فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
121 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری بر عشق، رفتارهای-فداکارانه و سواد سلامت جنسی زوجین جوان شهر اهوازبود. روش پژوهش حاضر، طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه زوجین جوان دارای زن باردار 22 تا 31 ساله، مراجعه کننده به بیمارستان و مطب های خصوصی پزشکان زنان و زایمان شهر اهواز در نیمه ی اول سال 1400 بودند. ازمیان آنها30 زوج داوطلب و واجد شرایط در چهارچوب نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و به شیوه جایگزینی تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (هرگروه 15زوج یا 30 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس عشق پرشور (هاتفیلد و رپسون، 1986)، پرسشنامه رفتارهای فداکارانه (هارپر و فیگرس، 2008) و پرسشنامه سواد سلامت جنسی بزرگسالان (معصومی و همکاران، 1398) استفاده شد. برای گروه آزمایش 8 جلسه 180 دقیقه ای آموزش غنی سازی روابط زناشویی اجرا شد و در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کورانس یک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش غنی سازی روابط زناشویی مبتنی بر هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، باعث بهبود عشق، بهبود رفتارهای فداکارانه و افزایش سطح سواد سلامت جنسی در زوجین جوان می شود(05/0>P). بنابراین با استفاده آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری می توان سطح کیفیت و رضایت زناشویی زوجین جوان را در این مقطع خاص افزایش داد.
تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی با میانجی گری مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
173 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی بامیانجی گری مدیریت تعارض درمعلمان بود. پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردی از نوع همبستگی ومعادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهرکرمانشاه درسال1401بود. جهت انتخاب حجم نمونه براساس فرمول کوکران ازمدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه به طور نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس از بین این مدارس تعداد 250 معلم انتخاب و به پرسشنامه های رضایت زناشویی (MHS) ناتانو و همکاران(1973)، پرسشنامه مدیریت تعارض انریچ (1982)، شاخص عدم ثبات زناشویی (MII) ادوارز و همکاران(1987) و پرسشنامه خصایص زناشویی کریسماروزن-گراندون(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان دادضرایب همبستگی بین حل تعارض، رضایت زناشویی و پایداری زناشویی با نمره کل ویژگی های زناشویی به ترتیب برابر 309/0، 452/0 و 707/0 بوده که در سطح 01/0>P معنی دار است. در نتیجه می توان گفت که مدیریت تعارض به عنوان میانجی گر رابطه پیامدهای مثبت زناشویی براساس خصایص زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند هدف درمانی مشاوران خانواده قرار گیرند.
تبیین علّی کمال گرایی دختران بر اساس صفات تاریک شخصیت، خود ارزشمندی مشروط و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال گرایی مشکلی گسترده و شدید در بین نوجوانان است و یکی از اهداف پژوهش های روان شناسی، شناسایی متغیرهای مرتبط با آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین صفات تاریک شخصیت، خود ارزشمندی مشروط و کمال گرایی دختران با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی انجام شده است. روش اجرای آن توصیفی و طرح پژوهش، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. کلیه دانش آموزان دختر دوره دوّم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401-1400 جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 204 نفر به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شدند. از مقیاس صفات تاریک شخصیت جونز و پالهاوس (2014)؛ مقیاس خود ارزشمندی مشروط کراکر و همکاران (2003)؛ مقیاس خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان (1997) و مقیاس کمال گرایی فراست و همکاران (1990) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد و داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار LISREL تحلیل شد که نتایج نشان داد صفات تاریک شخصیت، خودارزشمندی مشروط و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مستقیم با کمال گرایی دانش آموزان رابطه دارد. همچنین، صفات تاریک شخصیت و خود ارزشمندی مشروط به صورت غیرمستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی با کمال گرایی دانش آموزان رابطه دارند. نتایج پژوهش از نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در روابط علی صفات تاریک شخصیت و خود ارزشمندی مشروط با کمال گرایی حمایت می کند.
