فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۳۱٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
افغانستان سرزمین اقلیت های قومی است که با کمترین توجه به ملی گرایی در تعارض زیسته اند. عدم یکپارچگی-اجتماعی، حاکمان را نیز در مشرب رهبران ملوک الطوایف دراین کشور معرفی می کند. طرف دیگر، ملت-دولت سازی مدرن است که اشاره به انقلاب کبیر فرانسه و استعمار در هندوستان دارد. این دو، افغانستان را نیز دچار شوک فرهنگی،کش و قوس سنت و مدرنیته ساخته است. افغانستان به دلیل دوری از اروپا، ضعف ادبیات مدرنیسم در فرهنگ سیاسی بارها لباس مدرنیسم را به تن کرده، اما کهنه خویی، لباس مدرن را با خشونت دور ریخته است. چنانکه یکی از مفاهیم نو، ناسیونالیسم است که افغانستان سنتی را در لباس مدرن معرفی می کند. این آموزه در همپوشی با لیبرالیسم که ایدئولوژی پسا نوزایی و روشنگری است و تاثیر توسعه گرایی را در اروپا با خود دارد، در افغانستان اما نتوانسته توسعه را به قوام رساند. در واقع، ناسیونالیسم بیش ازآن که به همبستگی ملی و توسعه بی انجامد، بانی دگرستیزی میان اقوام چند فرهنگ افغانستان گردیده است. زیرا کاربست ناسیونالیسم مدنی بدون تئوری، ارمغان آن محض ملی سازی تباری، تعارض اجتماعی، ضعف ملی-گرایی و توسعه نیافتگی است. چنانکه شورش های مسلحانه، ظهورگروه های تروریستی، دخالت بیرونی، نابودی زیربناها و فروپاشی ذهنیت توسعه از تبعات آن در افغانستان می باشد. بنابراین، پژوهش حاضر، با روش جامعه شناسی تاریخی به شیوه ی-کتابخانه ی با طرح این سوال که « تآخیر در شکل گیری ناسیونالیسم چه تاثیری بر توسعه داشته و چگونه به فروپاشی ذهنیت توسعه در افغانستان انجامیده است؟ با فرضیه ی ذیل پاسخ میدهد. « تآخیر در شکل گیری ناسیونالیسم مدنی، ضعف تفکیک سپهرخصوصی از عمومی در هشتمین قانون اساسی ، مساعد نبودن زمینه های تاریخی به آموزه های لیبرالی، کارکرد غیرجامعه شناسانه ی جامعه جهانی و استمرارملی سازی تباری بدون توجه به پیشینه ی فرهنگی اقوام از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۱ ذهنیت توسعه را در افغانستان فروپاشنده است.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در مجموعه امنیتی خاورمیانه با تأکید بر قدرت هوشمند (مطالعه موردی بحران عراق و سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 21
حوزههای تخصصی:
با شروع بیداری اسلامی و حرکت های موسوم به بهار عربی و به دنبال آن تنش هایی که در منطقه غرب آسیا ایجاد شد، موقعیت و چیدمان قدرت کشورهای این منطقه را دستخوش تغییراتی کرد. در این بین بحران و جنگ داخلی عراق و سوریه را می توان مجزا و یک تنش متفاوت به نسبت سایر مشکلات امنیتی ایجاد شده در خاورمیانه تلقی کرد. چراکه در این بحران کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به شکل جدی و قدرتمند در صدد رسیدن به منافع ملی خود برآمدند. در بین این کشورها راهبرد سیاست خارجی ایران با هدف تأمین حداکثری منافع ملی و استفاده از ظرفیت های موجود دست به اقدامات اساسی در این خصوص به منظور حفظ منافع ملی خود استفاده نمود. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی تأثیر بحران های غرب آسیا بر جایگاه جمهوری اسلامی ایران انجام شده و اطلاعات لازم را از منابع اینترنتی و مقالات جمع آوری کرده است. مسأله اصلی این پژوهش این است که ج.ا.ایران در قبال بحران های خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه چه راهبرد هوشمندانه ای را در پیش گرفته است. یافته های نهایی این پژوهش بیان می دارد که، مشکلات امنیتی- سیاسی ایجاد شده در خاورمیانه باعث پررنگ شدن نقش جمهوری اسلامی ایران در بین کشورهای منطقه شده و نمونه آن، حضور ایران در اجلاس منطقه ای به منظور حل بحران به رغم مخالفت های آمریکا، همگرایی با کشورهای عضو محور مقاومت در بعد سخت افزاری و نرم افزاری، ایجاد بسیج مردمی به منظور تأثیرگذاری و جذب مردم این کشورها در راستای تأمین امنیت و منافع محور یاد شده، در دست گرفتن ابتکار عمل نظامی در مقابل رقبای منطقه ای خود در خاورمیانه نمونه هایی از راهبرد هوشمندانه ایران به شمار می رود.
