فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۴۱ تا ۵٬۸۶۰ مورد از کل ۵۶٬۱۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
انتخاب سبد سهام یکی از مباحث مهم در حوزه مدیریت سرمایه گذاری بوده که در رابطه با نحوه تخصیص سرمایه یک سرمایه گذار به دارایی های مختلف و تشکیل یک پرتفوی کارا بحث می کند که هرچه مفروضات و شرایط مدل سازی جهت انتخاب و بهینه سازی سبد سرمایه گذاری به شرایط دنیای واقعی نزدیکتر باشد، نتایج حاصل از آن بیشتر قابل اتکا خواهد بود. در نظر گرفتن افق تک دوره ای برای سرمایه گذاری چندان واقعی نبوده و بیشتر سرمایه گذاران برای بیش از یک دوره اقدام به سرمایه گذاری می کنند که سرمایه گذار بتواند موقعیت خود را در طول زمان مورد بازنگری قرار دهد. الگو ها و روش های مختلفی از زمان ارائه کار اولیه مار کویتز تا کنون برای انتخاب سبد سرمایه گذاری بهینه ارائه شده است . با این حال یافتن مفید ترین الگو در انتخاب این سبد همواره دغدغه سرمایه گذاران بوده است. در این پژوهش تعدادی از الگوریتم های بهینه سازی سبد سهام مانند الگوریتم مورچگان ، الگوریتم ژنتیک، الگوریتم فرهنگی، الگوریتم ازدحام ذرات، الگوریتم کرم شب تاب، آورده شده است که در مورد هر کدام به صورت مختصر توضیح داده شده است.
گذار از دولت مدرن به دولت پلتفرمی: مطالعه ای دلالت پژوهانه و مبتنی بر آموزه های اقتصاد اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
183 - 210
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز که فاصله عرضه کننده کالا و خدمت از متقاضی آن روزبه روز بیشتر و پیچیده تر می شود؛ پلتفرم ها به بهتر انجام شدن این جریان کمک می کنند. مباحث پیچیده موجود در حکمرانی دولت و اداره جامعه، نقشی کلیدی است که دولت می تواند میان متقاضیان و عرضه کنندگان خدمات دولتی و عمومی بازی کند. همچنین دولت می تواند به سهولت، عدم ازدحام، امنیت و ضخامتِ بازار میان عرضه کنندگان و متقاضیان خدمات و کالاهای دولتی، بسیار کمک کند. پژوهش پیشِ رو به دنبال پیشنهاد چارچوب مفهومی از ایده دولت پلتفرمی است که می تواند بسیاری از چالش ها و کاستی های شناسایی شده دولت مدرن را پاسخگو باشد. همچنین در این پژوهش سعی شده است با مطالعه و نقد تعاریف متعدد ایده دولت پلتفرمی، تعریفِ جامعی از این مفهوم که دربرگیرنده تمامی ویژگی های آن است، بیان شود.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: به منظور نیل به اهداف و تحلیل یافته های پژوهش از روش دلالت پژوهی استفاده شده که در این روش از سهم یاری های نظریه اقتصاد اشتراکی به مثابه منبع اخذ دلالت، رهنمودهای اولیه ای برای اثبات کارآمدی این ایده (دولت پلتفرمی)، احصاء شده است. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات و سهم یاری ها از مفهوم اقتصاد اشتراکی از روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بهره گیری شده است. جامعه نمونه مطالعاتی پژوهش حاضر شامل تمامی گزارش ها، اسناد، مقالات علمی و کتاب های تالیف شده فارسی و لاتین، در حوزه اقتصاد اشتراکی و دولت پلتفرمی از سال 2015 به بعد است.
یافته های پژوهش: نتایج پژوهش نشان می دهد که دولت پلتفرمی می تواند جایگزین مناسبی برای دولت مدرن در تمام نظام مسائلی باشد که اکنون دولت مدرن با آن مواجه است. همچنین رویکرد دولت پلتفرمی برای حکومت هایی مانند جمهوری اسلامی ایران که مردم پایه است، می تواند قالب مناسبی جهت رشد و تکامل این ویژگی باشد.
پیامدهای عملی: از جمله اصلی ترین پیامد عملی ایده های این پژوهش، می توان به گسترش توانایی حکمرانی خوب در کشور و بهره مندی حداکثری همه آحاد جامعه از خدمات و مزایای دولتی به نحو آسان و یکسان اشاره کرد.
