فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۴٬۴۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
آموزش پیش از ازدواج یکی از اولویت های اصلی در برنامه های جلوگیری از ناهنجاری های فردی و خانوادگی، کاهش میزان طلاق و افزایش خوشنودی زناشویی است. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش پیش از ازدواج بر باورهای مرتبط با رابطه، خودکارآمدی و معنای زندگی در دانشجویان پرستاری تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری دانشجویان پرستاری مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ دربرگیرنده 560 نفر بودند. آزمودنی ها به تعداد 40 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویانی که درخواست کننده شرکت در این دوره بودند انتخاب گردیده و در دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در ۶ جلسه ۶۰ دقیقه ای آموزش پیش از ازدواج به روش انجل و رایت دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با به کارگیری سنجه های باورهای مرتبط با رابطه (Eielson & Epstein, 1982 )، خودکارآمدی (Schwarzer & Jerusalem, 1995) و معنا در زندگی (Steger et al., 2006) گرد آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد اثربخشی برنامه آموزشی پیش از ازدواج بر باورهای مرتبط با رابطه، خودکارآمدی و معنای زندگی معنی دار بوده است (0001>p). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که به کارگیری این آموزش پیش از ازدواج بر روی باورهای مرتبط با رابطه ، خودکارآمدی و معنای زندگی در زندگی کارساز است.
بررسی رابطه خودپنداره، کیفیت زندگی و سلامت روانی مربیان مهدکودک استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودپنداره با کیفیت زندگی و سلامت روانی مربیان مهدکودک استان تهران است. این پژوهش از نوع همبستگی است، که در آن از سه پرسشنامه خودپنداره بک، مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و سلامت عمومی استفاده شد. جامعه آماری شامل مربیان مهدکودک که در سال 1391 در استان تهران مشغول به فعالیت بود، که به روش تصادفی ساده 289 نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که زیرمقیاس های خودپنداره بک با زیر مقیاس های سلامت عمومی رابطه مستقیم و معناداری را نشان می دهد. تمام زیرمقیاس های آزمون خودپنداره ی بک با زیرمقیاس های کیفیت زندگی و کیفیت زندگی به صورت کلی و هم چنین سلامت روانی و زیرمقیاس های آن ارتباط مستقیم و معنی داری دارند. هم چنین بیشتر مؤلفه های خودپنداره می توانند زیرمقیاس های کیفیت زندگی و سلامت روانی را پیش بینی نمایند. بنابراین به نظر می رسد که تلاش برای ارتقا خودپنداره، گامی مؤثر در جهت اعتلای سلامت روانی و کیفیت زندگی مربیان مهد است.
تبیین اشتغال پذیری از طریق انطباق پذیری، خودکارآمدی کاریابی، ادراک پیچیدگی و آمادگی برای شانس: یک مدل میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۳۵۱-۳۲۲
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین انطباق پذیری مسیر شغلی و اشتغال پذیری با میانجی گری متغیرهای خودکارآمدی کاریابی، ادراک پیچیدگی و آمادگی برای شانس در میان بیکاران ایرانی بود. روش: داده ها در این پژوهش از طریق نمونه گیری داوطلبانه و بر روی یک نمونه ی 719 نفری از بیکاران ایرانی گردآوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی، مقیاس خودکارآمدی کاریابی، شاخص ادراک پیچدگی، شاخص آمادگی برای شانس و مقیاس اشتغال پذیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب تأثیر انطباق پذیری مسیر شغلی بر خودکارآمدی کاریابی (001/0>p و 75/0= γ)، ادراک پیچیدگی (001/0>p و 64/0= γ) و آمادگی برای شانس (001/0>p و 88/0= γ) به لحاظ آماری معنادار است. علاوه براین، ضریب تأثیرخودکارآمدی کاریابی (001/0>p و 39/0= β)، ادراک پیچیدگی (001/0>p و 17/0 = β) و آمادگی برای شانس (001/0>p و 6/0= β) براشتغال پذیری بعنوان متغیر وابسته ی درون زا از نظر آماری معنادار است. همچنین انطباق پذیری مسیر شغلی با اشتغال پذیری به طور غیرمستقیم از طریق این متغیرها رابطه داشت. نتیجه گیری: به طور کلی، با توجه به یافته این پژوهش مبتنی بر وجود رابطه غیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و اشتغال پذیری، بایستی خاطر نشان کرد که برای افزایش اشتغال پذیری نه تنها توجه به انطباق پذیری ضروری است بلکه توجه به راهبردهای افزایش خودکارآمدی کاریابی، ادراک پیچیدگی مبتنی بر سیستم تفکر باز و نیز افزایش آمادگی برای شانس اهمیت دارد.
