فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهدف: استفاده از شبیه سازی یکی از روش های جدیدآموزش در علوم پزشکی است ولی تاکنون مطالعه ای در مورد بکارگیری این روش و رضایتمندی فراگیران آن در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی در ایران و جهان گزارش نشده است. هدف این پژوهش، بررسی مقایسه ای میزان رضایتمندی دانشجویان پرستاری از دو روش نمایش و شبیه سازی در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی می باشد.
روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی می باشد. نمونه های پژوهش 78 نفر از دانشجویان پرستاری بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. سپس با روش تصادفی ساده به دو گروه نمایش (کنترل) در کلاس درس و شبیه سازی (آزمون) تقسیم شدند. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار پژوهشگر ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار نسخه SPSS v20 و با استفاده از آزمون آماری t-test و در سطح معناداری P کمتر از 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: جهت تعیین وجود یا عدم وجود تفاوت معنی دارآماری بین میانگین نمرات رضایت دانشجویان از آزمون T مستقل استفاده گردید. میزان رضایت دانشجویان از دو روش آموزشی نمایش و شبیه سازی، با اختلاف آماری معنی داری همراه نبود. (0/58=P)
نتیجه گیری: اگر چه نمرات رضایتمندی روش آموزش نمایش و روش شبیه سازی تفاوتی با هم نداشتند؛ ولی پژوهشگر، استفاده از روش شبیه سازی در آموزش پرستاران نظامی در امر ماسک گذاری را پیشنهاد می کند و معتقد است که به کارگیری این گونه روش ها منجر به ارتقای کیفیت آموزش پرستاران نظامی و بحران می گردد.
مقایسه نظرات اعضای هیات علمی و دانشجویان درباره فرم های ارزشیابی اساتید دروس عملی و کارورزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:: در این مطالعه به مقایسه نظرات اساتید و دانشجویان در مورد فرم های ارزشیابی دروس عملی و کارورزی پرداخته شد.
رابطه علی معیارهای مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) با رضایت شغلی و وفاداری سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی الگوی معیارهای مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) با رضایت شغلی و وفاداری سازمانی بود.. جامعه پژوهش حاضر کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه بود (186 نفر) که به دلیل تعداد کم افراد جامعه تمامی آنان به عنوان نمونه پژوهش حاضر در نظر گرفته شدند. در نهایت 168 نفر به ابزار مورد استفاده در پژوهش پاسخ دادند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های مدیریت کیفیت اروپا، رضایت شغلی و وفاداری سازمانی بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج نشان دادند که معیارهای مدیریت کیفیت اروپا رابطه معنی داری با رضایت شغلی و وفاداری سازمانی دارند.
پیش بینی میزان موفقیت شغلی خلبانان بر اساس خرده مقیاس های سی گانه ی پرسش نامه ی شخصیت نئو NEO-PI-R)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیقات اخیر نشان داده اند که دامنه ی وسیع عملکرد شغلی می تواند توسط ویژگی های شخصیتی کارکنان تحت تاثیر قرار گیرد. این مطالعه به منظور تعیین تاثیر ویژگی های شخصیتی در عملکرد شغلی خلبانان نظامی، انجام پذیرفت.