ابتکار یا ارزش مقاله: مهم ترین ابتکار این پژوهش، دلالت یابی از مفهوم اقتصاد اشتراکی به منظور موفیقت دولت پلتفرمی است؛ همچنین می توان گفت ارائه مختصات جدید برای مفهوم دولت پلتفرمی با توجه به پژوهش های صورت گرفته در این حوزه از جمله مهم ترین ارزش های مقاله پیشِ رو است.
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
ارائه مدلی جهت کنترل فرآیندآماری به منظور بهینه سازی راندمان و کیفیت در صنایع تولیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یک مدل کنترل فرآیند آماری ترکیبی برای شناسایی عوامل تأثیرگذار بر راندمان و کیفیت در صنایع تولیدی و قطعه ساز ارائه شده و سپس تحت کنترل قراردادن و بهینه سازی این فرآیندها مد نظر قرار می گیرد. صنایع تولیدی و قطعه ساز به عنوان بدنه اصلی صنایع کشور جهت مطالعه موردی و پیاده سازی در نظر گرفته شده است. جهت کشف عوامل اثرگذار بر راندمان از تکنیک های خوشه بندی استفاده می شود. و سپس با استفاده از الگوریتم های درخت تصمیم به پیش بینی راندمان و کیفیت در این صنایع پرداخته می شود و در مرحله پایانی جهت رسم نمودارهای کنترل، از نمودارهای کنترل پراکندگی و میانگین متغیرها استفاده می گردد. جدول مقایسه ای پارامترها توسط خروجی نرم افزار کلمنتاین تهیه شده و در بخش شبکه عصبی از نرم افزار رپیدماینر استفاده می شود. نتایج حاصل از شناسایی عوامل اثرگذار و پیش بینی از نظر فنی به مقادیر هدف نزدیک بوده و نمودارهای کنترل با حدود کنترل فنی مشخصه ها همخوانی داشته و جهت بهینه سازی مقدار هدف که راندمان و کیفیت است مفید می باشد.
شیوه های بانکداری پایدار برای بهبود عملکرد صنعت بانکداری- بررسی ادبیات تا چارچوب مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
71 - 90
حوزههای تخصصی:
صنعت بانکداری در حال حاضر به دلیل نقش واسطه ای منحصر به فرد برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار ، دارای اهمیت زیادی است.این مقاله، با مروری بر مطالعات پیشین در زمینه بانکداری پایدار، با هدف بررسی شیوه های بانکداری پایدار برای بهبود عملکرد صنعت بانکداری انجام شده است. روش پژوهش، بر مبنای مرور نیمه سیستماتیک است. جامعه ی آماری مقالات پژوهشی حوزه ی بانکداری پایدار است که توسط استراتژی جستجوی ساخته شده در بازه ی زمانی 1995 تا سال 2021 در پایگاه های علمی یافت شده است. در ابتدا تعداد 1004 مقاله در مورد بانکداری پایدار یا سبز شناسایی گردید ودر نهایت با تمرکز بر بانکداری پایدار، عملکرد و بر اساس معیارهای ورود و خروج 25 مقاله برای این مطالعه انتخاب شدند. پس از مرور ادبیات، به یک چارچوب مفهومی در زمینه ی بانکداری پایدار و بهبود عملکرد صنعت بانکداری دست یافتیم. بر اساس مدل مفهومی ارائه شده می توان گفت که بانکداری پایدار باید در راستای افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی عمل کند تا بتواند منجر به بهبود عملکرد صنعت بانکداری شود. شیوه های بانکداری پایدار در این مطالعه توسط پایداری اجتماعی، پایداری زیست محیطی و ملاحظات اخلاقی تعریف گردید.لذا در تمامی کشورها لازم است شیوه های بانکداری پایدار به نحوی پیاده سازی شود که اثرات زیست محیطی، اثرات اجتماعی را مطابق با بانکداری سبز، و حداکثرسازی سود را مطابق با بانکداری سنتی به طور هم زمان در نظر بگیرد. در صورتی که این اقدامات همراه با مسئولیت پذیری اجتماعی باشد، سودآوری و کارایی نیز افزایش یافته و از هزینه ها کاسته خواهد شد؛ در نهایت بهبود عملکرد صنعت بانکداری نیز در گرو این سه عامل است.
