فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال 1375، در اولین کنفرانس آموزش ریاضیِ ایران که در اصفهان برگزار شد، وظیفه خود دانستم که به عنوان یک متخصص آموزش ریاضی، مقاله ای با عنوان «آموزش ریاضی چیست؟» ارائه دهم و علت تلاش برای تأسیس رشته آموزش ریاضی را در کشور بیان نمایم. اکنون پس از شانزده سال، جا دارد که با بازتابی بر این حرکت توسعه ایِ شتابدار، به خود یادآوری کنیم که «چه چیز هایی در حوزه آموزش ریاضی نیستند!». بر این اساس، تحقیق حاضر در قالب فراتحلیلی بر مقالات ارائه شده به دوازدهمین کنفرانس آموزش ریاضی در ایران که در اولویت پذیرش واقع نشدند، انجام شد. فایل PDF تمام مقاله ها که بدون نام بودند و کدگذاری شده بودند، داده های این پژوهش را تشکیل دادند. هدف اصلی این پژوهش، بازتاب بر راه رفته شده تا حال است، با این امید که «با درس گرفتن از تاریخ، مجبور به تکرار آن نشویم.»
بررسی سهم متغیرهای سطح دانش آموز و مدرسه بر عملکرد خواندن دانش آموزان براساس داده های پرلز 2006(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی روابط میان عملکرد خواندن و برخی متغیرهای زمینه ای در سطح مدرسه و دانش آموز و بررسی درصد واریانس هریک از سطوح در تبیین واریانس عملکرد خواندن است. به همین منظور داده های پایه چهارم مطالعه بین المللی پرلز 2006 در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. این تحلیل بر نمونه ایرانی شامل3978 دانش آموز پایه چهارم ابتدایی 208 مدرسه تاکید دارد. متغیرهای مورد استفاده در این تحلیل از دو سطح انتخاب شده اند: سطح دانش آموز (خودپنداره، نگرش و میزان مطالعه) و سطح مدرسه (میزان مطالعه معلم). در این مقاله با بهره گیری از نرم افزار HLM داده های پرلز تحلیل شده و به سبب ماهیت این داده ها از تکنیک مدل یابی چندسطحی استفاده شده است زیرا در داده های پرلز دانش آموزان درون کلاسها، کلاسها درون مدارس و مدارس درون کشورها آشیانه شده اند. نتایج تحلیل دوسطحی، اطلاعات دقیق تری در مورد عوامل مؤثر بر عملکرد خواندن به دست می دهد و نشان دهنده این است که دو متغیر سطح دانش آموز یعنی خودپنداره و نگرش، رابطه ای معنادار با عملکرد خواندن ندارند ولی میزان مطالعه رابطه ای مثبت و معنادار با عملکرد خواندن دارد و هر سه متغیر حدود 15/1 درصد از واریانس عملکرد خواندن را تبیین می کنند. همچنین رابطه متغیر سطح مدرسه (میزان مطالعه معلم) نیز با عملکرد خواندن مثبت و معنادار است و این متغیر 43 درصد از واریانس عملکرد خواندن را تبیین می کند.
تاثیر تدریس همزمان آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان بر یادگیری دانشجویان بهداشت حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در اصلاحات برنامه آموزش پزشکی، تلفیق تئوری و عمل در آموزش مورد تاکید قرار گرفته است. دروس آناتومی و فیزیولوژی به عنوان دروس پایه ای اهمیت اساسی دارند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر تدریس همزمان آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان بر یادگیری دانشجویان رشته بهداشت حرفه ای بود.
روش ها: این بررسی در قالب مطالعه تجربی در میان دانشجویان بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت مشهد در سال93-1392 انجام شد. افراد نمونه به دو گروه آزمایش (25 نفر) و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. طرح درس با استفاده از نظرات کارشناسان، تدوین شد. تدریس همزمان دروس آناتومی و فیزیولوژی برای گروه آزمایش و تدریس جداگانه برای گروه گواه، توسط یک مدرس انجام شد. نتایج ارزیابی ها در پایان دوره در قالب نرم افزار SPSS 11 و آزمون T استودنت مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمره نهایی فیزیولوژی دو گروه گواه (95/0±36/18) و آزمایش (64/0±40/19) اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0=p). اما بین نمره نهایی آناتومی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اختلاف مشاهده شده در برخی از مباحث دروس فیزیولوژی و آناتومی، معنی دار بود.
