فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
اولویت بندی استراتژی های آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۷
97 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله آن است که برتری روش های نرم تحقیق در عملیات را در مقابل روش های اولویت بندی سختی چون MADM اثبات نماید. لازم به ذکر است که در روش SCA این راهبردها طی چهار مرحله Shaping, Designing, Comparing and Choosing اولویت بندی می شود. لذا در این مقاله با احترام به روش های رتبه بندی کمی چون MADM به معرفی روش رتبه بندی کیفی و نسبتاً جدیدی چون SCA پرداخته شده است و به عنوان مورد مطالعاتی، اهداف و استراتژی های یک محیط آموزشی - دانشگاه علم و فرهنگ- اولویت بندی شده است.
در پایان نتایج حاصله به نحوی رضایت بخش فضای مساله را برای این رتبه بندی روشن و شفاف نمود به طوری که با پیمایش تک به تک سطور جدول نهایی بتوان علاوه بر درک سازگاری بین گزینه ها، اولویت زمانی آنها را نیز برداشت نمود. یعنی به کمک روش SCA کلیه استراتژی های آموزشی این دانشگاه در تقابل با یکدیگر قرار گرفته و در نهایت گزینه ای اولویت بالاتری دارد که سازگاری بیشتری با سایر گزینه ها داشته باش
بررسی عوامل مؤثّر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان (مطالعه موردی دانشگاه علوم و فنون مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۰
117 - 140
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی عوامل مؤثّر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم و فنون مازندران می پردازد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. نتایج حاکی است که بین متغیرهای رتبه آزمون سراسری، فضای علمی موجود در دانشگاه، سهمیه ورود به دانشگاه، علاقه به رشته تحصیلی، معدل پیش دانشگاهی، وضعیت والدین، شاغل بودن و تجربه عاطفی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین متغیرهای فضای علمی، علاقه به رشته تحصیلی و معدل پیش دانشگاهی تأثیر مستقیمی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارند؛ به علاوه بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته صنایع با رشته کامپیوتر، پیشرفت تحصیلی ورودی 87 با پیشرفت تحصیلی ورودی 89 تفاوت معنی داری وجود دارد. مشاهده شد دانشجویان دختر در مقایسه با پسران، عملکرد تحصیلی بهتری دارند و اینکه بین میانگین متغیرهای رتبه آزمون سراسری، شاغل بودن، فضای علمی، سهمیه، علاقه، تجربه عاطفی و معدل پیش دانشگاهی دانشجویان ممتاز و مشروط تفاوت معنی داری وجود دارد.
ضرورت طراحی و استقرار نظام یکپارچه آمارهای حوزه فرهنگ در کشور
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی گفتمان توسعه در گفتمان تجددگرا و اعتدال گرا با تأکید بر دیدگاه استاد مرتضی مطهری
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر و به ویژه در چند دهه گذشته گفتمان توسعه، به یکی از گفتمان های مهم در عرصة علوم انسانی تبدیل شده است. جهت گیری ها نسبت به گفتمان توسعه تابعی از فهم های متفاوت از این گفتمان بوده است. مهمترین محور بحث در این گفتمان نوع رابطه سنت و مدرنیته می باشد. پاسخ جامعه روشنفکری ایران به این پرسش را می توان حداقل در سه گفتمان سنت گریزی (تجددگرا)، سنت گرایی (نفی کامل نوگرایی) و احیاءگرایی دینی دنبال کرد. هر کدام از گفتمان ها طیف متعددی از اندیشه ها را در بر می گیرد. با توجه به هدف مقاله حاضر، گفتمان اصلاح گرایی دینی نیز دربرگیرنده طیف متعددی از رویکردها و بنیان های نظری است. احیاءگرایی دینی سید جمال با مطهری و شریعتی و غیره با وجود اشتراکات زیاد، دارای تفاوت های روشنی نیز هست. در مقاله حاضر با تأکید بر مبانی اندیشه ای و کلامی استاد مطهری با عنوان « گفتمان اعتدال گرا» به تفاوت های اساسی آن با گفتمان تجددگرا پرداخته شده است. هدف از آن، ارائه تصویری از توسعه در دو گفتمان مذکور است. پیش فرض اصلی مقاله حاضر این است که هستی شناسی و انسان شناسی گفتمان های مختلف، تلقی های معناشناختی مختلفی از مفهوم و الگوی توسعه پیش رو می گذارد و هر کدام از گفتمان ها تلاش می کنند بر سر معنادهی دال مرکزی توسعه و برخی از عناصر شناور مهم آن از جمله معرفت، آزادی و عدالت اجتماعی با هم به منازعه و رقابت بپردازند و با قرار دادن معنای این عناصر در مفصل بندی خود به آن استغنای معنایی ببخشند.
