مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۷.
۵۸۸.
۵۸۹.
۵۹۰.
۵۹۱.
۵۹۲.
۵۹۳.
۵۹۴.
۵۹۵.
۵۹۶.
۵۹۷.
۵۹۸.
۵۹۹.
۶۰۰.
طلاق
منبع:
فصلنامه رأی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
95 - 118
حوزههای تخصصی:
قواعد مربوط به طلاق از جمله قوانین آمره می باشد، که رعایت آن با نظم عمومی در ارتباط است. از این جهت، حاکمیت اراده خصوصی در طلاق محدود شده است. بر اساس فقه، زوج هر زمان که بخواهد می تواند شخصاً یا به وکالت، زوجه را طلاق دهد. اما در ماده 1133 اصلاحی قانون مدنی، این مسیر تعدیل شد و مرد صرفاً با رجوع به دادگاه و رعایت شرایط مقرر در قانون، حق طلاق همسرش را دارد. طلاق یک ایقاع تشریفاتی است؛ یعنی علاوه بر اراده و اهلیت زوج، تشریفاتی نظیر صیغه طلاق، پاکی زن، و حضور دو شاهد عادل مرد نیز باید وجود داشته باشد. اما نظم عمومی و مصالح اجتماعی ایجاب می کرد که علاوه بر تشریفات ماهوی، قانون گذار تشریفات شکلی نظیر، رجوع به دادگاه، گواهی عدم امکان سازش یا حکم طلاق، و ثبت طلاق را تأسیس نماید. ضمانت اجرای عدم رعایت تشریفات ماهوی طلاق، بطلان است. اما در خصوص ضمانت اجرای مدنی تشریفات شکلی، قانونگذار ساکت است. برخی معتقدند، چون طلاق با رعایت مقررات شرعی واقع شده است، عدم رعایت تشریفات بر تشریفات (تشریفات شکلی) باعث بطلان آن نمی شود و فقط ضمانت اجرای کیفری دارد. برخی دیگر معتقدند، قواعد انحلال نکاح از جمله قوانین مربوط به نظم عمومی است، که عدم رعایت آن موجب بطلان طلاق است. در مجموع باید گفت، با توجه به استثناء بودن نظم عمومی در حقوق خصوصی، سکوت قانون گذار را نمی توان حمل بر بطلان طلاق بدون رجوع به دادگاه یا طلاق بدون ثبت دانست؛ زیرا اصل بر صحت و عدم بطلان است. اثر تأسیس این تشریفات همان طور که در آراء دادگاه ها ذکر شده، این است که دعوای اثبات طلاق عادی، قابلیت استماع ندارد؛ زیرا طلاق باید از مسیر خاص قانونی طی شود.
کشف الگوی ارتباطی زوجین با سابقه گرایش به طلاق: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق بهعنوان یک آسیب اجتماعی، بر ساختار خانواده اثر گذاشته و زمینهساز مسائل عدیدهای در جامعه میشود. ازاینرو این پژوهش با هدف کشف الگوی ارتباطی زوجین با سابقه گرایش به طلاق با رویکرد کیفی و به روش داده بنیاد انجام شده است. مواد و روشها: مشارکتکنندگان پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره و دادگاه خانواده در شهر اصفهان سال 1401 به دلیل طلاق میباشند. لذا از میان آنان تعداد 12 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای گلیزر و اشترواس استفاده شد. برای کسب قابلیت اطمینانپذیری یافتهها از معیارهای چهارگانه تأیید پذیری، اعتبار پذیری، قابلیت اطمینان و انتقالپذیری لینکن و گوبا استفاده شد. یافتهها: تحلیل دادهها منجر به 82 کد اولیه، 11 زیر مقوله، 9 مقوله و 4 پارادایم و یک الگوی نظری شد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که الگوی ارتباطی زوجین با سابقه گرایش به طلاق را میتوان در 4 چهار پارادایم شرایط علی، شرایط زمینهای، عوامل تسهیلکننده و پیامدها طبقهبندی کرد. در بخش شرایط علی سه مقوله طلاق عاطفی، ساختار انگیزشی و فقدان صمیمیت زناشویی، در بخش عوامل تسهیلکننده دو مقوله عدم آشنایی نسبت به زندگی زناشویی و اعمال محدودیتهای بدون منطق، در بخش شرایط زمینهای سه مقوله تعارضهای درون فردی، عدم وجود تعاملات عاطفی و نارضایتی از عملکرد همسر و در بخش پیامدها دو مقوله سلطه گری (حاکم بودن من فردی) و عدم اعتماد در الگوی ارتباطی زوجین با سابقه گرایش به طلاق به دست آمد.
