فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پایه و اساس تمدن بزرگ اسلامی برخلاف سایر تمدن ها، بر نگاه ویژه به جایگاه و هدف علوم، فنون و هنر در زندگی مدنی انسان استوار است. هدف: بررسی مقایسه ای تمدن اسلام با تمدن های بزرگ جهان بر اساس کتاب التعریف بطبقات الامم قاضی صاعد اندلسی. روش: توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای بوده که با استفاده از کتاب التعریف قاضی صاعد اندلسی و به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها: مفهوم تمدن اسلامی و اشاره به ملت های بزرگ باستانی و متمدن، ارکان مشترک و نیز تفاوت تمدن های بزرگ، معیار متمدن بودن از نگاه قرآن کریم و مقایسه تمدن های بزرگ و وجه تمایز تمدن اسلامی از شاخصه های این پژوهش بود. نتیجه گیری: تمدن اسلامی تفاوت های بنیادین و اساسی با تمدن های دیگر داشته و ازنظر قاضی صاعد به لحاظ توجه دین اسلام به هدف علم، فن و هنر در زندگی مدنی انسان، مهم ترین دلیل برتری تمدن بزرگ اسلامی بر سایر تمدن های بشری، نگرش خاص و ویژه ی آن به انسان مبتنی بر علم و معرفت دینی است.
نقد و ارزیابی برنامه درسی رشته علوم تربیتی، گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
35 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین ضرورت بازنگری برنامه درسی رشته علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در دوره کارشناسی- با نظر به سهم علوم مختلف در تحقق اهداف این رشته و انطباق با شاخه های تخصصی آن در دوره کارشناسی ارشد و دکتری است. بنابراین، با استناد به برنامه و سرفصل دروس دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، مصوب شورای عالی برنامه ریزی- تعداد واحدهای درسی و تناسب آنها با ضرایب مواد امتحانی آزمون کارشناسی ارشد و پیوستگی محتوایی بین دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از نسبت نامتوازن سهم علوم مختلف در برنامه درسی این گرایش است. در این میان، سهم روان شناسی در دروس پایه دوره کارشناسی در مقایسه با سایر علوم زیربنایی دیگر مانند فلسفه و جامعه شناسی بیشتر است. به طورکلی، عدم توازن، عدم انطباق و ناپیوستگی در برنامه درسی کارشناسی رشته علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی- در دو رشته مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری از چالش های اساسی نظام علوم تربیتی به شمار می آید. بر این اساس، بازاندیشی و بازنگری در برنامه درسی این رشته، امری ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد.
جایگاه یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در دانشگاه نسل سوم و وضعیت دانشگاه های ایران (موردمطالعه: پنج دانشگاه ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۸-۱
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه نسل سوم از ایده های اصلی برای مشارکت نهاد دانشگاه در فرایند توسعه محلی و ملی و حضور تأثیرگذار در محیط پیرامون و جامعه جهانی است. توسعه کارآفرینی از راهبردهای کلیدی برای ارتقای مسئولیت پذیری اجتماعی نهاد علم و تحقق اهداف تغییرات اجتماعی و توسعه پایدار است. آنچه از مفهوم دانشگاه نسل سوم در محافل دانشگاهی برجسته شده است، دانشگاه به مثابه یک سازمان تک بُعدی، مشابه با مؤسسات دانش بنیان است که صرفاً بر کارآفرینی اقتصادی- فنی تمرکز دارد. در این برداشت نادرست از دانشگاه نسل سوم، کارکردهای اصلی و ذاتی دانشگاه شامل آموزش، پژوهش و اجتماعی- فرهنگی واجد اولویت معرفی نمی شود. در این مقاله، نشان داده شده است که آموزش و یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در دانشگاه نسل سوم دارای جایگاه ویژه ای است. روش شناسی: در این پژوهش، وضعیت یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در پنج دانشگاه موردمطالعه برمبنای «چارچوب راهنمای دانشگاه کارآفرین» و «چارچوب مؤسسه آموزش عالی نوآور» کمیسیون اروپایی و سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه، به روش تطبیقی ارزیابی شده است. یافته ها: بر اساس این پژوهش، دانشگاه ها با رسالت عام و خاص خود برای حرکت در مسیر کار آفرینی دست کم باید در هشت بُعد به صورت هم زمان و متوازن اقدام کنند: 1. اصلاح و تعالی فرایند رهبری و حکمرانی، 2. تقویت و تکمیل ظرفیت های مالی و انسانی، 3. ارتقای سطح یاددهی- یادگیری، 4. آماده سازی و پشتیبانی از کارآفرینان، 5. تبادل دانش و همکاری مؤثر و هم افزا با جوامع محلی، منطقه ای و ملی، 6. افزایش سطح تحرک بین المللی، 7. تحوّل دیجیتال، 8. تلاش برای فعلیت آثار و نتایج کارآفرینی. به علاوه، یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین باید به یکی از ابعاد اصلی و اساسی دانشگاه کارآفرین تبدیل شود. این در حالی است که سطح یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در دانشگاه های موردمطالعه در حد مطلوب و مورد انتظار نبوده و بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب فاصله قابل تأملی وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس ارزیابی وضعیت دانشگاه های موردمطالعه، اهتمام به آموزش نوآور و کارآفرین به اندازه کافی نبوده و در فرایند تحول به دانشگاه کارآفرین، باید بیش ازپیش به ارزش و اهمیت یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین تمرکز شود. تحول به دانشگاه نسل سوم باید هم زمان با تقویت کارکرد آموزش نوآور و کارآفرین به عنوان هسته مرکزی نهاد و زیست جهان دانشگاه باشد. لازم است رهبران نظام آموزش عالی و دانشگاه ها اهتمام ویژه ای در سطوح سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا برای ارتقای سطح آموزش نوآور و کارآفرین جامعه دانشگاهی داشته باشند.