تبیین رابطه عملکرد وظیفه و رفتارهای شهروندی براساس نقش تعدیل کننده سلامت روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه عملکرد وظیفه با رفتارهای شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده سلامت روان شناختی محیط کار اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و نمونه پژوهش را 381 نفر از کارکنان بانک ملی در استان تهران تشکیل دادند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه عملکرد وظیفه (پاترسون، 1963)، پرسشنامه رفتارهای شهروندی سازمانی (لی و آلن، 2002) و پرسشنامه سلامت روان شناختی محیط کار (مهداد، 1389) بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد وظیقه و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که گوناگونی محیط از مولفه های سلامت روان شناختی محیط کار رابطه عملکرد وظیفه را با رفتارهای شهروندی سازمانی تعدیل می کند. به این معنی که وقتی گوناگونی محیط در حد بالایی است بین عملکرد وظیفه و رفتارهای شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
رهیافتی پدیدارشناسانه در واکاوی واکنش های عاطفی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی در خط اول مبارزه با بیماری کووید-19 می باشند. این پژوهش با هدف شناسایی واکنش های عاطفی پزشکان بهبود یافته از بیماری کووید-19 انجام شد. در پژوهش حاضر از شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل پزشکان بهبودیافته از بیماری کروناویروس در شهر یزد بود. نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه ساختار نیافته و عمیق قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی 2 مضمون اصلی، 6 مضمون فرعی، 10 مضمون فرعی تر و 50 مفهوم اولیه گردید. مضمون اصلی نخست «واکنش های عاطفی مثبت» بود. واکنش های عاطفی مثبت شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- امید و انگیزه، 2- احساس شادکامی از داشتن شغل پزشکی و 3- تنظیم عواطف را دربر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنش های عاطفی منفی» بود. واکنش های عاطفی منفی شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- افسردگی، 2- اضطراب و 3- خشم بود. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه مبتلایان به کووید-19 دارای پیامدهای سخت و ناگوار و بعضاً رشد محوری است که در دو محور اصلی واکنش های عاطفی مثبت و و واکنش های عاطفی منفی دسته بندی شد. این مقاله رهیافتی برای ادامه بررسی واکنش های روان شناختی می باشد.
مقایسه اختلالات رفتاری و ارتباط مادر- کودک در کودکان دیابتی و عادی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اختلالات رفتاری و ارتباط مادر- کودک در کودکان دیابتی و عادی شهر اصفهان انجام شد.روش: این مطالعه مقطعی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش همه کودکان دیابتی شهر اصفهان در سال 2018 و کودکان عادی همتاشده با آنها بودند. نمونه پژوهش 100 کودک (50 دیابتی و 50 عادی) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. ابزارهای پژوهش چک لیست رفتاری کودک (آخنباخ، 1992) و مقیاس ارتباط مادر- کودک (یوسفی، 2014) بودند. داده ها با روش های خی دو و تحلیل واریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که کودکان دیابتی و عادی در اختلالات رفتاری و ارتباط مادر- کودک با هم تفاوت معنی داری داشتند؛ به عبارت دیگر، کودکان دیابتی در مقایسه با کودکان عادی دارای اختلالات رفتاری (و ابعاد آن شامل اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده) بیشتر و ارتباط مادر- کودک ضعیف تری بودند (05/0p < ).نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که دیابت نقش موثری در افزایش اختلالات رفتاری و کاهش ارتباط مادر- کودک دارد، لذا برنامه ریزی برای انجام مداخلات روانشناختی جهت بهبود ویژگی های کودکان دیابتی ضروری است.
