فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و سلامت معنوی با افسردگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور شهرستان آمل بود. روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 497 نفر از بیماران تالاسمی بودند. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 100 نفر از بیماران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه های کیفیت زندگی، سلامت معنوی و افسردگی بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها : بین مؤلفه های کیفیت زندگی و سلامت معنوی با افسردگی بیماران تالاسمی رابطه وجود دارد. به عبارتی می توان از طریق مولفه های کیفیت زندگی و سلامت معنوی، افسردگی بیماران مبتلا به تالاسمی را پیش بینی نمود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که بعد جسمی کیفیت زندگی، سلامت مذهبی و سلامت وجودی از طریق متغیر بعد روانی کیفیت زندگی بر افسردگی بیماران تالاسمی اثر غیر مستقیم می گذارد ولی بعد روانی کیفیت زندگی بر افسردگی بیماران تالاسمی اثر مستقیم می گذارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج فوق بررسی کیفیت زندگی، افسردگی و سلامت معنوی بیماران مبتلا به تالاسمی می تواند به برنامه ریزی در جهت اتخاذ تدابیری به منظور پیشگیری از افسردگی و بهبود کیفیت زندگی و سلامت معنوی منجر گردد.
رابطه بین پایبندی مذهبی و بخشش با کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر در زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین پایبندی مذهبی و بخشش با کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر در زنان بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود و 372 زن مسلمان، که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، به مقیاس پایبندی مذهبی، پرسش نامه بخشش و پرسش نامه کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روابط مطلوب زوجین و خانواده همسر، با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی مثبت و با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی منفی دارد، همچنین روابط نامطلوب زوجین و خانواده همسر، با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی مثبت و با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی منفی (01/0 >P) دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که پایبندی مذهبی و بخشش توانایی پیش بینی کیفیت روابط زوجین خانواده همسر را دارا هستند. براساس نتایج پایبندی مذهبی و بخشش می توانند روابط خانوادگی بهتر و شاداب تری را به همراه داشته باشند و در حفظ و پایداری روابط زوجین و خانواده همسر نقش بسزایی ایفا کنند.
بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره با طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره با طلاق است. نمونه پژوهش، شامل 262 زن و مرد متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه است که در اسفند ماه 1391 با روش نمونه گیری در دسترس، به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کرده اند. ابزار پژوهش، پرسش نامه 70 سؤالی جهت گیری مذهبی، مقیاس تک گویه ای تماشای ماهواره و پرسش نامه 16 سؤالی طلاق است. پژوهش کمی از نوع همبستگی است. داده ها براساس ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون دو متغیره تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین جهت گیری مذهبی با طلاق رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، بین تماشای ماهواره با طلاق، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره، می توانند 13 درصد از واریانس طلاق را تبیین نماید. بر این اساس، ضعف پایبندی به مذهب و تماشای ماهواره موجب تشدید تعارضات زناشویی می گردد و احتمال وقوع طلاق را افزایش می دهد. یافته های مذکور همسو با بسیاری از پژوهش های داخلی و خارجی و براساس آموزه های اسلامی است.