بررسی نقش میانجی ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری (مورد مطالعه: برند لاکچری درسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
47 - 74
حوزههای تخصصی:
توسعه رسانه های اجتماعی، صاحبان کسب وکارها را به تفکر پیرامون این رسانه ها به عنوان ابزاری جهت ارتباط هرچه بیشتر با مشتریان و معرفی محصولات و خدمات خود واداشته است. یکی از چالش های مهم در این زمینه، اندازه گیری تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر موفقیت یک برند می باشد. ازاین رو، هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند و رفتار مصرف کننده در بین مشتریان برند درسا که دنبال کننده صفحات این برند در رسانه های اجتماعی نیز هستند، می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کاربران رسانه های اجتماعی که صفحات رسمی برند درسا را در این رسانه ها دنبال می کنند می باشند. از طرفی دیگر، علت انتخاب چرم درسا این است که این برند در رسانه های اجتماعی مخصوصاً اینستاگرام به ارائه فعالیت های تبلیغاتی و برندسازی مشغول است. در این پژوهش حجم نمونه 200 نفر می باشد. همچنین در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان روش نمونه گیری استفاده شده است. بر اساس نتایج مقدار معناداری و ضرایب مسیر، بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری و ارزش ویژه برند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین ارزش ویژه برند بر پاسخ مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد. زیرا مقدار معناداری تمامی فرضیه های مستقیم تحقیق در سطح اطمینان 95 درصد از 1.96 بزرگ تر می باشد. همچنین در این تحقیق جهت بررسی فرضیه چهارم تحقیق از شاخص VAF یا همان شمول واریانس استفاده شده است. با توجه به اعداد به دست آمده می توان نتیجه گرفت که ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری در برندهای لاکچری نقش میانجیگری کامل دارد؛ یعنی متغیر میانجی ما تمام اثر متغیر مستقل بر وابسته را منوط به حضور خود می کند.
اثر تامین مالی خارجی و نقش نظارتی حسابرس ب ر اقلام تعهدی اختیاری با تاکید بر نوع گزارش حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
201 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر تامین مالی خارجی و نقش نظارتی حسابرس بر اقلام تعهدی اختیاری با تاکید بر نوع گزارش حسابرسی است.
روش: بدین منظور داده های 320 شرکت طی سال های 1399- 1389 با استفاده از نرم افزار اقتصادسنجی ای ویوز تجزیه و تحلیل شده است. با استفاده از برآورد تابلوی متعادل (3520 مشاهده شرکت/ سال) و روش های حداقل مربعات معمولی و پروبیت فرضیه های پژوهش آزمون شدند.
یافته ها: نشان می دهد که به احتمال زیاد شرکت ها در دوره ای که از طریق تسهیلات مالی کوتاه مدت تامین مالی می شوند، کمتر تمایل به اقلام تعهدی اختیاری با هدف هموارسازی سود دارند. به احتمال بیشتر موسسات حسابرسی با درآمد بالا، کاربرد اقلام تعهدی اختیاری در شرکت ها را کاهش می دهند، هر چند که عمده بازار حسابرسی ایران در اختیار سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی گروه الف عضو جامعه حسابداران رسمی می باشد. همچنین از متغیرهای بیانگر نقش نظارتی حسابرس (دوره تصدی، استقلال حسابرس و تغییر حسابرس) با نوع گزارش حسابرسی رابطه معنی داری دارند.
نتیجه گیری: فرصت های سرمایه گذاری نقش مهمی را در حیطه مالی شرکت بازی می کند و موضوع تامین مالی خارجی برای شرکت های با فرصت های سرمایه گذاری بالا نسبت به شرکت های با فرصت های سرمایه گذاری پایین بیشتر مطرح است لذا کیفیت حسابرسی بالا و کنترل ضمنی، نقش بازدارندگی در دستکاری سود برای شرکت های با فرصت سرمایه گذاری متفاوت، را به همراه خواهد داشت.
ارزش گذاری اوراق اختیار معامله با نرخ سود تصادفی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
91 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله قیمت گذاری اختیار معاملات مبتنی بر مدل های نرخ سود تصادفی و مقایسه عملکرد هر یک از آن ها با مدل قیمت گذاری اختیار معامله تحت نرخ سود غیرتصادفی (مدل بلک، شولز و مرتون) در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از داده های اختیار معامله که از ابتدای سال 1397 تا انتهای آذرماه 1401 در بورس اوراق بهادار تهران معامله شده اند استفاده شده است. در این مطالعه قیمت نظری به دست آمده از هر مدل با قیمت های معامله شده در بورس اوراق بهادار تهران مقایسه گردیدند. براساس معیار RMSE و همچنین نتایج رگرسیون های برازش شده، مشخص شد که در ارزش گذاری اختیار معامله های کوتاه مدت، تفاوت چندانی میان مدل های ارزش گذاری اختیار معامله تحت نرخ سود تصادفی و مدل بلک، شولز و مرتون وجود ندارد. در حالی که ارزش گذاری اختیار معامله های بلندمدت با استفاده از مدل های ارزش گذاری اختیار معامله تحت سود تصادفی عملکرد بهتری نسبت به مدل بلک، شولز و مرتون داشته اند. در این میان، استفاده از مدل واسیچک در قیمت گذاری اختیار معامله، مناسب ترین و دقیق ترین روش قیمت گذاری اختیار معامله نسبت به مدل های دیگر است. پس از آن، به ترتیب مدل مرتون و مدل CIR بیشترین دقت را داشته اند.
