فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
1 - 27
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تبیین نقش و جایگاه حزب جمهوری اسلامی در ایجاد همبستگی و اتحاد میان نیروهای اسلام گرا و بحران احزاب سیاسی اوایل انقلاب سال 57 با رویکرد هانتینگتون؛ به فراگرد تحول حزب در چهار مرحله جناح گرایی، دوقطبی شدن، گسترش و نهادمندی می پردازد و مساله اصلی مقاله مذکور عبارتست از این که؛ حزب جمهوری اسلامی در ابتدای پیروزی انقلاب 57 از چه نقش و جایگاهی در انسجام بخشی به نیروهای اسلام گرا برخوردار بوده است؟ در این پژوهش تلاش شده تا با روش تحلیل محتوای توصیفی به این تحقیق پرداخته شود که حزب جمهوری اسلامی با رویکرد جناح گرایی بعد از انقلاب و حضور احزاب اسلامی در این حزب، شاهد ورود اعضای آن به کادر اجرایی– اداری و ساماندهی و انسجام نیروهای اسلام گرا در نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی ایران در ابتدای انقلاب بوده است که با توجه به بحران قدرت در احزاب سیاسی عملاً عرصه حضور جریان های غیراسلامی سیاسی رقیب در اوایل انقلاب (همچون جریان چپ و راست) تماماً محدود شد و منجربه انسجام نیروهای اسلام گرا در ساختار بوروکراتیک بعد از انقلاب 57 گردید.
تأثیر حکمرانی محلی بر انسجام ملی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
71 - 113
حوزههای تخصصی:
این نوشته درصدد پاسخ به این پرسش است که الگوهای مختلف حکمرانی محلی در چند مقطع تاریخ معاصر ایران چه تأثیری بر انسجام ملی (با مؤلفه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش، بر مبنای مختصات و روندهای تاریخ معاصر ایران ابتدا انواع حکمرانی محلی شناسایی و سپس با بهره گیری از «روش پژوهش ترکیبی» یعنی روش کیفی تحلیل رخدادها و روندهای تاریخی و نیز روش پیمایش مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته، میزان ارتباط و تعامل الگوی نظام حکمرانی محلی و مؤلفه های انسجام ملی تحلیل و ارزیابی می گردد. در این چهارچوب در بخش پیمایش، 31 نفر از پژوهشگران و نیز کارشناسان ارشد تاریخ معاصر ایران به صورت هدفمند انتخاب شده و پرسشنامه برای ارزیابی تأثیرات انواع حکمرانی محلی بر مؤلفه های سه گانه انسجام ملی در دوره های تاریخی مدنظر، در اختیار آنها قرار گرفت.یافته های پژوهش بیانگر این است که شدت و ضعف مؤلفه های انسجام ملی در دوره های چهارگانه مقطع تاریخی 1275- 1400تحت تأثیر انواع نظام های حکمرانی محلی، متفاوت بوده است. شواهد، روندها و تحولات تاریخی و نیز نظرات کارشناسان در خصوص میزان تأثیر الگوی حکمرانی محلی بر انسجام ملی، حاکی از این است که ضریب انسجام ملی در دوره چهارم یعنی جمهوری اسلامی با کسب نمره 47/3 از 5 نمره ممکن در صدر بوده و دوره مشروطه پس از آن قرار می گیرد و مؤلفه های انسجام ملی در دو دوره پهلوی اول و دوم از ضرایب پایین تری برخوردار بوده است.