وضعیت سنجی شایسته سالاری و تحلیل چالش های عدالت سیاسی در انتصابات دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
22 - 45
حوزههای تخصصی:
شایسته سالاری به جهت پیوند مستقیمی که با کارآمدی دارد، موجب بقای نظام سیاسی است و نبود آن سیستم را دچار بحران مشروعیت خواهد کرد. به موجب این امر مهم اهمیت وضعیت سنجی مؤلفه شایسته سالاری در تحقق عدالت سیاسی بیش از پیش نمایان می شود. با توجه به نبود سنجه های آماری برای چگونگی وضعیت موجود مولفه شایسته سالاری، در پژوهش حاضر این مهم را مورد سنجش قرار داده و نقاط قوت و ضعف آن را ارزیابی می کنیم. برای این کار با استفاده از روش سکانسیل چارلز جونز ابتدا به شناسایی مشکل پرداخته و سپس سعی در تحلیل سیاستی آن می کنیم. برای پیماش روش با استفاده از ابزار نظر سنجی پرسشنامه ای کولموگروف- اسمیرنوف، 5 گویه طرح شد و از 270 نفر از اساتید و نخبگان علوم سیاسی و اجرایی نظرخواهی به عمل آمد. پس از جمع آوری و بررسی تحلیل آماری این نتیجه به دست آمد که الگوهای موجود در شناسایی افراد شایسته ناکافی و ناکارآمد بوده و جمهوری اسلامی برای حفاظت خود در برابر آسیب های ناکارآمدی و فساد که به سبب نارسایی نظام گزینش به وجود آمده است، ضرورتاً باید در الگوهای ارزیابی کننده شایستگی افراد گزینش شونده تجدید نظر کرده و از ظرفیت تمامی آحاد جامعه برای پیشبرد اهداف خود استفاده نماید.
اقتصاد سیاسی برنامه فضایی هندوستان (2023 – 1963)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
414 - 379
حوزههای تخصصی:
از سال 1963 تا به امروز، کشور هندوستان گام به گام در مسیر طی شده توسط ثروتمندترین کشورهای جهان اقدام به سرمایه گذاری مستمر در برنامه های فضایی ملی خود کرده و به یکی از شش کشور پیشگام در عرصه استفاده از فضا بدل شده است. دهلی نو با انجام اکتشافات گسترده در فضای ماورای جو زمین به عنوان چهارمین فاتح کره ماه بعد از آمریکا، روسیه و چین شناخته می شود و ارسال انسان به فضا و احداث ایستگاه فضایی مستقل نیز در دستور کار سازمان فضایی این کشور قرار دارد، درحالی که بخش زیادی از جمعیت بیش از یک میلیارد و چهارصد میلیون نفری در این کشور با مشکلاتی مانند کمبود آب آشامیدنی سالم، دسترسی نداشتن به جاده، برق و نیز حتی سوءتغذیه شدید مواجه اند، ازاین رو مقاله حاضر تلاشی برای پاسخگویی به این پرسش است که چرا هندوستان به رغم درگیر بودن با مشکلات متعدد اقتصادی و دست به گریبان بودن با محدودیت جدی در تأمین منابع لازم برای حل وفصل این مشکلات، از سال 1963 تا به امروز گام به گام در مسیر طی شده توسط ثروتمندترین کشورهای جهان، اقدام به سرمایه گذاری مستمر در برنامه های فضایی ملی خود کرده است؟ در ادامه با اتکا بر رهیافت تلفیقی و استفاده از نظریه های اقتصاد، مدیریت، اقتصاد سیاسی و روابط بین الملل به روش استنتاج بهترین تبیین این نتیجه حاصل شده است که اساساً نه تنها هزینه های سرمایه گذاری در برنامه های فضایی برای کشوری مثل هندوستان به مراتب کمتر از عدم سرمایه گذاری در این عرصه بوده و در حقیقت نه به لحاظ سیاسی و نه اقتصادی جایگزین قابل قبولی برای آن قابل تصور نیست، بلکه بر اساس مسیر تجربه شده توسط هندوستان، فضا یکی از سودمندترین عرصه های سرمایه گذاری برای یک کشور در حال توسعه مثل هندوستان نیز بوده، هست و در آینده قابل پیش بینی نیز باقی خواهد ماند.
