مطالب مرتبط با کلیدواژه

افغانستان


۳۲۱.

سازمان همکاری شانگهای و بحران طالبانیسم در افغانستان: چالش هایی در توسعه همکاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان همکاری شانگهای افغانستان مجموعه امنیتی منطقه طالبان چالش ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۷۴
صلح یک نیاز اساسی بشر است، اما به لحاظ موقعیت ژئوپلیتیکی در بخش هایی از جهان، خشونت و افراط گرایی عامل اصلی نارضایتی ساکنان آن منطقه محسوب می شود. علاوه بر این، چالش ها و بی ثباتی در یک کشور باعث رخنه بی ثباتی در سراسر منطقه می شود. اخیراً با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان به دلیل خلأ قدرت، تسلط گروه بنیادگرای طالبان را در انظار جامعه بین الملل گشود. موضوعی که تأثیرات فوری امنیتی را ایجاد کرده و بی ثباتی ها و چالش هایی را بر توسعه همکاری های کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای فراهم آورد. از این منظر، مقاله حاضر تلاش می کند تا با تمسک بر نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی نسبت به این سؤال پاسخگو باشد که سازمان همکاری شانگهای، با ظهور مجدد و قدرت یابی طالبان در افغانستان چه چالش هایی را پیشِ روی خود تجربه خواهد کرد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد: اولاً، مشکلات ناشی از پویایی امنیت داخلی افغانستان، می تواند به عرصه ای برای گروه های بنیادگرا مانند طالبان تعین یابد. ثانیاً، بی ثباتی در افغانستان و قدرت یابی طالبان از این پتانسیل برخوردار است که بی ثباتی های امنیتی را در سایر کشورهای منطقه فراهم کند. درنهایت نشان داده می شود، بحران طالبانیسم می تواند چالش هایی را برای توسعه همکاری های کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به وجود آورد.
۳۲۲.

تحلیل مقایسه ای الگوی رقابت و همکاری ایران و افغانستان در دوران دولت وحدت ملی و طالبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی روابط سیاست خارجی ایران افغانستان بازیگران منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۷۵
ایران به عنوان یکی از مهم ترین همسایگان غربی افغانستان مناسبات عمیقی در سطوح مختلف با این کشور دارد. در طول دو دهه اخیر و با شکل گیری دولت وحدت ملی همواره مسیر روابط دو کشور متأثر از عوامل تأثیرگذار فردی همچون ادراک رهبران سیاسی، عوامل ملی نظیر: متغیرهای قومی، مذهبی، جغرافیایی و فرهنگی و همچنین عوامل خارجی مانند حضور کشورهای مداخله گر منطقه و بین المللی و حضور گروه های تروریستی بوده است. به عبارتی دیگر مناسبات دو کشور ایران و افغانستان همواره بر رقابت و اصولاً تنش اما نه از جنس قهرآمیز و همکاری و تعمیق روابط در بُعد سیاسی و امنیتی بوده است. ایران تاکنون دولت طالبان را به رسمیت نشناخته و تلاش کرده است تا از طریق دیپلماسی منطقه ای و همکاری با کشورهای دیگر، به حل و فصل بحران های افغانستان کمک کند. این روابط پیچیده نشان دهنده ترکیبی از منافع مشترک و اختلافات عمیق است که دو کشور را به سمت همکاری و در عین حال رقابت سوق داده است. از این رو پرسش اصلی مقاله حاضر این است که با توجه به متغیرهای چندسطحی مؤثر در روابط ایران و افغانستان، الگوی فهم روابط ایران و افغانستان در دولت وحدت ملی و دولت طالبان را بر چه اساسی می توان صورت بندی و تحلیل کرد؟ در پاسخ به پرسش اصلی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای متغیرهای داخلی و خارجی که در دوره های زمانی مختلف استقرار این دو دولت از اهمیت متفاوتی برخوردار بوده اند باعث گردیده الگوی ماهوی حاکم بر رقابت و همکاری ایران و افغانستان یک الگوی «چندوجهی»، «دینامیک» و «پیچیده» باشد. در این بین با توجه به در نظر داشت وجوه چندسطحی تفاوت این دو دوره، الگوی استخراجی دوره دولت وحدت ملی «میل به همکاری در پرتو موازنه قدرت منطقه ای» و الگوی رقابت و همکاری دوره طالبان «تشدید منازعه و تصاعد بحران در پرتو موازنه چندلایه منافع» صورت بندی شده است. چهارچوب نظری اتخاذی مقاله برای استخراج الگوی روابط دو کشور با اتکا به صورت بندی نوینی از نظریه رئالیسم نوکلاسیک بوده که به نویسندگان مقاله امکان ترکیبی از محدودیت ها و فرصت های بین المللی، سطح و میزان تهدیدهای خارجی و فرصت ها و محدودیت های داخلی رفتار سیاست خارجی بازیگران را می دهد. روش تحقیق مقاله با اتکا به داده های کیفی به شکل تحلیلی- تبیینی است.
۳۲۳.