تحلیل فرایند طراحی برنامه های درسی دانشگاهی در ایران با استفاده از مدل دکر واکر
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
127 - 150
حوزههای تخصصی:
دیدگاه ها و مدل های زیادی برای تدوین برنامه های درسی و تبیین آن وجود دارد که می توان آنها را در دو دسته، سنتی و نومفهوم گرایی طبقه بندی کرد. یکی از کامل ترین مدل های برداشت سنتی از برنامه درسی، مدل دکر واکر است. این مدل فرایند برنامه ریزی درسی را در سه مرحله کلی، دیدگاه بنیادی (خط مشی اعتقادی)، عمل فکورانه (تأمل و بررسی) و طرح خلاصه کرده است و هدف مقاله حاضر آن است که فرایند تدوین برنامه های درسی دانشگاهی با توجه به این سه مرحله تحلیل شود. ماهیت طبیعت گرایانه الگوی واکر روش تحقیق را به سمت کیفی بودن سوق داده و از مصاحبه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. داده ها از دو طبقه مدیران ارشد و میانی وزارت علوم (10 نفر ) جمع آوری، مقوله بندی و تفسیر شده است. یافته های پژوهش بینگر آن است که تلقی از برنامه های درسی در کشور، تلقی حداقلی (سرفصل های دروس) است و نظام برنامه ریزی درسی دانشگاهی به صورت ظاهری با مدل واکر تطابق دارد، اما به دلایلی، از جمله سیستم متمرکز و از بالا به پایین و نبود مراکز تدوین برنامه های درسی در دانشگاه ها با جزئیات مراحل مدل واکر، هماهنگی نداشته و آنچه از جلسات تدوین برنامه های درسی دانشگاهی حاصل می شود، سرفصل های دروس است که به عنوان سند در گروه های آموزشی به صورت کامل و در برخی موارد با اعمال تغییرات جزئی، اجرا می شود.
شناسایی مؤلفه های برنامه ریزی جانشین پروری در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۲۷-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، جهت تضمین تداوم رهبری سازمانی، به برنامه ریزی جانشین پروری رسمی نیاز دارند. پژوهش حاضر جهت شناسایی مؤلفه های برنامه ریزی جانشین پروری در دانشگاه های دولتی ایران انجام شد و از نظر هدف کاربردی است. روش شناسی: در این تحقیق از راهبرد تحلیل محتوای کیفی با رویکرد فراترکیب در چارچوب پژوهشی اسنادی استفاده شد. جامعه آماری، کلیه مطالعات انجام شده در محدوده زمانی 2022-2017 و 1401-1396 می باشد. در این راستا تعداد 1012 پژوهش در زمینه برنامه ریزی جانشین پروری، ارزیابی شد و در نهایت 28 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید. سپس با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوط با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در مجموع، پنج بعد و چهارده مؤلفه کلیدی طی فرآیند جستجو و ترکیب نظام مند، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت که اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تائید شد. یافته ها: عوامل مؤثر برنامه ریزی جانشین پروری دانشگاه های دولتی ایران، در پنج بعد سازمانی، توسعه گرایی، مدیریتی، فردی و فرهنگی با مؤلفه های فرایندها، ساختاری، ارزیابی، قانونی، مدیریت منابع انسانی، رهبری، مهارتی، شخصیتی، شغلی، برنامه جامع آموزش، توسعه منابع انسانی، آینده نگری، فرهنگ دانشگاهی و فرهنگ عمومی شناسایی و دسته بندی شدند. نتیجه گیری: قوانین و مقررات اداری و استخدامی دانشگاه های دولتی ایران برای اعضای هیئت علمی و غیر هیئت علمی، بر اساس آیین نامه ها و مصوبات هیئت های امناء تعیین می گردد و مدیران ارشد منابع انسانی برای برنامه ریزی جانشین پروری، مرجع و مدل مشخصی را الگو قرار نمی دهند و سنت های قدیمی خود را در مورد عزل و نصب مدیران حفظ کرده و درواقع با نادیده گرفتن نیازهای توسعه اساتید و کارکنان، در مقابل تغییرات به شدت مقاومت می کنند؛ بنابراین روندهای اخیر باید مطابق با چشم انداز آینده و نیازهای جدید منابع انسانی دانشگاه ها تغییر کند. پژوهش حاضر درک عمیقی از ادبیات موجود در زمینه برنامه ریزی جانشین پروری در دانشگاه ها ارائه می دهد. در این زمینه مدیران دانشگاه های دولتی و مؤسسات آموزش عالی می توانند با بهره گیری از نتایج این تحقیق و شناخت مؤلفه های مؤثر برنامه ریزی جانشین پروری، مجموعه ای از کارکنان دانشگاهی با استعداد و ماهر را جذب و ایجاد کنند و کادر علمی بالقوه ای را که می توانند در آینده رهبری دانشگاه ها را به عهده بگیرند، شناسایی کنند.