Exploration of the Reasons for the Collapse of Pahlavi II Government (1320-1357 SH): An Analysis from the Perspective of the Destabilizing State Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aims to explore and explain the collapse of Pahlavi II using the destabilizing state theory. The reasons for the collapse of the said government have been analyzed based on historical documents and the destabilizing state theory. The paper portrays the subject by scrutinizing historical reasons and evidence found in credible sources. The fundamental issue is the identification of factors and explaining their role in the collapse. The indicators of the destabilizing state theory have been used to examine and explain various historical data. This research, based on library sources, memoirs, documents, and newspapers, and a descriptive-analytical qualitative method, aims to answer the question of ‘Which variables involved in the collapse of the Pahlavi II government are based on the destabilizing state theory and why did the Pahlavi government collapse?’ The results indicated that the variables involved in the collapse of the Pahlavi regime include: Legitimacy crisis, inefficiency in providing public services, law evasion accompanied by violence, coercion and suppression, infiltration of the SAVAK security forces, foreign interventions, especially by the United States, demographic pressure, migration from villages to cities and particularly to Tehran, superiority and decisiveness of revolutionary forces, undeveloped economic structure, rapid and erratic economic growth, and financial corruption.
عوامل بنیادین استمرار چرخه توسعه نیافتگی اقتصاد سیاسی ایران
منبع:
غرب آسیا سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴)
67 - 87
حوزههای تخصصی:
این مقاله از چشم انداز نهادگرایی به استمرار توسعه نیافتگی اقتصادی ایران پرداخته است. در طول قرون متمادی، ایران نظام های سیاسی گوناگونی را تجربه کرده است، اما به رغم زوال و ظهور نظام های سیاسی پی در پی، هم چنان از توسعه نیافتگی اقتصادی رنج می برد. لذا در این مقاله سوال اصلی تحقیق این گونه طرح شده است، که چه عوامل بنیادینی سبب استمرار عملکرد نامطلوب ایران در زمینه اقتصادی شده است؟ در پاسخ نیز این فرضیه مطرح گردیده است که نظم دسترسی محدود و عدم گذار به نظم دسترسی باز عامل بنیادین توضیح دهنده استمرار عملکرد نامطلوب اقتصادی ایران است. روش پژوهش در این مقاله روش تاریخی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. یافته های مقاله نشان می دهد که نظم دسترسی محدود به شیوه ای بر نظام انگیزشی ایران در طول قرون اثر گذاشته است که بیش از آن که مشوق خلاقیت و ابداع و کار باشد، مشوق رانت جویی و رشد افراد به هزینه کل بوده است. این امر توضیح دهنده عدم هم افزایی دستاوردها با منافع کل و در نتیجه استمرار عملکرد نامطلوب اقتصادی ایران است. به عبارتی در طول تاریخ، گروههای غالب سیاسی فرصت داشته اند که ساختار انگیزشی کل را در جهت شکوفایی عمومی تغیر دهند یا در جهت منافع خود به هزینه کل سامان دهی کنند و الگوی اول اتخاذ نشده است.
بررسی تطبیقی مبانی فرا نظری، ایده ها و راهبردهای ضدسلطه در اندیشه انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
119 - 154
حوزههای تخصصی:
اندیشه انقلاب اسلامی، با طرح مفاهیمی چون مقاومت در عرصه منطقه ای و بسط آن در حوزه نظری روابط بین الملل، در نقد استکبار و نظام سلطه، پیامی مبتنی بر تغییر ساختارهای بین الملل ظالمانه موجود و تبیین نظم مطلوب ارائه می دهد. از سوی دیگر در مناظره چهارم دانش روابط بین الملل، رویکردهای متعددی وجود دارند که با تأکید بر تغییر مناسبات بین المللی و در برابر وضع موجود جهتی انتقادی به خود می گیرند. در این میان می توان به «مکتب انتقادی فرانکفورت» با طرح مباحث صنعت فرهنگ، هژمونی، رهایی و ... اشاره کرد. با توجه به ضرورت توسعه دانش نظری، هدف این پژوهش «بررسی تطبیقی ایده ها و راهبردهای ضدسلطه در اندیشه انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت» بوده است. بر این اساس پرسش اصلی این گونه طرح شده است که «نقاط اشتراک و افتراق اندیشه انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی فرانکفورت در طرح ایده ها و راهبردهای ضدسلطه کدم اند؟»پژوهش حاضر به شیوه توصیفی‑ تحلیلی با تکیه بر اطلاعات کتابخانه ای صورت گرفته و با استفاده از رویکرد مقایسه ای برای بررسی تطبیقی مؤلفه های استخراجی از دو نظریه پیش گفته، این فرضیه ارائه شده است: «اندیشه انقلاب اسلامی در مشروعیت زدایی از سلطه و ترسیم افق عادلانه و اخلاقی در سطح بین الملل، واجد رویکردهای مشابه با نظریه انتقادی است؛ اما با تفاوت در مبانی فرا نظری و ماهیت نظریه پردازی، این اندیشه با راهبرد نفی ظلم و تحقق نظام صلح عادلانه بین المللی وارد کنش عملیاتی چندسطحی، دعوت اخلاقی، استحکام درونی، موازنه چندجانبه گرا، مقاومت و بازدارندگی علیه نظام با بازیگرانی متکثر و ابزارهای متفاوت می شود. همچنین به واسطه نگرش تمدنی در انقلاب اسلامی نظم مطلوب مبتنی بر جامعه سازی الهی، تفاوت های جدی با نظام اخلاقی بین المللی در نظریه انتقادی دارد.»