تبیین ادراک کارشناسان از الگوی دینی زندگی زن در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
107 - 130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک متخصصان از الگوی دینی زندگی زن در خانواده انجام شده است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش کیفی و از نوع زمینه ای(داده بنیاد) بود. جامعه آماری متخصصین علوم اسلامی در حوزه خانواده بودند و نمونه پژوهش شامل 12 نفر از این متخصصین تا مرحله اشباع داده ها و به روش گلوله برفی بود. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختاری انجام شد و روایی این پژوهش با چهار محور ارزش واقعی،کاربردی بودن،تداوم و مبتنی بر واقعیت بودن تأیید گردید. جهت تحلیل داده ها از روش کد گزاری استفاده شد.یافته ها:یافته های پژوهش شامل پنج کد محوری و چهل و یک کد باز بود. کدگذاری محوری پژوهش شامل 1- تعریف،اهمیت و ضرورت الگوی زندگی2- ابعاد الگوی زندگی زنان در خانواده 3- آسیب شناسی الگو زندگی غیر اسلامی زنان 4- راهکارهای ایجاد الگو زندگی دینی 5- نشانه های الگوی دینی زندگی زن در خانواده .نتیجه گیری: از آنجا که الگوی زندگی زن در الگوی زندگی افراد خانواده و حتی جامعه نقش دارد؛ پرداختن به این موضوع از ضرورت های پژوهش در حوزه زن وخانواده است. در این پژوهش نظرات کارشناسان پیرامون تعریف الگو زندگی و تبیین اهمیت آن، آسیب ها و نقاط ضعف الگوی زندگی فعلی زنان جامعه و فاصله آن تا الگوی کامل دینی بررسی و راهکارهایی برای ارتقاء الگوی زندگی زنان با نگاه دینی ارائه شد.
اثربخشی رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر کنترل تکانه و دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر کنترل تکانه و دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران بود . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران در 6 ماهه دوم سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری مقیاس تکانشگری (BIS - 11) (بارت و همکاران، 2004) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان ( DERS ) (گراتز و روئمر، 2004) بودند. رفتاردرمانی با رویکرد REBT بر کنترل تکانه و دشواری در تنظیم هیجان به مدت 8 جلسه 90دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که مشاوره گروهی با رویکرد REBT بر کاهش نشانه های تکانشگری و دشواری در تنظیم هیجان تأثیر داشته است (P<0/05). با توجه به اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی بر نشانه های تکانشگری و دشواری در تنظیم هیجان اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مراکز مشاوره خانواده توصیه می شود.
اثربخشی آموزش رابطه والد - کودک بر استرس ادارک شده و بهزیستی روانشناختی در مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رابطه والد - کودک بر استرس ادارک شده و بهزیستی روانشناختی در مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی انجام شد. روش : جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمامی مادران که در انجامن حمایت از کودکان کم توان و عقب مانده ذهنی تهران عضو فعالی بودند، که از این میان 30 نفر از مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند با روش نمونه گیری در درسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند، سپس گروه آزمایش، 10 جلسه آموزش رابطه والد- کودک را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن (1983) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بوسیله نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازگیری مکرر نشان داد که گروه های آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری از نظر هر دو متغیر تفاوت معنادار داشتند (05/0>P) و بر اساس نتایج جدول 3، 0/35 درصد از تغییرات استرس ادراک شده و 4/14 درصد از تغییرات بهزیستی روانشناختی ناشی از روش مداخله یعنی آموزش رابطه والد - کودک است. نتیجه گیری : بنابراین می توان بیان کرد که آموزش رابطه والد – کودک در کاهش استرس ادارک شده و افزایش بهزیستی روانشناختی در مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی موثر بوده است.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی (مطالعه موردی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به دنبال سنجش اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی کارکنان شرکت کارگزاری بورس اوراق بهادار بود. روش: برای این منظور25 نفر از کارکنان یک شرکت کارگزاری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و مورد سنجش استرس شغلی، با استفاده از پرسشنامه استرس شغلی اسپیلبرگر، رضایت شغلی، با استفاده از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا، و هوش هیجانی، با استفاده از پرسشنامه بار-آن، قرار گرفتند. پس از یک دوره ی آموزش مدیریت استرس، مجدداً متغیرهای یادشده در باره ی ایشان مورد سنجش قرار گرفت. داده های جمع آوری شده، توسط نرم افزار اکسل تبدیل به بانک اطلاعاتی شد و خلاصه آنها در نرم افزار اس.پی.اس.اس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتیجه آزمون نرمال بودن داده ها با آزمون شاپیرو ویلک نشان داد که دو متغیر استرس شغلی و رضایت شغلی دارای تابع توزیع نرمال هستند اما متغیر هوش هیجانی از توزیع نرمال برخوردار نیست. نهایتاً برای آزمون فرض های آماری در باره ی دو متغیر اول از آزمون t برای نمونه زوجی و برای متغیر سوم از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. نتیجه حاصل از آزمون فرضیه ها، اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش رضایت شغلی را تأیید کرد اما اثربخشی این آموزش بر هوش هیجانی کارکنان مورد تأیید قرار نگرفت. اثر متغیر تعدیل گر سن با استفاده از آزمون فرضیات در دو نمونه پایین تر و بالاتر از 30 سال صورت گرفت. اثر بخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی در نمونه زیر 30 سال تأیید و در نمونه بالای 30 سال رد شد. در هر دو نمونه، اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر کاهش سطح استرس شغلی تأیید شد. نتیجه گیری : آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی کارکنان شرکت کارگزاری بورس اوراق بهادار اثربخش بوده است.
مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی در معلمان: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی و نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن شاغل در دوره ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تصادفی تعداد 405 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های کامیابی در کار (پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس (2012) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز ،2007 ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با کامیابی شغلی (01/0 P< ، 411/0=β) مثبت و مسیر غیر مستقیم بین سرمایه روانشناختی در رابطه بین انطباق پذیری مسیرشغلی با کامیابی شغلی شغلی (01/0 P< ، 427/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش انطباق پذیری مسیرشغلی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای مهمی در افزایش کامیابی دارد. بنابراین توجه به عوامل جریان ساز انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی اهمیت زیادی دارد.
تأثیر مشاوره شغلی توان مبنا بر مکاشفه مسیرشغلی، خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد مسیرشغلی فارغ التحصیلان زن بیکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۸۷-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مشاوره شغلی توان مبنا بر مکاشفه مسیر شغلی، خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد مسیر شغلی فارغ التحصیلان بیکار انجام گرفت. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل کلیه فارغ التحصیلان زن بیکار شهرستان اسلام آباد غرب در سال 1396 بود. از جامعه فوق 28 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 14 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی چهار جلسه ی نود دقیقه ای، (یک جلسه در هفته) مشاوره شغلی توان مبنا را دریافت کردند و در این مدت، گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی مکاشفه مسیر شغلی، پرسشنامه خودکارآمدی مسیرشغلی و پرسشنامه افکار ناکارآمد مسیر شغلی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس تک متغیری انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر مکاشفه مسیر شغلی (01/0 P<،99/102=F ؛01/0 P<،66/68=F)، خودکارآمدی مسیر شغلی (01/0 P<،94/47=F ؛01/0 P<،31/34=F) و باورهای ناکارآمد مسیر شغلی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 P<،22/88=F ؛01/0 P<،89/7=F) و این تفاوت در طول زمان (با پیگیری سه ماهه) پایدار است. نتایج: با توجه به یافته های پژوهش می توان استنتاج کرد که مشاوره شغلی توان مبنا مدلی اثربخش در افزایش مکاشفه مسیر شغلی و خودکارآمدی مسیر شغلی و کاهش باورهای ناکارآمد مسیر شغلی فارغ التحصیلان بیکار است.
اثربخشی هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: دیابت از جمله بیماری هایی است که علاوه بر علل پزشکی می تواند علل روان شناختی نیز داشته باشد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان (افسردگی، اضطراب و استرس) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل در انتظار درمان بود. نمونه پژوهشی شامل 50 نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع دو بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل در انتظار درمان قرار گرفتند. گروه آزمایش، طی 12 جلسه هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کرد در حالی که گروه کنترل در انتظار درمان هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای اندازه گیری متغیرهای روان شناختی، از نسخه فرم کوتاه مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک سویه توسط نسخه 25 نرم افزار SPSS در سطح معنا داری 05/0=α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس یک سویه نشان داد که نشان داد که یک دوره هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش معنا دار افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد (05/0>p) اما تاثیر معنا داری بر استرس بیماران مبتلا به دیابت نوع دو نداشت (05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، اعمال مداخله مذکور جهت ارتقاء سلامت روان در افراد مبتلا به دیابت نوع دو پیشنهاد می شود.
مدل خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای هوشی و ادراک جو کلاس با میانجی گری خودکارآمدی در دانش آموزان تیزهوش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
55 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی مدل خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای هوشی و ادراک جو کلاس با میانجی گری خودکارآمدی دانش آموزان تیزهوش بود.
