فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
منبع:
مجلس و راهبرد سال هجدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۶۷
163 - 211
حوزههای تخصصی:
رابطه فرهنگ و توسعه اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
از شرق شناسی تا مطالعات پسااستعماری: رویکردی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن تبیین سیر تحول از رویکرد چند رشتهای در مطالعات شرق شناسی قرن نوزده و نیمه نخست قرن بیستم به رویکرد میان رشتهای در مطالعات پسااستعماری در نیمه دوم قرن بیستم، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به تشریح مراحل گذار از مطالعات چند فرهنگی به مطالعات میان فرهنگی میپردازد و تحولات روش شناختی از چند رشتگی به سوی میان رشتگی و پیامدهای این تحول در تحلیلهای شرق شناسانة محققان و متخصصان دانشگاهی غربی و تعامل رشتههای مختلف علمی در دوران مطالعات پسا استعماری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. در پاسخ به این پرسش که چرا شرق شناسی اساساً بر رویکرد چند رشتهای و مطالعات پسا استعماری بر رهیافت میان رشتهای استوار بوده است، این مقاله به بررسی عوامل درونزا ناشی از ماهیت تلفیقی و چند گونة شرق شناسی علمی و عوامل برونزا ناشی از تأثیرگذاری قدرتهای استعماری بر مستشرقین غربی برای پژوهش دربارة کلیه جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و ادبی جوامع مشرق زمین میپردازد و با رویکردی تبیینی، دلایل اهتمام به رویکرد بینا فرهنگی در مطالعات پسا استعماری را با توجه به تأکید بر انجام تحقیقات میدانی و پیمایشی از رهگذر پیوند معرفتی و روشی بین علوم زیباشناختی و واژه شناختی، مردم شناسی و جامعه شناسی، جغرافیا و علوم سیاسی و همکاری میان رشتهای بین شرق شناسان بومی مورد بررسی قرار میدهد.
آموزش میان رشته ای در محیط های دانشگاهی با تاکید بر تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاسیس و گسترش آموزش عالی میان رشته ای یکی از دغدغه های مهم ذهنی و برنامه ای وزارت علوم در طول سال های 1385 تا 1388 بوده است. نگاه اجمالی به برنامه ها، فعالیت ها و نتایج مربوط به طرح تاسیس و توسعه «رشته های میان رشته ای» نشانگر استقبال سرد دانشگاه ها، جامعه علمی و حتی بخش های ستادی ذیربط وزارت علوم از آن بوده است. از میان دلایلی که برشمرده می شود درسطح کلان، می توان به پیش افتادگی مفهومی و فراهم نبودن زمینه های عملی، ناوابسته بودن طرح به نیازهای محیط ملی و سازگارنبودن با بافت اجتماعی و دانشی، و در سطح خرد، کژراهه ترجیح آموزش به پژوهش میان رشته ای، در دسترس نبودن استاد- محتوا و روشن نبودن الگوی آموزش میان رشته ای اشاره داشت. در این مقاله تلاش می شود ابتدا با تامل درخاستگاه و منشاء ایده دانش میان رشته ای، موانع چرخش ازآموزش رشته ای به آموزش و یادگیری میان رشته ای در چارچوب گسترش مرزهای دانش و رویکردهای جدید یادگیری و تاکید ویژه بر تجربه ایران مورد بررسی قرارگیرد. سپس دو الگوی آموزش مبتنی بر رشته و میان رشته ای مقایسه و ویژگی های آموزش میان رشته ای به بحث گذاشته می شود. در پایان نیز علاوه بر طرح ایده هایی برای عمل در مسیر بهبود و تغییر در فرایند آموزش عالی میان رشته ای، الگوی آموزش الکترونیکی و یادگیری وب پایه به عنوان ظرفیتی جدید و تاثیرگذار برای پیشبرد مقاصد میان رشته ای ها مورد بررسی و پیشنهاد شده است.
