مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
مدیریت شهری
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
407 - 416
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با رشد چشمگیر جمعیت و مهاجرت افراد از روستاها به شهرها، زندگی شهرنشینی بسیار گسترش پیدا کرده است مقاله حاضر با رویکردی جامع مطابق با مفاهیم سازمان در عصر پسامدرن ، به دنبال ارائه مدلی برای طراحی نوع جدیدی از سازمان در مدیریت شهری با عنوان سازمان هوشمند مدیریت شهری است.هدف: تحقیق حاضر با هدف عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت شهری هوشمند شهر شیراز به انجام رسید.روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش و بررسی فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار آموس استفاده شد. جامعه آماری شهروندان ساکن شهر شیراز بود، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. داده های مورد نیاز برای این تحقیق با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است، به گونه ای که مقدار آلفای کرونباخ برای کلیه متغیرها بیشتر از 7/0 بود، از این رو می توان گفت که پرسشنامه مورد نظر از پایایی مناسبی برخورداراست.قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر شیراز مرکز استان فارس و در منطقه کوهستانی جنوب ایران واقع شده است.یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که در ارتباط با تاثیر حکمرانی هوشمند بر مدیریت شهری هوشمند، که حکمرانی هوشمند تاثیری مثبت(73/0) بر مدیریت شهری هوشمند دارد. به عبارتی با هر واحد تغییر در حکمرانی هوشمند، متغیر مدیریت شهری هوشمند به میزان 73/0 واحد و هم جهت با هم تغییر می کند. شایان ذکر است که این تاثیر از نظر آماری معنادار است. زیرا آماره T-Value برابر با (09/8) است که این میزان از مقدار 96/1 بیشتر می باشد. بنابرین تاثیر حکمرانی هوشمند بر مدیریت شهری هوشمند در سطح اطمینان 95/0 تایید می شود.نتیجه گیری: مطابق نتایج مطالعه حاضر ، سازمان هوشمند در آماده سازی محیط هوشمند اثرگذار است . به همین جهت ضرورت دارد تا مدیران و برنامه ریزان ، شرایط و تسهیلات لازم را برای ورود فناوری های مورد نیاز به این نهاد مدنی فراهم آورند و از دانش نیروهای متخصص در این زمینه بیشترین بهره را ببرند.
نقش مدیریت شهری در بازآفرینی بافت فرسوده شهری (مطالعه موردی: محدوده اطراف بازار مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از چالش های اساسی در نظام توسعه پایدار شهرها بافت های فرسوده شهری به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته هستند که به دلایل مختلف شکل گرفته و امروز دچار مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی و ... هستند که بی توجهی و عدم برنامه ریزی صحیح برای آن می تواند کل شهر را دچار بحران نماید.هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت شهری در بازآفرینی بافت فرسوده محدوده اطراف بازار مرکزی شهر رشت صورت پذیرفت.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، مشاهده میدانی و بهره گیری از منابع اسنادی بوده است. نمونه تحقیق 100 نفر از متخصصین مرتبط با موضوع تحقیق در سازمان های راه و شهرسازی، شهرداری، شورای شهر و ... و همچنین 325 نفر از شهروندان ساکن در محدوده اطراف بازار مرکزی شهر رشت می باشند که به صورت تصادفی نمونه گیری شده اند. در ادامه پس از بررسی روایی و پایایی ابزار اندازه گیری تحقیق، به جهت بررسی نقش و تاثیر مدیریت شهری در بازآفرینی بافت مرکزی شهر رشت با استفاده از نرم افزارهای متنوع از جمله SMART PLS استفاده گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت می باشد. یافته ها: با توجه به تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها، 30 درصد از کارشناسان مورد مطالعه در این پژوهش زن و 70 درصد مرد بوده اند که از این میان، 25 درصد از آنها دارای سن کمتر از 28 سال، 28 درصد بین 29 تا 39 سال، 22 درصد بین 40 تا 50 سال و 25 درصد نیز بین 51 تا 61 سال سن داشته اند. از این میان 57 درصد از آنها دارای واحد مسکونی شخصی، 40 درصد استیجاری و 3 درصد نیز سازمانی بوده اند. در ارتباط با سابقه سکونت آنها در این محدوده نیز 15 درصد از افراد مورد مطالعه کمتر از 5 سال، 22 درصد بین 6 تا 10 سال، 28 درصد بین 11 تا 15 سال، 19 درصد بین 16 تا 20 سال و 16 درصد نیز بیشتر از 20 سال سابقه سکونت در این محدوده را داشته اند.نتایج: نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که عملکرد مدیریت شهری در این زمینه مطلوب بوده و میزان رضایت شهروندان از این پروژه بازآفرینی با اختلاف میانگین 0.566 و آماره آزمون 41.467 بیشتر از حد متوسط می باشد. در واقع مدیریت شهری در شهر رشت با باززنده سازی خیابان علم الهدی اولین قدم در مسیر بازآفرینی شهر رشت را پیمود.
نقش اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری با رویکرد سیاست گذاری فرهنگی (مطالعه موردی: منطقه14 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در شرایط کنونی که کشور بدلیل تحریم، در برخی بخش ها با مشکلات و مسائل اقتصادی فراوانی روبه رو است گام برداشتن به سوی اقتصاد مقاومتی در حوزه شهری می تواند بستر مناسبی برای هزینه کرد صحیح و کاهش هزینه های شهری، پی بردن به ظرفیت های بالقوه شهر، استفاده بهینه و بموقع از فرصتهای موجود، استراتژیهای مدیریت شهری و استفاده از خلاقیت و نوآوری باشد.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین الگوی تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری با رویکرد سیاست گذاری فرهنگی می باشد. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از دید هدف، کاربردی است و از دیدگاه روش انجام پژوهش، توصیفی - تحلیلی محسوب می شود. در این پژوهش ازطریق مطالعه اسنادی و به کمک روش دلفی و نظر خبرگان، الگویی ارائه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا با استفاده از آمار توصیفی انجام شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه منطقه14 تهران می باشد که به لحاظ موقعیت جغرافیایی در شرق این شهر و در حدفاصل خیابان پیروزی در شمال، خیابان خاوران در جنوب، بزرگراه بسیج در شرق و خیابان 17 شهریور در غرب قرار دارد. وسعت آن با احتساب حریم (در شرق منطقه) 3/22 کیلومتر مربع است. جمعیت آن براساس آمار سال نود و چهار، 377104 نفر می باشد. این منطقه دارای 6 ناحیه و 21 محله می باشد.یافته ها: الگوی ارائه شده دربرگیرنده ی یک بعد سیاست گذاری فرهنگی شامل 3 مولفه و 51 شاخص بود. سپس به منظور تحلیل آماری داده ها ازروش های تحلیل عاملی استفاده گردید و آزمون مدل تحقیق با روش معادلات ساختاری انجام شد.نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که الگوی به دست آمده نقش اساسی در تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری از طریق گفتمان سازی، آگاه سازی و ترویج فرهنگ صرفه جویی به عنوان مولفه های بعد سیاست گذاری فرهنگی خواهد داشت.
اثرات رشد کالبدی شهر جاجرم بر کیفیت محیط زیست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
۱۴۲-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شتابان شهری، همه شهرها را در مقیاس های کوچک، میانی، بزرگ تحت تاثیر قرار داده که از جمله آن محیط زیست شهری است و ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی شهری و پایداری آن دارد. از این رو در این پژوهش روند گسترش ناهمگون کالبدی شهر کوچک جاجرم و مهم ترین تاثیرات این رشد بر مولفه های محیط زیستی مورد تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ روش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها به دو صورت پیمایشی و اسنادی انجام شده است. از این رو برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. روش نمونه گیری، احتمالی و گلوله برفی است و حجم نمونه نیز تا رسیدن به اشباع علمی، برابر با 30 نفر بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد رشد شهر جاجرم در بازه زمانی 1335 تا 1395 به صورت بی قواره و ناهمگون بوده که این موضوع بخش های مختلف شهر بویژه محیط زیست را تحت تاثیر قرار داده است. از میان مولفه های سنجش تاثیر رشد ناهمگون شهر جاجرم بر محیط زیست، سه مولفه مدیریت پسماند و فاضلاب، فضای سبز و شرایط بهداشتی شهر بیشترین تاثیر را پذیرفته اند و در مقابل سه مولفه منابع آب، مخاطرات طبیعی و کیفیت هوا به ترتیب در رتبه های آخر تاثیرپذیری قرار دارند. نتیجه اینکه شهر جاجرم، در یک بازه زمانی کوتاه، نه براساس برنامه ریزی بلکه شتابان و به شکل بی قواره و پراکنده رشد کرده است. همچنین بجز در چند شاخص ، در بقیه شاخص های مورد بررسی میانگین به دست آمده بیشتر از میانگین مفروض و نشان دهنده ی رشد ناهمگون شهر و تاثیر منفی آن بر کیفیت شاخص های محیط زیستی بوده است.
مطالعه پدیدارشناختی معنای توسعه در بین مناطق حاشیه نشین شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۳۰۳-۲۷۹
حوزههای تخصصی:
توسعه ساختاری اجتماعی-فرهنگی دارد؛ بدین جهت مطالعه ساختار فهم آن در بین مناطق حاشیه نشین، می تواند بهره مندی اکثریت جامعه از آثار توسعه و عدالت توزیعی را که به معنی تقسیم عادلانهٔ فرصت ها و بهره مندی از آثار و پیامدهای آن است، تأمین کند و اولویت بندی تأمین نیازهای حداقلی را نیز برای مناطق حاشیه نشین امکان پذیر سازد. بدین منظور برای درک معنای توسعه و تجربهٔ زیستهٔ افراد در میان حاشیه نشینان، با روش پدیدارشناسی با ۴۳ نفر از حاشیه نشینان مصاحبهٔ عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته ها نشان داد که حاشیه نشینان توسعه را به مثابهٔ پیشرفت محوری، اخلاق محوری، شفاف محوری، کیفیت محوری و روان محوری می دانند و از دیدگاه آن ها، توجه به مناطق حاشیه نشین از طریق مؤلفه های اشاره شده باعث ازحاشیه درآمدگی این مناطق خواهد شد. همچنین، چرخش مؤلفه های میانی از طریق یک بسط تئوریک ساختار شکل گیری منش قدرتمندانه شهری را به عنوان مقوله محوری این تحقیق نشان داد.