جریان های سلفی - تکفیری و تأثیر آن بر مجموعه امنیتی قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه قفقاز جنوبی از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با مشکلات عدیده ای در حوزه های امنیتی، اقتصادی و سیاسی مواجه بوده است. در کنار این مشکلات که بیش از دو دهه است منطقه را تحت تاثیر قرار داده، گسترش چالش های امنیتی در حوزه های پیرامونی از جمله حضور پررنگ گروه های سلفی-تکفیری در خاورمیانه و آثار آن بر مجموعه امنیتی قفقاز جنوبی بر حجم مشکلات دولت های این مجموعه امنیتی افزوده است. در این راستا، پرسش اصلی این مقاله به این شکل مطرح می شود که گسترش فعالیت جریان های سلفی و تکفیری در محیط پیرامونی قفقاز جنوبی چه تاثیری بر مجموعه امنیتی منطقه ای قفقاز جنوبی داشته است؟(مساله) با توجه به گسترش دامنه فعالیت گروه های سلفی – تکفیری در منطقه قفقاز جنوبی این پژوهش ضمن بررسی نقش این گروهها در مجموعه امنیتی منطقه مورد نظر بر آن است تا چالش های ایجاد شده برای دولت ها و مردم این منطقه را تبیین نماید.(اهداف) این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای باری بوزان و ویور مساله مورد نظر را مورد بررسی قرار داده است (روش). یافته های پژوهش حاکی از آن است که گسترش جریان های سلفی و تکفیری در محیط امنیتی قفقاز جنوبی با اقداماتی نظیر عضوگیری از میان شهروندان دولت های قفقاز جنوبی و اقدامات تروریستی و ناامن سازی بستر برای فعالیت های اقتصادی سبب ایجاد چالش های جدی امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای دولت ها و مردم این منطقه شده است».(یافته ها)
Resistance Discourse and the Ideal International System in the Thought of Ayatollah Khamenei(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the key issues in international relations is the emergence of a new global order and the gradual transformation of power structures from a unipolar-multipolar system to a multipolar system. This significant and fundamental shift has driven national and transnational actors, particularly those dissatisfied with the status quo, to actively participate in this process and strive to become influential discourses and active players in the new international system.This article seeks to elucidate the ideal international system from the perspective of Ayatollah Khamenei's resistance discourse and to present his strategies and approaches for achieving the envisioned outcomes in the second phase of the Islamic Revolution. From his perspective, the ideal international system is based on a just global order, democracy, and mutual cooperation, pursuing objectives such as ensuring security, peace, and the prosperity of nations.This system, in particular, emphasizes the principles of dignity, wisdom, and expediency, the authenticity of identity, and the independence of nations. It seeks to fulfill human rights and the rights of nations, achieve unity, and uphold spiritual and divine values.The key endogenous strategies of the resistance discourse include the establishment of a model system, the explanation and teaching of resistance knowledge aligned with human nature, and the implementation of the resistance model in new geographical regions while considering the cultural and indigenous conditions of those areas.Additionally, the exogenous strategies involve strengthening the connections between various centers of resistance and establishing a comprehensive, coordinated system to supervise, guide, and lead all resistance fronts.
The Hegemonic System Strategies to Counter the Rise of Islamic Revolution's power in West Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The United States has historically aimed to establish power and dominance within the global multipolar system. Following the fall of the Soviet Union, it emerged as the new unipolar hegemon and sought to prevent the rise of rival superpowers by leading the hegemonic system. Consequently, limiting the emergence of new powers became a fundamental aspect of U.S. foreign policy, guided by a realist approach in its national security documents. In this context, addressing the promotion and export of the Islamic Revolution—an ideological and liberating movement that conflicts with the interests of the hegemonic system—became a priority. To counter the Islamic Revolution gaining power , the U.S.-led hegemonic system devised and executed strategies across nine areas: political, economic, cross-border, social, cultural, spatial, territorial, military, and science and technology. During this process, various complex methods were employed, including "influence" tactics, building a global consensus against the Islamic Revolution, and fostering sentiments such as Islamophobia and terrorism. This research aims to analyze these strategies descriptively within the theoretical frameworks of Patrick Callahan's " Theories of America's World Role " and Joseph Nye's "Future of Power."
بررسی و تبیین راهکارهای عملی شدن بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
33 - 57
حوزههای تخصصی:
مقام معظم رهبری در بهمن 1397 در مانیفستی تحت عنوان بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی با تبیین وضعیت سه گانه گذشته حال و آینده نظام برآمده از انقلاب اسلامی به تشریح مهم ترین شاخصه های پیش برنده و محقق کننده اهداف و آرمان های جمهوری اسلامی پرداخته اند این پژوهش ضمن مفروض انگاری بیانیه به عنوان یک سند چشم انداز با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به طرح این سوال پرداخت که راهکارها و راهبردهای عملیاتی شدن بیانیه کدام است. در پاسخ این فرضیه مطرح شد که توجه به علم و لزوم بومی سازی و تبدیل آن به فناوری، گفتمان سازی، توامندسازی جوانان، افزایش قدرت ملی و تزریق امید آفرینی به فردای محتمل مهم ترین مولفه های اجرایی شدن بیانیه می باشد. یافته ها نشان می دهد اولاً این بیانیه ظرفیت و توانایی بالایی در اجرایی شدن و تضمین حیات جمهوری اسلامی را دارد. ثانیاً این بیانیه به مسئولین کمک می کند تا با درک شرایط موجود و تحلیل درست از آینده مهم ترین راهکارها را در سیاستگذاری و برنامه ها داشته باشند.
