فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های گذشته، یک دست نبودن نظام توزیع مراکز خدماتی شهری می باشد که زمینه ساز نابرابری اجتماعی می شود. پژوهش حاضر، به منظور سنجش میزان دستیابی افراد ساکن در مناطق شهری زاهدان به امکانات و خدمات مورد نیاز، تدوین شده است. ابتدا با استفاده از داده ها و اطلاعات طرح جامع شهری شهر زاهدان، سرانه وضع موجود هر یک از افراد از کاربری های خدماتی وضع موجود شهر، استخراج شد و سپس با بهره گیری از مدل ویلیامسون و مدل آنتروپی، وسعت و پراکندگی کاربری های مورد نظر در سطح مناطق پنج گانه شهر زاهدان، بررسی شد و نهایتاً به وسیله تکنیک تاپسیس، به ارزیابی هر یک از نواحی، از نظر میزان برخورداری از امکانات و خدمات و رتبه بندی آنها پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل ویلیامسون و آنتروپی، نشان دهنده توزیع نامتعادل در منطقه 4 و کمبود خدمات در این منطقه با توجه به جمعیت زیاد و رو به افزایش در این منطقه می باشد و در منطقه 5 توزیع متعادل خدمات دیده می شود. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری نواحی شهر زاهدان از امکانات و خدمات شهری با توجه به مدل تاپسیس، حاکی از آن است که در بین مناطق شهری، از نظر میزان دستیابی به امکانات و خدمات شهری، تفاوت زیادی وجود دارد؛ به طوری که بیشترین میزان تاپسیس برای منطقه 5 (894/0) و کمترین میزان تاپسیس برای مناطق 2 و 4 (058/0 و 178/0) می باشد.
بررسی تأثیر عوارض شهرداریها بر قیمت مسکن مطالعه موردی: شهر تهران
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن به دلیل ارتباط پیشین قوی با بخش های دیگر اقتصادی، نقش اساسی در رشد اقتصادی دارد. به رغم این، در دو دهه گذشته بخش مسکن با نوسانات شدید قیمت در مناطق شهری کشور رو به رو بوده است. توسعه اقتصادی، هدف اصلی هر کشور در جهت بهبود استاندارد زندگی می باشد و توسعه شهرها به عنوان مجموعه ای که یک کشور را تشکیل می دهند، از منابع مهم توسعه محسوب می شوند. شهرداری به طور مستقیم و غیرمستقیم به واسطه ارتباط با ساخت و ساز شهری، دارای ارتباط زیادی با مسکن می باشد. عوامل متعددی بر قیمت مسکن تأثیرگذار هستند که مطالعه حاضر به بررسی اثرات وضع عوارض بر بخش مسکن در شهر تهران می پردازد. در این مقاله، با استفاده از روش خودتوضیح برداری، به بررسی تأثیر انواع عوارض بر قیمت مسکن پرداخته و برای تخمین مدل، از داده های فصلی مربوط به دوره سال های 1392-1384 استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق، وجود یک رابطه علی یک طرفه بین قیمت مسکن و عوارض نوسازی تأیید می شود؛ به گونه ای که قیمت مسکن، علت عوارض نوسازی می باشد ولی عوارض نوسازی، علت قیمت مسکن نمی باشد. همچنین وجود یک رابطه علی یک طرفه بین قیمت مسکن و عوارض کل مسکن، تأیید می شود؛ به طوری که قیمت مسکن، علت عوارض کل مسکن می باشد ولی عوارض کل مسکن علت قیمت مسکن نمی باشد. از دیگر نتایج مقاله، تأیید وجود رابطه علی یک طرفه بین عوارض بر نوسازی و کل عوارض مسکن می باشد؛ به گونه ای که عوارض نوسازی، علت عوارض کل بخش مسکن می باشد ولی عوارض کل بخش مسکن، علت عوارض نوسازی نمی باشد.