کالبدشکافی دانش محتوایی-تربیتی به عنوان نوعی دانش میان رشته ای برای تدریس دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله معرفی نوعی دانش تلفیقی و میان رشته ای برای تدریس دانشگاهی است. این دانش تلفیقی خاص از دانش تعلیم و تربیت و محتوای تخصصی است که مدرس قرار است آن را تدریس کند و به آن دانش محتوایی-تربیتی می گویند. با آن که این دانش، اثر گذارترین دانش تدریس شناخته شده است که قادر است گفتمان تدریس دانشگاهی را تخصصی کند، هنوز ماهیت آن در برنامه درسی آموزش عالی در پرده ابهام است. علت این ابهام در ماهیت میان رشته ای این نوع دانش است. در این مقاله، به کالبد شکافی این نوع دانش که ماهیتی تلفیقی دارد پرداخته می شود. به این منظور، موضوع ریاضی به عنوان مورد مطالعاتی تدریس انتخاب شده است. داده های این پژوهش از 27 نفر از مدرسان ریاضی دانشگاه که در طیفی از تازه کار تا استادانی با سابقه بیش از 30 سال تدریس بوده اند از طریق مصاحبه نیمه ساختاری و مشاهده جمع آوری شده است. داده ها از طریق کدگذاری و مقوله بندی تحلیل شدند و نتایج نشان از یک الگو با چهار مقوله بود. این الگو قابلیت گفتمان بیشتری در خصوص این دانش و تدریس دانشگاهی فراهم می آورد. به علاوه آن که می تواند چارچوب مناسبی جهت طراحی رشته های میان رشته ای که حاصل از تلفیق دو دانش تعلیم و تربیت و حوزه های تخصصی مانند ریاضی و علوم هستند، فراهم آورد.
جایگاه گمرک الکترونیکی در تسهیل تجاری
منبع:
مجلس و راهبرد سال هجدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶۶
31 - 62
حوزههای تخصصی:
جایگاه اصول حاکمیت شرکتی در قانون تجارت ایران (بر اساس اصول سازمان همکاری اقتصادی و توسعه)
منبع:
مجلس و راهبرد سال هجدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۶۵
37 - 66
حوزههای تخصصی:
نقد الگوی توسعه غربی
آموزه های اسلامی؛ دریچه ای بسوی پیشگیری اجتماعی از وقوع جرم
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی و آسیب شناسی مدیریت دانش در مؤسسات آموزش عالی (مطالعه موردی: دانشکده مدیریت دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۵
9 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه علاوه بر سازمان های تجاری، مؤسسات آموزشی و دانشگاه ها نیز به نظم و هماهنگی یکپارچه ای برای مطالعه، تحقیق و یادگیری سرمایه های دانش نیاز دارند. مؤسسات آموزشی موفق آنهایی هستند که بتوانند به طور مداوم دانش جدید تولید کرده و آن را به طور گسترده در سرتاسر سازمان منتشر کنند. محیط آموزشی امروزی با تغییرات و تقاضای زیادی روبرو می باشد در نتیجه بکارگیری روشی برای ایجاد دانش و پیاده سازی آن در این مؤسسات به منظور تحقق اهداف آموزشی و دستیابی به حداکثر منافع، ضروری می باشد. لذا هدف از این تحقیق، بررسی و ارزیابی مدیریت دانش در مؤسسات آموزشی می باشد. این تحقیق که از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد، وضعیت مدیریت دانش را در دانشکده های مدیریت سه دانشگاه مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری این تحقیق شامل اعضای هیئت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و یزد است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel انجام گرفته است. نتایج نشان داد که وضعیت مدیریت دانش در هر سه دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تربیت مدرس و یزد نامطلوب می باشد و فقط وضعیت بعضی از مؤلفه ها در آنها مطلوب است.