سازگاری با طلاق : تاملی بر تجربه زیسته زنان مطلقه از سازگاری با طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
141 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته زنان مطلقه از سازگاری با طلاق بود. روش تحقیق کیفی از نوع پدیدار شناسی بود. جامعه آماری زنان مطلقه شهر شیراز در سال 99- 98بودند که در نهایت 10 نفر از آن ها با نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری بود. داده ها با استفاده از تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های حاصل از این پژوهش سازگاری با طلاق در زنان را بر اساس ۳ مضمون تحلیل می نماید. 1- خانواده منبع مؤثر در رسیدن به سازگاری ۲- رشد تاب آوری فردی ۲- افزایش تاب آوری اجتماعی. براین اساس ، حمایت عاطفی و پشتیبانی مادی خانواده از فرد مطلقه، عوامل مهمی هستند که جهت گیری خانواده را در فرایند رسیدن به سازگاری نشان می دهند. جنبه های فردی سوگواری بر طلاق، مدیریت هیجانات، پذیرش طلاق، حرکت به سوی تعالی، پیوند با معنویت بیان کننده اثرگذاری تاب آوری فردی بر سازگاری با طلاق می باشند. در عین حال کسب حمایت های اجتماعی، کسب درآمد و رسیدن به استقلال مالی جهت گیری عوامل اجتماعی را در رشد تاب آوری اجتماعی افراد مطلقه درک پذیر می کنند. یافته ها نشان دهنده ضرورت توجه همه جانبه به مسائل زنان مطلقه پس از جدایی و انجام اقداماتی مؤثر جهت توانمندسازی آنان پس از جدایی می باشد. ضروری است که سیاستمداران و متولیان حوزه خانواده با انجام اقدامات مؤثر همچون برگزاری کارگاه های توانمند سازی پس از طلاق نسبت به رفع آسیب های پس از این بحران در زنان مطلقه برنامه ریزی نمایند.
بررسی و تحلیل گفتمان حاکم بر رمانهای زنان اسلام گرا با تکیه بر نظریه فرکلاف (مطالعه موردی رمان "لن أموت سدى" اثر جهاد رجبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
381 - 399
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخه ای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار می رود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشته ای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه می کند. نورمن فرکلاف یکی از نظریه پردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفه های اصلی نظریه او را تشکیل می دهد. این پژوهش سعی دارد تا سطوح سه گانه گفتمان انتقادی را در رمان "لن أموت سدى" اثر خانم جهاد رجبی، از نویسندگان اسلامگرای فلسطینی تبار، مورد واکاوی قرار دهد و ایدئولوژی حاکم بر متن او را تبیین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلف با استفاده از کارکرد واژگان و روابط معنایی میان آنها و نیز بهره گیری از استعاره های متعدد یا کاربست افعال خبری دیدگاه خود را نسبت به اوضاع فلسطین بیان می کند. وی همچنین با فراخوانی شخصیتهای قرآنی، الهام از مفاهیم اسلامی و کارکرد روابط بینامتنی، خوانشگران خود را در مواجهه با بافت موقعیتی جامعه اشغالی قرار می دهد و به بیان مسائل حاکم بر جامعه می پردازد. در واقع نویسنده از این رهگذر به دنبال کسب ایدئولوژی مد نظر خود و تحقق مفاهیمی چون هویت بخشی، آزادی خواهی و مبارزه با اشغالگران است.
پیش بینی اختلال اضطراب فراگیر در بین زنان دانشجو با استفاده از رویکرد جنگل تصادفی
حوزههای تخصصی:
سلامت روان یکی از بزرگترین چالش ها برای نسل کنونی است. اختلال اضطراب فراگیر (GAD) یکی از بسیاری از مشکلات سلامت روان است. افراد مبتلا به این اختلال نگرانی ها و تنش های اغراق آمیزی را در مورد رویدادهای روزمره تجربه می کنند. گزارش شده است که حدود 5 درصد از جمعیت کشورهای توسعه یافته به GAD مبتلا هستند و زنان دو برابر بیشتر از مردان به این بیماری مبتلا می شوند و یک اتفاق رو به رشد در بین زنان بالاخص زنان دانشجو است. این پژوهش با هدف پیش بینی اختلال اضطراب فراگیر در بین زنان دانشجو با رویکرد جنگل تصادفی، انجام شده است. از روش داده کاوی جهت پیش بینی استفاده شد.جامعه پژوهشی را زنان دانشجوی دانشگاه آزاد شیرازتشکیل دادند. تعداد 150 نفر از دانشجویان زن به روش تصادفی ساده انتخاب و با پرسشنامه DSM-IV, مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این فرآیند، الگوریتم جنگل تصادفی برای تولید مدل پیش بینی پیشنهاد شده است. NetBeans IDE ابزاری بود که برای ساخت این پیاده سازی استفاده شد. جاوا زبان برنامه نویسی انتخاب شده برای کدگذاری این نمونه اولیه بود و از کتابخانه WEKA در این پیاده سازی استفاده شد. نتایج نشان داد که دقت پیش بینی با روش جنگل تصادفی بالای 0.9 است که نشان می دهد رویکرد جنگل تصادفی قادر به پیش بینی دقیق اختلال اضطراب فراگیر GAD است. برای ارزیابی ویژگی، رویکرد جنگل تصادفی در پیش بینی دقیق فردی که از GAD رنج نمی برد سازگاری نشان می دهد. نتایج به دست آمده از نمونه اولیه در مقایسه با خط پایه که در ابزار R پیاده سازی شده است، نسبتاً سازگار است. به طور خلاصه، رویکرد جنگل تصادفی عملکرد پیش بینی بالایی تولید می کند و می تواند روابط مهم بین پارامتر پیشنهادی و پارامتر وابسته را استخراج کند.