روش : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان تیزهوش دوره متوسطه دوم مناطق 2و 4شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد افراد نمونه 400 دانش آموز بودند که با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری (پینتریچ و همکاران، 1990)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، ادراک از جو کلاس (رووی، 2002) و خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) بودند. داده های گردآوری شده با روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای Amos24 و spss26 تحلیل شدند.
یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی نهایی از برازش خوبی برخوردار بود. براساس نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که باورهای هوشی بر خودکارآمدی و خودتنظیمی یادگیری، همچنین ادراک از جو کلاس بر خودکارآمدی و خودتنظیمی یادگیری و خودکارآمدی بر خودتنظیمی اثر مثبت و معناداری داشتند (001/0>P). اثر غیرمستقیم باورهای هوشی و ادراک از جو کلاس بر خودتنظیمی یادگیری از طریق خودکارآمدی به ترتیب برابر 1215/0 و 1185/0 بود که از لحاظ آماری معنادار بودند (001/0>P)
نتیجه گیری : با توجه به اینکه عواملی چون باورهای هوشی و انگیزشی و محیطی بر خودتنظیمی یادگیری تاثیرگذار است و خودتنظیمی یادگیری نقش مهمی در عملکرد تحصیلی دارد. نتایج این پژوهش می تواند تلویحات مهمی برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خدمات بهداشت روانی و خانواده ها دارد.
تاثیر آموزش خود _ دلسوزی شناختی بر سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
83-104
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش: روش پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر رشت در نیمه دوّم سال 1394 تشکیل می دادند که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه ی خود-دلسوزی شناختی دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سلامت عمومی ( GHQ ) استفاده شد. داده ها با روش آماری کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر ابعاد سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار مورد تائید قرار گرفته است و زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان سرپرست خانوار گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی و افسردگی کمتری داشتند. نتیجه گیری: به طور کلّی، یافته های پژوهش بیانگر آن است که آموزش خود-دلسوزی شناختی می تواند بر افزایش سلامت روان زنان سرپرست خانوار اثربخش باشد.
مقایسه اثر بخشی دو رویکرد زوج درمانی هیجان _ مدار و تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) بر تعارضات زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
4-23
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد زوج درمانی هیجان مدار و تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) بر تعارضات زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران صورت گرفت . روش : روش تحقیق شبه آزمایشی دارای پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زن و شوهرانی بود که 1 تا 10 سال از ازدواجشان می گذشت و حداقل یک فرزند داشتند. تعداد افراد نمونه 30 زوج بودند از بین زوج های داوطلب مشارکت در پژوهش انتخاب شدند که هر یک از زوج ها به عنوان یک واحد تحلیل در نظر گرفته شدند. برای سنجش تعارضات زناشویی زوج ها از پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی و همکاران (1387) که یک ابزار 54 سوالی است که کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش های هیجانی، افزایش جلب رضایت فرزندان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با دوستان و خویشاوندان همسر، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط مؤثر را می سنجد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج : تحلیل یافته ها نشان داد زوج هایی که تحت مداخله های زوج درمانی هیجان مدار و ایماگوتراپی قرار گرفتند تعارض زناشویی کمتری از زوج های گروه کنترل نشان دادند ولی تفاوت معنی داری بین تأثیر این دو نوع مداخله در کاهش تعارضات زناشویی ملاحظه نشد. نتیجه گیری : با توجه به یافته های این پژوهش مداخلات زوج درمانی هیجان مدار و ایماگوتراپی در کاهش تعارضات زناشویی مؤثر است و از این دو رویکرد می توان برای کاهش تعارضات زناشویی زوج ها استفاده کرد.
