فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
33 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه جوانان با توجه به فشارها و چالش هایی که در دوران دانشجویی متحمل می شوند از مشکلات سلامت روان به شدت رنج می برند، لذا تشخیص مشکلات سلامت روان و عوامل تأثیرگذار بر آن از اهمیت فراوانی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی نقش تعدیل گری ذهن آگاهی در رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی - اجتماعی در دانشجویان انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بودند و حجم نمونه پژوهش ۳۰۲ نفر برآورد شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های اعتیاد به شبکه های اجتماعی احمدی، پولادی و بحرینی (۱۳۹۵)، سلامت هیجانی- اجتماعی فرلانگ، شیشیم و دودی (۲۰۱۷) و ذهن آگاهی فرایبورگ فرم کوتاه والاچ، بوخهلد، بوتنمولر، کلاینکشت و اشمیت (۲۰۰۶) جمع آوری شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی- اجتماعی رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین بین ذهن آگاهی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی ارتباط معنی داری مشاهده شد و از طرف دیگر بین ذهن آگاهی و سلامت هیجانی- اجتماعی نیز رابطه معنی داری مشاهده شد. نتایج همچنین نشان داد، بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی- اجتماعی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری ذهن آگاهی ارتباط معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان به اهمیت نقش ذهن آگاهی در کاهش اعتیادهای رفتاری نظیر؛ اعتیاد به شبکه های اجتماعی و افزایش سلامت هیجانی اجتماعی اشاره کرد که این امر می تواند در اجرای برنامه های پیشگیرانه جهت ارتقاء سلامت روان افراد جامعه نقش مؤثری داشته باشد.
انطباق فرهنگی پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی برای رفتارهای مرتبط با سلامت در جمعیت ایرانی مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
21 - 42
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفاوت های فرهنگی ممکن است سبب شود درمان معینی که نتایج پژوهش ها حاکی از اثربخشی آن در بافتار خاصی است در بافتار دیگری مؤثر واقع نشود. هدف پژوهش حاضر انطباق فرهنگی پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی برای رفتارهای مرتبط با سلامت (سالم خوردن و ورزش کردن) در جمعیت ایرانیِ مبتلا به چاقی بود.
روش: پژوهش در پنج مرحله انجام شد: ترجمه پروتکل، گردآوری اطلاعات، انطباق مقدماتی پروتکل، آزمایش مقدماتی، و انطباق نهایی پروتکل. در مرحله 2، سه متخصص موج سوم رفتاردرمانی، یک متخصص تغذیه، و یک مربی بدن سازی، در مرحله 4، پنج مبتلا به چاقی، و در مرحله 5، هفت متخصص موج سوم رفتاردرمانی شرکت کردند. داده ها به صورت کمی (میانگین و شاخص روایی محتوایی) و کیفی تحلیل شد.
یافته ها: پروتکلی متشکل از 12 جلسه آماده شد، که به هریک از شش گامِ ماتریکسِ درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی دو جلسه اختصاص یافت. تغییراتی در محتوای ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی از نظر استعاره ها، تمرین ها، و ابزارها صورت گرفت. نتایج شاخص روایی محتوایی حاکی از روایی محتوایی عالیِ تک تک جلسات و کل پروتکل بود.