جایگاه و ویژگی های شهریاری در کلیله و دمنه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تاب «کلیله و دمنه» یکی از قدیمی ترین متون بجا مانده از روزگار باستان است. گرچه این کتاب در قالب حکایت ها و داستان-هایی از زبان حیوانات بیان شده اما حاوی اندیشه های اخلاقی، سیاسی و اجتماعی بسیاری است. در این مقاله با فرض وجود طرح مباحث سیاسی در این کتاب تلاش شده است تا مباحث مربوط به حکمرانی و شهریاری بررسی گردد و بر این اساس پرسشی مبنی بر جایگاه و ویژگی های شهریاری در این متن طرح گردید. روش پژوهش به کار رفته در این مقاله، توصیفی تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده است. در این مقاله پس از بیان مقدمه ای دربرگیرنده کلیات و روش شناسی تحقیق، برای پاسخ به پرسش اصلی، ابتدا مبحثی پیرامون جایگاه و ویژگی های شهریاری و شهریاران مطرح گردیده و در باب های گوناگون کلیله و دمنه در قالب مباحثی چون اهمیت و جایگاه پادشاه، ویژگی های پادشاه، لزوم اطاعت از پادشاهان، حقوق متقابل مردم و فرمانروایان، نزدیکان قدرت و شیوه های فرمانروایی و شهریاری مورد کنکاش قرار گرفته است.
تسامح و تساهل در اندیشه و عمل ابوسعید ابوالخیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ابوسعید ابوالخیر از بزرگ ترین عرفای ایران زمین است. انسان دوستی و عشق به آن ها را می توان از بارزترین ویژگی های شخصیتی دانست که این در پیوند با عشق به همه موجودات و در یک کلام کلّ کائنات و جهان هستی است. ابوسعید نظام معانی قراردادی و مصطلح را ویران می کند و به معنایی جدید و تعریف تازه ای می رسد که محصول مشرب فکری او و مکتب خراسان است. مکتب خراسان به واسطه لاقیدیشان نسبت به ظواهر شریعت، سکر، شطحیات و ملامت گری بسیار، به نوعی تسامح و تساهل در باب دین و امور دینی مشهور شده اند. ابوسعید به عنوان نماینده تمام عیار مکتب خراسان جایگاه ویژه ای دارد و تأثیر مکتب خراسان در افکار و اندیشه های وی مشهود است. پرسش اصلی تحقیق آن است که نقش تأویلات (اعم از تأویل آیات، اشعار و پدیده های هستی) در ایجاد روحیه تسامح و تساهل در مشرب فکری ابوسعید و مکتب خراسان به چه صورت است و چه ابعادی دارد. در این پژوهش سعی شده است نگرش ابوسعید به انسان، نحوه بیان و برخورد وی با اقشار مختلف جامعه، پیروان آیین ها و فِرَق مختلف و از سوی دیگر نگرش تأویلی او به جهان مورد بررسی قرار گیرد. نتایج به دست آمده از این بررسی حاکی از آن است که ابوسعید در اسرارالتوحید پدیده های عالم هستی، نصوص دینی و اصطلاحات صوفیانه را مورد تأویل قرار داده است و با توجه به مشرب و مکتب فکری او یعنی عرفان خراسان که بر شادی و شاد کردن دیگران و سُکر تأکید دارد، مهرورزی و شفقّت نسبت به انسان، موجودات و هستی است.
تکوین هژمونی انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی گرامشی (1342-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث چگونگی شکل گیری بلوک انقلابی در نیمه دوم رژیم پهلوی یکی از موضوعات حائز اهمیت در فهم و تحلیل انقلاب اسلامی است که به موضوع نیروهای اجتماعی فعال؛ گفتمانهای مطرح؛ ارتباط آنها؛ و در نهایت چگونگی غلبه اسلامگرایی به رهبری امام خمینی بر دیگر رقبا می پردازد. به همین منظور، این مقاله پرسش اصلی خود را بر چگونگی تکوین هژمونی انقلابی در جامعه مدنی (1342-1357) متمرکز کرده است. فرضیه مقاله بر مبنای الگوی آنتونیو گرامشی این بوده است که دولت صرفاً استوار بر قوای قهریه محض نیست و بلکه باید در درون جامعه به واسطه اقناع توده ها به هژمونی دست پیدا کند تا هم مشروعیت و هم اقتدار داشته باشد. یافته های تحقیق نشان داده است که در بازه زمانی سالهای 1342تا 1357 رژیم پهلوی هژمونی را در جامعه مدنی کم کم از دست می داد و در مقابل هژمونی انقلابی در جامعه مدنی تکوین پیدا می کرد تا در نهایت رژیم در این جنگ مواضع مغلوبه شد و اسلامگرایان توانستند هم ایدئولوژیهای رقیب (لیبرالیسم و مارکسیسم) و هم گفتمان غربگرای دربار را شکست دهند. رویکرد تحقیق جامعه شناسی فرهنگی و شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی بوده است.