نتیجه گیری: تدریس همزمان دروس آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان موجب افزایش یادگیری دانشجویان رشته بهداشت حرفه ای در درس فیزیولوژی و به ویژه در مباحث عصب و عضله، ریه و بینایی و شنوایی در فیزیولوژی و اندام های فوقانی و تحتانی و قلب در آناتومی می شود.
بررسی تأثیر تکنیک های مختلف پرورش خلاقیت ریاضی بر باور انگیزشی و شناختی در درس ریاضی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر تکنیک های مختلف پرورش خلاقیت ریاضی بر باور انگیزشی و شناختی در درس ریاضی دانش آموزان دختر انجام گردید. در این پژوهش، از طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه استفاده گردید. جامعه آماری کل دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر مشهد بودند. 40 دانش آموز به صورت نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و در گروه های آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) جایگزین گردیدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسش نامه الگوهای یادگیری سازشی (میدلتن و میگلی، 1997) بود که متشکل از خرده مقیاس های خودکارآمدی ریاضی (باور انگیزشی) و مشغولیت شناختی (باور شناختی) در درس ریاضی بود. ابتدا پرسش نامه الگوهای یادگیری سازشی به عنوان پیش آزمون بر روی کلیه آزمودنی ها اجرا گردید، پس از آن برنامه پرورش خلاقیت ریاضی بر روی گروه آزمایش اجرا شد در حالی که گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات آموزشی بار دیگر پرسش نامه الگوهای یادگیری سازشی به عنوان پس آزمون بر روی کلیه آزمودنی ها اجرا گردید. داده ها در نرم افزار spss وارد شد و با استفاده از آماره های توصیفی و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی شغلی و مشغولیت تحصیلی در دو گروه کنترل و آزمایش نشان داد که عملکرد ریاضی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معنی داری یافت. بنابراین پرورش خلاقیت ریاضی تاثیر معنی داری بر بهبود خودکارآمدی ریاضی و مشغولیت شناختی دانش آموزان در درس ریاضی داشت. لذا پیشنهاد می شود در طراحی محتوای دوره های آموزشی، به منظور بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان، تکنیک های مختلف پرورش خلاقیت به خوبی گنجانده شوند.
عوامل موثر بر موفقیت یادگیری الکترونیکی از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد مجازی دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: چهار عامل محتوی (مطالب)، استاد، دانشجو و سامانه مجازی از عناصر تشکیل دهنده آموزش مجازی هستند که توجه به نقش هر یک از این عناصر در موفقیت یادگیری الکترونیکی بسیار حایز اهمیت است. اااا این مطالعه با هدف بررسی میزان تاثیر چهار عامل محتوی، استاد، دانشجو و سامانه مجازی بر موفقیت یادگیری الکترونیکی از دیدگاه دانشجویان انجام شد.
روش ها: این مطالعه تحلیلی مقطعی، با استفاده از روش سرشماری روی 60 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مجازی رشته آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران (پردیس همت) در سال 1391 انجام شد. ابزار اصلی جمع آوری داده ها ، دو پرسش نامه محقق ساخته (پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه گردآوری اطلاعات) بود که پس از تایید روایی صوری و محتوایی و همچنین پایایی، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده با نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های T تک نمونه ای و فریدمن) تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: از دیدگاه دانشجویان مورد مطالعه، تاثیر عوامل محتوی با میانگین 19/0±41/3 و استاد با میانگین 31/0±57/3 بر موفقیت یادگیری الکترونیکی بسیار زیاد و تاثیر عوامل دانشجو با میانگین 28/0±44/2 و سامانه مجازی با میانگین 36/0±91/2 بر موفقیت یادگیری الکترونیکی زیاد بود. رتبه میانگین نمرات برای مولفه های استاد 52/3، محتوی 33/3، سامانه مجازی 05/2 و دانشجو 1/1 بود (001/0>p).
نتیجه گیری: بنابر نظر دانشجویان، میزان تاثیر دو عامل محتوی و استاد بر موفقیت یادگیری الکترونیکی بسیار زیاد و میزان تاثیر دو عامل دانشجو و سامانه مجازی زیاد است. عوامل استاد، محتوی، سامانه مجازی و دانشجو به ترتیب بیشترین تا کمترین رتبه تاثیر بر یادگیری را دارند.