Performance Analysis and Sustainability Assessment of International Markets: Iran versus some other countries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Evaluating the performance of countries in international markets and measuring how they utilize allocated resources provides a lucid picture of the state of business management in countries also assessing performance sustainability in international markets, is one of the important issues in predicting international trade. In international markets knowledge of countries' performance leads to the recognition of their economic and non-economic management statuses even more it is used to allocate financial support of global organization. In the present article, an attempt was made to design a model capable of examining the performance of nations in international markets by both economic and non-economic dimensions in the presence of undesirable factors and two preparation and exploitation stages of existing platforms and also assessing the sustainability of countries' performance in the studied period which is quite innovative. Then, data from 21 countries, from 2010 to 2017 were evaluated to test the model. The results indicated that the model is capable of examining the performance of countries and assess the sustainability of the countries over a period of time. According to the results of this model, an attempt was made to evaluate Iran's performance status among homogeneous countries and provide a roadmap for enhancing Iran's performance
تأثیر شاخص های کلان اقتصادی بر نوسانات بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تبیین اثرگذاری تأثیر برخی شاخص های کلان اقتصادی بر نوسانات بازده سهام می پردازد. قیمت گذاری مصنوعی نرخ ارز در سال های قبل از بحران و جلوگیری از تعدیل آن متناسب با شرایط اقتصادی یکی از دلایل اصلی بحران ارزی اخیر می باشد. همچنین محاسبه شاخص فشار بازار ارز حاکی از آن است که بالاترین اعداد به دست آمده برای این شاخص مربوط به زمانی است که شکاف بین نرخ ارز آزاد با نرخ ارز رسمی زیاد شده است، همچنین براساس نتایج، سیاست مداخله بانک مرکزی نقش موفقی در خنثی ساختن فشار بازار ارز نداشته است. براساس نتایج تخمین مدل SVAR؛ یک تکانه وارده از ناحیه رشد درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت، به اندازه 64 درصد همچنین نتایج نشان داد تأثیر نوسانات نرخ ارز بر نوسانات بازده سهام مثبت و معنادار است که بیانگر آن است که همبستگی بالایی میان بازدهی در بازده سهام و بازار نرخ ارز وجود دارد. همچنین علامت مثبت ضریب بیانگر اثر مثبت و معنی دار نرخ بهره بر تغییرپذیری بازده سهام است. این نتیجه نشان می دهد که نرخ بهره بالاتر منجر به نوسانات بیشتر در بازده سهام شده است. در نهایت تولید ناخالص داخلی سرانه در هیچ کدام از سطوح خطای 1، 5 و 10 درصد معنادار نبوده است که بیانگر آن است که بر نوسانات بازده سهام اثر معنی داری نداشته است.
تاثیر ریسک نرخ ارز بر ریسک نقدینگی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
79 - 101
حوزههای تخصصی:
ریسک نقدینگی بازار سهام یکی از عوامل مهم در ارزش گذاری دارایی هاست و شناخت عوامل اثرگذار بر آن از اهمیت ویژه ای برخورداراست. ریسک نرخ ارز در این بین می تواند به منزله یکی از عوامل بسیار مهم محسوب شود، که در ادبیات موجود به ویژه به لحاظ تجربی به طور درخور مورد توجه قرار نگرفته است. از این رو هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر ریسک نرخ ارز بر ریسک نقدینگی بازار سهام است. داده های مورد مطالعه سهام منتخب 32 شرکت بورسی طی سال های 1386-1400 به صورت فصلی می باشد. به منظور استخراج ریسک نقدینگی بازار از معیار آمیهود (2002) و برای محاسبه ریسک از روش روندزدایی استفاده شد. در برآوردها از انواع مدل های داده پانل پویا استفاده شده و برای کنترل اثرات ریسک نرخ ارز از سایر متغیرهای توضیحی شامل بازده مازاد بازار، قیمت محصولات، بازده بدون ریسک، اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار استفاده شده است. نتایج برآورد مدل گشتاوری تعمیم یافته تکرارشونده (IGMM) نشان داد افزایش ریسک نرخ ارز منجر به افزایش ریسک نقدینگی بازار سهام در دوره مورد بررسی شده است. همچنین بازده مازاد بازار و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار اثرات مثبت و قیمت محصولات، بازده بدون ریسک و اندازه اثرات منفی بر ریسک نقدینگی بازار سهام داشته اند. براساس پویایی های مدل درجه چسبندگی ریسک نقدینگی بسیار اندک بوده و اثرات فصلی شوک در ریسک نقدینگی بازار سهام از درجه پایداری زیادی برخوردار نیست.