تأثیر بازی درمانی مبتنی بر نظام خانواده روی جو خانواده و مشکلات رفتاری کودکان دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های فراوانی به صورت مجزا راجع به اثربخشی رویکرد خانواده درمانی نظام دار در حل مشکلات خانواده و استفاده از بازی درمانی یا درمان های خانواده مدار جهت کاهش مشکلات رفتاری کودکان مخصوصاً کودکان دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه بهره فراوانی برده شده است در این پژوهش به تلفیق رویکرد نظام دار خانواده و بازی درمانی برای کار با این کودکان و خانواده هایشان پرداخته شد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر نظام خانواده بر جو خانواده و مشکلات رفتاری کودکان دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه بود. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 6 تا 8 سال دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه و خانواده های آن ها در شهر تهران بودند که در سال 1399-1398 به مراکز مشاوره تصمیم، باران دانش و آفتاب زندگی مراجعه کرده بودند و 3 کودک به صورت در دسترس بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت پلکانی زمانی وارد طرح پژوهشی شدند و 10 جلسه مداخله انجام شد. ابزارهای سنجش پژوهش حاضر پرسشنامه های مشکلات رفتاری کودکان (Rutter, 1967) و جو خانواده ( Moos & Moos,1994) بود. یافته های پژوهش بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آمار توصیفی، طراز، روند و تغییرپذیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر نظام خانواده بر بهبود جو خانواده (برای هر سه آزمودنی) و کاهش مشکلات رفتاری کودکان دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه (برای هر سه آزمودنی) مؤثر بود. یافته ها کارایی بازی درمانی مبتنی بر نظام خانواده را بر مشکلات رفتاری و جو خانواده نشان می دهد؛ بنابراین پیشنهاد می شود روانشناسان و درمانگران خانواده و کودک از این روش جهت بهبود مشکلات رفتاری و جو خانواده استفاده نمایند.
خانواده و یافته های پژوهشی(بررسی تاثیر عوامل خانوادگی دروضعیت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه استان قم)
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی مداخله درمانی مبتنی بر ژیمناستیک مغزی بر حافظه فعال و سرعت پردازش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مداخله درمانی مبتنی بر ژیمناستیک مغزی بر حافظه فعال و سرعت پردازش دانش-آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود.
روش : روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی دارای اختلال یادگیری شهرستان تنکابن که در سال تحصیلی 99-98 به مرکز اختلال یادگیری سلامت آن شهرستان مراجعه کردند، بود. روش نمونه گیری این پژوهش در دسترس بود که بعد از انتخاب 30 نفر به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارش گشتند. ابزارگردآوری داده ها مصاحبه بالینی و مقیاس هوشی وکسلر 4 (2003) بود. جهت تحلیل داده از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. آزمون های فوق با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها : نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که درمان مبتنی بر ژیمناستیک مغزی بر حافظه فعال و سرعت پردازش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص تاثیر مثبت و معنادار داشت.
نتیجه گیری : نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مداخلات درمانی مبتنی بر ژیمناستیک مغزی بر حافظه فعال دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص اثر بخش نیست.
ارائه مدلی برای شناسایی مولفه های آموزش مجازی برای دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش ارائه مدلی برای شناسایی مؤلفه های آموزش مجازی برای دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی بود. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و مربیان مراکز آموزش استثنائی شهر تهران بودند. روش: نمونه گیری از طریق سرشماری انجام گرفت. ابزار اصلی پژوهش ۲ پرسشنامه محقق ساخته بود که دارای پایائی 79/0 با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بود. برای تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون توزیع دوجمله ای، کای-دو) استفاده شد. از مجموع 120 مدیر و مربی که مورد پرسش قرار گرفتند 57 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند که معادل 47.5% کل حجم جامعه آماری است. تنها 23% از این افراد در مورد حداقل یک درس تجربه آموزش مجازی با دانش آموزان خود داشته اند. یافته ها: میزان اهمیت آموزش مجازی برای دانش آموزان دارای معلولیت های جسمی-حرکتی در حد زیاد و خیلی زیاد بود. آموزش مجازی در مؤلفه های تنظیم زمان آموزش، فراهم ساختن فرصت برابر آموزش برای کودکان دارای معلولیت جسمی-حرکتی، جلب مشارکت والدین، میزان دسترسی به آموزش، سهولت استفاده از امکانات آموزشی، کسب مهارت های اجتماعی، برقراری ارتباط با دیگران، کاهش هزینه های آموزش برای والدین، کاهش هزینه های آموزش برای مدرسه، برقراری یادگیری مستمر، رفع نیازهای روانی دانش آموزان، افزایش اعتمادبه نفس دانش آموزان، در حد زیاد و خیلی زیاد مؤثر دانسته شد. ۱۱ مؤلفه جهت ارائه مدلی اجرائی مبتنی بر مؤلفه های آموزش مجازی برای دانش آموزان معلول جسمی -حرکتی در ایران شناسایی شدند و مدلی بر آن مبنا طراحی شد نتیجه گیری: با توجه به نتایج مشکلات موجود در سطح تمامی ۱۱ مؤلفه در حد متوسط نتیجه گیری شد. بنابراین آموزش مجازی می تواند بر مؤلفه های آموزش دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی تأثیر مثبت داشته باشد.