ارتباط نظری و تجربی بین نابرابری جنسیتی و هنجارهای اجتماعی (یک مطالعه تطبیقی-کمّی در کشورهای در حال توسعه، 2019- 1980)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
81 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: بین نابرابری های جنسیتی (به عنوان یکی از اَشکال نابرابری های بیرونی) و هنجارهای اجتماعی، نوعی رابطه علّی دوجانبه وجود دارد که هریک می توانند بنا به ویژگی ها و مکانیسم های زیر بنایی خود موجب تحدید یا تقویت آثار مخرب یکدیگر شوند. بر همین اساس نویسنده پس از شناسایی مکانیسم های رابطه متقابل بین هنجارهای اجتماعی و نابرابری های جنسیتی، در پی انطباق تجربی آن ها با یافته های پژوهش برآمد.
روش : در پژوهش حاضر بر اساس روش تطبیقی- طولی، از داده های ثانویه برای 100 کشور در حال توسعه جهان از سال 1980 تا 2019 استفاده شد. زمان پژوهش به دو گام زمانی مجزا تقسیم گردید: (1999-1980 ) و( 2019-2000). تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهند که نابرابری جنسیتی چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم (از طریق تأثیر بر خشونت انتشاری) بر پایبندی افراد به پیروی و اجرای هنجارهای اجتماعی، اثر کاهنده ای دارد؛ از سوی دیگر نیز هنجارهای اجتماعی این اثر کاهنده را به طور مستقیم بر نابرابری جنسیتی می گذارند؛ در عین حالی که در ایدئولوژی «استبداد شایستگی» و طبیعی جلوه دادن نابرابری بین زنان و مردان [طی نوعی سوگیری خاص گرایانه]، به توجیه و مشروعیت بخشی هرچه بیش تر نابرابری جنسیتی کمک می کنند. با این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هنجارهای اجتماعی و نابرابری های اجتماعی، اثری دوگانه بر یکدیگر دارند و این بستگی به شرایط و ویژگی های بنیادی آن ها و شدت شان در جامعه دارد.
ریشه های طلاق در دو دهه 1380 و 1390 با تأکید بر روش کیفی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
15 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات دهه های گذشته ، خانواده را با چالش های جدیدی روبه رو کرده و مفاهیم سنتی زندگی خانوادگی در معرض تهدید قرار گرفته است. جامعه ایران نیز از این تغییرات مستثنی نبوده و در سالهای اخیر بر میزان طلاق افزوده شده است؛ اما به دلیل سرعت تغییرات، ریشه های طلاق با دهه های گذشته تا حدودی متفاوت است.
روش : روش منتخب شیوه ی کیفی - تطبیقی است و با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته با 32 زوج در حال جدایی در هر دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ اطلاعات جمع اوری شد . اطلاعات در دهه 1380 از زوجینی که به دادگاه خانواده ونک تهران مراجعه کرده بودند و اطلاعات جامعه مشارکت کننده در دهه 1390 از مراجعان به دفتر یکی از وکلای پایه یک دادگستری به دست آمد.
یافته ها: ۴ مقوله اصلی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و شخصیتی ، فردی و تعدادی مقوله فرعی در هر دهه شناسایی شدند.