\nروش کار: در این پژوهش توصیفی-مقطعی، چهل نفر خلبان نظامی از طریق نمونه گیری خوشه ای از میان پایگاه های هوایی ایران در شش ماهه ی اول سال 1391 انتخاب شدند و پرسش نامه ی شخصیت تجدید نظر شده ی نئو (فرم 240 سئوالی) در اختیار آنان قرار داده شد. برای به دست آوردن نمرات کارآیی پروازی نیز، هر آزمودنی توسط دو نفر خلبان ارزیاب، ارزیابی گردید. هم چنین برای پیش بینی استند چک پروازی بر اساس متغیرهای پیش بین به کار رفته در مطالعه ی ویژگی های شخصیتی از رگرسیون گام به گام استفاده شد. تحلیل های آماری، با استفاده از نسخه ی نوزدهم نرم افزار SPSS انجام گرفت.\nیافته ها: مشخص شد که بین چهار ویژگی شخصیتی تخیل (O1)، اعمال (O4)، اعتماد (A1)، و شایستگی (C1) با نمرات استندچک پروازی، به عنوان شاخص موفقیت شغلی خلبانان، رابطه ی مستقیم و معنی دار (05/0>P) وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی تواضع (A5) با نمرات استندچک، رابطه مستقیم و معنی دار (01/0P≤) وجود دارد. هم چنین بین ویژگی شخصیتی شتاب زدگی (N5) با موفقیت شغلی نیز رابطه ی معکوس و معنی دار (05/0>P) مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که چهار خرده مقیاس N5، O4، A5 و C1 به ترتیب با تبیین منفی ده، دوازده، بیست و چهار و بیست و یک درصد نمرات استندچک پروازی، سهم قابل ملاحظه ای از پیش بینی موفقیت شغلی خلبانان را به خود اختصاص داده اند.\nنتیجه گیری: بر اساس نتایج، ویژگی های شخصیتی خلبانان در پیش بینی موفقیت شغلی آنان، موثر است و می تواند در تحقیقات علمی و به صورت عملی در زمینه ی روان شناسی هوانوردی، به خصوص در استخدام کارکنان و ارزیابی عملکرد آنان، استفاده شود.
توصیف و تحلیل نظرات معلمان زن دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهر تهران از نقشهای تربیتی خود و میزان هم پوشانی آن با انتظارات برنامه درسی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، توصیف و تحلیل نظرات معلمان از آگاهی های مرتبط با نقشهای تربیتی خود و میزان همپوشانی آن با انتظارات برنامه درسی ملی بوده است. با بهره گیری از روش های پدیدارشناختی و زمینه یابی از نوع توصیفی تحلیلی، نخست پرسشنامه محقق ساخته با یک سؤال باز میان 80 نفر از آنها به شکل تصادفی توزیع و گرد آوری شد. سپس با استخراج برداشتها و تعابیر ارائه شده، پرسشنامه نظرسنجی نهایی نقشهای تربیتی معلمان، تولید و میان 239 نفر از دبیران زن دوره دوم متوسطه شهر تهران با نمونه گیری تصادفی خوشه ای اجرا شد. نتایج چرخش تحلیل عاملی در نرم افزار لیزرل نشان می دهد که از دیدگاه دبیران این خرده نقشها می تواند به ترتیب در چهار گروه نقشهای ارتباطی و خلاقانه، آموزشی و اجرایی، انگیزشی و هدایتگرانه دسته بندی شود. میزان آگاهی معلمان با میانگین تجربی کل با عدد 55/1 کمتر از میانگین نظری (3) به دست آمده است که نشان دهنده آگاهی کمتر از حد متوسط معلمان نسبت به نقش های تربیتی خود است. مقایسه خرده نقش های تربیتی سند برنامه درسی ملی با خرده نقش های تربیتی ارائه شده از سوی معلمان، نشان می دهد که معلمان درباره خرده نقشهای تربیتی و خلاقانه آگاهی و شناخت کافی ندارند، اما درباره سایر نقشها از آگاهی کافی برخوردارند. از این رو، همپوشانی بالایی میان نقشهای تربیتی برگرفته از سند برنامه درسی ملی و نظرات معلمان مشاهده می شود.
مقایسه سلامت عمومی و باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سلامت عمومی و باورهای غیرمنطقی نقش مهمی در زندگی شغلی و خانوادگی معلمان دارند و به نظر می رسد که خود نیز تحت تاثیر شرایط کاری معلمان هستند. هدف از این پژوهش، بررسی مقایسه سلامت عمومی و باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی و عادی مقطع ابتدایی شهرستان یزد بود.