تحلیل چگونگی بازنمایی هویت در گفتمان بنیادها و مراکز ایرا ن شناسی غرب
حوزههای تخصصی:
در یک نگاه کلان می توان هشت گفتمان و جریان را در سطح بنیادها و مراکز ایرا ن شناسی اروپا و آمریکا شناسایی کرد: باستان گرا- تاریخی؛ دانشنامه نویسی؛ زبان شناسی و ادبیات فارسی؛ فرهنگی- هنری؛ مطالعات ایرانی علمی و دانشگاهی؛ اجتماعی؛ سیاسی و اسلام گرا - فلسفی. هرکدام از این گفتمان ها و جریان ها به مکاتب، خرده گفتمان ها و زیرجریان های متنوعی تقسیم و ازسوی بنیادها و مراکزی نمایندگی می شوند. مقاله میان رشته ای پیش رو به دنبال بازنمایی و تحلیل نظام نشانه شناسی، سامانه مفصل بندی و منطق هویتی حاکم بر فضای گفتمانی بنیادها و مراکز ایرا ن شناسی شاخص در غرب است. پرسش کانونی این است که منطق هویت در گفتمان بنیادها و مراکز ایرا ن شناسی اصلی غرب در چارچوب چه مفاهیم و نشانه هایی مفصل بندی و بازنمایی می شود. صورت بندی هویتی در سامانه و منطق گفتمانی کانون توجه است. روش شناسی پژوهش مبتنی بر نشانه شناسی مکتب اسکس (ارنستو لاکلا و شنتال موف) و روش شناسی پیکره بنیاد می باشد. در این راستا، نخست خروجی و برون داد این بنیادها و مراکز که سرشت و ماهیت هویت پایه دارند، در چارچوب پیکره معنادار استخراج، سپس زنجیره دال، مدلول و مصداق آن تحلیل و سرانجام منطق هویتی در چارچوب بازنمایی درون گروه مثبت و برون گروه منفی تبیین می شود. برپایه نتایج، عموم بنیادها و مراکز در وضعیت تقابلی با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی قرار دارند. این دگرسازی با برجسته سازی ایران باستان و دموکراسی غربی در منطق هویتی، فضای استعاری و سامانه مفصل بندی همراه بوده و در طیفی از اگونیسم تا آنتاگونیسم متغیر است. جمهوری اسلامی عموماً نه در منطق و زنجیره هم ارزی بنیادها و نهادها که در منطق و زنجیره تفاوت آن ها قرار دارد.
تحلیل زیست بوم نوآوری ایران از سیاستگذاری تا عمل: رویکرد مبتنی بر تحلیل تم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست بوم های نوآوری طی دهه اخیر نه تنها برای کسب وکارها بلکه برای دولت ها نیز به منظور توسعه اقتصادی و اجتماعی اهمیتی اساسی یافته اند. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر تحلیل زیست بوم نوآوری کشور بر اساس دیدگا ه های یک سیاست گذار طی دوره هشت ساله فعالیت در این حوزه است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و روش تحلیل تم بکار گرفته و تعداد 235 ویدئو حاوی صحبت های ایشان در نشست ها، سخنرانی ها و مصاحبه ها در مورد زیست بوم نوآوری کشور تحلیل شد. یافته های پژوهش شامل هشت تم اصلی (اثرگذاری در جامعه، نقش دولت، بنیان اقتصاد دانش بنیان، سرمایه گذاری، موانع دولتی، ارتباطات و تعاملات، سازوکار تغییر و فراگیرشدن نوآوری)، 23 تم فرعی و 103 کد باز است. همچنین با توجه به اهمیت اسناد بالادستی در تعیین اهداف، راهبردها و اقدامات نوآورانه، این تم ها با 12قانون و سند بالادستی انطباق داده شد و نتیجه بیانگر تطابق آن ها با این اسناد و قوانین بود. بر اساس تحلیل یافته ها، سه موضوع عمده قابل نتیجه گیری است. اول اینکه دولت با گسترس قلمرو فعالیت خود در زیست بوم نوآوری همزمان به افزایش بوروکراسی گسترده در آن نیز دامن می زند که بیانگر پارادوکسی میان نقش تسهیل-گری و رفع موانع بوروکراتیک دولت است. دوم اینکه با وجود دیدگاه اتصال دانش به اقتصاد کشور، هنوز اثرات کلان آن در شاخص هایی مانند نرخ رشد بهره وری و نیز حل مسائل جامعه کمرنگ است. سوم اینکه با توجه به حجم اندک سرمایه گذاری داخلی (بخش دولتی و خصوصی)، ورود سرمایه گذاری خارجی می تواند توسعه زیست بوم نوآوری را تسریع نماید.
