فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک رویداد منفی بسیار مهم زندگی است که منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرس زای هیجانی می شود .هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر میزان رضایت زناشویی زنان نابارورمراجعه کننده به کلینیک های زنان ونازایی شهر یزد بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل وپیگیری یک ماهه است.جامعه آماری آن زنان ناباروری بودندکه در تابستان 1388به کلینیکهای زنان ونازایی شهر یزد مراجعه کرده بودند.24 زن نابارور با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(12 نفر)و گروه گواه(12 نفر)قرار گرفتند.گروه آزمایش به مدت 10 جلسه هفتگی درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری را دریافت کردند. ابزارهای به کار برده شده پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بوده است. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار spss-15در دو سطح آمار تو صیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین نمرات رضایت زناشویی درگروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر میزان رضایت زناشویی زنان نابارور می باشد. با توجه به کاهش رضایت زناشویی در زنان نابارور و موثر بودن مداخله روانی باید توجه جدی به درمان های روانشناختی در این گروه بیماران شود.
زمانی برای خودم
حوزههای تخصصی:
تعیین اثر خانواده درمانی ساختاری در درمان اختلالات اضطرابی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر بخشی رویکرد خانواده درمانی ساختاری در بهبود اختلالات اضطرابی کودکان از طریق ایجاد تغییر در ساختار خانواده، کاهش تعارضات در روابط والدین خانواده های دارای کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی کودکان بوده است. روش پژوهش شبه تجربی بوده و با اجرای پیش آزمون و پس آزمون و ارائه مداخله و اندازه گیری مکرر انجام شد. 40 خانواده با حداقل یک فرزند دارای اختلالات اضطرابی که به طور تصادفی در دوگروه مساوی شامل گروه آزمایشی و گروه کنترل جایگزین شده و در این مطالعه شرکت کردند. اعضای خانواده های گروه آزمایشی، به مدت 9 جلسه در معرض مداخله درمانی با طرح درمانی یکسان (که بر اساس رویکرد خانواده درمانی ساختاری از پیش طراحی شده بود) قرار گرفتند. همچنین خانواده ها شش هفته پس از آخرین جلسه درمان در یک جلسه پیگیری نیز شرکت کردند. ابزار پژوهش مصاحبه تشخیصی بر اساس معیارهای DSM-IV-TR و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس بود. در طول مدت مطالعه گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج نشان داد که اثر بخشی خانواده درمانی ساختاری در بهبود اختلالات آسیمگی، هراس اجتماعی و ترس از صدمات جسمانی، اضطراب تعمیم یافته و اختلال وسواس- اجبار گروه آزمایشی (005/0 p< ) معنادار است
بررسی رابطه بین رضایتمندی زناشویی و مدت زمان ازدواج در میان دانش پژوهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رضایت مندی زناشویی و مدت زمان ازدواج (سنوات تأهل) انجام شده است. در این پژوهش 260 نفر از دانش پژوهان مرد که در دامنة 20 تا40 سالگی بودند، به طور تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامة شاخص رضایت زناشوییهادسون پاسخ دادند. با توجه به توصیفی بودن این پژوهش برای آزمون فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین به منظور مقایسه و تعیین متغیرهای پیش بین در بین گروه های سنی، تحصیلی، مدت زمان ازدواج و سن ازدواج از ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. وجود رابطه بین افزایش رضایتمندی زناشویی و افزایش مدت زمان ازدواج و وجود تفاوت بین میانگین های مدت ازدواج در طبقات سنی با نمره رضایت زناشویی بین مدت زمان زندگی2/6 سال و به عکس و 3/6 سال و به عکس از نتایج این پژوهش بود.
هراس اجتماعی، سبکهای والدگری و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش کمال گرایی و سبکهای والدگری در تبیین هراس اجتماعی دانشجویان پرداخت. نمونه ای از 396 دانشجو (215 دختـر و 181 پسـر) از دانشگاه گیلان به پرسشنـامه سبکهای والدگری بامریند (1973)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (فراسـت، مارتن، لاهارت و روزنـبلات، 1990) و فهرست هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) پاسخ دادند. یافته ها براساس همبستگی نشان دادند که هراس اجتماعی با سبک والدگری مستبـدانه و با دو بعد از کمال گرایی شامل نگرانی درباره اشتباهها و شک درباره اعمال، همبستگی مثبت دارد، در حالی که با سبک والدگری مقتدرانه و بـعد انتظارهای والدینی (از ابعاد کامل گرایی) همبستگی منفی معنادار نشان می دهد. نتایج براساس تعامـل بین پیامدهای تربیتی والدگری و ویژگیهـای شخصیتی والدین بر سلامت روانی کودکان تفسیر شدند.