مبانی، شرایط و آثار نفقه زن پس از طلاق با مطالعه روا ن شناختی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خانواده مهمترین نهاد اجتماعی است که نقش بسیار مهمی در رشد و ترقی فرد و جامعه دارد. اگرچه اسلام برای تشکیل خانواده اهمیت زیادی قائل است و در حفظ آن می کوشد، اما در صورت عدم امکان ادامه زندگی مشترک برای زوجین، انحلال نکاح در اسلام ضروری است. یکی از انواع انحلال عقد نکاح طلاق است. طلاق در فقه و حقوق بر دو قسم تقسیم می شود: طلاق رجعی و طلاق بائن. طلاق رجعی دارای احکام و مقرراتی است که اسلام به آن تصریح کرده است و اجازه نمی دهد با این جدایی هیچ حقوقی از طرفین عقد اعم از زن و مرد در امور مالی و غیر مالی از بین برود. مواد و روش ها: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای است. ملاحظات اخلاقی: کلیه اصول اخلاقی حاکم در پژوهش، در نگارش این مقاله رعایت شده است. یافته ها و نتیجه گیری: حقوق و تکالیف زوجین پس از طلاق رجعی تمام نمی شود. یکی از قوانین و مقررات طلاق رجعی امکان رجوع مرد به زوجه است و زوجه باید نزد زوج بماند و شرایط رجوع مرد فراهم شود. این نوع طلاق برای زوجین حقوق متفاوتی به همراه دارد و ممکن است زوجین به دلایل مختلف از حقوق خود آگاه نباشند و عدم آگاهی آنان موجب تضییع حقوق آنان شود. در شرع اسلام، نفقه زن بر عهده شوهر است.
آثار حقوقی و روان شناسی وجود شرط حق طلاق برای زن
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حق طلاق زن به این معنا است که زن بدون نیاز به رضایت شوهر بتواند درخواست طلاق کند. در ایران به طور سنتی حق طلاق در اختیار مرد است اما زن می تواند با گرفتن وکالت طلاق از شوهر، این حق را کسب کند. برخورداری زن از مهریه، حق تنصیف، حس استقلال و حفاظت از حقوق مالی زن در صورت اعمال حق طلاق خود، برخی از آثار حقوقی و روان شناسی وجود شرط طلاق برای زن تلقی می شوند. مواد و روش ها: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای است. ملاحظات اخلاقی: کلیه اصول اخلاقی حاکم در پژوهش، در تقریر این مقاله رعایت شده است. یافته ها و نتیجه گیری: زن در صورت اعمال حق خویش و مطلقه ساختن خود، مستحق دریافت مهریه اش به صورت تمام و کمال می باشد. لازم به ذکر است که داشتن حق طلاق برای زن، برخلاف تفکر بسیاری از افراد، لزوماً به معنای ایجاد احساس آرامش برای وی نیست. در نهایت در ذیل این مقاله به بررسی اثر شرط حق طلاق زن بر لزوم أخذ گواهی عسروحرج، بر لزوم مراجعه به دفاتر مشاوره خانواده، بر لزوم داشتن حق استفاده از وکیل دادگستری، بر امکان دریافت مهریه، بر امکان دریافت حق تنصیف و همچنین آثار روان شناسی حق طلاق برای زن در حوزه افکار و نگرش درونی ایشان، آرامش یا عدم آرامش او، در تعامل با دیگران، در محیط شغلی، در محیط خانواده و در اجتماع پرداخته ایم.