بازار مرزی و مناطق روستایی: بررسی نقش و جایگاه روستاییان در بازار مرزی شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی نقش روستاییان در شکل گیری بازار مرزی شهر بانه و جایگاه آنان در شبکة روابط بازار مرزی است. شناخت زمینه ها و بسترهای شکوفایی دادوستد مرزی به منظور شناخت موقعیت روستانشینی در این شهر از اهداف این مطالعه است. برای بررسی این موضوع از روش کیفی و تکنیک های مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد استفاده شد. موضوع در دو بخش بررسی نحوة تعامل و ارتباطات کنشگران روستایی با آن سوی مرز و جایگاه آنان در بازار بانه؛ و ترسیم تغییرات ایجادشده در مناطق روستایی درنتیجة حضور روستاییان در بازار بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده، شکل گیری و رونق فعالیت های بازار، فرایندی تاریخمند است و ریشه در کنش ها و پیوندهای اجتماعی، فرهنگی و خویشاوندی ساکنان دو سوی مرز دارد. روستاییان به عنوان خط مقدم ارتباطات بین مرزی در شکل گیری این بازار اهمیت بسیاری دارند و توانسته اند در بخش های مختلف بازار نظیر واردات کالا، مغازه داری، ضمانتچی گری، کول بری و باربری جایگاهی پیدا کنند هرچند که بسیاری از آنان بخش های فرودست بازار را اشغال کرده اند. چنین وضعیتی موجب شده است که بازار بانه نوعی ترکیب شهری- روستایی بیابد. به دلیل این حضور چشمگیر در فعالیت های بازار، تغییراتی در شیوة معیشت روستاییان و میزان روستانشینی به ویژه از دهة 1380 به بعد ایجاد شده است. در سال 1390 صرفاً 16 درصد از شاغلان در بخش کشاورزی اشتغال داشتند و حجم بالایی از مهاجرت روستاییان به شهر در این دوره صورت گرفته است.
به کارگیری الگوی برنامه ریزی آرمانی در تخصیص بهینه بودجه عمرانی در شهرداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیچیده شدن شکل گیری شهرها و افزایش مسائل آن ها، شهرداری ها با به کارگیری استراتژی هایی مانند استراتژی توسعه شهری (CDS)، به مدیریت مسائل شهری می پردازند. پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی- تحلیلی است که به مسئله به کارگیری الگوی برنامه ریزی آرمانی به منظور تخصیص بهینه بودجه عمرانی شهرداری اصفهان پرداخته و هدف آن، شناسایی مهم ترین محدودیت ها و بخش های غیراولویت دار در خصوص تخصیص بودجه عمرانی، آرمان های الگو و تعیینمیزان تأثیر ردیف های بودجه عمرانی در تحقق اهداف CDS و بررسی میزان دستیابی به اهداف CDS در روش فعلی بودجه ریزی است. جامعه آماری، کلیه خبرگان و کارشناسان در حوزه برنامه و بودجه و معاونان سایر بخش های شهرداری اصفهان می باشد و نمونه ای به حجم یازده نفر به صورت غیرتصادفی و هدفمند، انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل مقادیر در سال های 1390 تا 1393 از الگوی برنامه ریزی آرمانی استفاده شد. برخی از داده های مورد نیاز، از طریق پرسشنامه و سایر داده ها، از اسناد و مدارک شهرداری، استخراج شدند. با تصریح الگو به سه شکل، نتایج کامل ترین الگو حاکی از آن بود که به دلیل عدم استفاده از الگوهای مناسب برای برنامه ریزی اعتبارات و تکیه بر قدرت چانه زنی، تخصیص بودجه در هیچ یک از سال ها، در راستای دستیابی به اهدافCDS نبود و اعتبارات در برخی از ردیف ها، بیش از حد و در برخی، کمتر از حد لازم در نظر گرفته شده بودند و استفاده از الگوی پژوهش می تواند ابزار مفیدی در تعیین مقادیر بهینه در سال های آتی باشد.
تدوین الگوی اثربخش انتقال یادگیری در راستای بازگشت سرمایه در توسعه منابع انسانی با تأکید بر مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها، سالانه مبالغ سنگینی را به منظور بهبود عملکرد کارکنان خود در زمینه آموزش و یادگیری، سرمایه گذاری می کنند. با وجود توجه بسیار زیاد، به آموزش و برنامه های آموزشی، مطالعات انجام شده، حاکی از آن هستند که بسیاری از این برنامه ها، اثربخشی لازم را از حیث انتقال یادگیری ندارند و انتقال مهارت های آموخته شده به محیط کار به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های اثربخشی برنامه های آموزشی، به میزان بسیار اندکی صورت گرفته و نرخ بازگشت سرمایه حاصل شده برای آنها بسیار کم می باشد. لذا آگاهی از عوامل زمینه ساز یا مانع انتقال آموخته ها به محیط کاری و به تبع آن، بازگشت سرمایه در منابع انسانی، برای سازمان ها به ویژه بانک ها و شهرداری ها بسیار حائز اهمیت است. از این رو، در این پژوهش، به بررسی مدل ها و پژوهش های موجود در خصوص انتقال یادگیری، پرداخته شد و یک الگوی اثربخش انتقال یادگیری در راستای بازگشت سرمایه در توسعه منابع انسانی با تأکید بر مدیریت شهری، ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عمده ترین عوامل انتقال آموخته ها از محیط آموزشی به محیط کار شامل عوامل فردی و سازمانی می باشد. عوامل فردی، عواملی هستند که بر کاربرد دانش و مهارت کسب شده از محیط آموزشی در محیط کار، تأثیر می گذارند و شامل: انگیزش، نگرش، خودکارآمدی و ویژگی های شخصیتی می باشد. همچنین عوامل سازمانی، عواملی هستند که مربوط به محیط کاری هستند و انتقال یادگیری و کاربرد آنچه در دوره های آموزشی آموخته می شوند را تحت تأثیر قرار می دهند و شامل: فرصت کاربرد، حمایت، پاسخگویی، کارراهه، جو سازمانی و پیامدهای فردی می باشد.