ارائه الگوی ساختاری – تفسیری طالبان در امارت اسلامی دوم در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی ساختاری- تفسیری امارت اسلامی طالبان افغانستان دولت اسلامی اعتدال گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۴
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری – تفسیری طالبان در امارت اسلامی افغانستان می باشد. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت، آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی، جهت شناسایی عوامل موثر از روش تحلیل-محتوا، مرور متون و همچنین مصاحبه های اکتشافی با خبرگان حوزه های علوم سیاسی، ژئوپلیتیک، روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای به تعداد 28 نفر استفاده گردید. جهت انتخاب خبرگان از روش غیرتصادفی با تکنیک گلوله برفی تا دستیابی به اشباع-نظری استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، 85 نفر از کارشناسان، پژوهشگران و محققان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردیدند. برای غربالگری و انتخاب عوامل از روش دلفی فازی استفاده شد که از بین 17عامل شناسایی شده، 15 عامل انتخاب و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی عوامل تعیین شده در قالب سه عامل اصلی دولت اسلامی اعتدال گرا، تلاش برای وحدت قومیتی در افغانستان و تقویت پایگاه اجتماعی و مردمی شدند. همچنین برای سطح بندی از روش مدل سازی ساختاری– تفسیری استفاده شده است که به ترتیب در سطح اول دولت اسلامی اعتدال گرا، سطح دوم تلاش برای وحدت قومیتی در افغانستان و در سطح سوم تقویت پایگاه اجتماعی و مردمی (مشروعیت) قرار گرفته است.با توجه به نمودار قدرت نفوذ و میزان وابستگی هر سه عامل در ناحیه خودمختار قرار گرفتند که قدرت نفوذ و میزان وابستگی پایینی دارند و تأثیر-پذیری و نفوذ پذیری کمی نسبت بهم خواهند داشت.
۳۲۴.

تحلیل و بررسی تهدیدات و فرصت های سیاسی- امنیتی مهاجران افغانستانی برای جمهوری اسلامی ایران

کلیدواژه‌ها: امنیت ایران افغانستان اتباع خارجی مهاجرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۶
مهاجرت در دنیای امروز به مسئله ای جهانی تبدیل شده که توجه بسیاری از رشته های علمی را به خود جلب کرده است. مهاجرت اتباع دیگر به کشور مقصد تبعات زیادی برای کشور مذکور می تواند داشته باشد. با توجه به اینکه در سالهای گذشته شاهد مهاجرت موج زیادی از اتباع افغانستان در کشورمان بوده ایم و از سوی دیگر نیز این مهاجران تهدیدات و فرصت هایی برای کشورمان ایجاد کرده اند،بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که تهدیدات و فرصت های سیاسی- امنیتی مهاجرت اتباع افغانستانی، برای جمهوری اسلامی ایران چگونه تحلیل می شود؟ یافته های تحقیق حاکی از پیامدهای منفی مانند افزایش قاچاق مواد مخدر و انسان، افزایش گروهها و عملیات تروریستی در کشور، تشتت ایدئولوژی و افزایش هرج و مرج در مناطق مرزی و دیگر نقاط کشور و نیز فرصت هایی مانند افزایش ظرفیت های دیپلماتیک و روابط سیاسی با افغانستان و دیگر کشورها و همچنین سازمان های منطقه ای و افزایش قدرت سیاسی و دیپلماتیک و در نتیجه افزایش قدرت کشورمان در منطقه می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و جمع آوری داده ها نیز به شیوه کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است.
۳۲۵.

بررسی مواضع قدرت های خارجی(روسیه و انگلیس) در مواجهه با جنبش مشروطه ایران و اندیشه مشروطه خواهی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنبش مشروطه اندیشه مشروطه خواهی ایران افغانستان انگلستان روسیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۹
ایران و افغانستان دو کشور مهم در غرب آسیا هستند که قدرت های خارجی، مخصوصاً انگلیس و روسیه، همیشه سعی داشته اند آن ها را تحت نفوذ خود قرار دهند. این پژوهش به بررسی سیاست های انگلستان و روسیه در قبال جنبش های مشروطه خواهی ایران و افغانستان در اوایل قرن بیستم می پردازد. همچنین به تحلیل رفتارها و اقدامات انگلیس و روسیه در مقابله با این جنبش ها پرداخته و روابط و تعارضات آن ها را با جنبش های مشروطه خواهی موردتوجه قرار می دهد. در ادامه، به ارزیابی پیامدهای این دو قدرت بر روی روابط بین المللی منطقه و جهان اشاره نموده و نقش آن ها را در تحولات معاصر دوره مشروطیت ایران و افغانستان می سنجد. این مقاله با استفاده از منابع تاریخی و مستندات، زبان فارسی، روسی و انگلیسی سعی دارد تا یک نگاه جدید و جامع از سیاست های قدرت های بزرگ در مواجهه با مشروطه ایران و اندیشه مشروطه خواهی افغانستان ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که روسیه به صورت آشکار و نظامی در برابر جنبش مشروطه ایران مداخله کرده است، درحالی که انگلیس به صورت مخفیانه و دیپلماتیک در برابر اندیشه مشروطه خواهی افغانستان قرارگرفته است. این تحقیق همچنین نشان می دهد که هماهنگی بین این دو قدرت برای مبارزه با جنبش مشروطه خواهی نقش مهمی داشته است. نتایج این مطالعه می تواند برای جنبش های معاصر آزادی خواهی مردمی چشم اندازی روشن ایجاد کند.
۳۲۶.

روابط چین و افغانستان و تاثیر ذخایر لیتیم بر آن

کلیدواژه‌ها: چین لیتیم افغانستان اقتصاد و روابط بین الملل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۴۳
در سال های اخیر، روابط بین چین و افغانستان به دلیل تعاملات ژئوپلیتیکی و اقتصادی، رشد چشم گیری را تجربه کرده است. چین به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی برتر جهان، به دنبال بهره برداری از منابع طبیعی و معدنی غنی افغانستان، به ویژه لیتیم، می باشد. لیتیم که نقش کلیدی در تولید باتری های قابل شارژ برای دستگاه های الکترونیکی و ماشین های برقی دارد و یک منبع استراتژیک حیاتی برای چین محسوب می شود. در این پژوهش، به بررسی تأثیر ذخایر لیتیم افغانستان بر تقویت و توسعه روابط اقتصادی و امنیتی بین دو کشور پرداخته شده است .نتایج این پژوهش نشان می دهد که همکاری های اقتصادی بین چین و افغانستان در زمینه استخراج و بهره برداری از ذخایر لیتیم می تواند منافع مشترک فراوانی را برای هر دو کشور به همراه داشته باشد. این همکاری ها نه تنها می تواند منجر به تقویت روابط دوجانبه شود، بلکه می تواند به افغانستان کمک کند تا به یک بازیگر مهم در بازار جهانی منابع استراتژیک تبدیل شود .پژوهش حاضر همچنین به تحلیل چالش های امنیتی و سیاسی موجود پرداخته و راهکارهایی برای فائق آمدن بر این موانع ارائه کرده است. این تحلیل می تواند به سیاست گذاران دو کشور در اتخاذ تصمیمات استراتژیک کمک کند و مسیر بهبود همکاری های دوجانبه را هموار سازد. کلمات کلیدی: چین، لیتیم،افغانستان، اقتصاد و روابط بین الملل
۳۲۷.

چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افعانستان (مطالعه موردی: حکومت طالبان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوپلیتیک افغانستان ایران چالش ها فرصت ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۴۱
آشفتگی سیاسی دو قرن اخیر افغانستان و عملکرد نامطلوب حکومت چهار ساله مجاهدین (ش75-1371) که ناامنی، فساد و فقر شدید فرهنگی و اقتصادی را در پی داشت زمینه مناسبی را برای ظهور طالبان در صحنه سیاسی افغانستان آورد. کشور افغانستان به لحاظ تاریخی ، فرهنگی و سرزمینی دارای اشتراکات بسیاری با کشور ایران است . اما به رغم این اشتراکات زیاد، چالش های گوناگونی در مسیر همگرایی این دو کشور وجود دارد. هدف مقاله حاضر چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افعانستان (مطالعه موردی: حکومت طالبان) که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است سوال اصلی پژوهش در مورد چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افعانستان در حکومت طالبان چیست؟نقش جمهوری اسلامی ایران در فرآیند جنگ و صلح در افغانستان چگونه ارزیابی می شود؟پیشینه روابط جمهوری اسلامی با افغانستان تا چه اندازه می تواند در سیاست خارجی دو کشور با توجه به حاکمیت طالبان تاثیرگذار باشد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که چالش هایی از جمله آینده ی مبهم چگونگی برخورد طالبان با شیعیان افغانستان و تنش بر سر هریرورد و همچنین جمهوری اسلامی ایران به دلیل تقابل با امریکا و حضور این کشور در افغانستان در تداوم جنگ در افغانستان نقش دارد و پیشینه روابط جمهوری اسلامی با افغانستان می تواند در سیاست خارجی دو کشور با توجه به حاکمیت طالبان در آینده در روابط دو کشور تاثیرگذار باشد.
۳۲۸.

گونه شناسی حظیره های مقابر خراسان بزرگ از سده های اولیه تا قرن چهارده قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقبره حظیره گونه شناسی خراسان بزرگ آسیای مرکزی خراسان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۵۱
مقابر حظیره ای خراسان بزرگ از نمودهای برجسته معماری در سده های مختلف اسلامی است. حظیره مزاری در فضای آزاد و محصور با چوب، آجر یا سنگ است تا به تأکید پیامبر اسلام(ص) مبنی بر تدفین در محل غیرمسقف عمل شود. هدف از پژوهش حاضر، گونه شناسی معماری حظیره های نواحی خراسان بزرگ برای شناساندن سیر تحول ساخت آنها از نظر فرم، تحلیل موقعیت فضایی، نوع مصالح، تزئینات، وجوه افتراق و اشتراک هر یک است. یافته های تحقیق حاکی است که حظیره های مطالعه شده، در سه گونه ساده (سده های سوم تا چهارم قمری)، ترکیبی ساده (سده های پنجم و ششم تا چهاردهم قمری) و ترکیبی پیچیده (سده های هشتم تا چهاردهم قمری) قابل دسته بندی است. در هر دوره تاریخی، تغییرات قابل توجهی در ساختار، موقعیت مکانی و تزئینات حظیره ها روی داده است. رویکرد نظری مقاله، مطالعات تاریخ فرهنگی با ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و بازدید میدانی است.
۳۲۹.