فرصت های نابرابر اقتصادی و چالش های توسعه رقابت در اقتصاد ایران
منبع:
مجلس و راهبرد سال هجدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۶۵
67 - 104
حوزههای تخصصی:
مدل سازی روابط هستی شناختی و معرفت شناختی علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاوش در چیستی و چگونگی رابطة علم و دین و مدل سازی این رابطه هدف اصلی این مقاله است. دیدگاه هایی که درصدد تبیین رابطة علم و دین برآمده اند (دیدگاه های تمایز، تعارض، تلاقی و تأیید، و دیدگاه مکملیت) هریک فقط به یک جنبه از این ارتباط پرداخته اند و همگی در این نقص سهیم اند که عمدتاً بر جنبه های عملی و کاربردی تعامل میان علم و دین تأکید می کنند و مدل نظری مشخصی را، در خصوص رویارویی گزاره های علمی و گزاره های الاهیاتی و نحوة رابطة آن ها با یک دیگر، ارائه نمی دهند. در مسیر ارائة چنین مدلی و با نگاهی دقیق به دو مقولة علم و دین و به تبع آن، رابطة میان آن ها، می توان چهار رویکرد متمایز، هرچند مرتبط با هم، را در این خصوص از یک دیگر تمییز داد: رویکردهای هستی شناسانه، معرفت شناسانه، معناشناسانه، و تکوینی. در این مقاله ضمن تبیین رابطة علم و دین در دو حوزة هستی شناسی و معرفت شناسی، دو مدل در خصوص تبیین این رابطه در دو حوزة مذکور ارائه می شود. برای مدل سازی و تبیین رابطة هستی شناختی علم و دین، از نمای مکانیکی مولکول DNA بهره می گیریم و سپس مدل را بر اساس سه مفهوم حقایق دینی، حقایق طبیعی، و نقاط انطباق ارائه می کنیم؛ مدلی که برای تبیین رابطة معرفت شناختی گزاره های علمی و گزاره های الاهیاتی ارائه می شود بر مبنای تفکیک میان هستة سخت نظریات علمی و الاهیات دینی از کمربند محافظ آن ها استوار است. پس از ارائة مدل های مذکور، سعی می کنیم تا انسجام منطقی آن ها را نشان دهیم.
تناسب آموزش عالی با تأکید بر نقش اجتماعی دانشگاه در جامعه دانش محور
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۳
121 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین ابعاد مفهوم تناسب آموزش عالی با تأکید بر درک مفهوم نقش اجتماعی دانشگاه در گفتمان جامعه دانشی است. تعریف کارکرد خدمت به جامعه در کنار دو کارکرد اصلی نظام آموزش عالی یعنی آموزش و پژوهش بر نقش اجتماعی دانشگاه ها در پاسخگویی به نیازها و انتظارات جامعه در سطوح مختلف آن دلالت دارد. عنصر کلیدی در ارزیابی اثربخشی و کارایی این نظام، «تناسب» می باشد که به عنوان معیاری در کنار سایر معیارهای کیفیت و شفافیت، مطرح است. بنابراین، در پاسخ به این سوال اساسی که کارکرد جدید دانشگاه در جامعه دانشی چگونه معنا می شود و با مدنظر قرار دادن چه معیارهایی می توان با چالش هایی که دانشگاه ها در هزاره سوم با آن روبه رو هستند، مقابله کرد. در این خصوص، دیدگاه های مُطلّعان کلیدی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این مصاحبه ها، «تناسب» را به عنوان یک مقوله کانونی در ارتباط با چهار مقوله فرعی دیگر شناسایی کرد. تناسب آموزش، تناسب پژوهش، تناسب تخصص، تناسب دانش و تناسب رشته تحصیلی از جمله ملاک های اصلی در تعریف و اندازه گیری تناسب در آموزش عالی به شمار می آیند. علاوه بر این، با تقویت و ارتقای فرهنگ دانشگاهی، ساختار و مدیریت، جنبه های مالی و اقتصادی، سیاست های آموزشی و پژوهشی و نظام سنجش و ثبت حقوقی مناسب می توان بسترهای لازم برای ایجاد تناسب را فراهم نمود.
بررسی خودکارآمدی رایانه ای و نگرش دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان نسبت به استفاده از رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
63 - 84
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی خودکارآمدی رایانه ای و نگرش دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان نسبت به استفاده از رایانه انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان در نیمسال دوم سال تحصیلی 89-88 می باشد؛ نمونه این پژوهش از 372 نفر از دانشجویان انتخاب شده است. روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی، ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده و برای تحلیل آماری داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و f استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که سطح نگرش نسبت به رایانه و خودکارآمدی رایانه ای دانشجویان در حد متوسطی می باشد و از متغیرهای نگرش نسبت به رایانه، میل و رغبت، اعتماد و اضطراب در نگرش دانشجویان نسبت به رایانه تأثیر داشته، اما متغیر سودمندی تأثیری نداشته است. همچنین خرده مقیاس های خودکارآمدی رایانه ای در خودکارآمدی دانشجویان تأثیر داشته است. شرکت در دوره های مربوط به آشنایی با رایانه در نگرش نسبت به رایانه و خودکارآمدی رایانه ای مؤثر بوده است و بین خودکارآمدی رایانه ای و جنسیت، خودکارآمدی رایانه ای و مقطع تحصیلی و نگرش نسبت به رایانه و خودکارآمدی رایانه ای بر حسب دانشکده تفاوت معنی دار می باشد.