إدارة الخوف من فشل رواد الأعمال في الأعمال الناشئة علی أساس طریقة السینتومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقیت ریاده الأعمال الکثیر من الاهتمام والأهمیه فی السنوات الأخیره. یبحث معظم الباحثین فی هذا المجال عن سبب وکیفیه نشر سلوک ریاده الأعمال فی المجتمع ویتفق علی أن هذا الأمر عامل فعال فی التنمیه الاقتصادیه. والبحوث والدراسات فی هذا المجال متناثره ومحدوده. یقوم البحث الحالی، اعتمادا علی طریقه السینتومتریک وتحلیل محتوی الوثائق والمستندات، بفحص الدراسات فی هذا المجال لتقدیم النموذج المفاهیمی من خلال تنظیم البحوث. یشتمل المجتمع الإحصائی للبحث علی جمیع المستندات المقدمه فی قاعده بیانات Scopus، 666 وثیقه ومستند (بما فی ذلک المقالات والکتب وما إلی ذلک) حتی سنه 2019، والتی تم تقییمها باستخدام برنامج bibexcle وVOS viewer. ثم، بناء علی تحلیل محتوی الوثائق، تم تنظیم الوثائق. بناء علی نتائج البحث، تم تقسیمه إلی أربعه مجالات: القسم الأول هو العوامل الفردیه والثقافیه بما فی ذلک "الجنس، والعمر، والمخاطره، والاستقلال، والخبره، والوعی، والإیمان بالکفاءه الذاتیه، وضبط النفس، والمعاییر العقلیه، وموقف ریاده الأعمال"، القسم الثانی هو العوامل البیئیه بما فی ذلک "البیئه الریادیه والدینامیکیه، البیئه التمکینیه، البیئه الداعمه للأسره والبیئه الداعمه الاجتماعیه"، القسم الثالث هو العوامل الاقتصادیه بما فی ذلک "الموارد المالیه الفردیه والموارد المالیه الاجتماعیه" والقسم الرابع هو العوامل المؤسسیه والقانونیه بما فی ذلک "القضایا القانونیه، قوانین الحمایه والمؤسسات الداعمه".
آسیب شناسی توسعه فناوری وام دهی در ایران مبتنی بر چارچوب مفهومی نظام نوآوری فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
لندتک ها به تسهیل و تسریع ارائه خدمات متناسب با نیازهای افراد می پردازند و بدین ترتیب شمول مالی را افزایش می دهند و به توسعه اقتصاد کشور کمک می کنند. اما ارائه خدمات این حوزه با موانعی مواجه است که منجر به عدم تقارن میان عرضه و تقاضا شده است. توسعه لندتک به عنوان یک فناوری نوآورانه مستلزم عملکرد درست نظام مالی و لندتکی در کشور است. این پژوهش به شناسایی چالش های توسعه لندتک در کشور پرداخته و ضعف های کارکردی و ساختاری نظام نوآوری فناورانه وام دهی را شناسایی کرده است. در این راستا از استراتژی تحقیق موردی استفاده کرده است. ابتدا اسناد، قوانین و گزارش های موجود، مطالعه شده و اقدامات انجام شده برای توسعه لندتک در کشور، وقایع و محدودیت های قانونی پیش روی این صنعت بررسی شده است. سپس از طریق مصاحبه با 16 نفر از فعالان حوزه لندتک چالش ها و به دنبال آن ضعف های ساختاری و کارکردی نظام تبیین شده است. یافته ها نشان داد مشکلات نظام لندتک ناشی از مشکلات قانونگذاری، تامین مالی، تامین زیرساخت، تامین نیروی متخصص، تحقیق و پژوهش، آموزش و موضع گیری بازیگران سنتی در کشور است و بهبود وضع موجود مستلزم شفاف سازی حوزه فعالیت لندتک ها، نحوه اعتبارسنجی و دریافت وثیقه، تعیین سازوکار تامین مالی و کسب درآمد، ارتقا همکاری با نهادهای مالی و ... است.
تأثیر تحصیل زدگی بر دستمزد نیروی کار شهری و روستایی: کاربرد الگوی اثرات ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۵۴-۳۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر سرمایه گذاری زیادی توسط دولت در جهت افزایش تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی صورت گرفته است. افزایش تحصیلات نیروی کار از طریق ارتقای سرمایه انسانی می تواند موجب افزایش بهره وری و دستمزد نیروی کار شود؛ اما این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که تحصیلات نیروی کار متناسب با نیاز بازار کار باشد. تحصیل زدگی یا تحصیلات فرا نیاز می تواند حتی تأثیر منفی بر دستمزد نیروی کار داشته باشد. هدف و روش: ازاین رو، هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر تحصیل زدگی بر دستمزد نیروی کار شهری و روستایی است. بدین منظور از داده های خام هزینه-درآمد خانوار سال 1399 برای استان های کشور استفاده شده است. محاسبه تحصیل زدگی با روش دانکن و هافمن و برآورد تابع دستمزد مینسر با روش اثرات ترکیبی (الگوی چند سطحی) با استفاده از نرم افزار استاتا انجام شده است. در این پژوهش افراد ایرانی (شهری و روستایی) در استان های مختلف مطالعه می شوند؛ بنابراین داده ها در دو سطح فرد و استان تجزیه وتحلیل می شوند؛ بنابراین با توجه به ماهیت دوسطحی داده ها الگوهای چند سطحی روش مناسبی برای مطالعه هستند نتایج تحقیق: در مناطق شهری و روستایی توان اول متغیر تجربه بالقوه نیروی کار دارای ضریب مثبت و توان دوم آن دارای ضریب منفی بوده است بنابراین می توان گفت این متغیر دارای تأثیر مثبت اما کاهنده بر دستمزد نیروی کار است. در مناطق شهری و روستایی تعداد سال های تحصیل، تأثیر مثبت بر دستمزد نیروی کار دارد به طوری که به ازای یک سال افزایش سال های تحصیل، دستمزد نیروی کار در مناطق شهری و روستایی به ترتیب 0.09 و 0.08 درصد افزایش می یابد. تحصیلات فرو نیاز در مناطق شهری تأثیر منفی بر دستمزد نیروی کار دارد. در مناطق روستایی تحصیلات فرو نیاز بر دستمزد تأثیری ندارد. دستمزد زنان هم در مناطق روستایی و هم در مناطق شهری کمی پایین تر از مردان است؛ به طوری که در مناطق شهری 0.46 درصد و در مناطق روستایی کشور 0.79 درصد، دستمزد مردان از زنان بیشتر است. دستمزد نیروی کار در بخش خصوصی کمی پایین تر از بخش دولتی است. این نتیجه هم در مناطق روستایی و هم در مناطق شهری برقرار بوده است.
طراحی و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارتآپهای دانشگاه های مهارت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: الزامات قانونی و توجه روزافزون به آموزش های مهارتی؛ ایده های استارت آپی را در این بستر برانگیخته است ولی حمایت مالی دولتی یا بخش خصوصی برای آن ها وجود ندارد و یا در ثمردهی آن ها کفایت نمی کند. این مطالعه با هدف ارائه و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور (دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی حرفه ای) صورت پذیرفت. مواد و روش ها: مطالعه کاربردی و از نوع آمیخته و اکتشافی بوده است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه با 14 نفر از خبرگان آشنا به سرمایه گزاری استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور گردآوری شد. با توجه به داده های اولیه و انجام تحلیل پدیدارشناسی، مدل سرمایه گذاری ارائه گردید. در بخش کمی، با توجه به یافته های بخش کیفی، پرسشنامه طراحی و مورداستفاده قرار گرفت. جامعه آماری بخش کمی مدیران ستادی و استانی دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی و حرفه ای و مدیران انجمن صنفی سرمایه گذاری خطرپذیر کشور بوده اند که به صورت تصادفی طبقه ای مورد نظرسنجی قرار گرفتند. تحلیل داده های کمی از طریق مدل معادلات ساختاری و نرم افزار PLS صورت پذیرفت. یافته ها: طبق یافته های 14 مقوله به عنوان شاخص های مدل شناسایی شد. مقوله ها عبارت اند از ارزش گذاری استارت آپ ها، ریسک پذیری سرمایه گذاری، پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور، شرایط کلان اقتصادی، کیفیت کاری دانشگاه، حمایت های قانونی، پایداری، نوآوری و توان کارآفرینانه استارت آپ، بازدهی سرمایه گذاری، گروه کاری در راه اندازی و بازاریابی کارآفرینانه. تمامی مقوله های بخش کیفی پس از انجام تحلیل کمی و برازش مدل پژوهش، دارای سطح معنی داری و ضرایب تأثیر قابل پذیرش بوده و مدل مورد تائید قرار گرفت نتایج: نتایج نشان داد ضمن اینکه سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور امری مثبت و توسعه گراست؛ شاخص های مدل، به استثنای شاخص نوآوری در ایده های استارت آپی دانشگاهی و پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور تا حدودی مشابه با چالش های سرمایه گذاری عمومی و موجود در بستر شرایط سیاسی و اقتصادی خاص ایران هستند.