ترسیم «میان رشتگی» در پژوهش های علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات علم سنجی در سال های اخیر بسیار فزونی یافته است. بیشتر این مطالعات به گزارش های اجرایی شبیه بوده است و متخصصان این حوزه نیز از این مسأله ابراز نگرانی کرده اند. اینکه علم سنجی یک حوزه فرارشته ای، میان-رشته ای، و یا چندرشته ای است در پژوهش های بسیار فراوان پیشین چندان مورد توجه نبوده است. در این پژوهش، با استفاده از یک رویکرد علم سنجی به بررسی مقالات منتشرشده با عنوان علم سنجی پرداخته می شود و نتایج آن در قالب پاسخ پرسش های زیر ارائه می گردد: 1) آیا علم سنجی رویکردی میان رشته ای است؟ 2) سهم حوزه های علمی گوناگون از مقالات علمی با عناوین علم سنجی چقدر است؟ 3) تحولات اخیر علم سنجی به کدام سمت وسو سیر می کند؟ داده های این پژوهش از پایگاه «وب آوساینس» استخراج گردید و براساس آن به ترسیم ارتباطات حوزه های علمی گوناگون در تولید مقالات با عنوان علم سنجی پرداخته شد. نتایج نشان می دهد مطالعات علم سنجی را می توان در زمره مطالعات میان رشته ای قلمداد کرد که بیشتر در سیطره دو رشته علوم کتابداری و اطلاع رسانی و علوم رایانه قرار دارد. همچنین، سهم حوزه های علمی گوناگون از مطالعات علم سنجی یکسان نیست و بیشترین میزان مقالات منتشرشده با این رویکرد، به دو حوزه علمی پیش گفته تعلق دارد. گفتنی است سال های 2006 تا 2010 پررونق ترین دوره زمانی انتشار مقالات با عناوین علم سنجی است. در این سال ها، حوزه های علمی به مطالعات علم سنجی بیشتر روی آورده اند و به احتمال، این مسأله ناشی از توجه کشورهای مختلف جهان به مطالعات سنجش کمّی در حوزه علم و سیاست گذاری و برنامه ریزی برای پیشی گرفتن از یکدیگر است.
تحلیل و رتبه بندی عوامل موثر بر بهبود کیفیت آموزشی (مطالعه موردی: دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت آموزشی و پژوهشی از جمله دغدغه های اصلی نظام های آموزش عالی در اغلب کشورهای جهان است. بررسی ها نشان می دهد به رغم نقشی که دانشگاه ها در توسعه منابع انسانی داشته و دارند و همواره کوشش بر این بوده است که دانشجویان را تربیت کنند که بتوانند مشکلات جامعه را حل کنند، موضوع آموزش هنوز دچار کمبود ها و نارسایی های فراوانی بوده است. دانشگاه ها به عنوان سازمان هایی که نقش اساسی در رشد و توسعه علمی، فرهنگی و تربیت نیروی انسانی متخصص دارند باید هم گام با تحولات علمی، آموزشی و متناسب با نیاز ها و مقیاس های ملی و جهانی، فرایند کیفیت آموزشی خود را به طور مستمر بهبود بخشند. در این پژوهش به بررسی برخی از عوامل موثر بر بهبود کیفیت آموزشی پرداخته شده است. این عوامل شامل حمایت از دانشجویان و اساتید، اعضای هیئت علمی، خدمات اداری، خدمات کتابخانه ای، تهیه برنامه آموزشی و مکان، زیرساخت ها و امکانات هستند. برای رتبه بندی عوامل موثر بر اجرای بهبود کیفیت آموزشی با استفاده از رویکرد AHP گروهی از نظرات 130 نفر از اساتید و دانشجویان دانشگاه اصفهان استفاده شده است.با توجه به اطلاعات بدست آمده و تجزیه وتحلیل آنها با استفاده از نرم افزار expert choice تهیه برنامه آموزشی با وزن 0.338 دارای بیشترین تاثیر بر بهبود کیفیت آموزشی است و بعد از آن اعضای هیئت علمی با وزن0.246، حمایت از دانشجویان و اساتید با وزن0.122، مکان، زیرساخت ها و امکانات با وزن 0.103، خدمات کتابخانه ای با وزن 0.102، و خدمات اداری با وزن 0.089در اولویت های بعدی می باشند.