ارزیابی اثربخشی دوره های تخصصی کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران بر اساس مدل پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش، ابزار مطمئنی برای سرمایه گذاری در منابع انسانی است. شهرداری تهران به عنوان نهادی که رسالت آن، خدمت رسانی به مردم می باشد، عهده دار مأموریت خطیر آموزش و بهسازی کارکنانی است که باید در راستای خدمت رسانی به شهروندان تلاش کنند. حساسیت این امر در حوزه هایی که به مسائل مالی و اقتصادی می پردازند، به مراتب بیشتر می باشد. نکته قابل توجه اینجاست که فقط آموزش به خودی خود سودمند نیست، مگر از آموزش های ارائه شده، ارزشیابی به عمل آید و مشخص شود که آموزش ها، اثربخشی لازم را داشته اند. در این تحقیق که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی می باشد، اثربخشی هفت دوره تخصصی کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران در سال 1393 ارزیابی شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران به تعداد 227 نفر می باشد که تعداد 143 نفر با روش تصادفی ساده به عنوان نمونه دردسترس که در این دوره ها شرکت کرده اند، انتخاب شده اند و همچنین مدیران مستقیم آنها 36 نفر هستند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته براساس مدل کرک پاتریک می باشد که روایی آن از نظر اساتید و خبرگان در حوزه آموزش و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، تأیید شده است. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون t تک نمونه ای برای سه سطح اول، سوم و چهارم (واکنش، تغییر رفتار و نتایج) و از آزمون t دو گروه همبسته برای سطح دوم (یادگیری حاصل شده) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهند در هر چهار سطح ارزیابی مدل پاتریک که عبارتند از: واکنش کارکنان نسبت به دوره های آموزشی، یادگیری حاصل شده از دوره های آموزشی، تغییرات رفتاری در کارکنان و تغییرات در عملکرد سازمان، دوره های آموزشی تخصصی برگزارشده ویژه کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران در سال 1393، اثربخشی مناسبی داشته اند.
تعیین عوامل مؤثر بر انتخاب مکان واحدهای مسکونی با استفاده از مدل انتخاب گسسته (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری مناسب برای انتخاب مکان واحدهای مسکونی توسط مدیران شهرها، شرکت های ساخت و ساز مسکن، مراکز تفریحی و آموزشی، مستلزم شناخت ترجیحات خانوارها در این حوزه است. هدف این مقاله، بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب مکان مسکونی و اندازه گیری میزان اثرگذاری این عوامل بر احتمال انتخاب می باشد. برای این منظور، از مدل انتخاب گسسته لاجیت چندجمله ای، استفاده شد و مناطق شهر، براساس ارزش معاملاتی املاک محلات، دسته بندی و از طبقه ها به صورت تصادفی، براساس تراکم مسکونی و در کل از 383 خانوار، نمونه گیری شد. نتایج نشان دادند ویژگی های اقتصادی خانوار، از جمله درآمد، قیمت و اجاره بهای واحد مسکونی، بعد خانوار، ویلایی یا آپارتمانی بودن، دسترسی مراکز تفریحی و آموزشی، زمان و هزینه های رفت وآمد، از عوامل تعیین کننده هستند. براساس یافته های این تحقیق اثبات شد که رفتار و ترجیحات خانوارهای محلات مختلف، یکسان نمی باشد؛ برای مثال افزایش قیمت و اجاره بها در محلات با ارزش معاملاتی پایین، اثر منفی بر انتخاب داشته، ولی در محلات با ارزش بالاتر، به عنوان بهبود کیفیت واحد مسکونی، تلقی شده و احتمال انتخاب، افزایش یافته است، همچنین گرایش به واحدهای آپارتمانی در محلات با ارزش بالا، بیشتر از محلات ارزان قیمت می باشد. توجه به تفاوت های رفتاری خانوارها در انتخاب واحدهای مسکونی در محلات مختلف توسط ذی نفعان، ذی نفوذان و ذی ربطان، بسیار مهم است.