مقایسه نقش سیاسی زنان در انقلاب اسلامی و تحولات انقلابی کشورهای عربی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
79 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و مقایسه نقش سیاسی زنان در انقلاب اسلامی و تحولات انقلابی کشورهای عربی است. امروزه اهمیت حضور زنان در عرصه های مختلف جامعه به ویژه عرصه سیاسی و حرکت های انقلابی بر همگان مشخص است؛ زیرا زنان علاوه بر اینکه نیمی از جامعه هستند؛ بر نیم دیگر جامعه نیز تأثیرگذارند. بدین ترتیب، به طور مستقیم و غیرمستقیم در پیشبرد آرمان های جامعه نقش مهمی ایفا می نمایند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که نقش سیاسی زنان در انقلاب اسلامی و تحولات انقلابی کشورهای عربی چگونه بوده و تفاوت و شباهت های آن ها در چیست؟ برای پاسخ به این سؤال، از روشِ مقایسه ای برای مقایسه نقش سیاسی زنان در انقلاب اسلامی و کشورهای عربی استفاده شده است. همچنین از نظریه های مربوط به مشارکت سیاسی برای مباحث نظری و از شیوه تحلیلِ اسنادی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی است که زنان در انقلاب اسلامی و در تحولات انقلابی کشورهای عربی، در مراحل مختلف ازجمله شکل گیری، پیروزی، استقرار و تثبیت انقلاب اسلامی با انجام فعالیت هایی چون: مشارکت در هسته های اولیه انقلابی، مشارکت در فعالیت های انقلابی، شرکت در مبارزات، تصدی مسئولیت های اجرایی و ... به ایفای نقش سیاسی پرداخته اند. همچنین می توان حضور فعال و پرشور در مبارزه و جذب مبارزین را به عنوان وجه شباهت و شیوه جذب مبارزین را به عنوان وجه تفاوت نقش سیاسی زنان در انقلاب اسلامی و تحولات انقلابی کشورهای عربی برشمرد.
تحولات نوین و منظومه دفاعی-امنیتی ج.ا.ایران در مواجهه با عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی(با تاکید بر نقش یمن).(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
منطقه غرب آسیا بعنوان یکی از حوزه های ژئوپلیتیکی در سطح جهانی شناخته می شود که بازیگران این سیستم منطقه ای همواره روابط توام با تنش،بحران و منازعه را تجربه می کنند.روابطی با ماهیت بازی با حاصل جمع صفر که بدلیل داشتن استمرار زمانی طولانی مدت در قالب منازعات عمیق و فراگیر نهادینه شده است.ج.ا.ایران با داشتن منظومه امنیتی خاص خود یکی از بازیگران مهم در این محیط منطقه ای است. با ایفای نقش فعال و پویا همواره در راستای ایجاد ثبات حداکثری و صلح فراگیر،ضمن احترام به منافع و پذیرش نقش دیگر بازیگران رویکرد جمعی،سازنده و ترمیم کننده ای را اتخاذ کرده است که در قالب بازی با حاصل جمع مثبت و مضاعف قرار می گیرد.در مقابل دو بازیگر عربستان سعودی و رژیم صهیونستی در قاللب یک همکاری بسیار پیچیده و غیرسازنده ضمن همآهنگی و همسویی حداکثری ، اقدامات خود را در راستای حذف منافع و نقش راهبردی ج.ا.ایران تنظیم و بازطراحی کرده اند.رویکرد مقابله جویانه این دو کشور در قالب بازی با حاصل جمع منفی و صفر قرار می گیرد.یمن در منظومه امنیتی ج.ا.ایران بعنوان متحد راهبردی ایفای نقش موازنه ساز را در مقابل دو کشور بر عهده دارد. که تضمین کننده حضور و تثبیت کننده بقاء راهبردی ج.ا.ایران در محیط راهبردی و سیر روند تحولات نوین منطقه ای (از بیداری اسلامی تا طوفان الاقصی) است
ارزیابی نقش انرژی در جنگ اوکراین و نظم نوین جهانی در حال ظهور در چارچوب نظریه های وابستگی متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
161 - 181
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی مسئله امنیت انرژی برای کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده، پیوند ناگسستنی با قدرت دولت ها پیدا کرده و این امر کشورها را در مجموعه ای درهم تنیده از وابستگی متقابل محصور کرده است؛ به طوری که هر نوع اخلال در آن می تواند همچون اثر پروانه ای دگرگونی عظیمی در نظام بین الملل ایجاد کند. حمله روسیه به اوکراین در 2022، از مهم ترین پدیده ها پس از پایان جنگ سرد است که ساختار نظام بین الملل را تحت تاثیر قرار داد. ذخائر عظیم نفت و گاز روسیه، این کشور را به بزرگترین صادرکننده انرژی به اروپا تبدیل کرده بود. شبکه حیاتی درهم تنیده تبادلات انرژی میان روسیه و اروپا آن چنان وابستگی متقابل ایجاد کرده بود که حوزه انرژی در مراکز حساسی مانند شورای عالی امنیت ملی کشورها تصمیم گیری می شد. سوال های اصلی پژوهش این است که با توجه به اهمیت انرژی در روابط روسیه و اروپا، نقش آن در منازعات روسیه و اروپا چه بوده است؟ و عواقب جنگ اوکراین چه تغییراتی را در ژئوپلتیک انرژی نظام بین الملل ایجاد کرد؟ در این راستا این مطالعه در پی یافتن همبستگی متغیر انرژی در جنگ اوکراین در چارچوب نظریه های وابستگی متقابل است و یافته های آن حاکی از آن است که انرژی به عنوان رشته مستحکم وابستگی متقابل روسیه و اروپا، به دلایلی چون اختلافات ایدئولوژیک، بی اعتمادی دیرینه، و از همه مهم تر استفاده تسلیحاتی طرف ها از آن، نه تنها موجب ایجاد جامعه امنیتی متکثر نگردید، بلکه خود باعث برداشت های تهدیدآمیز شد تا جایی که با یک جنگ از هم گسست و روابط بین الملل را تحت تاثیر قرار داد.