نتیجه گیری: برای آنکه بتوان از پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی استفاده مؤثری در جمعیت ایرانی مبتلا به چاقی کرد، انطباق فرهنگی ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
115 - 128
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پرفشاری خون است. این پژوهش با هدف اثربخشی ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زود انگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمه تجربی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به فشار خون شهر آزادشهر و دارای پرونده سلامت در مراکز بهداشتی_درمانی شهری در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 بیمار انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) بصورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان ذهن آگاهی قرار گرفت اما گروه گواه تا پایان پژوهش، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دفاعی آندروز و همکاران (1993)، سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994) و تکانشگری بارت و همکاران (2004) بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار spss نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشار خون اثربخش است (05/0>p).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که ذهن آگاهی با آگاهی فرد از چرخه های معیوب شناختی خود و کاهش افکار منفی منجر به بهبود مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون می شود.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر بهزیستی روانشناختی کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۱۴۴-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: بر اساس گزارش های سازمان جهانی بهداشت، در حال حاضر 20 درصد از کودکان و نوجوانان در سراسر جهان دارای مشکلات سلامت روانی هستند، اما پوشش درمانی مؤثر در این حوزه بسیار کم است. بنابراین به کارگیری مداخلات مبتنی بر شواهد برای کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی یک ضرورت بنبادی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمان دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر بهزیستی روانشناختی کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری 2 ماهه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادران و کودکان پنج تا شش ساله دختر و پسر دارای اضطراب جدایی بود که در منطقه ۴ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در مراکز پیش دبستانی و یا مهد کودک های منطقه 4 شهر تهران ثبت نام کرده بودند، تشکیل دادند نمونه پژوهش 45 نفر از مادران و کودکان منطقه 4 شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. گروه های آزمایش بازی درمانگری دلبستگی محور به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و بازی درمانی مبتنی بر روابط والد-کودک را به مدت 10 جلسه 120 دقیقه دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (عابد و همکاران، 2016) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS.24 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک به طور معناداری بهزیستی روانشناختی کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی را بهبود بخشیدند (05/0>P). نتایج آزمون های تعقیبی بنفرونی نشان داد که بین بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوتی وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به مطالب گفته شده و شیوع نسبتاً بالای این اختلال و همبودی آن با سایر اختلالات در بین کودکان ونوجوانان استفاده از مداخلات مبتنی بر شواهد از جمله بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک می تواند بخش قابل توجهی از پریشانی روانشناختی آن ها را کاهش دهد.
تعدیل مدل اخلاق تربیتی بارو براساس نیازهای روانی و تربیتی موجود در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
134-115
حوزههای تخصصی:
زمینه: اهمیت تربیت اخلاقی در مدارس بر کسی پوشیده نیست. مدل های مختلفی برای تربیت اخلاقی در مدارس ارائه شده اند که یکی از آن ها مدل اخلاق تربیتی براساس نظریه بارو است. شناسایی و تطبیق نیازهای روانی و تربیتی موجود در نظام آموزشی براساس یک مدل اخلاقی می تواند از شیوع مسائل اخلاقی پیشگیری نماید؛ این در حالی است که در این حوزه مطالعه ی جدی انجام نشده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل دیدگاه معلمان نسبت به مدل اخلاق تربیتی بارو و تعدیل آن براساس نیازهای روانی و تربیتی در نظام آموزشی ایران بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مشغول به کار شهر گرمسار در سال تحصیلی 1402-1401 بود و از میان آن ها به شیوه هدفمند و باتوجه به ملاک های ورود 20 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Maxqda2022 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها بیانگر آن بود که 5 اصل اولیه در نظریه بارو یعنی سعادت با 7 زیرمضمون، حقیقت با 5 زیرمضمون، آزادی با 2 زیرمضمون، احترام با 1 زیرمضمون و انصاف با 3 زیرمضمون مورد تأیید و پذیرش مشارکت کنندگان بود و این در حالی است که در هریک از اصول پنج گانه اصول ثانویه بیشتری از طرف مشارکت کنندگان متناسب با بافت و شرایط تربیتی حاکم در نظام آموزشی ایران پیشنهاد شد. نتیجه گیری: باتوجه به اینکه تمامی اصول اولیه و ثانویه در مدل اخلاق تربیتی بارو مورد تأیید معلمان شرکت کننده است پیشنهاد می شود دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت نسبت به زمینه سازی برای اجرای مدل اخلاق تربیتی بارو و تعدیل های پیشنهادی که از جانب مشارکت کنندگان اقدام نمایند؛ در این مسیر با برگزاری سمینارهای تخصصی می توان به تبیین اصول این مدل اخلاقی پرداخت.