مقایسه شاخص های تأثیرگذار در طبقه بندی پروژه های شهری شهرداری تهران با سایر شهرهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک، نحوه و چگونگی تأمین منابع مالی برای پروژه های مورد نظر در هر سطح از نهادهای موجود، به ویژگی های آن پروژه بستگی دارد؛ از این رو شاخص ها و استانداردهای تعریف شده و به کار گرفته شده باید با خصوصیات و ویژگی های هر پروژه، تناسب و همپوشانی داشته باشند. در واقع هر پروژه با توجه به ویژگی های آن، طبقه بندی و براساس این معیار، ابزارهای مالی متناسب با آن تعیین می شود. در این مقاله، پروژه های شهری، طبقه بندی شده و نیز عوامل مؤثر بر این طبقه بندی در پروژه های شهری، شناسایی شده اند و از این نظر، شهرداری تهران با چند شهر بزرگ، مقایسه می شود. برای بررسی این موضوع با توجه به تفکیک انواع پروژه های شهرداری به مأموریت های مختلف، با استفاده از تحلیل ANOVA، به بررسی برابری تأمین مالی خارجی پروژه های شهری با مأموریت های حمل ونقل، خدمات شهری و سایر مأموریت ها پرداخته شده است.
با شناسایی بهتر و تأکید بر ویژگی های پروژه های شهری شهرداری تهران و مقایسه آن با سایر شهرهای منتخب جهان؛ از جمله سئول، شانگهای، کوالالامپور، نیویورک، لندن، استانبول می توان به تأمین مالی بهتر برای پروژه های شهری شهرداری تهران دست یافت. با توجه به نتایج به دست آمده، در تهران فرض برابر بودن میزان تأمین مالی خارجی پروژه های شهرداری ها با مأموریت خدمات شهری در شهر تهران با سایر شهرهای مورد نظر رد نمی شود.
نقش شرکت های تعاونی تولید روستایی در توسعه کشاورزی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرد بودن اراضی، مصرف بی رویه نهاده ها، مکانیزاسیون نامناسب، روش های آبیاری سنتی، و عملکرد کم از چالش های مهم بخش کشاورزی به شمار می روند. شرکت های تعاونی تولید کشاورزی از جمله تشکل هایی است که در صورت مدیریت صحیح ، می تواند نقشی مهم در حل این مسائل داشته باشد. تحقیق حاضر نقش شرکت های تعاونی تولید در توسعه کشاورزی استان قم را با استفاده از رگرسیون چندگانه بررسی می کند. جامعه آماری تحقیق شامل ارکان تعاونی های تولید استان قم است (102 نفر). اطلاعات در قالب پرسشنامه به صورت سرشماری و پیمایشی جمع آوری شد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای «توجه به محیط زیست»، «توزیع بهتر امکانات و منابع در بین اعضا»، «به کارگیری ابزارآلات نوین کشاورزی»، و «اصلاح و بهبود رویه ها و سیاست های تعاونی» تأثیر معنیداری بر توسعه کشاورزی استان قم دارند.