هم آورد دیالکتیکالِ فلسفه وآینده؛ رهیافتیْ از عناصر آینده پژوهانه اندیشه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
157 - 188
حوزههای تخصصی:
مساله آینده یکی از بزرگ ترین مسائل بشری است. بشر از ابتدای تاریخِ خود می کوشیده تا آینده را پیش بینی کند، از وضعیت آب وهوا گرفته تا پیش گویی رویدادهای زندگی افراد. هرچه ذهنیتِ بشر پیچیده تر و جوامع بشری متمدن تر شدند، مساله آینده ابعاد پیچیده تری به خود گرفت. به طور کلی می توان دو نوع مختلف نگرش به آینده، یا به طور کلی دو نوع «آینده» را نیز تشخیص داد. نخست، معنای مصطلح «آینده پیشِ رو» (هم در معنای کوتاه مدت و هم در معنای بلندمدت)، تصوری است که فرد از وضعیت یک موضوع خاص در یک زمان مشخص یا بازه زمانی دارد. و تصوری خاص از آینده نیز وجود دارد که به معنای سرنوشت نهایی و فرجامین به طور کلی است. این نوع از آینده همان پایانِ تاریخ است. سوال اصلی این پژوهش این مساله است که عناصر آینده پژوهانه اندیشه هگل کدام اند؟ با توجه به روش تحقیق که مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای مبتنی بر آثار دست اول هگل و پیروان اوست، چنین به دست آمد که : نگاه هگل به آینده بنابر روش علمی او، دیالکتیکی است. وی به جوهر تاریخی معتقد بوده و همه چیز را تاریخی می نگرد. همچنین عناصر بنیادین اندیشه هگل درباره آینده این موارد : هستی و شناسایی، علیت، فعل و انفعال، آزادی، پلاستیسیته، زمان، دیالکتیک و فلسفه تاریخ می باشد .
روایت حکومت در اندیشه سیاسی آیت الله سید علی خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
6 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر روندیابی نگاه آیت الله خامنه ای درباب حکومت شامل" غایت حکومت، کیستی حاکم، محدودیت های اعمال قدرت و حق اعتراض بر ضد حاکمیت" با بهره گیری از الگوی نظری" غایت– مشروعیت" جان مارو، با استفاده از روش تفهمی است. لذا در پاسخ به سوال؛ فهم آیت الله خامنه ای از "حکومت" چگونه قابل تبیین است؟، فرضیه « با توجه به حاکمیت یافتن فقهای شیعی و نتایج سیاسی ناشی از فرایند مدرنیته (شهروند- حقوق)؛ نگاه ایشان به حکومت تلفیقی از تفاسیر مبتنی بر سنتِ اسلامی- شیعی و تجربیات بشری ناشی از مدرنیته است»، به بررسی گذاشته شد. نتایج حاصله حکایت از آن دارد که در بخش غایت حکومت؛ هدف حکومت سمت دادن مردم به سوی حیات طیبه همراه با رفاه مادی، عدالت محوری، ظلم ستیزی، امنیت، معنویت و اخلاق است، در بخش کیستی حاکم رهبری انقلاب معتقد به ولایت فقها به نصب عام از طرف امام معصوم به شرط تحقق این ولایت به وسیله مردم است. محدودیت ها اِعمال قدرت در اندیشه ایشان شامل؛ محدودیت های درونیِ؛ تقوا و عدالت و فقاهت و محدودیت های بیرونیِ قانون اساسی و قوانین عادی، خواست مردم، آزادی، مطبوعات و رسانه ها می باشد و در حوزه اعتراض بر ضد حاکمیت ایشان حکم به مقابله قاطع با کنش براندازنه می دهد و در حوزه اصلاحی پذیرای کنشهای اصلاح گراینه در قالب نظام اسلامی است.