ساخت و اعتبارسنجی نسخه کوتاه کامپیوتری آزمون شناختی برای دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۱۹۶-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارزیابی شناختی فرآیندی است که به سنجش و اندازه گیری توانایی ذهنی و عملکرد شناختی می پردازد و به کمک آن می توان به شناسایی نقاط قوت و ضعف، ارزیابی پیشرفت، شناسایی دانش آموزان با نیازهای ویژه و ارائه بازخورد به دانش آموزان پرداخت. فقدان نسخه کوتاه کامپیوتری فارسی آزمون شناختی از مهم ترین دلایل انجام پژوهش حاضر است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، توسعه و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کوتاه کامپیوتری ارزیابی شناختی دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی-پیمایشی، از نوع اعتباریابی آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران بود. نمونه پژوهش تعداد 300 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول بودند که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از روش های تحلیل عاملی خطی، همسانی درونی، روایی ملاکی و همبستگی پیرسون استفاده شد و با کمک برنامه نویسی، این ارزیابی تبدیل به یک اپلیکیشن سنجش شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از تحلیل عامل غیرخطی با نرم افزار NOHARM نشان داد که مؤلفه های شناختی از پنج عامل دانش، استدلال سیال، حافظه فعال، پردازش دیداری فضایی و حافظه کمی تشکیل شده است. نتایج KR20 همسانی کل را در سه رده سنی 13 تا 15 تأیید کرد. به منظور بررسی روایی آزمون، از روش روایی ملاکی به شیوه هم زمان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که در هر رده سنی، ضریب همبستگی بالای 0/58 را نشان داد (0/01 P<). به منظور بررسی روایی آزمون از روش روایی محتوایی با استفاده ازنظر متخصصان استفاده شد که مقدار 0/79 به دست آمد. ضریب پایایی کل آزمون در هر سه گروه سنی، بین 0/73 تا 0/80 به دست آمد. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، ابزار محقق ساخته ارزیابی شناختی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه اول از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار و برای دانش آموزان این دوره قابل استفاده است.
مقایسه اثربخشی آموزش تلفیقی و حضوری مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۲۵۲-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: اجرای یادگیری مبتنی خودتنظیمی در کاهش اضطراب و افزایش سطح پردازشی عمیق تر اطلاعات دانش آموزان نقش دارد. ازجمله کاربردهای آموزش مبتنی بر خودتنظیمی، نقش آن در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان است که تاکنون کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در مورد اثربخشی آموزش تلفیقی مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان، خلاء پژوهشی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزش تلفیقی و حضوری مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶ آزﻣﻮن-ﭘﺲ آزﻣﻮن با ﮔﺮوه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان قائنات در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از بین دانش آموزان جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 54 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (18 نفر در گروه آموزش تلفیقی مبتنی بر خودتنظیمی، 18 نفر در گروه آموزش حضوری مبتنی بر خودتنظیمی) و یک گروه گواه (18 نفر) به طور تصادفی گمارش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) بود. جلسات آموزش تلفیقی (محقق ساخته) در 8 هفته برای گروه آزمایش اول، و جلسات گروه آموزش حضوری در 7 هفته برای گروه آزمایش دوم برگزار شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده روش تحلیل کواریانس و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین اثربخشی دو روش آموزش تلفیقی و حضوری مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان تفاوت معنی داری وجود دارد و آموزش تلفیقی نسبت به آموزش حضوری در افزایش خودکارآمدی، اثربخشی بیشتری دارد (01/0 P<). علاوه بر این، میانگین هر دو گروه آموزش تلفیقی و حضوری بر خودکارآمدی دانش آموزان، نسبت به گروه گواه اثربخش تر بود (01/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر مبنی بر اثربخشی بیشتر آموزش تلفیقی مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان دوره ابتدایی، استفاده از این روش آموزشی به روانشناسان تربیتی، مشاوران مدارس و کلیه دست اندر کاران حوزه آموزش و پرورش پیشنهاد می شود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر حالت های نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: به نظر می رسد علی رغم نقش قابل توجه نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد، تداوم و تشدید نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، مداخلات اندکی چنین متغیرهایی را مورد هدف قرار داده اند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر حالت های نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به 