فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نتایج حاصل از تحلیل گفتمان حاکی از آن بود که در گفتمان اشتغال زایی حاکم بر قوانین برنامه های توسعه، دال شناور «اشتغال زایی»، در قالب نشانه هایی مرکزی مشتمل بر «تقلیل نرخ بیکاری» در قالب برنامه اول توسعه، «اشاعه و ترویج فرهنگ کار» در قالب برنامه دوم، «ایجاد اشتغال در مناطق کمتر توسعه یافته» در قالب برنامه سوم، «رفع موانع اشتغال زایی» در قالب برنامه چهارم، «ایجاد اشتغال پایدار» در قالب برنامه پنجم و در آخر «نگرش کلان و فرابخشی به اشتغال زایی» در قالب برنامه ششم توسعه مسدود گردیده؛ اما در عرصه عمل، مفصل بندی گفتمانهای حاکم بر هر برنامه در حوزه اشتغال، حول نشانه های مرکزی مذکور، متمایز از یکدیگر بوده و نشانه های اصلی متفاوتی، نظام معنایی حاکم بر مفصل بندی گفتمان اشتغال زایی در برنامه های توسعه را شکل داده اند؛ چرا که هر چند در شش برنامه توسعه کشور، اشتغال زایی سیاستی اصلی و برجسته در حوزه اشتغال و به تبع آن کاهش بیکاری لحاظ گردیده، اما بر مبنای سکوهای نظری و بسترهای هویتی دو جناح غالب (اصولگرا و اصلاح طلب)، از سویی در ادوار مختلف مجلس که نقش تصویب کننده سیاستگذاریها را بر عهده داشته اند و از سویی در دولتهای مجری قوانین برنامه های توسعه، در قالب راهبردها و سازوکارهایی، اشتغال زایی پیگیری شده و رویکرد به مقوله اشتغال و اشتغال زایی نگرشی مبتنی بر اصول گفتمانی ای بوده که بر آن دوره، تفوق و تسلط گفتمانی داشته است
نقش مالکیت اربابی در زیست مزارع ایرانی در دوره های قاجار و پهلوی با نگاه ویژه به مزرعه قاضی بالا در قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیشت ایرانیان در طول تاریخ با کشاورزی و مزرعه داری گره خورده بود و زمین داران بزرگ و اربابان از طبقه نجبا و طبقات بالای اجتماعی محسوب می شدند. منابع، اسناد تاریخی و باستان شناختی وجود دارند که آثار مرتبط به میراث کشاورزی در پهنه فرهنگی ایران را نشان می دهند. تعدادی از آن ها مربوط به مزارعی هستند که از قرون اولیه اسلامی تا دوره پهلوی شکل گرفتند و قرن ها مورد بهره برداری اقتصادی و معیشتی قرار داشتند. آن ها دارای 4 نوع نظام مالکیتی وقفی، اربابی، دولتی و شاهی بودند و سپس تعدادی از آن ها در دوره قاجار و پهلوی تحت مالکیت اربابی قرارگرفتند. این نوع از مالکیت در مواجهه با تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در این دوران و پس از آن موجب ایجاد تغییرات کالبدی و کارکردی در مزارع تاریخی شده و هویت و اصالت آن ها را دچار چالش کرده است.مسئله اصلی مقاله نیاز به شناخت عمیق تر درباره ارتباط بین مالکیت اربابی و زیستِ مزارع ایرانی در دوره قاجار و پهلوی است. این منظور با معرفی عوامل تأثیرگذار برآن از طریق رهیافت تفسیری و راهبرد تفسیری تاریخی انجام خواهد شد.
تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای (انگ) اجتماعی بر کیفیت روابط زنان و مردان نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر تعدیل گری استقلال اقتصادی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
101 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای اجتماعی بر کیفیت روابط زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن بود. روش پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زوج های نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر اصفهان در بازه زمانی تیر تا اسفند 1402 بود. حجم نمونه برای سطح اطمینان 95% و توان آزمون حداقل 80%، برابر با 147 نفر تعیین شد. کیفیت روابط خانوادگی، کیفیت روابط اجتماعی و استیگمای اجتماعی ناشی از ناباروری به ترتیب، با استفاده از پرسش نامه های راست و گلومبوک[1] (1985)، پیرس و همکاران[2] (1991)، یونسی و همکاران (1384) سنجش شد. همچنین، استقلال اقتصادی زن براساس سطح تقریبی درآمد زن سنجش شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS4 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد استیگمای اجتماعی بر روابط خانوادگی و همچنین، روابط اجتماعی زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی، تأثیر منفی دارد. همچنین براساس نتایج، نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن تأیید نشد. نتایج بر ارائه راهکارهای کاهش استیگمای اجتماعی، که مستلزم اقدامات هماهنگ و گسترده در سطوح مختلف جامعه است، تأکید می کند. [1] Rust & Golombok[2] Pierce et al.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر جرم یابی جعل اسناد با رویکرد انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
33 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام این تحقیق، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر جرم یابی جعل اسناد با رویکرد انتظامی از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی درختی بود.