مطالعه تجارب مشاوران خانواده قوه قضائیه جهت شناسایی ویژگی های اثربخش مشاوره خانواده در کاهش اختلافات خانوادگی و تحکیم خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۹۷-۶۶
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تجارب مشاوران خانواده قوه قضائیه جهت شناسایی ویژگی های اثربخش مشاوره خانواده در کاهش اختلافات خانوادگی و تحکیم خانواده بود. روش: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل 20 نفر (13 زن و 7 مرد) از مشاوران خانواده قوه قضائیه چند شهر ایران در سال 1400-1399 بود. شرکت کنندگان به شیوه نمونه گیری هدفمند و براساس ملاک های ورود انتخاب شده و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، در ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری ون منن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش شامل 6 مضمون اصلی و 33 مضمون فرعی از تجارب مشاوران به عنوان ویژگی های اثربخش درمانی بود. مضامین اصلی به دست آمده شامل: اهداف پیگیری شده جهت کاهش اختلافات خانوادگی و تحکیم خانواده، ویژگی های مشاور، اقدامات تسهیل گر و پیش برنده مشاوره کناردادگاه، شکست مقاومت در مراجعین کناردادگاه، مداخلات دستیابی به تغییر در جهت کاهش اختلافات خانوادگی و تحکیم خانواده و ویژگی های مکان مشاوره در جهت افزایش اثربخشی مشاوره های کناردادگاه بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد مشاوران قوه قضائیه ای که نسبت به سایر همکاران خویش در کار با مراجعین متقاضی طلاق، نرخ طلاق کمتری در پایان جلسات مشاوره داشته و در حل و فصل کردن مشکلات خانواده موفقیت بیشتری کسب می کنند، ویژگیهای شخصی و اصول حاکم بر جلسات آن ها به گونه ای بوده که شرایطی ایمن و مطلوب برای این دسته از مراجعین فراهم می کند و مسیر را برای طرح مسائل، شنیدن آن ها و در نهایت حل و فصل آن ها هموار می کنند. شماره ی مقاله: ۳
بررسی اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج ها در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۱۷۵-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی تأثیر آموزش رویکرد هیجان مدار بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج ها در آستانه طلاق می باشد. روش: روش تحقیق به صورت کمی و از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل زوج ها در آستانه طلاق استان تهران منطقه 11 و 12 هستند که در دامنه سنی بین 25 تا 35 سال باشند و بصورت داوطلبانه و براساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شده اند. تعداد نمونه پژوهش 20 نفر از زوج ها در آستانه طلاق بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از زوج های در آستانه طلاق که برای انجام امور حقوقی به مراکز حقوقی و مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه حساسیت بین فردی بود و برای آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل کواریانس چند متغیری با رعایت مفروضه ها (همگنی ضرایب رگرسیون، خطی بودن رابطه بین متغیرها، توزیع نرمال ویژگی مورد بررسی، همگنی واریانسها) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که ابعاد حساسیت بین فردی (آگاهی بین فردی، نیاز به تأیید، اضطراب جدایی، کمرویی و عزت نفسه) در زوج های در آستانه طلاق که آموزش رویکرد هیجان مدار دریافت کردند کمتر از زوج هایی است که این آموزش را دریافت نکردند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که برنامه آموزش رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج هایی در آستانه طلاق داشته و می تواند به عنوان برنامه آموزشی موثر مورد توجه روان شناسان و مشاوران باشد. شماره ی مقاله: ۷
مقایسه سرعت پردازش، توجه انتخابی، برنامه ریزی و ناگویی هیجانی در کودکان طلاق و کودکان عادی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طلاق و پیامدهای رفتاری آن برکودکان اثرات نامطلوب زیادی دارد به همین دلیل بررسی عوامل روانشناختی موثر بر این پیامدها از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه سرعت پردازش، توجه انتخابی، برنامه ریزی و ناگویی هیجانی در کودکان طلاق و کودکان عادی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی–مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی 8 تا ۱2 سال مناطق 14 و 15 شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود که تعداد 80 نفر کودک طلاق و 80 نفر کودک عادی به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس عصب- روان شناختی کانرز (2004) و مقیاس ناگویی هیجانی بگبی و همکاران (1994) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل به کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: آزمون تی، تمام متغیرهای پژوهش شامل سرعت پردازش، توجه انتخابی، برنامه ریزی و ناگویی هیجانی در دو گروه کودکان طلاق و کودکان عادی تفاوت معناداری دارد (05/0>P). بر این اساس، در متغیرهای سرعت پردازش، توجه انتخابی و برنامه ریزی میانگین نمره گروه کودکان عادی بالاتر از گروه کودکان طلاق بود، اما در مؤلفه های ناگویی هیجانی شامل دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی میانگین کودکان طلاق از گروه کودکان عادی بیشتر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت طلاق والدین عاملی برای بروز مشکل در سرعت پردازش، توجه انتخابی، برنامه ریزی و ناگویی هیجانی کودکان محسوب می شود، بنابراین توجه و رسیدگی به فرزندان طلاق اهمیت دارد.