روش: جامعه موردپژوهش همه معلمان مقطع ابتدایی مدارس استثنایی و عادی شهرستان یزد در سال تحصیلی 93-1392 بود. نمونه پژوهش (60نفر معلمان مدارس استثنایی و 60نفر معلمان مدارس عادی) بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری به ترتیب سرشماری و هدفمند تعیین شدند. برای جمع آوری داده ها از 2ابزار؛ پرسش نامه باورهای غیرمنطقی جونز و پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد. پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون چندگانه به روش ورود همزمان) انجام گرفت.
یافته ها: تحلیل داده ها، فرضیه های پژوهش را تایید کردند و نشان دادند که بین باورهای غیرمنطقی و سلامت عمومی معلمان مدارس استثنایی و عادی تفاوت وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از این بود که باورهای غیرمنطقی -انتظار بیش ازحد از خود، تمایل به سرزنش و اجتناب از مشکلات- توان پیش بینی سلامت عمومی معلمان مدارس عادی و بی مسئولیتی عاطفی و کمال گرایی توان پیش بینی سلامت عمومی معلمان مدارس استثنایی را دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت تغییر باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی می تواند به تغییر رفتار، سازگاری اجتماعی و سلامت عمومی بهتر آن ها انجامد.
رابطه بین ابعاد هوش معنوی و سلامت سازمانی با نقش واسطه ای رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین ابعاد هوش معنوی و سلامت سازمانی با نقش واسطه ای رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس بوده است. از نظر ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس با تعداد 270 نفر بوده است. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 159 نفر به عنوان حجم نمونه برآورد شده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها، سه پرسشنامه 1) هوش معنوی کینگ 2)سلامت سازمانی هوی و فیلدمن و 3)پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی صحرانورد بکار رفته است. نتایج پژوهش نشان دادند که بین هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی، بین رفتار شهروندی سازمانی با سلامت سازمانی و بین هوش معنوی با سلامت سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. رفتار شهروندی سازمانی در مجموع توانسته است در رابطه ی بین ابعاد هوش معنوی و سلامت سازمانی نقش واسطه ای ایفا کند. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رفتار شهروندی سازمانی در رابطه ی بین ابعاد هوش معنوی و سلامت سازمانی نقش واسطه ای ایفا می کند.
بررسی رابطه بین رفتار سیاسی مدیران و تعهد سازمانی کارمندان با تعدیل گری عدالت سازمانی در دانشگاه لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین رفتار سیاسی مدیران و تعهد سازمانی کارمندان با تعدیل گری عدالت سازمانی در دانشگاه لرستان صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعهً آماری شامل 421 نفر کارمندان دانشگاه لرستان در سال 1394- 1395 است با توجه به حجم جامعه، حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان بالغ بر 201 نفر تعیین شد که به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامهً استاندارد رفتارسیاسی ای. جی دوبرین (1978)، تعهد سازمانی می یر و آلن(1993) و عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993) استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی تحلیل مسیر، ضریب همبستگی پیرسون و tتک نمونه ای با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و lisrel استفاده خواهد شد. به منظور گردآوری داده ها ازپرسشنامه استاندارد ضریب آلفای کرونباخ(رفتارسیاسی «94/0» ، تعهد سازمانی «92/0»و عدالت سازمانی «90/0») ارزیابی شد یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت رفتار سیاسی مدیران و تعهد سازمانی کارمندان با تعدیل گری عدالت سازمانی بالاتر از حد متوسط و میانگین فرضی قرار دارد ﻫﻤﭽﻨ یﻦ، ﺿ ﺮیﺐ اﺳ ﺘﺎﻧﺪارد مستقیم ﺑ یﻦ دو متغیّر رفتار سیاسی مدیران با تعهد سازمانی آنان 47/0- میﺑﺎشد و ضریب استاندارد غیرمستقیم با نقش واسطه ای عدالت سازمانی 24/0- می باشد و اثرات کل آن به 71/0- می رسد و معنی آن این است ک ﻪ منفی 71 درصد از تغییرات تعهد سازمانی منتج از رفتارسیاسی مدیران با نقش واسطه ای عدالت سازمانی می باشد.
الگوی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی (مطالعه موردی: مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران)•(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف"" طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی"" انجام شد. روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه معلمان ابتدایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران به تعداد 347 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که الگوی توسعه حرفه ای معلمان، شامل سه مولفه محتوا، زمینه و فرایند است. مولفه محتوا با بار عاملی(439/0) در جایگاه اول و مولفه های زمینه(309/0) و فرایند(291/0) در مرتبه های بعدی قرار داشتند. شاخص پیش بینی کنندگی (631/0) حاکی از آن بود که مولفه های توسعه حرفه ای از قدرت بالایی برای پیش بینی توسعه حرفه ای معلمان برخوردارند.
اثربخشی آموزش سرمایه روانشناختی بر ابعاد سرمایه اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه روانشناختی بر سرمایه اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی شهر بهبهان بود. نوع تحقیق با توجه روش پژوهش، شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این تحقیق معلمان زن مدارس ابتدایی شهر بهبهان (230= N) بود، از طریق نمونه گیری تصادفی 60 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد، و به صورت تصادفی به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند و بر اساس قرعه یکی از گروهها، به عنوان گروه آزمایشی و گروه دیگر به عنوان گروه گواه انتخاب شد. پرسشنامه های سرمایه اجتماعی ابیلی برای هر دو گروه آزمایش و گروه کنترل در دو مرحله قبل از آموزش و پس از آموزش اجرا شد. گروه آزمایشی به مدت 11 جلسه 1 ساعتی تحت آموزش برنامه آموزشی سرمایه روانشناختی لوتانز قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از در بخش آمار توصیفی از دو شاخص آماری میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که آموزش سرمایه روانشناختی بر هر سه بعد (شناختی، رابطه ای و ساختاری) سرمایه اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی شهر بهبهان اثربخش بوده است، لذا پیشنهاد می گردد مدیران آموزش و پرورش از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی سرمایه روانشناختی، جو اعتماد و صمیمیت را در بین معلمان تقویت و توسعه دهند.
مقایسه تنیدگی شغلی و رضایت شغلی در معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی و معلمان دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آموزش دانش آموزان با کم توانی ذهنی همواره به انرژی و انگیزه بسیار زیادی نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تنیدگی شغلی و رضایت شغلی معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی و معلمان دانش آموزان عادی انجام شد.
روش: این پژوهش علی- مقایسه ای روی 120معلم زن و مرد (60معلم دانش آموز با کم توانی ذهنی و60معلم دانش آموز عادی) شاغل به تدریس در مدارس ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 95-1394 انجام شد. روش نمونه گیری به شیوه دردسترس انجام شد و برای جمع آوری داده ها از مقیاس رضایت شغلی بری فیلد و روث (1951) و تنیدگی شغلی صفارزاده (1377) استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که بین معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی و معلمان دانش آموزان عادی در رضایت شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>P) ولی در تنیدگی شغلی 2گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P>) و معلمان زن نسبت به معلمان مرد رضایت شغلی کمتر و تنیدگی شغلی بیشتری را تجربه می کنند (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که تدریس دانش آموزان با کم توانی ذهنی به علت دشواری ها و چالش هایی که برای معلمان ایجاد می کند، بر رضایت شغلی آن ها تاثیر منفی دارد، بنابراین از طریق فراهم آوردن امکانات رفاهی بیشتر و تلاش در جهت کاهش دغدغه ها و مشکلات معلمان کودکان با کم توانی ذهنی می توان سطوح رضایت شغلی آن ها را افزایش داد
بررسی رابطه ی سبک های رهبری مدیران با سلامت روان کارکنان مراکز بهداشت و درمان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراکز بهداشت و درمان، یکی از بسترهای حیاتی تحقق سلامت افراد جامعه هستند و سلامت روان کارکنان آن ها به منظور ارایه ی خدمت موثر به جامعه، بسیار ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سبک های رهبری مسئولان مراکز بهداشت و درمان و ارتباط آن با وضعیت سلامت روان کارکنان مراکز بهداشت و درمان اصفهان تدوین گردیده است.