روش: با توجه به نوع داده های تحقیق، تحقیق حاضر از لحاظ روش جزو تحقیقات آمیخته (کیفی کمّی) است. در بخش کیفی طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی، محقق بر آن است که درباره یک پدیده یا موقعیت نامعین اطلاعات اساسی و دقیقی کشف کند. این شناخت اولیه امکان صورت بندی فرضیه (هایی) درباره بروز پدیده موردمطالعه فراهم می کند که باتوجه به خلأ موضوعی، ضمن مصاحبه با خبرگان (مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افراد صاحب نظر) ابعاد، شاخص ها و مؤلفه ها تعیین شده و در بخش دوم به تحلیل آن پرداخته شده است. در بخش دوم (روش کمّی) محقق به منظور آزمودن فرضیات تدوین شده، می تواند با استفاده از روش های تحقیق کمّی داده های حاصل از مرحله کیفی را اعتباربخشی کند و عواملی را که تأثیر کمتری داشته اند، اصلاح، جایگزین و یا حذف کند. در بخش میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته به صورت زوجی، مطابق با نظر کارشناسان و خبرگان این امر با استفاده از انجام تحلیل سلسله مراتبی عوامل وزن دهی خواهد شد. نمونه آماری شامل تعداد 12 نفر از خبرگان این حوزه (شامل کارشناسان جعل اسناد پلیس آگاهی فراجا و پلیس آگاهی تهران بزرگ) بود.
یافته ها: باتوجه به تحلیل یافته های تحقیق، چهار عامل (زمینه ای، محتوایی، فرایندی و کارکردی) به ترتیب از مهم ترین تا کم اهمیت ترین عوامل مؤثر در جرم یابی جعل اسناد شناسایی و رتبه بندی شد.
نتایج: درمجموع ارزیابی سیاست های راهبردی پلیس در این حوزه نشان می دهد که الگوی یکپارچه و منسجمی در جرم یابی جعل تبیین نشده است و اهداف و ارزش های قانون گذار نیز در پیشبرد چنین سیاستی مشخص نیست. علاوه بر این، ابهاماتی در رویکرد سیاست جنایی تقنینی به جعل وجود دارد. در جرائمی که مصادیق متعددی در جامعه دارد، مانند جرم جعل، اگر جرم یابی بر اساس سیاست های مناسب، معقول، منطقی و متقن صورت نگیرد، نه تنها عواقب مطلوبی را به دنبال نخواهد داشت، بلکه موجب بدبینی جامعه به نحوه مقابله با پدیده جعل اسناد با رویکرد پلیسی خواهد شد.
بررسی جامعه شناختی نقش رسانه ها در بازنمایی آثار فقر در جامعه و جذب خیرین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
117 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی جامعه شناختی نقش رسانه ها در بازنمایی آثار فقر در جامعه و جذب خیرین است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را نخبگان حوزه رسانه، کارشناسان امداد و خیرین استان فارس تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری جدول مورگان انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن، با استفاده از روایی صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرارگرفت. پایایی تمامی متغیرها بالاتر از ۷/۰ است. یافته های پژوهش که از طریق روش کیفی استخراج شد شامل، ۵ کد محوری و عبارت اند از: بازنمایی شرایط علّی فقر در جامعه، بازنمایی دینداری و فرهنگ فقر، بازنمایی سرمایه اجتماعی و فقر، بازنمایی جذب خیرین و مؤسسات و بازنمایی پیامدهای فقر. نتایج نشان داد که که تمامی این ابعاد توانسته اند تبیین معناداری از متغیرهای اصلی پژوهش داشته باشند.