مسیر تحول توانمندی های هوش کسب و کار و رسانه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت در فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی در سال های اخیر و تولید حجم زیاد داده در وب 2، منجر به شکل گیری رویکرد جدیدی از همگرایی دو حوزه علمی هوش کسب وکار و تحلیل رسانه اجتماعی شده که برخی محققان آن را هوش کسب وکار اجتماعی یا به عبارتی هوش کسب وکار مبتنی بر تحلیل رسانه اجتماعی نامیده اند. گسترش مطالعات و زمینه های مطالعاتی، فرصت مناسبی را برای بررسی، ادغام و خلاصه سازی مطالعات قبلی فراهم نموده است. این پژوهش باهدف شناسایی توانمندی های حاصل از همگرایی هوش کسب وکار و رسانه اجتماعی و شناخت نقشه دانشی آن، از روش مطالعه کتاب شناختی مطالعات استخراج شده تا سال 2022 و تحلیل روند موضوعات، گراف تاریخی استنادات و شبکه هم رخدادی کلمات استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشانگر تغییر ماهیت مطالعات هوش کسب وکار به سمت تحلیل کلان داده رسانه اجتماعی و تلفیق توانمندی های تحلیل، راهبردی و مدیریتی در هوش کسب وکار با توان بازاریابی، ارتباطات و شبکه سازی در رسانه اجتماعی است. پنج دسته توانمندی بازاریابی اجتماعی، تحلیل داده، دانشی، ارتباطات و توانمندی تحول آفرین برای هوش کسب وکار اجتماعی شناسایی شده است. باتوجه به نقش هوش کسب وکار اجتماعی در توانمندسازی سازمان ها در عصر دیجیتال، به ویژه در کسب وکارهای مرتبط با اهداف بازاریابی و نوآوری، به کسب وکارها توصیه می شود تا خود را با این تکنولوژی و توانمندی های حاصل از آن مجهز سازند.
Designing and Explaining the Model of Brand Experience with the Citizenship Behavior of Customers in the Banking Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۹, Issue ۳, Summer ۲۰۲۳
229 - 247
حوزههای تخصصی:
The research was conducted with the aim of designing a model of brand experience with the citizenship behavior of customers in the banking industry. The research method is qualitative and grounded theory, and it is considered fundamental in terms of its purpose. The statistical population of the research is Tehran banking industry managers with the highest education, experience, authorship, and ideas. In this research, unstructured and in-depth interviews were used to collect data and information. Data and information analysis were done through coding (open, axial, and selective coding) and MAXQDA software. In the end, a qualitative model is presented, which consists of causal conditions (Appropriate internet infrastructure, The emergence of new media, Creating a new form of communication, The proliferation of media, and Internet penetration rate), the main phenomenon (Branding, Brand experience, Brand personality, and Brand interest), intervening conditions (Building trust, Outsourcing, Customer behavior, Customer emotional attraction, Islamic banking, and Advertising), the contextual conditions(Customer behavior, Reproducibility of experience, Communication with customers and Notification), strategies (Accounting system, Systematic control, Low profit and help business, Electronic banking, Human Capital, Speed of service, Structure modification, Networking, Security, Creating competition and Personnel training) and consequences (Brand quality, Originality, Function, Customer satisfaction, and Customer loyalty).
نقش تفکر راهبردی در موفقیت سازمان ها (مطالعه موردی استقرار نداجا در سواحل مکران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف محققین در این پژوهش بررسی نقش تفکر راهبردی در موفقیت نیروی دریایی ارتش ج.ا.ایران در استقرار در سواحل مکران است.روش:روش تحقیق انجام شده از نوع کاربردی-زمینه ای با روش توصیفی و رویکرد آمیخته است. جامعه آماری این تحقیق فرماندهان و مدیران عالی یکی از بخش های ارتش جمهوری اسلامی ایران هستند که به منظور دست یابی به هدف محققین، اثر متغیر مستقل تفکر راهبردی بر متغیر وابسته موفقیت نیروی دریایی ارتش ج.ا. ایران در استقرار در ساحل مکران مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که تفکر راهبردی با استفاده از مؤلفه های خلاقیت، آینده نگری، جستجوگری، فرصت جویی هوشمندانه، خطرپذیری، رصد و پایش محیط داخلی و خارجی، عینیت گرایی، ترسیم چشم انداز، تدوین راهبرد، تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، تفکر تحلیلی، تمرکز بر هدف، تفکر در زمان، ایمان و تلاش آگاهانه و شناخت سازمان در موفقیت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در استقرار در سواحل مکران نقش مؤثری دارد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که، اکثریت مطلق معتقدند تفکر راهبردی در موفقیت استقرار نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سواحل مکران نقش بسزایی دارد.