میان رشته پژوهی، پارادایم و دستاوردهای تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشته های تخصصی مدیون روش استقرایی و مشاهدات تجربی است. نقد تجزیه گرایی در حوزه پژوهش زمینه را برای شکل دهی میان رشته پژوهی فراهم نمود. میان رشته پزوهی در واکنش به رشته پژوهی و شکاف میان پژوهش و تصمیم گیری در زندگی اجتماعی شکل گرفت. سوالی که اینک در این پژوهش مطرح است این است که منظور از «میان رشته پژوهی» چیست؟ پارادایم حاکم بر میان رشته پژوهی چیست و این حوزه از پژوهش دارای چه دستاوردهای تربیتی است؟روش پژوهش کیفی است و برای پاسخ به سوالات فوق الذکر از روش «توصیفی –تحلیلی» و همینطور روش اسنادی استفاده شد. یافته های حاصله حاکی از این است که: میان رشته پژوهی آشتی دو یا چند حوزه دانش برای حل مساله انسانی است. این حوزه از پژوهش بر کثرت گرایی روشی پایه گذاری شده است. خاستگاه این حوزه از پژوهش دو نیاز بنیادی است که عبارتنداز:1- نیاز به حل مساله هایی که رشته های علمی در محیط های دانشگاهی نتوانستند راه حل هایی مناسب برای آن ها پیدا کنند. 2- نیاز به وحدت بخشی به دانش. پارادایم حاکم برمیان رشته پژوهی پارادایم «پیوند دهی» است. دستاوردهای تربیتی این نوع از پژوهش، عبارتند از: رشد تفکر انتقادی، مسئولیت زایی اجتماعی و رشد مهارت های تحلیلی
بررسی وضعیت و چالش های پیش روی اشتغال دانش آموختگان زن دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۰
81 - 98
حوزههای تخصصی:
هماهنگی بین میزان اشتغال به تحصیل در دانشگاه ها و اشتغال به کار می تواند به توسعه متوازن جامعه منجر شود. پژوهش حاضر از طریق نمونه گیری طبقه ای، به بررسی وضعیت اشتغال 380 نفر دانش آموخته زن دانشگاه گیلان پرداخت که در طی پنج سال (89-1385) از دانشکده های فنی-مهندسی، علوم پایه، کشاورزی، ادبیات و علوم انسانی و تربیت بدنی این دانشگاه فارغ التحصیل شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که 47% دانش آموختگان زن دانشگاه شاغل و 53% دیگر بیکار هستند. دانشکده تربیت بدنی با 100% بیشترین و دانشکده علوم پایه با 31% کمترین سهم اشتغال را دارا بوده اند. آزمون آماری 2χ تفاوت آماری معنی داری را بین سطح اشتغال و عدم اشتغال به طور کلی نشان نداد؛ البته این تفاوت اشتغال در بین دانشکده های مختلف معنی دار بود. میزان اشتغال زنان در بخش های مختلف نشان داد که اشتغال در بخش های صنعت 12%، کشاورزی 8% و خدمات 80% بود. بررسی میزان اشتغال در انواع مختلف مشاغل نیز نشان داد که 4/45% مشاغل دولتی، 11/3% مشاغل خصوصی و 5/9% تعاونی و 9% خوداشتغالی بوده است و آزمون آماری تفاوت معنی داری را در اشتغال بخش های مختلف نشان داد.
اعتبارسنجی آموزش عالی در هزاره سوم با محوریت برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۷
13 - 48
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، ابتدا، ضمن مروری کوتاه بر رویکردهای اتخاذ شده در رابطه با ارزیابی کیفیت در آموزش عالی، چالش های گریبان گیر نظام های اعتبارسنجی و تضمین کیفیت را مورد بررسی قرار داده و سپس با استفاده از رویکردی تحلیلی سعی بر این دارد تا الگوی مناسب و کارآمدتری را با رویکردی سیستماتیک و با محوریت برنامه درسی، که بتواند پاسخگوی چالش های ارزیابی آموزش عالی در هزاره سوم باشد را؛ ارائه نماید. چرا که برنامه درسی به عنوان قلب مراکز دانشگاهی و مهم ترین عنصر نظام آموزش عالی محسوب شده و در عین حال نقش تعیین کننده و غیرقابل انکار در تحقق اهداف و رسالت های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی ایفا می کند. تمرکز بر برنامه درسی در ارزیابی و اعتبارسنجی، سبب شناخت و تجزیه و تحلیل هرچه بیشتر و بهتر اثر عوامل مختلف (درون و برون سازمانی) بر کیفیت آن و در نتیجه کیفیت دانشگاه می شود. در نتیجه، محوریت یافتن برنامه درسی در الگوی اعتبارسنجی تا حد زیادی می تواند چالش های حاصل از الگوی اعتبارسنجی فعلی را برطرف نماید.