جرم زدایی در سیاست جنایی اسلام و قوانین افغانستان

کلیدواژه‌ها: جرم زدایی جرم انگاری کرامت انسانی سیاست جنایی تورم قوانین اسلام افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۴۰
در دنیای معاصر، گرایش زیادی در راستای جرم زدایی وجود دارد تا با دخالت حد اقلی ضمن کاهش تورم قوانین، زمینه ی مشارکت شهروندان را فراهم نمایند. در این تحقیق اهدافی مانند جلوگیری از حجم قوانین کیفری پیشنهاد شده تا قانونگذار با جرم زدایی از برخی موارد به این سمت حرکت نماید. در سیاست جنایی اسلام و قوانین افغانستان، جرم زدایی مبانی قابل دفاع دارد؛ زیرا انسان به حکم انسان بودن، دارای کرامت ذاتی است، و حفظ حرمت افراد و احترام حریم خصوصی مانع جرم انگاری بوده و از طرفی ضرورت های اجتماعی عصر و زمان، گرایش به کاهش جرم انگاری داشته و جرم انگاری وسیع نمی تواند اهداف حقوق جزا را که تحقق عدالت باشد، تأمین نماید؛ در شریعت اسلامی جرایمی مانند حدود و قصاص که از ناحیه شریعت بیان شده قابل تغییر نبوده و نیست. اما در مجازات های تعزیری با توجه به شرایط، اوضاع و احوال، دست حاکم شرع و قاضی مبسوط بوده و در بسیاری از عناوین که جامعه از آن متضرر نمی گردد، جرم زدایی ممکن است. در این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و به نتایج خاص که کاهش قوانین کیفری است رسیده است. زیرا در قوانین کیفری افغانستان مصادیقی هست که جرم انگاری آن نه تنها مطلوب نیست، بلکه موجب اطاله دادرسی، و از طرفی جرم انگاری وسیع و گسترده سبب گسترش جمعیت مکان های سالب آزادی است.
۳۳۰.

حق بر امنیت شغلی و حقوق کار افغانستان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حق بر امنیت شغلی افغانستان مبانی منابع حقوق کار قانون کار حقوق بنیادین کار چالش ها و راهکارها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۳۶
امنیت شغلی و نداشتن دغدغه از دست دادن و به دست آوردن شغل ارتباط تنگاتنگی با حق بر معیشت و امنیت دارد و در عین حال، بر مبنای کرامت ذاتی انسانی، عدالت و صلح پایدار است. حق بر امنیت اشتغال، ادعایی حاکم و مسلط است که به هیچ بهانه ای، مانند کارآمدی اقتصادی، مصلحت نظام و مانند آنها، نمی توان حافظ این هسته را کنار بزند. این حق، هم منابع داخلی و هم بین المللی دارد که از استندردهای مهم حقوق داخلی و بین المللی کار است. در حقوق داخلی، برای تضمین امنیت شغلی راهکارهای قانونی ضعیف و ناکافی مانند معین بودن موارد فسخ قرارداد کار، تعلیق قرارداد کار، کتبی بودن قرارداد کار، تمدید اتوماتیک قرارداد کار با وصف معین، منع اخراج گروپی و جمعی، بازگشت به کار در هنگام حوادث غیرمترقبه و ... در نظر گرفته شده اند؛ اما باید اذعان نمود که باید بسترهای اصلی و اساسی تضمین امنیت شغلی را فراتر از راهکارهای حقوقی موجود در حقوق کار جستجو کرد تا امنیت شغلی پدید آید. زمینه ها و بسترهای مهم تضمین حق بر امنیت شغلی با چالش های فرهنگی، فکری، علمی، فقدان ثبات سیاسی و اقتصادی روبرو هستند. ما ازطرفی نیازمند دگردیسی عمیق و بنیادین در باور، اندیشه و فرهنگ پیش از راهکارهای حقوقی هستیم و ازطرف دیگر، نیازمند ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی هستیم تا ظرفیت و زمینه لازم برای حق بر امنیت شغلی فراهم شود. مسائل یادشده با روش تحقیق کتابخانه ای در این تحقیق، تحلیل و ارزیابی شده اند.
۳۳۱.

عوامل مؤثر بر اجرای حقوق بشر در افغانستان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افغانستان حقوق بشر زمینه های اجرا حاکمیت قانون حکومت کارآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۳۶
حقوق بشر، بدون توجه به نگاهی خاص، به امتیازات و حقوقی اطلاق می شود که انسان ها به صِرف انسان بودن از آن برخوردار هستند. امروزه، جوامع بشری و نظام بین الملل پس از گذار از مرحله تاریک و سیاهی- که انسان ها در آن از حیثیت انسانی خود به طور سزاوار برخوردار نبودند و از یک سو مدام مورد بی مهری های هم نوعان خود و ازسوی دیگر مورد ظلم و بی رحمی های حاکمان قرار می گرفتند- از این ارزش ها به عنوان جزء لاینفک زندگی انسانی استقبال نموده و آن ها را به عنوان یکی از اصول و ارزش های بنیادین بین المللی به رسمیت شناخته اند. این تحقیق، عوامل مؤثر بر اجرای حقوق بشر در جامعه اسلامی افغانستان را با روش توصیفی-تحلیلی بررسی کرده و زمینه های اجرایی شدن آن را با توجه به ساختار و بافت اجتماعی و فرهنگی افغانستان واکاوی نموده است. با توجه به اینکه افغانستان از نظر اجتماعی، جامعه ای سنتی و از نظر فرهنگی، مردم آن پایبندی عمیق به ارزش های دینی و اسلامی دارند، بررسی عوامل مؤثر بر اجرا و رعایت حقوق بشر در این سرزمین با رویکرد جامعه شناسی حقوقی دقیق تر می نماید. نویسنده با مراجعه به منابع کتابخانه ای و الکترونیک و با درنظرداشت سنت و فرهنگ حاکم بر این سرزمین، در نخست به بررسی و اثبات امکان اجرای حقوق بشر با بینش اسلامی در جامعه اسلامی افغانستان پرداخته است. سپس مواردی چون شناخت تضمین های حقوق بشری، حاکمیت قانون (شریعت)، کارآمدی حکومت، رشد و توسعه خرد جمعی و فناوری های ارتباطی را به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار بر اجرایی شدن حقوق بشر در افغانستان به شمار آورده است.
۳۳۲.