سبک های والدگری در گونه های مختلف خانواده در مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تصریح سبک های والدگری در گونه های مختلف خانواده در مدل فرایند و محتوای خانواده بود. گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 770 دانش آموز راهنمایی و دبیرستانی از مدارس شهر شیراز بودند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه والدگری آلاباما (فرم کودکان)، مقیاس خود گزارشی فرایند خانواده و مقیاس خود گزارشی محتوای خانواده بود. از دو مقیاس فـرایند و محتوای خـانـواده بـرای گونه شناسی خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده استفاده شد. به منظور مقایسه گونه های مختلف خانواده (سالم، مشکل دار محتوایی، مشکل دار فرایند و غیرسالم) در ابعاد مختلف پرسشنامه والدگری آلاباما، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان داد که خانواده های سالم در مقایسه با دیگر گونه های خانواده، از سبک والدگری مثبت، مشارکت بالای پدر، تنبیه بدنی کمتر استفاده می کنند. در مقابل، خانواده های غیرسالم، استفاده از تنبیه بدنی و نظارت ضعیف بیش از دیگر گونه های خانواده قابل مشاهده بود. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که گونه های مختلف خانواده در مدل فرایند و محتوای خانواده دارای سبک های والدگری متفاوتی می باشند.
بررسی تاثیر مشاوره گروهی مبتنی بر بخشش بر رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بخشش، موضوعی است که به تازگی در ادبیات روان شناسی کانون توجه قرار گرفته، اما پژوهش های تجربی کمی درباره آن انجام شده است. هدف پ ژوهش حاضر، بررسی تاثیر مشاوره گروهی مبتنی بر بخشش، بر رضایت زناشویی است. روش تحقیق، آزمایشی با طرح آمیخته (درون گروهی ـ بین گروهی) بود. ابزارهای پژوهش عبارت اند از مقیاس رضایت زناشویی (انریچ) که برای ارزیابی زمینه های بالقوه مشکل زا یا زمینه های قوت و پرباری رابطه زناشویی و به منزله یک ابزار معتبر پژوهشی برای بررسی رضایت زناشویی استفاده قرار می گیرد، و مقیاس بخشش، که برای سنجش بخشش فرد خاطی طراحی شده است. نمونه تحقیق شامل ده زوج از افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بودند. پنج زوج در گروه آزمایش و پنج زوج دیگر در گروه کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. در قالب مشاوره گروهی، در بیست ساعت، مهارت بخشش به زوج ها آموزش داده شد. تحلیل واریانس نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، هم در رضایت زناشویی و هم در مهارت بخشش، در مرحله پی گیری پیشرفت معناداری داشته است.
پیش بینی رضامندی زناشویی برمبنای ویژگیهای شخصیتی: مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی و روش رگرسیون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ضرور ی است که با بررسی دقیق مدل های پیش بینیکننده جدید و دارای قابلیت های مضاعف، ضمن مقایسه با روش های آماری متداول و یافتن نقاط قوت و ضعف هر یکاز آنها، بتوان در پژوهش های آتی مدلی که محققان را به بهترین پیش بینی رهنمون سازد، پیشنهاد نمود. هدف از پیریزی این پژوهش، مقایسه توانایی مدل شبکه عصبی و رگرسیون در پیش بینی رضامندی زناشویی براساس ویژگیهای شخصیتی بود.
روش: ا ین پژوهش همبستگی، روی 300 زوج که به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحله ای از میان دانشجویان متاهل 3 دانشگاه شهر تهران در سال 1387 انتخاب شدند، به انجام رسید. آزمودنیها پرسشنامه های NEO-FFI و رضایت زناشویی ENRICH را تکمیل کردند . داده ها به کمکشبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه ، رگرسیون چندگانه، آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل با نرمافزار MATLAB 6.5 و SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: شبکه عصبی پرسپترون چندلایه به طور معنی داری موفق تر از رگرسیون چندگانه توانست رضایت زناشویی را پیش بینی نماید (05/0>p). سه عامل روان آزرده گرایی مرد، مسئولیت پذیری مرد و مسئولیت پذیری زن توانستند 4/24% واریانس رضامندی زناشویی مردان را به طور معنی داری تبیین نمایند (037/0> p ).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش زمینه را برای طراحی شبکه عصبی با قابلیت پیش بینی رضامندی زناشویی فراهم میآورد که تاثیر شایانی در کیفیت مشاوره های خانواده در ا ی ران خواهد داشت
چرا کودک تان به حرف شما گوش نمی دهد ؟
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر رضایت و صمیمیت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلاش درجهت جستجو و حفظ رابطه با افراد مهم زندگی یک اصل انگیزشی بوده و در تمام طول زندگی با فرد همراه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر افزایش رضایت و صمیمیت جنسی زوجین شهر اصفهان بوده است.
