دارای وضعیت مساعدی نیست. مهم ترین مؤلفه تأثیرگذار بر کاربست اصول 10 گانه این رویکرد در باب نظام مدیریتی کلان شهر تبریز، تحقق مدیریت واحد و حمایت کننده با ضریب 83/0 است. پس ازآن نیز به ترتیب بیشترین اثرگذاری مربوط به مؤلفه های دیدگاه سیستمی، هماهنگی و هم افزایی نهادی و مشارکت و ساختار تشکیلاتی یکپارچه با ضرایب 69/0، 63/0 و 58/0 بوده است.
ارائه ی الگوی مدیریت و برنامه ریزی محیط زیست شهری امن با رویکرد شهر دوستدار کودک (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان به عنوان سازندگان نسل های بعدی محسوب می گردند و فضاهای شهری نقش ویژه ای در اجتماعی شدن، بالفعل کردن استعدادها و برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان ایفا می کنند. بنابراین، محیط زیست شهری امن و طراحی صحیح فضاهای شهری متناسب با زندگی کودکان در سوق دادن جامعه ی انسانی به سمت جامعه ای سالم و مطلوب از اهمیت زیادی برخوردار است. با این حال، در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری ایران توجه به نیازهای کودکان نادیده انگاشته شده است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی الگوی مدیریت و برنامه ریزی محیط زیست شهری امن با رویکرد شهر دوستدار کودک در کلان شهر تهران می باشد. بنابراین، روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی–اکتشافی بوده که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک DEMATEL و مدل تحلیل شبکه (ANP) در نرم افزار Super decision استفاده شده است. همچنین جامعه ی آماری پژوهش شامل کارشناس ان و متخصصین مسائل شهری تهران بوده و ب ا اس تفاده از نمون ه گیری دلف ی، حج م نمون ه تع داد 20 نف ر تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در راستای ارائه ی الگوی مدیریت و برنامه ریزی مناسب در راستای تحقق محیط زیست شهری امن با رویکرد شهر دوستدار کودک در تهران معیار اجتماعی-سیاسی-فرهنگی از بیشترین تأثیرگذاری و معیار برنامه ریزی نهادی و قانونی از بیشترین تأثیرپذیری برخوردار می باشند. بر اساس بردار ویژه ی به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای نیز معیار محیطی–کالبدی با وزن نرمال 205/0 از بیشترین اولویت برخوردار بوده و معیار امنیت با وزن نرمال 199/0 در اولویت دوم قرار دارد. همچنین معیار برنامه ریزی نهادی با وزن 139/0 از کمترین اولویت برخوردار است.
تبیین نقش مؤلفه های مدیریت شهری بر توسعه گردشگری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
63 - 77
حوزههای تخصصی:
هرچند که گردشگری شهری پدیده ای نوظهور نیست اما امروزه، به دلیل رقابت مابین کشورهای مختلف، مسائل اقتصادی و تغییر و تحول در تقاضای گردشگران بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در این بین به منظور سازمان دهی مقاصد گردشگری شهری برای کسب حداکثر منافع با حفظ منابع، ضروری است مدیریت شهری با تحقق مولفه های موثر خود، گام اساسی بردارد. برهمین اساس، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مولفه های مدیریت شهری و سپس تبیین نقش هر کدام بر تحقق هرچه بیشتر و کارآمدتر توسعه گردشگری در کلانشهر تبریز است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و متخصصین گردشگری، جغرافیا و مدیریت شهری است که با بهره گیری از نرم افزار Sample Power، تعداد 100 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردد. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده است. به منظور تحلیل تأثیر هریک از مولفه های مدیریت شهری بر توسعه گردشگری نیز از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شد. پس از بررسی مبانی نظری، چهار بُعد زیرساخت های شهری، خدمات و تسهیلات گردشگری، یکپارچگی نهادهای شهری و منابع مالی و انسانی برای مدیریت شهری استخراج گردید. همچنین، سه بُعد اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی نیز برای توسعه گردشگری در نظر گرفته شد. در نهایت این نتیجه کسب گردید که در بین مولفه های مدیریت شهری، یکپارچگی مابین نهادهای شهری با ضریب 698/0، زیرساخت های شهری با ضریب 529/0، خدمات و تسهیلات شهری با ضریب 296/0 و منابع مالی و انسانی با ضریب 106/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری دارند. همچنین، بیشترین نمود تحقق مولفه های مدیریت شهری در توسعه گردشگری، در بُعدهای اجتماعی فرهنگی با ضریب 867/0، اقتصادی با ضریب 700/0، زیست محیطی با ضریب 594/0 قابل مشاهده است. بنابراین، پیشنهاد می شود برمبنای مدیریت یکپارچه شهری به علاوه آموزش نیروی متخصص، کلانشهر تبریز می تواند در جهت رونق گردشگری گام بردارد.