وظایف زن در زندگی زناشویی و نقش آن در استوار ساختن بنیاد خانواده از دیدگاه فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام جایگاه والایی را به خانواده بخشیده است. ازاین رو برای هریک از همسران در راستای استواری این نهاد وظایفی قرار داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی وظایف زن در زندگی زناشویی از دیدگاه فقه اسلامی و تأثیر آن بر استوار ساختن بنیاد خانواده است. پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با به کار بستن تحلیل محتوا به انجام رسیده است. داده های پژوهش بر پایه ی روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. استوار ساختن بنیاد خانواده به معنای رعایت حقوق متقابل میان همسران، فراگیری اصل عدالت و حاکمیت اخلاق برای برآورده ساختن هدف والای آفرینش آدم و به تکامل رسیدن او، برخورداری از جامعه سالم و ایمن و توانمند و سرانجام تداوم نسل است. تفحص داده ها نشان داد وظایفی که زن بر عهده دارد عبارت است از: پیروی و فرمان برداری؛ حُسن معاشرت و خوش رفتاری؛ خودآرایی و آرایش؛ محافظت از منزل و اموال در غیاب همسر؛ حفظ کرامت؛ تعاون و همکاری در تربیت فرزندان؛ خروج از منزل با کسب اجازه و نیکی به والدین و خویشان. بر پایه برآیندهای این پژوهش می توان گفت که از پیامدهای رعایت وظایف یادشده برپایی آرامش و مودّت در خانواده، پایداری دل بستگی و همدلی میان همسران و سرانجام جلوگیری از روی دادن اختلافات خانوادگی است؛ بنابراین، آموزش این وظایف و تأثیر آن ها در آرامش و استواری خانواده، در برنامه ها و کاربست های مشاوره و روان درمانی خانواده پیشنهاد می گردد.
الگوی اسلامی روان درمانگری/ آموزش مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
روان درمانگری/ آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با هدف افزایش غنای درونی، بهزیستی روان شناختی و ارتقا رضایت از زندگی تدوین شده است. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تدوین الگوی اسلامی روان درمانگری مبتنی بر کیفیت زندگی سامان یافته است. روان درمانگری مبتنی بر کیفیت زندگی، برای ارتقای آن در هر عرصة زندگی، از مدل پنج راهة CASIO استفاده می کند. بر اساس یافته های این پژوهش، در الگوی اسلامی روان درمانگری/ آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی، با تغییر نگرش های فرد با جهت گیری توحیدی (A)، تغییر در معیارهای زندگی در هر حوزه از زندگی، با جهت گیری توحیدی (S)، تغییر اولویت های فرد در زندگی و اتخاذ اولویت های توحیدی (I) و تمرکز بر حوزه های مغفول زندگی (O)، و در نهایت، هماهنگ سازی آنها با واقعیت های توحیدی، زمینة ارتقای کیفیت زندگی، رضایتمندی و شادکامی فرد فراهم می گردد.
بررسی رابطة سبک زندگی اسلامی با همدلی و امیدواری در نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی رابطة سبک زندگی اسلامی، با همدلی و امیدواری در نوجوانان، به روش توصیفی- همبستگی می پردازد. جامعة آماری، کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم و سوم دورة دوم متوسطة شهر تهران، در سال تحصیلی 94-93 بودند که 380 دانش آموز به عنوان نمونة آماری، از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی، همدلی و امیدواری استفاده شد. بر طبق نتایج حاصل از پژوهش، بین نمرة کلی سبک زندگی اسلامی با همدلی و امیدواری در نوجوانان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام، نشان داد که سبک زندگی اسلامی و برخی شاخص های آن می توانند میزان همدلی و امیدواری را در نوجوانان تبیین کنند. به عبارت دیگر، می توان گفت: هر چه میزان پایبندی نوجوانان به سبک زندگی اسلامی بیشتر باشد، میزان همدلی و امیدواری در آنها بیشتر خواهد بود. بنابراین، با ارتقای سبک زندگی اسلامی و تقویت اعتقادات دینی، می توان سطح امید و همدلی را در نوجوانان افزایش داد.