40 مرکز مشاوره روان شناختی منطقه 18 شهر تهران در سال 1402 بودند که از بین آن ها 34 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت طرحواره درمانی (یانگ، 1990) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت. همه شرکت کنندگان توسط مقیاس اختلال اضطراب فراگیر 7 سؤالی (اسپیتزر و همکاران، 2006)، پرسشنامه حالت های نگرانی پن (مایر و همکاران، 1990) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی می تواند بر کاهش حالت های نگرانی (01/0 p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی (01/0 p<) مؤثر باشد و این تأثیر در طول زمان نیز ماندگار بود (01/0 p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود درمانگران و متخصصان بالینی، طرحواره درمانی را به منزله رویکرد درمانی مؤثر در زمینه اختلال اضطراب فراگیر مدنظر قرار دهند.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سازگاری با درد مزمن
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
47 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سازگاری با درد مزمن (ACPQ) بود. جامعه آماری پژوهش را مراجعه کنندگان به یک کلینیک درد در تهران در بازه زمانی دی تا اسفند ۱۴۰۲ تشکیل می دادند. تعداد ۱۱۰ نفر از این مراجعان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از تحلیل عاملی و بررسی همسانی درونی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. تحلیل عاملی، ساختار عاملی پرسشنامه را با 18 گویه اصلی که در سه خرده مقیاس بار شده بود را تأیید کرد. میزان واریانس تبیین شده 65.83 درصد بود. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر با 0.90 و برای خرده مقیاس های برای خرده مقیاس های ادراک از خود، درک محدودیت ها و درک تحمل به ترتیب 0.89، 0.90 و 0.85 بود. میان مولفه های سازگاری با درد مزمن همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت (0.01>P). در مجموع نتایج نشان داد که پرسشنامه سازگاری با درد مزمن (ACPQ)، دارای روایی و پایایی مطلوبی در جامعه ی ایرانی است.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس باور خودکارآمدی و هوش هیجانی در بین دانش آموزان دختر
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
73 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس باور خودکارآمدی و هوش هیجانی در دانش آموزان دختر انجام شد. پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی نظرآباد-البرز بود، که با نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 340 دانش آموز دختر انتخاب شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی-فرم کوتاه (ریف و همکاران، 2006)، خودکارآمدی عمومی (شرر و مادوکس، 1982) و هوش هیجانی (گلمن، 1995) گردآوری شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه با نرم افزار SPSS-v26 انجام شد. نتایج نشان داد که بین نمره کل باور خودکارآمدی و هر یک از مؤلفه های آن با بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دختر، همبستگی مثبت و معناداری (615/0=r و 019/0>P)وجود دارد . بین نمره کل هوش هیجانی و هر یک از مؤلفه های آن با بهزیستی روانشناختی از نظر آماری، رابطه مثبت و معناداری (677/0=r و 015/0>P) بود.در تحلیل رگرسیون با روش همزمان نشان داد که متغیرهای پیش بین توان تبیین 34 درصدی واریانس نمره بهزیستی روانشناختی را داشته اند.
مداخلات قلدری: مرور نظام مند پژوهش های ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه: قلدری، مسأله ای فراگیر و جدی در حوزه سلامت روانی-اجتماعی است که گروه های سنی مختلف در فرهنگ های گوناگون را تحت تأثیر قرار می دهد. تاکنون مداخلات گوناگونی برای مقابله با این آسیب اجتماعی ارائه شده است.
هدف: هدف پژوهش حاضر، مرور نظام مند مداخلات قلدری و قربانی شدن سنتی و سایبری در جمعیت عمومی ایران بود.
روش: در یک مطالعه مروری نظام مند بر اساس دستورالعمل پریزما، پژوهش های کارآزمایی بالینی منتشر شده در حوزه قلدری در پایگاه های اطلاعاتی آنلاین (Magiran, Noormags, SID) در طی سال های 1382 تا 1403 با استفاده از ترکیب کلیدواژه های "قلدری" یا "زورگویی" یا "آزارگری" و "قلدری سایبری" یا "قلدری سنتی" یا "مزاحمت سایبری" مورد جستجو قرار گرفتند. از مجموع 403 مقاله منتشر شده، 90 مطالعه بر اساس معیارهای ورود در مقوله های ویژگی های کلی، ویژگی های گروه نمونه، دوره پیگیری، طرح پژوهش، پیامد و نوع مداخلات استخراج شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تمرکز عمده مداخلات بر قلدری سنتی بوده است و مداخلات قلدری یا قربانی شدن سایبری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بعلاوه، مشخص شد که کلیه مداخلات به صورت مقطعی و با محوریت داده ها یا گزارش های خودسنجی انجام شده است. همچنین، بیشتر مداخلات در گروه سنی نوجوانان که غالباً دانش آموزان دوره متوسطه بودند، صورت گرفته است. علاوه بر این، ارزیابی نوع مداخلات حاکی از این بود که آموزش مهارت های زندگی و مداخلات مبتنی بر تنظیم هیجان، رایجترین و پرکاربردترین مداخلات مرتبط با قلدری در گروه های سنی مختلف بودند.