ذهن سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (2020 و 2024)
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 56
حوزههای تخصصی:
ذهن سیاسی پدیده ای است زبانمند و بدنمند که چگونگی شکل گیری باورها و نگرش های افراد، گروه ها و احزاب سیاسی را نسبت به رویدادهای سیاسی به ویژه انتخابات توضیح می دهد. این که افراد چگونه تجربه های بدنمند سیاسی خود را در قالب ساختارهای زبانی معنا می دهند و این معانی چگونه به عمل سیاسی جهت می دهند، از محورهای اصلی ذهن سیاسی است. بنایراین سه عنصر زبان، بدن و رویداد سیاسی در مفهومی به نام «ذهن سیاسی» همبسته شده اند. با این پیشینه نظری هدف این مقاله این است که بررسی کند نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با تکیه بر کدام مقولات محوری شامل اقتصاد، امنیت و... در انتخابات، به سامان دهی ذهن سیاسی مردم آمریکا پرداخته و ذهن آن ها را به سوی خود جلب کرده اند. روش مقاله تطبیقی و تحلیل محتوای کمی است و نویسندگان با این روش ها کوشیده اند تا با تحلیل محتوای چهار مناظره انتخابات ریاست جمهوری میان جوبایدن و دونالدترامپ و معاونان آن ها در رقابت های انتخاباتی سال های2020 و 2024 (تا پیش از کنار رفتن جوبایدن از رقابت ها)، رویکرد غالب ایشان در جهت دهی به ذهن سیاسی مخاطبان خود را استخراج و تحلیل کنند. طبعاً مقایسه میان روش های دو نامزد پای روش مقایسه ای را نیز به میان می کشد. یافته مقاله این است که مقوله های محوری اقتصاد، کرونا، بیمه اجتماعی و سقط جنین در انتخابات سال 2020 در ذیل گفتمان عدالت اجتماعی توسط تیم بایدن- هریس از بیشترین میزان تکرار برخوردار بوده اند. درحالی که در انتخابات سال 2024 مقوله امنیت، سیاست خارجی و مهاجرت در ذیل گفتمان دگر هراسی مقولات محوری هستندکه توسط حزب جمهوری خواه و شخص ترامپ دنبال می شوند. در نهایت نتیجه مقاله آن است که علت اصلی پیروزی بایدن در انتخابات 2020 بهره برداری دقیق دموکرا ت ها از نابودی 30 میلیون فرصت شغلی متأثر از شرایط کرونا بود؛ در این وضعیت دموکرات ها توانستند الگوی ذهن سیاسی رویدادی- گفتمانی خود را بر الگوی ذهن سیاسی ساختاری جمهوری خواهان غالب کننند و ذهنیت احساسات مردم را بیشتر با خود همراه کنند.
نقش جنگ شناختی در بحران های اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
76 - 105
حوزههای تخصصی:
همگام با پیشرفت فناوری ها، پیچیده شدن جنگ ها نیز امری طبیعی است. جنگ شناختی، پدیده ای نوین در علوم شناختی و راهبردی و به عنوان بٌعد پنجم جنگ تعریف می شود که انسان امروزی با استفاده از آن، سعی می کند با کمترین هزینه، بیشترین مطلوبیت های راهبردی را به دست آورد یکی از صحنه های این جنک را می توان در بحران های سال های اخیر در ج.ا.ایران بخصوص از بحران سال 78 به بعد مشاهده نمود. پژوهش حاضر با هدف «تبیین نقش جنگ شناختی در بحران های اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران» نگارش شده است. همچنین محقق تلاش دارد به پرسش اصلی پژوهش؛ نقش جنگ شناختی در بحران های اجتماعی در ج.ا.ایران چیست پاسخ دهد. این تحقیق از نوع کاربردی و توسعه ای و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی (کمی و کیفی) بوده که با استفاده از روش تحلیل- محتوا در بخش کیفی و روش آماری در بخش کمی تحلیل گردیده است جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی 60 صاحب نظر و در بخش کیفی از روش گلوله برفی تا اشباع نظری که با 10 صاحب نظربه اشباع رسید می باشد. برخی نتایج از پژوهش حاضر، نتایج مطالعات گوناگون نشان می دهند بحران هاى اجتماعى در جوامع گوناگون یکسان نبوده و تحت تأثیر متغیرهاى کلانى چون عوامل درونی کشورها، مثل آستانه تحمل مردم و عوامل بیرونی مثل دخالت دولت های مخالف بوده و در اساس عملى پیچیده و تا حد زیادى زمینه محور و حاصل نظام ادراکى نخبگان، سلبریتی ها و سایر اقشار مردم کشورها مى باشد. در این مقاله تلاش شد تا با نگاهى به بحران هاى اجتماعی دهه های گذشته در ایران، مشخصه ها و نقش متغیرهاى جنگ شناختی مؤثر بر این بحران هاى شناسایى و معرفى گردند.