نظریه های ضمنی خِرَد در ایران؛ بررسی پدیدارشناختی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
78 - 105
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی نظریه های ضمنی خرد، یعنی دیدگاه مردم عادی درباره خرد، پرداخته شده است. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی انجام شده و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه ساختاریافته بوده است که به همین منظور با ۹۲ نفر از مردم مصاحبه شد. میانگین سنی نمونه ۶۶/۴۲ سال و دامنه سنی آنها بین ۲۰ تا ۷۸ سال بود. مصاحبه ها با کسب اجازه از افراد ضبط و روی کاغذ مکتوب شد و با استفاده از روش کلایزی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد پنج مفهوم اصلی را می توان از تعریف خرد از نظر مردم به عنوان مؤلفه های خرد استخراج کرد که شامل شناخت، همدلی/حمایت، دانش/ انعطاف پذیری، خودتعیین گری/ ابراز وجود و دین مداری می شود. نتایج نشان داد افراد شرکت کننده بیشتر پدر (در طبقه فامیل) را به عنوان خردمندی که در زندگی آنها تأثیرگذار بوده معرفی کردند و در مرتبه های بعدی مادر و اقوام نزدیک بیشترین درصد را به خود اختصاص دادند که می توان گفت بیشتر اشخاص خردمند معرفی شده از سوی شرکت کنندگان در طبقه فامیل قرار داشتند. نتایج نشان می دهد ویژگی ها و دلایل خردمندبودن را می توان به هفت طبقه (ویژگی های شخصیتی، ارتباط، رهبری، تفکر، علم، دین مداری، خانواده) تقسیم کرد. بنابراین، دیدگاه مردم درباره مفهوم خرد و خردمندی ابعاد مختلف زندگی آنها و نحوهٔ تفکر و رفتار افراد را در مواجهه با رویداهای زندگی تحت تأثیر قرار می دهد.
مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
25-34
حوزههای تخصصی:
باورهای غیرمنطقی، تأثیرهایی عمیق روی سلامت، زندگی، کار، تحصیل و به طور کلی جنبه های مهم زندگی انسان می گذارد. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی مقایسه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش، همه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93 - 1392را در بر می گیرد؛ که با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه یی به حجم و شمار 364 نفر، بر اساس جدول مورگان، انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بوده است از پرسش نامه های سلامت معنوی (SWBS) و باورهای غیرمنطقی (IBT). داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه ی 22) و با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل، تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های پژوهش نشان داد که بین دانشجویان دانشکده ی مهندسی و زبان انگلیسی، از نظر نمره های سلامت معنوی و باورهای غیرمنطقی، تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). اما بین سلامت معنوی و بُعدهای آن، با باورهای غیرمنطقی؛ و نیز بین سلامت مذهبی و سلامت وجودی، رابطه ی معنادار وجود دارد(01/0p<) . نتیجه گیری: به نظر می رسدکه باورهای غیرمنطقی، تحت تأثیر سلامت قرار دارد؛ بدین معنا که، دانشجویی که دارای سلامت، به و یژه سلامت معنوی بالاتری است، باورهای غیرمنطقی کم تری خواهد داشت و در نتیجه، کم تر دچار اضطراب و آشفتگی می شود.
بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنی شدن شناخت ها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمی شود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناخت ها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره می دانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان می دهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آن ها خودپنداره معیوب (فرض های بنیادین و روان بنه های ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
تبیین برنامه درسی تربیت دینی مبتنی بر رویکرد تکلیف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش تبیین عناصر برنامه درسی تربیت دینی و ویژگی های آن مبتنی بر رویکرد تکلیف گرا می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی و استنتاجی الگوی فرانکنا بهره گرفته شد. بر پایه نتایج به دست آمده، تکلیف مداری به عنوان هدف غایی برنامه درسی تربیت دینی و توحیدمحوری، اخلاص، هدایت، اندیشه ورزی، عقل ورزی، کسب علم و معرفت، عدالت، توانایی انجام کار، آزادی و اختیار به عنوان هدف های واسطی از متون دینی و تربیتی اسلام استنتاج شدند. سپس، ویژگی های فرآیند یاددهی-یادگیری مربوط به هدف ها از متون معتبر اسلامی و تربیتی استنتاج شدند. این ویژگی ها شامل انگیزه درونی، پرورش حواس، پرورش اراده، توجه به تفاوت های فردی و ارائه الگو و نمونه عملی برای برنامه درسی تربیت دینی می باشند. هچنین، برای عنصر ارزشیابی در برنامه درسی تربیت دینی توصیه شد هویت تربیت جدی گرفته و به دلیل تفاوت در توان متربیان، اشکال و ابزار مختلفی برای سنجش عملکرد آنان استفاده شود. به کارگیری رویکرد تکلیف گرا در برنامه درسی تربیت دینی می تواند منجر به دادن امکان انتخاب آزادانه و آگاهانه به فرد و رهایی از جبر محیطی، توجه به تفاوت های فردی و ارائه تکلیف به قدر وسع، ارزیابی اعمال از درون به بیرون شود.