مقولات اصلی در هر دو دهه 1380 و 1390 یکسان است ؛ ولی در دهه1390، بعضی از مقولات فرعی مثل خیانت زنان مطرح است که در دهه 1380 وجود نداشت و بعضی از مقولات فرعی مهم در دهه1380 به دلیل فرسایش اهمیت خانواده و کاهش نقش میانجیگری خانواده های ریشه ای، در دهه 1390 از رواج افتاده است، مثل دخالت های خانواده های ریشه ای .
نتیجه گیری: نتایج حاصل گویای آنست که فردگرایی رو به افزایش است، دوری از اعتقادات مذهبی، کاهش اهمیت و کارکرد خانواده در همه ابعاد از جمله موارد تغییرات است.
طراحی مدل ساختاری اعتیاد به آرایش در زنان متأهل بر اساس اختلال بد شکلی بدن، عزت نفس جنسی و هوش بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به آرایش و عوامل مرتبط با آن، تا کنون شناسایی نشده و مجهول مانده است؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل ساختاری اعتیاد به آرایش در زنان متأهل براساس اختلال بدشکلی بدن، عزت نفس جنسی و هوش بدنی انجام شد.
روش : روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. نمونه آماری تحقیق شامل 200 نفر (18 تا 50 سال) از مراجعه کنندگان به سالن های آرایشی شهرستان میاندوآب در سال 1401 بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به آرایش اسمیت و همکاران ، مقیاس اختلال بدشکلی بدن ربیعی و همکاران، مقیاس عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز و مقیاس هوش بدنی اندرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون سوبل و بوت استراپ در بستر نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: اثر مستقیم هوش بدنی (44/0-)، عزت نفس جنسی (36/0-) و اختلال بدشکلی بدن (45/0) در برآورد اعتیاد به آرایش معنی دار به دست آمد. اثر غیرمستقیم اختلال بدشکلی بدن (14/3=t-value) و عزت نفس جنسی (81/2-=t-value) با نقش واسطه ای هوش بدنی بر میزان اعتیاد به آرایش معنی دار مشاهده شد که در مجموع 41 درصد از واریانس اعتیاد به آرایش از طریق متغیرهای مدل تبیین شدند. با توجه به نقش متغیرهای مطالعه در تبیین مدل ساختاری اعتیاد به آرایش، به نظر می رسد با تقویت عزت نفس جنسی و هوش بدنی و با کاهش علایم اختلال بدشکلی می توان اعتیاد زنان را نسبت به آرایش بهبود داد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر فقر زنان (با تأکید بر شاخص های سلامت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
223 - 247
حوزههای تخصصی:
وضعیت زنان در هر کشوری به یکی از مهم ترین شاخص های ارزیابی عدالت اجتماعی تبدیل شده است. از سویی پژوهش های بین المللی در دهه های اخیر وضعیت زنان در جهان را با واژه «زنانه شدن فقر»، توصیف می کنند. تحقیق می کوشد تا عوامل مؤثر بر زنانه شدن فقر را با تأکید بر شاخص های سلامت شناسایی کند. تحقیق بر اساس هدف در دسته تحقیقات اکتشافی می باشد. جامعه تحقیق شامل متخصصان و خبرگان فعال در زمینه فقر است که روش نمونه گیری در این مرحله قضاوتی بوده و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا نموده و 10 نفر انتخاب شدند. بُعد فنی نیز به منظور توجه به نااطمینانی داده های گردآمده از خبرگان، از روش فازی استفاده شد و همچنین به جهت مقایسه زوجی عوامل، از مقایسه غیر رتبه ای روش «الکتره سه» بهره گرفته شد تا دقت در اولویت بندی افزایش یابد. تحقیق به ارائه رویکردی نوین در مدل سازی فقر در ایران اقدام شده است. از 92 متغیر مؤثر بر فقر زنان در ایران، 27 متغیر برتر شناسایی و اولویت بندی شدند. بر اساس نتایج به ترتیب متغیرهای افزایش پرداخت از جیب، کاهش سرمایه انسانی، بُعد خانوار بیش از 4 نفر، نسبت درآمدهای نفتی بهGDP و حکمرانی بد بالاترین تأثیر را بر فقر زنان دارند.
مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز طلاق از دیدگاه نخبگان و افراد در آستانه طلاق و ارائه راهکار (مورد مطالعه شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
125 - 155
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز به دلیل پویایی فرهنگی و اجتماعی منحصربه فرد آن که ممکن است دلایل متفاوتی برای طلاق نسبت به سایر مناطق ایران داشته باشد، به عنوان محور این پژوهش انتخاب شد. با بررسی دیدگاه افراد در آستانه طلاق، مشاوران خانواده و قضات می توان به درک جامعی از عوامل موثر بر طلاق در این زمینه خاص دست پیدا کرد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 13 فرد در آستانه طلاق، 5 قاضی و 2 مشاور خانواده جمع آوری و با استفاده از تحلیل موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پایایی پژوهش از طریق معیارهای ارزیابی داده های کیفی تأیید شد. مضامین و مضامین فرعی متفاوت در زمینه بافت های ساختاری تاریخی زیستگاه زنان از جمله ازدواج خویشاوندی، تفاوت سنی و تاکید زیاد بر ازدواج و همچنین فرهنگ مردسالاری، خشونت و کمبود منابع برای زندگی مستقل و عوامل فردی از مصاحبه ها بیرون آمد. همچنین نتایج این مطالعه موارد جدیدی از طلاق را به دلیل مرزی بودن استان خوزستان و طلاق مصلحت اندیشانه را برجسته می کند که به دلیل موقعیت جغرافیایی استان خوزستان و تورم اقتصادی، نوعی منحصر به فرد است. سخت گیری در ازدواج به جای طلاق، اعمال مجازات برای اتباع خارجی که به طور غیرقانونی با زنان ازدواج می کنند، آموزش مهارت های زندگی زناشویی، ترویج برابری در ازدواج، افزایش نظارت بر مشاوره ها، و تشکیل جلسات مشترک بین افراد متاهل داوطلب و کسانی که در شرف ازدواج هستند را برای کسب تجربه در قالب انجمن های مردم نهاد به عنوان راهکارهای کاهش طلاق پیشنهاد می شوند.
روایت زنان عضو هیأت علمی مراکز عالی آموزشی و پژوهشی (در تعادل بین کار و زندگی در ایام کرونا)
حوزههای تخصصی:
کار و زندگی، دو نهاد مهم برای فرد و جامعه به شمار می آیند، و برقراری تعادل میان نقش های شغلی و خانوادگی، اهمیتی به سزا در پیشبرد موفق اهداف دارد. همه گیری جهانی کووید-19 در سال 2020 میلادی، زندگی تمام مردم را به گونه های مختلف تحت تاثیر قرار داد و با چالش هایی مختلف روبه رو کرد. زنان که همواره محور و نقطه کانونی خانواده به شمار می روند، نقش مهمی در این بحران برعهده داشتند. در این میان، زنان اعضای هیأت علمی مراکز عالی آموزشی و پژوهشی، به علت حجم فراوان وظایف حرفه ای، با دشواری هایی بیشتر برای برقراری تعادل بین نقش های شغلی و خانوادگی به ویژه در بحران کرونا مواجه بودند؛ بنابراین لزوم ثبت و ضبط خاطرات و تجربه زیسته آن ها، راهی مناسب به منظور تبیین تجربیات زنان طی زندگی در این بحران جهانی است. بحران کوید-19 این فرصت را فراهم آورد تا به تجربه زیسته زنان عضو هیأت علمی در همه گیری این بیماری پرداخت تا راهگشای آیندگان باشد. این پژوهش به روش کیفی و با انجام مصاحبه با 30 نفر از زنان عضو هیأت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های تهران در ایام کرونا انجام شده، و به تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها پرداخته است. یافته های این پژوهش در بخش کار و زندگی ارائه گردید، به طوری که حوزه کار شامل «مدیریت زمان»، «محو شدن مرز بین خودِ شاغل و خودِ خانه دار»، «چند نقشی بودن هم زمان و فشار نقش ها»، «رسیدگی به امور عقب افتاده پژوهشی»، «اختلال در روند انجام وظایف»، و حوزه زندگی شامل «خانه نشینی ناگزیر»، «فرهنگ قرنطینه و شیوه تنها زیستن»، «رویداد تروماتیک شده»، «ترومای فرهنگی یا شوک فرهنگی»، «بازآفرینی در معنای خانه»، «تغییر شکل اوقات فراغت در خانه و فراغت آشفته مادران»، «انباشت فرسودگی ناشی از نگرانی سلامت اعضای خانواده» ظهور پیدا کرده است.