ارزیابی نقش مدیریت شهری با رویکرد برنامه ریزی راهبردی (مطالعه موردی: مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۸۷-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مسائل و مشکلات مدیریت شهری مرند و ارائه راهکارهای لازم برای بهبود وضعیت آن می پردازد. مسئله اصلی پژوهش در پی جواب به این پرسش است که از نظر مردم و کارشناسان علل مشکلات مدیریت شهری مرند چیست و با چه نقشه راهی می توان چشم انداز مناسب برای مدیریت شهری تعریف و به آن دست یافت. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از منظر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و از مدل چشم انداز سازی اجتماعی Oregan استفاده شده است. مدل Oregan مدلی است برای طرح ریزی فرآیند چشم انداز سازی راهبردی در جوامع محلی. از جمله مهمترین مزیت های این مدل منطبق سازی در شرایط و محیط متفاوت است. مدل Oregan از چهار گام تشکیل می شود که هر یک از گام ها براساس یک پرسش ساده بنا شده است: اکنون کجا هستیم؟ به کجا می رویم؟ کجا می خواهیم باشیم؟ چگونه آنجا برسیم؟ سپس در فواصل زمانی مختلف می توان پایشی از وضعیت اجرا، احصاء و نواقص لازم را از بین برد. در این پژوهش بعد از تحلیل وضع موجود، با استفاده از برنامه ریزی مشارکتی و ارائه پرسشنامه و دریافت نظر شهروندان و کارشناسان و تحلیل این نظرات از طریق آزمون های فریدمن و t-test یک نمونه مستقل، چشم اندازهای مختلف برای شهر تعریف شده و پیامد آن راهبردهای لازم ارائه شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد به منظور رسیدن به چشم انداز مطلوب شهر باید بر روی سه اصل مدیریت مناسب شهری، پرداختن به نظر شهروندان و مشارکت اجتماعی و همچنین توسعه و عمران شهری استوار شد.
سنجش میزان اثرگذاری عملکرد شورای شهر در بهبود فرآیند مدیریت و توسعه شهری از منظر شهروندان؛ مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شوراهای اسلامی به عنوان یکی از عناصر مهم سیستم مدیریت شهری به عنوان نهاد، سیاست گذار، تصمیم گیر و با اندکی تسامح قانون گذار در سطح محلی مطرح است که باید برای ایفای نقش خود از جامعیت عملکردی برخوردار باشد تا بتواند وظایف سیاست گذاری و نظارتی را نسبت به تمام امور در حیطه قلمرو شهر و سازمان های ذی ربط در مقیاس محلی به انجام رساند. لذا، هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان اثرگذاری عملکرد شورای شهر در بهبود فرآیند مدیریت و توسعه پایدار شهری در کلان شهر تبریز می باشد و از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و جهت جمع آوری اطلاعات از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان و ساکنان بالای 18 سال کلان شهر تبریز می باشد. این شهر مطابق سرشماری سال 1395 دارای ۱۵۵۸۶۹۳ نفر جمعیت و 497898 خانوار بوده است. جهت تعیین تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که 327 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه نمونه برداری نیز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به تفکیک مناطق دهگانه انجام گرفت. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از آزمون های تی تک نمونه ای، کروسکال والیس، تحلیل واریانس، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شاخص نحوه عملکرد شوراهای اسلامی 76/2 و آمار تی آن 59/6- است که وضعیت نامطلوب عملکرد شورای شهر را نشان می دهد و عملکرد شورای اسلامی این شهر در منطقه 9 (با میانگین 80/248)، منطقه 8 (با میانگین 38/239) و منطقه 2 (با میانگین 33/204) نسبت با سایر مناطق مطلوب ارزیابی شده است. همین طور، میانگین همه شاخص های توانمندسازی شوراهای اسلامی شهر در زمینه توانمندی شوراهای اسلامی کمتر از مطلوبیت عددی 3 بوده و آماره آن ها به صورت منفی برآورد شده است. در نهایت، عملکرد شوراهای اسلامی در بعد اقتصادی (اشتغال، درآمد و سرمایه گذاری) با اثر کلی 608/0 بیشترین تأثیر و در بعد کالبدی با اثر کلی 210/0 کمترین تأثیر را در تحقق توسعه پایدار داشته است. واژگان کلیدی: عملکرد شورای شهر، مدیریت شهری، توسعه پایدار شهری، کلان شهر تبریز.