ساخت آزمون اولیة صبر بر معصیت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ساخت آزمون اولیه صبر بر معصیت است. در این پژوهش، با توجه به مؤلفه ها و نشانه هایی که در میان آیات و روایات شناسایی شده اند ، یک آزمون 44 ماده ای ساخته شد. برای کشف روایی محتوا از روش پیمایشی دلفی استفاده شد و در نهایت برای تشخیص اعتبار اولیه، آزمون روی 106 تن به طور آزمایشی اجرا و با استفاده از روش های آلفای کرونباخ، ضریب دونیمه سازی اسپیرمن و گاتمن، میزان اعتبار آن بررسی شد. پس از اجرای آزمون، برای کشف روایی سازه از روش همسانی درونی (با محاسبه همبستگی اسپیرمن) استفاده شد. روایی محتوای آزمون از تأیید 8 نفر از کارشناسان به دست آمد. بعد از اجرای آزمایشی، اعتبار اولیه آزمون با توجه به میزان آلفای کرونباخ 93/0، همبستگی دونیمه سازی 86/0، ضریب دونیمه سازی اسپیرمن 93/0 و دونیمه سازی گاتمن 92/0 محاسبه گردید. برای بررسی روایی سازه، همبستگی خرده مقیاس ها با یکدیگر و با نمره کل مقیاس، همبستگی مؤلفه های هر خرده مقیاس با نمره کل و همبستگی هر گویه با نمره کل محاسبه شد که نتایج روایی سازه مطلوب در پرسش نامه را نشان داد.
اثربخشی برنامه تعاملی مهارت های زندگی مبتنی بر آموزه های دینی بر دینداری دانشجویان: مطالعه مقدماتی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
9 - 31
حوزههای تخصصی:
پژوهش های طولی در حوزه دینداری، که با روش های کمّی صورت گرفته، نشان می دهد که در دهه اخیر سطح دینداری در جامعه روند کاهشی داشته است. این یافته ها تلویحات چندی دارد که یکی از آنها ضرورت مداخله قوی برای رشد و توسعه دینداری است. پژوهش حاضر برای پاسخ به نیاز کنونی به منظور ساخت بسته آموزشی مهارت های زندگی در بستر ارزش های دینی جهت استفاده در محیط دانشجویی و تسهیل فرآیند تقویت دینداری در دانشجویان انجام گرفته است. روش: در راستای تحقق هدف فوق، با استفاده از الگوی جهانی بهداشت و منابع اسلامی، برنامه ای 10 جلسه ای تدوین شده و اثربخشی آن در گروه نمونه ای پانزده نفری از دانشجویان دانشگاه تهران بررسی شده است. در جمع آوری داده ها، از دو ابزار مقیاس کوتاه دینداری برای جمعیت دانشجویی (خدایاری فرد و همکاران، 1392) و مقیاس مثبت نگری (خدایاری فرد و همکاران، 1391) استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری با طرح اندازه گیری های مکرر نشان داد که نیم رخ دینداری گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن متوسط است؛ همچنین، بررسی اثر بین آزمودنی نشان داد که دو مؤلفه باور و عواطف دینی به طور معناداری افزایش یافته، ولی رفتار دینی تغییر نکرده است. از سوی دیگر، نتایج حاکی از آن بود که نمودار مثبت نگری گروه در بین دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن بالا است. نتیجه: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که امکان افزایش برخی از مؤلفه های دینداری با استفاده از برنامه حاضر وجود دارد ولی برای مهیاکردن امکان اعتلای «رفتار دینی» به طور خاص، باید تغییراتی در برنامه ایجاد شود.
