فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تاثیر آموزش های شناختی – رفتاری بر میزان رضایت زناشویی زوجین مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش 30 زوج ( 60 زن و مرد ) از بین کلیه ی والدین دانش آموز دختر مدارس ابتدایی ناحیه ی 2 شیراز در سال تحصیلی 87-88 که داوطلب شرکت و دارای شرایط لازم بودند، انتخاب و به روش تصادفی خوشه ای در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ پیش از شروع آموزش های شناختی و رفتاری در مورد هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش 15 ساعت ( 5 جلسه سه ساعته ) تحت آموزش های شناختی – رفتاری استخراج شده از محتوای پرسشنامه ها قرار گرفتند. در این مدت بمنظور حذف اثر آزماینده، گروه کنترل تحت آموزش های نا مربوط قرار داشت. ( آموزش هایی غیر از آموزش خانواده، مانند روش تربیت درست فرزندان و غیره ) پس از پایان دوره ی آموزشی دوباره پرسشنامه ی رضایت زناشویی در مورد هر دو گروه اجرا شد و با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس دو سویه، یافته های بدست آمده از اجرای بار دوم پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش های شناختی – رفتاری موجب افزایش رضایت زناشویی زوجین می گردد و در سطح 05/0 معنی دار است. به بیان دیگر، آموزش خانواده به صورت معنی داری موجب افزایش رضایت زناشویی شده است و معلوم شد که جنسیت زوجین تاثیری بر میزان اثر بخشی آموزش های شناختی ندارد
بررسی علل اجتماعی گرایش به طلاق در بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده ی شیراز
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش، بررسی عامل های اجتماعی مؤثر بر گرایش زنان به طلاق در بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شیراز است. چارچوب نظری این پژوهش با توجه به پژوهش های پیشین و مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است، ترکیبی از نظریه های جامعه شناسی خانواده و انحرافات اجتماعی است که از نظریه هایی مبادله، توسعه ی خانواده، نظام ها، نقش ها و انحرافات اجتماعی استفاده شده است. روش پژوهش از نوع پیمایشی میباشد و ابزار مورد استفاده برای گرد آوری داده ها پرسشنامه بوده است. در این پژوهش داده های مورد نظر از افرادی است که در سال 1388 به دادگستری مراجعه و گرایش به طلاق داده بودند، گرد آوری شد. حجم نمونه 353 نفر میباشد که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که در بخش آمار استنباطی از رگرسیون دو متغیره، چند متغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون و آزمون F استفاده شده است، نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که: در تحلیل رگرسیون دو متغیره، متغیرهای اختلاف تحصیلی زوجین، اختلاف سن زوجین، تحصیلات زن و سن ازدواج با گرایش زنان به طلاق رابطه ای معنادار و مستقیم دارند و متغیرهای مدت زندگی مشترک و تعداد فرزندان با گرایش به طلاق زنان رابطه ای معنا دار و معکوس دارند. متغیرهای برآورده نشدن انتظارات از نقش همسری، خشونت شوهر، عدم صداقت همسر و عدم مشورت در امور زندگی با میزان گرایش زنان به طلاق رابطه ی معنا دار دارند. در تحلیل رگرسیون چند متغیره، معادله ی رگرسیونی جهت پیش بینی میزان گرایش زنان به طلاق به روش گام به گام استفاده شد و متغیرهای عدم برآورد نشدن انتظارات نقش همسری، خشونت همسر و عدم صداقت توانستند 69 درصد از واریانس متغیر وابسته ( گرایش به طلاق ) را پیش بینی کنند.
گفتگو: در حال گذار از تجرد قطعی هستیم
منبع:
حورا ۱۳۸۹ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
نقش جنسیت در ساختار عاملی اسکیزوتایپی در نوجوانان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنسیت در تحلیل های عاملی اسکیزوتایپی متغیری مهم به شمار می آید، زیرا می تواند پاسخ افراد به پرسش نامه های اسکیزوتایپی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف این پژوهش بررسی ساختار عاملی اسکیزوتایپی در نوجوانان،با جداسازی جنسیتی است.پژوهش به صورت یک بررسی زمینه یابی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان، که در سال تحصیلی 1388 – 1389 و در پنج منطقه شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد و نمونه پژوهش نیز دربرگیرنده 400 نفر است، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.تحلیل عاملی به روش تحلیل سازه های اصلی سه عامل را برای پسران (به ترتیب، تجارب ادراکی غیرعادی، اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی، و تفکر سحرآمیز) و سه عامل رانیز برای دختران (به ترتیب، تجارب ادراکی غیرعادی، تفکر سحرآمیز، و اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی) پیش نهاد کرد، پس تفاوت های ساختاری میان دو جنس در نشانه شناسی اسکیزوتایپی وجود ندارد.نتایج نشان می دهد دو گروه در نشانه شناسی مربوط به تجارب ادراکی غیرعادی با هم تفاوت ندارند، ولی به لحاظ الگوهای بالینی و نشانه شناسی مربوط به عامل های اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی و تفکر سحرآمیز تفاوت های جنسی وجود دارد.
عوامل و آسیب های روابط ناسالم دختر و پسر
حوزههای تخصصی:
تأثیر ناباروری زنان در بروز اختلالات جنسی و همسرآزاری نسبت به آنان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناباروری و نگرش به آن، زندگی زوجین را با انواع آشفتگی های هیجانی مواجه می سازد. پژوهشگران بروز رفتارهای تکانشی، افسردگی، احساس درماندگی، اضطراب، تشویش و باورهای منفی نسبت به خود را در مورد افراد نابارور گزارش نموده اند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیرناباروری و نقش آن در بروز اختلالات جنسی و همسرآزاری در مورد زنان نابارور متأهل شهر مشهد است. این پژوهش به روش توصیفی و از نوع علّی ـ مقایسه ای انجام شده است: از میان مراجعه کنندگان به کلینیک پزشکان متخصص زنان در ماه های اردیبهشت و خرداد سال 1388، تعداد 200 نفر زن (100 نفر بارور و100 نفر نابارور) به شیوه تصادفی ساده انتخاب و پس از رعایت ملاحظات اخلاقی، پرسشنامه خشونت خانوادگی و رضایتمندی جنسی بر روی آنان اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و با توجه به ماهیت سازه مورد نظر از طریق روش های آماری t، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس دو عاملی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها بیانگر آن است که خشونت روانی، فیزیکی و اقتصادی بر روی زنان نابارور بیشتر از زنان بارور است. همچنین بین هیچ کدام از انواع همسرآزاری مردان در مورد همسرانشان، و اختلالات جنسی زنان نابارور و نیز بین وضعیت باروری و میزان تحصیلات زنان رابطه تعاملی معناداری وجود ندارد. نتیجه اینکه ناباروری زنان می تواند موجب بروز انواع اختلالات جنسی آنان شود، که این عامل موجب می شود در معرض انواع خشونت های روانی، فیزیکی و اقتصادی از سوی همسرانشان قرار گیرند.
گفتار:خانواده گرایی، سیاستی مغفول در نظام تربیت رسمی
منبع:
حورا ۱۳۸۹ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
ترجمه; فروپاشی خانواده: نتایج تحقیقات علوم اجتماعی
منبع:
حورا ۱۳۸۹ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
گرایش شوهران به خشونت علیه همسران: مطالعه موردی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در سطح ملی و جهانی زن در ایران
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی خانوادگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطه ی تعدادی عامل های جمعیت شناختی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی با گرایش شوهران به خشونت علیه همسران در خانواده است. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی مردان متاهل تک همسر ساکن شهرستان شیراز تشکیل داده که در زمان پژوهش حداقل یکسال از تاریخ ازدواج آن ها گذشته است. داده های پژوهش از روش پرسشنامه ی ساختار یافته و با شیوه ی نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شده ی تصادفی از یک نمونه ی 400 نفری از جامعه ی آماری بدست آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین سن شوهر و تفاوت تحصیلات همسران با گرایش شوهر به خشونت علیه همسر رابطه ای معنی دار وجود ندارد، اما از سوی دیگر، بین تعداد فرزندان، سن ازدواج شوهر، اختلاف سنی همسران، اعتقاد شوهر به کلیشه های جنسیتی، قومیت شوهر، خویشاوند همسری، شغل شوهر، مشاهده ی خشونت به وسیله ی شوهر در خانواده و خاستگاه و رضایتمندی شوهر از زندگی زناشویی، با گرایش شوهر به خشونت علیه همسر رابطه ای معنی دار وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان دهنده ی همبستگی قوی بین عامل فرهنگی اعتقاد شوهر به کلیشه های جنسیتی و گرایش شوهر به خشونت علیه همسر است
بررسی ویژگی های شخصیتی زنان مجرم
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های شخصیتی زنان مجرم در جهت پیشگیری به موقع از وقوع جرم، آشنایی و درک بیش تر این ویژگی های شخصیتی در آنان و بدست آوردن قواعدی جهت طبقه بندی افراد مجرم بر اساس پرسشنامه ی شخصیتی MMPI-2 بود. نمونه ی این پژوهش شامل 81 نفر زن مجرم بود که به گونه ی تصادفی از جامعه در دسترس در چهار گروه انتخاب گردید (سرقت، قتل، اعتیاد، منکرات) و پرسشنامه شخصیتی MMPI-2 بر روی آنان اجرا شد.