ارتقای وضعیت رفاهی اهالی سکونت گاههای غیررسمی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۱
۹۲-۶۹
حوزههای تخصصی:
Objectives: This article evluated urban upgrading achievements and challenges of the Urban Upgrading and Housing Reform Project conducted in Iran during the period 2004-2009. Method: The assessment is provided both at the project level and in the target informal settlements of Bandar Abbas as a case study. Data and information were collected through a desk review, a beneficiary assessment conducted in Bandar Abbas, and a set of interviews held with project stakeholders at the national level and in Bandar Abbas. Findings & Conclusions: One of the most important achievements of the project it is making positive attitude to the informal settlements in public level. Alsoseries of interventions including streets improvements, water piping schools construction, chanel reform, and construction of hygiene an medical centers have resulted various benefits for local inhibitant. Yet the project faced with the challenges and difficulties and have disappointed some of it’s appliances.
طراحی الگوی شایسته سالاری مدیران با رویکرد شهر فرهنگی در شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۱
217 - 240
حوزههای تخصصی:
اثربخشى و کارآیی مدیران اساساً به شایستگى، مهارت، سطح دانش، بینش و توانایى هاى آن ها بستگى دارد و به دلیل اهمیت این عوامل در موفقیت مدیران، جستجوى پیگیر و تلاشى مستمر به منظور یافتن و تربیت کسانى که داراى این نوع از شایستگى، توانایى و مهارت باشند که آن ها را به مدیرانى موثر و رهبرانى مفید تبدیل کند در جریان است. در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (کیفی- کمی) استفاده شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل تِم استفاده شده است. ابتدا با 25 نفر از نفر از اساتید و مدیران و کارشناسان شهرداری مشهد مصاحبه انجام شد. سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار NVivo مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله از تحلیل مصاحبه با اعضای گروه خبرگان، الگوی شایسته سالاری مدیران شهرداری مشهد دارای 122 کد آزاد می باشد که در قالب 15 کد محوری و 4 کد انتخابی دسته بندی شدند. در ادامه بر اساس نتایج حاصله از بخش کیفی، پرسشنامه ای تدوین و پس از تأیید روایی و پایایی آن، در اختیار اعضای نمونه مورد بررسی (348 نفر از کارکنان (رسمی، قراردادی و پیمانی)، شهرداری مشهد)، قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله از معادلات ساختاری؛ شایستگی فردی با ضریب 0.87، دارای بیشترین میزان تأثیر در ساخت مدل شایسته سالاری در شهرداری مشهد می باشد همچنین فقدان نظام ارزشیابی با ضریب 0.81، مهم ترین مانع شایسته سالاری در شهرداری مشهد می باشد.
تحلیلی بر همبستگی و ارتباط میزان مشارکت شهروندی در مدیریت شهرهای جدید و عوامل زمینه ای اثرگذار؛ نمونه موردی: شهر جدید پرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
۲۱۲-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندان در مدیریت شهری ، نوین ترین رویکردی است که با هم افزایی اندیشه ها و قابلیت های شهروندان، حرکت از اداره شهری به حکمروائی را محقق می سازد. هدف غایی این رویکرد تمرکززدایی، شفافیت، ایجاد وفاق و عدالت در عرصه مدیریت شهری است. پژوهش پیش رو، با باورمندی لزوم حرکت به سمت بهره گیری از اندیشه های شهروندی در مدیریت شهرهای جدید، برآن است تا با بررسی موشکافانه مفاهیم مشارکت شهروندی ، میزان همبستگی بین مشارکت و عوامل مؤثر را ارزیابی نماید. شهر جدید پرند به عنوان محدوده مکانی این پژوهش انتخاب شده است. نوع پژوهش تحلیلی- توصیفی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه (380 عدد بر مبنای فرمول کوکران) و مصاحبه با شرکت عمران (مدیریت شهر پرند) انجام شده و ارزیابی میزان همبستگی عوامل اثرگذار با میزان مشارکت، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس و رگرسیون چندمتغیره صورت گرفته است. نتایج بیانگر آن است که تمامی زیر متغیرهای مستقل شخصیتی، اقتصادی، اجتماعی شهروندان (فرضیه اول) و میزان اطلاع رسانی (فرضیه دوم) ، با میزان مشارکت شهروندان ارتباط معناداری دارند. نوع مالکیت مسکن (زیر متغیر اقتصادی) بیشترین همبستگی مستقیم- شدید (0.56) را با میزان مشارکت دارا بوده و بین متغیر اطلاع رسانی به شهروندان و میزان مشارکت، نیز همبستگی مستقیم- نسبتاً قوی (0.27) وجود دارد. در نهایت با توجه به اولویت اهمیت تأثیر متغیرها، پیشنهادهایی با هدف بسترسازی جهت ارتقا مشارکت ارائه شده است.