بررسی تأثیر باورهای فراشناختی و نگرش مذهبی، برگرایش به مصرف سیگار در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
35-45
حوزههای تخصصی:
کاهش سنّ مصرف سیگار و دخانیات و آسیب های جسمانی و اجتماعی این پدیده، محقق را بر آن داشت تا پژوهش حاضر را با هدف بررسی تأثیر باورهای فراشناختی و نگرش مذهبی، بر گرایش به مصرف سیگار در نوجوانان پسر انجام دهد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی شهرستان مهران در سال تحصیلی94- 1393 است که طبق آمار آموزش و پرورش شهرستان، 502 نفر بودند. نمونه ی مورد نظر طبق فرمول کوکران، 217 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری خوشه یی انتخاب شد. در این پژوهش از پرسش نامه ی فراشناختی(MCQ) و پرسش نامه ی 21 سئوالی آلپورت برای سنجش نگرش مذهبی استفاده شد و برای سنجش گرایش به مصرف سیگار، از پرسش نامه ی 23 سئوالیِ ساخته ی محقق بهره برده شد. داده های به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین باورهای منفی درباره ی کنترل ناپذیر بودن و خطرناک بودن نگرانی و خودآگاهی شناختی، با گرایش به مصرف سیگار، رابطه ی معکوس و معناداری وجود دارد(05/0P<). همچنین می توان گفت بین نگرش مذهبی بیرونی و نگرش مذهبی کلی، با گرایش به مصرف سیگار، رابطه ی معکوس و معناداری وجود دارد(05/0P<). همچنین نتیجه های پژوهش نشان داد که مؤلفه های باورهای فراشناختی(32/0R=) و نگرش مذهبی(35/0R=)، به ترتیب بیش ترین توانایی را در پیش بینی گرایش به مصرف سیگار در دانش آموزان دارد(05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به اثبات تأثیر باورهای فراشناختی و نگرش مذهبی بر کاهش گرایش به مصرف سیگار در دانش آموزان، پیشنهاد می شود تقویت باورهای دینی از طریق برگزاری کلاس ها و جلسه های پرسش و پاسخ، مورد توجه قرار گیرد. همچنین برگزاری کلاس های مشاوره یی برای تقویت خودآگاهی شناختی و کاهش فکرهای منفی، به منظور کاهش گرایش به مصرف سیگار در دانش آموزان، باید در دستور کار مدارس قرار گیرد.
الگوی امید بر اساس منابع اسلامی و طراحی برنامه درمانی آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین الگوی امید بر اساس منابع اسلامی و طراحی برنامه درمانی آن بود. از دو روش استفاده شد: روش توصیفی تحلیلی در گزاره های دینی (روش اجتهاد دانش دینی) برای تدوین الگوی امید و روش توصیفی برای بررسی روایی پروتکل درمانی. جهت بررسی روایی محتوایی پروتکل از ضریب تطابق کندال و آزمون معناداری خی دو برای بررسی میزان تطابق و معناداری نظرات کارشناسان برای ارزیابی صحت برداشت های قرآنی و روایی و مطابقت فنون پیشنهادی پروتکل امیددرمانگری با اهداف هر جلسه استفاده شد. یافته ها نشان داد که مفهوم امید در رویکرد اسلامی دارای الگویی سه مؤلفه ای است که هر مؤلفه دو زیرمؤلفه دارد: عاملیت (عاملیت شخصی، عاملیت الهی)، اسباب (اسباب مادی، اسباب فرامادی)، هدف (هدف مادی، هدف توحیدی). همچنین محور در این الگو، هدفی توحیدی است. با توجه به نظر متخصصان تاثیرگذار بودن فنون پیشنهادی نیز بر این مؤلفه ها تایید گردید. بر این اساس پروتکل امیددرمانگری اسلامی در 8 جلسه گروه درمانی 120 دقیقه ای تدوین شد. در این جلسات سه مؤلفه امید، موانع آن ها و راهبردهای رفع موانع و تقویت آن ها مطرح می گردد. در پایان پیشنهادهایی جهت استفاده پروتکل امیددرمانگری ارائه گردیده است.