نتیجه گیری: به طور کلی، یافته های پژوهش حاضر ضرورت انجام مطالعات طولی، توجه به طراحی برنامه های پیشگیری از قلدری (به ویژه قلدری و قربانی شدن سایبری) در گروه دانشجویان و کودکان خردسال و در بافت های متنوع (از جمله محیط های شغلی) و نیز توجه به سایر روش های جمع آوری داده را به منظور درک دقیق تر پدیده قلدری و مقابله کارآمد با آن مورد تأکید قرار می دهند.
بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های بهوشیاری بر بهبود کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک تحت درمان با بریس و والدین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اسکولیوز ایدیوپاتیک یک بیماری مربوط به ستون فقرات می باشد که در سال های اخیر در نوجوانان شیوع بالایی داشته است. یکی از روش های درمان این بیماری استفاده از بریس است که محدودیت هایی از نظر فیزیکی و روانشناختی ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر که مبتنی بر پژوهش تجربی تک موردی است، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های بهوشیاری بر بهبود کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک تحت درمان با بریس و والدین آن ها می باشد.روش: از 67 نفر نمونه اولیه، 5 نوجوان (10-18 ساله) و 4 والد بعد از احراز معیارهای ورود و خروج پژوهش در سه گروه انتخاب شدند: گروه نوجوان، گروه والد، گروه والد-نوجوان. هر 9 آزمودنی به مدت 6 جلسه 1 ساعته، تکنیک های بهوشیاری را آموزش دیدند. شرکت کنندگان در مرحله خط پایه، مراحل درمانی، پایان درمان، پیگیری یک ماهه و دوماهه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) برای والدین و پرسشنامه بریس (BrQ) برای سنجش کیفیت زندگی نوجوانان را تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده، با استفاده از درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا (RCI) تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج بدست آمده از محاسبه درصد بهبودی در متغیر کیفیت زندگی در سه گروه به تفکیک آزمودنی ها 1-نوجوان (50% -21% -22%) 2-والد (35% - 30%) و 3-والد –نوجوان (35%-30%) و مقایسه تفاوت میزان درصد بهبودی در سه گروه ذکر شده به صورت کلی به ترتیب 31%، 32% و 56% می باشد. شاخص تغییر پایا نیز در سه گروه مشخص شده از لحاظ آماری و بالینی بهبودی معناداری داشته است (96/1≤RCI). همچنین بیمارانی که مدت به همراه والد خود در مداخله شرکت کرده بودند و مدت زمان کمتری تحت درمان بودند، بهبودی قابل توجهی در متغیر کیفیت زندگی داشتند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل شده، تکنیک های بهوشیاری می تواند به عنوان مداخله مناسب جهت کاهش تأثیرات منفی روانشناختی و بهبود کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی اثر بخشی و مقایسه روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده و رفتار درمانی شناختی بر بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
49 - 59
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی و مقایسه روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده و رفتار درمانی شناختی بر بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر تهران بود.روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی مردان و زنان ۵۰-۲۵ سال شهر تهران که به علت شکایت از اضطراب به کلینیک روان درمانی مراجعه کرده بودند. از میان جامعه آماری تعداد ۶۰ نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب، و این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایشی (40 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایی داده شدند. روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده (AEDP) برای گروه آزمایشی اول به مدت ۴ جلسه ۹۰ دقیقه ای و رفتار درمانی شناختی (CBT) برای گروه آزمایشی دوم به مدت ۹ جلسه ۷۰ دقیقه ای اجرا شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه کارکرد ایگو بلک (EFA) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. سطح معناداری آزمون های آماری 0/05در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج این تحلیل بیانگر تأثیر معنی دار روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده با درمان شناختی رفتاری بر بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود (p≤0/01). مطابق مقایسه تطبیقی بین دو رویکرد آموزشی، روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده اثربخشی بیشتری از رفتار درمانی شناختی بر تمایزیافتگی داشته است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت از جمله رویکردهای اساسی در بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده با درمان شناختی رفتاری است.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی ذهن آگاهی در رابطه زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