طراحی ساختار مطلوب جایگاه مدیریت شهری در ساختار سیاسی مدیریتی کشور؛ نمونه موردی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
۳۲۵-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
سرعت و اندازه رشد جمعیت شهری و افزایش تعداد شهرها در کشورهای درحال توسعه به صورتی بوده که عموم شهرها به ویژه کلانشهرهای را گرفتار مسائل و مشکلاتی متعددی نموده است. این مشکلات به طور عمده، به سبب تطابق نداشتن نیازهای گسترده و روزافزون شهری با توانایی مدیریت شهری در پاسخگویی و رفع آنها پدید آمده اند. در این میان، نقش مدیریت شهری بعنوان سکاندار اداره شهرها بیش از پیش رخنمون می گردد. نقطه بحرانی مساله آنجاست که خلاء های ناشی از عدم تدقیق نقش و جایگاه مدیریت شهری در دل مجموعه حاکمیتی کشور و نیز فقدان یکپارچگی مدیریت شهری، بر ناکارامدی های متعدد دامن می زند. کلانشهر تهران بعنوان پیشرو در شهرنشینی ایران، در کشاکش حساس تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حول ارزشهای دموکراسی در عصر مدرن و پسامدرن، نیاز به تغییرات و تحولاتی را به مجموعه حاکمیتی گوشزد می کند. از همین رو این تغییرات حول محور تعیین کننده جایگاه مطلوب مدیریت کلانشهر تهران در ساختار سیاسی مدیریتی کشور می چرخد. پژوهش حاضر به همین منظور و با استفاده از شیوه پژوهش اسنادی و میدانی تلاش نموده است تا الگوی مناسبی را برای چنین نقش و جایگاهی ارایه نماید. نتایج پژوهش نشانگر آن است که در ترسیم مدل بهینه مدیریت شهری کلانشهر تهران و جایگاه شایسته آن در ساختار سیاسی و مدیریتی کشور، ضمن ترسیم وضعیت عمومی سیاسی و مدیریتی در کشور و انجام مطالعات تطبیقی مدیریت کلانشهرهای دنیا که در دل نظام های مختلف (متمرکز و غیرمتمرکز) قرار دارند، لازم است در یک نگاه سیستمی، فرایندهای بالا به پایین و پایین به بالا و روابط مدیریت شهری با شهروندان، حکومت مرکزی و نهادهای غیردولتی و دولتی محلی و بازار به عنوان بازیگر اصلی مدیریت شهری به درستی تنظیم گردد. این اتفاق و نقطه مطلوب، اگر بخاطر محدودیت های ناشی از ساختار سیاسی و قانون اساسی، در شمایل دولت محلی قابل تحقق نباشد، دست کم اجازه پوشیدن ردای مدیریت محلی را جهت سوق به سمت مدیریت واحد و یکپارچه شهر دارد.
ارزیابی تطبیقی عملکرد مدیریت شهری در استان های ایران (مطالعه موردی شهرستان های استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
۱۵۸-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد که به شیوه تحقیقات میدانی و اسناد و مدارک به جمع آوری داده ها می پردازد. جامعه آماری این تحقیق شامل 27 شهرداری شهرستان های استان خراسان رضوی که به صورت تمام شماری است می باشد که ارزیابی عملکرد خود شهرداری ها در نظر گرفته شده است. ابزار جمع آوری داده ها اطلاعات ثبت شده نظام نامه استاندارد شده سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور که دارای 187 سؤال در هفت بعد بوده و سالنامه اماری سال 95 استان خراسان رضوی و اسناد و مدارک می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های از انواع آماره های توصیفی و آماره های استنباطی استفاده شده است. کلیه تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و amos انجام شده است. نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت و معنا دار خدمات شهری و امور اداری، نیروی انسانی با عملکرد شهرداری های استان خراسان رضوی در گروه توسعه پایین، تأثیر مثبت و معنادار شهرسازی، امور مالی، قراردادها و پروژه های عمرانی، حمل ونقل و ترافیک، امور اداری، نیروی انسانی و مصوبات شورا مسائل عمومی و مدیریتی با عملکرد شهرداری های استان خراسان رضوی در گروه توسعه متوسط و تأثیر مثبت و معنادار امور اداری، نیروی انسانی با عملکرد شهرداری های استان خراسان رضوی در گروه توسعه بالا است.