تحلیلی بر بحران های میراث فرهنگی افغانستان (چالش ها و اقدامات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران میراث فرهنگی افغانستان حفاظت توسعه پایدار بناهای تاریخی بامیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۴۱
براساس گزارش هایی که از ارگان های مسئول در زمینه میراث فرهنگی در افغانستان، ازجمله وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، مؤسسه باستان شناسی افغانستان، مؤسسه فرهنگی آقاخان، سازمان یونسکو و... ارائه کرده اند در طول این سال ها با به تاراج رفتن و غارت شدن موزه های این کشور، هزاران قطعه از آثار باستانی آن به سرقت رفته و در بازارهای مختلف جهان به فروش رسیده اند. پس از سقوط رژِیم طالبان در دهه 70 م. حضور نیروهای خارجی در دهه 80م. و هجوم سیل آسای ارزش های غربی در قالب دموکراسی با سلاح رسانه، بخش دیگری از میراث فرهنگی این کشور (میراث فرهنگی ناملموس) را هدف قرار داده است. این همه درحالی صورت گرفته است که اسناد بین المللی متعدد در رابطه با میراث فرهنگی به تصویب رسیده و درحال اجرا می باشند. پرسش پژوهش حاضر این است که چگونه بحران های متعدد، میراث فرهنگی افغانستان را تحت تأثیر قرار داده اند و چگونه می توان به مدیریت بهینه این میراث برای حفظ هویت ملی و توسعه پایدار دست یافت؟ هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر بحران های میراث فرهنگی افغانستان می باشد. این پژوهش در طبقه بندی تحقیقات برمبنای هدف، از نوع پژوهش کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادند؛ مدیریت میراث فرهنگی در افغانستان یک فرصت برای تقویت هویت ملی و توسعه پایدار است. با توجه به چالش های موجود، این پژوهش نشان می دهد که مدیریت ضعیف، کمبود آگاهی عمومی و تخصصی، و قبیله گرایی از عوامل اصلی تهدید میراث فرهنگی افغانستان هستند. برای حفاظت مؤثر از این میراث، نیاز به تقویت جامعه مدنی و ملی گرا، به دور از قبیله گرایی و با تمرکز بر آموزش و آگاهی بخشی وجود دارد. این امر نه تنها برای حفظ هویت فرهنگی کشور، بلکه برای ترویج صلح و ثبات نیز حیاتی است. لازم است دولت افغانستان به همراه جامعه جهانی و سازمان های بین المللی، در راستای حفاظت و مدیریت این میراث، گام های مؤثری بردارند.  
۳۳۳.

ساز و برگ های ایدئولوژیک و تاثیر آن بر سیاست های آموزشی افغانستان در صد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدئولوژی نظام آموزشی افغانستان برنامه های درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۲
هدف این پژوهش بررسی سازوکارهای ایدئولوژیک و تأثیر آن بر سیاست های آموزشی افغانستان در صد سال اخیر است. گرچه تأثیرپذیری سیاست های آموزشی از ایدئولوژی های حاکم امری معمول است، اما در افغانستان این روند دستخوش دگرگونی های گوناگون بوده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که سازوکارهای ایدئولوژیک و تأثیر آن ها بر سیاست های آموزشی افغانستان طی یک سده اخیر چگونه بوده است؟ فرضیه نویسندگان بر این اساس استوار است که ایدئولوژی های حاکم، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری و جهت گیری سیاست های آموزشی داشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست آموزشی افغانستان در یک قرن اخیر تحت تأثیر چهار نوع سازوکار ایدئولوژیک قرار داشته است. در دوره حکومت امان الله خان تا پایان زمامداری محمدداوود خان، سیاست های آموزشی عمدتاً در راستای تقویت حاکمیت فردی و خانوادگی تنظیم شده بود. در دوران حکومت کمونیستی، نظام آموزشی به شدت تحت تأثیر ایدئولوژی انقلابی و کمونیستی قرار گرفت. با روی کارآمدن مجاهدین و طالبان، سیاست آموزشی و برنامه های درسی بر مبنای آموزه های دینی با خوانشی مذهبی تدوین شد. سرانجام، در دوره جمهوری اسلامی افغانستان پس از سال ۲۰۰۱، برنامه های آموزشی و محتوای درسی در جهت نهادینه سازی ارزش های لیبرال دموکراسی شکل گرفت.
۳۳۴.

