فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی سهم مؤلفه های فرهنگی و نیز شناسایی تعارضات فرهنگی در محتوای کتاب های فارسی دوره ابتدایی است. در این پژوهش که به روش تحلیل محتوای کمی انجام شد؛ جامعه آماری شامل شش کتاب فارسی بخوانیم در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1395-1394 بود که به روش تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتند. مقوله های کدگذاری به شیوه قیاسی نیز مستخرج از مؤلفه های فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که در قالب پنج مؤلفه شامل"ارزش های عمومی دینی و اخلاقی"،"هنجارهای قانونی"،"هنجارهای دینی" ،" نمادهای ملی"و"نمادهای مذهبی" بررسی شد. نتایج نشان داد که تنها حدود 26 درصد از محتوای کتاب های فارسی در شش پایه، دارای مضامین فرهنگی هستند. همچنین مضامین فرهنگی مطرح شده نیز در 84 مورد دارای تعارض با شاخص های فرهنگی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشند. جهت تعیین ثبات و اعتباربخشی به یافته ها، از کدگذار دوم برای بیش از50 درصد موارد استفاده شد که میزان توافق برابر با90/ مشاهده شد. از مهم ترین پیشنهادهای این پژوهش می توان به افزایش و بهبود محتوا در زمینه سه مؤلفه "ارزش های عمومی دینی و اخلاقی" ،"نمادهای ملی" و"هنجارهای قانونی" اشاره نمود.
The Effectiveness of Social Media Network- Telegram on Teaching English Collocations to Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
20 - 29
حوزههای تخصصی:
Technology has a profound influence on schooling in the 21st century and educators are being challenged to incorporate technological innovation to assist students in their learning. Accordingly, the face of learning is changing in general and new technologies are offering students and teachers with tools and occasions unconceivable before. In this respect, this study aimed to investigate the impact of Telegram (as a mobile technology) on collocation learning and retention of Iranian EFL learners. Participants of this study included 120 EFL learns (in two experimental (N= 60) and control (N=60) groups) who received different treatments over the study. Analyzing the results showed that there was a significant difference between the performances of experimental and control groups, of course, in favor of experimental group who confirming the effect of Telegram on improving collocational knowledge. This study implies that using social media network- Telegram has various pedagogical benefits and it can be very promising in EFL instruction.
ارزیابی ظرفیت کتاب های درسی بخوانیم دوره ابتدایی از حیث تطابق با چارچوب سنجش مطالعه پرلز 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
183 - 204
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، یک پژوهش تحلیل محتوا گزارش می شود که هدف آن بررسی میزان توجه به چارچوب سنجش مطالعه پرلز 2016 در کتاب های درسی بخوانیم دوره ابتدایی است. بدین منظور محتوای کلیه کتاب های بخوانیم پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی چاپ شده در سال 1398 برای تحلیل انتخاب شد. در فرآیند تحلیل، هر صفحه ی متنی کتاب به عنوان یک واحد تحلیل در نظر گرفته شد. چارچوب نظری از ادبیات پژوهشی مرتبط با هدف اخذ شد و پس از جرح و تعدیل چارچوب، متن درس و فعالیت های کتاب از نظر دو هدف ادبی و اطلاعاتی و چهار فرآیند درک مطلب بررسی شدند. نتایج نشان داد که کتاب های بخوانیم دوره ابتدایی بیشترین تاکید بر متون ادبی و فرایند «تمرکز و بازیابی اطلاعات» و کمترین تاکید بر متون اطلاعاتی و فرایند «تفسیر و ارزشیابی محتوای زبان و عناصر مربوط به متن» را دارند
تعیین مولفه های اشتغال پذیری دانش آموختگان دانشگاهی با رویکرد آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین مؤلفه های اشتغال پذیری دانش آموختگان دانشگاهی از دید صاحب نظران آموزش عالی، کارفرمایان و صاحب نظران حوزه اشتغال و دانش آموختگان مشغول به کار بود. طرح این پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی و ابزار مورداستفاده در بخش کیفی مصاحبه های عمیق و مقایسه مداوم یافته ها با متون ادبیات پژوهش بود. جامعه آماری بخش اول- کیفی، شامل اساتید و صاحب نظران آموزش عالی، صاحب نظران حوزه اشتغال و کار و دانش آموختگان مشغول به کار و روش نمونه گیری در این بخش هدفمند و نظری بود که با روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد. بخش کمی شامل اساتید و هیئت علمی دانشگاه های شهید بهشتی و دانشگاه تهران بودند که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کمی در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی، آزمون تی استودنت، تحلیل واریانس عاملی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. روایی محتوایی مصاحبه ها و پرسشنامه، ابزارهای مزبور بر اساس نظرات متخصصین برنامه درسی و صاحب نظران آموزش عالی بررسی و پس از تائید مورداستفاده قرار گرفت. اعتباریابی مصاحبه با استفاده از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن ( 1994 ) و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون کرونباخ 92/. تائید گردید . در این پژوهش 66 مؤلفه ی اشتغال پذیری شناسایی شد که با مقایسه یافته ها با ادبیات پژوهش به 16 مقوله کاهش پیدا کرد و درنهایت در قالب سه مقوله اصلی دانش و مهارت اکادمیک، دانش و مهارت های مرتبط با محیط کار، نگرش و ویژگی های فردی دسته بندی شدند. مؤلفه کارگروهی و کار تیمی در رأس مؤلفه های اشتغال پذیری شناخته شد.