نظریه انسان در الهیات ایران معاصر بازخوانی درک ها از انسان موجود ناشناخته (Man the Unknown)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
23 - 60
حوزههای تخصصی:
یکی از آثارِ پرخواننده در ایران از آغاز دهه 1340ش تا کنون کتاب انسان موجود ناشناخته اثر الکسیس کارِل است. ایرانیان این کتاب را بارها تجدید چاپ، و مستند و منبع بحث های مختلف خود کرده، و شخصیت هایی پرشمار با اندیشه هایی متنوع نیز خواندن آن را ترویج نموده اند. با گذشت زمانی هفتادوچند ساله از نخستین ترجمه فارسیِ کتاب هنوز رونق بازار این اثر از دست نرفته، و درعین حال، محتوا و کارکرد آن در جامعه ایران تحلیل نشده است. مطالعه پیشِ رو گامی نخست فراسوی این هدف است. بنا داریم با مرور شواهدِ توجهِ ایرانیان به کتاب از این فرضیه دفاع کنیم که ترویج گسترده آن را اسلام گرایانی با گرایش های مختلف دنبال کرده اند و این ترویج نتیجه دستاوردهای نظری مهمّ اثر برای این جریان ها بوده است؛ جریان هایی که خواسته اند فقر مطالعات موجود و ضعف های نظری در بازنمودن یک نظریه انسانِ بومی و مدرن را با بهره جویی از کتابِ کارِل جبران کنند. چنان که خواهیم دید، از دهه 1380ش و با توسعه گفتمان علوم انسانی اسلامی نیز این کتاب هم چون مؤید ضرورت گزیدن یک علم انسانی دین پسند به جای علوم انسانی مُتَعارَف تلقی شده است.
گفته ها و ناگفته های سیاست های جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی در اسناد فرادستی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۶-۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن بود تا با نگاهی تحلیلی- انتقادی به سیاست جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی در اسناد فرادستی جمهوری اسلامی ایران، به احصاء چالش ها و آسیب های موجود در این اسناد پرداخته و متعاقب آن به ارائه پیشنهاد هایی برای برون رفت از آن ها بپردازد. روش: در این پژوهش از روش خوانش سمپتماتیک استفاده شده است. این روش به عنوان یکی از روش های حوزه علوم اجتماعی است. در خوانش سمپتماتیک نیازی به نمونه گیری نیست؛ بنابراین، تمامی اسناد فرادستی کشور درزمینه جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل در این روش بدین صورت انجام شد که در آغاز پژوهشگران اقدام به دسته بندی و طبقه بندی گفته های آشکار موجود در متن هریک از اسناد مذکور پیرامون جذب، ارتقاء و جبران خدمت اعضای هیئت علمی پژوهشی کردند. در ادامه با بررسی مجدد متنِ اسناد مذکور اقدام به بیان ناگفته هایی که در هریک از اسناد فرادستی پیرامون جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی بود، کردند. یافته ها: درمجموع یافته های حاصل از تحلیل اسناد فرادستی در دودسته کلی شامل گفته ها و ناگفته های اسناد موجود شناسایی و متعاقب آن پیشنهادهای سیاستی ارائه گردید. بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه چارچوب مأموریت مراکز پژوهشی با مراکز دانشگاهی در ایران متفاوت است، ازاین رو می بایست در نظام جذب و استخدام، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی مراکز پژوهشی به این موارد توجه جدی شود و نمی توان یک رویه یکنواخت و ثابت را در این زمینه اعمال کرد.
نگاهی بر هستی شناسی نسل سوم آموزش از دور با تأکید بر هستی شناسی نظام آموزش از دور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۴
71 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی هستی شناسی نسل سوم آموزش از دور با تأکید بر بررسی هستی شناسی نظام آموزش از دور ایران است. در این پژوهش از روش تحلیلی و توصیفی برای بررسی اسناد و منابع موجود استفاده شد. باتوجه به جست وجوی به عمل آمده راجع به مبحث مورد بررسی، پژوهش های مرتبط و مدونی انجام نشده است. بررسی ها نشان داد که دیدگاه حاکم بر نسل سوم آموزش از دور برگرفته از مکتب یا فلسفه پست مدرن است که بر حقیقت چند وجهی تأکید کرده و در صدد برآورده کردن ایده های بشر دوستانه به منظور رفع نابرابری هاست. بیشترین تأکید آموزش از دور این نسل، تأکید بر استفاده از آموزش تعاملی است. در مقابل فلسفه نظام آموزشی ایران و به تبع آن سیستم آموزش از دور ایران، واقع گرایی اسلامی است. طبق این فلسفه، واقعیت خارج از ذهن وجود دارد و حقیقت ثابت و جهان شمول است. هر چند بر اساس این دیدگاه، انسان از کرامت والایی برخوردار است و ضرورت توجه به نیازهای متفاوت انسان و توجه به اراده انسانی در تعیین سرنوشت خویش از اهمیت والایی برخوردار است، اما بین نظر و عمل فاصله زیادی وجود دارد. آموزش از دور ایران هنوز در نسل دوم، یعنی نسل چندرسانه ای یا رسانه های غیر تعاملی، به سر می برد و برای ورود به نسل سوم، یعنی آموزش مجازی رفع موانع اجرایی از جمله تمرکز زدایی، ایجاد همکاری بین متخصصان آموزش و مهندسان فناوری و تغییر در نگرش مدیران، تغییر در سرفصل ها و به ویژه ایجاد زمینه درک جامع و تخصصی از مفهوم آموزش از دور، ضروری است.