بررسی تأثیر خداپنداره (تصور از خدا) صحیح در مقابله با افسردگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، این بود که تأثیر «خداپنداره» صحیح (مبتنی بر آیات و روایات) را در مقابله با افسردگی بررسی کند؛ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی است؛ داده های آن به صورت کتابخانه ای از متون دینی و منابع معتبر روانشناسی جمع آوری شده است؛ نتایج نشان داد که «خداپنداره صحیح» در هرکدام از حیطه های «توکل»، «عدل الهی»، «قضا و قدر» و «رازقیت خداوند» آثار مثبتی را در پی دارد؛ در حیطه «توکل» موجب می شود که مشکلات را آسان تر ببیند، انگیزه و اراده قوی داشته باشد، احساس عزت، حرمت نفس و امیدواری کند، خداپنداره صحیح در زمینه «عدل الهی» موجب واقع نگری، فاجعه آمیز ندیدن امور ورضایت از خداوند می شود. در زمینه «قضا و قدر»، منجر به معنادهی صحیح به حوادث، احساس توانمندی و دوری از غم و اندوه می گردد؛ در حیطه «رزاقیت الهی» موجب دوری از حرص، رضایت از روزی مقدر، احساس بی نیازی از دیگران می شود؛ لذا اصلاح خداپنداره می تواند افسردگی در این حیطه ها را کنترل و درمان نماید.
بررسی تأثیر آموزش مهارت ارتباطی با رویکرد دینی بر عزت نفس و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی بر عزت نفس و سلامت روان دانش آموزان دختر انجام گرفته است. روش پژوهش «آزمایشی» از نوع «پیش آزمون – پس آزمون» با گروه کنترل است. ابزارهای پژوهش، شامل پرسش نامة «عزت نفس» کوپر اسمیت و پرسش نامة «سلامت عمومی» کلبرگ بود. جامعة آماری تمام دانش آموزان دختر مقطع متوسطة شهر پرند در سال تحصیلی 1392 – 1393 بود که از بین آنها به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 60 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. مداخلة آزمایشی بر روی گروه آزمایش به مدت 17 جلسة 70 دقیقه ای و یک بار در هفته اجرا شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون های آماری تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معنا داری بین میانگین عزت نفس (001/0 P≤ و 32/49 F=) و سلامت روانی (82/83 F= و001/0 P≤) گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. آموزش مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی موجب بهبود عزت نفس و سلامت روانی دانش آموزان می شود.
بررسی رابطه بین فرانگرانی و شک مذهبی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین فرانگرانی و شک مذهبی در دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. همچنین به مقایسه شک مذهبی دانشجویان دختر و پسر نیز پرداخته شد. به این منظور در قالب طرح پژوهشی همبستگی،160نفر (80 دختر و 80 پسر ) از دانشجویان دانشگاه اصفهان، با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه فرانگرانی ولز و پرسشنامه شک مذهبی التمایر پاسخ دادند. تحلیل داده ها نشان داد که شک مذهبی می تواند فرانگرانی و دو مولفه از آن (فرانگرانی و اضطراب سلامتی) را به صورت معناداری پیش بینی نماید. بر این اساس مشخص شد دانشجویانی که شک مذهبی بالاتری دارند فرانگرانی و اضطراب سلامتی بیشتری را نشان می دهند. همچنین نتایج حاصل از t مستقل نشان داد که میانگین شک و تردید مذهبی دانشجویان پسر به صورت معناداری از شک و تردید مذهبی دانشجویان دختر بیشتر است. نتایج این پژوهش، توانِ پیش بینی شک مذهبی بر فرانگرانی و دو مولفه از آن (فرانگرانی و اضطراب سلامتی) را تایید نمود.