بررسی الگوی رفتاری آمریکا درجنگ علیه عراق و افغانستان و تبیین آموزه های راهبردی آن برای مواجهه با جنگ آینده

کلیدواژه‌ها: الگوی رفتاری دکترین آمریکا عراق افغانستان آموزه های راهبردی جنگ آینده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۳۶
پرداختن به تهدید و تلاش درراستای تعمیق شناخت و آگاهی از ویژگی ها و چارچوب رفتاری دشمن در رویارویی احتمالی، از اقدامات متداول در نیروهای مسلح هر کشوری به شمار آمده و عملکرد مطلوب و موفق یگان های نظامی در شرایط درگیری را موجب می شود. هدف تحقیق، بررسی الگوی رفتاری آمریکا در این جنگ ها و دستیابی به آموزهای حاصل از آن برای جنگ آینده می باشد. این تحقیق کاربردی و شیوه گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز، کتابخانه ای و اسنادی است و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی پس از انجام مطالعات نظری، تحلیل آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس، به جمع بندی پرسش تحقیق پرداخته شده و درنهایت با بهره گیری از آزمون فریدمن، 35 فرضیه به عنوان چارچوب رفتاری دشمن در مواجهه احتمالی با جمهوری اسلامی ایران ارائه شد که جز در دو مورد، سایر فرضیات از سوی جامعه خبره 40 نفره متشکل از فرماندهان و مسئولان رده های راهبردی در سپاه، ارتش و ستاد کل نیروهای مسلح، مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه اینکه اگرچه راه کنش (تاکتیک) آمریکایی ها در این جنگ ها، ظاهراً تفاوت هایی دارد، اما چارچوب رفتاری آنها در سطوح مختلف، تقریباً از یک الگو تبعیت می کند. مرحله اصلی نبرد را «عملیات هوایی» تشکیل داده و نیروی پیاده (تفنگدار دریایی) زمانی وارد عمل می شود که از انهدام توان رزمی و عدم اراده جنگی طرف مقابل اطمینان حاصل کند یا نیازی به به کارگیری نیروی پیاده برای عملیات زمینی و اشغال سرزمین نباشد. آمریکایی ها در مواجهه احتمالی با جمهوری اسلامی ایران، در نبرد هوایی که از ویژگی های آن شدت و حجم آتش، مداومت، هدف قرار دادن همزمان مراکز نظامی، سیاسی، اقتصادی و زیرساخت هاست، جداسازی مردم از حاکمیت را به عنوان مهم ترین هدف دنبال خواهند کرد و بر عملیات روانی به منظور سلب میل جنگجویی، تأثیر بر اراده تصمیم گیران و از همه مهم تر ناراضی کردن مردم متمرکز خواهند شد.
۳۳۵.

تحلیل مقایسه ای فرایند اصلاحات فرهنگی در افغانستان وترکیه (دوره امان الله و آتاترک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیه افغانستان آتاترک امان الله اصلاحات فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۲۴
نوشتار حاضر به تحلیل و بررسی پدیده مهم اصلاحات فرهنگی در تاریخ معاصر جهان اسلام پرداخته که علی رغم شباهت های زیاد با سرنوشت کاملا متفاوت مواجه شدند. در بررسی اصلاحات فرهنگی در افغانستان و ترکیه تاحدودی دانسته می شود که شباهت های زیادی در روند اصلاحات فرهنگی دوکشور وجود دارد؛ ضرورت یکسان تغییرفرهنگی، هدف واحد و داشتن الگوی واحد از نمونه های تشابهات در اصلاحات فرهنگی زمان امان الله و آتاترک بحساب می آیند. با این وصف اما، این پدیده سر انجام کاملا متفاوتی داشته است؛ آتاترک با هدف مبارزه علیه سنت و پیوستن به مدرنیته غربی به توفیق نسبی در این زمینه نائل آمد، بر خلاف امان الله که در این راه با شکست کامل مواجه شد. نگاه به این مساله با روش توصیف و تحلیل مقایسه ای که در این نوشتار بدان پرداخته شده، نشان دهنده این است که علی رغم شباهت های ظاهری این پروژه، تفاوت های مهمی وجود داشت که امان الله خان بی توجه به آن می خواست پا به پای کمال آتاترک حرکت نماید و به همین دلیل نتوانست توفیقی حاصل نماید. تغییرات فرهنگی جامعه بدون در نظرداشت قضاوت های ارزشی خوب یا بد بودن، نیازمند متغیرات و زمینه های است که بدون توجه به آن هیچ تحولی ماندگاری صورت نخواهد گرفت. و این می تواند در تحلیل وضعیت حال و آینده افغانستان نیز مؤثر باشد.
۳۳۶.

تآثیر رابطۀ دولت و جامعه بر نوسازی؛ مقایسۀ ایران و افغانستان در دوران رضاشاه و امان الله خان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسازی دولت جامعه ایران افغانستان میگدال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۵
ایران و افغانستان همزمان در اوایل قرن بیستم، برنامه نوسازی را آغاز کردند. اما با وجود گذشته مشترک و مشابهت های تاریخی و فرهنگی، روند و نتایج متفاوتی را تجربه کردند. پرسش اصلی این مقاله، درباره علل موفقیت نسبی ایران از سویی و شکست افغانستان از سوی دیگر در دستیابی به سطوحی از نوسازی در دوره یادشده است. برای پاسخ به این سوال، چارچوب نظری این مقاله با تلفیق انتقادی نظریه های «دولت در جامعه» (دولت محدود) جوئل میگدال و «دولت توسعه گرا» لفت ویچ شکل گرفته که در آن، «نوع رابطه دولت و جامعه» از نظریه میگدال و «محوریت دولت در روند نوسازی» از نظریه لفت ویچ، اخذ شده است و داده های این پژوهش، با توجه به ماهیت تاریخیِ مباحث، با نظر داشت جامعه شناسی تاریخی و با استفاده از اسناد، کتب، مدارک و در مجموع منابع کتابخانه ای گردآوری و با نگرشی انتقادی تجزیه و تحلیل شده است. طبق یافته های این پژوهش: در ایران، دولت با جلب همکاری نیروهای اجتماعی حامی نوسازی، با ارائه «استراتژی بقا و سیاست بقای» کارآمد، نیروهای اجتماعیِ مخالفِ نوسازی را مهار و موانع اجتماعی نوسازی را برطرف کرد، اما در افغانستان فقدان نیروهای اجتماعی حامی نوسازی و ناتوانی در اتخاذ استراتژی بقا و سیاست بقای کارآمد، باعث شد دولت این کشور نتواند مخالفت اجتماع تارمانند و قوی را مهار کند و در نتیجه نوسازی با ناکامی روبرو شد.
۳۳۷.

