مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدیریت شهری


۵۴۱.

شناسایی و اولویت بندی عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیست بوم شهری شهر هوشمند هوش مصنوعی مدیریت شهری تحلیل مضمون دلفی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۵۴
پیاده سازی شهر هوشمند نیازمند تبعیت از الگو و رویکردی مشخص بوده و غلبه نیافتن رویکرد مناسب در برخی کشورهای درحال توسعه، منجر به سردرگمی آنها در ایجاد شهرهای هوشمند شده است. شهر هوشمند به دنبال آن است که با بهره از فناوری، فرآیندهای فوق را تسریع و تسهیل نموده و پاسخ های بهتری به چالش های شهری مانند توازن جمعیت و تغییرات آب و هوایی بدهد. تحقق شهر هوشمند در هر کشور نیازمند چارچوب و رویکردی متناسب با شرایط آن است. کشورهای درحال توسعه تلاش دارند به الگوی مورد نظر خود در حصول شهر هوشمند برسند، در این راستا نیاز است تا ایران نیز الگوی متناسب با خود را طراحی نماید. یکی از مولفه های حیاتی برای شناخت الگو، شناسایی عوامل تشکیل دهنده آن است. تحقیق حاضر به دنبال آن است تا عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران را با روش تحقیق آمیخته اکتشافی بررسی نماید. در این راستا ابتدا با 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیریت شهری مصاحبه و با بهره از روش تحلیل مضمون (تم)، 65 مضمون پایه شناسایی شد. از این میان، با روش دلفی فازی مشخص شد که 49 مضمون به اتفاق نظر متخصصین، در ایران قابل استفاده هستند، سپس برای رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن بهره برده شد و عوامل مهم معرفی گشتند. در این راستا 5 عامل مهم برای ایجاد شهر هوشمند که باید مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد عبارتند از: حکمرانی هوشمند، مدیریت هوشمند جمعیت، فناوری های هوشمند، محیط زیست هوشمند و حمل و نقل هوشمند.
۵۴۲.

آسیب شناسی مدیریت شهری شهر سنندج با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت شهری حکمروایی خوب شهری شهرداری شاخص های حکمروایی سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
در عصری که شاهد رشد شتابان و پیچیده تر شدن شهرها و گسترش بحران های شهری هستیم، اعمال حاکمیت و مدیریت به صورت یک سویه توسط حکومت برای مدیریت جامعه شهری، دیگر مطلوب و جواب گو نیست، لذا کاربست راهبردهای تعاملی با جلب همکاری و مشارکت شهروندان و نهادهای مدنی، بیش ازپیش ضرورت یافته اند. یکی از این کاربست های پیشنهادی الگوی حکمروایی خوب شهری می باشد. این الگو از سوی اغلب سازمان های بین المللی برای اداره شهروندمدارانه شهرهای جهان پیشنهاد شده است. این پژوهش با پی بردن به نیاز شهر سنندج به به کارگیری الگوی حکمروایی خوب شهری در این شهر، اقدام به بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر سنندج نموده است. همچنین به این موضوع پرداخته شده است که عملکرد مدیریت شهری در نواحی مختلف بر اساس الگوی حکمروایی خوب به چه میزان از هم متفاوت می باشند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد. اطلاعات موردنیاز این پژوهش با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و روش پرسشنامه ای به دست آمده است و برای تحلیل داده ها از آزمون های تی استیودنت، آنوا و توکی استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر وضعیت ضعیف شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر سنندج می باشد. با این حال وضعیت شاخص مشارکت نسبت به سایر شاخص ها در جایگاه بهتری قرار دارد و شاخص قانونمندی بصورت نسبی در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است. همچنین تفاوت معنی داری بین عملکرد مدیریت شهری شهر سنندج در نواحی مختلف مشاهده شده است. بدین معنی که نواحی پیرامونی شهر و همچنین نواحی بخش شمالی شهر دارای جایگاه مطلوبی نمی باشند. در حالی که نواحی بخش جنوبی شهر دارای شرایط نسبتاً مناسبی می باشند.
۵۴۳.

بررسی چالش های مدیریت شهری در دستیابی به پایداری اجتماعی شهر با تأکید بر تنوع قومی و خرده فرهنگ ها (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت شهری پایداری اجتماعی تنوع قومیتی شهر اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
داده و روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای(کتب، مقالات، اسناد و ...برای چارچوب نظری) و میدانی (پرسش نامه برای دریافت نظر شهروندان) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر اهواز در سال 1395 برابر با 1,184,788 نفر می باشد. تعداد نمونه با استفاده از نمونه گیری کوکران، 384 نفر تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری تی تک نمونه ای، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر استفاده شده است.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری شهری اهواز با تأکید بر قومیت ها نشان می دهد که بین میانگین به دست آمده (81/1) اختلاف معناداری وجود دارد به گونه ای که زیر حد استاندارد (3) می-باشد. بنابراین وضعیت این شاخص در حالت مطلوب قرار ندارد. نتایج آزمون رگرسیون گام به گام حاکی از آن است که شاخص امنیت اجتماعی با ضریب بتای 247/0 دارای بیشترین تأثیر و شاخص اقتصادی با ضریب 166/0 دارای کمترین تاثیر در پایدار کردن شهر اهواز برای قومیت های مختلف. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که تمامی ضرایب این متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار هستند بدین معنی که متغییرها در پایداری شهر اهواز در زمنبه قومیت گرایی تاثیر دارند که لزوم توجه به آن ها، این مسئله را بهوبد خواهد بخشید. نتیجه گیری: به دلیل سیاست ها و راهکارهای نه چندان مناسب مدیریت شهری در اهواز، خرده فرهنگ ها و تنوع قومیتی دارای چالش های خاصی برای مدیران شهری می باشد که اصلی ترین چالش برای مدیران شهری برای دستیابی به پایداری اجتماعی، اقتصادی، کالبدی-فیزکی و زیست محیطی می باشد و طبق پژوهش های میدانی که انجام شده باید به این مسائل هرچه زودتر رسیدگی کنند که به چالش های بدتری منتهی نشود.
۵۴۴.

ارائه چهارچوب تحلیلی چالش های نهادی برنامه های راهبردی شهری (موردپژوهی: برنامه راهبردی اصفهان 1405)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهادباوری نهاد رسمی نهاد غیررسمی برنامه ریزی راهبردی مدیریت شهری برنامه راهبردی اصفهان 1405

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۵
برنامه ریزی راهبردی در نقد برنامه ریزی جامع وارد ادبیات شهرسازی شد و ویژگی های چرخه ای بودن، بازخوردگیری، انعطاف پذیری، مشارکتی بودن و حساسیت نسبت به مسائل هر بستر را با خود به همراه داشت. در ایران تا امروز الگوی برنامه ریزی جامع بر راهبردی غلبه دارد. یکی از عوامل عدم تحقق پذیری برنامه ریزی راهبردی چالش های نهادی است. این مقاله با تأکید بر برنامه راهبردی اصفهان 1405 به دنبال دستیابی به چهارچوب مفهومی یکپارچه برای سنجش و پاسخگویی به الزام ها و چالش های موجود در ساختار مدیریتی شهرداری اصفهان است. بر همین پایه، کاوش در ادبیات روی مفاهیم برنامه ریزی راهبردی و نهادباوری صورت گرفت و چهارچوب مفهومی برای تحلیل استخراج شد. پس از آن با استفاده از معیارهای برآمده از چهارچوب، تحلیل مضمون برنامه راهبردی اصفهان 1405 انجام شد. نتایج نشان می دهد که به مسائل چالش زا، مانند عدم توجه به بستر زمانی و فرهنگی؛ نهادینه سازی برنامه های راهبردی در اسناد، قوانین و مقررات و عاملیت های سازمانی در برنامه 1405 توجه شده است، اما ساختارسازی، مانند نگاه به سازمان های مردم نهاد و شبکه سازی افقی و عمودی در برنامه وجود ندارد.
۵۴۵.