بررسی عوامل مؤثر بر اجرای مطلوب کارورزی در الگوی آموزش همراه با تولید در هنرستان های کاردانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر اجرای مطلوب کارورزی کاردانش، در الگوی آموزش همراه با تولید است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و کیفی و از نظر روش به صورت تلفیقی (سنتزپژوهی) بوده است. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق مطالعه اسنادی و اجرای پرسشنامه گردآوری و با تحلیل و تلفیق آن ها به تعیین عوامل مؤثر بر اجرای مطلوب کارورزی پرداخته شده است. جامعه آماری بخش کیفی، پژوهش های داخلی و بین المللی موجود در زمینه کارورزی است که محقق به آن ها دسترسی داشته و جامعه آماری بخش کمی، کل هنرآموزان رشته خیاطی شاخه کاردانش کشور بوده که از مجموع1720 هنرآموز خیاطی، مطابق با فرمول کوکران 314نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که توجه مناسب به «زمان و مدت ساعات»، «مکان» و «کیفیت آموزش های کارورزی» از عوامل مؤثر بر اجرای مطلوب کارورزی است.
معلم و کاربست مواد برنامه درسی: طرحواره ای برای فهم برنامه درسی عملی شده در کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل مفاهیم و ایده های مرتبط با نقش معلم در طراحی و کاربست مواد برنامه درسی در پارادایم تفسیری است. روش این پژوهش کیفی است. و از منابع معتبر حوزه برنامه درسی به منظور فهم رابطه معلم با مواد برنامه درسی، در بافت کلاس درس استفاده شده است. پنج بخش الف) چیستی تصمیم گیری در برنامه درسی، ب)پارادایم ها و الگو های برنامه درسی عملی شده، ج)مفهوم مواد برنامه درسی، د)مفهوم طراحی مواد برنامه درسی و ه)نحوه کاربست مواد برنامه درسی. به منظور ارائه طرحواره ای در رابطه دو سویه معلم و مواد برنامه درسی در موقعیت های آموزشی مورد بحث قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاکی از این است که کاربست مواد برنامه درسی در کلاس درس توسط معلم برگرفته از نوع خوانش، تفسیر و ارزیابی او از برنامه درسی و تعاملات اجتماعی فرهنگی او درکلاس درس است. تصمیم گیری و عمل فکورانه معلم موجب سازگاری برنامه درسی با بافت کلاس درس، ارتقاء دانش محتوایی تربیتی و تسهیل فرایند یادگیری دانش آموزان می شود.
مدارس ابتدائی سوئد
منبع:
بهار تیر ۱۳۰۰ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
ارزیابی برنامه درسی ملی تدوین شده جمهوری اسلامی ایران بر اساس ملاک های برگرفته از دانش نظری حوزه مطالعات برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشش بر آن بوده است تا تحلیل و ارزیابی نقادانه برنامه درسی ملی تدوین شده جمهوری اسلامی ایران با توجه به ملاک های برگرفته از دانش نظری حوزه مطالعات برنامه درسی با تأکید بر مباحث دیدگاه های برنامه درسی و برنامه درسی ملی، به منظور شناخت تفاوت ها، انحراف ها و کاستی های سند برنامه درسی ملی تدوین شده انجام پذیرد و توصیه هایی جهت بازنگری آن حاصل اید. پژوهش از نظر ماهوی در گروه «پژوهش ارزشیابی» قرار می گیرد و از نظر نوعِ پژوهش، «کاربردی» محسوب می گردد. بررسی و ارزیابی انجام شده با توجه به ملاک های مورد نظر پژوهش در قالب شش مؤلفه تشکیل دهنده 1- هدف ها و دیگر عناصر اصلی برنامه درسی، 2- برداشت ها و مفهوم سازی ها از برنامه درسی ملی، 3- الزاماتِ قبلی، زمینه سازی ها، شرایط پذیرش، 4- ویژگی های ساختاری و اجرایی، 5- توجه به برنامه ریزی درسی مبتنی بر مدرسه و روند های نوآورانه و 6- توجه به حوزه دیدگاه های برنامه درسی صورت گرفته است و به دو سؤال ویژه در نظر گرفته شده پژوهش پاسخ داده شده است.
