فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
شلایر ماخر و هرمنوتیک
مفهوم فلسفه در دائره المعارف بزرگ فرانسه (قرن هیجدهم میلادی)
حوزههای تخصصی:
مفهوم فلسفه در عصر جدید و خاصه در قرن هیجدهم میلادی بیش از پیش متحول شده و افزون بر معانی جدید موارد کاربردی آن نیز به مراتب گسترش و افزایش یافته است از نیمه دوم همان قرن گاهی باری مشخص کردن روح فرهنگی حاکم بر آن عصر اصطلاح قرن فلاسفه را به کار برده اند با اینحال به نظر می رسد که انتخاب این عنوان در اصل چند منظوره بوده و منطوق ظاهرا واحد آن متضمن مفاهیم کثیر و متعددی است که به نحوی هر یک با دیگری در اذهان آن دوره تفارق و شاید هم تقابل داشته است با گذشت بیش از دو قرن امروزه این مطلب کاملا قابل اثبات به نظر می رسد تامل در این مساله مستلزم شناخت هدف و موضع هر یک از دانشمندان و متفکرانی است که به نحوی در تحول جریانات آن عصر فعال و موثر بوده اند بدون ینکه الزاما سلیقه و خط مشی واحدی داشته باشد.
مفاهیم اساسی فلسفه اسپینوزا از نظر هگل
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن 16 میلادی تا اوایل قرن بیستم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
تحلیل مسئله تعقل از دیدگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
ارسطو براى نفس، حدوث جسمانى قایل است و نفس به منزله امر جسمانى، صلاحیت تعقل یا ادراک عقلى را ندارد. ادراک عقلى و صورت معقوله، امورى مجردند و براى تعقل نیاز به امرى مجرد دارند. بنابراین ارسطو تعقل را بر عهده عقل مى گذارد؛ اما این عقل مجرد با نفس مادى چه نسبتى دارد و چگونه در امر تعقل انسانى به ایفاى نقش مى پردازد. نظریه ارسطو با ابهاماتى آمیخته است که باید رفع گردد. ابن سینا با لحاظ نفس به منزله امرى مجرد و با تمایز نهادن میان مقام ذات و مقام فعل در نفس انسانى، ادراک عقلى را به نفس نسبت مى دهد. ادراک عقلى در نظر او، فعلِ جنبه ذاتى نفس تلقى مى شود و نفس با عقل جزئى انسانى یکسان انگاشته مى شود. تأثیر مبادى عالیه و نقش عقل فعال نیز در تعقل لحاظ مى گردد. ابن سینا تأثیر عقل فعال در ایجاد صور معقوله در نفس ناطقه را به دو اعتبار وجود و ماهیت، افاضه و اشراق مى نامد. مقاله حاضر به تحلیل و تبیین نظرات ارسطو و ابن سینا در این زمینه اختصاص دارد.
مقایسه مسئله سیر روح در فلسفه هگل و حرکت جوهری در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا با بحث حرکت جوهری، بحث حرکت در فلسفه را به ساحت مابعداطبیعه می کشاند. از نظر وی تمام موجودات به سمت کمال در حرکتند و از این طریق است که تجرد نفس را اثبات می کند. هگل نیز کل تاریخ فلسفه را فرآیند روح مطلق می بیند که از طریق ذهن های کرانمند به خود می اندیشد تا به کمال، یعنی آزادی برسد. هدف از این مقاله بررسی مسئله حرکت در این دو فیلسوف و مقایسه آن دو با یکدیگر است.
دیدگاه لیوتار درباره امر با شکوه کانت
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
اراده خیر از دیدگاه کانت
هرمنوتیک مدرن و نظریه تفسیری شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
در این نوشتار که با روش توصیفی مقایسه ای و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای تهیه شده است سعی گردیده در خصوص مهم ترین ارکان نظریه تفسیری، یعنی ماهیت، هدف، امکان و عوامل فهم، مقایسه ای میان دیدگاه مهم ترین صاحب نظران هرمنوتیک مدرن و شهید مطهری صورت گیرد. در این راستا توانستیم مهم ترین پرسش های نظریه تفسیری را به آثار به جای مانده از استاد عرضه کنیم و پاسخ مناسبی دریافت کنیم. با این کار اولاً نگاهی نسبتاً جامع و اجمالی از نظریه تفسیری شهید مطهری به دست آمد که این خود از نو آوری های این تحقیق به شمار می رود و ثانیاً با مقایسه این نظریه با نظریه های منسوب به هرمنوتیست های مدرن به این نتیجه رسیدیم که نظریه تفسیری ایشان با هرمنوتیک مدرن قرابت بیشتری دارد اما در عین برخورداری از نکات مثبت این نظریه ها یعنی اموری همچون تکثر معنایی و واقع بینی نسبت به ماهیت فهم، از معایبی که نوعاً این نظریه ها دارند نظیر بی اعتقادی به فهم درست و نادرست و در غلطیدن به وادی نسبیت منفی به دور است. با توجه به چند ویژگی مهم نظریه تفسیری شهید مطهری یعنی جامعیت، واقع نگری، تکثرگرایی معنایی، روش مندی، جزمیت گریزی و نسبیت پرهیزی این نظریه می تواند الگوی مفسران در تفسیر متون و به خصوص تفسیر متون شرعی و نصوص دینی باشد.
ثنویت در الاهیات افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الاهیات افلاطونی به مثابه بخشی از نظام فکری او تابع مؤلفه هایی است که کل پیکره اندیشه های او را تحت تأثیر قرار داده است. وی، همان گونه که در حوزه هستی شناسی و متافیزیک، با توجه به میراث هراکلیتی و پارمنیدسی خود، دو ساحت عقلی و حسی را مطرح می کند، در حوزه الاهیات نیز از یک سو قلمرو متعالی را مطرح می کند که در آن می توان ویژگی هایی نظیر ثبات، و حتی گونه ای مشابهت با صفات نظام های الاهیاتی ادیان، یافت. اما برای اعمال نفوذ و تبیین تغییرات به خدایانی نیاز دارد که در قلمرو جهان متغیر ایفای نقش کنند. از این رو الاهیاتی ناظر به ساحت این جهانی یا حلولی شکل می گیرد. بدین ترتیب ثنویت معهود و مألوف افلاطون در هستی شناسی و معرفت شناسی، در الاهیات نیز رخ می نماید. مدعای این مقاله این است که دمیورژ و خیر را می توان دو روی یک سکه دید و دمیورژ را صورت شخصی تر و انضمامی تری برای خیر برتر و متعالی قلمداد کرد.
تبیین و نقد اندیشه دینی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین بحث ها بین هگلیان جوان و شارحان هگل این است که دین در نظام فکری و فلسفی هگل چه جایگاهی دارد و آیا او در طول حیات فکری خود رویکرد واحدی به مقوله دین داشته است.
در این نوشتار تبیین میشود که: اولاً دین در نظام فکری ـ فلسفی هگل جایگاه ویژه ای دارد و از ضروریات حیات اجتماعی بشر بشمار میرود؛ ثانیاً نمیتوان به سادگی او را فیلسوفی ملحد و خداناباور قلمداد کرد؛ ثالثاً، اگرچه ایجابیت دین یهود و مسیحیت، موجبات انحراف فکری عمیقی را در پیروان آنها فراهم آورده است، نباید ادیان الهی و وحیانی، به ویژه دین مبین اسلام را نیز دینی ایجابی، عقل ستیز و معارض با آزادی و حقوق شهروندی دانست.