مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۵۳۹٬۹۳۷ مورد.
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
5 - 24
حوزههای تخصصی:
عشق که ابتهاج حاصل از حضور ذات زیبا و بر دو قسم حقیقی و مجازی است، یکی از راه های تکامل نفس محسوب می شود. عشق حقیقی همان حبّ شدید به ذات و صفات الهی، و عشق مجازی حبّ و اشتیاق به غیر ذات اوست که خود به دو نوع نفسانی و حیوانی تقسیم می شود. در نگاه ابن سینا مشاکلت جوهری نفس عاشق و معشوقْ مبدأ عشق نفسانی است و خواهش لذت و شهوت حیوانیْ مبدأ عشق حیوانی. ملاصدرا نیز مبدأ عشق نفسانی را اتحاد نفس عاشق و معشوق ازطریق استحسان و تمثّل زیبایی های ظاهری و باطنی دانسته است. ازآنجا که عشق مجازیِ نفسانی سبب تلطیف سرّ در فرد عاشق می شود، می تواند به عنوان راهی برای وصول به عشق حقیقی استفاده شود؛ چراکه روح را آماده ی دریافت کمالات متعالی می نماید. از دید ابن سینا کمال حقیقی انسان وصول تام به خدا و اتصال به کمالات حقیقی و درک بی واسطه ی همه ی حقایق هستی است. صدرالمتألهین نیز با تمسک به سه اصل تشکیک در وجود، حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول، به نحو مبسوط به تبیین تکاملی وجود انسان پرداخته و کمال نهایی انسان را وصول به مقام فناء فی الله معرفی کرده است. ستاندن خودبینی، ایجاد شجاعت برای عاشق، ایجاد نیروی سخاوت، تکمیل نفس و بروز استعدادهای حیرت انگیز باطنی و ابتهاج ازجمله ثمرات عشق است.
تحلیل آرای مفسران فریقین درباره «کلمه باقیه» در آیه 28 سوره زخرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
239 - 262
حوزههای تخصصی:
از جمله موارد اختلاف در میان مفسران فریقین، مفهوم «کلمه باقیه» در آیه «وَ جَعَلَها کَلِمَهً باقِیهً فی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ» است. نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف کشف معنای کلمه باقیه، آرای این مفسران را احصا، دسته بندی و تحلیل کرده است. حاصل آنکه، مفسران با استدلال های گوناگون، سه معنای «اسلام» و «توحید» و «امامت» را در تفسیر کلمه باقیه ذکر کرده اند و براساس استدلال ها و شواهد قرآنی، روایی و ادبی، تفاسیر «اسلام» و «توحید» ناتمام بوده است. در مقابل، تفسیر کلمه باقیه به «امامت» با اِعمال اصلاحات لازم در استدلال های موجود، به عنوان تفسیر ارجح شناخته شد. آیات هم سیاق با آیهٔ مورد بحث، به روشنی گواهی می دهند که منظور از کلمه باقیه ، امامت است، چنان که روایات متعدد واردشده در تفسیر آیه نیز به صراحت مراد از «کلمه باقیه» را مشخص می کنند.
کاربرد هوش مصنوعی در عصر رسانه ای و تأثیر آن بر استراتژی های جنگ ترکیبی
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یکی از فناوری های تحول آفرین عصر حاضر، نقش فزاینده ای در تحولات حوزه های امنیتی و نظامی ایفا می کند. در چارچوب جنگ ترکیبی، که تلفیقی از ابزارهای نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی، روانی و اجتماعی برای تأثیرگذاری بر تصمیمات و رفتار دشمن به کار گرفته می شود، کاربردهای هوش مصنوعی تحولی بنیادین ایجاد کرده است. تحلیل کلان داده ها، شبیه سازی رفتارهای جمعی، پیش بینی واکنش های اجتماعی و پشتیبانی از تصمیم گیری های پیچیده، از جمله قابلیت هایی هستند که این فناوری را به ابزاری استراتژیک در جنگ ترکیبی بدل کرده اند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی–تحلیلی و با بهره گیری از چارچوب های نظری علوم شناختی و مطالعات امنیتی، به بررسی نقش هوش مصنوعی در ارتقاء کارایی و دقت استراتژی های جنگ ترکیبی می پردازد. تمرکز ویژه بر کاربردهای این فناوری در تحقیقات کیفی، به ویژه در شناخت عمیق تر زمینه های اجتماعی، فرهنگی و روانی، نشان می دهد که ادغام AI با روش های کیفی مانند تحلیل محتوای رسانه ای، مصاحبه های عمیق و مشاهده مشارکتی، می تواند به طراحی مؤثرتر عملیات اطلاعاتی و روانی کمک کند. بر این اساس، توسعه الگوریتم های تفسیرپذیر، تقویت زیرساخت های امنیتی و تدوین چارچوب های حقوقی و اخلاقی، پیش شرط بهره برداری مسئولانه از هوش مصنوعی در جنگ های آینده محسوب می شود.
الگوی توسعه مدیریت سبز اماکن و تاسیسات ورزشی با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
25 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه مدیریت سبز اماکن و تاسیسات ورزشی بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد.روش شناسی: پژوهش به روش داده بنیاد انجام شد. جامعه پژوهش، اعضای هیأت علمی دانشگاه در رشته های مدیریت ورزشی و محیط زیست و مدیران ارشد اماکن و تاسیسات ورزشی بودند. نمونه گیری با استفاده از اصل اشباع نظری 15 تن بود که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. برای سنجش روایی از 4 معیار اعتبارپذیری، تعمیم پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. برای سنجش پایایی از توافق درون موضوعی استفاده شد که 0/91 بود.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که توجه به شرایط علی، زمینه، شرایط مداخله گر، پدیده و راهبردهای ارئه شده در الگوی پژوهش موجب پیامدهای مهمی مانند بهبود فرهنگی، افزایش اعتبار بین المللی، بهبود وضعیت مالی، بهبود زیرساخت ها، بهبود وضعیت اجتماعی و حفظ منابع طبیعی می شود.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود الگوی پژوهش حاضر، جهت توسعه مدیریت سبز اماکن و تاسیسات ورزشی در بخش های مختلف از جمله تدوین قوانین و دستورالعمل ها و مدیریت نیروی انسانی مرتبط استفاده شود.