جایگاه مشروعیت دموکراتیک و معیارهای شناسایی دولت های جدید برآمده در دوران پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پایان یافتن جنگ سرد، فصل جدیدی در روابط بین دولت ها آغاز شد. از جمله، معیارهایی که پیرامون شناسایی یک دولت تازه تاسیس وجود داشت، تغییرکرد. تاکید بر مفاهیمی چون صلح، دموکراسی، حق تعیین سرنوشت و حقوق بشر باعث شد تا برای به رسمیت شناختن یک دولت، مشروعیت دموکراتیک به عنوان یک عنصر جدید مطرح گردد. این مقاله قصد دارد تا جایگاه مشروعیت دموکراتیک را در زمینه شناسایی دولت ها مورد بررسی قرار دهد. فرضیه پژوهش بر این موضوع استوار است که معیار مشروعیت دموکراتیک تا حدود زیادی توانسته است «اعمال قدرت موثر» را که در حقوق بین الملل کلاسیک معیار اساسی نهاد شناسایی یک دولت بود، به چالش بکشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با گذشت زمان بازیگران بین المللی از جمله کشورها و سازمان های بین المللی به طور ضمنی همواره مشروعیت دموکراتیک را در شناسایی دولت های جدید بیشتر از گذشته لحاظ نموده اند. نتایج این مطالعه نیز بر این واقعیت صحه می گذارد که در حال حاضر جایگاه مشروعیت دموکراتیک در نهاد شناسایی در حال پیشی گرفتن از معیار کنترل موثر است و ابزار و سازکارهای بین المللی در این زمینه هر چند به صورت تلویحی، اما تلاش می کنند تا حد امکان از آن حمایت نمایند. این مقاله با جمع آوری و بررسی اسناد و ادبیات تولید شده پیرامون موضوع مورد به بحث به روش توصیفی-تحلیلی گردآوری شده است.
تنگنای زیست جهان ایرانی؛ بررسی نسبت سیستم و زیست جهان از دوره قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
231 - 266
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تأمل در نظریه استثمار زیست جهانِ یورگن هابرماس تأثیر سیستم را به عنوان عامل یا مانع تکامل زیست جهان ایرانی و حوزه عمومی از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی بررسی می کند. بنابراین تحلیل زیست جهان ایرانی و تأثیر استثمار زیست جهان بر تحولات سیاسی اجتماعی در کانون هدف این پژوهش قرار می گیرد. پرسش پژوهش به این قرار است: رابطه سیستم و زیست جهان از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چگونه بوده است و چه نسبتی با تحولات سیاسی- اجتماعی دارد؟ فرضیه پژوهش چنین ارائه شده است زیست جهان ایرانی در عصر قاجار با بدقوارگی و در حکومت پهلوی با بازتولید سیستمی استثمار جهان زیست رو به رو بوده که مانع از شکل گیری کنش ارتباطی شد و نهایتاً در قالب واکنش اجتماعی یعنی انقلاب اسلامی نمایان گردید. روش این پژوهش استفاده از داده های تاریخی و همچنین مطالعات کتابخانه ای – اسنادی گردآوری شده است.
امنیت انرژی ایران پس از جنگ اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
89 - 116
حوزههای تخصصی:
مهم ترین موضوع در خصوص جنگ اوکراین باتوجه به جایگاه مهم روسیه در بخش انرژی و اوکراین در ترانزیت، تأثیر این رخداد بر روی انرژی و قیمت آن است. این موضوع موجب افزایش قیمت حامل های انرژی و نگرانی کشورهای مصرف کننده در زمینه تأمین انرژی شد. کشور ایران نیز باتوجه به دارا بودن ذخایر غنی نفت و گاز، به ویژه پس از جنگ اوکراین موردتوجه کشورهای مصرف کننده انرژی قرار گرفته است. در همین راستا در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از چهارچوب نظری امنیت انرژی تلاش شده است که به این سؤال پاسخ داده شود که تأثیر جنگ اوکراین بر امنیت انرژی ایران چگونه خواهد بود؟ فرضیه اصلی پژوهش این است که جنگ اوکراین به لحاظ امنیت انرژی فرصت هایی از منظر ژئوپلیتیک مانند تقویت نقش ترانزیتی ایران و چالش هایی به لحاظ سیاسی و اقتصادی مانند دو قطبی شدن بیشتر فضای بین المللی و پیداشدن رقبا در زمینه صادرات انرژی را برای ایران به دنبال داشته است. یافته های پژوهش نشان دهنده این موضوع است که با توجه به تاثیر منفی جنگ اوکراین بر روند انتقال انرژی روسیه به اروپا و ضرورت تنوع بخشی اروپا به منابع انرژی خود، ایران فرصت یافته است تا جایگاه خود در زمینه صادرات انرژی در منطقه و در جهان را بهبود ببخشد.
