مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
دانشگاه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تسهیم دانش و نوآوری فردی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبائی بود. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشکده های علوم تربیتی، روانشناسی، مدیریت و حسابداری در پردیس های 1 و 2، به تعداد 3977 نفر، حجم نمونه 153 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در این پژوهش پرسشنامه تسهیم دانش، نوراد صدیق(1388)، پرسشنامه نوآوری فردی مومنی نورآبادی(1382) بر روی گروه نمونه اجرا شد پایایی هر دو پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب 71/0 و 81/0 محاسبه شد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های رگرسیون چندگانه و آزمون t نشان داد که بین تسهیم دانش و نوآوری فردی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بر اساس آزمون رگرسیون چندگانه با شیوه گام به گام مشخص گردید که تسهیم دانش قادر به پیش بینی نوآوری فردی است. بنابراین دانشگاه بایستی جوی را به وجود آورد که تبادل آشکار دانش و نوآوری در آن مورد تأکید قرار گیرد به گونه ای که دانشجویان تمایل بیشتری برای تبادل دانش نوین خود با یکدیگر و نیز کاربرد آن داشته باشند .
ارائه ی الگوی ساختاری رابطه هوش معنوی با عملکرد سازمانی بر اساس مدل اچیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
99 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش ارائه ی الگوی ساختاری رابطه هوش معنوی با عملکرد سازمانی بر اساس مدل ا چیو بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی استان کرمانشاه بود که نمونه پژوهش شامل 374 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد عملکرد سازمانی هرسی و گلد اسمیت (2009)، و پرسشنامه هوش معنوی کینک (2009) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آن ها، بین نمونه توزیع و داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتیجه ی ناشی از فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که هوش معنوی دارای رابطه ی مثبت و معنی دار با عملکرد سازمانی می باشد (T-value = 35/16). همچنین بعد تفکر وجودی انتقادی هوش معنوی با عملکرد سازمانی (r= 0.755, p < 0.01)، بعد تولید معنای شخصی هوش معنوی با عملکرد سازمانی (r= 0.832, p < 0.01)، بعد آگاهی متعالی هوش معنوی و با عملکرد سازمانی (r= 0.802, p < 0.01) و نهایتاً بعد بسط حالت هشیاری هوش معنوی با عملکرد سازمانی (r= 0.679, p < 0.01) دارای رابطه ی مثبت و معنی دار می باشد. از این رو پیشنهاد می شود مدیران بخش های مختلف دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی استان کرمانشاه در راستای بهبود عملکرد سازمانی نگاه ویژه ای به هوش معنوی داشته باشند. واژگان کلیدی: هوش معنوی، عملکرد سازمانی، مدل اچیو
واکاوی فرهنگ دانشگاهی در موسسات آموزش عالی ایران براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه مانند هر اجتماع دیگری دارای فرهنگ است؛ اما فرهنگی که درحال حاضر بر دانشگاه های ایران حاکم است، با انتظارات از فرهنگ دانشگاه به عنوان یک اجتماع علمی همخوانی ندارد. مقاله حاضر براساس دیدگاه و تجربه دانشگاهیان تلاش کرده است تا با رویکردی تفسیری به پرسش اصلی درباره چرایی و چگونگی اختلال در فرهنگ دانشگاهی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد پاسخ دهد. انتخاب مشارکت کنندگان شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی وابسته به وزارت علوم و وزارت بهداشت، بر اساس نمونه گیری نظری و تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه داشته است. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته شامل 17 مصاحبه انفرادی و 4 مصاحبه گروهی و مقوله بندی داده ها از طریق کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی شامل 1900کد، 458مفهوم، 101زیرمقوله و 32مقوله اصلی به تفکیک انجام و تحلیل داده ها بر اساس مفهوم زمینه، ابزار تحلیلی پارادایم (شرایط، کنش برهم کنش و پیامد) و استراتژی تحلیلی ماتریس شرطی پیامدی صورت گرفته است. براساس نتایج به دست آمده «عدم التزام به هنجارهای آکادمیک» به عنوان پدیده محوری انتخاب و مدل نهایی براساس شرایط علّی و عوامل زمینه ای در دو سطح خرد و کلان، کنش و برهم کنش دانشگاهیان (مقاومت، سکوت و سوءاستفاده) و پیامدها (پیامدهای فردی، سازمانی و ملّی) حول پدیده محوری بسط داده شد. نتیجه گیری نهایی حاکی از تقویت و بازتولید پدیده محوری، در صورت عدم اقدام دانشگاه برای کمک به بهبود وضعیت از درون این نهاد علمی وعدم توجه به مسئولیت فردی دانشگاهیان است.