مقایسه توانمندی های شخصیت و خودسرکوبگری در زنان متقاضی طلاق و زنان غیر متقاضی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به آثار و پیامدهای منفی طلاق در سطوح فردی و اجتماعی به ویژه برای زنان، نیاز به اقدامات پیشگیرانه برای کاهش این آسیب ها مشهود است. هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه توانمندی های شخصیت و خودسرکوبگری در زنان متقاضی طلاق و زنان غیرمتقاضی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری تمام زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1401 بودند که از میان آنها با استفاده از نرم افزار G*Power تعداد 30 نفر زنان متقاضی طلاق و تعداد 30 نفر از زنان غیرمتقاضی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه توانمندی ها و ارزش ها در عمل پترسون و سلیگمن (2003) و مقیاس خودسرکوبگری جک (1991) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری برای با استفاده از نرم افزار SPSS26 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین توانمندی های شخصیت و خودسرکوبگری در زنان متقاضی طلاق و زنان غیرمتقاضی تفاوت وجود دارد (01/0>P) و زنان متقاضی طلاق نمره بالاتری در خودسرکوبگری و نمره پایین تری در توانمندی های شخصیت کسب کردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین توانمندی های شخصیت و خودسرکوبگری در زنان متقاضی طلاق و زنان غیرمتقاضی تفاوت وجود دارد. پیشنهاد می شود به منظور افزایش توانمندی های شخصیتی، تمرکز بر توانمندی های فردی مانند امید، خوش بینی، خلاقیت و نشاط در آموزش زوجین و جلسات زوج درمانی مورد توجه قرار گیرد.
مدل یابی معادلات ساختاری دلزدگی زناشویی در زنان متقاضی طلاق بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با نقش میانجی خودپنداره جنسی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری دلزدگی زناشویی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه ، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با نقش واسطه ای خودپنداره جنسی در زنان متقاضی طلاق شهر شیراز انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های خانواده در سال 1402 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری تعداد 320 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه طرحواره یانگ ( 2003)، پرسشنامه انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران ( 1389)، پرسشنامه پردازش اطلاعات هیجانی باکر و همکاران (۲۰۰۷) و پرسشنامه خودپنداره جنسی اسنل (1995) بود. داده های جمع آوری شده، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . هم چنین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی علاوه برتاثیر مستقیم ازطریق خودپنداره جنسی با دلزدگی زناشویی اثرغیرمستقیم مثبت ومعناداردارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که خودپنداره جنسی به عنوان یک متغیرمیانجی توانست رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی را تبیین نماید. شماره ی مقاله: ۳
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر ادراک طردشدگی، اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری در نوجوانان خانواده های طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
67 - 81
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر ادراک طردشدگی، اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری در نوجوانان خانواده های طلاق بود.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه نوجوانان ۱۴ الی ۱۸ سال خانواده های طلاق شهرستان جویم در سال ۱۴۰۲ بود. تعداد ۳۰ نوجوان بر اساس معیارهای ورود و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله طرحواره درمانی را در ۱۰ جلسه ۴۵-۶۰ دقیقه ای دریافت نمودند. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان، مقیاس طرد همسالان و مقیاس پاسخ های نشخواری استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که طرح واره درمانی گروهی باعث کاهش معنادار میانگین پس آزمون در ادراک طردشدگی، اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری نوجوانان خانواده های طلاق شده است (05/0 >P).نتیجه گیری: طرحواره درمانی گروهی به عنوان یک مداخله مؤثر در بهبود مشکلات روان شناختی و ارتباطی نوجوانان خانواده های طلاق است.
