فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: By the end of 2014, an estimated 6,851,000 adult individuals were in the United States criminal justice system. Many of these individuals are racially and ethnically minoritized men. These families have been adversely impacted by the loss of adult family members who have been sent to prison. Family therapy has been recommended for successful reentry from incarceration into the home and community. Methods: Structural family therapy (SFT) aims to restructure the family’s organization to decrease dysfunction and establish flexible boundaries. SFT and the use of culturally sensitive practices are key to the success of family therapy for this population. Findings: This case study showcases SFT’s main components including rules, roles, hierarchies, and boundaries. Clinical implications advise to explore the effectiveness of using culturally informed care practices when using SFT models when a parent is incarcerated. Conclusion: Correctional facilities should take a deep dive into the importance of investing in programs of essential skills that will not only help the individual to return to society but can lead to the reduction of recidivism.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی و احساس بهزیستی بیماران دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری مرحله آخر کلیه، شرایط بالینی را نشان می دهد که در آن کارکرد درونی کلیه دچار زوال غیرقابل برگشتی می شود. این بیماران به دیالیز نیاز دارند. تحقیقات نشان داده اند به دلایل متعددی دیالیز بیشترین آسیب را به کیفیت زندگی فرد وارد می کند. مداخلات مبتنی بر درمان شناختی رفتاری در بیماری های مزمن مختلفی به طور موفقیت آمیزی باعث تغییر رفتار شده اند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری گروهی بر کیفیت زندگی و احساس بهزیستی بیماران دیالیزی بود. روش کار: این مطالعه در سال 1389 در بخش دیالیز بیمارستان هفده شهریور مشهد بر 30 بیمار دیالیزی (جنس زن) انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. 15 نفر آزمودنی ها در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش از 10 جلسه هفتگی مدیریت استرس برخوردار شدند درحالی که گروه کنترل از هیچ آموزشی برخوردار نشد. هر دو گروه به پرسشنامه های کیفیت زندگی و احساس بهزیستی قبل و بعد از دوره آموزشی پاسخ دادند. سپس داده ها جمع آوری و توسط نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: بعد از 10 جلسه هفتگی مداخله شناختی رفتاری، بین دو گروه اختلاف معنی- داری حاصل شد، برای کیفیت زندگی بیماران دیالیزی (p = 0/001) و احساس بهزیستی آنان (p = 0/005). نتیجه گیری: طبق نتایج، استفاده از این روش برای بیماران دیالیزی مفید است و باعث بهبود کیفیت زندگی و احساس بهزیستی در این بیماران می شود؛ بنابراین می تواند برای بیماران دیگر نیز مدنظر قرار گیرد.
ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه خودتنظیمی درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خودتنظیمی درمان (TSRQ) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش و مواد: این پژوهش توسعه ای و از نظر روش گردآوری داده ها در زمره مطالعات توصیفی و اعتباریابی آزمون قرار داشت. جامعه آماری پژوهش را بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر مشهد در پائیز 1402 تشکیل می دادند. دو گروه نمونه 201 نفری و 283 نفری از این بیماران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های خودتنظیمی درمان (TSRQ)، شایستگی ادراک شده (PCS)، سرزندگی ذهنی (SVS)، رضایت از زندگی (SWLS) و فشار روانی (K6) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار های SPSS.27 و Amos.24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پرسشنامه خودتنظیمی درمان (TSRQ) از ساختاری دو عاملی برخوردار است. واریانس تبیین شده برای بعد رعایت رژیم دارویی و کنترل قندخون برابر با 58/81 درصد و در بعد برنامه غذایی و فعالیت بدنی برابر با 40/85 درصد بود. تحلیل عاملی تاییدی نیز این ساختار را تأیید کرد. همسانی درونی مقیاس با آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن به تأیید رسید. روایی پیش بین در ارتباط با شایستگی ادراک شده، سرزندگی، رضایت از زندگی و فشار روانی در سطح مطلوبی قرار داشت (01/0>P). بین قندخون ناشتا (FBS) با هیچ یک از ابعاد خودتنظیمی درمان دیابت رابطه معناداری وجود نداشت (05/0<P). تحلیل واریانس چندمتغیره نیز تفاوت هایی را بر حسب سال های ابتلا به دیابت، جنسیت، سن، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال تفاوت های معناداری در خودتنظیمی دیابت نشان داد (01/0>P). نتیجه گیری: به نظر می رسد، پرسشنامه خودتنظیمی درمان (TSRQ) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار بوده و می تواند در ارزیابی توانایی خودمدیریتی و خودتنظیمی این بیماران و کمک به بهبود آنان سودمند واقع شود.