تکوین هژمونی انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی گرامشی (1342-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث چگونگی شکل گیری بلوک انقلابی در نیمه دوم رژیم پهلوی یکی از موضوعات حائز اهمیت در فهم و تحلیل انقلاب اسلامی است که به موضوع نیروهای اجتماعی فعال؛ گفتمانهای مطرح؛ ارتباط آنها؛ و در نهایت چگونگی غلبه اسلامگرایی به رهبری امام خمینی بر دیگر رقبا می پردازد. به همین منظور، این مقاله پرسش اصلی خود را بر چگونگی تکوین هژمونی انقلابی در جامعه مدنی (1342-1357) متمرکز کرده است. فرضیه مقاله بر مبنای الگوی آنتونیو گرامشی این بوده است که دولت صرفاً استوار بر قوای قهریه محض نیست و بلکه باید در درون جامعه به واسطه اقناع توده ها به هژمونی دست پیدا کند تا هم مشروعیت و هم اقتدار داشته باشد. یافته های تحقیق نشان داده است که در بازه زمانی سالهای 1342تا 1357 رژیم پهلوی هژمونی را در جامعه مدنی کم کم از دست می داد و در مقابل هژمونی انقلابی در جامعه مدنی تکوین پیدا می کرد تا در نهایت رژیم در این جنگ مواضع مغلوبه شد و اسلامگرایان توانستند هم ایدئولوژیهای رقیب (لیبرالیسم و مارکسیسم) و هم گفتمان غربگرای دربار را شکست دهند. رویکرد تحقیق جامعه شناسی فرهنگی و شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی بوده است.
مطالعه تأثیر راهپیمایی اربعین بر استراتژی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
301-326
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر پیاده روی اربعین بر تقویت استراتژی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای شامل کتاب ها و مقالات علمی گردآوری شده است. در ابتدا مفهوم قدرت نرم و مؤلفه های آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بررسی و سپس نقش پیاده روی اربعین در ارتقای این مؤلفه ها تحلیل شده است. پیاده روی اربعین به عنوان مناسک مذهبی- فرهنگی، ظرفیت بالایی در ایجاد وحدت امت اسلامی، تقویت هویت دینی و افزایش تاب آوری فرهنگی در برابر جنگ نرم دشمنان دارد. این مراسم به دلیل حضور گسترده زائران از کشورهای مختلف، به پدیده ای فراملی تبدیل شده که تأثیرات عمیقی بر روابط فرهنگی و اجتماعی میان ملت های منطقه، به ویژه ایران و عراق، برجای گذاشته است. بر اساس یافته های تحقیق، این رویداد عظیم در سال های اخیر نقش مؤثری در ترویج مؤلفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران نظیر روحیه مقاومت، دینداری، عدالت خواهی، استکبارستیزی و صدور ارزش های انقلاب اسلامی ایفا کرده است. همچنین، این مناسک مذهبی به عنوان یک ابزار دیپلماسی عمومی، ظرفیت بسیاری در تقویت ارتباطات میان ملت های مسلمان و ایجاد همبستگی فرهنگی دارد. راهپیمایی اربعین به دلیل ماهیت معنوی و اجتماعی، توانسته است جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در معادلات منطقه ای بهبود ببخشد و تصویری مثبت از نقش ایران در تعاملات منطقه ای ارائه دهد. در نهایت، این مراسم را می توان تجلی عینی و راهبردی از قدرت نرم ایران دانست که نه تنها به تقویت هویت دینی و فرهنگی مسلمانان کمک کرده، بلکه در شکل گیری همبستگی عمیق میان ملت های منطقه و مقابله با تهدیدات فرهنگی و رسانه ای دشمنان نیز نقشی مؤثر داشته است.
نقش انرژی در دیپلماسی روسیه نسبت به اتحادیه اروپا (2024-2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۵۲)
177 - 204
حوزههای تخصصی:
انرژی یکی از منابع حیاتی برای زندگی بشر است و در روابط میان کشورها اهمیتی انکارنشدنی دارد. روسیه یکی از بزرگ ترین دارندگان ذخایر نفت، گاز و زغال سنگ است و انرژی بخش زیادی از جهان به خصوص اتحادیه اروپا را تأمین می کند. براین اساس، پژوهش حاضر روابط انرژی روسیه و اتحادیه اروپا و دیپلماسی انرژی مسکو نسبت به این اتحادیه را بررسی خواهد کرد. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که از سال 2014 تا 2024، انرژی چه نقشی در دیپلماسی روسیه در قبال اتحادیه اروپا ایفا کرده است؟ فرضیه پژوهش معتقد است که دیپلماسی روسیه از انرژی برای وابستگی اتحادیه اروپا به این کشور بهره برد؛ اما با تهاجم روسیه به اوکراین، این وابستگی به شدت کاهش یافت. یافته های پژوهش نشان می دهد که تا قبل از حمله روسیه به اوکراین در سال 2020، روسیه سهم مهمی در تأمین گاز اتحادیه اروپا داشت. این نیاز، موجب وابستگی متقابل اقتصادی میان دوطرف شد و روسیه با استفاده از اهرم انرژی، دیپلماسی فشار و اجبار را در مقابل اتحادیه اروپا اتخاذ کرده بود؛ اما با اشغال اوکراین توسط روسیه، اتحادیه اروپا به این نتیجه رسید که تحریم های شدیدی را علیه روسیه اتخاذ کند. ازجمله این تحریم ها، محدودیت و کاهش خرید نفت و گاز روسیه بود. روسیه هم در پاسخ به موضع اتحادیه اروپا، دیپلماسی انرژی اش را در راستای تنوع بخشی به مقاصد صادراتی انرژی، تخفیف قیمت انرژی برای مشتریان غیراروپایی، سختگیری در مقابل سیستم پرداخت پولی اتحادیه اروپا و تلاش برای تفرقه افکنی میان اعضای این اتحادیه و جلب رضایت کشورهایی مانند مجارستان به کار گرفت.