روش کار: نمونه ی این پژوهش توصیفی در مقطع مهر تا بهمن 1392 شامل 217 نفر از کارکنان 18 مرکز بهداشت و درمان شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری طبقه ای، خوشه ای و تصادفی از میان 500 نفر از کارکنان شاغل با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ی چند عاملی رهبری (MLQ) و پرسش نامه سلامت روان گلدبرگ (28- GHQ) بوده است. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار آماری SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک رهبری و سلامت روان کارکنان، رابطه ی معنی داری وجود ندارد (399/0=P). هم چنین، رابطه ی بین سبک های رهبری تحولی، تبادلی و عدم مداخله گر با سلامت روان کارکنان معنی دار نبود (به ترتیب 247/0=P، 139/0=P و 403/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد عوامل دیگری به جز سبک های رهبری مدیران نیز در سلامت روان تاثیر دارد و می توان از کارگاه های آموزشی برای ارتقای سلامت روان کارکنان استفاده نمود.
مقایسه سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه معلمان مدارس هوشمند دوره ابتدایی شهرستان ساری به تعداد 79 نفر و معلمان مدارس عادی دوره ابتدایی شهرستان ساری به تعداد 535 نفر تشکیل می دادند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 66 نفر از معلمان مدارس هوشمند و 226 نفر از معلمان مدارس عادی با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای بر حسب جنسیت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه سرمایه فکری بونتیس استفاده شده است که روایی آن بررسی و تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 0/889 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند به طور معنی داری بیشتر از معلمان مدارس عادی است. هم چنین، بین ابعاد سرمایه فکری شامل ابعاد انسانی، ساختاری و ارتباطی معلمان مدارس هوشمند و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین ابعاد سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند به طور معنی داری بیشتر از معلمان مدارس عادی است. بین سرمایه فکری معلمان برحسب جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و اهمال کاری سازمانی در کارکنان بیمارستان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین ویژگی های شخصیتی و اهمال کاری سازمانی در بین کارکنان شاغل در بیمارستان بود. نمونه شامل 100 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از بخش های مختلف درمانی و اداری بیمارستان شهید باهنر تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های پرسشنامه 16 عاملی شخصیت کتل و اهمال کاری سازمانی بود. نتایج حاکی از آن است که عامل های N، Q 2 و Q 4 (01/0>p) از ویژگی های شخصیتی با خرده مقیاس ناکارآمدی از اهمال کاری، عامل های N و Q 4 (01/0>p) با خرده مقیاس های بیزاری از تکلیف و تشویش ذهنی و عامل Q1 (05/0>p) با خرده مقیاس تشویش ذهنی همبستگی مثبت معنی دار دارند. همچنین یافته های تحلیل آماری رگرسیون نشان می دهد عامل های N، Q 2 و Q 3برای خرده مقیاس ناکارآمدی و عامل های N، Q 1، Q 2 و Q 4 برای خرده مقیاس تشویش ذهنی و عوامل N و Q 4 برای خرده مقیاس بیزاری از تکلیف (05/0>p) پیش بینی کننده مناسبی هستند.