Effectiveness of Mindfulness Training on Experiential Avoidance, Self-Compassion, and Physiological Indices in Women with Breast Cancer(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to examine the impact of mindfulness training on experiential avoidance, self-compassion, and certain physiological indices in women diagnosed with breast cancer. Method: This applied research was conducted as a quasi-experimental study with a pre-test, post-test, and control group design. The population included all women with stage 1 and 2 breast cancer who were under medical care after completing chemotherapy or radiotherapy at Shahid Tajrish Hospital in 2020-2021. A convenience sampling method was used to select 40 female breast cancer patients, who were equally divided into an experimental group (20 participants) and a control group (20 participants). Data were collected using the Neff's Self-Compassion Scale (Neff, 2003), the Bond et al.'s Experiential Avoidance Questionnaire (2011), and physiological indices. Mindfulness training, based on the protocol by Lengacher et al. (2019), consisted of 8 sessions of 90 minutes each for the experimental group, while the control group received no intervention. Data were analyzed using covariance analysis. Findings: The results indicated that mindfulness training significantly increased self-compassion (F = 6.35, p < .05) and decreased experiential avoidance (F = 4.75, p < .05) in women with breast cancer. Additionally, the training significantly reduced cortisol levels (F = 7.38, p < .05), but did not have a significant effect on the concentrations of IL-6 (F = 0.83, p > .05) and CRP (F = 0.04, p > .05). Conclusion: Considering the current findings, it can be said that mindfulness training is effective in improving the psychological condition and reducing stress in women with breast cancer.
Comparing the Effectiveness of Problem-Solving Skills Training Based on Tolman's and Bandura's Theories on Adolescent Girls' Problem-Solving Styles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was to compare the effectiveness of problem-solving skills training based on the theories of Tolman and Bandura on the problem-solving styles of middle school students. Methods: The research method was quasi-experimental. The population consisted of all female first-year middle school students in Hamadan, with a sample size of 75 students (three groups of 25), selected through multi-stage cluster sampling. The D'Zurilla, Nezu, and Maydeu-Olivares problem-solving questionnaire (2000) was used for data collection. Problem-solving training sessions based on Tolman's theory followed a protocol provided by Tolman (1932), and those based on Bandura's theory followed a protocol by Bandura (1999), conducted over eight 60-minute weekly sessions for two months. Data were analyzed using Multivariate Analysis of Covariance (MANCOVA) and the Scheffé post hoc test. Findings: There were differences in the impact of training based on these theories on students' problem-solving styles (P < .01). Training based on Tolman's theory was more effective in reducing the use of negative and impulsive problem-solving styles compared to training based on Bandura's theory (P < .01). Conclusion: These trainings increased the use of positive and logical orientation styles and decreased the use of negative, avoidant, and impulsive styles among students.
بررسی اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به بیماری سرطان با سرسختی روانشناختی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۹۶-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به اهمیت تاب آوری و تنظیم هیجانی به عنوان مؤلفه های روانشناختی مؤثر در بیماری سرطان انجام مداخلات روانشناختی در جهت بهبود این سازه ها یک ضرورت اساسی است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به بیماری سرطان با سرسختی روانشناختی پایین انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون - پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه شامل 30 نفر از بیماران بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه روایت درمانی و گروه کنترل جایگزین شدند. از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و نظم جویی شناختی هیجانی گرانفسکی و کرایج استفاده شد. داده ها از طریق مانکوا و نرم افزار SPSS-20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه روایت درمانی با گروه کنترل در مرحله پس آزمون تاب آوری و تنظیم هیجانی شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، درمان روایت درمانی آنلاین می توانند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سرطان به کار گرفته شوند و در این زمینه روایت درمانی آنلاین می تواند کارآمدتر باشد.