مدل مفهومی جنسیت در پوشش رسانه ای المپیک 2020 توکیو و 2016 ریو ( مطالعه موردی: روزنامه ایران ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
151 - 172
حوزههای تخصصی:
با توجه یه تعداد معدود و محدودیت مدل های مفهومی جنسیت ارائه شده در پوشش رسانه ای، هدف از نگارش این مقالهرسیدن به یک مدل مفهومی از جایگاه جنسیت در پوشش رسانه ای المپیک 2020 توکیو و 2016 ریو بود تا بتوان از آنبعنوان الگویی در تحلیل شرایط موجود و نیل به وضع مطلوب بهره برداری کرد. این تحقیق به روش پژوهش کیفی ومبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون است. جامعه آماری، شامل تمامی مطالب روزنامه ایران ورزشی در سال 1395 و درسال 1400بود. نمونه گیری آماری به صورت هدفمند انتخاب گردید که شامل 212 داده متنی (خبر، گزارش، مصاحبه ومقاله) در روزنامه ایران ورزشی در بازه زمانی برگزاری هر یک از المپیک های مذکور ( 15 الی 31 مرداد 1395 و1 الی 17 مرداد 1400 ) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگزاری سه مرحله ی کدگذاری توصیفی، تفسیریو یکپارچه سازی استفاده شد. با توجه به نتایج کدگذاری ها، پنج مضمون اولیه، سه مضمون ثانویه و یک مضمون فراگیرحاصل گردید مقایسه نتایج بدست آمده نشان می دهد که در اغلب موارد تحت تاثیرفضای گفتمان جنسیت زدگی و رویکرداین روزنامه مبنی بر مفاهیم «هژمونی»، « استعاره های ورزشی» و « فراواقعیت» بوده است. از نکات قابل توجه در مفهوم«هژمونی» این است که پوشش خبرها در این مضمون برای هر دو جنس انجام شده است با این تفاوت که حمایت خبری ازبانوان، بیشتر اعلام محرومیت های زیرساختی می شود.
دلبستگی و همدلی در کودکان پیش دبستانی: نقش تنظیم هیجان و سن مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
1 - 18
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیشین از ارتباط بین دلبستگی و همدلی حمایت می کنند، با این وجود مطالعات محدودی از بررسی این رابطه فراتر رفتند و به مکانسیم اثر آن توجه داشته اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان و نقش تعدیل کنندگی سن مادر در رابطه ی دلبستگی با همدلی در کودکان پیش دبستانی انجام شد. 61 کودک 5 تا 6 ساله در جلسه ی آنلاین آزمون مبتنی بر داستان دلبستگی شرکت کردند و مادران آن ها پرسشنامه ی همدلی گریفیت (دادس، 2008) و چک لیست تنظیم هیجان (شیلدز و سیچتی، 1998) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد دلبستگی با همدلی ارتباط مثبت معنی دار دارد و تنظیم هیجان میانجی جزئی ارتباط دلبستگی و همدلی است. علاوه بر این سن مادر رابطه ی این دو متغیر را تعدیل می کند و اثر دلبستگی بر همدلی در فرزندان مادران جوان تر شدت بیشتری دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تنظیم هیجان یکی از مکانیسم های اثر اصلی دلبستگی بر همدلی است. به همین دلیل، توانایی تظیم هیجان موثر در کودکان ایمن به آن ها این امکان را می دهد که با دیگران بهتر همدلی کنند.
طراحی الگوی حکمرانی مدیریت عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی؛ باتأکیدبر نقش توسعه منابع انسانی در حل مسائل اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال طراحی مدلی جامع برای حکمرانی مدیریت عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی است که بر توسعه منابع انسانی و نقش آن در حل مسائل اجتماعی ایران تأکید دارد. این مطالعه بااستفاده از روش ترکیبی (کیفی-کمی)، و با رویکرد کاربردی-اکتشافی برخودار است. داده ها ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسش نامه گردآوری شدند. در بخش کیفی، با انجام 15مصاحبه با مدیران و کارکنان سازمان به روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل «اشباع نظری»، مدل اولیه حکمرانی مدیریت عملکرد تدوین گردید. تحلیل داده ها با بهره گیری از نظریه پردازی داده بنیاد صورت گرفت. در بخش کمی، حجم نمونه براساس فرمول کوکران تعیین شد و داده های گردآوری شده از 351پرسش نامه با بهره گیری از مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که شرایط علی، مقوله محوری، راهبردها، شرایط مداخله گر، زمینه و پیامدها ابعاد اصلی مدل پیشنهادی را تشکیل می دهند و بر سطوح فردی، سازمانی و اجتماعی تأثیر به سزایی دارند. از نوآوری های این مطالعه می توان به طراحی مدلی جامع مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد، ارزیابی اعتبار مدل با بهره مندی از مدل سازی معادلات ساختاری و تأکیدبر نقش توسعه منابع انسانی در رفع چالش های اجتماعی اشاره کرد. این پژوهش می تواند به بهبود کارآمدی و اثرگذاری سازمان تأمین اجتماعی و ارتقای مسائل اجتماعی کشور کمک کند.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر مدیریت بدن زنان در ایران از منظر خبرگان؛ مطالعه موردی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
37-60
حوزههای تخصصی:
امروزه در بین زنان جهان به ویژه زنان ایران، توجه و مدیریت بدن افزایش یافته و زنان با اعمال تغییر در ظاهر بدن خویش به دنبال ساخت بدن اجتماعی می باشند؛ یعنی بدنی که از نظر ظاهری، آرایشی و پوششی مورد پذیرش انتظارات فرهنگی و اجتماعی ای باشد که از سوی رسانه ها تبلیغ می شوند. در ایران آمارهای استفاده از لوازم آرایش، رژیم های غذایی طاقت فرسا و جراحی های زیبایی تاییدکننده این موضوع است. از طرفی در فرآیند مدیریت بدن، رسانه های مختلف از جمله شبکه های اجتماعی نقش مهمی دارند. اینستاگرام یکی از این شبکه هاست که به دلیل دسترسی آسان و تصویری بودن، توانسته بر بدن زنان تاثیرگذار باشد. این پژوهش بدنبال پاسخ به این پرسش است که اینستاگرام بر چه ابعادی از بدن زنان تاثیر گذاشته و راهکارهای مقابله با آن کدام است؟ برای پاسخ به این پرسش از روش دلفی و تکنیک شانون استفاده شد. لذا دیدگاه های10 نفر از خبرگان علوم سیاسی و اجتماعی گردآوری گردید. یافته ها نشان داد که مهمترین ابعاد بدن زنان که تحت اینستاگرام قرار گرفته از دسته ابعاد «ورزشی-سلامتی» است و پس از آن، دسته ابعاد «آرایشی»؛ «زیبایی »و« پوششی» قرار دارند. همچنین این پژوهش بدنبال ارائه راهکارهای کارآمد برای مقابله با این تاثیرات می باشد.