بررسی اثر عوامل درونی و بیرونی بر بازگشت ایرانیان خارج از کشور طی سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۱(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجران بازگشتی می توانند به کاهش اثرات منفی مهاجرت و توسعه جوامع مبدأ کمک کنند. این پژوهش با هدف بررسی اثر عوامل درونی و بیرونی بر بازگشت ایرانیان خارج از کشور به روش ترکیبی انجام شده است. مقایسه فراز و فرود های شاخص های بازگشت (نرخ بازگشت و نرخ تصمیم به بازگشت) و پیشران های بازگشت طی سال های 1393 تا 1401 ، حاکی از آن هستند که همواره دو عامل درونی «خانواده» و «احساس میهن پرستی» مهم ترین پیشران های اثرگذار بر جریان بازگشتی به کشور بوده اند؛ اما در اثر عوامل بیرونی دو نقطه عطف در سال های مورد بررسی وجود داشته است. در سال 96-1395 نرخ بازگشت ایرانیان (بازگشت داوطلبانه متخصصان ایرانی و بازگشت داوطلبانه و ادغام مجدد حمایت شده مهاجران ایرانی)، همزمان با امضای توافق نامه هسته ای و بهبود چشم انداز سیاسی و اقتصادی کشور در اثر امید به رفع تحریم ها، به عنوان یک عامل جاذب قدرتمند در کشور مبدأ، افزایش یافته است. در سال 1400-1399 نیز نرخ بازگشت داوطلبانه متخصصان ایرانی به دلیل بروز پاندمی کرونا و افزایش نارضایتی از شرایط در کشور میزبان افزایش قابل توجهی یافته است، درحالی که بازگشت داوطلبانه و ادغام مجدد حمایت شده مهاجران ایرانی نه تنها افزایش نیافته، بلکه روند نزولی نیز یافته است.
راهکارهای تأمین امنیت انتظامی- سیاسی و امنیت پایدار جمهوری اسلامی ایران ازمنظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
109 - 134
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امنیت انتظامی سیاسی یکی از مهم ترین عوامل حفظ پایداری کشورها به شمار می رود و باتوجه به نقش بسیارمهم آن، در فقه اسلامی نیز به آن پرداخته شده و به عنوان تأمین کننده آرامش و نقه آغاز پیشرفت و ترقی جامعه درنظر گرفته شده است. این پژوهش با هدف تأکید بر اهمیت امنیت انتظامی و سیاسی پایدار در جمهوری اسلامی ایران و تحلیل راهکارهای تأمین آن از دیدگاه فقه امامیه نگاشته شده است.روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل مقالات علمی انجام شده و در آن، مطالب فقهی و حقوقی مرتبط با امنیت انتظامی و سیاسی در اسلام موردبررسی قرار گرفته است.یافته ها: در بحث راهکارهای تأمین امنیت انتظامی و سیاسی در تداوم و پایداری جمهوری اسلامی ایران ازمنظر فقه امامیه، می توان به تقویت نیروهای انتظامی و نظامی، توسعه همکاری های منطقه ای و بین المللی و توجه به توسعه داخلی اشاره کرد.نتایج: تأکید اسلام بر این است که حکومت باید با عدالت عمل کرده و مردم را به تعهد به حکومت تشویق کند. ترویج عدل و انصاف و ارتقای سطح آموزش و شفافیت در امور و تقویت نظام قضایی در تضمین امنیت سیاسی و انتظامی نیز حائز اهمیت است. توجه به نیازهای مردم نیز می تواند احساس امنیت را تقویت کند. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این نکته است که اسلام به عنوان یک دین جامعه محور، دستاوردهای امنیت سیاسی را از طریق این اصول تأمین می کند.
تحلیل قرآنی ماهیت «جریان تحریف» با توجه به بیانات مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله، تبیین ماهیت «جریان تحریف» در قرآن کریم بود. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. یافته ها: تحریف و وارونه جلوه دادن واقعیتها به عنوان یکی از ابزارهای جنگ نرم، کُنشی فرهنگی- رسانه ای و دارای ماهیت نرم افزارانه است. رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب، به امید و نگاه خوشبینانه به آینده، سیاست دشمن در برابر امیدآفرینی را تولید خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه و وارونه نشان دادن واقعیتها دانسته اند. تحریف نه به عنوان یک واقعیت، بلکه به عنوان یک جریان، جورچین جریان تحریم است؛ به طوری که شکست جریان تحریف، مستلزم شکست قطعی جریان تحریم است. نتیجه گیری: قرآن کریم از واژگون سازی واقعیتها به مثابه یک فتنه سخن گفته است و اهداف جریان تحریم را اختلال در دستگاه محاسباتی مخاطب، تضعیف روحیه خودباوری و تغییر الگوی کُنش جامعه دانسته است. تمسخر، ترور شخصیت رهبر جامعه، شایعه پراکنی، شخصیت سازی و تحریف با شیوه خیرخواهی، به عنوان ابزارها و شیوه های تحریف واقعیات در قرآن کریم مطرح شده اند. همچنین تنظیم زاویه نگاه با نگاه رهبر جامعه، روشنگری، مقابله به مثل، نمایش قدرت در مقابل دشمن و حصر و تبعید تحریف کنندگان، به عنوان پنج راهکار مبارزه با جریان تحریف در آیات قرآن کریم مطرح شده است.