مقایسه تأثیر روش های تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش های تدریس فعال بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی بود و به مقایسه تأثیر روش های تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی درس ریاضی شهرستان ورامین پرداخته شد. در یک طرح نیمه آزمایشی 45 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروه های آزمایش به طور مجزا 10 جلسه تحت به کمک روش های سکوسازی و حل مسئله آموزش دیدند و گروه کنترل با روش سنتی آموزش دید. همه گروه ها آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها با روش کوواریانس تحلیل شدند.نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون روش سکوسازی برخلاف روش حل مسئله باعث افزایش پیشرفت تحصیلی شده است. اما در مرحله پیگیری اثر روش های تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی تفاوت معنی داری نداشتند. گرچه اثر روش سکوسازی زودتر از روش حل مسئله بروز می کند، اما در بلند مدت میان این دو روش تدریس تفاوت معنی داری وجود ندارد. بنابراین روش های تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی مؤثر هستند.
بررسی تأثیر آموزش به روش بدیعه پردازی بر تفکرخلاق دانش آموزان چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی شهرستان سلماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر روش تدریس بدیعه پردازی بر رشد تفکر خلاق دانش آموزان ابتدائ ی پای ه چهارم در درس علوم تجربی در شهرستان سلماس در سال تحصیلی 92-1391 انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دانش آموزان مقطع چهارم ابتدائی در سال تحصیلی 92-1391 می باشد که جمعاً 50 دانش آموز دختر از بین دبستان های دخترانه به عنوان نمونه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. این پژوهش به روش شبه تجربی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده و جهت جمع آوری اطلاعات از آزمون خلاقیت تورنس استفاده شده است. گروه آزمایش به مدت 3 ماه تحت آموزش به شیوه روش بدیعه پردازی در درس علوم تجربی قرار گرفته و گروه کنترل نیز به شیوه معمول و سنتی مدارس به یادگیری پرداختند. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون کواریانس تحلیل گردید. نتایج و یافته های پژوهش حاضر حاکی از تأئید فرضیه های اساسی این تحقیق می باشد. در این بررسی نتایج فرضیه ها نشان می دهد که روش تدریس بدیعه پردازی در رشد قابلیت اصالت، سیالی و بسط وانعطاف پذیری پاسخ ها و ایده های دانش آموزان تأثیر مثبت دارد.
بررسی تاثیر مدل طراحی آموزشی رایگلوث بر یادگیری و یادداری درس علوم تجربی سال دوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مدل طراحی آموزشی رایگلوث بر میزان یادگیری و یادداری درس علوم تجربی سال دوم راهنمایی پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع طرح دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردید. جامعه این پژوهش تمامی دانش آموزان سال دوم راهنمایی پسر شهرستان کلیبر در سال تحصیلی 90-89 و نمونه آن 40 نفر از این جامعه بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در دوگروهی کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. برای هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون یادگیری، و آزمون یادداری اجرا شد. روش اجرای پژوهش بدین ترتیب بود که گروه آزمایش، فصل 13 کتاب علوم تجربی دوم راهنمایی را به روش مدل طراحی آموزشی رایگلوث آموزش دیدند و گروه کنترل همان فصل را به روش آموزش متداول و سنتی دریافت نمودند. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی، شاخص هایی نظیر میانگین و انحراف استاندارد نمرات مورداستفاده قرار گرفت. و در بخش آمار استنباطی و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که بین میزان یادگیری و یاد داری گروه آزمایش و کنترل در درس علوم تجربی تفاوت معناداری وجود دارد و گروه آزمایش از یادگیری و یادداری بهتری بهره مند است. بنابراین، با استفاده از مدل طراحی آموزشی رایگلوث می توان میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان را بهبود بخشید.