تحلیل گفتمان مقایسه ای نسخه های فارسی و ترکی آذربایجانی سرود «سلام فرمانده» با رویکرد ارتباطات میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
183 - 157
حوزههای تخصصی:
سرود «سلام فرمانده»، پدیده ای بود که به فاصله کمتر از یک سال از انتشار آن در ایران، توانست به حداقل 35 نسخه به زبان ها و گویش های مختلف بازتولید شود و زنجیره ای از ارتباطات میان فرهنگی را شکل دهد که در مجموع بتوان به آن به عنوان یک پدیده فرهنگی ارتباطی نگریست. این سرود در جمهوری آذربایجان نیز به زبان ترکی بازتولید شد. مسئله این پژوهش، بررسی تحلیل گفتمان مقایسه ای نسخه فارسی و ترکی با رویکرد ارتباطات میان فرهنگی است. روش مورد استفاده تحلیل گفتمان به روش عملیاتی پدام است. چارچوب نظری نیز مبتنی بر نظریه مذاکره بر سر هویت است. بر اساس یافته های این مطالعه، به طورکلی این سرود در خارج از مرزهای ایران، به خصوص برای اقلیت های شیعیان در قفقاز، نمودی از مقاومت فرهنگی شیعیان در برابر فرهنگ جهانی شده غربی، درک و بازتولید می شود. گروه های مختلف برای حفظ و انتقال هویت گروهی مذهبی خود به نوجوانان و کودکان، به بازخوانی و بازتولید این اثر روی آوردند. گفتمان حاکم بر نسخه ترکی آذربایجانی حول سه دال اساسی «معرفی امام زمان(عج) به نوجوانان»، «انتظار فعالانه ظهور امام زمان(عج)» و «ساخت آینده آذربایجان، متناسب با هویت مذهبی» تشکیل یافته است. در مقایسه نسخه ترکی با نسخه فارسی، دو دال اساسی «معرفی امام زمان (عج) به نوجوانان» و «انتظار فعالانه ظهور امام زمان (عج)»، که گفتمان نسخه فارسی نیز حول آن شکل یافته بود، تکرار شدند. همچنین در نسخه ترکی آذربایجانی به دو مفهوم «وجود زمینه های تشکیل حکومت اسلامی در آذربایجان» و «احساس تعلق به جبهه مقاومت» اشاره شده که در نسخه فارسی وجود نداشتند و برای اولین بار در این نسخه مطرح شده است.
میشل دوسرتو و تاریخ نگاری زندگی روزمره: مواجهه ای خودتأملی از خلال تجربه مطالعات فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
143 - 171
حوزههای تخصصی:
آشنایی با میشل دوسرتو در ایران، از خلال صورت بندی خاصی که جان فیسک از کتاب دوسرتو، کردارهای زندگی روزمره و به ویژه دو مفهوم استراتژی و تاکتیک به دست داده، میسر شد. کاری که فیسک با آرای دوسرتو، بی اعتنا به بینش متاروش شناختی او می کند، جهان شمول کردن دوگانه های یادشده و متناظر ساختن «شیوه های عمل» با «شیوه های مصرف رسانه ای» است. با این حال، دوسرتو متفکری چندوجهی و غنی است که به ویژه به سبب تلاش های قابل اعتنایش در نقطهٔ تعاطی تاریخ نگاری، روان کاوی، الهیات، زبان شناسی و انسان شناسی، شناخته می شود. ایده ها و بینش روش شناختی و شناخت شناسانه او در حیطه تاریخ نگاری، به ویژه بحث مهم او دربارهٔ «عمل تاریخ نگارانه»، که تلاشی برای پیوند مطالعات تاریخی با متاتاریخ نگاری بوده است، می تواند مدخل مناسبی برای خروج از سردرگمی ای باشد که مطالعات زندگی روزمره در ایران را برای بدل شدن به پروژه ای تاریخ نگارانه آزار داده است. در این مقاله، نخست، مختصات «متاتاریخ نگاری» دوسرتو و تمایز آن با متاتاریخ نگاری هایی از سنخ کارهای هایدن وایت شرح داده می شود، سپس، این ملاحظات روش شناختی و متاروش شناختی در پرتو یکی از شناخته شده ترین تک نگاری های تاریخی او، تسخیر روح در لودون روشن تر می شود. در انتها و جمع بندی بحث، در مواجهه ای خودتأملی، سعی کردم تبعات دوسرتو گریزی در مطالعات فرهنگی ایران، محدودیت های تحلیل هم آیندی برای تاریخ نگاری زندگی روزمره و امکان های متاتاریخ نگاری دوسرتو برای رهایی از تنگناهای موجود را به بحث بگذارم.