نقش حکمروایی خوب شهری در دوران کرونا و پساکرونا با توجه به جایگاه زنان (مطالعه موردی: شهر سمنان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
19 - 49
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب شهری نظریه جدیدی است که پیاده شدن آن زمینه توسعه پایدار را در جامعه محقق می سازد. در شرایط کرونایی با تجربه ای که اقسام حکمرانی های دمکراتیک و غیردمکراتیک در تدبیر امور از خود نشان دادند، ظاهراً موفق ترین شیوه حکمرانی از سوی کشورهایی ظاهر شد که خانم ها در رأس حاکمیت قرار داشته و برای خود و دیگران تصمیم گرفتند. از آنجا که زنان همواره دارای نقش چندگانه هستند حتی در بحران ها هم نقش موثرتری در مواجهه و مدیریت آن دارند. شهر سمنان در دوران کرونا و پساکرونا در زمینه مدیریت شهری و حکمروایی با مسائلی روبرو شده است. هدف از نوشتار حاضر نقش حکمروایی خوب شهری در دوران کرونا و پساکرونا با توجه به جایگاه زنان در شهر سمنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ ماهیت، کاربردی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان شهر سمنان با جمعیت 216578 نفر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 383 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون فرضیه ها از آزمون های t تک نمونه ای و رگرسیون خطی چندمتغیره و همبستگی پیرسون و همچنین برای تعمیم نتایج از نمونه به جامعه آماری از روش مدل سازی معادله ساختاری به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده گردید. یافته ها نشان داده است که وضعیت کیفیت ابعاد حکمروایی در شهر سمنان و جایگاه زنان در دوران کرونا و پساکرونا از نظر کیفیت در شرایط نامساعدی در سمنان بوده و دچار ضعف هستند. در نهایت نیز نتیجه بررسی ها نشان می دهد؛ نمی-توان به تحقق حکمروایی خوب شهری، بدون تعریف و تبیین کاربردی جایگاه ویژه زنان به عنوان نیمی از شهروندان شهر و از اصلی ترین گروه-های ذی نفع و ذی نفوذ در اداره امور شهرها، امیدوار بود.
ارزیابی میزان اثربخشی راهبردهای مجموعه مدیریت شهری جهت مقابله با بحران شیوع کرونا، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
73 - 89
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت های شگرف در حوزه بهداشت و سلامتی در دهه های اخیر تصور نمی شد که در قرن 21 شیوع ویروس کرونا ازلحاظ اندازه و گسترش بتواند شهرهای جهان را با چنین بحرانی مواجه سازد. پژوهش حاضر باهدف ارزیابی میزان اثربخشی راهبردهای مجموعه مدیریت شهری شهر رشت در مقابله با ویروس کرونا انجام گرفته است. روش تحقیق پژوهش حاضر کمی است و جمع آوری اطلاعات از طریق پیمایشی و اسنادی صورت پذیرفته است. با مطالعات مبانی نظری و پیشینه تحقیق، 8 معیار و 53 شاخص شامل نقش شهرداری ها، نقش شهروندان، مدیریتی و اجرایی، درمانی - مراقبتی، نظافتی - بهداشتی، اقتصادی، آموزشی - فرهنگی، حمل ونقل و فضای عمومی استخراج شد. تعداد 391 پرسش نامه به صورت آنلاین میان ساکنین شهر رشت توزیع گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف تک نمونه ای و فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شد. سپس با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 به مدل سازی و تحلیل پژوهش پرداخته شده است. ضریب مسیر منتهی به معیار پنهان "نظافتی - بهداشتی" قوی ترین تأثیر را دارا می باشد (949/0). این بدین معنی می باشد که معیار نظافتی – بهداشتی تأثیری قوی بر اثربخشی میزان راهبردهای مجموعه مدیریت شهری دارد. معیارهای اقتصادی و درمانی - مراقبتی به ترتیب با ضرایب مسیر 916/0 و 910/0 دارای قوی ترین تأثیر می باشند. این سه معیار و شاخص های ذیل آن ها توسط شهروندان شهر رشت به عنوان معیارهای مهم تعیین شده اند. ضدعفونی کردن ساختمان های پرازدحام اداری و عمومی، مناسب سازی فروشگاه ها و میدان ها میوه و تره بار (ایجاد نظم فضایی و ...)، تعبیه مکان هایی برای شست وشوی دست ها و ... ازجمله کارهایی است که در این دوران می توان انجام داد و مجموعه مدیریت شهری باید تمرکز خود را بر این موضوعات عطف نماید و بعدازاین مسئله به اقتصاد و معیشت مردم بپردازد.