ارتباط استرس ادراک شده با صفات شخصیتی کارکنان فوریت پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکنان فوریت پزشکی در محیطی پرتنش به مراقبت از مصدومین بدحال می پردازند. مشخص نیست در این کارکنان چه صفات شخصیتی با درک استرس کمتری ارتباط دارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی صفات کارکنانی است که در روبه رویی با شرایط تنش زا، عملکرد شغلی بالایی نشان می دهند.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-مقطعی از فروردین تا شهریور 1394 بر روی کارکنان فوریت پزشکی استان خراسان رضوی به روش همبستگی و به شکل میدانی انجام گرفت. تعداد 190 نفر مرد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسش نامه ی شخصیت نئو-فرم کوتاه (NEO-FFI) و مقیاس استرس ادراک شده ی کوهن بودند. داده ها با شاخص های توصیفی و استنباطی (همبستگی و رگرسیون) و با کمک نرم افزار SPSSنسخه ی 16 تحلیل شدند.
یافته ها: از بین صفات شخصیتی، رگه ی شخصیتی روان رنجوری، همبستگی معنی دار مثبت اما برون گرایی و توافق و باوجدان بودن، همبستگی معنی دار منفی با استرس ادراک شده دارند (001/0P<). هم چنین روان رنجوری، گشودگی نسبت به تجربه، توافق و باوجدان بودن 5/59 درصد تغییرات در استرس ادراک شده را تبیین کردند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آن دسته ازکارکنان فوریت پزشکی که سطح بالاتری از رگه های شخصیتی مرتبط با ثبات هیجانی، تمایل به یاری رساندن، تلاش برای موفقیت و احساس مسئولیت دارند، می توانند در روبه رویی با شرایط تنش زا و بحرانی، استرس ادراک شده ی کمتر و کارآمدی بیشتری داشته باشند.
اثر سیاست سازمانی ادراک شده بر استرس شغلی و قصد ترک شغل با توجه به نقش میانجی گر بدبینی نسبت به سازمان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثر سیاست سازمانی ادراک شده بر استرس شغلی و قصد ترک شغل با میانجی گری بدبینی به سازمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان شهرداری شهر ویس در استان خوزستان به تعداد 256 نفر در سال 1393 بودند که از میان آنان، 185 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه سیاست سازمانی ادراک شده، پرسشنامه بدبینی به سازمان، پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه قصد ترک شغل بود. جهت تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته ها نشان داد که ادراک سیاست سازمانی با استرس شغلی، قصد ترک شغل و بدبینی به سازمان رابطه دارد. به علاوه، بدبینی به سازمان، میانجی گر رابطه بین سیاست سازمانی ادراک شده، استرس شغلی و قصد ترک شغل بود.
نقش واسطه ای انگیزش درونی در رابطه بین رفتار توانمندساز رهبر و غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارراهه به صورت مجموعه ای از مشاغل تعریف می شود که یک فرد در طی مسیر زندگی در پیش می گیرد. خشنودی شاغل از کارراهه پیامدهای مثبت بسیاری مانند عملکرد و تعهد بالاتر به همراه دارد. به نظر می رسد که رفتارهای توانمندساز رهبر مانند مشارکت دادن زیردستان در تصمیم گیری و واگذاری استقلال کاری و نیز غنی سازی شغل منجر به خشنود شدن شاغل از کارراهه می گردد. با توجه به اهمیت پیامدهای خشنودی کارراهه برای سازمان ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رفتار توانمندساز رهبر و غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه انجام گرفت. انگیزش درونی نیز به عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شد. نمونه پژوهش شامل 438 نفر از کارکنان شرکت پلی اکریل ایران بودند که به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خشنودی از کارراهه (CSQ)، غنی سازی شغل (JEQ)، رفتار توانمندساز رهبر (LEQ) و انگیزش درونی (IMQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که انگیزش درونی در رابطه بین رفتار توانمندساز رهبر با خشنودی از کارراهه و نیز رابطه غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه نقش واسطه پاره ای را ایفا می کند. بر اساس این نتایج، لازم است که سازمان ها مشاغل کارکنان را غنی سازند. هم چنین رهبران و سرپرستان مشارکت کارکنان در تصمیم ها را افزایش دهند و به کارکنان استقلال بیشتری دهند. این رفتار از طریق توانمند ساختن کارکنان، انگیزش درونی آنها را افزایش می دهد و در نهایت خشنودی از کارراهه بیشتر می شود.