ارزیابی عدالت فضایی ساختاری-توزیعی با تأکید بر نقش مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
۶۹-۴۳
حوزههای تخصصی:
برای ارزیابی و نهادینه سازی عدالت بایستی مدیریت شهری توأمان به فرآیندهای تصمیم سازی و نتایج و آثار و پیامدهای توسعه توجه کند و در تلاش برای کشف ساختارها و لایه های زیرین ایجادکننده بی عدالتی و نابرابری در شهرها و بررسی نتایج توزیعی از جنبه های عادلانه و یا ناعادلانه بودن باشد. براین اساس، هدف اصلی مقاله حاضر، ارزیابی عدالت فضایی با تأکید بر نقش مدیریت شهری می باشد که براساس آن عدالت را در سایه فرآیندهای تصمیم سازی (عدالت ساختاری) و آثار و پیامدهای توسعه (عدالت توزیعی) را موردبررسی قرار می دهد؛ بنابراین، مفهوم و ابعاد عدالت و عدالت فضایی، شیوه های ارزیابی آن و معیارهایی که می توانند جهت ارزیابی آن در اسناد و سنت های برنامه ریزی نظیر طرح های جامع شهری و نیز در توزیع فضایی پیامدهای توسعه به کار گرفته شوند، از مباحثی هستند که در این پژوهش موردتوجه هستند. از اطلاعات و داده های جی ای اسی سرشماری ۱۳۹۵ و اطلاعات کاربری های برداشت شده توسط معاونت شهرسازی و معماری شهرداری ارومیه در سال ۱۳۹۹ برای بررسی عدالت توزیعی و گردآوری اسناد و مدارک طرح جامع برای بررسی عدالت ساختاری بهره گرفته شده است. مهم ترین یافته این مطالعه، تدوین چارچوبی برای ارزیابی عدالت فضایی در برنامه های توسعه شهری (با روش تحلیل گفتمان کیفی با تأکید بر شبکه نشانه شناسی فردینان دوسوسور) و توزیع فضایی آثار و پیامدهای توسعه (با استفاده از مدل های کمی و فضایی در GIS) و نهادینه سازی آن با تأکید بر نقش مدیریت شهری است. نتایج نشان داد که سند طرح جامع ارومیه درمجموع سطح بسیار پایینی و حداقلی از عدالت را مدنظر قرار داده است و این موضوع (عدالت) را از زوایای کمتری موردتوجه قرار داده است و تعبیر سند از عدالت فضایی بیشتر بر بعد کالبدی معطوف است. در رابطه با ارزیابی عدالت توزیعی باید گفت که نابرابری های زیادی بین مناطق و نواحی شهر ارومیه از حیث توزیع فضایی و دسترسی ساکنین به خدمات وجود دارد. درواقع پراکنش کاربری ها و توزیع آن ها عادلانه نیست و غالباً در نواحی مرکزی متمرکزشده اند و لذا دسترسی ساکنین به ویژه نواحی حاشیه نشین به خدمات بسیار نامناسب می باشد.
تحلیلی بر سنجش میزان سطح عملکرد مدیریت شهری در کلانشهر شیراز با رویکرد حکمروایی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
۴۲-۲۵
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب شهری یکی از جنبه های مدیریت شهری است که طی سال های اخیر در کشورها و جوامع غربی مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. بدین صورت که حکمروایی فرایندی است بر اساس کنش و واکنش متقابل میان سازمان های دولتی، جامعه مدنی و بخش خصوصی شکل می گیرد. هدف این پژوهش بررسی میزان عملکردمدیریت شهری درکلانشهرشیرازبارویکرد حکمروایی خوب شهری می باشد. این پژوهش از نوع پیمایشی و با رویکردی توصیفی – تحلیلی است که به صورت مطالعات کتابخانه ای و مستندات و همچنین پیمایش های میدانی و با استفاده از پرسشنامه، داده های پژوهش جمع آوری گردیدند. برای تحلیل داده ها و سنجش روابط میان شاخص ها از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای و همچنین مدل رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدیریت شهری در شیراز از حیث شاخص های حکمروایی خوب شهری در وضعیت و شرایط مطلوبی قرار نداشته و ارجح ترین شاخصی که بر حکمروایی خوب شهری در سازمان مدیریت شهری شیراز می باشد، شاخص قانون مندی باضریب رگرسیونی (0.784) می باشد. شاخص های دیگر بر حسب اولویت عبارتند از: مشارکت(0.769)، اجماع گرایی(0.747)، اثربخشی و کارایی(0.697)، مسئولیت و پاسخ گویی(0.639)، شفافیت(0.613)، بینش راهبردی(0.535)، پذیرا و پاسخ دهنده(0.533). لذا راهکارهایی مانند: نظرخواهی از شهروندان در فرایند و اجرای طرح های توسعه شهری؛ اطلاع رسانی به شهروندان درباره کارهای عمرانی و رفاهی بافت های شهری و دسترسی شهروندان به اطلاعات شهری و شفاف سازی در مورد مسئولیت ها، نظارت ها، قراردادها و مناقصه ها؛ را در جهت رسیدن به حکمروایی خوب شهری در شیراز ارائه گردیده است.
بررسی و تحلیل شاخص سرانه مالی شهری (تناسب بودجه شهرداری و جمعیت شهرهای کشور) در راستای تحقق پذیری اقتصاد پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۰۲-۷۹
حوزههای تخصصی:
از جمله نشانه های ارتقا و تعالی توان مدیریت شهری، افزایش درآمدهای پایدار و به تبع آن کاهش درآمدهای ناپایدار شهرداری است. از شاخصه های بیانگر توان مالی شهرداری ها، سرانه مالی یعنی تناسب بودجه شهرداری با جمعیت شهر است. در این مقاله مراکز استان ها و شهرهای بزرگ استان های کشور، از نظر این شاخص موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. گردآوری داده ها بر اساس روش کتابخانه ای و پیمایشی انجام گردید. داده های بودجه شهرداری های مرکز استان ها و شهرهای بزرگ هر استان در سال جاری (1401) گردآوری شد. در بخش پیمایشی، اقدام به مصاحبه از کارشناسان خبره گردید. روش نمونه گیری استفاده شده برای یافتن شاخصه شهرها، از نوع گلوله برفی یا نمونه گیری ارجاعی زنجیره ای است. 30 گویه توسط نخبگان و خبرگان شهری به عنوان عوامل تأثیرگذاری در افزایش سرانه مالی شهرها معرفی و مطرح گردید. از گویه های عنوان شده 14 گویه توسط نخبگان و خبرگان به عنوان تأثیرگذاری زیاد بر سرانه مالی شهرها و با قابلیت دسترسی به داده های دقیق انتخاب شد. در گام بعدی با بررسی مجدد 14 گویه توسط خبرگان و نخبگان، با استفاده از روش لیکرت، میزان تأثیر آن ها در سرانه مالی شهرها معرفی و مطرح گردید که شاخص های هشت گانه: جمعیت، گردشگری، صنعتی و معدنی، نزدیک به مراکز استان ها/تهران، در مسیر تردد، مذهبی و مشارکت مردمی به عنوان تأثیرگذارترین شاخص در افزایش سرانه مالی شهرها انتخاب گردید. درنهایت برای هر یک از مراکز استانی و شهرهای بزرگ استان های کشور نیز، شاخص های 8 گانه توسط خبرگان و نخبگان شهری با آزمون لیکرت مشخص گردید. نتایج بررسی ها نشانگر از آن است که سرانه مالی شهرهای کشور رابطه مستقیمی با میزان جمعیت آن شهر دارد ولی تناسب این شاخص برای همه شهرها یکسان نیست و با افزایش جمعیت شهرها، سرانه مالی آن ها نیز عموماً افزایش می یابد. البته استثناهایی نیز همانند شهر تهران وجود دارد که سرانه مالی شهری متناسب با افزایش جمعیت، افزایش نیافته است. در پایان با بررسی راهکارهای پیشنهادی مختلف، برای ارتقای جایگاه شهرداری ها و درآمدهای پایدار آن ها، راهکار جامعی با محوریت افزایش دامنه وظایف و اختیارات شهرداری ها پیشنهاد شده است.
مطالعه چگونگی ارتقاء موقعیت شهرها با تکیه بر گردشگری، یک مطالعه موردی
حوزههای تخصصی:
جایگاه و موقعیت شهرها بر اساس عوامل مختلفی مورد بررسی قرار می گیرد. از جمله این موارد می توان به شاخص های فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی، امنیتی، رفاهی و گردشگری اشاره نمود. پژوهش حاضر به بررسی نقش مدیریت گردشگری در این زمینه پرداخته است. بر این اساس و با تکیه بر داده هایی که به روش میدانی گردآوری شده اند سعی در سنجش فرضیه هایی شد که بنیاد تحقیق بر آنها بنا نهاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ارتقاء شاخص های زندگی در شهرها می تواند به صنعت گردشگری کمک نماید؛ این در نهایت می تواند منجر به بهبود موقعیت شهر در ذهن افراد گردد.
ارائه مدل تعامل مدیریت شهری با دولت
حوزههای تخصصی:
هماهنگی بین سازمانی، از وظایف اصلی در سازمان های متولی مسائل مربوط به مدیریت شهری است. با توجه به سیستم حکومتی متمرکز در ایران، تعامل میان مدیریت شهری و دولت از عوامل سازنده در ایجاد مدیریت یکپارچه شهری به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تعامل مدیریت شهری با دولت انجام گرفته است. به این منظور ابتدا مهم ترین ابعاد و مؤلفه های مدل تعامل مدیریت شهری با دولت بر مبنای ادبیات و پیشینه نظرى پژوهش مشخص گردید. سپس بر اساس مؤلفه های تعیین شده، پرسشنامه ای طراحی شد و در اختیار متخصصان و مدیران حوزه مدیریت شهری و دستگاه های دولتی مرتبط با مدیریت شهری قرار گرفت. سپس داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از تکنیک های آماری توصیفی و تحلیلی مناسب در نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مدل تعامل مدیریت شهری با دولت ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و ذیل آن ها 17 مؤلفه شناسایی شدند و در انتها پیشنهاداتی بر اساس یافته های پژوهش ارائه گردید.