بازآفرینی شهری از محتوا تا اقدام؛ تحلیل تصمیمات مدیریت شهری مشهد در بافت فرسوده در باز زمانی 1378-1400(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت فرسوده مصوبات شورای اسلامی شهر مشهد مدیریت شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۳
بخش مهمی از تلاشهای مدیریت شهری در شهرهای با صبغه تاریخی، ارتقای وضعیت بافت فرسوده آنها است. باتوجه به اینکه درشهر مشهد 12.4%وسعت و 28% جمعیت درمحدوده بافت فرسوده اند ازاینرو مطالعه حاضر به دنبال آن است تا تصویری کامل از فعالیت5دوره شورای اسلامی شهرمشهد درخصوص بازآفرینی بافت فرسوده ارائه کند. شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از روشهای کمی-کیفی است. درگام اول بامطالعه منابع داخلی و لاتین، ابعاد اصلی بازآفرینی بافت فرسوده مشخص شد. در ادامه با مراجعه به آرشیو مصوبات شورا(شامل4530مصوبه وبررسی یکایک آنها)، اقدام به شناسایی مصوبات مرتبط با بافت فرسوده، شامل58مصوبه(1.28%کل مصوبات و میانگین11.6مصوبه برای هردوره) و ذخیره سازی آنها در پایگاه اکسل گردید. بااستفاده از روشهای آمار توصیفی، دسته بندی از داده ها صورت گرفت. در ادامه بابهره گیری از روش «تحلیل محتوا»(درقالب کدگذاری باز،محوری و انتخابی)، رویکردهای حاکم بر برنامه ریزی هر دوره و نهایتاً کل دوره ها درخصوص بازآفرینی بافت فرسوده شهرمشهد را روشن ساخت. نتایج در کدگذاری باز؛ شناسایی39موضوع کلیدی، درکدگذاری محوری؛9محورمهم و در کدگذاری انتخابی؛4مقوله مرکزی شامل:1)رویه های مرتبط بااجرا، مدیریت و نیروی انسانی2)زمینه های مالی و اقتصادی، 3)محوراصلی ارتقا و توانمندسازی و4)مدیریت زمین و کالبد بود. تفسیر اطلاعات، حاکی از تغییر در رویکردهای هر دوره شورا، در موضوعات گوناگون است. به عبارتی رویکرد منسجم و هماهنگ در تمامی ادوار در مواجهه با بافت فرسوده وجود ندارد. ازدیگرسو بااینکه سرفصلهای اقدامات مدیریت شهری(به استثنای محورمحیط زیست) در تطابق با بازافرینی پایدار است، اما ابعاد موردتاکید در هر بعد، تناسبی را با رویکردبازآفرینی پایدار نشان نمی دهد. در همین راستا پیشنهادهایی در قالب سه دوره کوتاه، میان و بلند مدت ارائه شده است.
۵۴۶.

شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در فرایند مدیریت شهری (مطالعه موردی: محلات سنگی و شکری شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت مردمی مدیریت شهری تحلیل عامل اکتشافی بوشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۸
افزایش مشارکت شهروندان در فرایند مدیریت شهری می تواند تأثیر قابل توجهی در ارتقاء سرمایه اجتماعی و اثربخشی سیاست های اجرایی مدیران شهری و حفاظت از آزادی ها و منافع شهروندان داشته باشد. اهمیت اعمال مشارکت مدنی شهروندان در فرایند مدیریت شهری به قدری است که با کاربست آن می توان جنبه های مختلفی از مشروعیت، عدالت، اثربخشی در سیاست گذاری و اجرا و حفاظت از منافع داخلی را فراهم نمود. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مردم با مدیریت شهری بوشهر است. ماهیت پژوهش ازنظر هدف همبستگی و ازنظر روش، از تکنیک ها و فنون کمّی استفاده شده است. در این راستا، نمونه ای به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری هدفمند از میان ساکنان دو محله ی سنگی و شکری شهر بوشهر انتخاب شده اند. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان 23 شاخص مشارکت، 5 عامل «مداخله فعالانه»، «احساس اثربخشی در مشارکت»، «اعتماد و تعامل»، «مراقبت از محیط» و «مسئولیت پذیری اجتماعی» قابل شناسایی هستند. نتایج مدل رگرسیونی نیز نشان می دهد عوامل «اعتماد و تعامل»، «مداخله فعالانه» و «مراقبت از محیط» به ترتیب بیشترین تأثیر را بر مشارکت اهالی محله دارند. درنهایت به منظور ارتقاء مشارکت و مسئولیت پذیری بیشتر ساکنین این دو محله و سایر شهروندان بوشهر می توان به راهکارهایی همچون «آشنایی و اطلاع رسانی به مردم با شرح وظایف معاونت های مختلف شهرداری در جهت کاهش مراجعه مستقیم به شخص شهردار«، راه اندازی سامانه الکترونیکی شفافیت و نظارت مستقیم مردم بر تمام درآمدها و هزینه های شهرداری»، «فعال سازی شورایاری ها در نظارت بر پروژه های شهری» و «تشویق خیرین به توسعه پروژه های عام المنفعه» اشاره نمود.
۵۴۷.