رابطه ی خود تنظیمی و ویژگی های شخصیتی با استرس شغلی در کارمندان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی خودتنظیمی و ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری، برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری و مسئولیت پذیری) با استرس شغلی کارمندان دانشگاه اصفهان انجام شد. روش کار: جامعه آماری این پژوهش توصیفی همبستگی شامل کلیه کارمندان یعنی 1217 فرد شاغل در دانشگاه اصفهان در سال 1394 بود. از این جامعه 200 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه ابزار مقیاس خودتنظیمی (براون، میلر، لاوندوسکی، 1999)، فرم کوتاه پرسش نامه ی نئو (کاستا و مک کری، 1990) و مقیاس استرس شغلی (دیویس و رابینز و مک کی، 1991) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نش ان داد بین استرس شغلی با خودتنظیمی و چهار بعد شخصیت یعنی برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری و مسئولیت پذیری، رابطه ی منفی معنی دار (01/0>P) و بین استرس شغلی با یک بعد شخصیت یعنی روان رنجوری رابطه ی مثبت معنی داری (01/0>P) وجود دارد. از بین متغیرهای خودتنظیمی و ابعاد ویژگی های شخصیتی، تنها سه متغیرخودتنظیمی (01/0>P)، روان رنجوری (01/0>P) و برون گرایی (05/0>P) می توانند استرس شغلی را پیش بینی کنند. هم چنین بین زنان و مردان در متغیرهای خودتنظیمی، ابعاد ویژگی های شخصیتی و استرس شغلی، تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش خودتنظیمی، روان رنجوری و برون گرایی در استرس شغلی لازم است کار متناسب با ویژگی های مذکور به افراد محول شده تا به این ترتیب بتوان میزان استرس شغلی را کاهش و سلامت روان را افزایش داد.
تدوین راهکارهای پیشنهادی جهت اجرای استراتژی ادغام در برنامه درسی کارشناسی پرستاری ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: : ادغام برنامه ی درسی به عنوان استراتژی مهم آموزشی در آموزش علوم پزشکی، اخیراً بسیار موردتوجه دانشکده های پرستاری جهان قرارگرفته است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نحوه پیاده سازی استراتژی ادغام در برنامه درسی لیسانس پرستاری آمریکا، کانادا و استرالیا و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای عملیاتی کردن آن در برنامه درسی کارشناسی پرستاری ایران می باشد.
شکل گیری و تکوین یک برنامه بین رشته ای دوره تحصیلات تکمیلی: آموزش ریاضی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش ریاضی به عنوان یک دیسیپلین مستقل دانشگاهی، زاییده نیازهای به وجود آمده از اواسط قرن بیستم است. در این مقاله، ابتدا به ایده دانشگاه و تفاوت آن با آموزش عمومی، الزامات تأسیس دیسیپلین های دانشگاهی و به خصوص، ویژگی های «بین رشته ای» بودن یک رشته پرداخته می شود. بعد از آن، ماهیت دیسیپلین آموزش ریاضی به عنوان یک مورد خاص «بین رشته ای»، مورد بررسی قرار می گیرد. آن گاه، با اشاره به سیر تاریخی شکل گیری دوره های کارشناسی ارشد و دکتری آموزش ریاضی در جهان، به همین سیر در ایران، توجه می شود. این روند از سال 1373 شروع شد و تا تصویب برنامه دوره کارشناسی ارشد در سال 1378، که به عنوان یکی از اولین رشته های بین رشته ای در حوزه علوم پایه، به تصویب رسید، ادامه می یابد. پس از آن، فرایند بازنگری این دوره و حرکت به سوی تأسیس دوره دکتری آموزش ریاضی، با در نظر گرفتن ملاحظات گفته شده، بازخوانی می شود.