رویه تصمیم گیری در سیاست امنیتی و دفاعی مشترک اتحادیه اروپا و چالش های آن؛ با تأکید بر منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 30
حوزههای تخصصی:
کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی دوم با کاستن از اختلافات، به تدریج در جهت آرمان سیاست خارجی و امنیتی مشترک و در این مسیر بویژه بعد از جنگ سرد، در راستای سیاست امنیتی و دفاعی مشترک گام نهادند. محل تصمیم گیری درباره سیاست امنیتی و دفاعی مشترک، شورای اروپایی، متشکل از سران کشورهای عضو است که به منظور ارتقای صلح و امنیت جهانی به اتفاق آراء در مورد مأموریت های غیرنظامی و عملیات های نظامی تصمیم گیری می کنند. به رغم دستاوردهایی که اتحادیه اروپا در توسعه و مدیریت سیاست امنیتی- دفاعی مشترک کسب نموده است، اما هنوز با چالش هایی مواجه است که مانع از کارکرد بین المللی مطلوب آن می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش های رویه تصمیم گیری، این پرسش را مطرح نموده است: رویه تصمیم گیری بر کارکرد بین المللی سیاست امنیتی و دفاعی مشترک اتحادیه اروپا چگونه تأثیرگذار است؟ فرضیه این است که تصمیم گیری بر اساس اتفاق آرا باعث شکلگیری رقابت، پیچیدگی، سرعت پایین و در برخی موارد باعث تأخیر، انسداد و یا وتوی تصمیمات می شود. یافته های پژوهش که با بررسی چند نمونه از عملکرد اتحادیه اروپا در غرب آسیا و با روش توصیفی-تحلیلی حاصل شده است نشان می دهد که تصمیم گیری بر اساس اتفاق آراء با ایجاد مانع در مسیر شکل گیری مؤلفه های بازیگری اتحادیه اروپا، در بسیاری از موارد موجب عدم تحقق اهداف سیاست دفاعی- امنیتی مشترک اتحادیه اروپا شده است.
عناصر شناختی مؤثر بر خروج نظامی آمریکا از غرب آسیا؛ مطالعه موردی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
181 - 210
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، تاکتیک ها و راهبردهای مختلفی را برای نحوه نبرد و تأمین منافع ملی از سوی ایالات متحده آمریکا ذکر کرده اند که برجسته ترین آن در دوره کنونی، استفاده از عناصر شناختی است که شکست در انجام آن، می تواند منجر به شکست در تأمین اهداف و منافع ملی ایالات متحده گردد. در این راستا، از مهم ترین نمونه های انجام عملیات نظامی توسط آمریکا، حضور این کشور در عراق است که نتیجه نهایی این حضور، محصولی جز تصمیم به کاهش چشم گیر حضور نظامی از این کشور و شکست آنچه دولت-ملت سازی و مبارزه با تروریسم و حضور پررنگ نیروهای زمینی می خواندند، نبود. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با در نظر گرفتن تجربه حضور آمریکا در عراق، میزان موفقیت عملیات شناختی بر عملیات نظامی آن در عراق را مطالعه کرده و آینده این حضور نظامی را پیش بینی کند. به عبارت دیگر سؤال اصلی مقاله آن است که عناصر شناختی تأثیرگذار بر عملیات نظامی آمریکا کدام اند و این عناصر، آینده حضور آمریکا در عراق را چگونه پیش بینی می کنند؟ فرضیه پژوهش نیز آن است که شکست در استفاده موفق از عناصر شناختی در عملیات اطلاعاتی نظامی، آمریکا را به سمت خروج از عراق سوق خواهد داد؛ به عبارت دیگر، عدم موفقیت در تحقق مأموریت های شناختی عملیات اطلاعاتی، منجر به خروج آمریکا از عراق خواهد شد. مقاله با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و روش جمع آوری داده کتابخانه ای، نشان می دهد که عناصر شناختی ذیل عملیات اطلاعاتی بوده و شامل عملیات روانی، فریب نظامی، امنیت عملیات، امور عمومی و دیپلماسی عمومی می شوند که آمریکا در انجام آن ها موفق نبوده است و این موارد در خروج نظامی آمریکا از عراق تأثیرگذارند.