طراحی الگوی پارادایمی توسعه بازی فوتبال خیابانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
49 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پارادایمی توسعه فوتبال خیابانی ایران با کمک نظریه داده بنیاد انجام شد.روش شناسی: پژوهش از نوع کیفی و با هدف، کاربردی- توسعه ای بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 21 تن از صاحب نظران علمی دانشگاهی مدیریت ورزش، مدیران ستادی و اجرایی فوتبال کشور و 34 مقاله علمی مرتبط، بودند که با نمونه گیری نظری جهت مصاحبه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با کدگذاری های باز، محوری و انتخابی اسناد و مصاحبه ها با سه دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری انجام شد. ضریب توافق بین کدگذاران 90/0 محاسبه شد.یافته ها: نتایج کیفی در قالب 44 مقوله، 179 کد مفهومی و 226 گویه در 6 سازه الگوی پارادایمی شرایط علّی (6 مقوله، 32 مفهوم و 39 گویه)، پدیده اصلی (7 مقوله، 18 مفهوم و 22 گویه)، راهبردها (10 مقوله، 37 مفهوم و 77 گویه)، شرایط زمینه ای (7 مقوله، 31 مفهوم و 39 گویه)، شرایط مداخله گر (6 مقوله، 24 مفهوم و 30 گویه) و پیامدها (8 مقوله، 35 مفهوم و 59 گویه) در 4 محور (پیشران ها، موانع، محرک ها و ملزومات) جای گرفتند.نتیجه گیری: توسعه مطلوب فوتبال خیابانی و دستیابی به پیامدهای اثرگذار ملی و فراملی نیازمند اجرای اصلاحات و راهبردهای مدیریتی، رشد و توسعه قوانین است.
مدیریت محیطی، حفاظت از اراضی کشاورزی در روستاهای در معرض گسترش خانه های دوم و لزوم آموزش مدیران محلی (موردمطالعه: شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
عوامل متعددی ازجمله گسترش خانه های دوم، باعث تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تبدیل آنها به مسکونی (خانه های دوم) می شود. این امر باعث از دست رفتن اراضی و یا کاهش فعالیت های کشاورزی می شود. با عنایت به نقش کشاورزی در تأمین امنیت غذایی، به کارگیری مدیریت محیطی در نواحی روستایی به منظور محافظت از اراضی کشاورزی و منابع طبیعی برای بهره برداری پایدار از اراضی کشاورزی ضروری است. ازاین رو آموزش مدیریت محیطی یکی از اولویت های مدیریت راهبردی کشورها قلمداد شده و بررسی تأثیر آن بر ممانعت از تغییر اراضی کشاورزی و تبدیل آن به خانه های دوم از اولویت بالایی برخوردار است. محدوده موردمطالعه نیز به دلیل وجود شرایط آب و هوایی مناسب و چشم اندازهای زیبای کوهستانی، در طول چند دهه اخیر بر اثر گسترش خانه های دوم، با تغییر کاربری اراضی روبه گسترشی مواجه بوده است. این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته، نقش آموزش مدیریت محیطی در حفاظت از اراضی کشاورزی در مناطق روستایی در معرض گسترش خانه های دوم شهرستان شمیرانات را مطالعه می نماید. اطلاعات لازم با استفاده از سه پرسشنامه خانوار ساکن، صاحبان ویلا و مدیران محلی به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که با وجود این که مدیریت محیطی روستایی نقش مؤثری در ممانعت از تغییر اراضی کشاورزی شهرستان شمیرانات دارد، ولی به آموزش مدیریت محیطی آن طور که شایسته است توجه نشده، درنتیجه طی سال های 35 تا 93 ساخت خانه های دوم روندی افزایشی داشته و اراضی کشاورزی و باغات و مراتع روندی کاهشی داشته اند، به طوری که نسبت اراضی مسکونی از 23/0 به 54/2 درصد و اراضی کشاورزی و باغات از 54/8 به 44/7 درصد رسیده است. ازاین رو ارتقای عملکرد مدیران محلی برای مقابله با تغییر کاربری اراضی مستلزم آموزش مدیران محلی در این زمینه است.
تأثیر سرمایه انسانی بر انتشار دی اکسید کربن با تأکید بر آموزش در کشورهای درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
در این تحقیق با استفاده از روش تخمین معادلات هم زمان (3SLS) به بررسی رابطه هم زمانی بین سرمایه انسانی، آموزش و انتشار دی اکسید کربن در کشور های در حال توسعه طی دوره زمانی 1996-2020 پرداخته شد. نتایج نشان دادند که یکی از ابعاد سرمایه انسانی یعنی سلامت تأثیر منفی بسزایی بر انتشار گاز دی اکسیدکربن دارد و موجب افزایش کیفیت محیط زیست در کشورهای موردمطالعه در این تحقیق می شود. همچنین، افزایش در سطح آموزش سرمایه انسانی موجب بدتر شدن جلوه محیط زیست و افزایش انتشار گاز دی اکسیدکربن در این کشورها است. چراکه آموزش نه تنها در راستای بهبود کیفیت محیط زیست و سرمایه انسانی نبوده، بلکه بیشتر مصرف گرایی مورد اولویت قرار داده شده و سیاست های توسعه پایدار در این کشورها موردتوجه کافی قرار نگرفته است؛ بنابراین؛ سیاستمداران باید با توزیع مناسب فرصت های آموزشی و بها دادن به کیفیت آموزشی در راستای سیاست های توسعه پایدار جهانی بیداری زیست محیطی عموم مردم را بهبود بخشند. همچنین، با اتخاذ تعرفه های گمرکی سنگین جهت جلوگیری از ورود فناوری های آلوده- بر و سوق دادن سیاست های آموزشی به سمت توسعه فناوری های سبز می توانند از نخبگان در طراحی و ساخت فناوری های سبز جهت حفظ محیط زیست حمایت کنند.