تحلیل مشارکت اجتماعی دانشگاه ها در جامعه؛ با تأکید بر انتظارات جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مشارکت اجتماعی دانشگاه، هدف اصلی پژوهش حاضر بود. برای این منظور از دیدگاه روش شناسی از راهبرد داده بنیاد استفاده شد. قلمرو مطالعه استان و دانشگاه سمنان است. نمونه آماری شامل دو گروه ذی نفعان داخلی دانشگاه (ازجمله کارکنان، معاونان و اعضای هیئت علمی دانشگاه) و ذی نفعان خارجی دانشگاه (ازجمله مدیران و کارشناسان سازمان های محلی، آموزش و پرورش، استانداری و شهرداری) در نظر گرفته شد. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام و حجم نمونه براساس شیوه نوظهور 29 نفر تعیین شد. افراد نمونه کسانی بودند که مناصب تأثیرگذار و تجربه مشترک دانشگاهی داشتند. تحلیل داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد و الگوی پارادایمی پژوهش به دست آمد. نتایج پژوهش نشان دادند از مهم ترین عوامل علّی مشارکت اجتماعی دانشگاه، کارآیی و اثربخشی دانشگاه، پایش ادواری عملکرد دانشگاه ازطریق سازمان های محلی و همتایان، آموزش در زمینه مسائل زیست محیطی، غنی سازی برنامه های درسی و متناسب سازی محتوای آموزشی با نیاز جامعه است. در این میان راهبردهایی از دیدگاه مطلعان کلیدی و با توجه به تجربیات و ادراک آنان از وضعیت مشارکت اجتماعی دانشگاهی به دست آمد که می توان به آموزش شهروندان و فرهنگ سازی در زمینه کاهش تولید و تفکیک زباله های خانگی، بازکردن فضای اجتماعی دانشگاه برای رشد و عرضه جوانان، آموزش صنایع دستی استان به زنان خانه دار به ویژه در مناطق محروم، حساسیت برنامه هایی در زمینه حفاظت از محیط زیست و بازنگری محتوای آموزشی براساس نیاز جامعه اشاره کرد. برای اجرای این راهبردها نباید از نقش عوامل محیطی مانند سیاسی شدن دانشگاه و تغییر دیدگاه های دولت، وجودنداشتن شایسته سالاری، سیاست کاری مدیران و وابستگی مدیران به جریان های سیاسی، تداخل نگرش های سیاسی و علمی، وجودنداشتن آزادی علمی و اجتماعی، اختیارات محدود و ناچیز هیئت امنا، نداشتن حس مسئولیت و پاسخگویی دانشگاه نسبت به جامعه و همچنین از نقش عوامل زمینه ای ازقبیل ناهماهنگی بین اهداف، رسالت ها و برنامه های دانشگاهی، چابک نبودن دانشگاه در پاسخ به تغییرات محیطی، نقص فرهنگ پژوهش و عادت به مصرف گرایی علمی و فرهنگ مشارکت بین دانشگاه، صنعت و جامعه غافل شد؛ درنهایت، با وجود این کنش ها و واکنش ها و با دست یا بی به مشارکت اجتماعی دانشگاه باید شاهد پیامدهایی ازقبیل کاهش آسیب های اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی شهروندان و بهبود نیازهای بهداشتی، نهادینه شدن تفکر کارآفرینی در دانشگاه، کاهش بیکاری و همسویی آموزش با نیازهای جامعه بود.