شناسایی مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصدشده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان براساس TPACK(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
71 - 110
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK انجام شد. روش پژوهش سنتزپژوهی همراه با تحلیل محتوای قیاسی است. میدان آماری ، مقالات مرتبط بین سال های 2000 تا 2020 است. روش نمونه گیری هدفمند و تا مرحله اشباع ادامه یافت. ابزار گردآوری، فرم های فیش برداری است. اعتبار یافته ها با معیار باورپذیری تأیید و به روش حسابرسی اطمینان پذیری از یافته ها حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی با بکار بردن نظام مقوله قیاسی و کدگذاری موضوعی انجام شد. بررسی نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK، شامل 23 مؤلفه دانش فناوری، 16 مؤلفه دانش محتوای فناوری، 18 مؤلفه دانش پداگوژی فناوری و 19 مؤلفه دانش محتوای پداگوژی فناوری است.
اقدامات جاری در تربیت اخلاقی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(ارائه یک الگو با رویکرد نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود برنامه درسی تربیت اخلاقی دانشجو معلمان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی تربیت اخلاقی دانشجو معلمان هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با ده نفر از دانشجو معلمان، سه نفر از دانش آموختگان این دانشگاه، هشت نفر از اساتید دروس تربیت اخلاقی دانشگاه، چهار نفر از معلمان راهنما و سه نفر از معاونین و مسئولان امور فرهنگی دانشگاه فرهنگیان شهر بیرجند جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد.
تحلیل کیفی تجارب دانشجویان و اعضای هیأت علمی از مفهوم «سخت گیری علمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
88 - 117
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی درک و تجربه دانشجویان و اعضای هیأت علمی از مفهوم سخت گیری علمی، شناسایی مقولات توصیف و کشف روابط بین آن ها انجام شد. رویکرد پژوهش، تفسیری بود که با روش کیفی پدیدارنگاری به اجرا درآمد. مشارکت کنندگان بالقوه تحقیق، اعضای هیأت علمی تمام وقت و دانشجویان دانشگاه کردستان در سال 1395 بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، ملاک محور و گلوله برفی بود. با رعایت حداکثر تنوع و تا اشباع نظری داده ها با 51 نفر (20 نفر دانشجو و 31 عضو هیأت علمی) مصاحبه های نیمه ساختمند ادامه داشت. داده ها پس از پیاده سازی به شکل استقرایی و با شیوه ی کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش، پنج گونه ی متفاوت که در آن دانشجویان و استادان سخت گیری علمی را درک و تجربه کرده بودند نشان داد. مقولات توصیف مربوط به سخت گیری علمی تحت عناوین تحقق انتظارات نظام دانشگاهی، شنا کردن خلاف جریان آب، حفظ فاصله اجتماعی مناسب، فراهم سازی فضای یادگیری فعال و به عنوان مفهومی سیال دسته بندی شدند. در کل دانشجویان و استادان سخت گیری علمی را به صورت مجموعه ای از میزان تکالیف، دستیابی به استانداردها، دشواری، جذابیت و ارتباط با اهداف آتی گزارش کرده بودند.
اعتبارسنجی الگوی پذیرش تغییر برنامه ی درسی معلمان دوره ی ابتدایی شهر بیرجند: مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
221 - 235
حوزههای تخصصی:
امروز با توجه به تغییرات سریع در حوزه ی فناوری و نیازهای کنونی و آینده، تغییر برنامه ی درسی بیش از پیش ضروری می نماید. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی الگوی پذیرش تغییر برنامه ی درسی معلمان دوره ابتدایی شهر بیرجند طراحی و اجرا گردید. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش کل معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند را که شامل 500 نفر بودند در بر گرفت. نمونه ی مورد بررسی به شیوه ی خوشه ای تصادفی تعداد 220 مشارکت کننده برآورد و مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پرسشنامه ی تدوین شده از پایایی و روایی بالایی برخوردار است. تمامی مسیرها در مدل مورد بررسی جز یک مسیر تأیید گردید و مدل از برازش خوبی برخوردار بود. نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه ی درسی، پیش بینی کننده ی ادراک آنان از مفید بودن و آسان بودن تغییر برنامه ی درسی است. ادراک از مفید بودن تغییر برای دانش آموزان نتوانست پیش بینی کننده ی پذیرش تغییر برنامه ی درسی باشد. ادراک از آسان بودن اجرای برنامه ی درسی تغییریافته، پیش بینی کننده ی پذیرش تغییر برنامه ی درسی است.