شناسایی مولفه های تاثیرگذار بر برندسازی گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۲
مقدمه: در قرن گذشته، شهرها جمعیت زیادی را در سراسر جهان جذب کرده اند و پیش بینی ها نشان می دهد که تا سال 2030 بیش از 44% جمعیت جهان در مناطق شهری و حومه ای ساکن خواهند شد. با وجود اینکه شهرها تنها 5% از سطح زمین را اشغال می کنند، بیش از 50% جمعیت جهان را در خود جای داده اند و هر سال بیش از 20 میلیون نفر به جمعیت شهری اضافه می شود. این گسترش سریع شهری منجر به چالش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی متعددی شده است در حالی که سیستم های مدیریت توسعه شهری اغلب در مواجهه با این مسائل ناکام بوده اند. تحقیق علمی در مورد برندینگ شهری نسبتاً جدید است و سابقه ای کمتر از 30 سال دارد. مفهوم برندینگ شهری در قرن نوزدهم برای تجاری سازی مناطق شهری شکل گرفت و به یک ایده ی مدرن و پیچیده تبدیل شد که شامل بازاریابی، معماری، برنامه ریزی شهری و گردشگری می شود. به طور جهانی، تعداد گردشگران و هزینه های آنها در استان ها همچنان افزایش می یابد. با این حال، جذب گردشگران به مقاصد شهری همچنان یک اولویت حیاتی برای دولت ها و مقامات شهری است که محققان را به بررسی نقش منحصر به فرد برندینگ شهری به عنوان یک نوآوری برای توسعه و بهبود گردشگری سوق می دهد. برای شهرها، برندینگ به عنوان یک استراتژی بازاریابی عمل می کند که هدف آن بهبود ارتباطات و ایجاد تصویری مثبت برای جذب بازدیدکنندگان و سرمایه گذاران است. برندینگ شهری یک فعالیت حیاتی است که توسط دولت ها مدیریت می شود و بر ایجاد، نگهداری و تغییر ادراکات یا رفتارها نسبت به یک مکان خاص تأکید دارد تا شهرها و مکان ها را از یکدیگر متمایز کند و ارزش بیافزاید. فیلیپ کاتلر، یکی از بنیان گذاران بازاریابی مدرن، برند را به عنوان یک نام، عبارت، علامت، نماد، طراحی یا ترکیبی از آنها تعریف می کند. وی به اهمیت بازاریابی مکان اشاره کرده و بازاریابی شهری را به عنوان ابزاری برای بهبود و پیشرفت رقابت پذیری شهر مطرح می کند. پادیسون نیز اهداف و ابعاد بازاریابی شهری را بررسی می کند. در دهه های اخیر، شهرها به دنبال رویکردهای جدید برای پیشرفت بوده و برای جذب سرمایه گذاران، گردشگران، ساکنان و نیروی کار به رقابت پرداخته اند. در این محیط رقابتی، ابتکارات بازاریابی شهری توسط دولت ها برای افزایش ارزش شهر، جذب بازدیدکنندگان و گردشگران و بهبود رقابت پذیری و بهره وری اولویت بندی می شود. بازاریابی و برندینگ شهری به عنوان ابزاری برای شناخت مزایای رقابتی و ترویج تاریخ، کیفیت زندگی و فرهنگ در نظر گرفته می شود. برندینگ شهری ابزاری مؤثر برای توسعه شهر است که بر ویژگی ها و مزایای منحصر به فرد شهر تأکید می کند و به موفقیت و انتقال فناوری آنها کمک می کند. این موضوع به کارآفرینی و مدیریت بازاریابی شهری با رویکردی رقابتی در حمایت شهری مرتبط است. در نتیجه، توجه و تلاش های جدی شهرها و دولت های محلی به تسریع فرآیندهای بازاریابی و برندینگ شهری کمک می کند. این مطالعه به بررسی تأثیر جایگاه یابی برند شهر بر کرمانشاه، یک شهر مهم در ایران، می پردازد و به شناسایی متغیرهای کلیدی که بر تصویر و تلاش های برندینگ آن تأثیر می گذارند، پرداخته است.مواد و روش هااین مطالعه به بررسی تأثیر جایگاه یابی برند شهر بر کرمانشاه، یک شهر مهم در ایران پرداخته است. نمونه ای شامل 384 نفر از شهروندان و غیرشهروندانی که بر اساس محتوای رسانه ای تصویری از کرمانشاه ساخته یا مشاهده کرده اند، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. یک پرسشنامه با ضریب پایایی 0.723 برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق استفاده شد. مطالعه کاربردی و با استفاده از یک پیمایش توصیفی-اکتشافی برای جمع آوری داده ها و رویکرد تحلیل همبستگی برای تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS نسخه 21 تجزیه و تحلیل شدند. تحقیق در چندین مرحله انجام شد. ابتدا جمعیت هدف تعریف شد و نمونه انتخاب گردید. سپس پرسشنامه طراحی و توزیع شد تا داده ها در مورد ادراکات و تصورات از کرمانشاه جمع آوری شود. داده های جمع آوری شده تحت تحلیل آماری دقیق قرار گرفتند تا عوامل کلیدی مؤثر بر برند و تصویر شهر شناسایی شود. یافته هانتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که برای ایجاد برند کرمانشاه، متغیرهای زیر به ترتیب رتبه و اولویت بر ارزیابی تصویر شهر تأثیر مستقیم دارند: ویژگی های جغرافیایی/فیزیکی، ویژگی های اقتصادی/سیاسی، خدمات شهری، ویژگی های فرهنگی/تاریخی، معماری و برنامه ریزی شهری، حمل و نقل، ارتباطات و ترافیک، تصویر اسطوره ای، آموزش و دانشگاه، فرهنگ شهری، محیط زیست، اقتصاد شهری، محیط کسب و کار، میراث فرهنگی، تاریخ و مذهب و در نهایت مسائل اجتماعی. ویژگی های جغرافیایی و فیزیکی بیشترین تأثیر را بر تصویری مطلوب از شهر داشتند و با 89% تأثیرگذاری مواجه شدند. تحلیل نشان داد که ویژگی های جغرافیایی و فیزیکی مهم ترین عوامل در شکل گیری برند شهر هستند. ویژگی های اقتصادی و سیاسی نیز نقش مهمی ایفا می کنند و پس از آن خدمات شهری، ویژگی های فرهنگی و تاریخی و معماری و برنامه ریزی شهری قرار می گیرند. این یافته ها نشان دهنده چندبعدی بودن برندینگ شهری و نیاز به یک رویکرد جامع است که جنبه های مختلف هویت و درک شهر را مورد توجه قرار دهد.نتیجه گیریبرندینگ شهری یک رویکرد چندبعدی است که زمینه های مختلفی مانند بازاریابی، سیاست عمومی، دیپلماسی، گردشگری، توسعه اقتصادی و روابط بین الملل را یکپارچه می کند. مطالعه کرمانشاه اهمیت ویژگی های جغرافیایی و فیزیکی را در شکل گیری تصویر شهر برجسته می کند که برای تلاش های برندینگ شهری حیاتی است. استراتژی های برندینگ شهری باید این اجزای تأثیرگذار را مد نظر قرار دهند تا جذابیت کرمانشاه به عنوان یک مقصد گردشگری افزایش یابد و توسعه شهری کلی را تسهیل کند. با تمرکز بر این متغیرها، مقامات شهری و سیاست گذاران می توانند یک برند جذاب ایجاد کنند که نه تنها گردشگران را جذب کند بلکه سرمایه گذاری ها را تشویق کرده و کیفیت زندگی ساکنان را بهبود بخشد. به طور خلاصه، برندینگ شهری فقط به زیباسازی سطحی محدود نمی شود بلکه شامل درک عمیق از ماهیت و ویژگی های منحصر به فرد یک شهر است. برای کرمانشاه، برندینگ مؤثر شامل بهره برداری از ویژگی های جغرافیایی و فیزیکی آن به همراه میراث فرهنگی و تاریخی آن برای ایجاد تصویری مثبت و جذاب خواهد بود. این رویکرد به شهر کمک می کند در یک محیط رقابتی برجسته شود و رشد و توسعه پایدار را به دست آورد. همچنین مطالعه اهمیت یکپارچه سازی عناصر مختلف مدیریت شهری و برنامه ریزی شهری را برای ساختن یک برند منسجم و جذاب که هم برای ساکنان و هم برای بازدیدکنندگان تأثیرگذار باشد، مورد تأکید قرار می دهد. برندینگ شهری به این ترتیب یک ابزار استراتژیک است که می تواند به طور قابل توجهی بر توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک شهر تأثیر بگذارد. با برجسته کردن ویژگی ها و نقاط قوت منحصر به فرد کرمانشاه، این شهر می تواند رقابت پذیری خود را افزایش داده و به عنوان یک مقصد مطلوب برای گردشگری، سرمایه گذاری و زندگی مطرح شود. یافته های این مطالعه بینش های ارزشمندی را برای برنامه ریزان شهری، بازاریابان و سیاست گذاران فراهم می کند که هدفشان توسعه و اجرای استراتژی های برندینگ مؤثر برای کرمانشاه و دیگر مراکز شهری مشابه است.
۵۴۸.