برآورد توابع تولید واحدهای دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه های منتخب)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشگاه ها، بعنوان مراکز تربیت نیروی انسانی متخصص کشورها، نقش مهمی در افزایش رشد و توسعه ی اقتصادی ایفا می کنند. در همین راستا، اقتصاد آموزش عالی در چند دهه ی اخیر گامهای موثری در جهت نحوه ی تخصیص بهینه منابع فیزیکی و انسانی در دانشگاه ها و افزایش کارایی آنها به عنوان واحدهای تولیدی چند ستانده ای برداشته است. با توجه به اینکه در چند سال اخیر دانشگاه های دولتی ایران قسمت اعظم منابع خود را صرف تولید آموزشی کردند، این مقاله با در نظر گرفتن دانشگاه های دولتی جامع و صنعتی به عنوان واحدهای تولیدی و بررسی ارتباط عوامل انسانی و مادی 49 دانشگاه دولتی جامع و صنعتی کشور برای دوره زمانی 1394-1393 و 93-1392، یک تابع تولید آموزشی را به روش حداقل مربعات معمولی (OLS) با دو روش توابع تولید (کاب-داگلاس و ترانسلوگ) برآورد می کند که در آن دانشجویان ثبت نامی، اساتید، درآمد اختصاصی و کارکنان به عنوان نهاده هاست. یافته های پژوهش نشان می دهد که، در سال 93-1392 با تخمین تابع تولید کاب-داگلاس نشان داد که، اعضای هیات علمی (189/0) و کارکنان (172/0) بعنوان مهمترین نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی فارغ التحصیلان موثرند و اعضای هیات علمی (19/0) بعنوان مهمترین نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی دانشجویان در حال تحصیل (جاری) دارد. دانشجویان ثبت نامی (58/0) و مخارج کل (88/0) بعنوان مهمترین نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی درآمداختصاصی موثرند و از طرفی دیگر در تخمین تابع تولید ترانسلوگ هیات علمی (24/0)، دانشجویان ثبت نامی (65/0) و کارکنان (32/0) بعنوان نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی فارغ التحصیلان موثرتر بودند. هیات علمی (18/0)، دانشجویان ثبت نامی (98/0) بعنوان نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی دانشجویان در حال تحصیل (جاری) موثرتر بودند. مخارج کل (88/0)، دانشجویان ثبت نامی (98/0) و کارکنان (84/0) بعنوان نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی درآمداختصاصی موثرتر بودند. یافته های پژوهش در سال 94-1393 با تخمین تابع تولید کاب-داگلاس نشان داد که، دانشجویان ثبت نامی (77/0) و کارکنان (312/0) بعنوان مهمترین نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی فارغ التحصیلان موثرند. مخارج کل (75/0) بعنوان مهمترین نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی درآمداختصاصی موثرند.و از طرفی دیگر در تخمین تابع تولید ترانسلوگ دانشجویان ثبت نامی (98/0) و کارکنان (95/0) بعنوان نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی فارغ التحصیلان موثرتر بودند. مخارج کل (99/0) بعنوان نهاده ها در تولید ستانده آموزشی یعنی درآمد اختصاصی موثرتر بودند.
رابطه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری برابر 295 نفر می باشد. تعداد نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 170 نفر تعیین شد که به صورت تصادفی طبقه ای (بر حسب جنسیت) انتخاب شدند. ابزارجمع آوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد شده سرمایه اجتماعی ناهاپییت و گوشال(1998) و پرسشنامه سرمایه فکری بنتیس (1998) است. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تأیید و جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی 80/0 و پرسشنامه سرمایه فکری 89/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و همچنین بین سرمایه اجتماعی و با هر مولفه سرمایه فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای) نیز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
رابطه فرهنگ سازمانی و برنامه های تغییر در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
263 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و برنامه های تغییر در دانشگاه هاست. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه موردمطالعه شامل کارکنان سه نوع دانشگاه دولتی، آزاد و پیام نور در شهر کرمان جمعاً به تعداد 1231 نفر است. نمونه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری انتساب متناسب برابر با 556 نفر انتخاب گردیده است. ابزار های مورداستفاده شامل پرسشنامه برنامه های تغییر (منابع انسانی، ساختار، تکنولوژی، فرایند و نتایج) و پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز می باشند. روایی ابزار با استفاده از روایی سازه و پایایی آن با دو روش همسانی درونی و مقدار t مورد ارزیابی و تأیید قرارگرفته است. نتایج بررسی داده ها نشان داده است که بین فرهنگ سازمانی و برنامه های تغییر در دو دانشگاه دولتی (88/0) و پیام نور (64/0) رابطه مثبت و معنادار قوی و بین این دو متغیر در دانشگاه آزاد رابطه معنادار نسبتاً ضعیفی (24/0) وجود دارد. مدلیابی معادلات ساختاری نیز جهت بررسی رابطه دو متغیر و ابعاد آن ها در کلیه دانشگاه ها نشان دهنده رابطه بسیار قوی (96/0) بین دو متغیر است. لذا به نظر می رسد درصورتی که برنامه های تغییر در دانشگاه ها سازگار با فرهنگ خاص آن دانشگاه طراحی و اجرا گردند به موفقیت آنان در فرایند اجرای برنامه های تغییر و کسب نتایج مناسب کمک خواهد نمود.