دوگانه ایران و افغانستان در داستان آواره بی خورشید

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۷
مقاله حاضر با استفاده از نظریه پسااستعماری تلاش در بازنمایی نحوه مواجهه ایرانی میزبان و افغان های مهاجر در اثر داستانی «آواره بی خورشید» نوشته محمدهادی محمدی دارد. پرسش اصلی مقاله حاضر آن است که تصویر ارائه شده از افغانی مهاجر در روایت داستانی «آواره بی خورشید» حاوی چه پیام هایی است و چه نقشی در برساخت هویت جدید از خودِ افغانی در برابر دیگریِ ایرانی بازی می کند. فرضیه تحقیق حاضر آن است که آنچه در روایت محمدی در بازنمایی زندگی بومان، کودک کارگر افغانی می یابیم به نحوی پُررنگ تر در روایت نویسندگان افغانی نیز قابل ردیابی است که در آن بر هویت، نژاد، زبان، فرهنگ و تاریخ متفاوت افغانستان و ایران تأکید شده و تلاش گردیده است در مقابله با موقعیت فرودستی جامعه مهاجر، وجوه امتیازبخشی آنان برشمرده شود. این روایت ها جامعه فرودست انگاشته شده افغانی مهاجر را به صدا درآورده و به آن ها این امکان را داده است که نه تنها با روایت های مخالف خود مقابله کنند، بلکه این روایت فرودست کننده را برعکس نمایند و از مزایای فرهنگی، تاریخی و طبیعی کشور خود سخن بگویند. قدرت سخن و روایت آن ها به نحوی است که توانسته است بر ذهنیت نویسندگان ایرانی نیز تأثیرگذار شده و آن ها را وادار به نگارش آثار خود در چنین فضای گفتمانی کند.
۳۳۸.

مطالعه تطبیقی سیاست گذاری تلویزیون در افغانستان (سال های 1383 الی 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست گذاری تلویزیون افغانستان شبکه های تلویزیونی تجاری حزبی و دولتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۷
بیش از صد رسانه صوتی- تصویری در افغانستان فعالیت دارند که هم در سیاست کلان ملی و هم در سیاست گذاری های کوچک یا محلی به راهبردهای رسانه ای نیاز دارند. در این پژوهش، نقاط ضعف و قوت سیاست گذاری رسانه ای و قوانین و مقررات حاکم بر رسانه ها از دیدگاه مدیران و روزنامه نگاران شاغل در شبکه های تلویزیونی، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این پژوهش، از بین 40 شبکه تلویزیونی فعال در افغانستان، تعداد هشت شبکه که مخاطبان بیشتری داشتند، در سه طیف دولتی، تجاری و حزبی انتخاب شدند. شبکه های تلویزیونی موردبررسی به ترتیب عبارت اند از: شبکه های ملی، معارف؛ خورشید، آرزو، آریانا؛ راه فردا، نور و آئینه. جامعه آماری این پژوهش، شاغلان تلویزیون های موردبررسی با جمعیتی برابر ۴۰۰۰ تن بودند که یک نمونه ۳۰۰ نفری از آنان انتخاب و به روش پیمایش و با تکنیک پرسشنامه ای مورد سنجش قرار گرفتند. داده های به دست آمده در دو سطح توصیفی و تبیینی، تجزیه و تحلیل و ارائه شدند. براساس نتایج به دست آمده، ضعف ها و قوت های متعددی در روند توسعه رسانه ها وجود دارد. ضعف دولت در ارائه اطلاعات دقیق به رسانه ها، عدم پیش بینی چگونگی تأمین مالی و اقتصادی رسانه ها در قوانین حاکم بر نظام رسانه ای افغانستان و نیز نبود کادر فنی و تخصصی در ادارات حکومتی و شبکه های رسانه ای به عنوان سه مانع اساسی ذکر شدند. از طرفی، از دیدگاه دست اندرکاران، حمایت از آزادی بیان، همه شمول بودن قانون رسانه های همگانی، سهولت در ایجاد شبکه های رسانه ای و اجازه پخش برنامه های متعدد و متنوع، نقاط قوت نظام حاکم بر رسانه های افغانستان به شمار می روند.
۳۳۹.