مدل سازی روش مکان گزینی در بازآفرینی محلات فرسوده شهری (نمونه موردی: محدوده زینبیه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری، برنامه ای جامع است که زمینه بهبود پایدار در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در شهر را فراهم می آورد. مکان گزینی پروژه های بازآفرینی شهری، از مهم ترین مراحل این برنامه است که نتیجه ساده انگاری آن، عدم اجرای پروژه ها یا تحمیل خسارت مالی، اجتماعی و فرهنگی به شهرها در صورت اجرای آنها است. این پژوهش از طریق ارائه یک مدل دقیق مکان گزینی و سنجش صحت آن در نمونه موردی محدوده زینبیه شهر اصفهان، به دنبال تأیید این فرض است که پیروی از مدل های پیچیده و چندبعدی و به طور خاص مدل ارائه شده در این مقاله، به نحو قابل ملاحظه ای در مکان یابی پروژه ها مؤثرتر هستند. مدل پیشنهاد شده، 13 معیار و 32 زیرمعیار از لایه های اطلاعاتی اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، محیطی و اجرایی را به طور همزمان در فرایند مکان سنجی، به کار گرفته است و با بهره مندی از ابزار GIS، ضریب سازگاری اهمیت گزینه ها در مدل AHP را محاسبه و تأیید کرده است. این پژوهش، با روش میدانی- جمع آوری اطلاعات از محدوده مورد مطالعه- مکان گزینی پروژه ها را انجام داده است. نتایج نشان می دهند که در محدوده زینبیه، بین مکان پروژه ها و متغیرهای اجتماعی و اقتصادی محیط، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
عوامل مؤثر بر انگیزش مشارکت شهروندان در طرح های کشاورزی اجتماع پشتیبان: مطالعه موردی شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی اجتماع پشتیبان یکی از رویکردهای توسعه نظام های بهره برداری نزدیک مناطق شهری است که در آن، از ظرفیت مالی و انسانی و علاقه آنها برای توسعه و مشارکت در فعالیت های نظام های بهره برداری خانوادگی استفاده می شود. بر این اساس و با توجه به جایگاه شهروندان به عنوان یکی از ارکان اصلی این رویکرد، تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انگیزه شهروندان شهرستان گرگان نسبت به مشارکت در کشاورزی اجتماع پشتیبان انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آماره های توصیفی و استنباطی نظیر میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات، تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی مربوط به شهروندان حاکی از آن است که سابقه سکونت در روستا، استفاده از منابع اطلاعاتی، زمینه های مورد علاقه شهروندان برای مشارکت در کشاورزی اجتماع پشتیان، سرمایه اجتماعی، و میزان علاقه به کشاورزی با میزان انگیزه شهروندان برای مشارکت در کشاورزی اجتماع پشتیبان رابطه مثبت و معنی دار با 99 درصد اطمینان دارند؛ همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تأثیرگذارترین متغیر بر میزان انگیزه شهروندان برای مشارکت در کشاورزی اجتماع پشتیبان میزان سرمایه اجتماعی است.
شاخص زیست پذیری در محیط های شهری (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر مقدس قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود شرایط زندگی در محیط های شهری علاوه بر افزایش میزان جذابیت آنها، بستر مناسبی را برای دستیابی به اهداف کلان توسعه پایدار فراهم می کند. با این وجود، رشد شتابان شهرنشینی و دیگر مسائل مرتبط با توسعه شهری، موجب شده تا بر مشکلات این سکونتگاه ها افزوده شود. این وضعیت نیز در بسیاری از شهرهای ایران که با پیامدهای رشد شتابان شهری و نبود منابع مالی و انسانی کافی در فرایند مدیریت دست به گریبان هستند، به خوبی قابل درک است. از این رو، پژوهش حاضر می کوشد تا ضمن شناسایی مشخصه های جوامع شهری زیست پذیر، وضعیت زیست پذیری بخش مرکزی شهر قم را ارزیابی کند و به این پرسش پاسخ دهد که این محدوده از نظر شاخص های زیست پذیری چه وضعیتی دارد؟ روش این پژوهش، از نوع توصیفی– تحلیلی و همچنین بررسی های اسنادی، پیمایشی و میدانی؛ از جمله فنون و تدابیر اتخاذ شده در این پژوهش می باشد. براساس یافته های پژوهش باید سیاست هایی برای تمرکززدایی فعالیت ها، تغییر در سیاست های توسعه مبتنی بر خودرو محوری، تلاش برای تثبیت ساکنان قدیمی منطقه (نوسازی، افزایش کیفیت خدمات محله) و از این قبیل موارد، اتخاذ شود تا کیفیت زندگی در این بخش از شهر بهبود یابد.