دیپلماسی فرهنگی قدرت های رقیب ایران در آسیای مرکزی و چالش های پیشِ رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
29 - 58
حوزههای تخصصی:
در جهانی که روابط بین الملل دائماً متحول می شود؛ دیپلماسی فرهنگی از جایگاه مهمی در سیاست خارجی کشورها برخوردار است. کشورهای منطقه آسیای مرکزی پس از فروپاشی شوروی علی رغم استقلال سیاسی نوعی ازجاکندگی فرهنگی را نیز تجربه کردند؛ به همین دلیل، این کشورها در روابط خارجی خود در سطح منطقه ای و بین المللی به دنبال یافتن هویت مستقل بوده اند که با مسئله فرهنگی این کشورها ارتباط تنگاتنگی داشته باشد. از میان دولت های منطقه، جمهوری اسلامی ایران به لحاظ فرهنگی، تاریخی و ارزشی با این کشورها از تجانس بالایی برخوردار است. درحالی که قدرت های رقیب ایران در این منطقه بیشتر به دنبال نفوذ سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی هستند. با در نظر گرفتن این ملاحظات، این سؤال اساسی مطرح می گردد که دیپلماسی فرهنگی ایران در آسیای مرکزی برای ارتقای منافع ملی مشترک دارای چه پتانسیل ها و چالش هایی است؟ این نوشتار به روش توصیفی-تبیینی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و استفاده از مفهوم دیپلماسی فرهنگی، این فرضیه را مطرح می کند که با توجه به پیشینه اشتراکات تاریخی و فرهنگی از جمله زبان، آداب و رسوم، دیپلماسی علمی و فعالیت های نهادهای فرهنگی می تواند موتور محرکه ارتقای منافع ملی متقابل میان این کشورها باشد. همچنین، دیپلماسی فرهنگی ایران از دو ناحیه ضعف عملکردی تشکیلات دیپلماسی فرهنگی ایران و فعالیت های فرهنگی برخی از قدرت های رقیب از جمله روسیه، ترکیه و اتحادیه اروپا مورد تهدید قرار گرفته است که ضمن نفوذ فرهنگی، پیوندهای فرهنگی ایران با این کشورها را در حوزه های زبان، آداب رسوم، تاریخ و هویت تحت الشعاع قرار داده است.
نظم بین الملل آمریکایی در دوره گذار تاریخی؛ احیای امپراتوری در بستر ژئوپلیتیک گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
نظام بین الملل به لحاظ ساختار و پویایی های سیستمی و واحدهای در حال تعامل تاکنون دوره های متعددی را پشت سر گذاشته است. از نظم کنسرتی در کنگره وین تا نظم دوقطبی دوره جنگ سرد و متعاقب آن، نظم بین المللی پساجنگ سرد (تک قطبی یا یک-چندقطبی)، هریک از اشکال مزبور دستخوش دگرگونی شده اند. وجه مشترک اغلب این نظم ها، ژئوپلیتیک گرایی بریتانیایی است که نقشی کلیدی در شکل گیری، تداوم، تثبیت و احیای امپراتوری جهانی لیبرال داشته است. این عامل در دوره غلبه گفتمان و نظم آمریکایی نیز در راستای پوشش شکاف های درونی و بازتولید نظم مطلوب مورد استفاده قرار گرفته است. مقاله حاضر به بررسی وضعیت تغییرات در نظم بین المللی در دوره گذار تاریخی و برجستگی نشانه های ژئوپلیتیک گرایی در روند گذار از نظم بین المللی فعلی می پردازد. در این راستا، از چارچوب ژئوپلیتیکی هالفورد مکیندر به منظور تحلیل روند شکل گیری، تثبیت و تقویت و احیای امپراتوری ها استفاده شده است. با استفاده از رهیافت استدلال قیاسی و بررسی مقایسه ای- تاریخی دوران امپراتوری بریتانیا و نظم بین المللی آمریکایی در دوره پساجنگ سرد، استدلال می شود که با ظهور نشانه های گذار در نظم بین المللی غرب محور، با تفاوت هایی در سبک و شیوه و ابزارها، غرب با محوریت گفتمان ژئوپلیتیک گرایی بریتانیایی درصدد احیای امپراتوری و بازتولید نظم مطلوب برآمده است.
تمدن سازی به مثابه اصلی ترین کارکرد نهاد اجتماعی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده از قدیم الایام یکی از اصلی ترین نهادها در هر جامعه و فرهنگی بوده است و هیچ تمدن انسانی بدون وجود این نهاد شکل نگرفته است. در جامعه ایران نیز نهاد خانواده جایگاهی بی بدیل داشته و دارد اما در عصر حاضر به سبب تغییرات ارزشی و پیدایی نهادهای مدرن یا شیوه های جایگزین، نهاد خانواده و کارکردهایش دچار آسیب شدند که به تبع آن آسیب های متعددی بر جامعه بار شده است لذا ضروری است تا با بازاندیشی در کارکردهای اصلی این نهاد و برشمردن مسائل بار شده بر این کارکردها، به سمت حل آسیب های بوجود آمده در جامعه حرکت کرد؛ بر این اساس این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که کارکردهای اصلی و صورت بندی مسائل کارکردی نهاد خانواده چیست؟ روش اصلی این پژوهش، مبتنی بر روش کیفی است که برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و خبرگان این حوزه بهره برده است و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون(شبکه مضامین) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد نهاد خانواده دارای کارکردهایی متعالی است که حاصل این کارکردها به اصلی ترین کارکرد نهاد خانواده یعنی تمدن سازی منجر می شود. مسائل کارکردی خانواده نیز در 7 محور مسئله زوجیت، مسائل و بحران های تربیتی، مسئله نظارت وکنترل اجتماعی، مسئله هویتی، مسئله آرمش و امنیت اخلاقی، مسئله کمیت جمعیت جمع بندی می شود که در مدلی مفهومی در صورت عدم اتخاذ راهکاری مناسب جهت کنترل این مسائل، منجر به فروپاشی خانواده و در نهایت فروپاشی جامعه و عدم شکل گیری تمدن انسانی می شود.