«فهم انتقادی»، پیش شرط روش شناختی مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار، مشکل عمدة اجرای طرح ها و پژوهش های میان رشته ای در این نکته دیده شده است که در این گونه طرح ها در نهایت دو نوع الگوی روش شناختی در برابر هم صف آرایی می کنند که همانا روش شناسی کمیِ مورد استفاده در علوم طبیعی و روش شناسی کیفیِ مورد استفاده در علوم انسانی و اجتماعی است. این مشکل، کار را به جایی رسانده است که گفت وگوی سودمند و سازنده میان متخصصان وابسته به هر یک از این دو الگو در یافتن زبانی مشترک برای رسیدن به چشم اندازهایی درخور که راهگشای حل مسائل و مشکلات انسانی و اجتماعی باشد، به بن بست رسیده است. مسألة ترجمه پذیری نیز در سایة همین مشکل سر برمی آورد و ازاین رو توجه به زبان و معیارهای ارتباطیِ آن در کانون توجه قرار می گیرد. در این جستار نخست به بیان ریشه های چنین مشکلی پرداخته شده و ضمن برشمردن ویژگی ها و نیز بنیان های نظری هر دو الگو، بن بست ارتباط میان این دو الگو واکاوی و تحلیل می شود. سپس با بهره گیری از نظریة کنش ارتباطی و کاربردشناسی جهانی و بر پایة معیارهای نظریة انتقادی، راه برون رفت از این بن بست، در کاربست روش «فهم انتقادی» دیده شده است. روشن است که الگوی روش شناختی خود این جستار همانا روش شناسی ارتباطیِ برآمده از آرا و اندیشه های هابرماس است.
تحول در علوم انسانی؛ از شعار تا واقعیت
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی اسلامی سازی علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی جایگاه نظریه و روش در بومی سازی و اسلامی سازی علوم انسانی
نگرش اعضای هیئت علمی و آموزش های مورد نیاز برای پاسخگویی به چالش های آموزش عالی در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
129 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی جریان بلونیا[1] ایجاد حوزه آموزش عالی در منطقه اروپاست که شرایط لازم را برای سنجش، مقایسه و یکپارچه سازی نظام های آموزش عالی موجود در سراسر اروپا، فراهم می آورد. این هدف سپس به «حوزه آموزش عالی اروپا» به رسمیت شناخته شد. پیوستن دانشگاه های اروپا به «حوزه آموزش عالی اروپا» و از آن جمله دانشگاه های اسپانیا، رویارویی چالشی جدید را در پی داشته است. برای اجرای تغییرات ضروری در تربیت و ارتقای اعضای هیئت علمی، مدیران و سیاست گذاران دانشگاهی باید در طراحی برنامه های تربیتی، دانش، علایق و نیازهای اعضای هیئت علمی را مدنظر قرار دهند. پژوهش حاضر با توجه به مسائل فوق در دانشگاه مادرید اسپانیا اجرا شد. نمونه آماری تحقیق شامل 257 استاد، از ده دانشکده مختلف پردیس دانشگاه مادرید است. هدف این تحقیق بررسی میزان آگاهی و علایق اعضای هیئت علمی در خصوص تغییر در نظام آموزش عالی اروپا و همچنین کمک به اعضای هیئت علمی برای رویارویی با چالش های ایجاد شده ناشی از تشکیل حوزه آموزش عالی اروپا، می باشد. این مطالعه تلاش می کند تا اهمیت و جایگاه اعضای هیئت علمی را در ارتقای حرفه ای مورد بررسی قرار داده و در یابد چگونه می توان رویکردهای موجود ارتقای حرفه ای در سطح دانشگاه ها را، ارتقا بخشید. نتایج حاصل نشان می دهد که در کنار مقاومت اعضای هیئت علمی دانشگاه در برابر تغییرات ساختاری، بسیاری از اثرات حاصل از این تغییرات بر آموزش عالی اروپا از نظر دور مانده و مورد بررسی قرار نگرفته است. در این زمینه بسیاری از اعضای هیئت علمی بیان می کنند آگاهی کامل از فرایند و میزان سازگاری این تغییرات از جمله متغیرهای کمّی مهم در این فرایند است. پاسخ های اعضای هیئت علمی همچنین نیاز به راهنمایی و یا آموزش هایی برای بکارگیری روش تدریس نوین در دانشگاه و بکارگیری راهبردهای مناسب در فعالیت های حوزه آموزش عالی را روشن می سازد.