ارائه مدل پارادایمیک بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی (مورد مطالعه: کارآفرینان خبره حوزه بازاریابی محتوایی دیجیتالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
74 - 55
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فناوری کسب وکارها، باید به تولید محتوای ارزش مند برای مشتریان توجه شود. تجربه برندهای معتبر در بازاریابی محتوای کسب وکارها نشان دهنده رویکرد مهم و رو به رشد برای تقویت آگاهی مصرف کننده، تعامل و خلق ارزش بیشتر برای مشتریان در زمینه بازاریابی محتوایی است، لذا هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پارادایمی بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی مبتنی بر دیدگاه کارآفرینان بود. در این راستا، برای گردآوری داده ها از روش نظریه بنیانی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه کارآفرینان با سابقه کسب وکارهای الکترونیکی را شامل گردید. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند که از طریق مصاحبه با 15 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای و با نرم افزار مکس کیودا تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس مدل پارادایمیک، عناصر آن شامل بررسی وضعیت فعلی کسب وکار، تولید محتوا، توزیع محتوا، سنجش موفقیت بازاریابی محتوایی، استفاده از تکنیک های تولید و توزیع محتوا، استفاده از بینش روانشناسی در بازاریابی محتوا، موفقیت کسب وکار و نفوذ در مشتریان بود. به طورکلی به کارگیری تکنیک های نوین تولید و توزیع محتوا همراه با بینش روان شناسی می تواند بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی را بهبود بخشد. لذا توسعه مهارت های کاربران در زمینه های تولید و توزیع محتوا با تأکید بر بهبود بینش روانشناسی آنان در بازاریابی محتوایی پیشنهاد می گردد.
Evaluating Stakeholder Feedback on Gurara Waterfalls: Insights into its Cultural Connection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recreation centres worldwide serve as prominent attractions, offering visitors opportunities for relaxation and enjoyment. Within the continuously growing hospitality industry, there is significant potential for international investment and foreign exchange. This study delves into the cultural significance of Gurara Waterfalls by evaluating stakeholder feedback. Employing a quantitative research method, the study utilized a virtual survey to gather data from 170 inhabitants of the Minna-Abuja environs. The primary focus of the questionnaire was to unravel the intricate tapestry of visitors' experiences at Gurara Waterfalls. Through a meticulous analysis of prevalent issues, captivating features, and overall emotional responses, the aim was to investigate the untapped potentials of cultural tourism embedded in this natural wonder. The practical implications of user perceptions on Gurara Waterfall and its surrounding facilities are presented. The findings from this research provide valuable insights into the cultural connections surrounding Gurara Waterfalls, shedding light on opportunities for enhancing the visitor experience and unlocking the latent cultural tourism prospects associated with this captivating natural site. As a recommendation, further research should explore creative and innovative structures for Gurara Waterfalls and other Nigerian tourist destinations, aiming to create, sustain and increase cultural tourist interest and overall visitor satisfaction.
انتخاب و اولویت بندی پروژه های سبد فناوری های نوین و طب دفاعی در یک سازمان تحقیقات صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
1 - 36
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی در پژوهش کنونی، انتخاب و اولویت بندی پروژه های سبد فناوری های نوین و طب دفاعی در یک سازمان تحقیقات صنعتی براساس استاندارد مدیریت سبد پروژه هاست. با مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان، معیارهای انتخاب و اولویت بندی این پروژه ها در قالب پنج معیار اصلی (شامل فنی، منابع، راهبردی، اجتماعی- سیاسی و خاص زیست و طب دفاعی) و 22 زیرمعیار احصاء شد. جامعه آماری شامل مدیران و خبرگان پروژه های زیست فناوری یک سازمان تحقیقات صنعتی دفاعی و دو دانشگاه جامع امام حسین (ع) و دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) و مراکز تحقیقاتی وابسته به آنها می باشند. با راهبرد نمونه گیری هدفمند از بین متخصصان و خبرگان دردسترس، افرادی که نسبت به حوزه فناوری های نوین و طب دفاعی، مأموریت ها و مراکز تحقیقاتی مرتبط با این حوزه تخصصی آشنایی بیشتری دارند و همچنین نسبت به موارد مرتبط با مدیریت سبد پروژه، شناخت دارند، برای پاسخگویی به پرسش نامه انتخاب شدند که نمونه تحقیق به تعداد 55 نفر انتخاب شد. با توزیع پرسش نامه در بین افراد نمونه، 47 مورد دریافت شد. برای بررسی روایی تحقیق از فرمول لاوشه و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای بررسی آزمون های فرضیه، از آزمون t تک نمونه ای و برای تعیین وزن معیارهای اصلی و زیرمعیارها از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. در پایان از روش ویکور برای رتبه بندی و انتخاب پروژه ها استفاده شد که پروژه سیستم بیولوژی، رتبه اول را در بین شش پروژه فناوری های نوین و طب دفاعی، کسب کرد.