آسیب شناسی کارگزار دولت اسلامی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآمدی حکومت، بیش از هر چیز دیگر به کارگزاران آن بستگی دارد. این مقاله یکی از مهم ترین آسیب های عدم تحقق دولت (Government) مطلوب در جمهوری اسلامی ایران را ضعف در کارآمدی کارگزار می داند. کارگزار، پیش برنده همه امور دولت در تمام شئون قانون گذاری، اجرا، مدیریت، قضاوت و نظارت است؛ بنابر این عیار اندیشه و عملکرد آن به کارآمدی یا ناکارآمدی نظام سیاسی می انجامد؛ بنابراین بر اساس روش های «توصیفی- تحلیلی» در این پژوهش ابتدا به وضعیت موجود «کارگزار» در جمهوری اسلامی پرداخته شده که یافته های پژوهشگر بیانگر آن است که مهم ترین آسیب در کارگزاران انتخابی و انتصابی، فقدان تخصص و مهارت لازم مدیریتی، عدم سازوکار مناسب مبتنی بر شایسته سالاری در انتصاب ها، ضعف فرهنگ سیاسی رأی دهندگان و خلأ قوانین انتخابات و ضعف سازوکار حزبی است. از سوی دیگر ویژگی های کارگزار در تراز انقلاب اسلامی به عنوان نسخه عملیاتی برای نیل به دولت اسلامی، وضعیت مطلوب کارگزار در جمهوری اسلامی را تداعی می کند. لذا در کنار سلامت اعتقادی و اخلاقی، ویژگی مطلوب کارگزار در دو وجه قابل تبیین است. اول این که کارگزار دولت اسلامی توانمندی عمومی مدیریت بر یک سازمان و منابع انسانی آن و به خصوص مهارت لازم مرتبط با تصدی آن حوزه مدیریتی را برخوردار باشد. دوم آنکه خصوصیت کار فراوان، با کیفیت و مجاهدانه در آن نهادینه شده باشد. البته ایفای نقش نهاد «احزاب» نیز در تصدی و توفیق کارگزار در جمهوری اسلامی بسیار مؤثرند. لذا سؤال اصلی و فرعی متن حاضر عبارت است از این که مهم ترین مسائل کارگزار دولت اسلامی در ایران چیست؟ و راهکارهای گذار از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب در کارگزار چیست؟
آسیب شناسی وضعیت تورم دهه 90؛ علل، آثار و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تورم، آفت اقتصادهای مدرن است و این پدیده موضوعی است که در زندگی روزمره انسان بسیار مورد بحث قرار گرفته است. تورم، بر تمام جنبه های اقتصاد تأثیر می گذارد، از مخارج مصرف کننده، سرمایه گذاری تجاری و نرخ اشتغال گرفته تا برنامه های دولت، سیاست های مالیاتی و نرخ بهره. تعداد زیادی کتاب و مقاله در زمینه اقتصاد به تورم پرداخته اند؛ اما به نظر می رسد که نتوانسته است توجهات را به خود اختصاص دهد. با توجه به روندی که این متغیر اقتصادی در دهه نود در ایران طی کرده و شاهد استمرار آن در سطوح بالا بوده ایم، مهم است که بدانیم برای مهار این روند مخرب در اقتصاد یک کشور و هزینه آن برای دولت، نهادهای اجتماعی و مردم چه باید کرد. دانستن این نکته ضروری است که آیا این مهار تورم صرفاً تسکین دهنده است یا درمان هم هست و اینکه آیا برای درمان تورم باید بهای سنگین هرج و مرج اقتصادی، از دست دادن آزادی شخصی و برقراری کنترل مستبدانه برای مقابله با این بیماری سخت اقتصادی را پرداخت یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤالات ابتدا باید علل تورم در ایران به دقت مورد بررسی قرار گرفته و پس از آن به دنبال راهکارهایی برای برطرف کردن و کاستن از آثار و پیامدهای زیان بار آن باشیم. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که تا قبل از این دهه، نقدینگی مهم ترین عامل تورم در ایران بوده است ولی با شروع تحریم ها در آغاز این دهه، تکانه های تحریمی خود را از طریق افزایش نرخ ارز نشان داده و باعث مهم ترین عامل مؤثر بر تورم خود را نشان داده است. علاوه بر این استمرار تورم در یک دوره زمانی باعث ایجاد انتظارات تورمی و تشدید تورم شده است.