بررسی مخاطب شناسی در تقدیم نامه های پایان نامه های دانشگاهی و حوزوی ارائه شده بعد از انقلاب اسلامی با تاکید بر نقش فرهنگی و ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پایان نامه ها از جمله منابع علمی و پژوهشی دست اول است که در اجزاء و ساختار آن، تقدیم نامه وجود دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی مخاطب شناسی تقدیم نامه های پایان نامه های دانشگاهی و حوزوی بعد از انقلاب اسلامی است. روش : روش پژوهش، مطالعه کتابخانه ای است. اطلاعات از طریق مشاهده و فیش برداری از سه پایگاه مهم اطلاعاتی پایان نامه: ایرانداک، مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی و سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، جمع آوری گردید. از 600 عنوان پایان نامه مربوط به 77 مرکز آموزش عالی دانشگاهی و حوزوی مورد مطالعه، 522 تقدیم نامه فیش برداری گردید. یافته ها: حدود 85 درصد از پایان نامه ها دارای تقدیم نامه هستند و پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشگاهی و حوزوی بیشترین فراوانی را دارند. پایان نامه های دانشگاه های غیرانتفاعی، پیام نور و دولتی به ترتیب دارای بیشترین تقدیم نامه هستند. بیشتر تقدیم نامه ها دارای دو مخاطب است و به طور میانگین هر تقدیم نامه به سه مخاطب تقدیم شده است. زنان نسبت به مردان به مخاطبان بیشتری تقدیم نموده اند. مخاطبان حدود 6 درصد تقدیم نامه ها با موضوع پایان نامه ارتباط دارند. 72 درصد مخاطبان، از خانواده و بستگان پدیدآور هستند، 13 درصد مخاطبان، ائمه اطهار (ع) هستند، حدود 15 درصد تقدیم نامه ها نیز به سایر گروه ها و شخصیت های علمی، دینی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... تقدیم شده اند. نتیجه گیری: موضوع پایان نامه تأثیر کمتری در فکر و ذهن پدیدآور برای تدوین تقدیم نامه دارد. تکریم و قدردانی تقدیم نامه نویسان، از زحمات والدین نشانگر فرهنگ دینی و ارتباط عمیق فرزندان با والدین در خانواده های ایرانی است. عشق به ائمه اطهار (ع) و انتظار فرج از دغدغه های پژوهشگران جوان ایران اسلامی است. به طور کلی تقدیم نامه نویسان معتقد به آموزه های دین مبین اسلام به ویژه کلام الهی (قرآن) و علاقه مند به دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی (شهدا و رهبری) هستند و این موضوع سرمایه بسیار مهم معنوی و اعتقادی است که مدیران جامعه اسلامی و خانواده ها باید برای حفظ و حراست و تقویت بنیه های آن از هیچ کوششی دریغ نکنند و این نوع سرمایه ها را تقویت، تکریم و تجلیل نمایند.
شناسایی ابعاد و مولفه های ارتقاء پایداری ملی موثر بر مدیریت علم دانشگاه، طراحی مدلی براساس پژوهش پدیدارنگارانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی؛ از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی و از نظر ماهیت داده ها «آمیخته» از نوع اکتشافی انجام شده است. رویکرد پژوهش در بعد کیفی با بهره گیری از راهبرد پدیدارنگاری تنظیم شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوش 17 نفر از اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بودند. در بخش کیفی تحقیق، داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و برای بررسی صحت یافته ها از روش بررسی توسط اعضاء استفاده شد. داده های حاصل از بخش کیفی با کاربست کدگذاری تحلیل محتوا در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. همچنین در مرحله کمّی پژوهش، براساس معیارهای استخراج شده از مرحله کیفی به طراحی پرسشنامه پرداخته شده و با استفاده از فرمول کوکران از تعداد 514 نفر از اساتید و اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری «خوشه ای» مطالعه به عمل آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مأموریت گرایی پژوهش، حاکمیت نورآوری علمی، مسئولیت اجتماعی، تقویت توان تاب آوری و اثر بخشی پژوهش ها، جزء ابعاد و مولفه های تبیین کننده ارتقای پایداری ملی موثر بر مدیریت علم دانشگاه می باشند و مدل اندازه گیری ارائه شده برای شناسایی مولفه های مذکور از کیفیت لازم برخوردار است.
شناسایی عوامل مؤثر بر تربیت سیاسی دانشجویان: مطالعه موردی دانشگاههای فنی و مهندسی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
تربیت سیاسی فرایندی است که به افزایش مهارتها و قابلیتهای شهروندان برای تأثیرگذاری در سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود و جامعه منجر می شود. لذا شناسایی عوامل مؤثر بر تربیت سیاسی شهروندان حائز اهمیت است. دانشجویان بخش مهمی از شهروندان در زمینه فعالیت سیاسی و اجتماعی به شمار می آیند؛ لذا شناسایی عوامل مؤثر بر تربیت سیاسی این قشر، اهمیت دارد. مسئله اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر تربیت سیاسی دانشجویان و سنجش میزان تأثیر هر یک از این عوامل بوده است. روش: این پژوهش با روش پیمایش و استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک، از بین دانشگاههای فنی و مهندسی تهران، دو دانشگاه دولتی و دو دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب و تعداد 384 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور مقایسه داده ها، از روش درصدگیری و محاسبه میانگین و برای تعیین تأثیر متغیّرها و تعمیم نتایج به جامعه آماری و سنجش تأثیر متغیّرهای مورد بررسی از آزمون تی استیودنت تک نمونه ای استفاده شده است. یافته ها: عوامل مؤثر بر تربیت سیاسی دانشجویان، شناسایی و میزان تأثیر این عوامل در قالب 10 شاخص سنجیده شده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد چهار شاخص خصلتهای فردی، خانواده، رسانه های جمعی و تحولات بین المللی، تأثیر معناداری بر تربیت سیاسی دانشجویان دانشگاههای فنی و مهندسی دارد و سایر شاخصها تأثیر معناداری ندارند.