بررسی تاثیر مشاوره راه حل مدار بر فرزند پروری مادران پس از طلاق
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مشاوره راه حل مدار بر احساس شایستگی و فرزند پروری مادران پس از طلاق دانش اموزان دانش اموزان انجام گرفته است این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. که جامعه آماری شامل مادران مطلقه دارای فرزند در شهر شیراز بود که به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت مشاوره راه حل مدار، شامل ۱۰ جلسه آموزشی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. نتایج این تحقیق نشان داده است که مشاوره راه حل مدار موجب بهبود مهارت های فرزندپروری، افزایش کیفیت ارتباطات عاطفی و کاهش استرس و اضطراب مادران شد. همچنین، مشاوره راه حل مدار می تواند به عنوان یک ابزار مؤثر برای بهبود فرزندپروری و کیفیت روابط مادران مطلقه با فرزندان مورد استفاده قرار گیرد و بر اهمیت حمایت های روانی و اجتماعی در این دوران تأکید می کند. در نهایت، گسترش برنامه های مشاوره ای مشابه و ارتقاء دوره های آموزشی مستمر برای مادران مطلقه پیشنهاد می شود تا به بهبود شرایط زندگی آن ها و فرزندانشان کمک کند.
تبارشناسی و اعتبارسنجی حدیث « تَزَوَّجُوا وَلا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلاقَ يَهْتَزُّ مِنهُ العَرْشُ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
137 - 164
حوزههای تخصصی:
حدیث «تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ یَهْتَزُّ مِنْهُ الْعَرْشُ» یکی از روایات درخور توجه حوزه طلاق می باشد. تأکید محوری این روایت بر نکوهش و مذمت طلاق است تاجایی که به لرزه درآمدن عرش الهی را به عنوان پیامد طلاق مطرح می نماید. این حدیث از جمله احادیث فاقد سندی است که در دوره متأخران وارد کتب اخلاقی و تفسیری امامیه شده است. پیشینه قبلی آن در منابع حدیثی اهل سنت نیز حاکی از سیر تاریخی خاص آن در منابع رجالی و تفسیری است. محتوای روایت در کنار اختلاف نظر عالمان حدیثی در اعتبار یا عدم آن، سنجش اصالت و میزان اعتبار آن را ضروری می سازد. این مقاله بر اساس روش توصیفی تحلیلی به بررسی تبار روایت در منابع فریقین و سپس به ارزیابی سندی و متنی آن پرداخته و نشان می دهد که این روایت برساخته بوده و بر پایه دیگر روایات حوزه طلاق شکل گرفته است. روایاتی که دلالت بر غضب الهی نسبت به افراد ذوّاق و کثیر الطلاق دارد. مطابق بررسی صورت گرفته، روایت مزبور فاقد اعتبار بوده و غیرقابل استناد است. بی توجهی محدثان بزرگ فریقین به روایت مذکور، در عین در دسترس بودن نسخه های آن نیز، حاکی از بی رغبتی آنان به روایت مزبور است.
ناداری شوهر: طلاق قضایی یا تأمین اقتصادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مرد در فقه اسلامی و حقوق خانواده ایران، مسئول تأمین معیشت همسر و فرزندان است. اگر مردی با وجود تمکن مالی از انفاق به همسر خودداری نماید، باید رفتارش را اصلاح نموده یا همسرش را طلاق دهد. درباره مردی که به علت تنگدستی قادر به انفاق نیست، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. گروهی زن را مکلف به صبر بر ناداری شوهر می دانند؛ گروهی دیگر برای وی حق فسخ نکاح قائل شده اند؛ راه حل گروهی دیگر الزام شوهر به طلاق است. قانون مدنی ایران از نظریه اخیر تبعیت کرده و طلاق به علت عجز شوهر از انفاق را مشروعیت بخشیده است. در نتیجه، فقر در حقوق خانواده ایران در شمار اسباب انحلال نکاح قرار دارد! دیدگاه های مذکور مورد انتقاد است؛ زیرا الزام زوجه به صبر بر ناداری شوهر موجب تحمیل ضرر به او است. از سوی دیگر، انحلال نکاح به فسخ یا طلاق مبتنی بر قواعد حقوق خصوصی خانواده بوده و با مسئولیت حمایتی دولت ناسازگار است. روایات فراوانی در خصوص لزوم تأمین اقتصادی خانواده توسط امام یا حاکم مسلمین وارد شده است. مبتنی بر این روایات، اسناد بالادستی و قوانین اجرایی در جمهوری اسلامی ایران به طور مکرر بر ضرورت تأمین اقتصادی خانواده توسط دولت تأکید می کند. بر این اساس، راه حل فقهی- حقوقی این نوشتار برای مسئله مزبور، بهره جویی از ظرفیت حقوق عمومی خانواده و تأکید بر لزوم نقش آفرینی دولت در تأمین اقتصادی خانواده است. از این طریق، زمینه طلاق از بین رفته و ناداری شوهر از شمار علل انحلال نکاح حذف می شود.