زمینه ها و راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی برای دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین زمینه ها و راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی برای دوره ابتدایی است. با استفاده از روش کیفی داده بنیاد، با 12 نفر از صاحب نظران حوزه برنامه ریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی مصاحبه شد. یافته ها نشان داد که نیازها، سیاست ها و اهداف اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و فرهنگی زمینه ساز تدوین و اجرای برنامه درسی سواد مالی دوره ابتدایی اند. مهمترین راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی در برگیرنده اقدامات آموزشی و ساختاری مانند غنی سازی برنامه درسی، فراهم ساختن امکانات دسترسی به منابع آموزشی، مشارکت معلمان در تولید برنامه درسی، ایجاد بستر همکاری ها بین سازمان های مالی با آموزش و پرورش، تبادل افکار و ایده های آموزشی بین کلاس ها و مدارس، همکاری سازمان ها در امر گسترش نوآوری های آموزشی در حیطه سوادمالی، تعامل مستمر با مراکز آموزشی و پرورشی حوزه مالی و توسعه تجهیزات آموزش مالی است.
نقش تجربه هنر دوفرهنگی در آموزش میان فرهنگی(نمونه موردی: کودکان 9 ساله برزیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک و ارتقا صلاحیت میان فرهنگی از طریق تجربه هنری در بین فرهنگ ایران و برزیل بوده است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده و شرکت کنندگان شامل دانش آموزان 9 ساله برزیلی می باشند. در این پژوهش تلاش شده است تجربه آموزشی در چهار مرحله علاقمند سازی، مقایسه دو فرهنگ، تجربه خلق هنر دوفرهنگی و بخش دیرپایی تجربه مورد بررسی قرار گیرد. برای پایایی و اعتبار یافته ها از روش مثلث سازی داده ها از نوع روش شناختی استفاده شده است. یافته ها نشانگر افزایش ادراک فرهنگی از طریق تجربه هنری بوده است. همچنین تجربه هنری دوفرهنگی در خروج شرکت کنندگان از انکار و کاهش محسوس قطبیت گرایی موثر بوده و سبب تقلیل تمایز و پذیرش میان فرهنگی شده است. تجربه هنری سبب دیرپایی تجربه ادراک میان فرهنگی در کودکان می گردد.
بررسی مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر برنامه درسی رسمی: مطالعه گرانده تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر اجرای برنامه درسی رسمی انجام پذیرفت. رویکرد پژوهش حاضر،کیفی بوده و از روش نظریه زمینه ای در این پژوهش استفاده گردید. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی استان آذربایجان شرقی بود. فرآیند نمونه گیری و انتخاب مشارکت کنندگان تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت 18 نفر از معلمان دوره ابتدایی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که "مقاومت منطقی" به عنوان پدیده محوری ، "عدم توانمندسازی معلمان، عدم مشارکت دانش آموز و کمبود امکانات آموزشی" به عنوان شرایط زمینه ای، "انحرافات برنامه درسی، شخصیت معلم، کاستی های کتابهای درسی و ناتوانی معلم" به عنوان شرایط علی، "اعتقادات معلم و شرایط فرهنگی" به عنوان شرایط مداخله گر، "پیامدهای مربوط به برنامه درسی و شکوفایی قابلیت های معلم" به عنوان پیامد و "راهکارهای آموزشی، توجه به نیازهای دانش آموزان و بهینه سازی برنامه درسی" به عنوان راهبردها شناسایی گردیدند.
تعیین ویژگی های الگوی مطلوب برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۴
81 - 108
حوزههای تخصصی:
فراگیری زبان در دوره ابتدایی، قابلیت دانش آموزان در مهارت های زبانی را افزایش می دهد. رسیدن به این مهم، مستلزم به کارگیری الگوی مناسب برنامه درسی زبان آموزی، ویژه دوره ابتدایی است. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش تعیین ویژگی های الگوی مطلوب برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان بود. این پژوهش از نوع ترکیبی در هم تنیده است و جامعه آماری آن در بخش کمی شامل همه معلمان ابتدایی شهر کرمان بود که از میان آن ها 350 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی، نمونه آماری شامل 30 نفر از معلمان برتر استانی دوره ابتدایی بود. ابزار پژوهش در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کیفی نیز از مصاحبه نیمه ساختارمند برای گردآوری داده ها استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از نرم افزار PLS و روش پایایی مرکب 91/0 و مقدار روایی همگرا 61/0 برآورد گردید. نتایج پژوهش اولویت های معلمان را در سه بخش مبانی، اصول و عناصر برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی مشخص ساخت. این یافته ها دلالت های مهمی برای طراحان برنامه ها و مؤلفان کتاب های درسی آموزش زبان در دوره ابتدایی دارد.