اثر بخشی آوای قرآن بر شادکامی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماران سرطانی از ابتدای آگاهی از بیماری خود دچار پریشانی و اضطراب می شوند و بهداشت روانی آنان دچار تهدید می شود. در طول درمان نیز این تنش ها ادامه دارد و بسیاری از آنان به داروهای آرامبخش روی می آورند. موسیقی درمانی یکی از تکنیک هایی است که در جهت کاهش تنش ها در این بیماران مورد استفاده واقع می شود و در اغلب مواقع مؤثر واقع می شود. در این پژوهش آوای قرآن به عنوان نوعی موسیقی، بر روی بیماران سرطانی مورد استفاده واقع شده تا اثربخشی آن بر روی شادکامی بررسی گردد.
اثر بخشی معنویت درمانی اسلامی بر سبک زندگی و گلبول های سفید خون محیطی سالمندان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنویت درمانی اسلامی بر سبک زندگی و سلول های سفید خون سالمندان افسرده انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح دو گروهی پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری سالمندان مبتلا به افسردگی در سال 1393 در سرای سالمندان مهر ایران شهرستان کرج بودند که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 24 نفر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، شناسایی شدند و با جایگزینی تصادفی در دو گروه 12 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه سبک زندگی پاسخ دادند. سپس به روش فلوسایتومتری گلبول های سفید خون اندازه گیری شد. گروه آزمایش در 14 جلسه درمان مبتنی بر معنویت را دریافت کردند، سپس سبک زندگی و گلبول های سفید بعد از درمان ارزیابی شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از درمان در مولفه های سبک زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روان شناختی، سلامت معنوی و سلامت اجتماعی، پیشگیری از بیماری)، گلبول های سفید و فاکتورهای تشکیل دهنده آن (نوتروفیل، لنفوسیت، مونوسیت) تفاوت وجود داشت (05/0p≤ ). بنابراین معنویت می تواند به عنوان یک عامل محافظت کننده و مداخله توانبخشی و غیر عضوی برای سلامتی سالمندان مؤثر باشد و باعث تغییر در سبک زندگی و تاثیر مثبت بر فاکتورهای تشکیل دهنده ی گلبول های سفید شود.
نقش عمل به باورهای دینی در پیش بینی خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش عمل به باورهای دینی در پیش بینی خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه زنان مطلقه شهر کرج در سه ماهه اول 1394 بود که به مرکز مشاوره طلاق دادگاه خانواده شهر کرج مراجعه نموده اند که از بین این افراد 278 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شده و به آزمون امید به زندگی، مقیاس خودکارآمدی عمومی و پرسش نامه معبد پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به وسیله آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که رفتار مذهبی جمعی، رفتار عملی و رفتار دینی با خودکارآمدی رابطه مثبت دارند. همچنین 1/8 درصد از واریانس خودکارآمدی را رفتار عملی، رفتار مذهبی جمعی و رفتار دینی پیش بینی نمودند. همین طور باورهای مذهبی، رفتار مذهبی شخصی، رفتار مذهبی جمعی و رفتار عملی با امید به زندگی رابطه مثبت دارد و 9/16 درصد از واریانس امید به زندگی را رفتار عملی، رفتار مذهبی شخصی و رفتار مذهبی جمعی پیش بینی می نماید. مناسب است که مشاوران و درمانگران یا نهادهای مرتبط با امور زنان، به راهکارهای تقویت باورهای دینی بپردازند تا در موقعیت های دشواری مثل طلاق، امید و خودکارآمدی ایشان افت آسیب زا نداشته باشد.