بررسی عوامل موثر بر طلاق در دهه اخیر (مرور سیستماتیک)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نرخ طلاق در سال های گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است. مقاله حاضر با توجه به دستاوردهای پژوهش های انجام گرفته طی دهه اخیر، به دنبال یافتن مهم ترین عوامل مؤثر بر طلاق در ایران است. نوع مطالعه، مروری سیستماتیک بر مطالعات ثبت شده در دهه اخیر (از سال 90 تا 98) درباره علل و عوامل طلاق است. بدین منظور، در پایگاه های اطلاعاتی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، پایگاه مجلات تخصصی نور (Noormags)، بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran) و پرتال جامع علوم انسانی (Ensani)، با کلیدواژه های علل و عوامل طلاق، جستجو صورت گرفت که حاصل آن 90 مقاله بود. با کنار گذاشتن مقالات تکراری و کمتر مرتبط در دوره زمانی مشخص، 41 مقاله، شرایط حضور در این تحقیق را دارا بودند. یافته ها نشان داد که عوامل فردی (شخصی، شخصیتی، جمعیت شناختی و جسمی) و عوامل فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، قانونی و موقعیتی در ایجاد طلاق نقش دارند. به علاوه، توجه به آمادگی های درونی و تغییرات فرهنگی و اجتماعی در سطح گسترده نیز مزید علت شده و باعث افزایش روزافزون طلاق گردیده است. افزون بر آن، فرهنگ و عوامل شخصی و شخصیتی نشأت گرفته از فرهنگ را می توان به عنوان عامل مستعدساز، در رأس عوامل پدیدآورنده طلاق به شمار آورد.براساس نتایج به دست آمده، عوامل زمینه ساز(فرهنگ و فاکتورهای شخصی و شخصیتی ناشی از فرهنگ)، از مهم ترین عواملی است که می توان با اصلاح آنها، سیر پیشرفت طلاق را کاهش داد و امید به پایداری و ثبات در زندگی زناشویی را بالا برد. عواملی مثل روابط نادرست بین زوجینی و اقتصاد، از نوع آشکارساز بوده و در نهایت، قوانین و عوامل موقعیتی را تداوم بخش آن دانسته که در به نتیجه رساندن زوجین به طلاق موثر است.
ماهیت فقهی - حقوقی رجوع در طلاق رجعی و برخی آثار آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طبق ادله، چنان چه تداوم رابطه زوجیت، به تضییع حق، ضرر و عسر و حرج برای زن منتهی شود، حکم طلاق، قرار داده شده است. اسلام با حکم رجوع بعد از طلاق و قراردادن دوره عدّه، به زوجین فرصت می دهد درباره خود، فرزندان و ... بیاندیشند و نسبت به جدایی یا تداوم رابطه زوجیت تصمیم بگیرند. درباره ماهیت رجعت در طلاق، دو دیدگاه ارائه شده است: دیدگاهی آن را حق زوج تلقی کرده که مشخصه دائمی حق، قابلیت اسقاط است و نظری دیگر، آن را حکم شرعی جواز به شمار می آورد که قابل اسقاط و صلح و هبه و مانند آن نیست و هرکدام برای نظر خویش، دلایلی ارائه نموده اند. ازآنجاکه این مسئله در موضوعات خانوادگی دارای اثر حقوقی و واجد جنبه های کاربردی است، لازم است با ارائه توصیفی درست، مبانی و ادله فقهی و حقوقی آن تحلیل شود و مبتنی بر استناد و استدلال، نظر نهایی مساعد نظم خانواده، استنباط گردد. بنابراین در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی - تحلیلی و استنباطی به این پرسش های مهم پرداخته شده است که ماهیت رجوع در طلاق رجعی چیست؟ ادله اثباتی آن چگونه تقریر و تبیین می شود؟ و آثار کاربردی آن در نظام حقوقی چه می باشد؟ در بررسی گزارش های توصیفی و نیز ادله قرآنی، روایی، قواعد اصولی، آراء فقهی و مناسبت و حفظ مصالح خانواده، این نتیجه اخذ شده است که ماهیت رجوع، حقی برای زوج است و می توان آن را در چارچوب امتیازات حق قابل اسقاط، نقل و انتقال، تعویض و تقویم، صلح و هبه و... مورد سنجش و ارزیابی قرار داد.