مربی گری و عملکرد کارکنان: نقش میانجی پاداش و قدردانی، تعهد و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به سبب فضای رقابتی موجود که وجود نیروی انسانی مستعد را در سازمان ها، ضرورتی اجتناب ناپذیر می سازد، سازمان ها لازم است رویکردهای توسعه منابع انسانی را جهت بقا و توسعه سازمانی بکار گیرند. یکی از رویکردهای اثر بخش در توسعه منابع انسانی، مربی گری است. پژوهش حاضر؛ با هدف بررسی تاثیر مربی گری بر عملکرد کارکنان با نقش واسط پاداش و قدردانی، تعهد و یادگیری کارکنان در شرکت گاز استان گلستان، صورت گرفته است. این تحقیق؛ از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری؛ کلیه کارکنان رسمی شرکت گاز استان گلستان به تعداد ۱۸۴ نفر بوده که بر اساس جدول کرچسی و مورگان، تعداد ۱۲۴ نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه با تایید روایی و پایایی آن استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار SPSS و Smart PLS، استفاده گردید. پژوهش حاضر دارای نه فرضیه بود که یافته های این تحقیق نشان می دهد رابطه مربی گری و پاداش و قدردانی، مربی گری و تعهد، مربی گری و یادگیری کارکنان؛ مثبت و معنادار است. همچنین پاداش و قدردانی و عملکرد، تعهد و عملکرد و یادگیری و عملکرد کارکنان؛ ارتباط مثبت و معناداری با یکدیگر دارند. همچنین اینکه پاداش و قدردانی، تعهد و یادگیری؛ رابطه بین مربی گری و عملکرد کارکنان را بطور معناداری میانجی گری می کنند و نقش میانجی آن ها مورد تایید قرار گرفت. سهم علمی پژوهش حاضر؛ شناساندن و شفاف سازی نقش مربی گری بر متغیر مهم عملکرد کارکنان از طریق متغیرهای میانچی مورد تاکید می باشد
شناسایی عناصر سازنده بلوغ دیجیتال برای ترسیم استراتژی صنعت 0/4: با ابزارهای فراداده توصیفی و متن کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
79 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: مدل بلوغ دیجیتالی به عنوان یک عامل موفقیت حیاتی، سازمان ها را قادر می سازد تا وضعیت فعلی خود را ارزیابی کرده و نقشه های راه را مطابق با اهداف خود ایجاد کنند. مدل بلوغ برای شرکت هایی که قصد دارند به صنعت 0/4 تبدیل شوند و به دنبال ارزیابی فرآیندها، محصولات و سازمان های خود هستند، مناسب است.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی است و نخست با بهره گیری از رویکرد PRISMA (متاآنالیز) و ابزار تجزیه و تحلیل کتاب سنجی و متن کاوی و با استفاده از نرم افزارهای Harzing’s Publish or Perishv8 در بازه زمانی سال های 2010 تا 2023 بر روی 1211 مقاله به بررسی ادبیات سیستماتیک جامع و به روز می پردازد و سپس با کمک ابزار Voyant عناصر سازنده بلوغ دیجیتال را خوشه بندی می کند.یافته ها: در پژوهش حاضر 191 پیکره آماری مورد بررسی قرار گرفت؛ سپس با رویکرد متن کاوی 10 خوشه اصلی استراتژی دیجیتال، فرآیندهای دیجیتال، ارزش دیجیتال، مشتری دیجیتال، فناوری دیجیتال و داده، حاکمیت دیجیتال، افراد و مدیر دیجیتال، محصول و خدمات دیجیتال و تحول دیجیتال شناسایی شد.نتیجه گیری: سازمان ها نیازمند ایجاد یک نقشه راه دقیق هستند تا بتوانند بقای خود را تضمین کنند، از اینرو مدل بلوغ دیجیتال یک عامل موفقیت حیاتی است؛ زیرا به سازمان ها امکان ارزیابی وضعیت فعلی شان را می دهد.