نقش هوشمندسازی شهر در حکمروایی کارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
مقدمه: شهر هوشمند شهری است که فناوری های مدرن را برای خدمات خودکار و کارآمد یکپارچه می سازد تا سبک و کیفیت زندگی شهروندان را بهبود بخشد. در حالی که سه جنبه مهم شهر هوشمند شاملِ عوامل نهادی، عوامل فناوری و عوامل انسانی است، در ادغام یکپارچه این سه عامل است که شش مؤلفه اصلی شهر هوشمند تحت عناوین اقتصاد هوشمند، مردم هوشمند، حکمروایی هوشمند، زندگی هوشمند، پویایی هوشمند و محیط زیست هوشمند شکل می گیرد. این شش مؤلفه ابزار کارآمد کردن دولت در لوایِ مدیریت و حکمروایی شایسته است. از نظر تاریخی، توسعه شهری نشان می دهد هوشمندی یک شهر نه تنها به عوامل فناوری نوآورانه متکی است، بلکه مهم تر از آن به مدیریت و هماهنگی هوشمندانه حوزه های مختلف شهری و بازیگران شهری متکی است. حکمروایی هوشمند در میان سایر محورهای شهر هوشمند از یک سو به دلیل نقش بارزی که در امر سیاست گذاری، برنامه ریزی، جلب مشارکت عمومی و تأمین و ارائه خدمات عمومی به عهده داشته و از سوی دیگر به واسطه نقش مهمی که در شکل گیری بنیان های اصلی شهر هوشمند دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. این اهمیت تا جایی است که به نظر برخی صاحب نظران، شهرهای هوشمند با حاکمیت هوشمند آغاز می شوند. مدیران شهری باید بدانند که فناوری به خودی خود شهری را هوشمندتر نخواهد کرد، بلکه ساخت شهر هوشمند نیازمند درک سیاسی از فناوری ست. از این رو نتیجه می گیریم که هوشمندسازی شهر به دلیل پتانسیل بالا ضرورت به کارگیری آن کاملاً احساس می شود و باعث کارآمدی در حکمروایی می شود زیرا مبنای آن مشارکت هوشمند شهروندان از درگاه فناوری های اطلاعات و ارتباطات شکل می گیرد. هوشمندسازی شهرها به مقامات شهرها امکان تعامل مستقیم با جامعه و زیرساخت های شهری را می دهد و این موضوع می تواند رویه مدیریت اثربخشی را رقم زند که باعث کاهش فساد اداری، نظارت درست، امکان پاسخ دهی های آنی به چالش ها، جلوگیری از هدررفت منابع و غیره را میسر کند که می تواند به کارآمدی در حکمروایی و جلب اعتماد در شهروندان منجر شود. باید به این نکته توجه داشت که این شیوه اداره شهرهای کشور یک فرایند است و نه یک پروژه، هدف و مقصد نهایی. مطالعه حاضر تأکید بر حکمروایی کارآمد بر مبنای هوشمندسازی شهر است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارائه راهبردهای کلان تحقق چشم انداز نقش هوشمندسازی شهر در حکمروایی کارآمد از دید شهروندان تهرانی است. سؤال اصلی در این پژوهش آن است که هوشمندسازی شهر در حکمروایی کارآمد از نظر شهروندان چه تأثیری دارد. مواد و روش هااین تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری اشتراوس و کوربین با محوریت کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با ۱۹ نفر از شهروندان تهرانی با نمونه گیری به روش نظری بوده است. 14 کد گزینشی در پنج دسته شرایط علّی، راهبردها، مداخله گر، زمینه ای و پیامدها و 133 کد محوری و 668 کد باز از مجموع مصاحبه ها استخراج شد و پدیده محوری در این پژوهش «هوشمندسازی شهر تهران» است. محقق از مصاحبه شماره 16 به اشباع نظری رسید، اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه را تا نفر 19 ادامه داد. تحلیل داده ها و کدگذاری با نرم افزار مکس کیودا 2020 است. برای ارزیابی معیارهای کیفیت معیار مقبولیت، قابلیت تأیید، قابلیت اعتماد و معیار انتقال پذیری انجام شد. یافته هاهوشمندسازی شهر به عنوان پدیده محوری در این پژوهش فرایندی است که با استفاده از فناوری های نوین مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، تحلیل داده ها و سیستم های اطلاعات جغرافیایی به منظور بهبود کیفیت زندگی شهروندان، بهره وری منابع، حفظ محیط زیست و تسهیل ارتباطات در شهرها انجام می شود. شرایط علّی در این پژوهش ضعف در مدیریت شهر و عدم یکپارچگی بین سازمان ها، مشکلات اقتصادی و کمبود منابع مالی، مشکلات اجتماعی و زیست محیطی شهری و عقب ماندگی از استانداردهای جهانی است. مفهوم ضعف در مدیریت شهر و عدم یکپارچگی بین سازمان ها شامل فرهنگ و ساختار عقب مانده از تکنولوژی، عدم مدیریت واحد شهری، مشکلات سیاسی و اجتماعی در سطح مدیریتی جامعه، نبود استراتژی های جامع در اداره شهر، عدم آمادگی مدیریت شهر در بحران بلایای طبیعی و منسوخ شدن مدیریت سنتی است. مفهوم مشکلات اقتصادی و کمبود منابع مالی شامل تحریم، کسری بودجه در منابع دولتی و کمبود سرمایه گذاری بخش غیردولتی است. مفهوم مشکلات اجتماعی و زیست محیطی شامل مشکلات زیست محیطی و کمبود منابع، عدم تناسب زیرساخت شهری با جمعیت و عدم مناسب سازی معابر، تغییر وضعیت آسیب های اجتماعی و افزایش آنومی اجتماعی است. عقب ماندگی از استانداردهای جهانی به معنای عدم تطابق و پیروی از استانداردها، مقررات و رویکردهای بین المللی است که در زمینه های مختلفی از جمله فناوری، محیط زیست، اقتصاد و اجتماعی وجود دارند. این عقب ماندگی می تواند باعث کاهش رقابت پذیری، عقب ماندگی و محدودیت همکاری بین المللی شود.راهبردها در این پژوهش شامل بسترسازی برای هوشمندسازی، پیاده سازی مدیریت دانش، ایجاد بستر تأمین مالی و بهره گیری از فناوری نوین است. بسترسازی برای هوشمندسازی ایجاد، بازنگری و اطلاع رسانی قوانین، بهره گیری از سرمایه انسانی و بسترسازی زیرساختی و سخت افزاری است. مدیریت دانش به اشتراک گذاری دانش و تجربیات بین اعضای سازمان و در سطح کلان شهر کمک می کند. این اشتراک دانش باعث افزایش همکاری و هماهنگی بین اعضا و در نهایت سازمان ها می شود و بهبود فرایندها و اتخاذ تصمیمات بهتر را تسهیل می کند. ایجاد بستر تأمین مالی هم در داخل و هم از خارج از دیگر راهبردهای تحقق هوشمندسازی در شهر تهران است. بهره گیری از فناوری نوین شامل آموزش های نوین با ابزار نوین و بهره گیری از ابزارهای نوین است.نگرانی امنیتی و حریم خصوصی و سیستم مدیریت ناکارآمد از عوامل مداخله گر در این پژوهش است. نگرانی امنیتی و حریم خصوصی شامل آسیب هک شدن اطلاعات شخصی افراد و نشت اطلاعات، رصد کردن رفتار شهروند توسط دولت از طریق ابزارهای دیجیتال که باعث ایجاد اعتماد کمتر و ترجیح اپلیکیشن های خارجی نسبت به داخلی ست از دیگر مصادیق این امر است. سیستم مدیریت ناکارآمد به معنای پایین بودن دغدغه مندی و مسئولیت پذیری مدیران در حل مشکلات شهری، تمرکز امکانات در شهر تهران، توجه کم مدیران به اخلاق مداری، عدم نیازسنجی قبل برنامه و پاسخ نامناسب به مسائل موجود، ترجیح اپلیکیشن خارجی به داخلی، عدم استمرار در برنامه ریزی و نظارت دولت، عدم شایسته سالاری و ضعف استفاده از نخبگان و خلاقیت شهروندان است.شرایط زمینه ای در این پژوهش شامل حکمرانی مطلوب و یکپارچه و ارتباطات فرامرزی است. حکمرانی مطلوب و یکپارچه در شهر هوشمند به معنای داشتن یک سیستم مدیریتی که اطمینان حاصل کند تمامی ارگان ها و بوم های مرتبط با توسعه شهر هوشمند، به صورت هماهنگ و همسو عمل کنند. مؤلفه ها و شاخص های حکمرانی مطلوب در یک شهر شامل شفافیت، مشارکت شهروندی، هماهنگی، انعطاف پذیری، کارایی و اثربخشی، پایداری و نوآوری است. ارتباطات فرامرزی شامل تبادل داده ها، تجارت، همکاری های فنی و فرهنگی بیشتر بین شهرها و کشورها می شود. اشتراک تجارب و دانش، همکاری در پروژه های مشترک و جذب سرمایه گذاری خارجی از مزایای ارتباطات فرامرزی است. پیامدهای هوشمندسازی در این پژوهش شامل پیامدهای مثبت و منفی است. پیامدهای مثبت هم در ابعاد اجتماعی (همگرایی اطلاعات شهری، افزایش فرصت های شغلی، افزایش امنیت اجتماعی، افزایش سرمایه اجتماعی، کاهش مشکلات شهری، توسعه پایدار شهر و ایجاد مدیریت یکپارچه) هم در ابعاد فردی (سهولت دسترسی به خدمات شهری، توسعه شبکه ارتباطی، افزایش کیفیت زندگی فردی، امکان پیشرفت اجتماعی و سهولت دسترسی به دانش) است. پیامدهای منفی هم شامل تبعات اجتماعی (وابستگی مفرط ساختارهای کشور به فناوری، حذف برخی مشاغل و از بین رفتن سنت ها) و هم تبعات فردی (ایجاد آسیب های نوپدید، کم تحرکی و مشکلات جسمی و کاهش مهارت های نرم و افزایش اختلالات روان شناختی) است.  نتیجه گیریهوشمندسازی در حکمروایی شهری نقش مهمی در توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی شهروندان دارد. این مفهوم، با استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات، به منظور بهبود مدیریت شهری، افزایش شفافیت، مشارکت شهروندان و بهینه سازی منابع شهری شکل می گیرد. پس به طور کلی می توان نتیجه گرفت که حکمروایی کارآمد در بستر هوشمندسازی می تواند باعث ترویج شفافیت و مشارکت بیشتر شهروندان در تصمیم گیری ها و اجرای برنامه ها، کاهش بروکراسی با ساده سازی فرایندها، بهبود ارتباطات و تنظیم مقررات مناسب در حوزه مدیریت شهری می شود. از دیگر دستاوردهای آن، توسعه خدمات الکترونیک شهری و کاهش هزینه ها، مدیریت ترافیک و حمل ونقل هوشمند، کاهش ترافیک، بهبود ایمنی و کارآمدی حمل ونقل عمومی، مدیریت پسماندها، مدیریت و هوشمندسازی شبکه های انرژی، مدیریت منابع آبی و جلوگیری از هدررفت منابع آبی، مدیریت بهره وری، تصمیم گیری مبتنی بر اطلاعات از جمله ارائه داده ها و آمارهای دقیق و به روز به حکمرانان و افزایش کیفیت تصمیم گیری و اجرای سیاست ها، بهبود خدمات عمومی است که می تواند به افزایش پاسخ گویی، تصمیمات به موقع و مناسب و شفافیت در اداره شهر منجر شود. برای هموار کردن این مسیر نیاز به ترویج آگاهی شهروندان از جمله برگزاری دوره های آموزشی و کارگاه ها برای آگاهی بخشی به شهروندان در مورد مفاهیم هوشمندسازی، تشویق به مشارکت شهروندان و ایجاد فرصت های مشارکت شهروندان در تصمیم گیری های مرتبط با شهر، ایجاد پلتفرم های الکترونیکی برای دریافت نظرات و پیشنهادهای شهروندان، توسعه پروژه های هوشمندسازی و اطلاع رسانی در خصوص آن، تحقیق و پژوهش و ایجاد پایگاه داده های ملی از راهکارهای اثرگذار در این مسیر است.
۵۴۹.