بررسی مشروعیت کاهش جنین از منظر فقه اسلامی با نگاهی بر اهمیت مسئله افزایش جمعیت
حوزههای تخصصی:
روش های نوین باروری قدمی مثبت و مهم در جهت درمان ناباروری و کمک به افزایش جمعیت برداشته است و به نوعی موجبات تحکیم خانواده را فراهم آورده است، لیکن در میان روش های متعدد درمان ناباروری و همچنین در خلال انجام امور پزشکی گاهاً تلقیح متعدد جنین ها شرایط سختی را موجب می شود که زوجین را ملزم به کاهش جنین می کند. حال پرسش اینجاست آیا کاهش جنین از نظر فقهی مشروعیت دارد؟ آیا فدا شدن جنینی به نفع جنین دیگر صحیح است؟ آیا کاهش جنین هدف افزایش جمعیت کشور و مصلحت جامعه را به خطر نمی اندازد؟ در این مقاله بر آنیم تا با استفاده از روش کتابخانه ای به سؤالات مذکور پاسخ دهیم و مشروعیت یا عدم مشروعیت کاهش جنین را بررسی نماییم و مصلحت های موجود در این امر را وارسی کنیم. آنچه به نظر می رسد آن است که از منظر فقه اسلامی کاهش جنین مشروعیت داشته و مبتنی بر قواعد فقهیه ازجمله قاعده «اخف الضررین» می توان به این نتیجه رسید که حفظ حیات مادر و کاهش جنین دارای مصلحت بیشتر و ضرر کمتر است.
تبیین مفهوم واژه «معروف» در آیه «عاشروهن بالمعروف» و تأثیر آن در استنباط حقوق زوجین از آیه 19 نساء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیه «عاشروهن بالمعروف»، از جمله مهم ترین ادله عام قرآنی در استنباط حقوق زوجه است که غالب فقها در ابواب مختلف حقوق زوجه به آن استناد کرده اند. فقهای شیعی، در امکان استناد به این آیه شریفه و نیز محدوده دلالت آن، اختلاف نظر دارند که عمدتاً ریشه در برداشت آنها از معنای واژه «معروف» دارد. ازاین رو تبیین معنای این واژه قرآنی، نقشی کلیدی در استنباط فقهی از آیه مذکور دارد. اصلی ترین اختلاف نظر بین فقها درباره معنای معروف در این آیه، در تعیین نوع معروف و به اصطلاح وصف این معروف است. با بررسی نظرات و کتب فقهی، به چهار احتمال در معنای معروف رسیدیم: 1. معروف شرعی 2. معروف عرفی 3. معروف عقلی 4. معروف اخلاقی. البته برخی نیز در تبیین معنای معروف، به ترکیبی از دو یا چند معنا از این معانی اشاره کرده اند. در این مقاله تلاش شده است با داده های علمی به روش کتابخانه ای، از طریق اسناد مکتوب، نرم افزاری و برخط، و تحلیل انتقادی آنها، به بررسی تأثیر هریک از این معانی بر امکان استنباط فقهی از آیه «عاشروهن بالمعروف» پرداخته شود. بررسی ها نشان می دهد فقط در صورتی می توان این آیه را به عنوان یک دلیل در فرایند استنباط احکام شرعی مرتبط با حقوق زوجه لحاظ کرد که منظور از معروف را همان معروف عرفی لحاظ نماییم. لحاظ کردن معانی دیگر، هریک دچار اشکالاتی است که مانع از دلیلیت این آیه می گردد.