عوامل تضعیف استحکام خانواده
حوزههای تخصصی:
بررسی عامل های اجتماعی - فرهنگی مرتبط با کیفیت سلامت روانی خانواده (نمونه ی مورد مطالعه : خانواده های ساکن شهر شیراز )
حوزههای تخصصی:
خانواده مهم ترین نهاد اجتماعی در جوامع انسانی است که تکوین و پرورش شخصیت افراد در آن شکل می گیرد. هدف اصلی این مقاله بررسی عامل های اجتماعی-فرهنگی مرتبط با کیفیت سلامت روانی خانواده در بین خانواده های شهرستان شیراز می باشد. این پژوهش با روش کمی و روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل خانواده های ساکن در شهر شیراز در سال 1384 می باشند که در آنها زن و شوهر در قید حیات بوده و با هم زندگی می کنند. بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی منظم، 386 خانواده انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه ای معنی دار بین متغیر های سن، جنس، درآمد، میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، بعد خانوار، سرمایه ی اجتماعی، جهت گیری مذهبی و عزت نفس با کیفیت سلامت روانی خانواده وجود دارد. بر اساس نتایج معادله ی رگرسیون چند متغیره، از بین کل متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای جهت گیری دینی، سرمایه ی اجتماعی، سن پاسخگویان، عزت نفس، درآمد خانواده و میزان تحصیلات حدود 30 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید. بر اساس مدل تحلیل مسیر، از میان این متغیرها، جهت گیری مذهبی بالاترین تاثیر را بر متغیر وابسته داشته است
گزارش: امر جنسی؛ مسئله یا بحران؟
منبع:
حورا ۱۳۸۹ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی علیه زنان باردار: شیوع و علل مرتبط
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تعیین میزان شیوع خشونت خانگی علیه زنان باردار و علل مرتبط با آن در شهرهای میاندواب ، مهاباد و بناب، با استفاده از برگه ی ثبت داده ها و پرسشنامه ی بررسی خشونت خانگی می باشد. این مطالعه ای پیمایشی از نوع مقطعی است. نمونه های این پژوهش شامل 1950 زن باردار مراجعه کننده به زایشگاههای بیمارستان های شهرهای یاد شده بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. یافته های شیوع خشونت یاد شده در میاندوآب 78% ، مهاباد 4/67% و بناب 5/94%گزارش گردید. بین اعمال خشونت و متغیرهای ( بر حسب شهر) سن ازدواج زن( میاندوآب)، تعدادفرزند ( سه شهر)، وضعیت اقتصادی خانواده ( میاندواب و مهاباد )، میزان حمایت خانواده ی زن از وی (سه شهر)، سیگار کشیدن زن ( مهاباد و بناب ) ارتباطی معنی دار نشان داده شد. میزان شیوع خشونت خانگی اعمال شده بر زنان باردار در هر سه شهر به گونه ی نسبی بالا بوده که با توجه به علل مرتبط بررسی شده، لازم است با یک برنامه ریزی صحیح کاهش یابد.