جنبش جنگل در حیات سیاسی–نظامی خود، مراحل متفاوتی را ازسر گذراند. جان مایه این جنبش، مخالفت با حضور استعمارگران روس و انگلیس و ضدیت با استبداد داخلی بود. رهبر فرهمند آن، میرزاکوچک خان، از مشروطه طلبان متدینی بود که حیات شخصی خود را وقف پیشبرد اهداف جنبش کرد. با وقوع انقلاب کمونیستی در روسیه، جنبش جنگل که دوره فتور خود را می گذراند، وارد مرحله جدیدی از تکاپوهای خود شد. به نظر می رسید انقلاب بلشویکی با اهداف آرمان گرایانه خود، جنبش را از رکود نجات داده است؛ اما روند رویدادهای بعدی نشان داد که جنبش به شدت دچار تضادهای ژرف در هویت ایدئولوژیک و نیز اهداف خود شده بود. جنبش و رهبر آن، متعلق به سرزمینی بودند که پایداری سنت، ویژگی بارز آن بود؛ اما انقلاب بلشویکی، اگرچه از صافی تفکرات لنین گذشته بود، رهاورد مدرنیسم غربی به حساب می آمد. پُر واضح بود که در لحظه ای تعیین کننده از تاریخ، تضاد سنت و مدرنیته یا بهتر بگوییم، تضاد نظریه و عمل، خود را در عرصه و بستر واقعیت موجود جامعه نشان خواهد داد. مشخصاً هیچ کدام از طرف ها بهره شایانی از این ستیز نبردند: هم آرمان های بلشویکی به سبب پایداری سنت و حاملان آن، یعنی رهبر جنبش، یاران او و مردم اکثراً کشاورز گیلان، صورت عملی به خود نگرفت و هم جنبش جنگل توسط بلشویک ها فرو گذاشته شد و سرانجام، ازهم پاشید
پس از آن که حکومت قطب شاهیان در سال 918 ق. به دست سلطان قلی قطب شاه تاسیس شد، چندین مرحله متفاوت را پشت سر گذاشت. دوره طلایی حکومت قطب شاهیان در حکومت سلطان محمد قلی و سلطان محمد قطب شاه معاصر شکل گرفت. قطب شاهیان در آغاز جنگ هایی با همسایگانشان از جمله با عادل شاهیان داشتند. پس از پایان این جنگ، دو فرد اخیر با استفاده از موقعیت ایجاد شده به دست حکام قبلی سلسله قطب شاهی و همچنین بهره گیری از کمک عالمان و بزرگانی چون میر محمد مؤمن استرآبادی، دوران طلایی این حکومت را رقم زدند.
در این دوره که آرامشی نسبی در قلمرو قطب شاهیان ایجاد شده بود، آنها در عرصه های مختلف فرهنگی، مذهبی و سیاسی به پیشرفت های چشمگیری دست یافتند. بنای شهر حیدر آباد، گسترش مذهب تشیع و انجام مراسم مذهبی به صورت گسترده و تالیفات فراوان در زمینه های مختلف ادبی، تاریخی و مذهبی، از دستاوردهای این دوره بوده است.
در اواخر دوران حکومت سلطان محمد قطب شاه، با ورود نیروهای مغولان به دکن و مرگ میر محمد مؤمن استرآبادی، دوران طلایی حکومت قطب شاهیان که توام با صلح و آرامش و توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بود به پایان رسید و دوران زوال آن آغاز شد.