تاثیر تصمیم گیری مدیران شهری در خدمات رسانی بهینه به شهروندان
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری زمانی می تواند در مسیر پایداری قرار گیرد که بتواند راهکارهایی مشخص را برای تأمین مطلوب نیازهای خدماتی ساکنان ارائه کند، اما متأسفانه تاکنون به دلیل نگرش بخشی، ضعف ساختاری مدیریت شهری و فقدان مشارکت مردمی، سازمان های خدمات رسان شهری، توزیع فضایی عادلانه خدمات انجام نشده است. این در حالی است که تمرکز مراکز خدمات رسانی در یک موقعیت جغرافیایی علاوه بر ایجاد مناطق دو قطبی و بالا و پایین در شهرها، جمعیت بالای مصرف کننده را به آن مناطق سرازیر می کند و باعث فشار زیست محیطی، ترافیکی و آلودگی صوتی و هوا می شود؛ به طوری که اکنون در شهرها شاهد محیط های متراکم و نامطلوب و ناسازگار با توسعه پایدار هستیم. هر کدام از طبقات و تقسیمات کالبدی شهر بر اساس نیازهای شهروندان خدمات مختلفی را می طلبد و بر این اساس با توجه به میزان گنجایش جمعیت مورد نیاز در سطح مناطق باید خدمات مختلف توزیع شود، از این رو توزیع ناعادلانه امکانات و خدمات مفهوم شهر پایدار را به چالش می کشاند. امروزه کلانشهرها برای پاسخگویی به نیازهای شهروندان خود نیازمند مدیریت منسجم و هماهنگ هستند که می توان با تعامل سازنده سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی و البته به دور از موازی کاری و اتلاف منابع برای تحقق آن گام برداشت. پیرو این دیدگاه که مدت ها در مراکز تصمیم گیری و مجامع فکری کشور مطرح بوده همچنین احساس ضرورت و فوریت در مورد لزوم تحول در ساختار نظام مدیریت کشور، مواد ۱۳۶ و ۱۳۷ برنامه سوم و چهارم توسعه به دولت اجازه داده تا وظایف مدیریت شهری را به نهادهای محلی واگذار کند. از طرفی وسعت و پراکندگی کلان شهرها طالب تعادل در حجم عملیات مدیریت شهری با توان آن است؛ به طور کلی، قلمرو خدمات شهری، پیچیدگی زیادی در انواع و تعداد کارگزاران تأمین خدمات شهری به وجود آمده که این مورد، وظایف مدیریت شهری را در هماهنگی سنگی تر می کند.
شناسایی عوامل موثر بر میزان اعتماد شهروندان به عملکرد شهرداری
حوزههای تخصصی:
اعتماد مهمترین مولفه نظم اجتماعی و یکی از ارکان سرمایه اجتماعی است و بررسی تجربی آن در جامعه می تواند راهکاری عملی برای نیل به فرهنگ متعالی شهروندی باشد. از عوامل مهم و موثر در انسجام و یکپارچگی جامعه، وجود اعتماد در بین افراد و گروهها و سازمان ها مختلف اجتماعی است. بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران اجتماعی بر اهمیت اعتماد در جامعه تأکید نمودهاند. شهرداری بهعنوان یکی از بزرگ ترین سازمانهای اجتماعی هنگامی میتواند از کارایی و بهره وری بیشتری برخوردار باشد که اعتماد شهروندان را به عنوان سرمایه اجتماعی و معنوی کسب کند و از آن در مسیر اهداف سازمانی و توسعه شهری استفاده نماید. این پژوهش باهدف بررسی میزان اعتماد شهروندان به عملکرد شهرداری و عوامل تأثیرگذار بر آن انجام شده است.
بررسی عوامل موفقیت در اجرای پروژه های عمرانی در شهرداری ها
حوزههای تخصصی:
شهرداری در عرف جهانی بعنوان مظهری از دولت به شمار می آید. این ارگان مردمی موثرترین نهاد شهری وظایف و خدمات گسترده ای بعهده دارند. یکی از متداول ترین مشکلات در شهرداریها عدم اتمام به موقع پروژه و تاخیر در اجرای آنهاست. بطوری که اگر بهره برداری از پروژه ها با تاخیر مواجه شوند، ضمن اتلاف سرمایه های ملی، برخی از آنها توجیه فنی و اقتصادی خود را از دست خواهند داد. شهرداری ها بنا به ماموریت خود، متولی تامین زیرساخت های توسعه شهری از طریق تعریف پروژه های عمرانی می باشند. هدف از این پژوهش شناسایی علل عدم پیشرفت پروژه ها و شناسایی عوامل موثر بر عدم تحقق برنامه ها می باشد. سوابق، گزارشات و مطالعات مربوط به پروژه های پیشین، نشان می دهند که یکی از اصلی ترین دلایل بروز اختلافات و عدم موفقیت در اجرای پروژه ها، عدم تناسب سیستم اجرایی و محدوده مسئولیت ها با ظرفیت ها و توان سازمانی طرفین می باشد؛ در واقع با عدم شناخت ظرفیتهای سازمانی و خصوصیات پروژه، ساختار قراردادی نامناسبی از سوی کارفرما پیشنهاد شده و پیمانکار با برداشت نادرست از محدوده مسئولیت پذیری خویش پا در این پروژه ها می گذارد. این عدم تناسب محدوده مسئولیت پذیری با ساختار قراردادی و یا عدم آگاهی از حیطه مسئولیت پذیری نتیجه ای جز بروز اختلافات و کاهش احتمال در دستیابی به اهداف عملکردی مدنظر نخواهد داشت.