راهبردهای تأمین منابع مالی پایدار شهرداری تهران در برنامه پنج ساله، با تأکید بر سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین منابع مالی، یکی از مهم ترین وظایف نهادهای عمومی؛ مانند شهرداری هاست. منابع مالی شهرداری ها، به صورت مختلف، قابل وصول می باشند، اما همه آنها از خصوصیات درآمدهای پایدار، برخوردار نیستند. پایداری درآمدها، مستلزم آن است که اولاً این اقلام، از استمرار نسبی برخوردار باشند و ثانیاً دستیابی به این درآمدها نباید شرایط کیفی شهر را در معرض تهدید و تخریب قرار دهد. هدف پژوهش حاضر، ارائه راهبردهای تأمین منابع مالی
پایدار
شهرداری تهران در برنامه پنج ساله، با تأکید بر سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای دستیابی به این هدف، ابتدا، احکام منابع درآمدی پایدار در برنامه پنج ساله دوم شهرداری تهران، استخراج شدند و سپس به بررسی و شناخت درآمدهای پایدار و ناپایدار شهرداری تهران پرداخته و در نهایت، راهبردهای تأمین منابع مالی پایدار در شهرداری تهران، ارائه شد. نتایج پژوهش نشان می دهند بخش عمده ای از درآمدهای اصلی شهرداری ها، با مفاهیم پایداری، سازگار نیستند و از استمرار و مطلوبیت، برخوردار نمی باشند؛ پس این ضرورت به وجود می آید که شهرداری ها بهتر است با مطالعه ساختار درآمدی و بر پایه اقتصاد مقاومتی، راهکارهای جدیدی را برای تأمین منابع درآمدی پایدار و مستمر به منظور ارائه خدمات مطلوب به شهروندان داشته باشند.
تأثیر یادگیری سازمانی بر پاسخگویی اقتصادی و اجتماعی شهرداری تهران (مورد مطالعه؛ شهرداری مناطق 1، 6، 8 ،19، 22)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، انتظارات و توقعات اکثر مردم از سازمان ها، قدم به خواسته های اجتماعی گذارده است؛ همین امر، سازمان ها را در راستای پاسخگویی به انتظارات اجتماعی، حرکت می دهد و بسیاری از پژوهشگران و صاحب نظران اجتماعی، بر اهمیت یادگیری در سازمان تأکید کرده ا ند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر پاسخگویی اجتماعی مناطق شهرداری تهران می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه، مناطق شهرداری 1، 6، 8 ، 19 و22 و نمونه آماری، 255 نفر از مدیران عالی و میانی (صف و ستاد) این سازمان می باشد. پایایی ابزار جمع آوری داده ها، با استفاده از روش آلفای کرونباخ، ارزیابی شد که میزان آن برابر با 98/0 برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمونF و آماره T از نرم افزار SPSS و لیزرل، استفاده شده است. از تحلیل عاملی تأییدی، برای بررسی روایی سازه پرسشنامه و از مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه ها و برازش مدل مفهومی استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، بین یادگیری سازمانی و پاسخگویی اجتماعی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین مقدار ضریب تعیین چندگانه (R2) نشان می دهد که متغیر یادگیری سازمانی، 69/0درصد از تغییرات متغیر مسئولیت اجتماعی (پاسخگویی اجتماعی) را پیش بینی کرده است.
ارزش گذاری اقتصادی خدمات تفریحی شهری (مطالعه موردی: برآورد ارزش تفریحی پارک ملت مشهد مقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارک ملت شهر مشهد مقدس، به دلیل دارا بودن جاذبه های زیاد، از پارک های توریستی و گردشگری مهم کشور به شمار می رود؛ بنابراین، مطالعه ارزش تفریحی آن می تواند در پیش بینی نیازها و کمبودها و توسعه گردشگری این پارک، مؤثر باشد. این پژوهش، ارزش تفریحی پارک ملت مشهد مقدس و میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان این پارک را با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و پرسشنامه انتخاب دوگانه، تعیین می کند. جامعه آماری پژوهش، بازدیدکنندگان پارک ملت می باشد. حجم نمونه 222 نفر می باشد که براساس روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده اند. برای بررسی تأثیر متغیرهای توضیحی بر میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان، از مدل لاجیت، استفاده گردید و براساس روش حداکثر درست نمایی، پارامترهای این مدل، برآورد شده است. نتایج تحقیق نشان دادند 78/74 درصد افراد بررسی شده، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده تفریحی از پارک ملت هستند و متوسط تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی این پارک، 48/9849 ریال برای هر بازدید، به دست آمده است. همچین ارزش کل تفریحی سالانه آن، 1010×46237/2 ریال برآورد شده است. متغیرهای میزان پرداخت پیشنهادی و هزینه هر بار ایاب و ذهاب، تأثیری منفی و متغیرهای کیفیت پارک، وضعیت تأهل، مدت زمان مطالعه در هفته، گرایش های محیط زیست و جنسیت، تأثیری مثبت بر میزان تمایل به پرداخت داشته اند. نتایج، بیانگر این هستند که مردم به اهمیت پارک های شهری، آگاه هستند و تمایل به پرداخت قابل توجهی وجود دارد که می تواند مسئولان را در برنامه ریزی و مدیریت پارک، یاری دهد.