معناشناسی قدرت در فرایند پژوهش دانشگاهی :تحلیلی پدیدارشناسانه از تجارب دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰شماره ۲
113 - 151
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه روابط قدرت در پژوهش های دانشگاهی به ویژه پژوهش های گروهی و تیمی غیرقابل انکار است، شناسایی معانی قدرت در فرایند پژوهش با بهره گیری از تجارب دانشجویان و فارغ التحصیلان، هدف پژوهش حاضر بوده است. ازآنجایی که اکتشاف و توصیف تجربیات دانشجویان و فارغ التحصیلان از معنا و مفهوم قدرت در فرایند پژوهش هدف این پژوهش بوده است، طرح پژوهش، کیفی است. در این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی جامعه پژوهش را تشکیل داده اند؛ زیرا دانشجویان عمدتاً هدف قدرت اساتید قرار می گیرند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، روش نمونه گیری غیر هدفمند و از نوع معیار (ملاک محور) است. بر این اساس، دانشجویان و فارغ التحصیلانی در این پژوهش مشارکت داده شدند که معیار تجربه پژوهش مشترک، در دسترس بودن و موافقت با انجام مصاحبه را داشته باشند. با 19 دانشجو و فارغ التحصیل دانشگاه تهران مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت پذیرفته است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تجزیه وتحلیل استیوک-کولایزی-کین استفاده شده است. مشارکت طولانی مدت و پیوسته پژوهشگر در امر پژوهش، پرهیز از نتیجه گیری زودهنگام و بازنگری همکاران پژوهش، مهم ترین اقدامات پژوهشگران به منظور تحقق روایی و پایایی یافته های پژوهش بوده است. به اعتقاد دانشجویان و فارغ التحصیلان، قدرت در فرایند پژوهش، می تواند مثبت، منفی و حتی خنثی تلقی شود، همچنین می تواند هدایت گر یا بازدارنده باشد. اخلاق، آزادی عمل، کنترل آشکار، کنترل پنهان، مسئولیت ناپذیری، نفوذ، همکاری و حمایت و هدایت به عنوان معانی قدرت در فرایند پژوهش شناخته شده اند. بر اساس یافته های پژوهش، با توجه عدم تجربه مثبت در مورد نفوذ ناظران پژوهشی بر دانشجویان، به منظور مدیریت کارآمد فرایند پژوهش به آنان پیشنهاد می شود سبک های رهبری را در این فرایند مدنظر قرار دهند.
جامعه یادگیری اعضای هیأت علمی(FLC)؛ به مثابه توسعه حرفه ای درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های جامعه یادگیری اعضای هیات علمی دانشگاه انجام گرفته است.این پژوهش از نوع کیفی بوده که در آن از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شده است.شرکت کنندگان از میان اساتید و اعضای هیات علمی دانشگاه انتخاب شدند.شرکت کنندگان مبتنی بر هدف پزوهش انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری با 15 شرکت کننده انجام گرفت.روش اصلی جمع آوری داده ها ، استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و روش تجزیه تحلیل اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمونی گرانهایم صورت گرفت.روایی و پایایی مطالعه حاضر از روش بازنگری توسط شرکت کنندگان،مرور توسط افراد غیر از شرکت کنندگان(اساتید دانشگاه و همکاران پژوهشگر) بررسی شد.یافته های بدست آمده شامل :67 کد اولیه باز ، 9 مقوله ی محوری و4 تم اصلی:1)اهداف و چشم انداز مشترک 2) یادگیری جمعی 3) عمل حرفه ای مشترک 4) بازتاب حرفه ای مشترک بوده است.هم چنین نتایج پژوهش نشان می دهد مولفه های احصا شده در قالب الگوی جامعه یادگیری حرفه ای به عنوان مراحلی از یک چرخه مداوم بهبود مستمر در دانشگاه می باشد که تا حصول به نتایج دلخواه می تواند ادامه یابد.