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر دل بستگی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۲۵۰-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناسازگاری زناشویی با افزایش اضطراب و اجتناب دل بستگی و کاهش صمیمیت عاطفی همراه است که ضرورت زوج درمانی را افزایش می دهد. باوجوداین، در زمینه تأثیر زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی در زوج های ناسازگار، شکاف پژوهشی دیده می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر دل بستگی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوج های ناسازگار انجام شد. روش: این پژوهش از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی سیفا، بهین و همراز شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. نمونه ای به تعداد 20 زوج با روش نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سنجش زوج ها بر اساس پرسشنامه سبک های دل بستگی همسران (کیان زاده، 1388) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط (شفر و اولسون، 1981) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه انجام شد. گروه آزمایش زوج درمانی متمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر کاهش اضطراب دل بستگی و اجتناب دل بستگی و نیز افزایش صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار مؤثر بود (0/01p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده زوج درمانی متمرکز بر شفقت با تأکید بر همدلی و شفقت با خود و همسر، تعامل مبتنی بر شفقت با همسر، مواجهه مبتنی بر حل مسئله با چالش ها و مشکلات زناشویی، پذیرش خویشتن و همسر با همه نقاط قوت و ضعف و کلام و رفتار مشفقانه موجب بهبود اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار می شود. بنابراین می توان از زوج درمانی متمرکز بر شفقت برای بهبود اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار استفاده کرد. در قسمت نتیجه گیری طبق نظر داور محترم و بر اساس رویه موجود در آخرین مقاله های چاپ شده مجله به مهم ترین کاربرد مبتنی بر یافته های به دست آمده اشاره شده است.
اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر استرس ادراک شده و انسجام روانی مراقبان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
88 - 97
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر استرس ادراک شده و انسجام روانی مراقبان سالمند انجام گرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه با مرحله پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را افراد مراقب سالمند مراکز تحت نظارت وزارت بهداشت شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. در این پژوهش تعداد 27 مراقب سالمند با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه مقیاس استرس ادراک شده (کوهن، کاکارک و مرملستین، 1983) و پرسشنامه احساس انسجام روانی (فلسنبرگ، ونتکولت و مریک، 2006) بود. داده های جمع آوری شده به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش سرمایه های روان شناختی بر استرس ادراک شده (0/001>P؛ 0/59=Eta؛ 36/79=F) و انسجام روانی (0/001>P؛ 0/61=Eta؛ 40/32=F) مراقبان سالمند تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سرمایه های روان شناختی با بکارگیری مفاهیم پایه ای همانند خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استرس ادراک شده و بهبود انسجام روانی مراقبان سالمند مورد استفاده قرار گیرد.
فراتحلیل نقش طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های روابط بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
133 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل پژوهش های حوزه طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های روابط بین زوجین انجام گرفت. تعداد 47 پژوهش اولیه بر اساس ملاک های ورود و خروج از بین مقالات و پایان نامه های داخل کشور انتخاب و در فرم ورود اطلاعات مصرآبادی (1395) وارد شد. اندازه های اثر خلاصه مدل تصادفی نقش طرح واره های اولیه به تفکیک شاخص های مثبت و منفی در روابط بین زوجین برابر با 0/115- و 0/214 به دست آمد. با توجه به مقدار بالای ناهمگنی اندازه های اثر به تفکیک انواع طرح واره ها تحلیل شد. در ارتباط با شاخص های منفی به ترتیب بزرگ ترین اندازه های اثر در منفی گرایی/بدبینی، محدودیت های مختل و متغیر کلی طرح واره های ناسازگار اولیه و در مورد شاخص های مثبت نیز بزرگ ترین اندازه اثر با متغیر کلی طرح واره های ناسازگار اولیه، اطلاعت و قطع ارتباط و طرد دیده شد. همچنین بزرگ ترین اندازه های اثر طرح واره ها بر صمیمیت کلی بین زوجین و طلاق عاطفی مشاهده شد. تلویحات این فراتحلیل بر اثرات متوسط طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های متنوع در روابط بین زوجین تأکید دارد.
اثربخشی مداخله شناختی رایانه محور بر حافظه آشکار و نهان و توانایی نگهداری ذهنی در کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
199 - 205
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اوتیسم به عنوان یک اختلال عصبی-تحولی همواره با ضعف هایی در کودکان مبتلا به این اختلال در حافظه و نگهداری ذهنی همراه است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله شناختی رایانه محور بر حافظه آشکار و نهان و توانایی نگهداری ذهنی در کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مراجعان کودک مبتلا به اختلال اوتیسم در سال 1402 به مراکز درمانی شهر تهران بودند. که از بین آن ها 30 کودک به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و گواه (15) قرار داده شدند. مداخله شناختی رایانه محور به صورت انفرادی در 10 جلسه 50 دقیقه ای در طول چهار هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. در صورتی که گروه کنترل هیچ مداخله ای در زمینه توانبخشی شناختی رایانه محور دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظه آشکار و نهان و تکلیف نگهداری ذهنی مایع بود. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون های تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 26 صورت گرفت.یافته: نتایج نشان داد مداخله شناختی رایانه محور بر بهبود حافظه آشکار و نهان و نگهداری ذهنی در کودکان مبتلا به اوتیسم معنادار بود. (0/001>P).نتیجه گیری: یکی از مهم ترین اهداف آموزشی و توانبخشی کودکان مبتلا به اوتیسم ارتقای شناختی آن ها است. به کارگیری مداخله شناختی رایانه محور برای ارتقای حافظه آشکار و نهان و توانایی نگهداری ذهنی ایشان مفید خواهد بود.
مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
244 - 253
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که در سال 1398 مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند و 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در سه گروه برابر در گروه های آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین قرار گرفتند. گروه های آزمایشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان طی 8 هفته تحت مداخله قرار گرفتند و در این مدت بر گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی گروه های مداخله و کنترل وجود دارد (0/001=P). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که تفاوت معنی داری در نمرات حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی بین دو گروه آزمایش مشاهده نشد. مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان از درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان به عنوان یک روش کاربردی و موثر در جهت بهبود حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک در مراکز روانشناسی و درمانی استفاده کرد.
تاثیر درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
71 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بارداری با تغییرات جسمانی و هیجانی همراه است که شرایط خاص کووید-19 می تواند در بر سطح اضطراب سلامتی آن دامن بزند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش و پس آزمون بود. نمونه آماری را 30 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به مرکز خدمات جامع سلامت سیاهکل تشکیل دادند که به صورت هدفمند غیر تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه به صورت تخصیص تصادفی جایدهی شده و به پرسشنامه های اضطراب سلامتی (سالکوسیکس و وارویک، 1989) و نگرش واکسن (رحمانیان و همکاران، 1399) به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. گروه آزمایش، درمان راه حل محور کوتاه مدت (کار دشازر و همکاران، 2006 ) را در 5 جلسه دریافت کرد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با تحلیل کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ اثر دارد (05/0>P).
نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده می توان گفت در شرایط بحرانی با کاربست مداخله های راه حل محور و کوتاه مدت می توان نگرش ارتقاء سلامت از طریق تزریق واکسن کووید-19 را در زنان باردار افزایش داد و اضطراب سلامتی را در ایشان کاهش داد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری و خودمراقبتی در افراد دارای بیماری قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
58 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری و خودمراقبتی در افراد دارای بیماری قلبی عروقی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش بیماران قلبی عروقی شهر اصفهان در سال 1401 بود که تعداد 51 نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه(هر گروه 17 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری روانی اجتماعی با بیماری دراگتیس(۱۹۸۶) و خودمراقبتی جارسما و همکاران(۲۰۰۳) بود. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 9 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت یکبار در هفته و درمان فراتشخیصی نیز در 9 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت یک بار در هفته اجرا و گروه کنترل در انتظار درمان قرار گرفتند. داده ها با استفاده روش آماری واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی تحلیل شدند. نتایج نشان دهنده اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری(753/0= اتا) خودمراقبتی(362/0= اتا) بیماران قلبی عروقی بود بطوریکه در مرحله پیگیری نیز این تاثیرات پایداری خود را حفظ کرده بود(001/0>P) نتایج آزمون بونفرنی نشان داد میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خود مراقبتی بیماران بیشتر بود. بنابراین از هر دو مداخله می توان جهت سازگاری روانی اجتماعی با بیماری و خود مراقبتی بیماران قلبی عروقی و ارتقاء کیفیت زندگی آنها استفاده نمود.