طراحی سامانه اطلاعات مکانی مبتنی بر وب (Web-Based GIS) ویژه مدیریت اطلاعات شهری(نمونه موردی: شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی مبتنی بر وب (Web-Based GIS) مدیریت شهری عوارض ساختمانی – پایگاه داده اطلاعات مکانی (Spatial Database) شهر بانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۸۹
بحث مدیریت شهری کشور در چند دهه گذشته از ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، زیرساختی، اداری، قانونی و غیره  آسیب شناسی شده و مدیریت یکپارچه به عنوان پاسخی به مشکلات فعلی همواره مطرح بوده است. اما نقش اطلاعات و زیرساخت های آن در این چرخه زیاد موردتوجه قرار نگرفته است. ازاین رو هدف این پژوهش بر شناسایی ضعف های سازوکارهای اطلاعاتی مجموعه مدیریت شهری بانه و ارائه راهکارهای اجرایی برای رفع آن ها با استفاده از قابلیت های سامانه اطلاعات مکانی مبتنی بر وب (Web-Based GIS) است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام مدیران و پرسنل متخصص شهرداری بانه هستند  که 10 نفر از مدیران و پرسنل به صورت تصادفی انتخاب و اطلاعات لازم با استفاده از مصاحبه های تخصصی جمع آوری شده و از روش کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) در نرم افزار Nvivo11 تحلیل شده، که نتایج کلی آن ضعف در دسترسی و طبقه بندی اطلاعات تمام بخش ها، درنتیجه عدم زیرساخت های مناسب برای طبقه بندی داده ها را نشان می دهد درنهایت پس از اولویت بندی مشکلات بخش های مختلف با کمک پرسنل و مدیران جهت حل مشکلات ذکرشده به طراحی یک سامانه جامع اطلاعاتی ویژه مدیریت عوارض ساختمانی شهرداری بر بستر وب پرداختیم. در این راستا بخش Frontend سامانه را با HTML5 و CSS3 و Bootstrap5 طراحی و بخش Backend را با زبان برنامه نویسی JavaScript و Python در فریم ورک Django و با استفاده از پایگاه داده متن باز PostgreSQL11 توسعه دادیم. نتایج پیاده سازی این ساختار نشان می دهد علاوه بر توجیه پذیر بودن اقتصادی آن به بهبود سازوکارهای مختلف این حوزه شامل اخذ و مدیریت داده های مکانی، طبقه بندی داده ها، به روزرسانی آنی با رابط کاربری ساده، امکان گزارش گیری لحظه ای از وضعیت پرداختی ها، مشاهده تراکنش های نقدی و غیرنقدی، کنترل کارکنان شهرداری و ثبت خودکار فعالیت های آن ها، دسترسی به تمام داده ها بدون محدودیت زمانی و مکانی با امکان تعیین سطح دسترسی به آن ها و مشاهده آنی تغییرات در بازه زمانی دلخواه منجر شده است. همچنین یک سیستم جست وجوی پیشرفته بر روی پایگاه داده با 43 فیلد اطلاعاتی پیاده سازی شده که امکان هر نوع اعمال فیلتری را روی اطلاعات فراهم کرده است. درنهایت با پیاده سازی سامانه مدیریت اطلاعات عوارض ساختمانی  مسیر توسعه سامانه های مکمل شهرسازی، پسماند، بافت فرسوده و غیره را هموار و روشن کرده است.
۵۵۰.

شناخت عوامل موثر در عدم توسعه بازآفرینی کالبدی با تاکید بر مدیریت شهری در قلمرو کوچ نشینان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل مؤثر بازآفرینی کالبدی مدیریت شهری قلمرو کوچ نشینان زاهدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
مقدمه: امروزه تمامی نهادها و سازمان ها که در اداره امور شهرها در قلمرو کوچ نشینان مساعی دارند و در این راه وظایفی به عهده آنها گذاشته شده است، در امور سکونتگاه های غیررسمی نیز درگیر می باشند و در این رابطه یک سری سیاست گذاری ها و قوانین و مقررات همچون بازآفرینی سعی در بهبود وضعیت این سکونتگاه ها دارند.هدف پژوهش: هدف این تحقیق، شناخت عوامل موثر در عدم توسعه بازآفرینی کالبدی با تاکید بر مدیریت شهری در قلمرو کوچ نشینان زاهدان انجام شده است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش، از نظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی و حسب روش و ماهیت تلفیقی از روش های (کمی و کیفی) و دارای ماهیتی تحلیلی-توصیفی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش های (گراندد تئوری و DEMATEL) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل مدیران و متخصصان می باشد که بر اساس نمونه گیری هدفمند، 26 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: این پژوهش در قلمرو کوچ نشینان زاهدان، مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها و بحث: جهت شناسایی عوامل موثر در عدم توسعه بازآفرینی کالبدی با تاکید بر مدیریت شهری در قلمرو کوچ نشینان زاهدان، با استفاده از روش تئوری زمینه ای در سه حوزه: شرایط علی، 4 مقوله (عدم آگاهی و دانش ساکنین از توسعه کالبدی با تاکید بر بازآفرینی، عدم اعتماد و مشارکت بین مردم و مسئولین، ناپایداری بودجه بازآفرینی و وضعیت نامطلوب اقتصادی ساکنین)، شرایط زمینه ای، 4 مقوله (توسعه خودجوش سکونتگاه های غیررسمی بدون توجه به سند آمایش، عوامل قانونی و حقوقی، رویکرد توسعه متمرکز در طرح های بازآفرینی، عدم برنامه ریزی جامع در طرح های بازآفرینی) و شرایط مداخله گر، 5 مقوله (نبود انسجام و همکاری لازم بین سازمان ها در حین اجرای پروژه، بکارگیری نیروهای غیرمتخصص و کارشناس در زمینه بازآفرینی، حکمروایی نامطلوب شهری، عدم نظارت و کنترل بر ساخت و سازهای غیراصولی، عدم تقسیم مسئولیت ها در بین سازمان ها)، شناسایی شدند. همچنین نتایج مدل دیمتل مشخص کرد که در شرایط علی، مقوله عدم اعتماد و مشارکت بین مردم و مسئولین، در شرایط زمینه ای مقوله، رویکرد توسعه متمرکز در طرح های بازآفرینی و در نهایت شرایط مداخله گر مقوله نبود انسجام و همکاری لازم بین سازمان ها در حین اجرای پروژه، بیشترین تاثیرگذاری را عدم توسعه بازآفرینی کالبدی داشته اند.نتایج: نتایج کلی نشان داد، اجرای درست بازآفرینی کالبدی در منطقه مورد مطالعه، نیازمند داشتن یک مدیریت منسجم و سیستماتیک است که به نظر می رسد، سیستم های مدیریتی در این زمینه ناکارآمد هستند، از این رو ضرورت توجه و تاکید بر مشارکت مردمی، توسعه متمرکز در طرح های بازآفرینی و انسجام و همکاری لازم بین سازمان ها مربوطه به خوبی قابل درک است.
۵۵۱.

بکارگیری اصول مدیریت شهری هوشمند در مقابله با بیماری های پاندمیک در راستای تحقق اصول شهر آینده (نمونه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت هوشمند پاندمی مدیریت شهری شهر کرج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۹۲
از مهمترین عوامل موثر بر تحقق شهر هوشمند آینده، پیاده سازی اصول مدیریت هوشمند شهری بوده که در مواقع بحرانی می تواند موجب بهبود عملکرد مدیریت سازمانی در شهر شده و زمینه دستیابی به موفقیت در مهار بحران های طبیعی را فراهم سازد. پاندمی کرونا به عنوان یکی از برجسته ترین عوامل بحران ساز طبیعی بر زندگی افراد در قرن حاضر بوده که موجب تاثیراتی شگرف بر نحوه عملکرد ساختار مدیریت شهری در جهان شده است. شهر کرج به عنوان مرکز استان البرز، در پاندمی کرونا به عنوان یکی از مهم ترین مراکز شیوع این بیماری تلقی می شد که ارزیابی وضعیت مدیریت شهری به هنگام مقابله با ایپدمی های بعدی، نیازمند بکارگیری مولفه های مدیریت شهری هوشمند می باشد."نوآوری هوشمند"،"کنترل انرژی هوشمند"،"حمل و نقل و ارتباطات هوشمند"،"پایداری هوشمند"،"حکمروایی هوشمند"، "مشارکت هوشمند" و "سیستم اطلاعاتی هوشمند" به عنوان مولفه های موثر بر پیاده سازی اصول مدیریت شهری هوشمند در مقابله با بیماری های پاندمیک در شهر کرج شناسایی شدند. که نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیانگر این نکته بود که از دیدگاه کارشناسان و مدیران شهری متغیرهای«ارتقای سیستم حمل ونقل شهری در قالب طرح های آنلاین و اینترنتی»، «دسترسی به اطلاعات و داده های مورد نیاز شهروندان در قالب یک نمایشگر» و «بهبود برنامه ریزی سفر یکپارچه در قالب پلتفرم های اینترنتی موبایل» به ترتیب بالاترین میانگین امتیاز و از دیدگاه متخصصین کادر درمان، متخصصان کادر درمان «بهره مندی به روز از نظرات افراد متخصص خارج از ساختار مدیریت شهری»، «برگزاری وبینارهای جمعی در راستای ارائه گزارش در سطح محلی توسط شهروندان به نهادهای مدیریت شهری» و «دسترسی به اطلاعات و داده های مورد نیاز شهروندان در قالب یک نمایشگر» به ترتیب بالاترین میانگین امتیاز را دارا بودند که بیانگر اهمیت و وزن این مولفه ها از نظر جامعه آماری هدف می باشد.
۵۵۲.