جایگاه آموزش در توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری، الگویی برای تفکر در مورد آینده است که در آن، ملاحظات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، به منظور ارتقای کیفیت محیط زندگی، در وضعیتی متعادل با یکدیگر به سر می برند. شهر پایدار، شهری است که به دلیل استفاده اقتصادی از منابع، اجتناب از تولید بیش از حد ضایعات و بازیافت آنها تا حد امکان و پذیرش سیاست های مفید، قادر به ادامه حیات خود باشد. از جمله عواملی که به تحقق پارادایم پایداری به خصوص در شهرها، کمک می کند و لازم است با فرضیات بنیادی توسعه پایدار، منطبق باشد، آموزش است که هم به لحاظ ساختاری و هم از نظر محتوایی باید تغییراتی را پذیرا شود. در این مقاله با هدف شناخت و فهم جایگاه آموزش در توسعه پایدار، به خصوص توسعه پایدار شهری، با روش توصیفی- تحلیلی و اتکا به مطالعات اسنادی، از جمله بیانیه های بین المللی، به بررسی جایگاه آموزش در توسعه پایدار، در چارچوب معاهدات و قراردادهای بین المللی، از بعد مفهومی و معرفت شناسی آن، پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که صورت بندی مفهوم آموزش برای توسعه پایدار، توسط سازمان هایی مانند یونسکو، به نحو مطلوب انجام شده است اما در پایان دهه آموزش برای توسعه پایدار، کماکان معضلاتی به خصوص در کشورهای در حال توسعه، در این رابطه وجود دارد؛ بنابراین تلاش های آتی بین المللی در این زمینه باید به سمت و سوی کشورها و شهرهای رو به توسعه، جهت دهد.
رتبه بندی مکانی خدمات عمومی و کمبود آنها در سطح شهرها (نمونه موردی: شهر نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معیارهای عدالت اجتماعی و توسعه پایدار شهر، توجه به توزیع متوازن زیرساخت ها و تسهیلات شهری است؛ از این رو نحوه پراکنش این خدمات باید به گونه ای باشد که ضمن ایجاد عدالت فضایی درون محلات، زمینه های توسعه شهری را نیز فراهم آورد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی، سعی در شناخت و رتبه بندی میزان خدمات موجود در محلات سیزده گانه شهر نورآباد ممسنی از توابع استان فارس با استفاده از شاخص های آموزشی، بهداشتی، ورزشی، اداری، فضای سبز، فرهنگی و تأسیسات شهری دارد. برای این منظور، ابتدا برخورداری محلات از این خدمات، با استفاده از مدل های ضریب تغییرات و تکنیک های آماری، مورد بررسی قرار گرفت و سپس با استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیار تاپسیس، به ارزیابی و تحلیل درجه برخورداری این محلات از خدمات شهری پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن هستند که در سال 1392 اختلافاتی از نظر میزان برخورداری از امکانات، بین محلات سیزده گانه شهر نورآباد مشاهده می شود؛ به طوری که محلات مرکزی شهر؛ یعنی محله های 1 و 2 از توابع ناحیه دو شهر، در سطح برخوردار و محلات اسکان عشایر و دوراهی از ناحیه یک نورآباد، در رده محروم از امکانات و خدمات شهری قرار دارند. در نهایت، بین محلات مختلف شهر با توجه به عوامل تمرکز جمعیت و دسترسی ها، از نظر توزیع فضایی خدمات، عدم تعادل و نابرابری وجود دارد.
الزامات توسعه کیفی آموزش های کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الزامات توسعه کیفی آموزش های کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران، به آسیب شناسی دوره های آموزشی آنها پرداخته است. روش پژوهش، از نوع آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، از مصاحبه های انفرادی، به تعداد 13 نفر از خبرگان مالی و اقتصاد شهری و اعضای مدیریت و راهبری آموزش شهرداری تهران، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نتیجه بخش کیفی، شناسایی آسیب های موجود دوره های آموزشی کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران در هفت محور، نیازسنجی آموزشی، اهداف آموزشی، محتوای آموزشی، مدرسان، سازماندهی آموزش، نظام ارزشیابی و مکانیزم های انگیزشی می باشد. در بخش کمّی، برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، مشتمل بر 40 گویه و در هفت محور شناسایی شده بخش کیفی، استفاده شده است. به منظور تعیین روایی پرسشنامه، از روش روایی صوری و برای تعیین پایایی، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برابر با 84/0 بود. جامعه آماری، کلیه کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران است که تعداد آنها 227 نفر می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 143 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل آماری داده ها، از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. الزامات توسعه کیفی آموزش ها و میزان اهمیت آن ها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، راهکارهایی برای توسعه کیفی آموزش ها در گام های نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی دوره های آموزشی بیان شدند.