زیباشناسی درختان و درختچه های مناسب فضای سبز شهرهای کوهستانی شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
در طراحی توسعه پایدار فضای سبز شهری، معرفی گونه های مناسب از لحاظ زیباشناختی و همچنین استفاده از گونه های بومی امری ضروری است. هدف این پژوهش نیز تعیین نظر ساکنان شهری در انتخاب گونه های درختی و درختچه ای مناسب برای فضای سبز شهری دیلمان از دیدگاه زیباشناسی بود. برای انتخاب گونه های گیاهی مناسب، فهرستی از همه گیاهان زینتی موجود در سازمان پارک ها و فضای سبز شهری دیلمان تهیه شد. سپس 107 گونه بومی که به صورت تاریخی در منطقه مورد مطالعه وجود داشتند و قابل استفاده در فضای سبز بودند انتخاب و توسط کارشناسان تأئید شدند. از بین گونه های شناسایی شده، تعداد 15 گونه برتر شامل نارون، افرا، توسکا، ممرز، زبان گنجشک، شمشاد هیرکانی، لرگ، داغداغان، بارانک، سرخدار، بلوط، راش، سرو هوریزنتالیس، کاج کریسمس و سرو کشمریانا برای استفاده در فضای سبز شهری بر اساس پاسخ شهروندان انتخاب گردیدند. جامعه آماری این پژوهش ساکنان شهر دیلمان بودند که 371 نفر با استفاده از روش کوکران برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. روایی سوالات پرسشنامه توسط کارشناسان این حوزه مورد تأئید قرار گرفت. همچنین میزان پایایی سوالات با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر با 782/0 بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که پاسخ دهندگان، استفاده از کاج کریسمس را برای حاشیه خیابان ها و پارک ها، سرو هوریزنتالیس را برای بلوارها، داغداغان را برای کنار جاده ها و سرو کشمریانا را برای مجاور مدارس ترجیح می دهند. پاسخ دهندگان به گونه های بومی نسبت به گونه های غیر بومی و گونه های با رنگ غیر سبز نسبت به گونه های با رنگ سبز علاقه بیشتری نشان دادند.
نسبت حق بر توسعه با دولت های توسعه گرا و رفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
1103 - 1129
حوزههای تخصصی:
در اعلامیه حق بر توسعه مصوب 1986 مجمع عمومی ملل متحد، حق توسعه، حقی بشری و جامع حقوق بشر تلقی شده است. در پرتو تحقق حق توسعه، تصویب و اجرای طرح های عمرانی رفاهی از لوازم تأمین حق و در نتیجه از تکالیف دولت ها محسوب می شود. دو نظریه دولت توسعه گرا و دولت رفاهی هر دو داعیه مداخله نیل به توسعه و کارکرد عمرانی دارند. با روش توصیفی- تحلیلی پرسش اصلی این است که دریابیم چه نسبتی میان دولت های توسعه گرا و رفاهی و حق توسعه وجود دارد؟ دولت های توسعه گرا به نتایج مثبت و موفق در رسیدن به توسعه مدنظر خود تأکید دارند تا دموکراتیک بودن نظام. این ویژگی و صراحت بر ضعف جامعه مدنی، محققان را به این نتیجه رهنمون می سازد که دولت توسعه گرا تضمین گر حق توسعه به عنوان حق بشری آنچنان که در اسناد حقوق بشری سازمان ملل تعریف شده است، نخواهد بود. اما دولت رفاهی بر حق های رفاهی و عمران آموزش و سلامت دلالت دارد و با رابطه نزدیک و تکاملی میان حقوق رفاهی و حق توسعه، دولت مطلوب اسناد حقوق بشری، دولت رفاهی است.
رویکرد ریسک پایه ناظر بر عوائد مجرمانه در پرتو مطالعه تطبیقی و استانداردهای FATF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
157 - 200
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جرایم سازمان یافته کلان اقتصادی و سیستماتیک، به ویژه پولشویی، مستلزم پاسخی هماهنگ و نظام مند هستند که با ماهیت پیچیده این جرایم تناسب داشته باشد. گروه اقدام مالی (FATF) به عنوان مرجع تخصصی بین المللی در این حوزه، چارچوبی جامع مبتنی بر «رویکرد مبتنی بر ریسک» را برای مقابله مؤثر با جرایم مالی تدوین نموده است. این پژوهش به بررسی اصول بنیادین رویکرد مبتنی بر ریسک و میزان انعکاس الزامات آن، به ویژه در مورد اموال مرتبط با جرم، در نظام حقوقی ایران می پردازد. پولشویی که اغلب به عنوان شریان حیات جرایم سازمانیافته توصیف می شود، در شبکه های پیچیده فرامرزی فعالیت می کند. ماهیت فراملی این پدیده، ایجاب می کند که پاسخ حقوقی کشورها منسجم و هماهنگ باشد تا از تضعیف تلاش های جهانی برای مهار جریانهای مالی غیرقانونی جلوگیری شود. توصیه های گروه اقدام مالی بر اتخاذ «استراتژی پیشگیرانه و حساس به ریسک» تأکید دارد تا منابع متناسب با سطح تهدیدات تخصیص یابد. این مطالعه به بررسی میزان انطباق نظام حقوقی ایران با این استانداردهای بین المللی و شناسایی حوزه های نیازمند اصلاح می پردازد. روش شناسی: این پژوهش با اتخاذ «روش توصیفی-تحلیلی» و با ترکیب تحقیق حقوقی دکترینال با تحلیل تطبیقی انجام شده است. منابع اولیه شامل قوانین داخلی ایران، توصیه های گروه اقدام مالی و بهترین شیوه های بین المللی از کشورهایی مانند انگلستان و آمریکا با نظام های پیشرفته مبارزه با پولشویی میباشد. روش تحقیق شامل بررسی دقیق متون قانونی، اسناد سیاستی و دیدگاه های علمی برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف نظام فعلی ایران است. فرآیند پژوهش در سه مرحله اصلی صورت گرفته است: نخست، بررسی رویکرد مبتنی بر ریسک گروه اقدام مالی با تمرکز بر مؤلفه های اصلی آن شامل ارزیابی ریسک، اقدامات کاهشی و مکانیسم های اجرایی. دوم، تحلیل مفصل مقررات ایران در مورد اموال مرتبط با جرم، شامل قوانین مصادره، الزامات شفافیت مالی و اختیارات تحقیقاتی. سوم، ارزیابی تطبیقی برای شناسایی شکاف های بین نظام ایران و استانداردهای گروه اقدام مالی و در نهایت ارائه توصیه های عملی برای اصلاحات. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که اگرچه ایران گام های مهمی در جهت انطباق نظام حقوقی خود با رویکرد مبتنی بر ریسک گروه اقدام مالی برداشته است، اما کاستی های قابل توجهی باقی مانده است. یکی از بارزترین این نواقص، عدم تدوین «سند ملی ارزیابی ریسک» است، حال آنکه ماده 3 آیین نامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی ایران صراحتاً به آن اشاره دارد. این سند برای شناسایی بخشهای پرریسک، اولویت بندی تخصیص منابع و تنظیم پاسخ های نظارتی متناسب با تهدیدات خاص ضروری است. بدون این سند، تلاش های ایران در مبارزه با پولشویی ممکن است فاقد دقت لازم برای مقابله با جرایم مالی پیچیده باشد. حوزه نگران کننده دیگر، «جرم انگاری نسبی پولشویی» است. اگرچه ایران پولشویی را به عنوان جرمی مستقل به رسمیت شناخته، اما نظام حقوقی آن هنوز این جرم را به جرایم اصلی گره زده است که دامنه تعقیب قضایی را محدود می کند. استانداردهای گروه اقدام مالی بر «استقلال مطلق» جرایم پولشویی تأکید دارد تا اطمینان حاصل شود که عواید مجرمانه صرفنظر از جرم اصلی قابل پیگرد هستند. برای پر کردن این شکافها، مجموعه اصلاحات هدفمند پیشنهاد می شود. در سطح تقنینی، ایران باید تهیه و اجرای «سند ملی ارزیابی ریسک» را در اولویت قرار دهد. این سند نقشه راه روشنی برای شناسایی آسیب پذیری ها و تخصیص کارآمد منابع فراهم می کند. علاوه بر این، تعریف قانونی پولشویی باید بازنگری شود تا «استقلال کامل از جرایم اصلی» را تضمین کند که با انتظارات گروه اقدام مالی هم خوانی دارد. در حوزه اقدامات تأمینی، معرفی «ابزارهای تحقیق تفکیکی» می تواند چارچوب مبارزه با پولشویی ایران را تقویت کند. این ابزارها می تواند شامل موارد زیر باشد: - دستورهای توقیف و مصادره اموال برای جلوگیری از پراکنده شدن ثروت های غیرقانونی - مقررات ثروت های نامشروع برای انتقال بار اثبات به افراد دارای دارایی های مشکوک - نظارت الکترونیک پیشرفته برای رصد بلادرنگ معاملات پرریسک نتیجه گیری: نظام حقوقی ایران در انعکاس عناصر رویکرد مبتنی بر ریسک گروه اقدام مالی، به ویژه در حوزه حقوق اشخاص ثالث و مصادره مدنی پیشرفت هایی داشته است. با این حال، شکاف های مهمی در ارزیابی ریسک، مصادره کیفری و اختیارات تحقیقاتی باقی مانده است. رفع این کاستی ها از طریق اصلاحات سیستماتیک نه تنها توانایی ایران در مبارزه با جرایم اقتصادی را افزایش می دهد، بلکه موقعیت آن را در ارزیابی های بین المللی مبارزه با پولشویی بهبود می بخشد. مسیر پیش رو نیازمند «رویکرد متعادلی» است که قانونگذاری قوی را با اجرای مؤثر ترکیب کند. با اتخاذ این توصیه ها، ایران می تواند نظام مالی مقاوم تری بسازد، مواجهه خود با فعالیت های غیرقانونی را کاهش دهد و به تلاش های جهانی علیه پولشویی و تأمین مالی تروریسم کمک کند.
ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی و ساختاری سکونتگاه های انسانی در معرض خطر سیل، مطالعه موردی: (بازه رودخانه به طول شش کیلومتر حد واسط سد امیرکبیر و شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
52 - 69
حوزههای تخصصی:
مقدمه رودخانه ها به عنوان عناصر حیاتی و پویای اکوسیستم های طبیعی، از دیرباز نقش محوری در شکل گیری تمدن ها و توسعه زیست محیطی ایفا کرده اند. این عناصر طبیعی نه تنها منبع مهمی برای تأمین آب شرب، کشاورزی و صنعت هستند، بلکه در شکل گیری سکونتگاه های انسانی، ایجاد بسترهای حمل ونقل طبیعی و حفظ تعادل زیست بوم ها نیز نقشی اساسی دارند. با این حال، ویژگی دینامیک و گاه غیرقابل پیش بینی رفتار رودخانه ها، به ویژه در مناطق کوهستانی یا مناطقی با بارش های شدید، همواره زمینه ساز وقوع خطراتی همچون سیلاب بوده است. پدیده سیلاب، که به عنوان یکی از بلایای رایج و مخرب طبیعی شناخته می شود، سالانه خسار ت های مالی و جانی گسترده ای در سراسر جهان به جا می گذارد. در شرایط اقلیمی فعلی که با تغییرات قابل توجهی در الگوهای بارندگی و شدت جریان ها همراه است، ریسک سیلاب ها نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. این افزایش ریسک، به ویژه در مناطقی که از نظر تراکم جمعیتی، توسعه نامتوازن شهری، فقدان زیرساخت های مناسب و عدم مدیریت اصولی منابع آب در شرایط بحرانی هستند، می تواند به بروز بحران های جدی و گسترده منجر شود. در این میان، نواحی واقع در پایین دست سدها، که از یک سو تحت تأثیر تغییرات مصنوعی در رژیم جریان و از سوی دیگر، در معرض رشد نامنظم سکونتگاه های انسانی هستند، با خطراتی مضاعف مواجه اند. مطالعه حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی میزان آسیب پذیری جوامع انسانی نسبت به خطر وقوع سیلاب، در بازه ای شش کیلومتری از رودخانه کرج واقع در پایین دست سد امیرکبیر (در استان البرز و محدوده شهری کرج) طراحی و اجرا شده است. این منطقه، به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، شیب زیاد، تمرکز بالای جمعیت، و نیز تخلیه منظم و گاه پیش بینی نشده آب از سد، مستعد وقوع سیلاب