بررسی رابطه بین سبک های حل تعارض، باورهای غیر منطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعارضات زناشویی از متغیرهای زیادی تأثیر می پذیرد و عوامل بسیاری می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین سبک های حل تعارض، باورهای غیرمنطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی انجام شد.روش : این پژوهش ، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل 25 تا 45 سال با حداقل 2 سال ازدواج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم بید در سال 1397 شامل490 نفر بود. از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 216 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه تعارض سازمانی رحیم، آزمون باورهای غیرمنطقی اهواز عبادی و معتمدین، پرسش نامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی و پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران بود. برای بررسی فرضیه های مورد مطالعه از روش همبستگی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد از بین سبک های حل تعارض (یکپارچگی، اجتنابی، مسلط، مصالحه و ملزم شده)، سبک یکپارچگی، سبک اجتنابی و سبک ملزم شده با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارند. بین باورهای غیرمنطقی و تعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. از بین الگوهای ارتباطی (سازنده متقابل، اجتناب متقابل و توقع -کناره گیر)، الگوی ارتباطی سازنده متقابل با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودکان با معلولیت جسمی و حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
108 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودکان با معلولیت جسمی و حرکتی در سال 1403-1402 بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع گروه های نابرابر با طرح پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه یآماری پژوهش را تمامی مادران کودکان با معلولیت جسمی و حرکتی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی و دانش آموزان تحت پوشش آموزش و پرورش استثنایی شهر کرمانشاه تشکیل دادند. نمونه پژوهش 45 نفر از مادران واجد شرایط بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی پذیرش و تعهد (15 نفر) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری روانشناختی استفاده شد. گروه های آزمایشی دوازده جلسه نود دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و برای گروه گواه مداخله ای ارائه نشد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی دربهبود تاب آوری و انعطاف پذیری روانشناختی تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که معنویت درمانی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نقش بیشتری در بهبود تاب آوری مادران دارای فرزند معلول جسمی حرکتی دارد.
اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
194 - 203
حوزههای تخصصی:
آسیب های روان شناختی و رفتاری در دانشجویان همانند خشونت می تواند سلامت روانی و هیجانی آنان را با آسیب جدی مواجه سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان) دارای علائم خشونت در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 27 دانشجوی دارای علائم خشونت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (14 دانشجو) و گواه (13 دانشجو) جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ را طی 8 هفته در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خشونت (آیزنک و ویلسون، 1367) (VQ)، مقیاس همدلی (جولیف و فارینگتون، 2006) (EQ) و پرسشنامه معنا در زندگی (استگر و فرازیر، 2006) (MLQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش ارتباط بدون خشونت بر همدلی (0/001>P؛ 51/0=Eta؛ 35/24=F) و معنای زندگی (0/001>P؛ 46/0=Eta؛ 21/20=F) دانشجویان دارای علائم خشونت تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش ارتباط بدون خشونت با بهره گیری از فنونی همانند دریافت همدلانه، شناسایی و ابراز احساسات و مسئولیت پذیری احساسات خود می تواند روشی موثر در جهت بهبود همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی افسردگی بر اساس مواجهه با خشونت خانگی با میانجی گری مشکلات خواب: بررسی نقش تعدیل کننده خودشفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
25 - 36
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مواجهه با خشونت خانگی و افسردگی با میانجی گری مشکلات خواب و تعدیل کنندگی خودشفقتی در نوجوانان دختر انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر 13 تا 16 ساله مشغول به تحصیل شهر تهران در سال 1402 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 223 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس مواجهه کودک با خشونت خانگی (ادلسون و همکاران، 2008)، مقیاس افسردگی نوجوانان کوتچر (لبلانس و همکاران، 2002)، نسخه کوتاه مقیاس خودشفقتی (ریس و همکاران، 2011) و پرسشنامه کوتاه اختلالات خواب (زومر، 1985) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه هایس (مدل های 4 و 7) در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. نتایج نشان داد مشکلات خواب رابطه بین مواجهه با خشونت خانگی و افسردگی را میانجی گری می کنند و رابطه بین مواجهه با خشونت خانگی و افسردگی با میانجی گری مشکلات خواب توسط خودشفقتی تعدیل می شود. بر این اساس، نوجوانانی که از سطوح بالای خودشفقتی برخوردارند، در مواجهه با خشونت خانگی، مشکلات خواب کمتری را تجربه می کنند و در نتیجه ممکن است کمتر دچار افسردگی شوند. یافته های این پژوهش برای درک مکانیسم پیچیده رابطه موجهه با خشونت خانگی و افسردگی مفید است و پیامدهایی عملی برای مداخلات پیشگیرانه و درمانی افسردگی نوجوانان دختر دارد.