عوامل مؤثر بر مشارکت بخش خصوصی، به عنوان رهیافتی در تأمین منابع پایدار مالی پروژه های شهرداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جذب سرمایه های بخش خصوصی و سرمایه های خارجی برای اجرای پروژه های شهرداری ها، از روش های معتبر تأمین منابع مالی در حوزه مدیریت شهری، محسوب می شود. هم اکنون یکی از رویکردهای اصلی در حوزه های مدیریت شهری و روستایی در کشور، حرکت به سمت شناسایی درآمدهای پایدار، روش ها و ابزارهای جدید تأمین منابع مالی؛ نظیر جذب سرمایه گذاران داخلی و خارجی می باشد.
هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت بخش خصوصی، در تأمین منابع پایدار مالی پروژه های شهرداری است. با توجه به داده های گردآوری شده، بخشی از سرمایه گذاران بالقوه، در پروژه های شهری، شرکت نمی کنند؛ بر این اساس، استفاده از روش های معمول اقتصادسنجی، دارای نتایج ناسازگار می باشند. بنابراین به منظور تخمین پارامترهای این تابع، از روش لاجیت و پروبیت که براساس تابع حداکثر درست نمایی می باشد، استفاده شده است. لازم به ذکر است برای تخمین تابع، از نرم افزار stata استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شهر و شهرداری تبریز می باشد و داده های مورد نیاز با روش پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و یافته های میدانی بوده است. در پژوهش حاضر، از روش نمونه گیری تصادفی و برای تعیین حجم نمونه مورد نیاز، از فرمول کوکران و جدول مورگان استفاده شده است. یافته های این پژوهش گویای این هستند که عواملی؛ مانند بهبود فضای کسب وکار و قوانین کارای تضمین کننده سود کارگذار خصوصی، باعث افزایش مشارکت بخش خصوصی، در اجرای پروژه های شهری می شوند و متقابلاً، وجود بوروکراسی و نبود ظرفیت سازی های مناسب، روند کار را به تعویق می اندازد.
بررسی شاخص های کمی و کیفی مؤثر در برنامه ریزی فضای سبز شهری (مطالعه موردی: شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهری و در نتیجه رشد و گسترش ابعاد فیزیکی و اجتماعی شهرها، تأثیرات قابل توجهی بر زندگی شهری دارد؛ به طوری که امروزه مفهوم شهرها بدون در نظر گرفتن فضای سبز در اشکال گوناگون آن، غیرقابل تصور است. از این رو هدف اصلی این پژوهش، کمک به ارتقا و بهبود کیفیت فضای سبز در شهر میانه است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. پس از شناخت مؤلفه ها و شاخص های مؤثر در برنامه ریزی فضای سبز شهری، به بررسی آن در حوزه های چهارگانه شهر میانه پرداخته شد. در نهایت، برای تعیین تعداد اعضای نمونه آماری، از فرمول کوکران استفاده شد. جامعه آماری، تمامی استفاده کنندگان از پارک ها و فضای سبز شهر میانه؛ در ماه های مرداد، شهریور و مهرسال 1391 بود که با فرض سطح اطمینان 95 درصد، تعداد 383 نفر برآورد شد. 383 پرسشنامه با در نظر گرفتن مقیاس و شعاع دسترسی هر پارک، به روش نمونه گیری تصادفی، توزیع شد. روش گردآوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مصاحبه با 10 کارشناس مرتبط با فضای سبز شهری به ارائه راهکارهایی در راستای برنامه ریزی مطلوب فضای سبز شهر میانه، پرداخته شد. براساس نتایج تحقیق، مؤلفه کالبدی، بیشترین اهمیت نسبی را در میان سایر مؤلفه ها به خود اختصاص داده و مؤلفه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، در درجه های بعدی اهمیت قرار گرفته اند. همچنین وضعیت فضای سبز حوزه 3 شهر میانه، نسبت به سایر حوزه های این شهر در سطح پایین تری می باشد؛ بنابراین باید در اولویت برنامه ریزی و احداث فضای سبز شهری قرار گیرد.