های شدید و ناگهانی است. ساخت وسازهای غیرمجاز، اشغال غیرقانونی بستر و حریم رودخانه، و نبود سیستم های هشدار سریع از دیگر عواملی هستند که بر شدت آسیب پذیری منطقه افزوده اند. مواد و روش ها برای دستیابی به تحلیل دقیق و چندجانبه از وضعیت آسیب پذیری در محدوده مورد نظر، این پژوهش از ترکیبی از روش های کمی و کیفی بهره گرفته است. در گام نخست، با استفاده از داده های تاریخی ثبت شده از دبی های حداکثر لحظه ای رودخانه، تحلیل های آماری مربوط به فراوانی سیلاب انجام شد. ابزار اصلی این مرحله، نرم افزار SMADA بود که با تحلیل سری های زمانی و محاسبه پارامترهای توزیع آماری، جریان های با احتمال وقوع های متفاوت (از جمله دوره بازگشت صد ساله) را مدل سازی کرد. این اطلاعات پایه ای برای سنجش میزان خطرپذیری منطقه و انتخاب شرایط طراحی در مراحل بعدی بود. در مرحله دوم، مدل سازی هیدرولیکی رودخانه با بهره گیری از نرم افزار HEC-RAS صورت گرفت. این نرم افزار از پرکاربردترین ابزارهای شبیه سازی جریان های سطحی و رودخانه ای به شمار می رود که توانایی مدل سازی دوبعدی جریان های سیلابی را دارد. ورودی های این مدل شامل مدل رقومی ارتفاع (DEM)، مقاطع عرضی رودخانه، اطلاعات هیدرولوژیکی دبی و داده های شرایط مرزی بودند. با استفاده از این داده ها، نقشه های پهنه بندی خطر سیلاب برای سناریوهای مختلف تولید شد. این نقشه ها به روشنی نواحی در معرض خطر را تفکیک کرده و مبنایی برای تحلیل مکانی سکونتگاه ها فراهم کردند. پس از تهیه نقشه های خطر، شناسایی و تحلیل سکونتگاه های انسانی در محدوده انجام گرفت. در مجموع، ۵۸۸ واحد مسکونی در حریم مورد مطالعه قرار داشت که از این تعداد، ۷۲ واحد مستقیم در معرض خطر قرار داشتند. این واحدها به لحاظ موقعیت مکانی، نوع ساخت، وضعیت بهره برداری و ویژگی های جمعیتی بررسی شدند و به عنوان نمونه های حساس تر مورد تحلیل عمیق تر قرار گرفتند. برای تکمیل ارزیابی، به تحلیل آسیب پذیری اجتماعی و کالبدی منطقه پرداخته شد. در این راستا، داده های ثانویه ای از منابع آماری، گزارش های نهادهای مسئول (نظیر سازمان مدیریت بحران، شهرداری و آب منطقه ای)، و نقشه های رسمی شهری گردآوری شد. به علاوه، داده های میدانی با استفاده از پرسشنامه های ساختارمند از ۱۳۶ خانوار ساکن در منطقه و نیز مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۶ کارشناس و ۴ متخصص حوزه های مرتبط جمع آوری شد. تحلیل داده ها با رویکردهای آماری و مکانی انجام شده و شاخص هایی برای آسیب پذیری اجتماعی و کالبدی تعریف و محاسبه شد. یافته ها نتایج تحلیل ها نشان داد آسیب پذیری اجتماعی در منطقه مورد مطالعه از شدت و تنوع بالایی برخوردار است. به طور دقیق تر، ۹ درصد از جمعیت منطقه در محدوده دارای آسیب پذیری اجتماعی «خیلی زیاد»، ۲۵ درصد «زیاد»، ۴۴ درصد «متوسط» و ۲۲ درصد «کم» قرار گرفتند. این سطوح آسیب پذیری، بر مبنای عواملی همچون سطح سواد، درآمد، تعداد اعضای خانوار، سابقه مواجهه با سیلاب، میزان مشارکت اجتماعی و آگاهی از خطرات سنجیده شد. نتایج حاکی از آن بود که بسیاری از ساکنان منطقه نسبت به خطرات سیلاب آگاهی کافی نداشته و از برنامه های پیشگیرانه نیز اطلاع چندانی ندارند. از منظر کالبدی، نتایج تحلیل حساسیت فیزیکی ساختمان ها نسبت به سیلاب نشان داد ۴۴ درصد ساختمان ها در طبقه «کم»، ۳۳ درصد در طبقه «متوسط»، ۱۸ درصد در طبقه «زیاد» و ۴ درصد در طبقه «خیلی زیاد» قرار دارند. معیارهای سنجش در این بخش شامل نوع مصالح ساختمانی، ارتفاع بنا از سطح زمین، سن سازه، نحوه ساخت، و مقاومت در برابر رطوبت و جریان سیلاب بود. درخور یادآوری است که بخش عمده ای از واحدهای با حساسیت بالا در نزدیکی ترین فاصله از بستر رودخانه واقع شده اند که همین امر، خطر را دوچندان می کند. نتیجه گیری ترکیب یافته های اجتماعی و کالبدی این پژوهش نشان می دهد منطقه مورد مطالعه در معرض چالشی جدی و چندبعدی از نظر خطر سیلاب قرار دارد. ضعف زیرساخت های ایمنی، ناآگاهی عمومی، ساخت وسازهای غیراصولی، و نبود برنامه ریزی جامع برای مدیریت حریم رودخانه از مهم ترین عوامل تشدیدکننده آسیب پذیری در این منطقه هستند. بر این اساس، ضرورت مداخله فوری و چندجانبه برای کاهش ریسک، اجتناب ناپذیر است. در این راستا، پیشنهاد می شود اقدامات زیر در اولویت قرار گیرند: 1. تهیه و به روزرسانی نقشه های خطر سیلاب بر مبنای مدل های هیدرولوژیکی دقیق؛ 2. محدودسازی و مدیریت ساخت وساز در نواحی پرخطر از طریق وضع قوانین بازدارنده؛ 3. توسعه زیرساخت های ایمن سازی و زهکشی برای کنترل و هدایت روان آب ها؛ 4. ارتقای آگاهی عمومی و آموزش همگانی در حوزه مدیریت بحران و رفتارهای ایمن؛ 5. توانمندسازی جوامع محلی برای افزایش تاب آوری اجتماعی در برابر بحران های طبیعی؛ 6. استفاده از فناوری های هشدار سریع و سامانه های اطلاع رسانی اضطراری در سطح محلی. در مجموع، یافته های این پژوهش با ارائه چارچوبی تحلیلی و کاربردی، می توانند به عنوان الگویی برای ارزیابی آسیب پذیری در سایر نواحی کشور نیز مورد استفاده قرار گیرند. ادغام روش های مدل سازی عددی با تحلیل های اجتماعی و مشارکت مردمی، می تواند راهگشای تدوین سیاست هایی جامع تر و کارآمدتر برای مدیریت و کاهش خطرات سیلاب در سطح ملی باشد.
