فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه رضامندی زناشویی ( بر اساس معیارهای دینی ) با عوامل جمعیت شناختی ، تحصیلات ، طول مدت ازدواج ، سن ازدواج و تفاوت سنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رضامندی از زندگی زناشویی و عوامل آن، ازمنظر روان شناسی و دین(اسلام) می پردازد. فقدان آزمونی معتبر برای رضامندی زناشویی از دیدگاه دینی، که بتوان با آن کنش یک خانواده مسلمان را مورد سنجش دقیق قرار داد، محقق را برآن داشت تا دراین پژوهش اقدام به ساخت و اعتباریابی مقیاس رضامندی زناشویی براساس معیارها کند. نمونه آماری 110 نفر از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی می باشد که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای برگزیده شده اند. نتایج به کمک روش های آزمون معناداری ضریب همبستگی،آزمونT وتحلیل واریانس برای مقایسه میانگین ها تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از از اعتبار و روایی بالای مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی است. همچنین نتایج نشان می دهد که، بین تحصیلات و رضامندی زناشویی رابطه معناداری وجود نداشته، اما بین طول مدت ازدواج و تفاوت سن زوج رابطه معناداری وجود دارد.
تعامل بین شخصیت و سبکهای فراانگیزشی در عملکرد شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: از آنجا که منابع انسانی از مهمترین سرمایههای هر سازمان بهشمار میروند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با این منابع که میتوانند بر عملکرد سازمانی آنها موثر باشند، از اهمیت روزافزونی برخوردار شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی تعامل بین شخصیت و سبکهای فراانگیزشی کارکنان یک مرکز دولتی در عملکرد شغلی آنها بود.
روش: در این پژوهش 327 نفر از کارمندان رسمی مرد بهروش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از سیاهه 5عاملی شخصیت، نیمرخ سبکهای فراانگیزشی آپتر و بازخورد جامع استفاده شد. دادهها بهوسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بررسی شدند. یافتهها: سبکهای فراانگیزشی براساس ویژگیهای شخصیتی و ویژگیهای شخصیتی براساس سبکهای فراانگیزشی در پیشبینی عملکرد شغلی نقش واسطهای داشتند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش در راستای معدود پژوهشهای صورتگرفته در این زمینه است. میتوان از ویژگیهای شخصیتی بهعنوان عاملی در استخدام نیروی انسانی و استفاده از برنامههای انگیزشی مناسب با سبکهای کارکنان بهعنوان عاملی برای بهبود عملکرد شغلی در سازمان استفاده نمود."
بررسی اثر کوتاه مدت آموزش برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله-ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر کوتاه مدت آموزش مدیریت والدین بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند می باشند.
نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، 30 نفر از مادران کودکانی که بر اساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب و شیوه فرزندپروری آن ها با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا باوم-ریند مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 22 نفر از مادرانی که دارای شیوه فرزندپروری ناکارآمد بودند انتخاب و به دو گروه آزمایش (12n=) و گواه (12n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در طول دوره آموزش، 3 نفر از مادران گروه آزمایش از شرکت در جلسات خودداری کردند، ولی تعداد افراد گروه گواه ثابت ماند. شیوه های فرزندپروری مادران دو گروه، بلافاصله پس از پایان جلسات آموزشی، مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون ـ پس آزمون شیوه های فرزندپروری در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه و سهل-گیرانه مادران گروه آزمایشی پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغیرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (01/0P<)، در مقابل شیوه فرزندپروری مقتدرانه در گروه آزمایش نسبت به گواه افزایش یافته است (05/0P<). این نتایج نشان می دهند که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، شیوه های فرزندپروری ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای را تغییر می دهد. با توجه به این که روابط معناداری بین شیوه فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای و بروز، شدت و تداوم بیماری کودکان وجود دارد، لذا با آموزش برنامه هایی که شیوه فرزندپروری والدین را مورد هدف قرار می دهند، می توان مشکلات رفتاری کودکان را کاهش داد.
مهارت های مشاوره ای: انعکاس دادن
حوزههای تخصصی:
ماهیت منحصر به فرد مشاوره ی مدرسه ی دوره ی راهنمایی
حوزههای تخصصی:
راهبردهای ارتقاء سلامت روان مشاوران: اصلاح نظام باورها
حوزههای تخصصی:
آرامش ذهنی
حوزههای تخصصی:
مادر نگران ، پدر بی خیال
حوزههای تخصصی:
مادر نگران ، پدر بی خیال
حوزههای تخصصی:
چگونه خود را بشناسیم وبا خود، همسر و زندگی مان آشتی کنیم؟
حوزههای تخصصی:
مهارت های فرزندپروری
رابطه توانمندسازی و تعهد شغلی مدیران در مدارس متوسطه استان سمنان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه توانمندسازی مدیران و تعهد شغلی آنان بود. پژوهش به شیوه توصیفی (همبستگی) انجام شد. نمونه تحقیق 135 نفر از مدیران مدارس متوسطه (72 زن و 63 مرد) بودند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شد. توانمندسازی مدیران با استفاده از پرسشنامه سنجش توانمندسازی شرت و رینهارت (1992) شامل 6 بعد (تصمیم گیری، رشد حرفه ای، مقام و منزلت، خودمختاری، تاثیرگذاری و خوداثربخشی) و تعهد شغلی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته شامل 4 بعد (تعهد حرفه ای، تعهد سازمانی، پایبندی به ارزشهای کار و مشارکت شغلی) سنجیده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین توانمندسازی مدیران و تعهد شغلی آنان رابطه معنادار وجود دارد (05/0P<)، بدین صورت که بین سه بعد توانمندسازی (رشد حرفه ای، مقام و منزلت و تصمیم گیری) با تعهد شغلی رابطه معنادار وجود دارد (05/0P<). همچنین بین توانمندسازی و سه بعد تعهد شغلی (وابستگی حرفه ای، وابستگی سازمانی و پایبندی به ارزشهای کار) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0P<). نتیجه تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که ابعاد توانمندسازی (بجز خودمختاری) پیش بینی کننده های معناداری برای تعهد شغلی هستند (05/0P<).
برنامه ریزی شغلی و مالی
حوزههای تخصصی:
رابطه ی الگوهای ارتباطی خانواده با تاب آوری در دانشجویان دانشگاه شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه الگوهای ارتباطی والدین (گفت و شنود و همنوایی) با تاب آوری دانشجویان است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور200 نفر از دانشجویان سال اول که در مقطع کارشناسی در دانشگاه شیراز مشغول تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته شامل مقیاس تاب آوری بزرگسالان (فریبرگ و همکاران،2003) و مقیاس تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (ریچی و فیتز پاتریک،1994) بود، که برای بررسی پایایی این ابزارها ازآلفای کرونباخ و برای بررسی روایی از روش تحلیل عامل استفاده شد که هر دو پرسشنامه پایایی و روایی خوبی را نشان می داد. برای بررسی اینکه آیا انواع الگوهای ارتباطی خانواده قدرت پیش بینی کننده تاب آوری را دارا هستند، از تحلیل رگرسیون و برای بررسی تفاوت میان انواع اشکال خانواده از منظر تاب آوری از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحلیل آماری یافته ها از طریق تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیری نشان داد که، اولاً بعد گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت تاب آوری است (001/0)، اما بعد همنوایی پیش بینی کننده منفی تاب آوری است (005/0) و بین انواع الگوهای ارتباطی یعنی خانواده های کثرت گرا و توافق کننده و خانواده های بی قید و محدود کننده تفاوت معنادار (001/0) از لحاظ میزان تاب آوری وجود دارد.