فرصت ها و چالش های آموزش برخط در نظام آموزشی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی، امروزه فراتر از یک رسانه یا فناوری است و به یک فضای زیستن تبدیل شده است. بسیاری از معانی ای که انسان می سازد، در بستر این فضا ساخته می شوند و این فضا، نقش برجسته ای در حوزه آموزش، یادگیری و حتی تربیت انسان یافته است. در عصر حاضر، ابزارهای فناوری در بستر فضای مجازی نیز در خدمت آموزش و یادگیری از راه دور قرارگرفته اند که این مسئله در نظام دانشگاهی کشورها حرکتی شتابان یافته است که بررسی فرصت ها و چالش های این مسئله، هدف نوشتار حاضر قرار گرفته است. این مقاله با روش «تحلیل مضمون» به دنبال پاسخ به این سؤال است که آموزش از راه دور و خصوصاً آموزش برخط (آنلاین) در نظام دانشگاهی جمهوری اسلامی ایران چه فرصت ها و چه چالش هایی را در امر یادگیری دانشجویان ایجاد می کند؟ برای پاسخ به این سؤال، طی مصاحبه با 25 نفر از اندیشمندان و صاحب نظران، 4 فرصت و مزیت فراگیر و 5 چالش و تهدید فراگیر به دست آمد. فرصت ها شامل: «عبور از محدودیت های زمانی و مکانی»، «ارتقای کیفی و گسترش عدالت آموزشی»، «فرصت های اقتصادی و توسعه بین المللی» و «تنوع در روش های ارزشیابی و توسعه نظارتی» و همچنین چالش ها شامل: «چالش های ساختاری و فنی»، «چالش های ساختاری و فنی»، «چالش های تربیتی و اخلاقی»، «چالش های سلامت روانی و جسمی» و «چالش های فرهنگی و اجتماعی» مشخص شدند که توضیح کدهای فراگیر فوق، در مقاله ذکر شده است.
مولفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی : مطالعه فراترکیب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعالی و انحطاط هر جامعه ای، مرهون فرهنگ آن است. بنابراین توسعه دانشگاه ها در جهت تجاری سازی نتایج تحقیقات در اولین گام نیازمند درک و شناخت مولفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی است . این تحقیق با هدف ارائه تصویری جامع از مؤلفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات در دانشگاه علوم پزشکی از طریق ترکیب تحقیقات پیشین انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با روش فراترکیب کدگذاری(تحلیل مضمون) انجام شده است . فراترکیب با فراهم کردن یک نگرش نظام مند برای پژوهشگران از طریق ترکیب پژوهش های مختلف، به کشف موضوع ها و استعاره های جدید و اساسی می پردازد، و با این روش دانش فعلی را گسترش داده و یک دید جامع و کلی را نسبت به مسائل به وجود می آورد. یافته ها: پس از تحلیل یافته های محققان قبلی و ترکیب نتایج حاصله ، از مجموع 99کد ، 15 مفهوم و 4 مؤلفه در زمینه فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه شناسایی شدند. براساس یافته های تحقیق کدهای انگیزش و پاداش ، هماهنگی و تعامل با صنعت ، حمایت مدیریت دانشگاه و خدمات مشاوره ای بیشترین فراوانی را در فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، یکی از دلایلی که نتایج تحقیقات در دانشگاه زیاد تجاری سازی نمی شود عدم توجه کافی سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان دانشگاه به فرهنگ سازی در این زمینه بوده است بنابراین یافته های این پژوهش می تواند در سیاست گذاری دانشگاه در راستای فرهنگ سازی جهت گسترش تجاری کردن نتایج تحقیقات مورد استفاده قرار گیرد.
موانع و چالش های فرهنگ نقد در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی؛ واکاوی تجارب زیسته دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
51-82
حوزههای تخصصی:
رویکرد حاکم بر این پژوهش، کیفی است و با مشارکت 28 نفر از دانشجویان سال آخر (نیمسال هفتم و هشتم) رشته های علوم انسانی که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. شواهد و اطلاعات مورد نظر با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری و از طریق روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. یافته های حاصل از بررسی تجارب و ادراکات دانشجویان در مورد فرهنگ نقد نشان داد که مجموعاً این حوزه فرهنگی مهم در دانشگاه ها با دو نوع مانع اصلی یعنی چالش های فرادانشگاهی و موانع درون دانشگاهی مواجه است. چالش های فرادانشگاهی، تأثیر واقعیات و شرایط کلان اجتماعی و فرهنگی جامعه بر فرهنگ نقد در دانشگاه و ادراک آن توسط دانشجویان را مورد توجه قرار می دهند و موانع درون دانشگاهی، شامل عوامل آموزشی و متغیر های مرتبط با محیط داخلی دانشگاه ها در این زمینه است. تلاش منسجم و برنامه ریزی شده جهت مقابله با موانع یادشده می تواند بستر های لازم برای نقش آفرینی دانشگاه ها در حوزه های مختلف به ویژه عرصه فرهنگی، فکری و اجتماعی را فراهم کند.