شناسایی و اولویت بندی سرفصل ها و محتوای دوره های آموزش کارآفرینی بر اساس کارکردهای کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
89 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی سرفصل ها و محتوای دوره های آموزش کارآفرینی بر اساس کارکردهای کسب وکار است. این تحقیق، از نظر هدف کاربردی است، که بر مبنای راهبرد پیمایش و به صورت تک مقطعی به انجام رسیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه افراد شرکت کننده در دوره های آموزش مهارت های کسب و کار و کارآفرینی وزارت کار در استان کرمانشاه تشکیل دادند، که 176 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای دو بخشی بود که بخش اول آن به شناسایی مهارت های مورد نیاز و بخش دیگر آن به شناسایی ویژگی های فردی پاسخگویان اختصاص داشته است. نتایج نشان داد که ابعاد مدیریت منابع انسانی، مدیریت اطلاعات و فنّاوری، مدیریت بازاریابی، مدیریت امور عملیاتی، مدیریت ریسک، مدیریت راهبردی و مدیریت مالی به ترتیب در اولویت های اول تا هفتم قرار داشتند. همچنین مهم ترین مؤلفه ها نیز شامل مؤلفه های "سازماندهی" و "کارگزینی" در قالب بعد "مدیریت منابع انسانی" و مؤلفه های "ثبت و ضبط اطلاعات" و "کسب اطلاعات" در قالب بعد "مدیریت اطلاعات و فنّاوری" بودند.
الزامات روزنامه نگاری داده محور در اخبار صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد و به کارگیری روزنامه نگاری داده محور که اخبار را با داده ها و با کمک ابزارها و الگوریتم های رایانه ای روایت می کند چه از جنبه فناورانه و چه از لحاظ اجتماعی و ساختاری با الزامات و بسترسازی هایی همراه است. در همین راستا هدف مقاله حاضر شناسایی الزامات روزنامه نگاری داده محور در اخبار صداوسیما است. داده های پژوهش به وسیله مصاحبه با 20 نفر از کارشناسان و خبرگان گردآوری شده و تحلیل آن ها با روش تحلیل مضمون و رتبه بندی انجام شده است. استخراج 202 مضمون پایه از متون مصاحبه ها و تجمیع و یکپارچه سازی آن ها به 51 مضمون سازمان دهنده، در نهایت منتج به 6 مضمون فراگیر آموزش، پژوهش و یادگیری، ترویج و گفتمان سازی، تشکیل واحد و تیم روزنامه نگاری داده محور، آماده سازی و به روزرسانی بسترها و زیرساخت ها، به کارگیری راهبردهای متنوع، متکثر و خلاق در تولید و انتشار و استفاده فعالانه از پیشرفت های فناوری و توجه به روندهای آینده شده است که با روش رتبه بندی، به ترتیب فوق وزن دهی و اولویت گذاری شده اند. با نظر به یافته ها، می توان این گزاره را مطرح کرد که الزامات روزنامه نگاری داده محور احصا شده -در این پژوهش- با مراحل پنج گانه پذیرش نوآوری در نظریه اشاعه (پذیرش) نوآوری و نظریه گفتمان مطابقت و هم نهشت هستند.
بررسی دیدگاه استادان درباره نظام رتبه بندی دانشگاه های کشور (مورد مطالعه: اعضای هیئت علمی دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
37 - 62
حوزههای تخصصی:
در نظام های رتبه بندی دانشگاهی، جایگاه یک دانشگاه به عنوان کانون علم آموزی و توسعه در مقایسه با دانشگاه های دیگر بر اساس شاخص های از قبل مدون شده تعیین می شود. بر این اساس، هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی دیدگاه استادان دانشگاه کردستان درباره نظام رتبه بندی دانشگاه های کشور بود. این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و مبتنی بر روش پدیدارشناسی کولایزی است. جامعه پژوهش شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه کُردستان در سال تحصیلی 98-1397 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (انتخاب نمونه های مطلوب)، از میان 348 عضو هیئت علمی دانشگاه کردستان، 15 نفر از استادان دانشکده های مختلف از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند به پرسش های پژوهش پاسخ دادند. برای سنجش اعتباراز روش اعتبار نهایی کولایزی استفاده شد. 397 دقیقه مصاحبه ضبط شده، پس از پیاده سازی، تحلیل مضمونی شد. در بخش مهم ترین چالش های نظام رتبه بندی، پنج مضمون اصلی کمّی گرایی آموزشی، کمّی گرایی پژوهشی، نامناسب بودن سطح بندی، سیاست محوری و اعتبارات، در بخش مهم ترین راهکارهای رفع چالش ها سه مضمون اصلی مقایسه های هم طراز، عدالت بخشی و توجه به ماهیت رشته ها، برای پیامدهای رتبه بندی، سه مضمون اصلی رقابتی کردن، ارتقابخشی جایگاه و جذب تسهیلات و در نهایت، در قسمت متغیرهای پیشنهادی برای بهبود رتبه بندی، دو مضمون اصلی وزن دهی شاخص ها و رتبه بندی موضوعی به دست آمد.