رتبه بندی مناطق توسعه حمل و نقل محور با استفاده از روش AHP و مقایسه آن با وضعیت کاربری اراضی (مطالعه موردی: خط یک متروی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل و نقل محور[1] (TOD)پیوندی میان برنامه ریزی حمل و نقل و کاربری اراضی است. در این پژوهش به منظور ارزیابی کمی و رتبه بندی توسعه حمل و نقل محور در خط یک متروی مشهد از روش آنالیز سلسله مراتبی ([2]AHP)، استفاده شد. بدین منظور، نه ایستگاه با استفاده از 5 معیار، 14 شاخص و زیرشاخص از جمله شاخص تنوع، کاربری اراضی بررسی و مورد تحلیل قرار گرفتند. با توجه به اینکه نتایج AHP تنها یک میانگین از شاخص ها را نشان می دهد؛ لذا، برای ایجاد کاربری مناسب در هر منطقه باید شاخص کاربری اراضی در مناطق توسعه حمل و نقل محور مورد توجه قرار گیرد. برای این هدف، کاربری اراضی به 16 دسته تقسیم شد و تعداد آن ها در هر منطقه بررسی و نسبت آن به جمعیت هر منطقه به دست آمد. نتایج نشان داد که بیشترین کاربری در زمین های اطراف ایستگاه ها، کاربری تجاری و بعد از آن کاربری مختلط است. در رتبه بندی AHP نیز، بالاترین رتبه مربوط به ایستگاه هفت تیر و هاشمیه به دست آمد. به طوریکه این ایستگاه ها، به ترتیب در خدمات اولیه رتبه 8 و 9 درخدمات نوع 2، رتبه 3 و 8، و در خدمات شخصی رتبه 5 و 9 را به دست آورده اند. علاوه برآن، در خدمات اولیه، ایستگاه نمایشگاه، در خدمات شخصی هنرستان و در خدمات نوع 2، پارک ملت دارای رتبه یک می باشند. لذا، نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزی شهری و اولویت های توسعه حمل و نقل محور به مسئولین کمک نماید.
[1]. Transit-Oriented Development (TOD)
[2]. Analytic Hierarchy Process
بررسی اثرات نامتقارن چرخه های مالی بر پایداری رشد اقتصادی کشور عراق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:رشد و توسعه اقتصادی طی دو دهه گذشته در کشورهای در حال توسعه به وضوح بیانگر اثرات فراوان چرخه بازارهای مالی بر فعالیت های اقتصادی در این کشورها بوده است. بی ثباتی و تغییر در بازارهای مالی، چرخه های مالی را شکل می دهد که این تغییرات و بی ثباتی در چرخه مالی باعث می شود فعالیت های اقتصادی دچار اختلال شود و رشد اقتصادی کشورها کاهش یابد. بنابراین با توجه به اهمیت اثرات چرخه های مالی بر رشد اقتصادی، هدف این پژوهش تحلیل و بررسی اثرات چرخه های نامتقارن مالی بر رشد اقتصادی در عراق می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر اثرات کوتاه مدت و بلند مدت چرخه های نامتقارن مالی بر رشد اقتصادی عراق در طی دوره سال های 2023-1990 را در قالب الگوها و روش های اقتصادسنجی تحلیل و بررسی می کند. برای این منظور از الگوی خودرگرسیونی با وقفه توزیعی نامتقارن(NARDL) استفاده می گردد. این مدل شکل گسترش یافته مدل خودرگرسیونی با وقفه توزیعی(ARDL) است. نتایج: نتایج نشان دادند که در بلند مدت مدت چرخه های مثبت مالی اثر مثبت و معنادار و چرخه های منفی مالی اثر منفی و معنادار بر رشد اقتصادی عراق دارد. همچنین تجارت خارجی، نرخ ارز، نیروی کار فعال، سرمایه فیزیکی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی تاثیر مثبت و معنادار و درآمدهای نفتی تاثیر منفی و معنادار بر رشد اقتصادی عراق دارند. متغیرهای توضیحی و کنترلی(چرخه های نامتقارن مالی، تجارت خارجی، نرخ ارز، سرمایه فیزیکی، نیروی کار فعال، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و درآمدهای نفتی) نیز 75 درصد تغییرات متغیر هدف(رشد اقتصادی عراق) را توضیح و نشان می دهند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه چرخه های مالی و تجارت خارجی در کوتاه مدت و بلند مدت بیشترین تاثیر را بر رشد اقتصادی بر جای می گذارند، بنابراین نظارت بر گسترش اعتبارات از طریق سیاست های احتیاطی کلان برای حفظ ثبات مالی در این کشور ضروری می باشد. همچنین دولت عراق با گام برداشتن در جهت ایجاد تدریجی شرایط و وضع قوانین و مقررات مناسب و لازم برای گسترش آزادی تجاری و افزایش تجارت، می تواند منجر به افزایش رشد اقتصادی شود.
Sustainability of Manufacturing Companies in the Sports Industry with a Focus on Green Technology Innovation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, the environmental damage caused by manufacturing companies has pushed the business environment toward innovative green methods. Green technology innovation is one of the most important activities in this framework. Therefore, the current research was conducted with the aim of identifying the drivers of green technology innovation for manufacturing companies in the sports industry in Iran. This research is applied in terms of its purpose and exploratory in nature, considering the use of both qualitative and quantitative methods. Two main steps were taken to conduct this research. The first step was a systematic review of the research literature to identify the drivers of green technology innovation, and the second step was screening and confirming the drivers using the Fuzzy Delphi method. The theoretical community of the research consisted of academic experts and executive managers, and 20 people were selected to participate in the expert questionnaire through judgmental sampling. Based on the research results, 21 effective drivers were identified in the first phase. Subsequently, based on the results of Phase 2, 18 drivers were confirmed. These drivers are: environmental regulations, digital finance and fintechs, digital transformation, research and development investment, consumer awareness of the environment, capital market openness, media attention, environmental information disclosure, environmental, social, and governance ratings, government subsidies, organizational leadership style, organizational culture, organizational strategy, behavioral decision-making characteristics of the senior management team, the company’s social responsibility toward the environment, green knowledge management, green intellectual capital, and green dynamic capabilities. Considering these drivers can promote green technology innovation for manufacturing companies in the sports industry, potentially improving their economic and environmental performance.