<br clear="all" />
[1]. Bologna
موج چهارم تحول در فضای علمی دانشگاه (نگاهی میان رشته ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسوولیت دانشگاه ها در امر توسعه سرمایه های انسانی با هدف حل مسایل روز، با مشکل روبرو شده و دانش آموختگان آموزش عالی در چارچوب تقسیم کار موجود، پاسخگوی نیازهای جامعه ایدئولوژیک ایران نیستند. این مقاله با هدف تبیین تحول در دانشگاه ها و ضرورت توجه به مطالعات میان رشته ای در جهت پاسخگویی به عدم کارآمدی ساختار اقتصادی به تحریر درآمده است. پوشش منطقی پیوند میان رشته ای به منظور انسجام تخصص های جدید، می تواند ساختار اقتصادی ایران را، که با عدم تعادل روبرو می باشد، از بحران خارج نموده، شرایط پویایی را در نظام سیاسی ـ اجتماعی، در جهت افزایش بهره وری، نوید دهد.
آزادسازی، فعال نمودن و انعکاس پذیری، سه اصل برای پویایی امر آموزش عالی است. ادغام دانش موجود با هدف ایجاد تخصص های جدید، ساختار دانشگاه ها را با تعییر روبرو خواهد کرد. این تغییر می بایست در یک چارچوب منطقی، اعتماد دانش پژوهان را به رشته های تحصیلی جدید بدنبال داشته باشد. آماده سازی جامعه برای کنش های پیش رو باید بهره وری نظام سیاسی ـ اجتماعی را افزایش دهد، تا پویایی به ساختار اقتصادی برگردد.
معیارهای ارزیابی روش شناختی تکنیک های مطالعات آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به خلأ ادبیات موجود و عدم تأمل در باب مباحث پایه ای، این مقاله درصدد گسترش مباحث روش شناختی در حوزه مطالعات آینده می باشد. مسئله اصلی مقاله بررسی ضوابط ارزیابی محصولات و یافته های تحقیقات آینده نگری و نیز ملاک های ارزیابی و تمیز تکنیک های مختلف رایج در مطالعات آینده می باشد تا از قِبل آن امکان تشخیص توانمندی های ذاتی هر کدام از تکنیک های رایج و نواقص موجود در هر کدام فراهم آید. بر این اساس، پس از بررسی جایگاه مطالعات آینده در بین سایر روش های تحقیق، مهم ترین و رایج ترین تکنیک های آینده پژوهی مرور اجمالی شده است. آنگاه توقعات و انتظارات مشتریان محصولات مطالعات آینده که شامل تصمیم گیرندگان ارشد دولتی، صاحبان صنایع و مدیران بخش خصوصی می شود، معرفی شده و در نهایت مهم ترین ملاک های روش شناختی به منظور ارزیابی روش های آینده شناسانه شامل ارائه انواع آینده ها، تعیین اولویت ها به آینده ها، تعیین نیروهای پیش ران، تشریح مکانیسم علّی، معرفی و تشخیص بازیگران و کنشگران، ابتناء بر چارچوب نظری و قوانین علمی، قابلیت اعتباربخشی به یافته ها و پویایی روش توضیح و تشریح شده است. در نهایت طی ماتریس دوبعدی تک تک روش ها با ملاک ها مقایسه و تصریح شده که هر کدام از روش ها دارای مزیت های نسبی خاص خود هستند که در هنگام انتخاب تکنیک، بایستی به آن مزیت ها و نیز توقعات و انتظارات خاصی که از هر کدام از روش های مطالعات آینده انتظار می رود، توجه شود. همچنین پیشنهاد شده است تا محققان در هنگام اجرای طراح های آینده شناسی دست به ترکیب انواع روش های آینده پژوهی بزنند.