فرهنگ شهادت در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بیان فرهنگ و آموزههای شهادت مبتنی بر متن کلام وحی قرآن کریم است. به تعبیر دقیق قرآنی هیچ تر و خشکی نیست، مگر اینکه در کتاب خداوند از آن ذکر شده است. «وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَهٍ إِلاَ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَهٍ فِی ظُلُمَاتِ الاَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ». بررسی و تحلیل و تدوین مفاهیم و آموزه های شهادت در سایه سار وحی و برگرفته از متن قران کریم برای واکاوی علمی ـ پژوهشی معانی متجلی شهادت در فرهنگ اسلامی امری است ضروری و شایسته و بایسته، این مقاله بهدنبال پاسخگویی به سوالاتی همچون دیدگاههای وحی در باب شهادت چیست؟ دیدگاههای قرآن کریم در باب شهادت، چه جنبه هایی را مورد توجه قرار میدهد؟ میباشد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از ابزار مطالعات کتابخانهای و انکشاف مفاهیم حاصله، از بستر تفاسیر قرآنی تدوین شده است. تدوین مدل فرهنگی آموزههای شهادت از منظر قرآن کریم هم از نظر بازتوجه و احیای ارزشهای اصیل اسلامی و هم به لحاظ معیارهایی که فرهنگ ما را بتواند به مفاهیم انسانی و آسمانی اسلامی شهادت نزدیکتر کند؛ واجد اهمیت شمرده میشود. نتایج حاصل از مقاله بیانگر امکان دستیابی به مدلی جامع در مورد آموزههای فرهنگی شهادت با بهرهگیری از متن قرآن کریم است.
تبیین رابطه درونی میان عقلانیت و عاطفه و دلالت های آن برای پرورش تفکر خلّاق در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۹
147 - 163
حوزههای تخصصی:
یکی از اقدامات اساسی برای بهبود وضعیت آموزشی و تقویت تفکر خلّاق، ابهام،زدایی از مبانی فلسفی و نظری خلّاقیت است. این مقاله در راستای تقویت مبانی نظری خلّاقیت تدوین شده و شامل یک بحث نظری در مورد ارتباط درونی سه عنصر عقل، عواطف و خلّاقیت، و همچنین، دلالت های آن برای ایجاد فضای یادگیری خلّاق در دانشگاه هاست.
نتایج به دست آمده نشان داد که عقلانیت انواع و سبک های گوناگونی دارد، و از میان این سبک ها، تنها عقلانیت الگوریتمی هیچ ارتباطی با عواطف ندارد؛ اما برخی دیگر از سبک های عقلانیت (عقلانیت قضاوتی، هدف-وسیله ای، رابطه ای و تأمّلی) با عواطف در هم تنیدگی دارند؛ بنابراین، روشن شد که عواطف، نه تنها مخل یا حتی مجزّا از عقل نیستند، بلکه بخش اجتناب ناپذیری از ساختار عقل و مکمّل فرایندهای عقلانی مانند تصمیم گیری هستند؛ از سوی دیگر، مشخص شد که در هم آمیختگی عواطف با عقل، از طریق ایجاد گشودگی ذهنی و ممانعت از انجماد عقل، باعث فعال سازی و تحریک خلّاقیت اکتشافی و فرارونده می شود. در پایان، پیشنهادهایی برای تلفیق عواطف و هیجانات با عقل ورزی در روش های تدریش، روش های ارزشیابی و فضای کلاس های درسی دانشگاهی مطرح شده است.
طراحی و تبیین الگوی تدوین خط مشی ملی تحول در علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
تحول در هر یک از ابعاد زندگی انسانی نیاز به برنامه ای راهبردی دارد تا بتواند علاوه بر ایستادگی و مدیریت چالش های ذاتی ایجاد تحول مانند مقاومت انسانی، ایجاد آشفتگی در برنامه های کنونی و مورد پذیرش، برهم زدن رابطه میان افراد و نهادها و ... به صورت برنامه ریزی شده اجزای مختلف جامعه را نیز برای تحقق اهداف تعیین شده با خود همراه نماید؛ در این میان تحول در علوم خصوصاً علوم انسانی که نقش به سزایی در شکل گیری معرفت بشری ایفا می کنند از اهمیت و پیچیدگی فراوانی برخوردار است؛ به عبارت دیگر با وجود نقش تاریخی علوم تجربی و طبیعی در شکل گیری رفتارهای انسانی، اما علوم انسانی به دلیل تأثیرگذاری در محتوا و روش پرداختن به هستی و نیز نقش مؤثر در اولویت دهی پژوهشی و سیاست گذاری علمی، تأثیرات مستقیمی بر جنبه های عملی زندگی انسان امروزی دارد؛ پس باید توجه داشت که هرگونه برنامه ریزی در این زمینه نیاز به برنامه ای کلان و راهبردی در عرصه سیاست گذاری ملی دارد، در این مقاله تلاش می شود تا مبتنی بر روش مطالعات کتابخانه ای، پس از بررسی مختصری پیرامون اهمیت فوق العاده علوم انسانی در زندگی بشر، ابعاد مختلف مراحل تدوین خط مشی ملی تحول در علوم انسانی بیان و شرح داده شود.
پیش نیازها و موانع تحقق توسعه علوم انسانی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه علوم میان رشته ای، مساله ای چند بعدی است. از این رو، پرداختن به ساز و کارها، ظرفیت ها، و موانع تحقق توسعه این علوم در ایران کار پیچیده ای است. در این رابطه نمی توان به کلی گویی کرد و تنها به ذکر عناوینی بسنده نمود زیرا همه آنچه در این رابطه مطرح است برای همه حوزه های علم مشترک نمی باشد و حتی در یک حوزه خاص هم گرچه مشترکات فزونی می گیرند ولی مورد به مورد تفاوت ها نیز رخ می نمایند. این پیچیدگی ها آنگاه که میان رشته ها حاصل ازدواج دو یا چند حوزه متفاوت باشند، عمق و وسعت بیشتری می یابند. در این مقاله کوشیده ایم تا موضوع را تنها در حوزه علوم انسانی مورد بررسی قرار دهیم. اصطلاح میان رشته ای اغلب، با مسامحه به کار می رود و معمولاً، همراه با واژه های مشابه، از جمله چندرشته گرایی و فرارشته گرایی، استفاده یا جایگزین آنها می شود که در این مقاله تلاش ما پرهیختن از این مسامحه نیز می باشد. چندین دهه است که درمحیط دانشگاهی جهانی رشته مداری حاکم شده است که تأکید فزاینده ای بر تخصص و مزایای آن دارد و تنها به متخصصان یاصاحب نظران یک رشته خاص اجازه داده می شود به پژوهش و ارائه نظریه در آن رشته بپردازند. در سال های اخیر، به دلیل پیچیدگی جوامع و گستردگی و تنوع مسائل، ناکارآمدی این شیوه بیش از پیش آشکار شده است و این امر مهم ترین پایه رواج مطالعات بین رشته ای به حساب می آید؛ البته درک عمیق تر موضوعات و شناخت بیشترو کامل تر پدیده ها نیز انگیزه دیگر رواج این نوع تحقیقات می باشد. منظور از مطالعات بین رشته ای، فرایند درگیر شدن رشته های مختلف علمی در پاسخ گویی به یک سؤال، حل یک مسأله یا طرح موضوعی است که به علت پیچیدگی و وسعت زیاد آن قابل بررسی با استفاده از یک رشته واحد نیست. در مطالعات میان رشته ای کارآمد از هر رشته علمی به عنوان یک منبع معتبر اطلاعاتی به تناسب استفاده می شود و این در واقع نوعی رویکرد ماتریسی در سامانه بهره برداری از دانش های متنوع بشری است؛ بنابراین، چنین مطالعاتی، نه تنها با ترکیب اطلاعات به دانش جدیدی دست می یابند، بلکه درک کامل تری از تشابهات و تمایزات بین رشته ها نیزایجاد می کنند. تفاوت در مفروضات، دیدگاه ها، روش ها، زبان و اصطلاحات فنی هر رشته و موانع شناختی دیگر در انسان ها از جمله مشکلاتی هستند که استفاده از مطالعات میان رشته ای را محدود می سازند. دراین مقاله، ابتدا به اهمیت و ضرورت گسترش تحقیقات میان رشته ای در علوم انسانی و دانشگاه هااشاره می شود، پس ازآن به مفهوم تحقیقات میان رشته ای و شرایط انجام آن پرداخته می شود. موانع انجام این گونه تحقیقات و راه های غلبه بر این موانع مطرح خواهند شد.