بررسی تأثیر اعمال منافی عفاف بر انحلال نکاح(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تأثیر اعمال منافی عفاف بر انحلال نکاح، اعمّ از فسخ و طلاق، از موضوعات بحث برانگیز در فقه اسلامی و موضوع پژوهش کنونی است. مقصود از «عفاف» در عنوان مسئله، مفهوم خاص آن یعنی «پاک دامنی» یا حفظ دامن از آلودگی شهوانی است. مبتنی بر این معنی، هر عمل فرازناشویی، که باعث آلودگی دامن انسان به شهوت جنسی باشد، «منافی عفاف» نامیده می شود. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی، مسئله مذکور را در دو بعد متفاوت بررسی کرده است. در بعد نخست، تأثیر اعمال منافی عفاف بر فسخ نکاح و در بعد دوم، تأثیر آن بر طلاق بررسی شده است. پژوهش کنونی نشان داده است هرگاه بعد از عقد نکاح معلوم شود زن یا شوهر، قبل از عقد، عفیف نبوده است، این مسئله حقی برای هیچ یک از طرفین عقد ازدواج در فسخ نکاح ایجاد نمی کند؛ مگر درصورتی که عفیف بودن، شرط ضمن عقد قرار گیرد. در بعد دوم مسئله، درصورتی که در دوران زناشویی، زوج مرتکب عمل منافی عفاف گردد، برای زوجه حق طلاق ایجاد می شود.
واکاوی تأثیر طلاق بر خروج زوجین از احصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
135 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر طلاق در خروج زوجین از احصان به روش تحلیلی-اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه منابع فقهی- حقوقی مربوطه مورد بررسی قرار گرفت و مانعیت انواع طلاق در تحقق احصان از منظر فقهی و حقوقی بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مانعیت طلاق بائن در احصان، بین فقیهان اختلافی نیست، اما در مانعیت طلاق رجعی و طلاق عاطفی (تنفر زوجین از یکدیگر و اختلاف های خانوادگی) نظرات متفاوت است. براین اساس، با یافتن ملاک و مناط خروج از احصان می توان به حکم فقهی طلاق رجعی (در تمامی موارد) و طلاق عاطفی (در تمامی موارد) در مانعیت از تحقق احصان دست یافت. ملاک یافت شده برای خروج از احصان عبارتند از: عدم امکان تأمین نیازهای جنسی زن و شوهر که این شامل افراد در طلاق رجعی و عاطفی نیز می شود و می توان حکم خروج از احصان را بر این افراد مترتب کرد. همچنین با استناد به قواعد درء و احتیاط در دماء نیز می توان به خروج از احصان افراد در طلاق رجعی و در برخی موارد طلاق عاطفی حکم نمود. اگرچه به دلیل اختلافات موجود در زمان تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 اظهار نظر صریحی درباره مانعیت انواع طلاق در تحقق احصان نشده است، موارد بیان شده در ماده 227 آن قانون از منظر قانون گذار جنبه تمثیلی دارد و منحصر در آن مصادیق نیست. ازاین رو، این ظرفیت قانونی وجود دارد که انواع طلاق ها نیز مصداقی از مصادیق مانع احصان در نظر گرفته شود.
کنکاش نو در صحت طلاق زوج امامیه و زوجه حنفی
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم و مبتلا به جوامع اسلامی مسئله طلاق است. طلاق و پیامدهای زیان بار آن را می توان از زوایای مختلف اجتماعی، روانی، اقتصادی و حکومتی بررسی کرد. در پژوهش حاضر صحت طلاق در صورت اختلاف مذهب بین زوجین از دیدگاه امامیه و حنفی بررسی می شود. امروزه با گسترش روابط قومی و مذهبی و گسسته شدن تعصبات و محدودیت ها، ازدواج بین مذاهب هم رواج یافته است. دغدغه امروز افراد این است که در صورت جدایی بر چه اساس و حکمی طلاق صحت دارد. با بررسی انجام شده، طلاق در هریک از این مذاهب، ارکان و شرایط مختلف دارد که با واکاوی، حق تقدم طلاق و صحت آن شناخته شده است. اگر هر دو مذهب فقهی بر محور طلاق سنت که مورد اتفاق تمام مذاهب به ویژه فقه امامیه و فقه حنفی است، رضایت دهند حل اختلاف به سادگی امکان پذیر است. در این صورت، طلاق در هر دو مذهب مقدم بر زوج و زوجی است که گرایش به فقه امامیه دارد. نوشتار حاضر حکم طلاق زوج امامی و زوجه حنفی در فقه امامیه و حنفیه را به روش تحلیلی-توصیفی و گردآوری کتابخانه ای بررسی می کند.