77 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در حیطه روابط زناشویی، ذهن آگاهی به عنوان یک مفهوم مهم در افزایش کیفیت ارتباط و بهبود رابطه زوج مطرح است اما پژوهش های انجام شده نشان می دهند که ابزار های معتبر اندکی در این حیطه وجود دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس ذهن آگاهی در روابط زوجین (MCRS) در جامعه ایرانی بود که می تواند به پرکردن این شکاف کمک کند.روش: پژوهش حاضر از نوع روان سنجی بود. نمونه پژوهش متشکل از 720 نفر از زنان و مردان ایرانی با میانگین سنی 35 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان ساکنان شهر تهران در سال 1402 انتخاب شدند. نسخه فارسی مقیاس همراه با پرسشنامه های ثبات تعاملات زناشویی، سرخوردگی زناشویی و حساسیت به طرد، اجرا گردید. برای بررسی روایی مقیاس از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای روش اعتبار (همسانی درونی) آن نیز از روش محاسبه آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. جهت بررسی اعتبار (پایایی) نیز از روش بازآزمایی استفاده شد.یافته ها: تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و AMOS 24 انجام شد که حاکی از برازش و مطلوب بودن مدل هشت عاملی ذهن آگاهی در رابطه زوجین است. اعتبار این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای عدم قضاوت 0/87، صبر 0/07، ذهن مبتدی 0/89، اعتماد به خود 0/83، عدم تلاش 0/64، پذیرش 0/76، رها کردن 0/69، توجه کردن0/74 و برای کل مقیاس برابر با 0/92 در سطح معناداری 0/01به دست آمد. همچنین یافته ها نشان دادند که میان عوامل ذهن آگاهی روبط بین زوج ها و ثبات تعاملات زناشویی رابطه مستقیم معنادار و با حساسیت به طرد و نارضایتی زناشویی رابطه معنادار منفی دارد که نشانگر روایی همگرا واگرا مقیاس ذهن آگاهی در روابط زوجین است.نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش نسخه فارسی پرسشنامه ذهن آگاهی در روابط زوجین از روایی و پایایی کافی برخوردار است و می تواند ابزار مفیدی جهت مداخلات زوج درمانی و اهداف پژوهشی باشد.
اثربخشی بازخوردهای اصلاحی معلمان بر تغییر سطح ابراز وجود و پیوند با مدرسه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی بازخوردهای اصلاحی معلمان بر تغییر سطح ابراز وجود و پیوند با مدرسه دانش آموزان بود. روش تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون/پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل دان ش آم وزان دختر ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400بود. نمونه شامل40 دانش آموز که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش(دریافت بازخوردهای مبتنی بر مدل باتلر و وین) و گواه گمارده ش دند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 12 هفته، مبتنی بر مدل باتلر و وین(1995) بازخورد دریافت کردند و گروه کنترل به طور سنتی بازخورد دریافت می کردند. ابزار جمع آوری دادها پرسش نامه ابراز وجود گمبریل و ریچی(1975) و پیوند با مدرسه اسپرینگر و همکاران(2009) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و گواه استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری و نرم افزار spss نسخه 21 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معناداری بین 2 گروه نشان داد. یافته ها حاکی از آن بود که میزان ابراز وجود و پیوند با مدرسه دانش آموزان به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته است؛ بنابراین بازخورد اصلاحی معلم بر ابراز وجود و پیوند با مدرسه دانش آموزان دختر اثر مثبت و معناداری دارد. بازخورد اصلاحی معلم سبب افزایش اعتماد به نفس در رسیدن به اهداف و بهبود عملکرد با بهره گیری از یک خود کارا و توانمند می شود. لذا در طراحی و اجرای برنامه های تربیت معلم به آموزش انواع بازخوردهای اصلاحی توجه نموده و در راستای بهره گیری از بازخورد اصلاحی در کلاس درس پیش بینی های لازم صورت گیرد.