ابعاد و مؤلّفه های آموزش مهندسی: تحلیلی مبتنی بر ائتلاف های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۰
35 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین ابعاد و مؤلّفه های آموزش مهندسی براساس تحلیل محتوای مدل های جهانی است. جامعه مورد مطالعه شامل مدل های مستخرج از سه ائتلاف و توافقنامه بین المللی بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست و فرم های محقق ساخته بود و برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری استفاده شد. براساس تحلیل انجام شده، هفت بعد برای آموزش مهندسی تعیین شده که در مجموع دارای 27 مؤلّفه است. مدل های مورد بررسی بترتیب بر فلسفه و هدف های آموزشی، فضا و امکانات آموزشی، سنجش و ارزشیابی، برنامه درسی، هیئت علمی، دانشجویان و فرآیند تدریس- یادگیری بیشترین تأکید را دارند. وجود هدف های آموزشی مشخص و دقیق، تأکید آموزش مهندسی بر علم و عمل، تلفیقی بودن برنامه های درسی و فعالیت های یادگیری، وجود تجارب طراحی- اجرا در برنامه های درسی، فضای آموزشی مجهز و متناسب با یادگیری عملی و تجربی، تأکید بر نیازهای صنعت و جامعه، شایستگی اعضای هیئت علمی، پذیرش و هدایت دانشجو و بهبود مستمر برنامه های آموزشی از جمله نکات برجسته در مدل های مورد بررسی است.
جایگاه علمی و تحقیقاتی دانشگاه های برتر غیردولتی در جهان؛ نگاهی به جایگاه دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۰
141 - 167
حوزههای تخصصی:
شاخص های علمی متعددی برای توسعه یافتگی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی تعریف شده است که در انتخاب برترین دانشگاه ها در رتبه بندی های جهانی مورد توجه قرار می گیرد. توجه به این شاخص ها و بررسی جامع از وضعیت دانشگاه های غیردولتی و برتر جهان می تواند الگوهای مناسبی را برای گسترش کمّی و کیفی آموزش عالی در ایران فراهم آورد؛ بر این اساس،سؤال اصلی این است که چه عوامل و متغیرهایی باعث برتری برخی از دانشگاه های دولتی در جهان و کسب رتبه های برتر در رتبه بندی دانشگاه های غیردولتی می شود؟ در این رابطه به نظر می رسد که عواملی نظیر نوع مدیریت، بودجه های پژوهشی و دانشگاهی، اعتبار اعضای هیئت علمی و اعتبار و جایگاه بالای نشریات علمی این دانشگاه ها از مهم ترین عوامل برتری برخی از دانشگاه های غیردولتی در جهان هستند. بررسی و مطالعات این نوشتار نشان می دهد که نحوه مدیریت و روش های تأمین بودجه در دانشگاه های برتر غیردولتی از مهم ترین عوامل افزایش سطح کیفی آنها محسوب می شود.
بازسازی روش شناختی نظریه انتخاب عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، بازسازی روش شناختی نظریه انتخاب عمومی است و روش داوری آن نیز بر استدلال عقلانی استوار است. نظریه انتخاب عمومی به مثابه یک الگوی نظری میان رشته ای به مثابه تحلیل اقتصادی سیاست و مبنای تئوریک اقتصاد سیاسی مدرن، به رغم کارایی قابل قبول در پیش برد پژوهش های علوم سیاسی، از چند منظر مورد نقد قرار گرفته است. این نظریه از نظر روش شناختی مبتنی بر فردگرایی روش شناختی است. مدعای مقاله آن است که مبنای فردگرایی روش شناختی نظریه انتخاب عمومی، به تنهایی از کفایت لازم برای تبیین تصمیمات بازیگران سیاسی برخوردار نیست. این مقاله می کوشد از رهگذر قراردادن نظریه انتخاب عمومی در یک زمینه ساختاری، راهی برای جبران ضعف های روش شناختی این نظریه پیشنهاد کند. بدین منظور تلاش می شود دستگاه نظری تلفیقی که حاصل بازسازی عقلانی نظریه انتخاب عمومی در چارچوب نظریه راهبردی-ارتباطی جسوپ -از رهیافت واقع گرایی انتقادی- است، ارائه شود.