راهبردهای تقویت همکاری های اقتصادی ایران و بحرین
منبع:
غرب آسیا سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
94 - 134
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای نوین کشورها در صحنه دیپلماسی اقتصادی، همکاری های دو یا چندجانبه بین المللی است. جمهوری اسلامی ایران با داشتن 15 کشور همسایه فرصت های ارزشمندی برای پیشبرد دیپلماسی اقتصادی در اختیار دارد. یکی از این همسایگان بحرین است. کشورهای بحرین و ایران به علت برخورداری از ویژگی های ویژه ژئواستراتژیکی در منطقه خلیج فارس ظرفیت قابل توجهی برای تعاملات اقتصادی و تبادلات بازرگانی با همدیگر دارند. این در حالی است که در دهه های اخیر به دلیل اختلافات سیاسی میان منامه و تهران، این ظرفیت ها مغفول ماند. با توجه به توافق ریاض و تهران در زمستان 1401 جهت برقراری مجدد روابط سیاسی و اقتصادی، مقامات منامه و تهران نیز در بهار 1402 جهت حل اختلافات و برقراری مجدد روابط گردهم آمدند که منجر به تصمیم جهت بازگشایی مجدد سفارت های دو کشور گردید. ازاین رو نویسندگان پژوهش حاضر که که از کشورهای ایران و بحرین هستند، ضمن گردآوری تجربیات بازرگانان و فعالان اقتصادی دو کشور تا دستیابی به اشباع اطلاعات، با بهره گیری از تکنیک SWOT موسوم به «سوات» به دنبال پاسخ دادن به سوال «راهکارهای تقویت همکاری های اقتصادی ایران و بحرین چیست؟» هستند. نویسندگان از رهیافت تبیین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید با هدف ارائه راهبردهای همکاری های اقتصادی دو کشور به نگارش این پژوهش پرداخته اند. فرضیه پژوهش از این قرار است که دو کشور مزبور جهت تقویت همکاری های اقتصادی خود می بایست به اقدامات مقابل بپردازند: بررسی مزیت های رقابتی در تمام حوزه ها، تاسیس اتاق بازرگانی مشترک، اجرای توافقنامه همکاری تجاری دهه 80، برگزاری نمایشگاه های مشترک، آغاز همکاری های اقتصادی دانش بنیان، تقویت اشتراکات و کاهش اختلافات، تمرکز بر فعالیت های بازرگانی، خدماتی و عمرانی و توسعه تعامل بخش های خصوصی.
راهبردهای «جهش تولید با مشارکت مردم» بر اساس اندیشه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
5 - 45
حوزههای تخصصی:
در منظومه فکری مقام معظم رهبری، مشارکت و حضور فعال مردم یکی از ارکان اصلی تحقق جهش تولید در اقتصاد کشور محسوب می شود. ایشان بر این باورند که برای رسیدن به شکوفایی اقتصادی، همه عناصر و منابع موجود در کشور باید به طور هماهنگ و یکپارچه مورد بهره برداری قرار گیرند. هدف مقاله حاضر دستیابی به عناصر و مؤلفه های اساسی تبیین شعار تحقق جهش تولید با مشارکت مردم، در منظومه فکری مقام معظم رهبری است. روش مورد استفاده، روش تحلیل مضمون است. مطابق نتایج حول موضوع جهش تولید با مشارکت مردم، 4 مضمون فراگیر (زمینه ای، ساختاری، رفتاری، تسهیل گر)، 15 مضمون سازمان دهنده (استفاده از ظرفیت های مردمی، توانمندسازی مردم، برنامه ریزی و یافتن راه حضور در میدان عمل، استفاده از توانایی های مردم، سرمایه گذاری مردم در بخش خصوصی، شرکت های دانش بنیان، حمایت سرمایه گذار، اقتصاد مقاومتی به مثابه اقتصاد مردمی، اهمیت به قشر کارگر، رونق کشاورزی، مشارکت مردم در ترویج فرهنگ مصرف کالای ایرانی، حمایت از کالای ایرانی، پرهیز از گرایش به برندهای خارجی، پرهیز از مصرف کالای خارجی مشابه داخل، اطلاع رسانی به مردم جهت مشارکت اقتصادی) و 71 مضمون پایه استخراج شد. براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، استفاده از زیرساخت های کشور، بهره گیری از ابتکارات و خلاقیت های مردمی، بهره مندی از توانمندی های مدیریتی فعالان اقتصادی، استفاده از نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده و حمایت از شرکت های دانش بنیان و بسیج مردمی در عرصه اقتصادی می تواند زمینه ساز تحقق جهش تولید در اقتصاد ملی باشد.