تأثیر بازخورد معلم (نوشتاری و کلامی)در ارزشیابی های تکوینی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان دوره راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر بازخورد معلم (نوشتاری و کلامی) در ارزشیابی های تکوینی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان بود. بدین منظور تعداد 66 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند.گروه ها عبارت بودند از گروه آزمایشی اول(دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کتبی دریافت می کردند) ، گروه آزمایشی دوم (دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کلامی دریافت می کردند) و گروه کنترل. ابزارهای پژوهش؛ پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکس، خودکارآمدی عمومی شرر و پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیم پنتریچ بودند. گروه های آزمایشی هر کدام به مدت 10 هفته بعد از ارزشیابی های تکوینی بر اساس مدل بازخورد اصلاحی باتلر و وین(1995) بازخورد دریافت کردند. در طی این دوره افراد گروه کنترل به روش سنّتی بازخورد دریافت کردند. یافته ها نشان داد که آموزش منجر به ارتقای بیش تر خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. بنابراین، روش های ارائه بازخورد، اثربخش و آموزش پذیر هستند و کارآمدی یادگیرندگان را در حوزه های انگیزشی و تحصیلی و بهره گیری بهتر از راهبردهای یادگیری خودتنظیم ارتقا می دهد.
راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی در محیط های یادگیری حل مشکل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تکیه گاه سازی آموزشی، نوعی پشتیبانی است که به یادگیرنده در یادگیری حل مشکل کمک می کند. هدف این پژوهش، بررسی راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی و تدوین چهارچوب تکیه گاه سازی آموزشی در محیط یادگیری حل مشکل بود.
روش ها: تحقیق حاضر به صورت آمیخته و شامل بخش های کیفی و کمی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی به صورت قیاسی و در بخش کمی از روش تحقیق پیمایش استفاده شد. در تحلیل محتوی، 47 مقاله مطابق معیارهای مورد نظر بررسی شد. برای تشکیل الگوی پیشنهادی، داده های حاصله تلفیق شدند. ابزار تحقیق پیمایش، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن به تایید 5نفر متخصص حوزه علوم تربیتی رسید. برای اعتباربخشی الگوی پیشنهادی، 20نفر از متخصصان حوزه علوم تربیتی به صورت هدفمند انتخاب شدند که الگوی پیشنهادی براساس نظرات آنها اعتباریابی شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS 18 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: به طور کلی، متخصصان، ارزیابی مثبتی نسبت به چهارچوب پیشنهادی داشتند. سئوال مربوط به راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی برای محیط های یادگیری حل مشکل بدون ساختار (سئوال 7)، کمترین نمره و سئوال مربوط به میزان کارآمدی چهارچوب در محیط های یادگیری مبتنی بر کامپیوتر (سئوال 11)، بیشترین نمره را دریافت کردند.
نتیجه گیری: تدوین راهبردهای تکیه گاه سازی مطلوب در طراحی محیط های یادگیری ضروری است.
ارزیابی و آماده سازی مربیان مهدکودک ها برای آموزش محیط زیست به کودکان (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شکل گیری نگرش ها، ارزش ها، تعهد و مهارت های مورد نیاز برای حفظ و پشتیبانی محیط زیست در افراد از سنین پایین آغاز می شود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و آماده سازی مربیان مهد کودک ها برای آموزش محیط زیست به کودکان می باشد. روش: روش تحقیق این پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را مربیان مهد کودک های شهر تهران تشکیل می دهند. یافته های مربوط به میزان سواد زیست محیطی از طریق پرسشنامه های استاندارد شده حاصل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که 79 درصد نمونه مطالعاتی از نظر سواد زیست محیطی در وضعیت پایین تر از متوسط می باشند. سطح تحصیلات و سابقه کار در سطح اطمینان 95%، رابطه معنی داری را با سطح سواد زیست محیطی نشان نمی دهد. همچنین مربیان مهدهای کودک اطلاعات خوبی راجع به مسائل زیست محیطی کشور داشتند اما اطلاعات چندانی از معضلات زیست محیطی جهان نداشتند. نتیجه گیری: تحقیق حاضر نشان می دهد که ارائه برنامه های آموزش محیط زیست برای مربیان مهد کودک ها و همچنین لزوم وجود آن در برنامه های ضمن خدمت مربیان، امری الزامی است.
مقایسه دو روش هم گروهی بالینی و کارگاهی در آموزش تفسیر گازهای خون شریانی به پرستاران بخش های ویژه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: وجود دانش کافی در پرستاران، نقش مهمی در افزایش کیفیت مراقبت های پرستاری در بخش های ویژه دارد. یکی از روش هایی که در سالیان اخیر در آموزش حرفه های مختلف وابسته به پزشکی و از جمله پرستاری مورد توجه قرار گرفته، یادگیری کارمحور یا یادگیری در محل کار است. این مطالعه با هدف مقایسه دو روش همگروه بالینی و کارگاهی در آموزش تفسیر گازهای خون شریانی به پرستاران شاغل در بخش های ویژه بیمارستان انجام شد.
روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی در سال 1392، از مجموع بخش های ویژه بیمارستان فیروزگر تهران، سه بخش به عنوان بخش آزمایشی شماره یک (روش همگروه بالینی) و بخش های آزمایشی شماره 2 و 3 (روش کارگاهی) به طور تصادفی انتخاب شدند. پرستاران این بخش ها با روش نمونه گیری دردسترس، نمونه های پژوهش را تشکیل دادند. در ابتدا و انتهای دوره های آموزشی، میزان دانش تفسیر گازهای خون شریانی پرستاران در هر دو گروه با استفاده از پرسش نامه سنجیده شد. سپس داده ها به کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های T مستقل، فیشر و T زوجی) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بین میانگین نمرات قبل و بعد پرستاران در گروه روش کارگاهی، تفاوت معنی دار آماری وجود داشت، اما بین میانگین نمرات قبل و بعد پرستاران در گروه همگروه بالینی تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت.
نتیجه گیری: استفاده از روش کارگاهی در مقایسه با روش همگروه بالینی برای آموزش تفسیر گازهای خون شریانی به پرستاران بخش های ویژه، مناسب تر است.
اعتباریابی مدل یادگیری زایشی برای بهبود یادگیری تحلیلی دانش آموزان در درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی یادگیری زایشی از جمله نظریه هایی است که به آموزش در عصر دانش توجه داشته و به دنبال پرورش آن دسته از مهارت ها و قابلیت هایی در یادگیرندگان است که آن ها بتوانند آموخته های خود را پایه ای برای کسب مهارت ها و شایستگی های بعدیشان قرار دهند. به عبارتی به زایش و خلق دانش دست پیدا کنند.
پژوهش حاضر در راستای مدل سازی این نظریه برای کاربردی نمودن آن در کلاس درس در راستای بهبود تفکر تحلیلی و با روش تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی متوالی و با طرح تدوین مدل انجام شد که در تحقیق کیفی از پژوهش تکوینی و در تحقیق کمی از روش آزمایشی بهره گرفت. سؤالات تحقیق کیفی عبارت بودند از: مولفه های این مدل کدام اند؟ و همچنین روند طراحی آموزشی براساس این مدل چگونه است؟ فرضیه های تحقیق کمی نیز عبارت بودند از: مدل یادگیری زایشی موجب بهبود یادگیری تحلیلی دانش آموزان در زیست شناسی می شود (فرضیه ی اصلی) و فرضیه های فرعی شامل: الف) دانش آموزان با استفاده از مدل یادگیری زایشی می توانند عناصر مختلف یک مطلب را مشخص سازند. ب) مدل یادگیری زایشی موجب می شود تا دانش آموزان بتوانند روابط میان عناصر مختلف یک مطلب را نشان دهند. نهایتاً ج) دانش آموزان با استفاده از مدل یادگیری زایشی می توانند مثال و نمونه های مختلف را با هم مقایسه نمایند. یافته های حاصل از پژوهش بیانگر مدلی از یادگیری زایشی بود که مولفه ها را مشخص ساخته و روند طراحی آموزشی براساس آن را نیز به روشنی بیان کرد. همچنین فرضیه های تحقیق نیز تأیید شدند و بیانگر این بودند که مدل یادگیری زایشی موجب بهبود یادگیری تحلیلی دانش آموزان در سطح تحلیل در درس زیست شناسی می گردد.