تأثیر اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی (CBM) بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی ( CBM ) یک روش نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق سنجش مستقیم مهارت های پیش بینی شده در برنامه درسی است. با وجود اینکه حدود نیم قرن از معرفی CBM در دنیا می گذرد، ولی تاکنون در برنامه درسی ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر معرفی و بررسی تأثیر CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی در مقایسه با روشهای مرسوم ارزشیابی تکوینی بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات، شبه آزمایشی با گروه کنترل و پیش آزمون برای نمونه ای از دانش آموزن سوم ابتدایی بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که CBM به عنوان یک روش مؤثرتر ارزشیابی تکوینی، در برنامه درسی دوره ابتدایی بکار گرفته شود.
تأثیر استفاده از نرم افزارهای آموزشی در تقویت مهارت های نوشتاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۶
31 - 44
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان تأثیر استفاده از نرم افزارهای آموزشی در تقویت مهارت نوشتاری دانش آموزان پایه سوم شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش این تحقیق با توجه به گروه های مورد مطالعه، تجربی است. از میان جامعه آماری، چهار دبستان به صورت تصادفی نمونه آماری را تشکیل داده اند. پس از تجزیه و تحلیل و مقایسه بین میانگین نمرات گروه ها تأثیر آموزش های نرم افزاری در تقویت مهارت نوشتاری تأیید شد. نمرات در دو درس املا و بنویسیم فارسی به طور معنی داری افزایش پیدا کرده بود اما در درس انشای فارسی تأثیر معناداری نداشته است. از سوی دیگر آموزش های الکترونیکی علاقه مندی دانش آموزان را به مهارت های نوشتاری افزایش داده است.
تجارب زیسته سرباز معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف تجارب زیسته سرباز معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 97-1396 با رویکرد کیفی، از نوع پدیدار شناسانه روان شناختی، با نمونه گیری هدف مند و با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 12 نفر از سرباز معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش هشترود و نظرکهریزی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها به صورت دستی و با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. راهبرد های اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء و درگیری طولانی مدت پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. یافته ها ی حاصل از مصاحبه ها در چهار مرحله و با خوشه های معنای ی اصلی"انگیزه"، " چالش های آموزشی" ، "منزلت و شأن معلمی"، "مسائل حرفه ای" و"ابهام" و چندین خوشه معنایی فرعی استخراج شد. پیشنهاد می شود با تدارک سازوکار قانونی ، سرباز معلمان اجازه شرکت در آزمون استخدامی ماده 28 آموزش و پرورش را داشته باشند. در صورت قبولی و موفقیت در گذراندن دوره یکساله مهارت ها و صلاحیت های معلمی، از آن ها در آموزش و پرورش استفاده شود.
برنامه درسی زیرزمینی در حوزه قومیت در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش قصد دارد برنامه درسی زیرزمینی را در حوزه قومیت تبیین و شواهد عملی آنرا از محیط مدارس ایران،ارایه کند. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر ، باتوجه به ماهیت موضوع پژوهش ،کیفی است. ابزارها و روش های گرداوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه و مشاهده است .براساس نتایج این تحقیق،وقتی در برنامه های درسی رسمی،قومیت ها از جایگاه مناسبی برخوردار نباشند ودر بسیاری از موارد،تحقیر فرهنگی خرده فرهنگ ها را به دنبال داشته باشد،به عبارتی وقتی اشغال فرهنگی در مدارس اتفاق می افتد،در چنین شرایطی، قومیت به عنوان یکی از زمینه های اصلی شکل گیری برنامه های درسی زیرزمینی به شمار می رود.همچنین براساس تحلیل داده ها،7 مضمون اصلی مربوط به این پژوهش عبارتنداز:ارجحیت زبان مادری بر زبان رسمی،تعصب قومییتی ،مخالفت با محتوای برنامه درسی رسمی،بکارگیری نمادهای قومیتی در مدارس،گسترش موسیقی قومیتی و نمادهای آنها ، تحقیر قومیت های دیگر و گسترش افکار تجزیه طلبانه