بازنمایی امید اجتماعی در آثار سینمایی جنبش موج نو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی بازنمایی امید اجتماعی در آثار شاخص جنبش موج نو سینما در ایران می پردازد. پژوهش پیش رو به این دو پرسش پاسخ می دهد: بازنمایی امید اجتماعی در آثار سینمای موج نو ایران چگونه است؟ و این بازنمایی چه ارتباطی با زمینه اجتماعی تولید آثار دارد؟ برای پاسخ به این سؤالات، از صورت بندی سه گانه اشنایدر شامل «عاملیت»، «هدفمندی» و «امکان پذیری» به عنوان شاخص های بنیانی برای سنجش امید اجتماعی بهره گرفته شد. تحلیل محتوای کیفی بر 15 اثر معرف پنج کارگردان شاخص جنبش موج نو ایران شامل داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، بهرام بیضایی و امیر نادری از بین کل 21 اثر ایشان طی سال های 1347 تا 1357 انجام شده است. با نمونه گیری طبقه ای هدفمند، از هر کارگردان سه اثر همسو با هدف پژوهش انتخاب شده است. این روش، انتخاب آثاری را که بیشترین همسویی را با هدف مطالعه دارند تضمین می کند. صرف نظر از وجود طیف گسترده رویکردها از باور قوی به امید اجتماعی تا ناباوری مطلق، درمجموع اغلب آثار سینمایی موج نو از طریق بازنمایی ابژه هایی که از نظر شاخص عاملیت «غیرعامل»، از نظر شاخص هدفمندی «فاقد هدف» و از نظر شاخص امکان پذیری «ناتوان سازی شده» هستند، بر ناامیدی اجتماعی شدید تأکید دارند. با ادغام نظریه جامعه شناختی هنر زیمل و صورت بندی اشنایدر از امید اجتماعی می توان نتیجه گرفت جنبش موج نو با شورش علیه گفتمان رسمی خوش بینانه، مبارزات اجتماعی را در میان آشفتگی های سیاسی منعکس می کند. این جنبش، ناخودآگاه فرهنگی جمعی را از طریق بیان هنری فردی متجلی می سازد، روایت های غالب را به چالش می کشد و ناامیدی اجتماعی فراگیر زمان خود را با رئالیسمی موشکافانه به نمایش می گذارد.
فرهنگ ملی و چالش های پیش روی توسعه با تأکید بر فساد اداری (تحلیل تطبیقی متغیر محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
645 - 674
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه های توسعه با چالش های جدی به خصوص در کشورهای درحال توسعه روبه رو می باشد. یکی از این چالش ها فساد اداری است. همه کشورها از سطحی از فساد رنج می برند. وقتی بحث از دلایل فساد می شود، فساد را مسئله ای چند سطحی می دانند که تحت تأثیر عوامل مختلف قرار دارد. این عوامل در تعامل با یکدیگر موجب شکل گیری انواعی از فساد در جوامع می شوند. در این میان نقش فرهنگ در کاهش یا افزایش فساد در میان نظریه پردازان مناقشه برانگیز شده است. این مقاله تلاش دارد به رابطه و تأثیر شاخص های فرهنگ ملی بر ادراک فساد در میان کشورهای هدف بپردازد. هدف تحقیق با تأکید بر نظریه هافستد بررسی تأثیر ابعاد مقوله های فرهنگ ملی بر ادارک فساد در میان کشورهای منتخب می باشد. این تحقیق به روش تطبیقی از نوع متغیرمحور می باشد. در این تحقیق از داده های ثانویه موجود از 80 کشور دنیا استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی میان شاخص های فرهنگ ملی و ادراک فساد بیانگر معناداری رابطه فاصله قدرت، فردگرایی، آینده گرایی، خویشتن داری، و قطعیت با ادراک فساد در کشورهای هدف می باشد. همچنین رابطه ای معناداری میان مردگرایی و ادراک فساد مشاهده نگردید. تحلیل چندمتغیره بیانگر این است که متغیر فاصله قدرت (Beta=0/42) و آینده گرایی (Beta=-0/36). بیشترین تأثیر و عدم قطعیت کمترین تأثیر را بر ادراک فساد دارند. متغیرهای فرهنگی به کار گرفته شده توانسته اند 66 درصد از تغییرات متغیر وابسته (ادراک فساد) را تبیین کنند. نتایج این تحقیق نشان داد که هرچند فرهنگ ملی مقوله ای محوری در کاهش چالش های توسعه به خصوص مسئله فساد می باشد ولی باید به متغیرهای دیگر ازجمله متغیرهای اقتصادی و تأثیر همزمان آنها توجه داشت؛ زیرا با کنترل متغیر درآمد سرانه کشورها تنها دو متغیر فرهنگی فاصله قدرت و متغیر فردگرایی همچنان تأثیر معناداری بر متغیر ادراک فساد داشتند.
تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی فرزندان بزرگسال و والدین از یکدیگر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
449 - 482
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روابط نسلی و جنسیتی، در این مقاله به تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی میان فرزندان بزرگسال و والدین پرداخته ایم. جامعه آماری پیمایش، افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران بوده و 1000 نفر از 30 حوزه به شیوه خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده اند. یافته ها نشان داده که در حمایت عاطفی والدین و فرزندان بزرگسال از یکدیگر، تفاوت های جنسیتی وجود دارد. به طوری که حمایت عاطفی پدران و مادران از دختران بیش از پسران و حمایت عاطفی مادران از دختران بیش از حمایت عاطفی پدران از دختران بوده است. در صورت طلاق والدین، حمایت عاطفی پدران از فرزندان کمتر از حمایت عاطفی مادران گزارش شده است. همچنین حمایت عاطفی دختران از پدران و مادران بیش از حمایت عاطفی پسران از پدران و مادران و حمایت عاطفی دختران از مادران بیش از پدران بوده است. حمایت عاطفی دختران و پسران از پدران در صورت طلاق و تضاد والدین، کاهش می یابد. به طور کلی می توان گفت که مادران پیوندهای عاطفی بیشتری با فرزندان خود و به ویژه با دختران خود دارند و در طلاق و تضاد والدین، روابط فرزندان بزرگسال با والدین و به ویژه با پدر، تضعیف می گردد. تقویت پیوندهای عاطفی پدران با فرزندان و تلاش والدین در راستای پایداری زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.
مطالعه تأثیر عناصر فرهنگی در توسعه پایدار با میانجی گری خاص گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر فرهنگی نقش مهمی در توسعه پایدار هر جامعه ای دارد. درواقع فرهنگ عامل اصلی و به عبارتی موتور توسعه است و خاص گرایی درکنار آن می تواند نقش به سزایی داشته باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر عناصر فرهنگی در توسعه پایدار اردبیل با میانجی گری خاص گرایی موردمطالعه شهروندان اردبیل در سال 1400شمسی می باشد. پژوهش پیش رو از نوع توصیفی-هم بستگی و هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل شهروندان 65-18ساله شهر اردبیل به تعداد 605992 بود. بنابراین بااستفاده از فرمول کوکران، تعداد 450نفر از شهروندان با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته که پایایی آن برابر با 85/0 بوده استفاده شده است. بدین سان، داده ها بابه کارگیری آزمون های پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار SPSS موردتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین عناصر فرهنگی و خاص گرایی با توسعه پایدار رابطه مثبت و بین عناصر فرهنگی با خاص گرایی رابطه منفی وجود دارد. تحلیل رگرسیونی و مسیر نشان دادکه 61درصد از تغییرات توسعه پایدار به کمک متغیرهای مستقل قابل تبیین است همچنین عناصر فرهنگی 62/0 و خاص گرایی 53/0 بر توسعه پایدار اثر مستقیم دارند. برای رسیدن به توسعه پایدار می بایست به عناصر فرهنگی و خاص گرایی توجه کرد تا بتوان آینده ای بهتر برای افراد جامعه درست کرد. درنتیجه توجه به قابلیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و استفاده بهینه از پتانسیل ها می تواند نقش مهمی دراین خصوص داشته باشد.