گونه شناسی روایات و بازشناخت شخصیت تاریخی حدیثی «ام ایمن»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
محدثات، در میان راویان احادیث فریقین حضوری چشمگیر داشته و تأمل در روایات آنان،به عنوان بخشی از عناصر مهم و نقش آفرین اجتماعی اسلام،امری مهم به شمار می آید.یکی از زنان مؤثر صدر اسلام،«ام ایمن» است.وی در دوران کودکیِ رسول الله(ص) سرپرستی ایشان را برعهده داشته و به همین خاطر به «حاضنه النبی» ملقب گردید.ام ایمن به گواه رسول الله (ص)، امیرمؤمنان و امام صادق(ص) از اهل بهشت و مورد اعتماد حضرت زهرا(س) بوده و مطابق برخی روایات،در عصر ظهور حضرت ولی عصر(عج) رجعت نموده و حضور خواهد داشت.پژوهش حاضر با هدف شناخت شخصیت تاریخی حدیثی ام ایمن،راویان و روایات ایشان به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سامان یافته که به معرفی ام ایمن،بازشناسی شخصیت تاریخی حدیثی وی و گونه شناسی موضوعی روایات ایشان بر اساس ابواب جوامع حدیثی،پرداخته است.همچنین و در همین راستا روایات جمع آوری گردیده از ایشان در هر موضوع، ذیل عناوین اصلی و فرعی تفکیک شده و به تبیین آنها پرداخته شد.نتایج این پژوهش،نشان می دهد که اولاً شخصیت رجالی ایشان،مورد توثیق شیعه و اهل سنت بوده،ثانیاً شاگردان و راویان طبقه نخست از ایشان(در منابع شیعه و سنی) نیز از نظر رجالی دارای وثاقت و جلالت هستند و ثالثاً پربسامدترین گونه های روایی ایشان به ترتیب عبارت است از: روایات تاریخی،احادیث فضائل اهل بیت(ع)، روایات فقهی و روایات اخلاقی.
تحلیل روایت های زنان کنشگر از درگیریهای کردستان پس از انقلاب اسلامی؛ پرستاری به مثابه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
169 - 194
حوزههای تخصصی:
جنگی که به شیوه نامنظم در منطقه کردستان در ایام پس از انقلاب اسلامی میان چریک های کرد هوادار حزب کومله و دموکرات با قوای مرکزی درگرفت، هزینه های گرانبار انسانی بر ایران وارد ساخت. زنان در قالب نیروهای درمانگر غالبا بصورت داوطلبانه جهت امداد، نجات، انجام مراقب های بالینی، پرستاری و درمان به منطقه شتافتند و در کاهش تلفات و رسیدگی به مجروحان نقش بسزایی ایفا کردند.این پژوهش با به رسمیت شناختن روایت آنان از ماوقع به ارائه توضیحاتی درباره ماهیت جنگ چریکی، ابعاد درگیریهای کردستان و نیز پرستاری در بحران، در واقع به تاریخ اجتماعی ایران در نیم قرن گذشته پرداخته است. مقاله، پایداری این زنان باوجود ویژگیهای خودابراز شده درباره وضعیت بحرانی و هزینه های بالای انسانی وارده، عاملیت آنان در حفظ مواضع اخلاقی و تداوم کنش مراقبت محورشان در مقابله با خشونت های خونبار در شکلی فعالانه و عینی؛ و مقاومت می داند. پژوهش با دستمایه قراردادن مولفه های مقاومت از منظر جامعه شناسی، به مطالعه نظام مند و تحلیل تماتیک روایت های انتشاریافته در دسترس زنان پرستار به مثابه کنشگران عرصه بهداری پرداخته است.با روشن شدن ابعاد مخاطره آمیز میدان، نقش زنان در استمرار سیاست خدمت رسانی به مردم محروم کُرد در حین جنگ چریکی بیش از پیش روشن و کارنامه اقدام جمعی داوطلبانه زنان در حفظ جایگاه حرفه ای پرستاری مورد بررسی قرار گرفته است؛ موضوعی که امروز کمترشناخته شده و از پیایند کنشگری زنان در تاریخ انقلاب اسلامی مغفول مانده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب و پرخاشگری دختران مبتلا به نشانگان ملال پیش از قاعدگی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب و پرخاشگری دختران مبتلا به نشانگان ملال پیش از قاعدگی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانش آموزان دختر دبیرستانی مبتلا به نشانگان ملال پیش از قاعدگی شهر تبریز در سال 1402 تشکیل داد. 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کرد؛ اما گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه، پیش، پس و 4 ماه پس از مداخله به پرسشنامه های 19 سؤالی کیفیت خواب پیتزبورگ و 29 سؤالی پرخاشگری باس و پری پاسخ دادند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، کیفیت خواب و پرخاشگری دختران مبتلا به نشانگان ملال پیش از قاعدگی را در پس آزمون به ترتیب افزایش و کاهش داد. در مرحله پیگیری، اثر این درمان بر کیفیت خواب و پرخاشگری ماندگار بود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد احتمالاً می تواند سبب افزایش کیفیت خواب و کاهش پرخاشگری دختران مبتلا به نشانگان ملال پیش از قاعدگی شود.