واکاوی ادراک جوانان از تجربه طلاق: مطالعه ی کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به افزایش طلاق در سالهای اخیر بویژه در میان زوجین جوان، مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد امیک در چارچوب تفسیرگرایی اجتماعی به واکاوی ادراک و تجربه جوانان از فرایند و پیامدهای طلاق می پردازد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع، و معیار اشباع نظری با 25 مشارکت کننده مرد و زن مطلقه 20 تا 30 سال در شهر تهران مصاحبه عمیق کیفی انجام گرفت. نتایج مطالعه در چهار محور دلایل و بسترهای طلاق، نگرش به طلاق قبل از اقدام، مسائل و چالشهای فرایند طلاق، و پیامدها و مسائل اجتماعی بعد از طلاق ارائه شده است. بر اساس نتایج، آسیب پذیری زنان در فرایند طلاق (قبل، حین، و بعد از طلاق) بیشتر از مردان است. زنان در مقایسه با مردان، از مسائل عاطفی، اجتماعی و اقتصادی بیشتری رنج می برند. بطور کلی، نتایج پژوهش بیانگر فرایندی، چندبعدی و بافتارمندی طلاق در ایران است. طلاق به عنوان یک فرایند چندمرحله ای است؛ عوامل و بسترهای مختلفی در دوره قبل از طلاق (یا تصمیم گیری)، حین طلاق (اقدام به طلاق)، و بعد از طلاق (انطباق و سازگاری با شرایط جدید) آن را شکل می دهند. در نتیجه گیری مقاله می توان گفت رخداد طلاق در خلأ شکل نمی گیرد، بلکه در یک بافتار اجتماعی- فرهنگی رخ می دهد که هم فرآیندها و هم پیامدهای طلاق را تحت تأثیر قرار می دهد.
فراتحلیل تحقیقات مربوط به طلاق: رویارویی عوامل فردی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
191 - 218
خانواده ی سالم زیربنای سلامت آینده جامعه و نیازمند راه کارهایی برای اصلاحات اجتماعی و فرهنگی است، از آن جا که طلاق در کشور ما به نقطه بحران رسیده و بسیاری از خانواده ها با آن درگیر هستند، محققان زیادی را به تکاپو در بررسی این مسئله واداشته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه طلاق در ایران است. این امر می تواند به ایجاد ارتباط بین مطالعات و دسترسی به یک نتیجه منسجم از میان مطالعات پراکنده کمک کند. با توجه به هدف اصلی پژوهش روش انجام این پژوهش از نوع فراتحلیل است. در فرا تحلیل ابتدا اطلاعات از تک تک منابع اولیه استخراج می شود و سپس اطلاعات بدست آمده با همدیگر ترکیب می گردد و در نهایت یک نتیجه جدید بدست می آید. جامعه آماری تحقیق حاضر مقالات علمی- پژوهشی مرتبط با طلاق طی 10 سال اخیر، مقالات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی و پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در فاصله زمانی سال های 1384تا سال 1394 است. روایی از فرمول چارلز اسپرمن و ویلیام براون،0.147 بدست آمد که نشاندهنده روایی مطلوب است. از بین عوامل موثر بر طلاق میزان نابسامانی اجتماعی با اندازه اثر 1.34، نوع وسیله مورد استفاده ارتباط جمعی با اندازه اثر 1.25، سطح تحصیلات با اندازه اثر 1.002، شیوه همسر گزینی با 1.58و تعداد فرزندان با 1.14 موثر ترین عوامل در بروز طلاق هستند که از این میان شیوه همسر گزینی با 1.58 موثر ترین عامل در بروز طلاق است. بررسی میانگین اندازه اثر نشان می دهد اندازه اثر عوامل اجتماعی 0.84 است که بنا به تفسیر کوهن حاکی از تأثیرگذاری زیاد عوامل اجتماعی است.