طراحی مدل رتبه بندی گروه های آموزشی (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
81-111
حوزههای تخصصی:
گروه های آموزشی بارزترین بخش در ساختار تشکیلاتی دانشگاه ها هستند که موفقیت، پیشرفت و کارایی دانشگاه ها به عملکرد آنها وابسته است و لذا ضروری است که رتبه بندی دانشگاه ها از گروه های آموزشی دانشگاه ها آغاز شود. در این پژوهش براساس یک رویکرد آمیخته و در بخش کیفی از طریق مطالعات کتابخانه ای، تحلیل محتوای اسناد، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، متخصصان، مدیران نظام آموزش عالی و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ابتدا مدل مفهومی رتبه بندی تدوین و سپس به روش گروه کانونی مدل طراحی شده مورد اعتباریابی قرار گرفت. گروه آموزشی در این پژوهش به مثابه یک سیستم در نظر گرفته شده که عناصر آن عبارت است از: درونداد، فرآیند، برونداد و پیامد. بدین ترتیب، با بررسی و جمع بندی نتایج، چهار عامل درونداد با چهار ملاک اعضای هیئت علمی، پذیرفته شدگان، فضا های کالبدی، امکانات و تجهیزات و مدیریت و راهبری با مجموعاً 29 نشانگر، عامل فرآیند با سه ملاک یاددهی یادگیری، به کارگیری فنّاوری اطلاعات و ارتباطات و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مجموعاً با 16 نشانگر، عنصر برونداد با چهار مؤلفه انتشار مقاله و کتاب، انجام طرح های پژوهشی، ثبت اختراع، کسب جوایز و عضویت در مجامع علمی و زمان تحصیل و معدل دانش آموختگان با مجموعاً 21 نشانگر و عامل پیامد با سه ملاک ادامه تحصیل دانش آموختگان، اشتغال و کارآفرینی دانش آموختگان و اثرگذاری علمی و تخصصی با 8 نشانگر برای رتبه بندی گروه های آموزشی حاصل و مدل مفهومی رتبه بندی گروه های آموزشی مشخص گردید. در انتهای این پژوهش با استفاده از جدول مقایسات زوجی، میزان اهمیت هر یک از عامل ها، ملاک ها و نشانگر ها به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین و مدل عملیاتی رتبه بندی گروه های آموزشی حاصل شد.
شایستگی های اخلاقی مدیران دانشگاهی: مطالعه ای فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
161 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی نظام مند از شایستگی اخلاقی مدیران دانشگاهی است. روش پژوهش کیفی و از نوع فراترکیب است و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، تمامی منابع علمی مرتبط با موضوع شایستگی های اخلاقی مدیران دانشگاهی است که در فاصله سال های 1377 تا 1397 (1998 تا 2018) منتشر شده است. کلیدواژه های شایستگی اخلاقی، شایستگی حرفه ای، شایستگی مدیران (دانشگاهی) از پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مگ ایران، پرتال جامع علوم انسانی، پایان نامه دانشگاه تهران و گنج بتا و پایگاه داده های خارجی همچون Scholar.google، Elsevier، Proquest مورد جستجو قرار گرفت. نتایج نشان داد که با بررسی 55 منبع از 2380 منبع اولیه، 3 مؤلفه اصلی و 54 مؤلفه فرعی به عنوان شایستگی اخلاقی قابل احصاء است. بر این اساس ابعاد اساسی شایستگی های اخلاقی مدیران شامل این سه مقوله است: 1. شایستگی اخلاقی فردی (تقوا، اعتماد به نفس، شجاعت و جسارت، پاکدامنی و حیا، کظم غیظ، پرهیز از شخصی کردن امور، فروتنی و...)؛ 2. شایستگی اخلاقی بین فردی (برقراری روابط حسنه، عدالت و انصاف، صبوری، امانتداری، حسن ظن، فداکاری و...)؛ 3. شایستگی اخلاقی فرا فردی (پرهیز از پنهان کاری، قانون گرایی، مقدس شمردن خدمت رسانی، مصلحت اندیشی، مسئولیت پذیری سازمانی، مشارکت جویی، وجدان کاری و...).