عامل های مؤثر بر اجرای موفق طرح های هادی در سکونتگاه های پیراشهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
149 - 172
حوزههای تخصصی:
طی چهار دهه گذشته، طرح های هادی روستایی در مناطق روستایی ایران با هدف ایجاد زمینه توسعه و عمران روستایی تهیه و اجرا می شوند. اگرچه آبادانی روستاها و کمک به ترویج پروژه های عمرانی رسالت اصلی طرح هادی روستایی است اما در مناطق مختلف پیامدهای متفاوتی را بر جای گذاشته و حتی در بعضی از مناطق تهدیدی بزرگ برای بافت تاریخی و باستانی ایران می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل موثر بر اجرای موفقیت آمیز طرح های هادی در مناطق روستایی ایران انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان و متخصصان آگاه به موضوع مورد مطالعه بودند که به طور هدفمند برای مطالعه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزارهای SPSS و EXPERT CHOICE انجام شد. نتایج نشان داد که طرح های هادی در مناطق روستایی ایران موفقیت چندانی به دست نیاورده است و اغلب کارشناسان مورد مطالعه موافقتی با اجرای طرح هادی به شکل فعلی ندارند. همچنین بر اساس نتایج، اجرای این طرح ها در بهبود کیفیت زندگی جوامع روستایی موفقیت چشمگیری در پی نداشته و به طور متوسط قادر به پاسخگویی نیازهای بافت روستایی ایران بوده است. علاوه بر این، در بررسی زوجی عوامل تاثیرگذار بر اجرای موفق طرح هادی در مناطق روستایی، نتایج بیانگر این است که باید به ترتیب به عامل های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فیزیکی – کالبدی و زیست محیطی توجه شود. نتایج این پژوهش با تاکید بر لزوم انتقال تمرکز طرح های هادی از بعد فیزیکی–کالبدی به سایر جنبه های معیشت جوامع محلی، می تواند بینش های جدیدی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی فراهم نماید.
فراترکیب رابطه هم کنشی مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی در سازمان های دانش بنیان و شرکت های فناوری محور با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
72 - 90
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف فراترکیب و تبیین رابطه هم کنشی میان مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی در سازمان های دانش بنیان و شرکت های فناوری محور، با بهره گیری از رویکرد دلفی فازی، انجام شده است تا نقش این مفاهیم را در بهبود فرآیندهای راهبردی بررسی کند. این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای با رویکرد آمیخته است. در بخش کیفی از فراترکیب پژوهش های یک دهه گذشته استفاده شده و در بخش کمی از روش دلفی فازی برای اخذ نظر 23 خبره بهره گرفته شده است. پس از دو مرحله دلفی فازی، 17 مضمون کلیدی از میان 39 مضمون اولیه تأیید گردید. این پژوهش نشان داد که رابطه میان مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی در قالب مفاهیمی همچون پیش بینی تحولات آینده، نوآوری، مدیریت و اشتراک دانش، پاسخگویی به چالش ها، راهبردسازی بلندمدت، مدیریت ریسک، شبیه سازی سناریوهای آینده، و توسعه مزیت رقابتی پایدار قابل تعریف است. نتایج حاکی از آن است که تعامل مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی موجب افزایش ظرفیت سازمان های دانش بنیان برای تحلیل روندهای آینده، تصمیم گیری هوشمندانه، و پاسخگویی به تغییرات محیطی می شود. این تعامل همچنین زمینه ساز نوآوری و ایجاد مزیت رقابتی پایدار خواهد بود. این پژوهش تعامل دو مفهوم کلیدی را در سازمان های دانش بنیان بررسی کرده و یافته های آن می تواند به بهبود فرآیندهای راهبردی و آمادگی سازمان ها برای مواجهه با چالش های آینده کمک کند.
چالش ها و موانع توسعه گردشگری ورزش های زمستانی در پیست های اسکی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۹
247 - 271
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه چالش ها و موانع توسعه گردشگری ورزش های زمستانی در پیست های اسکی تهران شکل گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه گردشگران و ورزش کاران پیست های اسکی شهر تهران هستند که به پرسش نامه محقق ساخته با 40 گویه پاسخ داده اند. با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به فرمول کوکران برای جامعه نامحدود تعداد 384 نفر نمونه لحاظ شد. سؤالات پژوهش با تکنیک دیمتل، که روابط کمّی بین عوامل چندگانه یک مسئله و تأثیر هریک از آن ها در دیگری را بررسی می کند، محاسبه شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مهم ترین موانع و چالش های توسعه گردشگری ورزشی در پیست های اسکی به ترتیب اولویت، موانع مربوط به منابع، زیرساخت ها، امکانات و خدمات، موانع و چالش های بازاریابی و تبلیغاتی و موانع فرهنگی – اجتماعی است. یافته ها و نتایج این تحقیق به مدیران ورزشی کشور، مدیران پیست ها و همچنین مدیران گردشگری کمک می کند با رفع موانع و چالش ها به منظور ایجاد نگرشی جدید و مثبت برای توسعه گردشگری ورزشی در پیست های اسکی اقدام کنند و زمینه توسعه گردشگری ورزش های زمستانی را فراهم سازند.
