هدف این پژوهش، مقایسه ی میزان هم خوانی طرح ارزشیابی توصیفی قصد شده با اجرا شده بوده و برای انجام آن از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمام معلمان پایه های اول تا سوم دوره ی ابتدایی ناحیه یک شیراز بوده که نمونه ای به حجم 244 نفر از آنان به وسیله ی روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات تحقیق، چک لیست محقق ساخته، جهت مشاهده ی عمل کرد معلمان و پرسش نامه ی محقق ساخته، جهت سنجش نگرش، امکانات و آگاهی معلمان بوده، به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین طرح ارزشیابی توصیفی قصد شده و آنچه هم اکنون در مدارس در حال اجرا است و نیز تفاوت معناداری بین نگرش، امکانات و آگاهی موجود معلمان با آنچه که برای اجرای طرح مورد نیاز است، وجود دارد. علاوه بر آن، نتایج حاکی از وجود رابطه ی معنادار بین نگرش، امکانات و آگاهی معلمان و عمل کرد آن هاست؛ که از این میان مؤلفه های نگرش و آگاهی توان بیشتری برای پیش بینی عمل کرد معلمان دارد و نگرش بیشترین توان را در این زمینه داشته است.
هدف: هدف این پژوهش بررسی راهکارهای اجتماعی پیشگیری از بزهکاری توسط خانواده، مدرسه و رسانه است. پیشگیری اجتماعی از مجموعه ای اقدامات تشکیل می شود که به انواع محیط های فرد تأثیر می گذارند که این محیط ها در فرآیند جامعه پذیری یک فرد نقش داشته و دارای کارکردهای اجتماعی هستند. در این راستا مدرسه، خانواده و رسانه در یک مقطع زمانی ویژه مؤثرند. دغدغه پیشگیری اجتماعی تربیت و آموزش صحیح است و بر اساس تئوری های فرآیند اجتماعی، بزهکاری تابعی از جامعه پذیری افراد است. نهادهای اجتماعی (خانواده و مدرسه) دارای کارکردی آموزشی و تربیتی هستند و اگر رسالت خود را به درستی انجام ندهند، اولین خلل در زمینه جامعه پذیری فرد ایجاد شده و درواقع زمینه ارتکاب جرم فراهم می شود. روش: روش تحقیق در این مقاله به صورت تحلیلی توصیفی از نوع کیفی است و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای است که از منابع مدون شامل قوانین، کتاب ها، رساله ها و مقالات استفاده شده است که پس از گردآوری مطالب، به تجزیه و تحلیل این موارد پرداخته شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بهبود نظام آموزشی و گنجاندن دروس مروج قانون و قانون پذیری در کتب درسی و استفاده از برنامه های حمایتی ناظر به خانواده و هدایت درست برنامه های رسانه ها می توانند راه های مؤثری در جهت حمایت از کودکان در معرض خطر باشد.
اهداف: درس علوم تجربی می تواند نقش چشمگیری در ارتقای مهارت های تفکر و حل مساله در دانش آموزان داشته باشد. بنابراین وجود معلمانی که از احساس خودکارآمدی بالایی در زمینه تدریس درس علوم به شیوه نوین برخوردار باشند، بسیار حایز اهمیت است. هدف این پژوهش، اعتباریابی پرسش نامه باورهای خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور بود.
ابزار و روش ها: این پژوهش توصیفی- پیمایشی مقطعی در سال 1393 انجام شد. 303 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهر سنندج به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه خودکارآمدی تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور (دیرا- اسمولک) بود. به منظور بررسی روایی سازه پرسش نامه از آزمون تحلیل عاملی تاییدی، برای بررسی همسانی درونی آن از ضریب آلفای کرونباخ و روش دونیمه کردن با استفاده از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن و برای بررسی میزان خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور، از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد.
یافته ها: ساختار عاملی پرسش نامه، مشتمل بر 34 گویه و پنج بُعد خودکارآمدی در درگیرساختن فراگیران با مسایل علمی، خودکارآمدی در اهمیت دادن به شواهد علمی، خودکارآمدی در فرمول بندی توضیحات، خودکارآمدی در پیونددادن توضیحات با دانش علمی و خودکارآمدی در گفت وگو و تعدیل توضیحات، تایید شد. همسانی درونی پرسش نامه نیز در مجموع و بر حسب ابعاد پنج گانه، مورد تایید بود. همچنین میزان باورهای خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور، در سطح متوسط بود.
نتیجه گیری: پرسش نامه خودکارآمدی تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور در ایران قابل استفاده است.
اهداف: امروزه بهبود کیفیت در راس امور سازمان ها قرار دارد و از دغدغه های اصلی آنها است. شناسایی نقاط ضعف و قوت، تشخیص فرصت ها و تهدیدها و تلاش برای بهبود وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب و کسب جایگاه برتر از مهم ترین وظایف سازمان ها از جمله دانشگاه ها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت فرآیند تدریس در دانشکده پرستاری لامرد از دیدگاه دانشجویان انجام شد.
ابزار و روش ها: این پژوهش توصیفی- پیمایشی در 95 دانشجوی دانشکده پرستاری شهر لامرد که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته سنجش کیفیت اساتید بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد.
یافته ها: از دیدگاه دانشجویان، کیفیت تدریس اساتید در تمامی مولفه های مورد بررسی وضعیت مطلوبی نداشت. ""انتخاب تکنولوژی"" در دو سطح سال ورود 1391 و 1393 (001/0=p) و ""سنجش و ارزش یابی"" در دو سطح سال ورود 1391 و 1392 (03/0=p)، تفاوت معنی دار داشتند. همچنین مولفه های مدیریت کلاس داری (008/0=p)، پویایی یادگیری (02/0=p) و سنجش و ارزش یابی (01/0=p) بین دو گروه پسران و دختران دارای تفاوت معنی دار بودند.
نتیجه گیری: کیفیت فرآیند تدریس اساتید در مولفه های انتخاب اهداف، مدیریت کلاس داری، استراتژی یادگیری، تنظیم محتوی، پویایی یادگیری، انتخاب تکنولوژی و سنجش و ارزش یابی در دانشکده پرستاری لامرد از دیدگاه دانشجویان پایین تر از حد متوسط است.