نقش میانجی تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالهای اضطرابی در نوجوانان، این دوره مرحله اصلی شکلگیری نشانگان اضطرابی ازجمله اختلال اضطراب فراگیر است. علل و عوامل متعددی در ایجاد این اختلال دخیل هستند. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر بنیادی، مقطعی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان متوسطه دوم شهر مشهد (63000 =N) در سال 1403-1402 بود که تعداد 203 نفر از آنها و یکی از والدینشان (203 والد) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از شاخص استرس والدینی (آبیدین، 1995)، مقیاس تحملناپذیری بلاتکلیفی (کارتون و همکاران، 2007) و پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر پنجمین راهنمای تشخیص و آماری اختلالهای روانی (موریس و همکاران، 2017) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تائیدی و همچنین تحلیل مسیر در نرمافزارهای آماری SPSS نسخه 26 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین استرس والدینی، تحملناپذیری بلاتکلیفی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر همبستگی مثبت وجود دارد (05/0>p). بررسی ضرایب نشاندهنده آن است که اثر مستقیم استرس والدینی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است، اما اثر آن بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار نیست. اثر مستقیم تحملناپذیری بلاتکلیفی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار است. اثر غیرمستقیم استرس والدینی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر از طریق تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است (99/0 =CFI، 97/0 =NFI، 96/0 =NNFI، 99/0 IFI، 92/0 =RFI، 9/0 =GFI، 064/0 =RMSEA). با توجه به یافتههای بهدستآمده میتوان گفت تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر نقش میانجی ایفا میکند. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان نقش مهمی در تجربه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر دارند. یافتههای این پژوهش نشاندهنده اهمیت مداخلههای مبتنی بر کاهش استرس و مبتنی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی برای کاهش استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان و درنتیجه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر است.
درمان مبتنی بر واقعیت مجازی ویژه افراد چاق بر اضطراب صفت- حالت و رفتار خوردن در افراد دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات خوردن و چاقی مشکلات جدی سلامتی با نتایج درمان ضعیف و نرخ عود بالا علیرغم درمانهای تثبیت شده هستند. براساس شواهد پژوهشی فناوری واقعیت مجازی میتواند نتایج درمان فعلی را بهبود بخشد و میتواند بهعنوان یک ابزار کمکی در درمان آنها استفاده شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر واقعیت مجازی ویژه افراد چاق بر اضطراب صفت- حالت و رفتار خوردن در افراد دارای اضافهوزن بود. مواد و روشها: طرح پژوهش، از نوع آزمایشی و پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعهکنندگان به کلینیکهای لاغری شهر اصفهان در سال 1400 تا 1401 بود و نمونه پژوهش با توجه به ملاکهای ورود و خروج 30 نفر از افراد چاق به شیوه هدفمند از جامعه یاد شده انتخاب شدند و پرسشنامههای اضطراب حالت- صفت (اشپیلبرگر، 1970) و رفتار خوردن (وان استرین و همکاران، 1986) را جواب دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر واقعیت مجازی ویژه افراد چاق بر اضطراب صفت و حالت و رفتار خوردن اثربخش بوده است. همچنین در مرحله پیگیری اثرات از پایداری برخوردار بوده است (001/0>p). نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش میتواند گفت که افراد دارای اضافهوزن با استفاده از فنآوریهای واقعیت مجازی میتوانند بهصورت تعاملی مهارتهای مدیریت استرس و اضطراب را آموزش ببینند و در مواقع تنشزا بهجای استفاده از رفتارهای خوردن غیرقابلکنترل از این مهارتها استفاده نمایند
علل اطاله ی دادرسی در هیأت رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان و تأثیر آن ها در هیات های دبیرخانه ی ستاد مبارزه با مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۲۴۰-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
هدف: تصمیم گیری در خصوص ادعاهای مطروحه منتهی به رسیدگی قضایی یا شبه قضایی در زمان معقول با رعایت اصول دادرسی منصفانه تضمین گر عدالت است. روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای یا اسنادی و همچنین مصاحبه و از طریق مراجعه به منابع، اصول و قواعدحقوقی و غیره تلاش شده تا به این پرسش که چه عواملی در رسیدگی به تخلفات اداری-مراجع شبه قضایی- موجب اطاله دادرسی می شود. در این زمینه و چگونگی و چرایی موضوع در مجموعه ای پس از تبیین مفهومی، تاریخچه تقنینی رسیدگی به تخلفات اداری و ساختار جاری ناظر بر رسیدگی به تخلفات اداری، به اجمال عواملی از قبیل ضعف در شفافیت مصادیق تخلفات در قانون رسیدگی به تخلفات اداری، ابهام در تشدید تنبیهات، ایهام در اعمال تخفیفات متناسب با موقعیت شغلی، متناسب نبودن قانونی تخلفات و تنبیهات، نارسایی قانون در حقوق دفاعی متهم، اشکال در تعیین مراجع عالی و تالی، اشکال در مرجع حل اختلاف در صلاحیت و نظارت سلسله مراتبی مراجع عالی و تالی، شفاف نبودن قلمرو اجرای قانون در مکان و زمان، ابهام در شروع به رسیدگی و فوریت، ناکافی بودن تعیین مواعد قانونی، ابهام در امضای اوراق، ناکافی بودن ضوابط استفاده از کارشناس، ضعف در مقررات ابلاغ و نظارت بر آن، ضرورت پیش بینی محدودیت های ناظر بر عدم مداخله افراد ذی نفوذ و غیره در اطاله ی رسیدگی در هیئت ها احصاء شده است. در این پژوهش، بامطالعه موردی، عملکرد دبیرخانه ی ستاد مبارزه با مواد مخدر از طریق مطالعه پرونده های مختومه و مطروحه در هیأت تخلفات اداری این مرجع و کسب نظر از دست اندرکاران مربوط مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد عواملی از قبیل ایرادات تقنینی، نیروی انسانی، ضعف در استفاده از تخصص در رسیدگی و غیره موجب اطاله می گردد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش اقداماتی از قبیل ضرورت آموزش اجباری برای اعضاء، تدوین آیین دادرسی متناسب، آموزش کارمندان، استفاده از وکلاء و مشاوران حقوقی می تواند اطاله را به حداقل ممکن کاهش دهد.