تأثیر شش هفته تمرین شنا بر میزان پروتئین های AMPK و Sirt1 و عملکرد حرکتی رت های مدل مالتیپل اسکلروزیس القاء شده با کوپریزون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از شایع ترین بیماری های التهابی مزمن سیستم عصبی مرکزی است که عملکرد حسی و حرکتی را تحت تاثیر قرار می دهد. از آنجا که فعالیت ورزشی ممکن است دارای فواید ضد التهابی برای این بیماران باشد، هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرین شنا بر میزان پروتیین کیناز فعال شده با AMP (AMPK) و سیرتوئین 1 (Sirt1) و عملکرد حرکتی رت های مدل MS می باشد. روش تحقیق: تعداد 36 سر رت نر با سن 12 هفته به طور تصادفی به چهار گروه: کنترل سالم، سالم تمرین، کنترل MS و تمرین MS تقسیم شدند. جهت القای بیماری MS، رت ها در گروه های بیمار به مدت شش هفته با غذای دارای کوپریزون با نسبت وزنی 5/0درصد تغذیه شدند. پروتکل تمرین شنا به صورت اختیاری به مدت شش هفته انجام شد، به این صورت که از مدت 10 دقیقه در هفته اول به 30 دقیقه در هفته ششم رسید. از عامل زمان به عنوان اضافه بار تمرینی در هفته های تمرین استفاده شد. پس از انجام آزمون های رفتاری روتارود و جعبه باز، بافت هیپوکمپ استخراج و مقادیر پروتئین ها اندازه گیری شد. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس یک راهه و سپس آزمون تعقیبی توکی، مورد بررسی قرار گرفت و سطح معنی داری 05/0>p در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج آزمون های جعبه باز و روتارود نشان داد که عملکرد فعالیت حرکتی و حفظ تعادل در گروه کنترل MS نسبت به گروه کنترل سالم، دچار اختلال شده؛ اما به دنبال فعالیت شنا، به صورت معنی داری بهبود یافته است (001/0=p). همچنین محتوای پروتئین های AMPK و Sirt1 در گروه کنترلMS، نسبت به گروه کنترل سالم، به صورت معنی داری کاهش پیدا کرد (001/0=p)؛ ضمن آن که مقادیر این پروتئین ها در گروه تمرین MS نسبت به گروه کنترل MS به صورت معنی داری افزایش یافت (به ترتیب با 001/0=p و 003/0=p). نتیجه گیری: احتمالاً فعالیت ورزشی شنا، با تنظیم میزان پروتئین های AMPK و Sirt1، می تواند یکی از مسیرهای احتمالی بهبود متابولیسم انرژی نورون ها و تنظیم فرآیندهای متابولیکی سیستم عصبی مرکزی باشد و همچنین سبب افزایش عملکرد حرکتی نمونه های حیوانی مبتلا به این بیماری شود. این یافته ها می تواند راهگشایی برای مطالعات انسانی در آینده باشد.
Applying Choice Theory to Prevent Athlete Burnout: A Longitudinal Study on Autonomy and Psychological Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective : Athlete burnout remains a significant concern in competitive sports, with growing evidence highlighting its detrimental effects on performance and mental health. This study examined the efficacy of a Choice Theory-based intervention in reducing burnout symptoms by enhancing autonomy and psychological need satisfaction among elite athletes. Method: Using a longitudinal, randomized controlled design, 156 elite athletes (aged 18–32) from endurance, team, and skill-based sports were allocated to either an 8-week Choice Theory intervention group or a control group receiving standard mental skills training. The intervention incorporated weekly workshops on need identification, cognitive restructuring ("choose to" vs. "have to" thinking), and autonomy-supportive goal setting, alongside coach training in autonomy-supportive communication. Burnout was assessed using the Athlete Burnout Questionnaire (ABQ), while psychological needs were measured via the Basic Psychological Needs Satisfaction in Sport Scale (BPNSSS). Physiological markers (salivary cortisol, heart rate variability) provided objective stress indicators. Results : Results demonstrated significant reductions in emotional exhaustion (p < 0.01, d = 0.72) and sport devaluation (p < 0.05, d = 0.54) in the intervention group compared to controls at 12-month follow-up. Mediation analysis revealed that increased autonomy (β = -0.38, p < 0.001) and competence (β = -0.29, p < 0.01) fully mediated burnout reduction. Physiological data corroborated these findings, with improved HRV recovery (p < 0.05) and lower cortisol levels (p < 0.01) in the intervention group. Conclusions : These findings support Choice Theory as an effective framework for athlete burnout prevention, emphasizing the critical role of autonomy-supportive environments in sustaining long-term athlete well-being. The study advances current practice by demonstrating that structural changes in coaching approaches—particularly empowering athletes with meaningful choices—can significantly mitigate burnout risk. Future research should explore the generalizability of these effects across diverse athletic populations and cultural contexts.
تجربه زیسته فرصت ها و چالش های ازدواج دانشجویی (مطالعه دانشجویان دانشگاه های بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
13 - 32
حوزههای تخصصی:
دانشجویان نیروی سازنده جامعه هستند و سازندگی، پیشرفت و تعالی جامعه بستگی به تلاش و همت این قشر از جامعه دارد. لذا باید کوشش کرد تا دغدغه های ذهنی و مشکلات آن ها برطرف گردد. ازجمله دغدغه های دانشجویان یافتن شریک زندگی است که در سال های اخیر، نهاد رهبری در دانشگاه ها زمینه ازدواج دانشجویی را فراهم کرده است، این پژوهش سعی کرده فرصت ها و چالش های این گونه ازدواج ها را بررسی نماید. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع پدیدارشناسی است که 31 دانشجو، به روش نمونه گیری هدفمند از دانشگاه های بیرجند انتخاب شدند. برای تحلیل یافته ها از روش توصیفی کلایزی استفاده شد. یافته ها شامل 4 درون مایه اصلی، توصیف تجربه ها، عوامل زمینه ساز، چالش ها و عوامل تسهیل کننده در ازدواج دانشجویی استخراج شدند. هر کدام از این درون مایه های اصلی به چندین درون مایه فرعی نیز تقسیم شدند. یافته ها نشان داد ازدواج دانشجویی با وجود شیرینی ها و تجربیات مفیدی که دارد همراه با چالش هایی ازجمله مخالفت و سخت گیری خانواده ها، مهیا نبودن شرایط، عدم حمایت دانشگاه، مشکلات مالی و شغلی، اختلاف فرهنگی و... نیز است که جهت ترویج ازدواج آسان و ازدواج دانشجویی و موفقیت این ازدواج ها، نیاز به فراهم کردن تسهیل کننده ها و رفع چالش ها ازجمله وام دانشجویی برای دانشجویان متأهل، حمایت خانواده ها و مهیاکردن شرایط هست.