نقش میانجی پذیرش خود در رابطه بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
317 - 340
حوزههای تخصصی:
تحمل پریشانی از عوامل تأثیرگذار بر خودمدیریتی بیماران دیابتی است. این پژوهش به منظور تعیین نقش میانجی پذیرش خود در ارتباط بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. به این منظور 207 پرسشنامه به روش در دسترس در بیماران دیابتی نوع دو ساکن استان یزد اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی Simons & Gaher و مقیاس تکامل وجودی Loonstra بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS 24 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که پذیرش خود با تحمل پریشانی (001/0 > P و 24/0 r =)، خودشکوفایی با تحمل پریشانی (01/0 > P و 22/0 r =) و تعالی خود با تحمل پریشانی (05/0 > P و 23/0 r =) ارتباط معنی دار مثبتی دارند. همچنین پذیرش خود نقش میانجی معنی داری در رابطه بین خودشکوفایی و تحمل پریشانی (01/0>p) و نیز تعالی خود و تحمل پریشانی (05/0>p) بازی می کند. میزان تحمل پریشانی فرد دیابتی تا 22 درصد توسط عوامل خودشکوفایی، تعالی خود و پذیرش خود قابل پیش بینی بود (01/0>p). نتایج نشان داد افراد مبتلا به دیابت نوع دو که پذیرش خود، تعالی خود و خودشکوفایی بالاتری دارند، تحمل پریشانی بالاتری داشته اند. بنابراین پیشنهاد می شود که مراکز بهداشتی-درمانی به آموزش های روان شناختی جهت ارتقاء خودشکوفایی، تعالی خود و بطور خاص پذیرش خود در بیماران دیابتی توجه ویژه ای داشته باشند.
رابطه سازگاری اجتماعی و عزت نفس با عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر کرج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۰۹-۱۰۲
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه سازگاری اجتماعی و عزت نفس با عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. تعداد حجم نمونه با توجه به تعداد جامعه نامحدود تعداد 200 نفر دانش آموز پایه ششم به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد که سازگاری اجتماعی توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارد. (0/675=β، 46/5 =t، 0/001>p). همچنین نتایج نشان داد که متغیر عزت نفس نیز توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارد. (0/275= β، 13/3 =t، 0/001>p). با توجه به نتایج حاضر می توان نتیجه گرفت سازگاری اجتماعی و عزت نفس توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارند که این امر می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش و معلمان قرار گیرد.
مروری بر تأثیر اختلال اضطراب جدایی در روند تحصیلی کودکان ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۱۱-۲۰۲
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود که تأثیر اختلال اضطراب جدایی در روند تحصیلی کودکان ابتدایی را سبب شناسی و راهکارهای درمانی آن را شناسایی و معرفی کند زیرا اختلال اضطراب جدایی بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و انطباقی، ارتباط با والدین، معلم و همسالان تأثیر منفی می گذارد و بروز آن در دوران کودکی، خطر ابتلا به اختلالات روانی را در سال های آتی زندگی افزایش می دهد که در صورت عدم درمان، می تواند منجر به مشکلات دیگری شود. تحقیق حاضر با روش فراترکیب نگاشته شده است. بدین منظور پایگاه های علمی اطلاعاتی داخلی و خارجی بدون در نظر گرفتن محدوده زمانی موردبررسی و جست وجو قرار گرفتند؛ که ابتدا 93 مقاله انتخاب شد و درهایت پس از گزینش، 25 مقاله موردبررسی و منبع قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که پس از گذشت چندین دهه از شناسایی و معرفی اختلال اضطراب جدایی، همچنان این اختلال به عنوان یکی از اختلال های اضطرابی شایع در آسیب شناسی روانی کودکان مطرح است. نتایج همچنین بیانگر این بود که بروز حالت ترس و نگرانی مفرط در موقعیت های جدایی کودک از والد یا خانه به عنوان مهم ترین ویژگی این اختلال شناخته می شود و ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و خانوادگی در کنار یادگیری اضطراب و دخالت عوامل شناختی در سبب شناسی آن تأثیرگذارند. افزون بر این، نتایج نشان داد که اثربخش ترین درمان های شناخته شده برای این اختلال شامل درمان شناختی رفتاری، درمان های خانوادگی، بازی درمانی و درمان دارویی است. در این راستا آموزش والدین و مربیان و معلمان در فرایند درمان اهمیت بسیاری دارد.