مروری بر کمک طلبی تحصیلی به عنوان یک رویکرد سازنده گرایانه در یادگیری و پیشرفت تحصیلی و عوامل میانجی آن
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۸۷-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پیشرفت تحصیلی همواره دغدغه اصلی معلمان، والدین و همچنین دانش آموزان است. پیشرفت تحصیلی تعیین کننده موفقیت آینده، پذیرش اجتماعی، ثبات عاطفی و عزت نفس است؛ بنابراین، دغدغه اصلی فرآیند یاددهی-یادگیری امروزی، ریشه کن کردن دستاوردهای سطح پایین علمی می باشد. عامل مهمی که باعث ایجاد شکاف عملکردی بین افراد با موفقیت بیش تر و کم تر می شود، استفاده از راهبردهای یادگیری سازنده گرایانه است. افراد موفق، اغلب به عنوان یادگیرندگان خودتنظیم تر و استفاده کنندگان بهتر از راهبردهای سازنده گرایانه ی شناختی معرفی می شوند. کمک طلبی تحصیلی یکی از راهبردهای مبتنی بر ساختارگرایی متمرکز است که نقش مهمی در یادگیری دانش آموزان دارد؛ اما برای مدت طولانی توسط محققان نادیده گرفته شده است؛ بنابراین، هدف این مقاله آگاه کردن خوانندگان در مورد نقش کمک طلبی تحصیلی به عنوان یک راهبرد سازنده در پیشرفت تحصیلی و تفاوت بین افراد در بهره گیری از راهبردهای کمک طلبی تحصیلی است. بر اساس یافته های متون مختلف، مقاله حاضر این واقعیت را نیز ثابت می کند که افراد با موفقیت بالا، کمک جویندگان بهتری نسبت به افراد کم تر موفق هستند؛ بنابراین مقاله فعلی پیش بینی می کند که افراد می توانند با ایجاد تغییراتی در استراتژی های کمک طلبی، موفق تر شوند. نقش معلمان و والدین و سایر عناصر به عنوان عناصر میانجی در بهبود رفتار کمک طلبی تحصیلی نیز موردبحث قرارگرفته است.
اثربخشی بازی درمانی بر مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی منطقه 8 تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۵۵-۳۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی بازی درمانی بر مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی منطقه 8 تهران در سال تحصیلی 1402-1401 انجام گرفت. این پژوهش با توجه به هدف در زمره پژوهش های کاربردی، با توجه به نوع داده ها کمی و با توجه به ماهیت و نوع مطالعه در ردیف پژوهش های نیمه آزمایشی و بر اساس طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه آزمایشی جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پیش دبستانی منطقه 8 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه به صورت در دسترس (هدفمند) بر اساس ملاک های ورود و خروج 30 دانش آموز پیش دبستانی انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل ازلحاظ پس آزمون متغیرهای مهارت ارتباط و هوش هیجانی با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس می توان گفت که تفاوت معناداری حداقل دریکی از متغیرهای وابسته ایجادشده است و ضریب تأثیر نشان می دهد که 0/948 درصد تفاوت دو گروه مربوط به مداخله (بازی درمانی) است. نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش، مربیان، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.