از تمایل تا أخذ تصمیم: فهم تصمیم ها و الگوهای کنش فرزندآوری زنان شاغل در شهر تهران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
13 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: باروری در ایران از اوایل دهه 1380 به زیر سطح جانشینی رسید و علی رغم افزایش اندکی در سال 1395، در سطح پایینی باقی مانده است. طی این دوره میانگین تعداد فرزندان ایدئال زوجین حدود 2/5 فرزند بوده است. شواهدی از شکاف بین شمار ایدئال و واقعی فرزند وجود دارد و نشان می دهد که دستِ کم بخشی از تمایلات فرزندآوری زوجین فعلیت پیدا نمی کند. مادران شاغل یکی از زیرگروه های خاص و مهم جمعیتی هستند که به واسطه تعارضات شغلی و خانوادگی، انتظار می رود تحقق ایدئال های فرزندآوری آنان با موانع و چالش های جدی تری در مقایسه با زنان غیرشاغل مواجه باشد. هدف مطالعه حاضر این است که نشان دهد فهم و تفسیر مادران شاغل از تصمیمات باروریشان چیست؟ و آنان استراتژی مواجهه خود را با خواست فرزندآوری از یک سو و دغدغه ها و چالش های ذهنی فرا روی خود را از دیگر سو، چگونه تعریف و تنظیم می کنند؟روش: با بهره گیری از رویکرد پژوهش کیفی، 22 نفر از زنان ازدواج کرده شاغل در شهر تهران در این پژوهش موردِمطالعه قرار گرفتند. مشارکت کنندگان در پژوهش، از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت انتخاب شدند. داده ها به کمک تکنیک مصاحبه عمیق در بهمن سال 1401 تا اردیبهشت 1402 جمع آوری شدند و به کمک تکنیک تحلیل مضمون موردِتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: در این مطالعه، سه الگو از تصمیمات باروری زنان شاغل استخراج شد: الگوی چشم پوشی از تمایلات باروری که شامل زنانی است که قصد فرزندآوری ندارند اما تعداد فرزندان ایدئال شان بالاتر از تعداد فرزندانی است که درحال حاضر دارند. الگوی معقول پنداری پرهیز از فرزندآوری شامل افرادی است که قصد فرزندآوری ندارند و تصمیمات باروری خود را درست و عقلانی می دانند. الگوی سوم شامل افرادی است که درک متناقضی از تصمیمات باروری دارند، قصد فرزندآوری دارند، بااین حال دغدغه ها و نگرانی های متعددی در رابطه با محیط کار، محیط خانواده و فرزندان دارند.نتیجه گیری: نتایج مطالعه، اهمیت و ضرورت اتخاذ سیاست های رفاهی و برنامه هایی که به سازگاری نقش های کاری و والدینی می انجامد را نشان می دهد. جامعه ایران نیاز به ساختاری دارد که ناسازگاری بین اشتغال و والدگری را کاهش می دهد.
ایجاد استراتژی های هوشمند برای NFT ها با لحاظ قدرت برندها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 150
حوزههای تخصصی:
توکن های غیرقابل تعویض (NFT) در سال گذشته رشد فوق العاده ای را به ثبت رسانده اند و انتظار می رود اهمیت آنها با توسعه Web3 افزایش یابد. از دیدگاه برند، NFT ها را می توان به عنوان بازنمایی اجزای برند مانند محصول، لوگو یا تصویر دید. من استدلال می کنم که NFT ها پتانسیل بسیار زیادی برای تبدیل شدن به دارایی های برند مستقل دارند. من نشان می دهم که چگونه می توان با مرتبط کردن استراتژی های NFT برند با مراحل قیف بازاریابی به این امر دست یافت. برندها می توانند محصولات فیزیکی خود مانند کفش، پیراهن یا هنر خود را به یک NFT تبدیل کنند تا آگاهی برند را به خود جلب کنند، فرصت های فروش متقابل ایجاد کنند و مالکیت درک قوی تری از عناصر خاص برند ایجاد کنند. نکته مهم این است که NFTها به برندها اجازه می دهند تا یک جامعه برند بسیار جذاب را تشکیل دهند که می تواند از برند حمایت کند، مالکیت محصول آنلاین و آفلاین را ترکیب کند و به طور بالقوه پیوندی بین برند و مصرف کنندگان ایجاد کند. این احتمالات هیجان انگیز یک برنامه تحقیقاتی غنی را ایجاد می کند که در این مقاله ارائه می کنم.