مؤلفه های طراحی فضاهای جمعی دانشگاه در پاسخ به نیاز خودشکوفایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
۵۸-۴۱
حوزههای تخصصی:
خودشکوفایی، مرتبه عالی نیاز انسانی و یک نیاز موجود است که تمایل به رشد و تحقق توانایی های بالقوه و استعدادهای فرد دارد. با ایجاد فضایی مناسب در دانشگاه ها، می توان به اغنای این نیاز کمک کرد. در حال حاضر، یکی از مسائل دانشگاه ها این است که فضاهای جمعی دانشگاه ها بیشتر برای رفع نیازهای فیزیکی و احتیاجات بنیادین اولیه دانشجویان به کار گرفته شده؛ به عبارتی دیگر، فضاهای جمعی دانشگاه، با توجه به خودشکوفایی و اغنای آن طراحی و ساخته نشده اند. هدف از این تحقیق، ارائه مؤلفه های طراحی فضاهای جمعی دانشگاه در پاسخ به نیاز خودشکوفایی (حصول به خودشکوفایی دانشجویان) است. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از روش کمی و کیفی شامل؛ روش اسنادی، روش تحلیل محتوای کیفی، روش زمینه یابی یا پیمایشی از نوع دلفی و علی- مقایسه ای بوده که در چهار مرحله به انجام رسیده است. در مرحله اول به روش اسنادی، ادبیات موضوع مورد بررسی و عوامل مؤثر بر خودشکوفایی، شناسایی شدند. در مرحله دوم به روش دلفی و در سه گام اجرا و لیست اولیه، صفات فضایی به همراه دسته بندی مربوطه استخراج شدند. در مرحله سوم به روش علی-مقایسه ای، بر اساس یافته های مرحله دوم، پرسش نامه بسته تنظیم و میان جامعه آماری توزیع شد. داده ها، از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیره مانوا مورد تحلیل قرار گرفته و مهم ترین صفات فضایی مؤثر بر اغنای خودشکوفایی دانشجویان به دست آمدند. در مرحله چهارم، لیستی از مؤلفه های طراحی که صفات فضایی جهت شکل گیری در فضا می طلبند، از منابع و نظرسنجی از متخصصین استخراج شده و سپس، پرسش نامه ای جهت بررسی تأثیر مؤلفه های طراحی بر شکل گیری صفات فضایی، تنظیم و میان متخصصین توزیع شد. نتیجه این مرحله، استخراج مؤلفه های طراحی فضاهای جمعی دانشگاه است. نتایج پژوهش نشان دادند مهم ترین صفاتی که در فضاهای جمعی دانشگاه باید وجود داشته باشد تا منجر به خودشکوفایی دانشجویان شود، صفات فضایی حریم شخصی و خلوت، حضورپذیری، سادگی در سازمان دهی محیطی و اجتماع پذیری هستند.
بررسی دیدگاه مدیران ارشد دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب نسبت به رهبری تحول گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
121 - 134
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان داده، رهبری عامل مهمی در ایجاد تغییردر مؤسسات آموزش عالی است. رهبران تحول گرا با تعیین جهات وا هدف دقیق و روشن، برمبنای بهبود مستمر، تغییرات و چالش ها را مدیریت می کنند و از عوامل مهم تأثیرگذار بر اجرای برنامه های مدیریت کیفیت و از عوامل اصلی موفقیت سازمانی به شمار می روتد. این مقاله به بررسی دیدگاه رهبران ارشد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب نسبت به رهبری تحول گرا می-پردازد. روش پژوهش مورد استفاده از نوع توصیفی بوده و داده های آن با آزمون کای دوتجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، مدیران ارشد این دانشگاه دیدگاه مثبتی نسبت به نظرخواهی و تسهیم اطلاعات با اعضای هیئت علمی ندارند که این امر بیانگر آن است که دانشگاه در این حوزه ها نیازمند بهبود است. در پایان نیز براساس هدف مطالعه پیشنهادهای کاربردی ارایه شده است.
طراحی مدل به کارگیری نخبگان علمی در محیط های دانشگاهی کشور (مطالعه موردی: اساتید دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
463 - 488
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل به کارگیری نخبگان علمی در محیط های دانشگاهی کشور است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کیفی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند (قضاوتی) و گلوله برفی (زنجیره ای) بود که بر مبنای آن 36 مصاحبه با استادان چند دانشگاه و نخبگان علمی که در حوزه علمی و پژوهشی، تجربه و تخصص داشتند، انجام گرفت. نتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه داده بنیاد در حوزه به کارگیری نخبگان علمی در محیط های دانشگاهی منجر شد. مدل طراحی شده در این پژوهش شامل ابعاد و مؤلفه های مؤثر، موانع و راهکارها، ویژگی ها، شرایط علّی، زمینه ای، واسطه ای، عناصر تشکیل دهنده است که پدیده محوری، پیامدها و راهبردهای اجرای خط مشی عمومی را نشان می دهد.