طراحی مدل پایداری اجتماعی- فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
271 - 312
حوزههای تخصصی:
استراتژی های توسعه، بدون در نظر داشتن ابعاد انسانی، اجتماعی و زیست محیطی آن، پویایی هایی را ایجاد می کند که به موجب آن عوامل اصلی توسعه یافتگی به جای آن که به عنوان پیش رو برای فرآیند توسعه عمل کنند، با تأخیرهای زمانی در مقابل توسعه قرار می گیرند. هدف این پژوهش طراحی مدل پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران مبتنی بر روش کیفی داده بنیاد است. نمونه آماری این پژوهش شامل 18 نفر از خبرگانی است که در حوزه پایداری اجتماعی- فرهنگی دارای دانش کافی و تجربه عملی هستند. نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان توسعه اجتماع محور مشارکتی ظاهر گردید. یافته های پژوهش بر اساس مدل پارادایمی در پنج محور (شرایط علی، شرایط مداخله گر و شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. نتایج نشان می دهد همراهی نکردن جامعه محلی با توسعه، شرایط نامناسب اشتغال و درآمد، فقر و معیشت نامطلوب جامعه محلی، محرومیت جامعه محلی از امکانات مناسب، بازنمایی منفی رسانه ها از هویت بلوچ، نقش آفرینی گروه های مرجع محلی در منفی سازی نگرش جامعه محلی نسبت به اهداف توسعه و بی اعتمادی جامعه محلی نسبت به اهداف توسعه از عوامل مؤثر بر پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران است. در ضمن پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران موجب پیامدهایی مانند توسعه اجتماعی منطقه، کاهش فقر و محرومیت منطقه، ارتقای سطح اعتماد در جامعه محلی، ارتقای هوش فرهنگی در جامعه محلی است.
بررسی نقش حوزه و روحانیت در دفاع مقدس
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
171 - 194
حوزههای تخصصی:
حوزه های علمیه شیعه همواره در طول تاریخ در برابر حاکمیت طاغوت و ظلم ایستاده است؛ به طوری که در تمام انقلاب های مردمی و قیام ها، غالباً یک یا چند عالم شیعه، در رأس یا جزئی از ارکان اصلی قیام بوده است. با توجه به تأثیر حوزه های علمیه و روحانیت در بسیاری از جریان های اجتماعی و سیاسی ایران، این پژوهش به دنبال آن است که ضمن مروری بر اقدامات حوزه های علمی در قبل از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، زوایای گوناگون نقش حوزه و روحانیت را در هشت سال دفاع مقدس بررسی کند. روش گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و تفسیر داده های جمع آوری شده به روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که به طور اعم، نقش حوزه های علمیه و علماء و بزرگان دین غالباً در سه محور صدور فتوا، حضور در میدان جنگ و پشتیبانی مالی بوده که برحسب نوع خطری که از جانب استعمار متوجه مسلمانان می شد، با توجه به نقاط قوت و ضعف مسلمانان و نیز با درک شرایط زمانی، اقدام مناسب را انجام می دادند و به طور اخص، در دوران در دفاع مقدس، از طریق رهبری در جنگ، تشکیل بسیج همگانی، کمک به ایجاد و تقویت روح ایثار و شجاعت، تقویت روح ایمان، مشروعیت دادن به جنگ و تشویق مردم به حضور در دفاع مقدس به ایفای نقش پرداختند.
کاوشی پیرامون وضعیت دورکاری در استان خوزستان: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
285 - 313
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش رفاه و کارایی مستلزم انعطاف پذیری و تاب آوری دستگاه های خدمت رسان جامعه در قبال شرایط ناپایدار محیطی و اجتماعی است. شرایط اقلیمی و وضعیت آب و هوایی استان خوزستان ارائه خدمات رسانی دستگاه های اجرایی را هر از گاهی با چالش هایی مواجه می کند. دورکاری می تواند به عنوان راهکاری برای مواجهه با این گونه شرایط و در مقیاس بزرگ تر شوک های نظیر همه گیری کرونا باشد. هدف اصلی این پژوهش ارائه یک الگوی بومی متناسب با شرایط ویژه خوزستان جهت دورکاری کارکنان دستگاه های اجرایی است.
روش و داده ها: پژوهش کنونی با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی و دورکاری استان خوزستان در 16 دستگاه اجرایی و همچنین اساتید رشته های جامعه شناسی، مدیریت و اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1401بودند.
یافته ها: مدل پارادایمی احصا شده طیف وسیعی از زمینه ها، کنش تعامل ها و پیامدهای مرتبط با دورکاری در استان خوزستان را نشان می دهد. شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر این مدل شامل شرایط اقلیمی، افزایش بهینه سازی خدمات دستگاه اجرایی، برنامه ریزی استراتژیک، زیرساخت فناوری جهت نظارت سیستماتیک و تعیین گرهای فرهنگی (فرهنگ کار، فرهنگ سازمانی و...) است. استراتژی ها و پیامدهای این مدل نیز شامل سرمایه اجتماعی، تعادل بین کار و زندگی، عدم تعطیلی دستگاه و افزایش رضایت ارباب رجوع است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که برای اجرای دورکاری در دستگاه های اجرایی استان خوزستان، ضرورت دارد زیرساخت های سازمانی و فناوری تقویت شود، پروتکل های امنیت اطلاعات استانداردسازی گردد و آموزش های جامع برای کارکنان و مدیران فراهم شود. بهبود هماهنگی بین دستگاه ها نیز می تواند به اجرای موفق تر دورکاری کمک نماید و در عین حال کارایی و تاب آوری را افزایش دهد.
پیام اصلی: یکی از راهکارهای جدی جهت بهبود کارایی خدمت رسانی و تقویت کارایی در مقابله با شرایط ناپایدار محیطی و اجتماعی، دورکاری است. بنابراین، دورکاری در دستگاه های اجرایی به عنوان یک فرصت در شرایط آب و هوایی شکننده خوزستان می تواند مورد توجه قرار بگیرد. در این راستا، برگزاری دوره های آموزشی و فراهم کردن زیرساخت ها و هماهنگی های لازم، ضرورت دارد.
واکاوی تفسیر نسل Z از عدالت اجتماعی (مطالعه موردی خمینی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
83 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی تفسیر نسل Z از مفهوم عدالت اجتماعی است. این پژوهش با راهبرد کیفی و روش پدیدارشناسی در سال 1402 در خمینی شهر اصفهان انجام گرفت که در آن، 16 نفر از متولدین سال های 1377 الی 1387 ساکن خمینی شهر ازطریق روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند و با آنها مصاحبه عمیق انجام گرفت. فرایند نمونه گیری تا دستیابی به اشباع ادامه یافت. پس از آن، داده ها تجزیه وتحلیل شدند که 9 مقوله فرعی در قالب 3 مقوله اصلی از آنها استخراج شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مشارکت کنندگان تجاربی از تبعیض اقتصادی، تبعیض در خانواده و همچنین تبعیض در تحصیل به همراه دارند که موجب بروز مفهومی از عدالت اجتماعی با عنوان «عدالت اجتماعی دوبخشی» در میان آنان شده است. نسل Z برای گسترش عدالت اجتماعی راهکارهای متنوعی را شامل تحول حکمرانی، تحول فرهنگی، دموکراتیزاسیون و کنشگری مدنی مطرح نمودند. به شکل کلی می توان بیان کرد که نسل Z با بهره گیری از تجربه های شخصی تبعیض آمیز و همچنین تعاریف موجود درباره عدالت اجتماعی، تفسیری جدید و التقاطی از مفهوم عدالت اجتماعی ارائه می کنند که ترکیبی از برابری و استحقاق است و به دنبال گسترش آن در جامعه ازطریق تحولات فرهنگی و سیاسی و همچنین کنش های فردی هستند.
تأثیر کیفیت زندگی بر نگرش به شایستگی های دانش آموختگان (مورد پژوهش: کارفرمایان بخش خصوصی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
87 - 123
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر، گسترش دانشگاه ها و تسهیل ورود به آنها موجب افزایش دانش آموختگان در بیشتر رشته های تحصیلی در کشور شده است. همسو با افزایش کمی تعداد دانش آموختگان، بحث کیفیت و شایستگی آنها نیز به عنوان یک چالش مطرح می شود. به نظرمی رسد یکی از مشکلات شایع نظام آموزشی در کشور ما، پایین بودن سطح مهارت ها و دانش عملی در بین دانش آموختگان دانشگاهی است. هدف پژوهش تعیین تأثیر کیفیت زندگی بر نگرش به شایستگی های دانش آموختگان در بین کارفرمایان شهر مشهد است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارفرمایان بخش خصوصی در شهر مشهد که بر اساس فرمول کوکران تعداد 350 نفر به روش نمونه گیری قضاوتی و از طبقات مختلف مدیران انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دهنده تأثیر معنادار کیفیت زندگی فارغ التحصیلان بر نگرش به شایستگی های فارغ التحصیلان دانشگاهی شهر مشهد است. یافته ها نشان داد که متغیرهای واردشده به مدل درمجموع 19 درصد از واریانس نگرش به شایستگی فارغ التحصیلان را تبیین کردند. مقادیر برآورد استاندار مدل معادله ساختاری کیفیت زندگی فارغ التحصیلان بر نگرش به شایستگی های تحصیل کردگان به مقدار 541/0 برآورد شد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که با ارتقای کیفیت زندگی و به خصوص کیفیت تحصیلی در دانشگاه ها و توجه بیشتر به جنبه های عملی و کاربردی آموزش های دانشجویان، صلاحیت های شغلی و حرفه آنان را می توان بالا برد. ضمن اینکه سازمان های متولی به ویژه کانون های فارغ التحصیلان بایستی پس از فارغ التحصیلی دانشجویان، همواره مهارت آموزی و افزایش تخصص و تسلط آنها را با توجه به نیاز روز جامعه افزایش دهند.