شناسایی مؤلفه های مدیریتی زنان (مورد مطالعه: زنان در پست های مدیریتی بخش دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
33 - 62
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر سهم مشارکت زنان در سطوح مختلف مدیریتی و تصمیم گیری بخش دولتی افزایش یافته است. از آنجا که عملکرد و شیوه مدیریتی آن ها بر روی سازمان تأثیر بسزایی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های مدیریتی زنان در سازمان های دولتی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد کیفی است. جامعه پژوهش شامل مدیران زن شاغل در سازمان های دولتی و کارکنان تحت مدیریت زنان بودند. به روش قضاوتی و با معیار اشباع نظری داده ها، 21 نفر (14 کارمند و 7 مدیر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده های روش تحلیل مضمون استفاده شد. براساس نتایج، 25 ویژگی مدیریت زنان در سازمان های دولتی شناسایی شد که در پنج مضمون فرعی و دو مضمون اصلی قرار گرفت، در مضمون اصلی با عنوان مربیگری حمایتی، دو مضمون فرعی پرورشگری و تعامل حمایتگرانه قرار گرفت. در مضمون اصلی اقتدار زنانه، سه مضمون فرعی تصمیم گیری مشارکتی، کامل گرایی و هویت زنانه به دست آمد. در نهایت، می توان گفت، ترکیب جنسیتی متنوع در سطوح عالی سازمان و وجود رهبران مرد و زن در کنار هم در سازمان باعث بهبود کلی سازمان ها و ارتقای کیفیت تصمیم ها می شود.
ساخت و رواسازی پرسشنامه احساس تنهایی در بین زنان ایرانی (مطالعه موردی زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
69 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ساخت و رواسازی پرسشنامه تنهایی در بین زنان ایرانی(مطالعه موردی زنان شهر تهران) بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان شهر تهران بود. برای انتخاب آزمودنی ها از طریق مصاحبه با زنان 18 تا 45 سال که تجارب آن ها در زمینه احساس تنهایی بود تا زمان اشباع مصاحبه ها ادامه یافت. بعد از 12 مصاحبه کد جدیدی استخراج نشد. روش پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و کیفی بود. برای ساخت و روایی پرسشنامه احساس تنهایی در زنان ایرانی، در مرحله کیفی پژوهش، از شرکت کنندگان مصاحبه به عمل آمد. برای روایی و پایایی پرسشنامه از روایی صوری کیفی و کمی، نسبت روایی محتوا، شاخص محتوایی روایی، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. پایایی پرسشنامه به به وسیله روش های همسانی درونی و پایایی تصنیف بررسی گردید. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه احساس تنهایی با 13 گویه از سه عامل (تنهایی خانوادگی، تنهایی فردی و تنهایی اجتماعی) تشکیل شده و از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. تحلیل عاملی تأییدی نیز مدل سه عاملی را تائید کرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت از پرسشنامه احساس تنهایی می توان برای ارزیابی احساستنهایی در زنان استفاده کرد.
بررسی جامعه شناختی نقش واسطه ای سرمایه فرهنگی در رابطه بین سرمایه اقتصادی و خشونت خانگی علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با خشونت خانگی علیه زنان انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده، در پژوهش حاضر پیمایش می باشد و جامعه آماری مورد مطالعه، شامل کلیه زنان متاهل شهر قزوین بوده که از این تعداد، 380 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه می باشد. جهت برآورد اعتبار وسیله اندازه گیری از نوع اعتبار محتوایی استفاده شده است و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از تکنیک آلفای کرونباخ برآورد گردید. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین میزان خشونت خانگی علیه زنان 24/61 می باشد و در این میان بیشترین میزان خشونت اعمال شده علیه زنان از نوع خشونت روانی با میانگین 29/35 است. همبستگی خطی و منفی بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با تمامی ابعاد چهارگانه متغیر خشونت خانگی علیه زنان (روانی، فیزیکی، جنسی و اقتصادی) با سطح معنی داری 01/ و با اطمینان 99 درصد به ترتیب با ضرایب همبستگی 338/- و 341/- به تایید رسید. نوع روابط خطی مذکور نیز، منفی و معکوس بوده است. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق 34 درصد از تغییرات متغیر خشونت خانگی علیه زنان را پیش-بینی نموده اند. همچنین، طبق نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، متغیرهای حاضر در مدل مسیر توانسته اند 5/42 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.