روشکار: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد همراه با پیگیری بود. نمونه این پژوهش، 30 زوج از زوجین مراجعهکننده به فرهنگسرای شهر اصفهان بود که بهصورت تصادفی در دو گروه آزمون (15زوج) و شاهد (15زوج) تقسیم شدند. پرسشنامهی رضایت جنسی و پرسشنامهی صمیمیت جنسی بهعنوان پیشآزمون اجرا و سپس برای گروه آزمون جلسات زوجدرمانی بر اساس نظریهی دلبستگی برگزار گردید. بعد از دو هفته از اتمام جلسات، از دو گروه آزمون و شاهد، پسآزمون بهعمل آمد. دو ماه بعد، آزمون پیگیری از دو گروه آزمون و شاهد انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS نسخهی 13 و روشهای آمار توصیفی (جداول میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد.
یافتهها: زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی، رضایت جنسی زوجین (001/0>P، 211/512=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 405/789=F) و صمیمیت جنسی زوجین (001/0>P، 63/818=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 63/1706=F) را بهطور معنی داری افزایش داده است.
نتیجهگیری: استفاده از این طرح درمانی می تواند به افزایش رضایت جنسی زوجین و همچنین صمیمیت جنسی میان آنها، کمک کند و روابط کلی زوجین را بهبود بخشد.
راهبردهای راهنمایی و آموزش خانواده
حوزههای تخصصی:
مطالعه چگونگی توزیع قدرت در خانواده؛ مدلی بر اساس نظریه مبنایی (GT)(مطالعه نمونه های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه چگونگی توزیع قدرت در خانواده با استفاده از رهیافت کیفی نظریه مبنایی و بررسی آن از طریق اجرای کارگاه های گروه متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با مردان متاهل، از مهم ترین اهداف این پژوهش به شمار میآید. در راستای رسیدن به این هدف، در سال 1388- 1387، کارگاه های گروه متمرکز با مشارکت مردان متاهل در چند گروه برگزار شد. ضرورت استفاده از روش تحقیق کیفی در این تحقیق، شناخت عوامل زمینه ای می باشد. تـحلیل داده های تحقیق و مدل نظری حاصل بیانگر این است که شرایط علی، هنجارهای فرهنگی و انحصار منابع مالی، منجر به ایجاد پدیده نابرابری قدرت شده است. پدیده اصلی نابرابری قدرت، تحت شرایط مداخله گر آگاهی، نگرش، خواست زنان، نوع ارتباطات عادت، نوع شغل و دیگران، منجر به توسعه دو استراتژی اصلی: الف) شیوه اعمال قدرت و ب) چگونگی تقسیم کار خانگی شد. شیوه اعمال قدرت و چگونگی تقسیم کار خانگی، استراتژیهایی بوده است که شرکتکنندگان، قدرت در خانواده را کنترل میکردند و پیامدهای این استراتژیها، عرصه های متفاوت قدرت زنان و مردان، مشارکت زنان و تبعیت برای زنان بوده است. در این مقاله مدل پارادایمی توزیع قدرت در خانواده ارائه میشود.
راهبردهای راهنمایی و آموزش خانواده: ساختاری پیشنهادی برای آموزش خانواده ها
حوزههای تخصصی:
تأثیر مداخلات بههنگام روانشناختی و آموزشی خانواده محور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلات بههنگام روانشناختی و آموزشی خانواده محور بر رشد حرکتی کودکان با نشانگان داون زیر 5 سال در شهر اصفهان انجام گرفت. روش بررسی: در این پژوهش تجربی و مداخلهای، والدین 36 کودک مبتلا به نشانگان داون که بهصورت تصادفی ساده انتخاب و بهطور تصادفی تعادلی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند، با استفاده از مدل مشاورهای «هورن بی» تحت مداخلات روانشناختی و با حضور در جلسات آموزشی تحت مداخلات آموزشی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از نماگر رشد حرکتی ویندرز و مقیاس رشد روانی- حرکتی گزل استفاده شد. دادههای حاصل از پژوهش با استفاده از روشهای آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: با تحلیل دادههای بهدست آمده مشخص شد که عملکرد کلی فرزندان با نشانگان داون زیر ۵ سال، بین دو گروه مداخله و کنترل در مقیاسهای رشد و تحول حرکتی، هم در زمینه رشد روانی- حرکتی و هم در زمینه مهارتهای حرکتی درشت، تفاوت معناداری دارد (001/0> p). نتیجه گیری: مداخلات بههنگام روانشناختی و آموزشی خانواده محور در والدین کودکان مبتلا به نشانگان داون، موجب افزایش رشد روانی – حرکتی و مهارتهای حرکتی درشت فرزندان آنها میشود.
مادران شاغل و فرزندان
حوزههای تخصصی:
رفتارهای خوب بچه ها چگونه درونی می شوند؟
حوزههای تخصصی: