روز 17 شهریور فوج عظیمی از مردم، که بسیاری از آنها، از جملهخودم، نسبت به اعلام حکومت نظامی بیاطلاع بودند، در تهران بهخیابانها ریختند. در این تظاهرات من از طرف تسلیحات به میدان ژالهیسابق میآمدم که یک مرتبه تیراندازی شروع شد و مردم را به رگباربستند؛ همه متفرق شدند و من هم فرار کردم. در این راهپیمایی جمعزیادی از خانمها شرکت داشتند و در آن وضعیت بعضاً با سر و پای برهنه به این طرف و آن طرف میدویدند.
سبک شناسی معماری ایرانی کاستی ها و ناگفته های بسیار داشته است. شیروان یکی از شیوه های معماری اسلامی ایران در شمال آذربایجان است که تا کنون در ایران به کفایت معرفی نشده است. همچنین در جمهوری آذربایجان، به دلیل تأثیر نظام فکری- سیاسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق، سبک شناسی معماری اسلامی گسسته از تاریخ و هنر ایرانی و فرهنگ اسلامی تحلیل و بررسی شده است.بررسی آثار معماری به جای مانده از شیوه شیروان در شمال آذربایجان، که بدان عنوان زیبای «معماری عصر نظامی گنجوی» را داده اند، نشان می دهد که اسلوب معماری شیوه شیروان برآیند سرمشق های معماری عهد ساسانی و نیز تاثیر آموزه های معماری اسلامی خراسان بوده است. نگارنده در نوشتار حاضر کوشیده است که شیوه معماری شیروان را با سه شناسه اصلی تحلیل و معرفی کند :1. ایجاد وحدت نمای درون و برون بنا با کاربرد عنصر سنگ؛ که میراث معماری عهد ساسانی است.2. پلان چهار گوشه ساده و بدون ایوان برای مساجد؛ که برگرفته از پلان آتشکده های چهارطاقی است.3. تک مناره بلند و جدا از کالبد اصلی مسجد؛ که تاثیر معماری عهد سلجوقی خراسان است.
دومیّن دوره جنگ های ایران و روس در عرصه داخلی فرصتی به برخی شاهزادگان داد تا با استفاده از شرایط موجود در صدد بسط قدرت خویش برآیند. دراین میان ، نارضایتی عمومی از عملکرد محمّد ولی میرزا در یزد به شورشی انجامید که هدایت آن را عبدالرضاخان بافقی عهده دار بود. مقاله حاضر سعی دارد تا مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی ضمن بازکاوی در زمینه های اجتماعی این رخدادها، تحولات متعاقب را در پیوندی با حیات سیاسی ایران و رویدادهای کرمان مورد بحث قرار دهد. در واقع، متأثر از عواملی چون مناسبات قدرت میان شاهزادگان، بازتاب ضعف حکومت مرکزی در تشدید رقابت های درونی، و هم زمانی و آمیزش رخدادهای یزد با کرمان، شاه و نایب السلطنه را بر آن داشت تا به بهانه حضور نظامی عباس میرزا در این مناطق، مقصود خود در هدایت قشون به سرحدات شرقی را مکتوم دارند. بدین ترتیب در شرایطی که فتح بدون خونریزی یزد و کرمان تأییدی بر بزرگ نمایی بحران بود، مرگ بدفرجام عبدالرضاخان نیز سیاست گزاری فتحعلی شاه در اداره امور و تأدیب عمال به جای رسیدگی به تخلّفات شاهزادگان را نمودار ساخت.
دربارة محمدعلی حزین لاهیجی و آثارش پژوهش هایی صورت گرفته است. اما، هنوز جای تحقیق درباره زوایای ناشناخته حیات وی وجود دارد. در مقالة حاضر به مسایلی چون چگونگی اوضاع زمانة او، وضع اجتماعی و اقتصادیش، تأثیر آن بر زندگانی و مهاجرتش، و نیز افکارش دربارة هند (1180- 1146 ق) پرداخته شده است. یافته های اساسی این تحقیق که به روش تاریخی صورت گرفته است، مدلل می دارد که حزین از چهره های فرهنگی عصر خود بوده که به دلیل تغییر شرایط سیاسی ایران، ناچار به ترک آن جا و عزیمت به هند شده است. وی از جمله پیشگامان منتقدین اوضاع ایران و هند عصر خود است و نگاهی ستایش آمیز به فرنگ دارد.