تحلیل خطاهای انشایی دانش آموزان دوزبانه پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج
منبع:
تدریس پژوهی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
تأثیرچندرسانه ای آموزشی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیرچندرسانه ای
آموزشی علوم تجربی پایه پنجم بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزانکم توان ذهنی پایه
پنجم ابتدایی صورت گرفت.روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان
دختر کم توان ذهنی کلاس پنجم ابتدایی شهر اراک بود که به صورت تمام شمار و تصادفی
در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شدند. یافته ها نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزان
گروه آزمایش که تحت آموزش سنتی، رسانه بودند در مقایسه با گروه گواه که تنها آموزش
سنتی را تجربه کرده بودند به طور معناداری افزایش داشت. همچنین در میزان یادداری دانش آموزان
گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت وجود داشت اما در سطح معناداری تأیید
نشد. نتایج به دست آمده برتری میزان یادگیری دانش آموزانی را نشان داد که مطالب را
از طریق چندرسانه ای آموزشی همراه با آموزش سنتی دریافت کردند
بررسی اثر بخشی تکنیک های خلاقیت بر پیشرفت تحصیلی درس مطالعات اجتماعی در دانش آموزان دختر سال اول متوسطه ناحیه دو تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی تکنیک های خلاقیت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه در درس مطالعات اجتماعی اجرا شد. 86 آزمودنی در این پژوهش شرکت داشتند که دریک گروه گواه، و دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. یکی از گروه های آزمایش از تکنیک بارش مغزی و گروه دیگر از تکنیک مطالعه آفریننده برای یادگیری درس مطالعات اجتماعی استفاده می کردند. از هر سه گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که استفاده از تکنیک های خلاقیت در پیشرفت تحصیلی درس مطالعات اجتماعی مؤثر است. بین دو تکنیک بارش مغزی و مطالعه آفریننده از لحاظ اثر بخشی بر پیشرفت تحصیلی تفاوت معنی دار دیده نشد.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه تدریس تحول آفرین (TTQ)
منبع:
تدریس پژوهی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
53 - 63
حوزههای تخصصی:
مقایسه پایبندی به فنون تعلیم و تربیت در آموزش مجازی و حضوری در نظام آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: توسعه نظام آموزشی در عصر فنّاوری اطلاعات و ارتباطات یکی از چالش های اصلی سیاستگذاران آموزشی است. یکی از مهم ترین مسایل پیش روی آموزش عالی در ایران، عدم پاسخگویی موثر و کارآمد این سیستم به نیازهای واقعی جامعه در حوزه تولید علم و آموزش است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان پایبندی آموزش حضوری و الکترونیک به اصول تعلیم و تربیت ( تحلیل، طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی) از منظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود.
روش ها: این مطالعه پیمایشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه در سال 1392 انجام شد. 164 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته دارای 5 شاخص و 66 گویه بود. داده ها به نرم افزار SPSS 18 وارد و با آزمون T تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در میزان عدم رعایت شاخص تحلیل و خرده مقیاس های آن (محتوی، یادگیرنده، اهداف و رسانه) از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی بین آموزش الکترونیکی و آموزش حضوری اختلاف معنی دار وجود داشت و به غیر از خرده مقیاس رسانه، در بقیه موارد میانگین امتیاز عدم پایبندی در آموزش الکترونیک بیشتر بود. همچنین در میزان عدم رعایت شاخص های طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی بین آموزش الکترونیکی و آموزش حضوری اختلاف معنی دار وجود داشت و در همه موارد میانگین امتیاز عدم پایبندی در آموزش الکترونیک بیشتر بود.
نتیجه گیری: از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه ، اصول پنجگانه برنامه های تعلیم و تربیت (تحلیل، طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی) در آموزش الکترونیک نسبت به آموزش حضوری کمتر رعایت می شود .
توسعه آموزش از دیدگاه اساتید و دانشجویان؛ مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: آموزش مجموعه فعالیت ها و تدابیری است که توسط معلم و فراگیر اجرا می شود و هدف آن کمک به فراگیر برای یادگیری بهتر مطالب است. محور توسعه آموزش، صاحبان فرآیند آموزش هستند و تجربیات آنان می تواند در تببین مفهوم توسعه آموزش نقش اساسی داشته باشد. هدف این مطالعه، تبیین توسعه آموزش از دیدگاه اساتید و دانشجویان به روش کیفی بود.
روش ها: این مطالعه کیفی در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران انجام شد و 11 نفر از اساتید و دانشجویان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه انفرادی نیمه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قراردادی استفاده شد. از نرم افزار MAXQDA 2007 برای دسته بندی، کدگذاری و طبقه بندی متون حاصل از مصاحبه ها استفاده شد.
یافته ها: ابتدا حدود 650 کد اولیه استخراج شد. این کدهای اولیه در 9 طبقه آموزش کارآمد، استفاده از تکنولوژی های روز، تحقق اهداف، تعامل و تعادل عناصر آموزشی، تغییر در نگرش و عملکرد دانشجو، تلفیق شیوه های مختلف آموزشی، رشد کمی و کیفی، توسعه یادگیری، یاددهی فرآیند آموختن ، دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: توسعه آموزش، رشد و پویایی متعادل، همه جانبه و پایدار است.