کاربرد هوش مصنوعی در بخش نظامی؛ مطالعه موردی: ایالات متحده آمریکا و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
295 - 313
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی مجموعه ای از فناوری هایی است که می توانند هوش را شبیه سازی کنند و به طور خودکار وظایف ادراک، فهم، استنتاج و تصمیم گیری را انجام دهند. این تکنیک ها به طور خاص از علوم کامپیوتر، الکترونیک، ریاضیات (به ویژه آمار)، علوم اعصاب و علوم شناختی استفاده می کنند. کاربرد این فناوری در طی سال های اخیر آن چنان گسترده شده است که می توان رد پای آن را در حوزه ها، علوم و صنایع گوناگون مشاهده کرد. با پیشرفت هوش مصنوعی، به ویژه در یادگیری ماشینی و یادگیری عمیق در دنیای مدرن و نمایان تر شدن ظرفیت بالای آن ، جهان شاهد یک تغییر پارادایم در بخش های گوناگون صنعتی است. بخش نظامی، از مهم ترین حوزه هایی است که کاربست هوش مصنوعی در آن قابل ردیابی است. بدین ترتیب، پرسش اصلی پژوهش بدین قرار است که؛ کاربرد فناوری هوش مصنوعی در بخش نظامی چیست؟ هدف اصلی پژوهش نیز حول محور بررسی کاربرد این فناوری در این بخش متمرکز است. این پژوهش از جهت نوع، کیفی است و با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی، نحوه استفاده از هوش مصنوعی در کاربردهای نظامی منعکس می شود. در این راستا به عنوان مطالعه موردی و با استفاده از تکنیک نمونه پژوهی، توان آمریکا و چین در این گستره مورد محک قرار می گیرد. سرانجام این نوشتار نتیجه می گیرد که قابلیت های هوش مصنوعی در بخش نظامی، مداوم در حال گسترش است که این موضوع در نحوه مبارزه و تعیین سرنوشت جنگ ها دخیل است. ضمن آن که کنترل و مدیریت میزان استقلال ادوات نظامی هوشمند موضوع مهمی است که می بایست بدان التفات ویژه ای شود.
نقش نیروهای مسلح در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ مطالعه موردی سیاست نگاه به شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
187 - 208
حوزههای تخصصی:
حوزه مطالعاتی تحلیل سیاست خارجی عمدتاً معطوف به سطح داخلی کشورهاست و بر شکل گیری سیاست خارجی و شناخت مؤلفه های مؤثر بر آن تمرکز دارد. ذیل این حوزه مطالعاتی، از مدل «رفتار سازمانی» می توان نام برد؛ طبق این مدل، حکومت بازیگری یکپارچه نیست، بلکه متشکل از مجموعه ای از سازمان های نسبتاً مستقل است. از چشم انداز مدل «رفتار سازمانی»، کنش حکومتی (در اینجا سیاست خارجی) به عنوان بازده سازمانی محسوب می شود. هدف این پژوهش آن است که از چشم انداز مدل مزبور، تأثیر رفتار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بر سیاست «نگاه به شرق» که بر دو ستون چین و روسیه ابتنا دارد را بررسی نماید. مقاله حاضر، این پرسش را مطرح می کند که چگونه نیروهای مسلح بر اتخاذ سیاست «نگاه به شرق» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است؟ این پژوهش از نوع کیفی بوده و در آن از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد فرهنگ، منافع، اولویت و عملکرد سازمانی نیروهای مسلح، تقویت روابط با روسیه و چین را در پی داشته است؛ در واقع روابط با این دو کشور، تأمین کننده نیازهای نیروهای مسلح (مانند آموزش و تسلیحات) بوده و بدین ترتیب توانایی این سازمان را برای انجام وظیفه اصلی خود همانا تأمین امنیت جمهوری اسلامی ایران افزایش داده است. بنابراین رفتار نیروهای مسلح عامل مهمی در پیدایش و تداوم سیاست «نگاه به شرق» تلقی می شود.