ارزیابی طرح راهبردی بافت فرسوده شهر قزوین در چارچوب مدیریت یکپارچه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توسعه شهری طرح جامع مدیریت شهری بافت فرسوده تفرق و یکپارچی شهر قزوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۳
طرح های توسعه شهری در سطوح مختلف تهیه می شوند؛ از جمله این طرح ها، طرح جامع (جهت راهبری توسعه شهر) و طرحهای موضوعی (جهت حل مسائل و مشکلات موردی) می باشند. یکپارچگی و هم افزایی طرح های توسعه شهری به عنوان یکی از الزامات تحقق مدیریت یکپارچه شهری قلمداد می شود. یکی از معضلات پیش روی مدیریت شهری عدم وجود یکپارچگی بین سطوح مختلف طرح های توسعه شهری می باشد. شهر قزوین نیز مانند سایر شهرهای کشور با این چالش در زمینه یکپارچگی مدیریت شهری مواجه است. یکی از طرح های موضوعی، که با هدف بازآفرینی بافت فرسوده برای شهر قزوین تهیه شده، طرح راهبردی بافت فرسوده می باشد. سوال اصلی این پژوهش، کشف یکپارچگی یا عدم یکپارچگی، طرح راهبردی بافت های فرسوده شهر قزوین با طرح جامع شهر قزوین است. که با هدف شناخت تفرق یا یکپارچگی بین دو طرح جامع و طرح راهبردی بافت فرسوده شهر قزوین به دنبال کشف و بررسی روابط بین این دو طرح می باشد. به همین منظوراین دو طرح به لحاظ شاخص های مدیریت یکپارچه شهری(مدیریتی، عملکردی، محتوایی) مورد ارزیابی قرار گرفته است. پس از بررسی و تطبیق این دو طرح، به روش تحلیل محتوا مشخص گردید که، 1-تفرق عملکردی ( به دلیل تعدد نهادها و سازمان ها در امر برنامه ریزی) 2-تفرق سیاسی (به دلیل وجود قلمروهای مدیریتی و حکومتی متعدد بدون چارچوب) 3- تفرق قلمرویی (به دلیل عدم انطباق محدوده محلات هدف بازآفرینی شهری) از جمله آسیب های یکپارچگی در آن دو طرح می باشد.
۵۵۳.

نقش مدیریت شهری در افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی

کلیدواژه‌ها: مدیریت شهری کیفیت معماری ساختمان های مسکونی معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۲
از دیرباز افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی موضوعی است که از دیرباز دانش پژوهان علاقه مند به مسائل شهری را به چالش کشانده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت شهری در افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی در سطح تهران به اجرا درآمد. این پژوهش ازنظر ماهیت و محتوا از نوع همبستگی است. در این تحقیق اطلاعات مربوط به 373 نفر از کارکنان و مدیران شهرداری شهر تهران در سطح تهران مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند تا بر اساس آن رابطه بین متغیرها برای آزمون فرضیه های تحقیق بررسی شود. داده های جمع آوری شده با روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد شهرداری، شورای شهر، اتاق بازرگانی و سایر ارگان ها به عنوان ابعاد مدیریت شهری نقش اساسی در افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی دارد.
۵۵۴.

نقش مدیریت شهری در افزایش کیفیت نگهداشت بناهای تاریخی

کلیدواژه‌ها: مدیریت شهری کیفیت نگهداری بناهای تاریخی تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۰
در دنیای امروز، مدیریت شهری فراتر از وظایف سنتی خود عمل می کند و به عنوان یک مسئولیت استراتژیک با پیامدهای عملیاتی متعدد، با حوزه های قدرت، سیاست، اجتماع و اقتصاد شهری تعاملات ناگسستنی برقرار می سازد. در این راستا، حفظ و نگهداری میراث فرهنگی، به ویژه بناهای تاریخی، به عنوان هویت ساز و معرف فرهنگ و تمدن، نقشی کلیدی در توسعه پایدار شهری ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت شهری در ارتقای کیفیت نگهداری بناهای تاریخی در کلانشهر تهران به انجام رسید. این پژوهش از نوع همبستگی بوده و با گردآوری اطلاعات از 373 نفر از کارکنان و مدیران شهرداری تهران، به بررسی رابطه بین متغیرهای مرتبط با مدیریت شهری و کیفیت نگهداری بناهای تاریخی پرداخته است. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با روش معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین متغیرهای شهرداری، شورای شهر، اتاق بازرگانی و سایر ارگان ها با کیفیت نگهداری بناهای تاریخی، همبستگی معنی داری وجود دارد. این یافته ها حاکی از آن است که مدیریت شهری در سطوح مختلف سازمانی و در تعامل با سایر ذینفعان، نقشی کلیدی در ارتقای کیفیت نگهداری این میراث ارزشمند ایفا می کند مدیریت شهری در حفظ و ارتقای کیفیت بناهای تاریخی به عنوان نماد هویت و فرهنگ شهری، نقشی اساسی بر عهده دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تعامل سازنده بین سطوح مختلف سازمانی شهرداری، شورای شهر، اتاق بازرگانی و سایر ذینفعان، در کنار برنامه ریزی و اجرای سیاست های کارآمد، می تواند به ارتقای کیفیت نگهداری بناهای تاریخی و حفظ این میراث ارزشمند برای نسل های آینده کمک کند.
۵۵۵.

اصلِ وحدت شهری به مثابه بستر لازم برای اداره خوبِ شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصل وحدت شهری شهر شهرداری شخصیت حقوقی شورای شهر مدیریت شهری اداره خوب شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۶۶
شهر به مثابه واحدی پویا و زنده در جامعه حضور دارد و موضوعات شهری جزو دغدغه های سیاست گذاران، مقنن و مدیران اجرایی بوده و در جوامع دانشگاهی نیز تلاش های بین رشته ای برای به سامان کردن آن در جریان است. یکی از راهبردهای اساسی برای ساماندهی شایسته شهر و امور شهری و اداره خوب شهر، تمرکززدایی عنوان شده است. از اصول تمرکززدایی که کمتر به آن توجه گردیده، اصل وحدت شهری است که می تواند آثار فراوانی را در بهینه تر کردن مدیریت شهری و درنتیجه، مدیریت شایسته شهری ایجاد نماید. این اصل تاکنون مورد توجه جدی قرار نگرفته است و تمام تلاش های صورت گرفته برای مدیریت یکپارچه شهری نیز به دلایلی ازجمله عدم شناسایی و پذیرش عملی اصل وحدت شهری به سرانجامی نرسیده است. این پژوهش بر آن است با روش مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و به شکلی ترکیبی (مرکب از تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی)، بدین رهیافت رسد که باید ابتدا بر سر شخصیت حقوقی مستقل برای شهرها اجماعی حاصل گردد؛ سپس آثار این پذیرش مانند استقلال اقتصادی، استقلال در طرح دعوا و طرف حق و تکلیف قرار گرفتن را در ضمن برنامه های مدیریتی شهری نشان داد؛ سپس ظرفیت هایش را شناخت و معضلاتش را حل نمود؛ در غیر این صورت، و با وجود اغتشاش های شکلی و ماهوی کنونی شهری، قراردادن سیاست های مدیریتی برای شهر چندپاره مفید نخواهد بود. با تاکید بر لزوم اصلاحات بنیادین در حوزه های ساختاری، هنجاری و رفتاری در مدیریت شهری و شهرداری ها به دلیل حجم بالای تخلفات و نارضایتی گسترده شهروندان باید پذیرفت که چند پارگی در مدیریت شهری، ناشی از برداشت چندپارگی شهر است و این مساله باعث می شود نگاه منطقی و معقولی برای شناخت مسائل و موضوعات آسیب های شهری وجود نداشته باشد و اداره خوب شهری تحقق نیابد.
۵۵۶.

بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تاکید بر عدالت فضایی (نمونه موردی: مناطق 5 گانه-ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمروایی خوب شهری عدالت فضایی توزیع فضایی مدیریت شهری ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۴
هدف کلی این پژوهش، بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر عدالت فضایی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و برداشت میدانی می باشد. ابزار گردآوری داده ها به چند صورت: مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و فیش برداری می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 عدد به دست آمده است که به صورت تصادفی توزیع گردیده است. برای ارزیابی و تبیین وضعیت حکمروایی خوب شهری از شاخص های: مشارکت، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت محوری و برابری، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون مداری و اجماع محوری استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی صورت گرفته است به طوری که از روش های آماری نظیر آزمون های t تک نمونه ای، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن و نرم افزارهای SPSS و GIS برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس تحلیل سرانه های وضع موجود کاربری های خدماتی، منطقه 5 رتبه اول و منطقه 3 رتبه آخر را کسب نموده است. بر اساس نتایج ارزیابی شاخص های حکمروایی خوب شهری مناطق یک، چهار و پنج دارای سطح بالاتری نسبت به متوسط و مناطق دو و سه دارای سطح پایین تری نسبت به سطح متوسط را داشتند. نتایج ارزیابی همبستگی میان مولفه های مستقل و وابسته نشانگر این است که رابطه ای مستقیم زیاد بین آن ها وجود دارد. بر اساس نتایج رتبه بندی آزمون کروسکال والیس منطقه یک ارومیه رتبه اول و منطقه دو ارومیه رتبه پنجم را کسب نموده است. درنهایت بر اساس نتایج ضریب اسپیرمن میان رتبه بندی توزیع و پراکندگی کاربری ها و شاخص های حکمروایی خوب شهری رابطه متوسط مستقیم وجود دارد.
۵۵۷.

شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار شهری مدیریت شهری شورا مشارکت شهروندی ایلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۶۳
برخورداری از سطح قابل قبولی از مشارکت شهروندان در امور مختلف شهری به ویژه مدیریت شهری، یکی از ارکان اصلی رعایت حقوق شهروندی و دستیابی به توسعه پایدار است. یکی از مهم ترین ابعاد مشارکت شهرندان در امور مختلف شهرها، مشارکت آن ها در فرایند تصمیم سازی شوارهای اسلامی شهر است که مستقیماً توسط آراء شهروندان انتخاب می شوند. هدف پژوهش کابردی حاضر، پیش بینی سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم-سازی های شوراهای اسلامی شهر و شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند مذکور است که به صورت مطالعه موردی در شهر ایلام انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر 194030 نفر از شهروندان شهر ایلام بوده که 384 نفر جهت مطالعه از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند، سپس با استفاده از پرسشنامه محقق-ساخته و به صورت تصادفی ساده اطلاعات لازمه از محلات رزمندگان، شادآباد، زمین شهری، بان بور، رسالت، شهرک کشاورزی در شهر ایلام جمع آوری شد. لازم به توضیح بوده روایی ابزار تحقیق به صورت صوری و پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (758/0 = α) مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، روش های آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها آزمون t تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی بود. نتایج پژوهش نشان داد علی رغم اینکه سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی شوراها با میانگین 2/2، در وضعیت نامناسبی قرار دارد، تمایل به مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراها با میانگین 17/3، در سطح بالایی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد پنج مانع اصلی جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام، که توانسته اند 662/79 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند، به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.
۵۵۸.

کاربست تئوری نردبان مشارکت آرنشتاین، در آسیب شناسی سبد آراء انتخابات شورای شهر، نمونه پژوهشی: شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئوری نردبان مشارکت آرنشتاین رویکرد قومی شورای اسلامی شهر مدیریت شهری زاهدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۹
این پژوهش با هدف آسیب شناسی سازوکارهای مدیریت شهری، بر پایه تئوری نردبان مشارکت آرنشتاین  و تبیین پراکش محله ای سبد رای گروه های برنده و بازنده انتخابات شورای شهر انجام شده. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و گردآوری داده ها به روش پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته؛ با حجم نمونه 385 واحد و روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای بوده است. لذا از انواع مدل های استنباط آماری Phi-Coefficient، Cramer's V، Lambda، cross tab، اسپیرمن، کای دو و ... بهره گیری شد یافته ها نشان داد؛ سبد آراء لیست برنده و بازنده انتخابات با چهار شاخص نسبتا کلیدی  یعنی سواد، محله سکونت، بعد خانوار و قومیت رای دهندگان، ارتباطی معنی دار و تبیین کننده دارد. به این اعتبار که سبد رای پیروز انتخابات نتوانسته دربرگیرنده اقشار متوسط و بالای شهر باشد و در همراه ساختن قشرهای  کارآفرین، خلاق و فرهیخه جامعه ناکام بوده است. وانگهی وام دار شدن منتخبین به رای دهندگان سبد رای شان و متعاقبا اولویت یافتن تمایلات این رای دهندگان، در برنامه ریزی ها و مدیریت شهر از یکسو و همچنین تمایل طبیعی منتخبین هر دوره به انتخاب مجدد در دوره بعدی (یعنی بازتولید جایگاه خویش در مدیریت شهری)، سبب تداوم و تشدید سیکل معیوب فوق می گردد و رخنمون یافتن آسیب هایی را در پی دارد. آشکار است، پیامد این سیکل، سرخوردگی طبقه کارآفرین، کنار ه گیری طبقه خلاق، نگرانی فرهیختگان، به حاشیه رانده شدن اقشار متوسط و بالاتر و از پس آن، کاهش احساس تعلق به مکان و سرانجام سستی و ضعف شالوده های اقتصادی واجتماعی شهر بوده است. لذا بازنده نهایی، کلیت شهر و همه شهروندان (صرف نظر از هرگونه قشربندی) بوده و خواهند بود. این پژوهش اساسا، نمی باید و نمی تواند به نقد منتخبین و ارزیابی صلاحیت فردی، تخصصی و عملکردی منتخبین شورای شهر بپردازد. بلکه به آسیب شناسی سازوکار های انتخابات، گونه شناسی سبد رای برنده و بازنده انتخابات و پیامدهای خواسته وناخواسته حاصل از این فرایندها، پرداخته است.
۵۵۹.

تحلیل تأثیر فضاهای سبز و آبراه ها بر ارتقاء کیفیت زندگی و پایداری اجتماعی در محیط های شهری

کلیدواژه‌ها: احیای فضاهای عمومی کیفیت زندگی دسترسی به خدمات مدیریت شهری احساس امنیت فضاهای سبز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۵۳
امروزه امنیت در فضاهای عمومی، به ویژه در پارک های شهری، به یک مسأله حیاتی تبدیل شده است. کیفیت محیط شهری به عنوان معیاری برای سنجش شرایط زندگی در محیط های مسکونی، تأثیر عمده ای بر رضایت ساکنان دارد. عواملی نظیر سطح خدمات اجتماعی، چگونگی تقسیم کاربری ها، امنیت اجتماعی، میزان دسترسی به فضاهای عمومی، موقعیت جغرافیایی کاربری ها، وضعیت زیست محیطی، عملکرد بخش های مختلف شهر، فعالیت های موجود در فضاهای شهری و توجه به هویت و فرهنگ محلی از جمله مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت زندگی هستند. این مطالعه به ارزیابی متغیرها و شاخص های مربوط به امنیت و کیفیت زندگی در بوستان الغدیر شهر گنبد کاووس می پردازد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی بوده و داده ها از طریق توزیع پرسشنامه بین 300 نفر به عنوان نمونه تحقیق جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری T تک نمونه ای صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان دهنده آن است که میانگین سطح امنیت در بوستان مورد مطالعه به میزان 2.95 درصد، نزدیک به وضعیت متوسط، ارزیابی شده است. همچنین شاخص های مختلفی همچون دسترسی فیزیکی، طراحی واضح، نورپردازی، امنیت فیزیکی، احساس امنیت و آسایش محیطی، به ترتیب با میانگین های 3.41، 3.07، 2.89، 2.85، 2.83 و 2.64 (با در نظر گرفتن میانگین نرمال 3) در وضعیت متوسط رو به پایین قرار دارند. بر اساس یافته های این تحقیق، پیشنهاداتی شامل بهبود نورپردازی در محوطه پارک برای استفاده در شب، حفاظت از تجهیزات موجود، بهبود وضعیت سرویس های بهداشتی و اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از ورود افراد آسیب دیده اجتماعی به پارک ارائه شده است.
۵۶۰.

