مسئله مشروعیت سازی از رهگذر تاریخ نویسی، همواره مسئله ای مهم وجذاب بوده است. در این بین نوشتار حاضر برآن است تا مسئله مشروعیت سازی را دست کم در بخش پایانی کتاب هشت بهشت یا تاریخ آل عثمان نوشته ی ادریس بدلیسی ردیابی کند. پرسش این است که آیا بدلیسی کتاب خود را تنها برای توصیف وقایع به نگارش درآورده و یا در پس روایت وقایع، به امری دیگر یعنی مشروعیت سازی برای عثمانیان نیز چشم داشته است؟ این نوشتار با توجه به رویکرد گفتمانی و با توجه به مفاهیمی که مطالعات گفتمانی برای رصد سازوکارهای گفتمانی از جمله غیریت سازی و حاشیه رانی و برجسته سازی و سازوکارهای بینامتنیت به دست می دهد، به بررسی مشروعیت سازی در هشت بهشت بدلیسی می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که بدلیسی با در مرکز قرار دادن مفهوم جهاد، تمام تلاش خود را از رهگذر دست مایه قرار دادن تاریخ حوادث دوره سلطان محمد فاتح جهت کسب مشروعیت برای مخدومان عثمانی خود مبذول می دارد و در این بین با برجسته سازی مفهوم جهاد، مفهوم قومیت و سرزمین و فره ایزدی را به حاشیه می راند و در این راستا از نظم های گفتمانی دینی و دانشی بهره می برد.
اسلام بر اثر آموزههای اصیل و کاربردی اش از آغاز ظهورش موضوع کنج کاوی های جویندگان حقیقت بوده است؛ چنان که بسیاری از پژوهش گران غربی سده های اخیر به انگیزه های گوناگون، گوشه و کنار آن را بررسیده و شماری از آنان بدان گراییده اند. باری، آگاهی اندکی درباره دلایل کاوش ها و گرایش هوفمان به اسلام در آثار پژوهش گران یافت می شود. جست وجو درباره چگونگی مسلمان شدن نامسلمانان غربی، کار نادری نیست، اما بررسی تحلیلی و موشکافانه دلایل گروِش و چگونگی اسلام آوری هوفمان و اندیشه های اسلام شناسانه و آثار اسلام شناختی او، کاری نوپدید است. این مقاله به پاسخ گویی چیستی همین دلایل می پردازد. گمان می رود کِشش های اسلام و رانِش های مسیحیت از این دلایل بوده باشد. به تعبیر دیگر، هوفمان نخست بر اثر کمبودهای آیین نیاکانی اش از آن جدا شد و در کَند و کاوهای حقیقت خواهانه اش، به اسلام رسید و گرایید. با بررسی گونه شناختی و مطالعه موردی زندگی و آثار مراد ویلفرد هوفمان به چگونگی اسلام آوردن این شخصیت برجسته علمی و کاتولیک متعصب بر اثر مطالعه قرآن کریم و مشاهده زندگی مسلمانان، می توان پاسخ گفت. او آثار فراوانی در این باره پدید آورد و اندیشه های اسلامی را درونی کرد؛ چنان که به اجرای مناسک و عبادات اسلامی، بسیار ملتزم بود.
ارداویرافنامه یکی از متون پهلوی ساسانی است که شرح معراج موبدی به نام ارداویراف به بهشت و دوزخ در آن نگاشته شده است. هرچند این اثر دارای درونمایه ای دینی است ، اما بسیاری از ساختار های اقتصادی نظام ساسانی را می توان در آن یافت . این تحقیق به شیوه اسنادی کتابخانه ای بر پایه تحلیل محتوی انجام شده است و در پی یافتن ردپای ساختارهای اقتصادی نظام ساسانی در کتاب ارداویرافنامه می باشد ،وهدف آن اعتبارسنجی کتاب ارداویرافنامه است. در این تحقیق نخست ساختار های اقتصادی کتاب بررسی وسپس با ساختار های اقتصادی نظام ساسانی مقایسه می شود و نتیجه تحقیق چنین است که ساختارهای اقتصادی کتاب کاملا هماهنگ و همسو با ساختار های اقتصادی نظام ساسانی هستند و لذا کتاب ارداویرافنامه می تواند به عنوان یک منبع معتبر جهت بررسی ساختار های جامعه ساسانی مورد استفاده محققین قرار گیرد.