تأثیر سنت های تصویری نگارگری قدیم ایران بر نگارگری معاصر افغانستان با تأکید بر آثار کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری ایران افغانستان سنت های تصویری ساختار مضامین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۷
تأثیرپذیری هنرها از یکدیگر تقریباً در تمام برهه های زمانی و تاریخی هنر تکرار شده است. در نگارگری نیز می توان این مسئله را حتی در آثار هنرمندان بزرگ نیز مشاهده کرد. در نگارگری معاصر افغانستان هم تأثیرپذیری از سنت های تصویری قدیم نگارگری ایران به ویژه کمال الدین بهزاد دیده می شود. بدین منظور، این پژوهش با هدف واکاوی سنت های تصویری نگارگری قدیم ایران با تأکید بر نگاره های کمال الدین بهزاد با در نظر گرفتن دو متغیر ساختار و مضمون در نگارگری معاصر افغانستان (شصت ساله اخیر)، به کمک جداول و تصاویر، چگونگی این تأثیرات مورد تحلیل، مقایسه و بررسی قرار گرفت. سؤال های این پژوهش عبارت اند از: 1. مختصات تصویری قدیم نگارگری ایران (نگاره های کمال الدین بهزاد) و مضامین آن ها، دارای چه ویژگی ها و چارچوب هایی است؟ 2. مضامین و ساختار نگارگری قدیم ایران، چگونه در نگارگری معاصر افغانستان تداوم یافته است؟ روش تحقیق، به صورت توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی بوده و روش گردآوری اطلاعات، میدانی و کتابخانه ای (با استفاده از ابزار فیش برداری و روش تجزیه وتحلیل کیفی) بوده است. نتایج به دست آمده نشان داد سنت های تصویری در نگارگری قدیم ایران (نگاره های بهزاد) دارای هویت جداگانه ای نسبت به دوره های قبل است و شخصیت مستقل، فعال بودن پیکره ها، اهمیت نقشمایه ها و نقش انسان و حالات چهره، هماهنگی رنگ ها، پرداخت های لطیف، وسعت بخشی به فضا، ترکیب بندی بی نظیر (عموماً مدور)، تزئینات، نماد و نشانه ها و مضامین عرفانی، واقع گرایی اجتماعی، داستانی، حماسی و رزمی از ویژگی های آن دوره است. نگاره های معاصر افغانستان نیز حاکی از تداوم این سنت های تصویری اند. مضامین و ساختار در نگاره های دوره اول به یک اندازه دارای اهمیت هستند. در کنار نسخه برداری از آثار بهزاد، خلق تصاویری بر مبنای اصول بهزاد اما با بیان جدید نیز دیده شد. در نگاره های دوره دوم، نمود مضامین بیشتر از ساختار است و موضوع زن اهمیت زیادی پیدا می کند. استفاده از نماد و نشانه ها در آثار این دوره پررنگ تر است.
۳۴۰.

نقش شبکه های اجتماعی در سازگاری و انطباق مهاجران افغانستانی (مورد مطالعه: دانشجویان افغانستانی مشغول تحصیل در دانشگاه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان تحلیل کیفی شبکیه اجتماعی دانشجویان مهاجر شبکه های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۱
با گسترش مهاجرت ها، یکی از روندهای اثرگذار بر آموزش و جابه جایی های بین المللی، افزایش نابرابری ها در سطح ملی و جهانی است. با قدرت گیری طالبان در افغانستان در سال 2021 و افزایش تبعیض های قومیتی، جنسیتی و افراطی گری های سیاسی و مذهبی، دسترسی برابر به فرصت های آموزشی و شغلی برای گروهی محدود شده است. حضور بیش از نیم قرن مهاجران افغانستانی در جامعیه ایرانی، همراه با تحرکات اخیر دانشجویان مهاجر از افغانستان، دانشگاه های ایران را به یکی از مراکز مهم پذیرش دانشجو تبدیل کرده است. هدف این مطالعه بررسی روند شکل گیری و نقش شبکه ها در ورود و سازگاری دانشجویان مهاجر جدید به کشور است.روش مقاله حاضر تحلیل کیفی شبکیه اجتماعی است. جامعیه هدف 29 دانشجوی مهاجر افغانستانی مشغول تحصیل در دانشگاه های ایران هستند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند.یافته های پژوهش نشان داد دانشجویان مهاجر با قرارگرفتن در شبکه های اولیه و ثانوییه دانشجویی، بخش عمده ای از نیازهایشان رفع می شود و شرایط سازگاری و انطباقشان با مقصد بیشتر فراهم می شود. بر همین اساس نیز مکانیسم های شکل گیری روابط در شبکه ها به خصوص در بین دانشجویان تازه وارد، ترجیح برقراری تعامل و پیوند با افرادی شبیه خودشان (اصل هموفیلی) است. این شباهت از منظر دانشجو بودن، افغانستانی بودن، هم قوم و هم مذهب بودن بیش از سایر موارد بود؛ درحالی که در بین مهاجران نسل دوم و سوم، شبکه های گسترده تری همراه با پیوندهای قوی و ضعیف متعدد از جامعیه مهاجران افغانستانی و همین طور جامعیه ایرانی وجود دارد.هرچند دانشجویان در ظاهر اذعان دارند که تعصبات قومیتی در شکل گیری پیوندها و تعاملاتشان در شبکه های موجود نقشی ندارد، اما در واقعیت امر نشانه هایی از مرزهای نامرئی موجود در بین آن ها و غلبیه ته نشست های قومیتی در برقراری تعاملات و پیوندها مشاهده می شود. این نگاه در بین دانشجویان تازه وارد از افغانستان پررنگ تر و در بین مهاجران نسل دوم و سوم که در فضای ایران رشد کرده اند، کمتر نمود دارد و در برخی تعاملات، ناخودآگاه خود را نشان می دهد.