طراحی الگوی بهینه مدیریت منابع مبتنی بر حکمرانی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی خوب شهرداری تهران مدیریت شهری مدیریت منابع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۵۵
مقدمه: یکی از مسائل اساسی در مدیریت شهری، مسئله مدیریت درآمدها در شهرداری است. از سویی، اسناد بالادستی و به طور مشخص براساس بند ب تبصره 52 قانون بر استقلال مالی شهرداری ها تأکید دارد. این مورد حرکت شتاب زده ای را ایجاد کرد که به موجب آن، شهرداری ها به درآمدزایی ناپایدار و کوتاه مدت روی آورده اند، به طور کلی می توان منابع تأمین مالی شهرداری را به دو دسته منابع داخلی و خارجی تقسیم کرد. منابع مالی داخلی، شامل جریان های وجوه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی، فروش دارایی ها و سود انباشته و منابع مالی خارجی دربرگیرنده وجوه تحصیل شده از طریق بازار مالی مانند، انتشار اوراق مشارکت، صدور سهام جدید و دریافت تسهیلات هستند. یکی از رویکردهای زمینه ساز در درآمدزایی پایدار شهری، رشد و توسعه حکمرانی خوب شهری است. ایجاد کسب وکارهای تازه با ارزش افزوده بالا، توسعه کسب وکارهای موجود، رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی، کاهش نرخ بیکاری و در نهایت، افزایش سرانه تولید و برقراری عدالت اجتماعی از جمله دستاوردهای حکمرانی خوب شهری است. به نظر می رسد با توجه به تمهیدات موجود و منابع گوناگون جهت تأمین مالی که شرح آن رفت، به صورت بالقوه امکان درآمدزایی و تأمین مالی وجود دارد. مسئله اصلی چگونگی مدیریت مالی و اداره درست منابع درآمدی و هزینه های انجام شده است. در این زمینه حکمرانی خوب شهری با تکیه بر اصول مشارکت، شفافیت، قانون مداری، مسئولیت پذیری، پاسخ گویی و اثربخشی، سازوکارهای لازم برای مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها را فراهم کرده است. اگر مدیریت مالی شهرداری با اهداف حکمرانی خوب شهری هماهنگ باشد تنظیم جریان های ورودی و خروجی مالی در این نهاد دور از انتظار و دسترس نخواهد بود. بنابراین، استعانت از حکمرانی خوب شهری برای ایجاد درآمد پایدار برای مدیران شهری و شهروندان است. این مسئله از منظر سلبی نیز شایان توجه است، چرا که ادامه وضع موجود می تواند گسترش فساد مالی، ناعدالتی در توزیع امکانات شهری و عدم رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد که آثار مخرب و بلندمدتی را به همراه خواهد آورد. به لحاظ نظری نیز تعداد قابل توجه مقاله های نمایه شده در مداخل علمی کشور نشان می دهد مقوله «منابع درآمدی شهرداری» و «حکمرانی خوب شهری» از جایگاه مهمی برخوردار است. البته، شکاف پژوهشی اصلی آن است که مطالعه ای ترکیبی با توجه به نقش حکمرانی خوب در مدیریت مالی نهاد شهرداری از دیدگاه پژوهشگران مغفول مانده است. لذا با توجه به خلأ تحقیقاتی موجود، در این مطالعه با رویکردی یکپارچه به هر دو مقوله در کنار هم پرداخته خواهد شد. به بیان دیگر، سهم پژوهش و هم افزایی نظری مطالعه حاضر توجه مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها مبتنی بر حکمرانی خوب شهری است. بنابراین، این مطالعه کوششی برای پر کردن شکاف پژوهشی در زمینه مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها مبتنی بر حکمرانی خوب شهری با رویکردی مبتنی بر طرح پژوهش اکتشافی است و خلأ تحقیقاتی را پوشش می دهد. مطالعه حاضر به این پرسش کلیدی پاسخ خواهد که مدل مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها مبتنی بر حکمرانی خوب شهری چگونه است؟مواد و روش هااین مطالعه یک پژوهش کاربردی توسعه ای است که با هدف ﻃﺮاﺣی و اعتبارسنجی الگوی مدیریت منابع درآمدی در راستای حکمرانی خوب شهری در شهرداری ها صورت گرفته است. براساس شیوه گردآوری داده ها نیز یک پژوهش پیمایشی مقطعی محسوب می شود. در راستای نیل به هدف پژوهش، از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل خبرگان، اساتید، عموم بازیگران حاضر در نهادها و سازمان های عمومی دولتی و غیر دولتی دخیل در فرایند تدوین این خط مشی های مالی شهرداری ها است. براساس دیدگاه میلر و همکاران [34] از پنج معیار کلیدی بودن، سرشناس بودن، دانش نظری، تنوع، انگیزه مشارکت برای انتخاب مشارکت کنندگان استفاده شد. نمونه گیری با روش هدفمند صورت گرفت و با 15 مصاحبه اشباع نظری به دست آمد. جامعه آماری بخش کمی شامل عموم بازیگران حاضر در نهادها و سازمان های عمومی دولتی و غیر دولتی دخیل در فرایند تدوین این خط مشی های مالی شهرداری ها است. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و چون جامعه آماری همگن است از نمونه گیری تصادفی ساده برای نمونه گیری در بخش کمی استفاده شد. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته است. مصاحبه شامل 5 پرسش اولیه بوده و به روش نیم ساختارمند انجام شد. پرسشنامه پژوهش شامل 9 سازه اصلی و 64 گویه با طیف لیکرت 5 درجه است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از روایی محتوا (نظرخواهی از خبرگان) استفاده شد و اعتبار آن تأیید شد. همچنین، آلفای کرونباخ کلی پرسشنامه در یک مطالعه مقدماتی 0/856 به دست آمد. پس از توزیع پرسشنامه در نمونه منتخب روایی پرسشنامه با سه روش روایی سازه (مدل بیرونی)، روایی همگرا (AVE) و روایی واگرا بررسی شد. مقدار AVE برای تمامی متغیرهای باید بزرگ تر از 0/5 باشد. برای محاسبه پایایی نیز پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از عوامل محاسبه شده است. برای شناسایی مقوله های الگوی مدیریت منابع درآمدی در راستای حکمرانی خوب شهری در شهرداری ها از تحلیل مضمون استفاده شد. برای اعتبارسنجی مدل از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در فاز کیفی با نرم افزار Maxqda و در فاز کمی با نرم افزار Smart PLS انجام شد.یافته هادر بخش یافته ها مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون مبتنی بر روش شش مرحله ای اترید استرلینگ انجام شد. در مرحله کدگذاری باز 1441 کد شناسایی شد و از طریق کدگذاری محوری به 2 مضمون فراگیر، 9 مضمون اصلی و 64 مضمون فرعی دست یافته شد. و بارهای عاملی در تمامی موارد از 0/6 بیشتر است و آماره t نیز در تمامی موارد بزرگ تر از 1/96 است. بنابراین، بخش اندازه گیری مدل از اعتبار مناسبی برخوردار است. و ضریب تعیین سازه های درون زای مدل پژوهش مطلوب است. مقدار ضریب تعیین مدیریت منابع درآمدی شهرداری 814/0 برآورد شد. این نشان می دهد متغیرهای مدل توانسته اند 81 درصد از تغییرات در مدیریت منابع درآمدی شهرداری را تبیین کنند. شاخص (Q2) نیز در تمامی موارد مثبت برآورد شد، بنابراین مدل از قابلیت پیش بینی مناسبی برخوردار است.نتیجه گیرینتایج پژوهشی نشان داد حکمرانی خوب شهری بر برنامه ریزی شهری، فرهنگ عمومی و نظام شایسته سالاری تأثیر می گذارد. این عوامل نیز بر بهینه سازی قوانین عوارض و مالیاتی شهرداری و وظایف مدیریت مالی شهرداری اثر می گذارند و به دستیابی به منابع پایدار مالی و توسعه پایدار شهری منجر می شوند. در نهایت، دستیابی به منابع مالی و توسعه پایدار به ﻣﺪیﺮیﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ درآمدی پایدار ﺷﻬﺮداری منجر می شود.